فهرست مطالب

پژوهش های اجتماعی اسلامی - سال هفدهم شماره 3 (امرداد و شهریور 1390)

فصلنامه پژوهش های اجتماعی اسلامی
سال هفدهم شماره 3 (امرداد و شهریور 1390)

  • دینداری مطلوب
  • 240 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1390/08/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • رضا وطن دوست* صفحه 3
    قرآن و سنت، دو منبع جوشان و ماندگارترین می باشند. در روزگار تحمیل آراء بر مجموعه ی ادیان الهی و در نتیجه رخداد نوعی از بدعت و تحریف، بهترین منبع برای دست یابی به حقیقت دین، و درک گستره و ابعاد آن، همین دو منبع لایزال می باشند. دینداری و دین در نگاه قرآن و سنت، چیزی جز نسخه ای گویا و بازنمودی از وجود انسان نمی باشد.
    دینداری در نگاه آیات و روایات، تجلی تمامت دین، در جسم و روح انسان است. دین، چراغی فروزنده فراروی انسان است. بنابر این در ابعاد و گستره هم، ناظر به تمامت وجود انسان است. یعنی هر نیاز و گرایش و کششی که در وجود آدمی قرار دارد، دین، به سمت همان ها در تکاپو است و در همان ها مداخله می کند، و لذا حوزه مداخلاتی دین، همه ی ابعاد وجودی آدمی است، که می توان از این ابعاد، یاد نمود. گستره ی نظری و اعتقادی، بشر به حکم برخورداری از فطرت و عقل، نیازمند به مجموعه ای به هم وابسته و سیستم فکری است که دین، در این حوزه ی (نظری و اعتقادی) مداخله نموده و مبدا و معاد و مسائل مربوط به آن دو را به خوبی تبیین نموده، بنابر این، دین، از یک جهان بینی جامع و سیستمی و همه سو نگر برخوردار است. از طرف دیگر، انسان به طور فطری به مفاهیم عالی اخلاقی گرایش دارد، که بخشی از مداخلات دین، که بسیار فعال است، همین بخش است. همچنین انسان، نیاز به امور مادی و اقتصادی دارد، لذا بخش مهمی از تعالیم اسلامی، قلمرو اقتصادی آن است. سلامت اجتماعی بستگی دارد به تنظیم مناسبات حقوقی، که در این بخش هم دین، به صورت جدی مداخله نموده حکومت، قدرت و اداره ی بهینه ی اجتماع، نیاز جامعه به قلمروهای اقتصادی را بیان می نماید، که دین در این قلمرو و گستره نیز به صورت جدی طرح و برنامه ارائه کرده است.
    فرهنگ، عامل تحول اجتماعی و ریشه ی همه ی اقدامات انسان است و این قلمروی دیگری در حوزه ی دینداری است، همچنین گرایش های اجتماعی در اسلام، اصلی بنیادی محسوب می گردد.
    کلیدواژگان: دین، دینداری، مطلوب، قرآن، سنت، اعتقادی، عبادی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی
  • علی اکبر نوایی* صفحه 37
    جایگاه بصیرت دینی در عبور از فتنه ها، مساله ای مهم است که در کتاب و سنت، مورد توجه جدی قرار گرفته است. بصیرت به مفهوم روشن اندیشی و فهم همه جانبه و حقیقت یابی و خصیصه ای الهی و پیامبرانه است، و معیاری است روشن بر گذر از فتنه و حادثه های انحراف گر تاریخی، که در متون شریعت، به عنوان تکلیف پیامبر(ص) به پیروانش معرفی گردیده. چشم باطن است و نیرویی باطنی و قدسی است که فضای تاریکی را در برابر دارنده اش باقی نمی نهد. نیاز اساسی حرکت استکمالی انسان الهی است. دارای فواید و نتایج گرانسنگی است، نظیر شناخت دام ها و فتنه ها، عبرت یابی از تاریخ، عمل قاعده مند و رهایی آخرین حقیقت یابی، که در زمان فتنه، یعنی مصائب سخت و دشوار و تنگناها که همه امتحانی الهی اند و درصورت ندانستن آن امتحان ها. کژی می زایند و کاستی می آفرینند. یک ضرورت همه جانبه است، مفاهیم فتنه گوناگون هستند که قدر جامع آنها گداخته شدن است که همه حوادث، بلاها، نعمت ها و... نوعی گداخته شدن را در مفهوم خود دارند که اگر آنها را نشناسی و از بصیرت دینی، بهره ای نبرده باشی، به نابودی و طغیان و سرکشی و گمراهی خواهی رسید. روزگار بشر با فتنه ها درآمیخته، همه پیامبران در معرض فتنه ها بودند که با بصیرتی والا از آن عبور کردند. فتنه، شبهه می زاید و فساد می آفریند؛ کلیت اجتماع را در هم می شکند و فتنه گر و در معرض فتنه، هر دو را نابود می سازد، معیارهای حق و باطل و عزت و ذلت را به هم می ریزد و فضا را مه آلود و غبار اندود می کند. بصیرت، عامل رهایی از دام فتنه است.
    شاخص های بصیرت، عبارتند از: شناخت حق و تعارض با باطل، عمل براساس یقین، قاطعیت و جسارت در برخورد با حوادث و فتنه ها، والا بودن افق دید، تبعیت از امام و رهبر هوشیار جامعه ی اسلامی، که در واقع، جامعه باید به چنین بصیرتی برای استکمال و قرب به خدا و حقیقت یابی و تعارض با باطل دست بیابد.
    کلیدواژگان: تصیرت دینی، فتنه، شریعت، عبرت، گداخته شدن، حق و باطل، یقین، جهاد و مقاومت
  • سیدمجید ظهیری* صفحه 71
    مدل سازی برای دینداری به نحو مطلوب و ارائه ی الگوهایی برای سنجش عیار دینداری در جامعه ی دینی نیازمند مفهوم سازی و تعیین چارچوب نظری است. در این جستار، نویسنده، پس از اشاره ی اجمالی به نکات مورد توجه جامعه شناسان و روان شناسان، در خصوص الگوهای دینداری و سنجش آنها، به چارچوب نظری هرگونه مدل سازی برای دینداری مطلوب و بایدها و نبایدهای آن می پردازد. نگارنده در این مقاله، که جنبه های هنجاری و توصیه ای (Normative) دارد، توجه به چهار مولفه را در دینداری مطلوب لازم می داند که عبارتند از:1) معرفت (دانش) دینی؛2) احساس (گرایش) دینی؛3) مهارت دینی؛4) بصیرت (بینش) دینی.
    هرگونه مدل سازی مفهومی مرتبط با دینداری مطلوب باید بر مدار این چهار مولفه باشد. همچنین الگوهای سنجش دینداری باید بر محور تعادل و تناسب و رشد هماهنگ همین مولفه ها شکل بگیرد. برای تبیین این دیدگاه ساختار مقاله تشکیل شده است از چارچوب نظری مدل سازی برای دینداری مطلوب، اصول حاکم بر روش شناسی سنجش مطلوبیت در دینداری، توجه به رشد متناسب دانش دینی و احساس دینی، نقش دانش و گرایش دینی در مساله ی حقانیت دینداری.
    کلیدواژگان: دینداری، دانش دینی، گرایش دینی، مهارت دینی، بصیرت دینی
  • محمود اصغری* صفحه 93
    بدیهی است که عقل و خرد اصلی ترین کارافزار دینداری است. بدین جهت است که در اسلام هیچ چیز به اندازه ی بی خردی و تقلید کور نکوهیده و مذموم نیست.
    به طور کلی زبان خرد، مطلوبیت و ارزش و جذابیت فراوان دارد. از این رو، قرآن راه برد اساسی دعوت اش را این گونه ترسیم می کند: «ادع إلی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» (نحل، 125). واضح است که حکمت، وعظ، جدال منطقی و آرام، همه وهمه، از ویژگی ها و امتیازات زبان عقل و خردند.
    از نظر اسلام شناخت کلیات اصول دین از وظایف عقل انسان است. وحی نیز به حکم عقل حجت است، و به طور کلی هر ادعای دینی باید به دلیل یا دلایل عقلی مقتضی مورد حمایت قرار گیرد، زیرا که دین به تعبیر قرآن کریم خود برهان است (نساء، 174).
    در بینش دینی، عقل رقیب وحی نیست، خرد نیز رسالت پیامبرانه دارد. کتاب و حکمت عدل همدیگرند، وحی و عقل دو منبع برای دریافت دین اند.
    در رویکرد خردگرایانه به دین، میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی بشر تعارضی وجود ندارد، بلکه دین در حقیقت تعدیل کننده ی غرایز و اصلاح گر آن به شمار می آید.
    کلیدواژگان: عقل و خرد، دین و دینداری
  • محمدحسین پژوهنده* صفحه 121
    نوشتار حاضر در صدد روشن ساختن مزیت دینداری توام با معنویت، بر گونه های دیگر آن است. نگارنده در مقدمه ی بحث خود با اشاره به دوگانگی پدیده ها و نیز مسائلی که در معرض فهم انسان قرار می گیرند و به محسوسات تجربی و غیرمحسوس تقسیم می شوند، بر این باور است که از این ها دو گونه فهم نیز متصور شود، که اولی به وسیله ی ابزاری به نام عقل علم فهم می گردد و آن دیگری از راه شهود نفسی و در تعبیر نگارنده شعور مرموز انسانی. وی مفاهیم کلی و از جمله مسائل ماورای ماده، همچون موضوعات دینی، روحی، و آن چه فهم آن در غیب اطلاع انسان است را از زمره ی مسائل تحت نظر شهود نفسی دانسته و معتقد است که این دسته از امور و مسائل، به لحاظ اهمیت، مقدار و هدف غایی بودن در درجه ی اول زندگی انسان قرار دارند و لذا التفات و توجه به آنها لازم تر و ضروری تر است، هر چند که از دیگر مسائل نیز نباید غفلت ورزید.
    پای مساله ی عرفان حقیقی نیز در همین رابطه به میان می آید زیرا لازمه ی وقوف و آگاهی بر مسائل نوع دومی به کاربردن قوه ی نطق با رویکرد به معنای ادراک کلیات است و لذا آن چه از این نوع آگاهی به دست می آید ایمان و باور موجه و یقینی است و همین جا وجوه تمایز ایمان و باور موحدانه با عقیده نیز روشن می گردد.
    نویسنده بر این باور است که آن چه زندگی را شیرین و گوارا می سازد ارمغانی است در هدف مندی ای که دینداری با رویکرد به معنویت آن را در پی دارد، زیرا ادراک های شهودی همراه با احساس لطیف توسط نیروی غیبی به وسیله ی بخش آگاه ضمیر انسانی به دست می آید که با ذات باری تعالی در ارتباط نهانی و خودکار است؛ در حالی که ادراک های عقلی معمولا خشک و بی روح و خسته کننده اند. البته هر کدام از پیروان عقل و شهود ممکن است از قرآن برای اثبات مدعای خود استدلال نمایند، لیکن تامل در آموزه های عرفانی رسیده از شارع مقدس و امامان معصوم به روشنی بر مزیت دینداری با رویکرد به معنویت گواهی می دهند.
    سخن از ایمان بود، اما ایمان چیست و چه تاثیری بر رفتار آدمی می گذارد؟ وقتی به قرآن و کتاب مقدس عهد جدید و متون دینی اسلامی مراجعه می کنیم می بینیم ایمان واقعی همان باور از سر صدق و یقینی است که رفتار و گفتار و کردار شخص را به اقتضای آموزه های خود تحت تاثیر قرار داده باشد و جز آن، معنای تسامحی لفظ ایمان است.
    چگونه می توان بار معنویت را در دینداری یافت؟ چندین راه وجود دارد که در این نوشتار به اهم آنها اشاره می شود. تهذیب اخلاق، اساسی ترین راهکار است که برون دادی از تهذیب نفس تلقی می گردد، همچنین موجب تقرب به خدا می گردد اما تقرب نیز معنای خاص خود را دارد که به آن اشاره می شود.
    به هر حال، آن چه ما در این زندگی با آن رو به رو هستیم انتخاب و گزینش راهی است که بتوانیم به وسیله ی آن نزد خدا حجت بیاوریم. ولی انسان بین احکام عقل و عشق کدام یک را می تواند برگزیند؟ در مجموع چهار مستمسک وجود دارد که نویسنده گزینه ی چهارم را ترجیح می دهد و آن تلفیقی از فهم باطنی و ظاهری، احکام عقل و عشق، اما متناسب با اقتضای مقام است.
    جان سخن در پایانه ی بحث مطلبی است که به دینداری عاشقانه به عنوان معنویت ناب می نگرد؛ و دعا به شرط رعایت شرایط آن بهترین نقش را در تلطیف روح و تزکیه ی باطن به مثابه نردبانی که انسان طالب را به بام مطلوب می رساند ایفا می نماید.
    در خاتمه ی بحث به الگوی نظری دینداری مطلوب از این منظر نگریسته می-شود و با یک نتیجه گیری این نوشتار به پایان می رسد.
    کلیدواژگان: دینداری، عقل، عشق، باور، ایمان، اخلاق کریمه، تهذیب نفس
  • سید حسین همایون مصباح* صفحه 161
    تجربه ی تحول میان جهان نوین و قدیم، گرچه تجربه ی مشترکی است، اما این اشتراک بیشتر اسمی و لفظی است تا محتوایی و مسمایی، چون تجربه ی تحول در دنیای مدرن تفاوت های اساسی با آن در جهان پیشامدرن دارد. این تفاوت به واسطه ی سه ویژگی تحول در جهان مدرن یعنی سرعت تحول، دامنه ی تحول و عمق و ژرفای تحول به نمایش درآمده است.
    در سپهر مدرن و جهان پیشرفته ی امروزی به تمامی ساحات زندگی، از جمله مهم ترین ساحت آن، یعنی چگونگی دینداری، مشمول تحول بوده است. پیامد تحول در ساحت دین همانا دگرگشت ها و جابجایی ها در مدل دینداری می باشد. از این روی در این نوشتار نگاه معطوف به مدل دینداری گردیده است که توانایی عمل و ظرفیت استمرار و حضور در چنین سپهری را داشته باشد. به نظر می رسد این مدل همانا مدل دینداری «خردگرا معنویت گرا» است که اسلام مولد و موید چنان دینداری می باشد. مدل دینداری خردگرا معنویت گرا چون هر مدل دیگری برساخته ی سه بخش و محور کلیدی ذیل است.
    1) اصول توجیهی این مدل؛2) خصوصیات اساسی مدل؛3) شرایط عمومی مدل.
    در این نوشتار هر سه محور، به ویژه خصوصیات اساسی، که بدنه ی اصلی این جستار را می سازد، به تفصیل مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. در بخش نخست چهار عامل نامبرده شده که هر کدام به گونه ای ضرورت چنین مدلی از دینداری را در جهان امروزی به نمایش می گذارند.
    در بخش دوم عقلانیت، حقیقت، نظم پذیری و نظم زایی به عنوان سه خصوصیت اساسی مدل دینداری «خردگرا معنویت گرا» که هر خصوصیت به نوبه ی خود برخواسته از مجموعه ای از عوامل و عناصر هستند، همگی به طور مشروح، تبیین و تحلیل گردیده است. در بخش سوم حدود یازده وضعیت و عامل به عنوان شرایط عمومی این مدل دینداری بازگو شده است. در نهایت نتیجه گرفته می شود که مدل دینداری خردگرا معنویت گرا از توانایی و کارامدی لازم و بالایی در جهان پیشرفته ی امروزی بهره مند است.
  • سیدمهدی سلطانی رنانی* صفحه 203
    اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آنها در جهت اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و اجرای اهداف مقدس جامعه بهره می گیرد. در این دین مبین، میان عبادات فردی و اجتماعی پیوندی اصیل و محکم برقرار گردیده است و این امر نشان دهنده ی آن است که هدف والای اسلام، تنها ساختن فرد دیندار نیست، بلکه ساختن جامعه ی مطلوب دینی نیز هست؛ جامعه ای که روابط اجتماعی آن براساس اهداف و احکام دین سامان گیرد و در سایه سار فضایل اخلاقی مطلوب، هم میان مسوولیت-های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و غیرقابل انفکاک پدید آورد و هم روابط انسان با خدا و اعضای جامعه را به روشی آرمانی تنظیم گرداند که رستگاری و کمال فردی و اجتماعی انسانی را تضمین نماید. مرحوم علامه طباطبایی(ره) از جمله حکما و اندیشمندانی است که در تفسیر المیزان و اندیشه های فلسفی خویش توجه خاصی را به تبیین ویژگی های مهم و اساسی اخلاقی اسلامی، به مثابه فضایل اخلاقی موثر در ایجاد و گسترش دینداری مطلوب در جامعه ی انسانی معطوف داشته و معتقد است که اخلاق را رویکرد فضیلتی از یک طرف هم مرز با اعتقاد و از طرف دیگر، هم مرز با عمل و فعل می باشد. ایشان جامعه ی بدون فضایل اخلاقی مطلوب را اجتماعی سست و بی بنیاد در عرصه ی دینداری برشمرده است. سعی نگارنده در این مقاله آن است که به تبیین مهم ترین فضایل اخلاقی موثر در ایجاد و گسترش دینداری مطلوب جامعه ی انسانی در اندیشه ی علامه طباطبایی(ره) مبادرت ورزد.
    کلیدواژگان: انسان، جامعه ی انسانی، اخلاق، فضایل اخلاقی، دینداری مطلوب، علامه طباطبایی (ره)
  • ترجمه عربی (موجزالمقالات)
    جاسم المشهدی صفحه 227
|
  • Reza Vatandoust* Page 3
    The Quran and traditions, especially at a time where religion is encroached by other views, have been two reliable sources for understating the truth of religion. According to these two sources, religion is there to provide for all man's material and spiritual needs, thus religion interferes in all man's dimensions of life. On the one hand, religion offers a systemic and comprehensive framework and on the other hand, man has tendencies towards supreme ethical concepts. Man's life also has an economic dimension. The health of the society depends on just economic relations between members of the society. That is why religion has a word to say in economic matters. The other dimensions of man's life are culture and society, two issues which religion has many words to say about.
    Keywords: Religion, ideal religiosity, the Quran, tradition
  • Ali Akbar Navayee* Page 37
    The question of the importance of religious clear-sightedness for passing the time of conspiracy has been addressed in both the Quran and traditions. As an intuitive power for understating the truth, Clear-sightedness is a characteristic of all prophets. This power enables man to identify all conspiracies, and to take lessons from history in order to overcome the sinister conspiracies, which are divine trials, that threaten the Islamic society. If the members of the society lack such clear-sightedness, the society will be misled. All prophets faced such trials and managed to pass the time of sinister conspiracies using their clear-sightedness. The criteria of clear-sightedness include: distinguishing the truth from the falsehood, acting based on certainty, showing courage while facing a conspiracy, considering the best interests of the society, and following the leader.
    Keywords: religious clear, sightedness, conspiracy, Shariat, truth, falsehood, certainty, jihad, resistance
  • Seyed Majid Zahiri* Page 71
    Offering ideal religious models and patterns for measuring religiosity criteria for the Islamic society involves making concepts and determining a theoretical framework. In this article, the writer first surveys the views of psychologists and sociologists on religiosity models and methods of measuring them and then discusses the theoretical framework of any kind of model making for ideal religiosity. The writer then presents four normative criteria required for ideal religiosity: religious knowledge, religious feeling, religious skill, and religious understating. The writer then argues that any model for ideal religiosity and measurement must be base don these criteria.
    Keywords: Religious knowledge, religious feeling, religious skill, religious understanding, religiosity
  • Mahmood Asghari* Page 93
    The intellect is the most efficient tool for religious practice. For this reason, Islam denounces blind imitation and praises the intellect to this great extent. According to Islam, understanding the principles of the religion is among the duties or functions of the intellect. The intellect also considers revelation as proof. In general, any claim must be verified using rational proofs. In fact, religion, according to the Quran, is proof too. In the religious framework, the intellect and revelation are not rivals; they represent two sources for understanding religion. The intellect also has a prophetic mission. In the rational approach to religion, there is no contradiction between religion and the other human natural tendencies. In fact, the function of religion is to adjust and reform man's desires and tendencies.
    Keywords: The intellect, religion, religiosity
  • Mohammad Hossein Pazhoohandeh* Page 121
    The purpose of this paper is to show the superiority of religiosity coupled with spirituality over other forms of religiosity. The writer suggests many ways in which spirituality may be injected into religiosity: ethical refinement is the most effective way. Also, according to the writer, prayer plays an important part in refining and purifying the spirit. Finally, the writer looks at the theoretical model of ideal religiosity from this perspective and brings the paper to an end with a concluding statement.
    Keywords: religiosity, intellect, love, belief, faith, purifying the self
  • Seyed Hossein Homayoon Mesbah* Page 161
    Experience of change in the modern world, while it has certain communalities with the experience of change in the pre-modern world, has its own unique characteristics. This difference is due to three major characteristics: speed of change, domain of change and depth of change. In the modern world, all aspects of life, including religiosity, have been subject to change. In this paper, the writer presents a model for religiosity that is compatible with the requirements of life in the modern world. This is a rational-spiritual model, which the writer discuses under three headings: explanatory principles, basic characteristics and the general conditions. In the first section, the writer argues four factors, each of which shows one aspect of the necessity of such a model for the modern world. In the second section, the writer introduces truth, order and rationality as three basic characteristics of the model. In the third section, the writer discuses eleven conditions as the general conditions of this model. The writer concludes by saying that this model is very efficient in the modern world.
  • Seyed Mehdi Soltani Renani* Page 203
    Islam is a social religion. Even its individual injunctions have a social spirit. Islam has established a strong connection between social and individual obligations, which means that the ultimate aim of Islam is not only to produce religious individuals but to produce an ideal religious society, a society in which social relations are based on religious aims and injunctions. Allameh Tabatabaee is a religious scholar who, in his Al-Mizan and his philosophical writings, has paid a special attention to the main ethical Islamic virtues and their role in the development of ideal religiosity. According to Allameh Tabatabaee, a society without ethical virtues would be a baseless society. In this paper, the writer makes an attempt to explain the most important ethical virtues according to Allameh Tabatabaee, which are responsible for the development of ideal religiosity.
    Keywords: Man, human society, ethics, ethical virtues, ideal religiosity, Allameh Tabatabaee