فهرست مطالب

تدبیر - پیاپی 296 (شهریور 1396)

نشریه تدبیر
پیاپی 296 (شهریور 1396)

  • 64 صفحه، بهای روی جلد: 85,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1396/07/20
  • تعداد عناوین: 18
|
  • یادداشت مدیرمسئول
  • محمدعلی محمدی صفحه 2

    شرکت‌های کوچک و متوسط بخش مهم و حیاتی اقتصاد و کسب‌وکار کشور ما هستند هر جزء به نوبه خود کوچک و متوسط است، اما در ترکیب و تاثیر، بزرگ و کلیدی. حسن این شرکت‌ها، مالکیت خصوصی و غیردولتی آن‌هاست همه جا، همیشه و در همه نوع کسب‌وکاری هستند، فعالیت‌های اقتصادی و گردش مالی آنها سهم بسزایی در تولید ناخالص داخلی دارند، از بعد اشتغال نیز با 85 درصد سهم، نقش اساسی در به‌کارگیری منابع انسانی دارند و بخش قابل توجهی از نیازهای جامعه به کالاها و خدمات را تامین می‌کنند. هرچند عمدتا شرکت‌های بزرگ در جامعه رسانه‌ای و شناخته می‌شوند، مسایل و مشکلات آنها بعد خبری در رسانه‌ها پیدا می‌کند و مورد توجه حاکمیت هستند، ولی بنگاه‌های کوچک و متوسط بخش و سهم عمده‌ای از اقتصاد جامعه ما را تشکیل می‌دهند و اغلب حیات و بقای سازمان‌های بزرگ وابسته به کمیت و کیفیت فعالیت‌ها و عملکرد این نوع سازمان‌هاست.

  • یادداشت سردبیر
  • احمد مددی صفحه 3

    «کسب‌وکار» واژه‌ای که همه دولت‌ها در همه اقصی نقاط دنیا به دنبال رونق دادن به آن هستند. فرقی نمی‌کند دولت‌ها در کدام اتمسفر نفس بکشند، توسعه‌یافته، کمترتوسعه‌یافته یا جهان سومی. اصولا هر دولتی برای پیشرفت و توسعه کشورش بر بال‌های کسب‌وکار سوار می‌شود، در این میان، هر چه کسب‌وکاری زودبازده‌تر و اشتغال‌زاتر باشد، توفیق آن دولت چشمگیرتر خواهد بود. اما ایجاد کسب‌وکار در اندازه‌های کوچک، متوسط و بزرگ به سادگی میسر نیست و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و کاربست فرمول‌های تست شده اقتصادی است و این‌چنین نیست که یک شبه «بیزینسی» پر سود شکل بگیرد که اگر چنین باشد، دیگر نامش کسب‌وکار نیست و احتمالا با پدیده دیگری از جنس دلالیسم و رانت مواجه خواهیم بود!

  • میزگرد
  • صفحه 4

    شرکت‌های کوچک و متوسط (SMEs) موتور محرک تمام اقتصادهای پیشرفته جهان و منبع مهم اشتغال‌زایی هستند. اهمیت این شرکت‌ها و صنایع به حدی است که دولت انواع و اقسام حمایت‌ها، از حمایت‌های پولی و قانونی گرفته تا معافیت‌های مختلف را برای رونق بخشید به کسب‌وکار این شرکت‌ها به عمل می‌آورند.
    در ایران، اگرچه حمایت از SMEها همواره شعار همه دولت‌ها بوده است، اما در عمل، این صنایع در قیاس با شرکت‌های بزرگ بسیار کمتر مورد حمایت قرار گرفته‌اند و حتی توسط برخی از نهادهای عمومی مورد فشار مضاعف نیز قرار گرفته‌اند.
    نظر به اهمیت و نقش SMEها در اقتصاد و اشتغال‌زایی کشور، مجله تدبیر با همکاری سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی به بررسی مهم‌ترین مسایل و مشکلات SMEها در ایران پرداخت تا پس از شناخت این مسایل، در شماره‌های آینده، در قالب همین میزگردهای تخصصی، به بیان راهکارهای این مشکلات بپرازد.

  • مقاله
  • صفحه 13

    طبق فرمایش مقام معظم رهبری در سخنرانی آغاز سال 1394 مهم‌ترین هدفی که در این سال باید مورد توجه مسیولان و مردم قرار گیرد، اهتمام ویژه برای تقویت تولید داخلی است و یکی از راهکارهای تقویت تولید داخلی حمایت از بنگاه‌های متوسط و کوچک است.
    عبارات اصلی اشاره شده ایشان عبارت‌اند از:امروز یکی از نقدترین و بزرگ‌ترین چالش های کشور مسیله‌ی اقتصاد ملی است.
    همه تلاش‌ها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج بشوند. از همه مسیولانی که در زمینه‌های اقتصادی فعالیت دارند و از همه‌ی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئله تقویت تولید داخلی کمک کنند.
    یکی از لازم‌ترین کارها این است که از بنگاه‌های تولیدی متوسط و کوچک حمایت بشود.
    یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایه‌گذاری است.
    یکی از کارهای اساسی کاهش واردات کالاهای مصرفی است.
    آن کسانی که قادر بر سرمایه‌گذاری هستند، سرمایه‌گذاری‌شان را متوجه تولید کنند و در تولید سرمایه‌گذاری بکنند.
    همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند.

  • ابوالفضل کیانی بختیاری صفحه 14

    امروزه در کشورهای مختلف جهان سیاست‌های معطوف به توسعه صادرات صنایع کوچک و کسب‌وکارهای کوچک به سیاست‌های مهم و محوری تبدیل شده است و از این رهگذر، پیشرفت صادرات صنایع کوچک نقش قابل توجهی در توسعه اقتصادی بازی می‌کند. نقش صنایع کوچک در فرایند صنعتی ‌شدن و توسعه قابل توجه بوده و این صنایع در اشتغال‌زایی، کارآفرینی و رشد صادرات غیرنفتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. برخی از محققان با استناد بر پنج دلیل عمده زیر معتقدند که محصولات برتر و جدید فردا از بنگاه‌های کوچک سرچشمه می‌گیرد:بنگاه‌های کوچک تعداد زیادی مشاغل جدید ایجاد می‌کنند.
    بنگاه‌های کوچک روابط صنعتی را بهبود بخشیده و محیط جذاب‌تری برای پرسنل شاغل ایجاد می‌کنند.
    بنگاه‌های کوچک سرمایه‌گذاری بیشتری را به سوی خود جلب می‌کنند و پایه‌های صنعتی منطقه را متنوع‌تر می‌کنند.
    بنگاه‌های کوچک رقابت شدیدی بین خود و بنگاه‌های بزرگ‌تر ایجاد می‌کنند و در نتیجه، رقابت سالم‌تری به ‌وجود می‌آورند.
    بنگاه‌های کوچک موجب شکوفایی ابداعات و اختراعات می‌شوند.

  • فرشاد مقیمی، علی اکبر اسلام صفحه 16

    این بخش شامل سه مقاله با عناوین "بانک کسب‌وکارهای کوچک؛ ضرورت‌ها و تجارب جهانی"، "نقش صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری صنایع کوچک در پیشبرد سیاست‌ها و برنامه ‏های توسعه‏ ای صنایع کوچک کشور" و "گزارش موسسه جهانی مک‌کینزی: ازمنظر صنایع کوچک" است. دو مقاله نخست به موضوع اهمیت تامین مالی در رشد صنایع کوچک و نقش صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری صنایع کوچک در تامین مالی این صنایع می پردازد. مقاله سوم نیز گزیده ای از گزارش موسسه معتبر مک‌کینزی است که 6 نقطه قوت اقتصاد ایران را که مطلوبیت سرمایه گذاری در کشور را بالا می برد بر می شمرد.

  • جواد براتی، سارا پارساپور، مریم رسول زاده صفحه 21

    بنگاه‌های کوچک و متوسط به دلیل سهم بالایی که در تامین اشتغال جدید، تحول و نوآوری دارند، حایز اهمیت هستند. از این‌رو، اهمیت بسیاری در اقتصاد کشورهای درحال توسعه دارند. اما آنچه در خصوص این بنگاه‌ها نیازمند توجه بیشتری است، عدم پایداری و ورشکستگی بالای آن‌ها است. بررسی‌ها نشان داده‌اند که درصد زیادی از کسب‌وکارهای کوچک در سال‌های ابتدایی تاسیس با شکست مواجه می‌شوند و عدم پایداری این بنگاه‌ها می‌تواند خسارت جبران‌ناپذیری به اقتصاد کشور وارد کند. با اینکه در کشورها‌ی در حال توسعه، تحقیقات زیادی در زمینه عدم پایداری و خروج بنگاه‌ها از حیات اقتصادی صورت گرفته است، اما این موضوع در کشور ما تقریبا مورد غفلت قرار گرفته است. عدم دسترسی به داده‌های مورد نیاز در این حوزه از یکسو و توجه بیشتر به ایجاد اشتغال از طریق ایجاد بنگاه‌های جدید به جای حفظ اشتغال بنگاه‌های موجود و رشد آن‌ها از سوی دیگر، غافل ماندن از خروج بنگاه‌ها از چرخه فعالیت و در نتیجه از بین رفتن فرصت‌های اشتغال ایجاد شده را باعث شده است. بر اساس آمار موجود در کشور، حدود 23 درصد از واحد‌های کوچک، در سال اول و تقریبا 42 درصد در پایان سال پنجم از شروع فعالیت به دلایل مختلفی با ناکامی مواجه شده و ناچار به توقف فعالیت شده‌اند [3]. این در حالی است که از سال 1384 اعطای تسهیلات به بنگاه‌های کوچک اقتصادی تحت عنوان تسهیلات زودبازده، با هدف اشتغال‌زایی پایدار انجام گرفته است و بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، تاکنون این برنامه و سایر برنامه‌های مشابه، موفق نبوده و با شکست مواجه شده است .
    در بررسی پایداری بنگاه‌های کوچک و متوسط، بیش از همه، بخش صنعت نیازمند توجه و بررسی است. به لحاظ مکانی نیز آن استانی که سهم بالاتری از صنایع متعلق به بخش خصوصی را داراست، نمونه مناسبی برای تحلیل عوامل موثر بر پایداری بنگاه‌های صنعتی خواهد بود. از این‌رو در این تحقیق، استان خراسان رضوی و شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند و تحلیل نتایج بر روی صنایع عمده این استان صورت گرفته است. بر اساس طرح آمارگیری از کارگاه‌های صنعتی سال 1393، استان خراسان رضوی در تعداد اشتغال ایجاد شده در کارگاه‌های صنعتی کوچک، رتبه سوم و در ارزش افزوده ایجادی رتبه چهارم را در کشور داراست. از طرفی، شهرستان مشهد در میان شهرستان‌های استان سهم قابل توجهی (بیش از 70 درصد) از کارگاه‌های صنعتی کوچک را به خود اختصاص داده است و بیشترین تاثیر را از ناپایداری این بنگاه‌ها دیده است.
    با توجه به این مهم که نقش بنگاه‌های کوچک در ایجاد اشتغال پایدار، تنها در پرتو ثبات و تداوم این بنگاه‌ها معنا می‌یابد و عدم پایداری آن‌ها می‌تواند زمینه بیکاری گسترده در اقتصاد را ایجاد کند، لذا بررسی عوامل موثر بر پایداری بنگاه‌های کوچک در بخش صنعت استان خراسان رضوی و به طور خاص شهر مشهد به عنوان هدف اصلی این تحقیق مدنظر قرار گرفته است.

  • سیدمسعود عظیمی، محمد دهقان، علی کریمی صفحه 26

    خوشه‌های ‌کسب‌وکار به مجموعه‌ای از بنگاه‌های تجاری و غیرتجاری اطلاق می‌شود که در یک منطقه جغرافیایی و یک گرایش صنعتی متمرکز شده‌اند که همه این مجموعه در عین رقابت با یکدیگر دارای منافع و تهدیدات مشترک باشند. پروژه توسعه یک خوشه ‌کسب‌وکار در جهت شناسایی منافع و تهدیدات مشترک و در نتیجه، برنامه‌ریزی و جذب مشارکت تمامی ذی‌نفعان در راستای مقابله با تهدیدات و کسب منافع مشترک است.
    به عبارت دیگر، خوشه‌های ‌کسب‌وکار می‌توانند موتور محرکه اقتصاد ملی و منطقه‌ای باشند، زیرا در نتیجه توسعه خوشه‌ها، بنگاه‌های درون خوشه با بازدهی بیشتر و استفاده تخصصی‌تر از امکانات و اولویت‌های موجود کار می‌کنند و در قالب توسعه خوشه‌ای، به دلیل افزایش همکاری و انجام فعالیت‌های مشارکتی، بنگاه‌ها دارای بازدهی بیشتری خواهند بود.
     یکی از مهم‌ترین شیوه‌های حمایت دولت از ‌کسب‌وکارهای کوچک و متوسط مدل توسعه خوشه‌ها است که علاوه بر ارایه کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم به تولیدکنندگان موجب توانمندسازی، ارتقای رقابت‌پذیری، توسعه بازار، برندسازی و افزایش صادرات آنها خواهد شد.

  • مجید برقی صفحه 29


    یکی از سوالاتی که شرکت‌های کوچک و متوسط با آن مواجهند این است که «آیا سیستم مدیریت ارتباط با مشتری فقط برای سازمان‌های بزرگ کاربرد دارد یا کسب‌و‌کارهای کوچک‌تر هم می‌توانند از مزایای آن استفاده کنند؟». معمولا مسیر استقرار این سیستم از خرید یک نرم‌افزار CRM آغاز می‌شود و مدیران شرکت با توسعه سازمان، به این نتیجه می‌رسند که دیگر نگهداری و مدیریت اطلاعات مشتریان در فرمت‌های سنتی برایشان غیر ممکن است، لذا تیمی را مامور می‌کنند که یک نرم‌‌افزار CRM مناسب خریداری نمایند. بسیاری از مدیران در کشور ما مفهوم CRM را معادل با نرم‌افزار مدیریت ارتباط با مشتری می‌دانند، در حالی که این مفهوم، بسیار فراتر از یک نرم‌‌افزار است و سه بعد زیر را شامل می‌شود:بعد استراتژیک: سازمان باید مشتری‌مداری را، اصلی‌ترین استراتژی کسب‌و‌کار خود بداند و با ایجاد ارزشی بهتر از رقبا، به جذب مشتریان بپردازد. ارایه خدمات منحصربه‌فرد می‌تواند رضایت مشتریان را جلب کند و آنان را وفادار نماید.
    بعد عملیاتی: فرایندهای بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش باید به صورتی طراحی شود که ارتباط سازمان و مشتریان، به سادگی و با سرعت بالا انجام شود. دستورالعمل‌ها و گردش کارهای شرکت، با استفاده از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی، اتوماسیون فروش و اتوماسیون خدمات مکانیزه می‌شوند.
    بعد تحلیلی: سازمان باید با استفاده از تکنیک‌های آمار توصیفی و داده‌کاوی، اطلاعات مشتریان را تحلیل کند و الگوی نهفته در آن‌ها را استخراج نماید. به‌کارگیری این اطلاعات باعث می‌شود تا سازمان، ارتباطی هوشمندانه‌تر و تک به تک با بخش‌های مختلف مشتریان برقرار کند و فعالیت‌های بازاریابی و فروش را به سمت مشتریان ارزشمندتر و سودآور‌تر سوق بدهد.
    در بعد استراتژیک باید به مسایلی از این قبیل پاسخ داده شود که چه ارزشی به مشتریانمان ارایه می‌دهیم؟ بخش‌‌بندی بازار به چه صورت است؟ نیازمندی‌های هر بخش چیست؟ ابزارهای مناسب ارتباطی با هر بخش کدام است؟ تمایز ما با رقبا چیست؟ مشتریان برای چه چیزی به ما پول می‌دهند؟ کدام مشتریان ارزش و سود بیشتری برای ما ایجاد می‌کنند؟ و...

  • محسن پیر صفحه 32

     با نگاهی به مراحل تمدن بشری مشخص می‌شود که نقش نیروی انسانی از نیروی کار ساده به سرمایه انسانی تکامل یافته است، زیرا پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی انسانی فاقد کارایی است. در عصر حاضر دیگر تزریق منابع مالی به عنوان فاکتور اصلی توسعه به شمار نمی‌آید، بلکه تحولات و بهره‌وری نیروی انسانی با رشد خود سبب ارتقای سازمان‌ها و به تبع آن، توسعه نظام‌های اقتصادی در جهان می‌شوند، به طوری که سرمایه‌های انسانی میزان سرمایه‌های مادی را تعیین می‌کنند. کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته به این حقیقت دست یافته‌اند که افزایش بهره‌وری نه از طریق بهبود و ارتقای کیفیت سرمایه مادی، بلکه از طریق ارتقای کیفیت نیروی کار سریع‌تر قابل تحقق است و ارتقای کیفیت نیروی کار و به عبارتی، بهره‌وری نیروی انسانی به عواملی از قبیل رضایت شغلی مبتنی بر دریافت حقوق و مزایای کافی و به‌موقع، امنیت شغلی، محیط کاری جذاب و... بستگی دارد. اما این سوال مطرح می‌شود که اصلا بهره‌وری چیست؟ می‌توان در پاسخ گفت: بهره‌وری به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره‌گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی و تجهیزات به منظور ارتقا و رفاه بیشتر است.
     

  • الناز حسین زاده صفحه 33

    تبلیغات برخط از زمان پدید ‌‌آمدنش در اکتبر 1994 تاکنون رشد بی‌‌نظیری داشته است. این رشد روزافزون، تبلیغات برخط را به صنعتی بزرگ تبدیل نموده است، بنابراین درک اثربخشی این نوع تبلیغات حایز اهمیت است. اولین بنر در وب‌سایتhotwiered.com  www. خلق شد و 44 درصد از افرادی که آن را مشاهده نمودند، بر روی آن کلیک کردند. هدف اصلی، هدایت توجه کاربران اینترنت از طریق یک کلیک بر وب‌‌سایت شرکت تبلیغ شده بود؛ در نتیجه، کاربر درباره محصولات یا خدمات اطلاعات کسب می‌کرد و وب‌‌سایت سازمان بازدیدهای بیشتری را به دست می‌آورد. از آن زمان تاکنون، انواع گوناگونی از تبلیغات پدید آمده است. شش نوع از شناخته‌‌شده‌‌ترین شکل‌‌های تبلیغات برخط عبارت‌اند از: بنرها، پاپ‌‌آپ‌‌ها، آگهی‌‌های شناور، آسمان‌‌خراش‌‌ها، مستطیل‌‌های بزرگ و بینابینی‌‌ها.
    در سال‌‌های اخیر، به دلیل افزایش هزینه تبلیغات در رسانه‌‌های مرسوم مانند تلویزیون، بازاریابان توجه عمده خود را به سوی تبلیغات برخط با هزینه کمتر سوق داده‌‌اند. برای مثال، هزینه یک تبلیغ تلویزیونی 30 ثانیه‌‌ای در ساعات اوج در ایالات متحده آمریکا 500000 دلار در سال 2012 بوده است، در حالی که هر کلیک بر روی یک آگهی در جستجوگر گوگل تنها چند دلار هزینه دارد. با وجود اینکه هر کلیک موجب هزینه اندکی می‌‌شود، اما حجم بالایی از تبلیغات مربوط به کاربران برخط تخمین زده شده است که درآمد حاصل از این نوع تبلیغات از 200 میلیارد دلار در سال 2018 خواهد گذشت. از یکسو، ارایه تبلیغات اثربخش برای بازاریابان به منظور دستیابی به درآمد بالا اهمیت دارد. از سوی دیگر، اغلب وب‌‌سایت‌‌های پرطرفدار مانند گوگل و فیس‌‌بوک به تبلیغات به عنوان منبع اصلی درآمد خود وابسته‌‌اند. بنابراین تبلیغات اثربخش برای بازاریابان و آژانس‌‌های تبلیغاتی، هردو، اهمیت دارد. تبلیغات برخط مزایای متنوعی را همچون کاهش هزینه‌‌ها، امکان بخش‌‌بندی بازدیدکنندگان و وجود ابزارهای متعدد نظارت به منظور تحلیل بازدیدها فراهم می‌‌آورد. علیرغم رشد سریع، این نوع تبلیغات نتوانسته است جایگزین شکل‌‌های سنتی تبلیغاتی شود، زیرا این دو نوع تبلیغات مکمل یکدیگر هستند.
    یکی از مهم‌‌ترین گام‌‌ها در هر برنامه تبلیغاتی، ارزیابی آثار تبلیغات است که متاسفانه در کشور ما کمتر به آن توجه می‌‌شود. هنوز برخی از وب‌‌سایت‌‌های ایرانی حتی از فضای وب‌‌سایت خود به ابتدایی‌‌ترین صورت ممکن که همانا اطلاع‌‌رسانی صحیح است، استفاده نمی‌‌کنند.
    ویژگی‌‌های آگهی‌‌های برخط از قبیل نوع آگهی (ایستا، انیمیشنی و متنی)، شکل، اندازه، زبان، تجانس با وب‌‌سایت و... در میزان اثربخشی و جلب توجه مخاطبان نقش عمده‌‌ای ایفا می‌‌کنند. این پژوهش با بهره‌‌گیری از مطالعات پیشین در زمینه اثربخشی تبلیغات برخط، هر یک از این ویژگی‌‌ها را به منظور دستیابی به اثربخشی که دارای شاخص‌‌هایی چون یادآوری، نرخ کلیک کاربر، قصد خرید برخط، واکنش‌‌های رفتاری مصرف‌‌کننده و... است، بررسی می‌‌کند.

  • علیرضا زارع زیدی صفحه 38

    کارآفرینی موضوع مورد علاقه پژوهشگران حوزه کسب‌وکار بوده و ترکیب آن با منابع انسانی، جذابیت آن را برای اندیشمندان مدیریت و محققان دوچندان نموده است. بسیاری از دولت‌ها در سراسر جهان اعتقاد دارند که کارآفرینی زیربنای توسعه اقتصادی است و از این‌رو، کشور‌های زیادی به ارایه برنامه‌های کار‌آفرینی روی آورده‌اند.
    کارآفرینی سازمانی واژه‌ای است که از درون دنیای کسب‌وکار برخاسته و به معنای توانایی استفاده از منابع با روش‌های جدید است که منجر به خلق محصولات و خدمات جدید در محیط سازمانی می‌شود. کارآفرینی سازمانی به معنای توسعه شایستگی‌ها و فرصت‌ها در درون سازمان، از طریق ترکیبات منابع جدید است.
    با توجه به جهانی شدن و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، راه‌حل‌های گذشته برای مسایل جاری و آینده کارگشا نیستند و باید به شیوه‌های جدید اندیشید. این امر در خصوص سازمان‌ها نیز صدق می‌کند، لذا باید به دنبال راهکارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود. از طرفی، برای شناخت فرصت‌های جدید و افزایش بهره‌وری لازم است رابطه بین نظام مدیریت منابع انسانی و توسعه کارآفرینی سازمان‌ها نیز مورد بررسی قرار گیرد.
    اما موضوع بااهمیت، چالش‌هایی است که سازمان‌ها برای ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی با آن روبه‌رو هستند، زیرا همان‌گونه که وجود نیروهای کارآفرین فرصت مناسبی را به سازمان‌ها برای ایجاد تحول و بهبود بهره‌روی می‌دهد، اگر فرهنگ‌سازی مناسبی برای حمایت از کارآفرینان و نیروهای خلاق صورت نگیرد، چنین سازمان‌هایی هیچ‌گاه متحول نخواهند شد، حتی ممکن است با تعارضات بسیاری در سطوح مختلف سازمانی و منابع انسانی نیز مواجه شوند.  
    در این مقاله که بر اساس تجربیات نگارنده و بر اساس ارزیابی‌های صورت گرفته از شرکت‌های مختلف تهیه شده است، ابتدا اهمیت و نقش مدیران عملیاتی در توسعه کارآفرینی و سپس چالش‌های سازمان در جذب و نگهداشت نیروی انسانی خلاق بیان می‌شود. در ادامه نیز استراتژی‌های مهم نظام مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، حقوق و دستمزد، نگهداری و سیستم پاداش‌دهی به همراه چالش‌هایی که سازمان‌ها برای اجرای چنین سیستمی با آن روبه‌رو می‌شوند، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

  • مژده مخبر صفحه 43

    سازمان‌های امروزی با چالش‌های زیادی از جمله پویایی محیط ‌کسب‌وکار، تغییر و عدم ثبات رو‌به‌رو هستند. از این‌رو، رمز بقای سازمان‌ها در سازگاری و انعطاف‌پذیری آنهاست. این موضوع ریشه در ارایه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه دارد، که از ضرورت‌های کلیدی سازمان‌های امروزی است. نوآوری به سازمان این امکان را می‌دهد تا با توسعه شایستگی و مزیت رقابتی، در مواجه با چالش‌ها و تغییرات محیط ‌کسب‌وکار منعطف و سازگار باشد. فرایندهای سازمانی شامل مجموعه عملیاتی است که در یک سازمان به صورت زنجیروار انجام می‌گیرد و به خلق ارزش منجر می‌شود. در یک محیط رقابتی با تغییرات سریع، پارادایم‌های خلق ارزش نیز تغییر کرده ‌است. مرکز نوآوری تجاری (CBI) با انجام مطالعاتی در رابطه با نقش عوامل غیرعینی (نامحسوس)، در ایجاد ارزش برای شرکت‌های پیشرو، به مدل جامعی برای سنجش اثر سرمایه‌های نامحسوس بر ارزش بازار یک شرکت دست یافته است. بر اساس نتایج این مطالعات، نوآوری، نقش بسیار مهمی در خلق ارزش افزوده و کسب مزیت رقابتی در سازمان‌ها ایفا می کند و نیازمند تلاش فراوان در سطوح فردی و سازمانی است.
    در سال‌های اخیر، در زمینه اهمیت و نقش عوامل ‌تاثیرگذار بر نوآوری سازمانی تحقیقات زیادی انجام گرفته است. بر اساس برخی تحقیقات پیشین، رهبری سازمانی، محیط کاری خلاق، پیچیدگی‌های شغلی، فرهنگ و ساختار سازمانی از جمله مولفه‌های موثر بر نوآوری در سازمان‌ها بشمار می‌آیند. رهبری سازمانی مبتنی بر نفوذ و ‌تاثیر بر پیروان است، به ‌نحوی که آنها به ‌صورت داوطلبانه و از روی رغبت فعالیت‌های از پیش تعیین‌ شده‌ای را در چارچوب اهداف معینی انجام دهند. در نتیجه، بسیاری از صاحبنظران مقوله رهبری سازمانی را بسیار فراتر از مدیریت می‌دانند. به عبارت ساده‌تر، رهبری ‌فرایندی است که طی آن مدیریت سازمان می‌کوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباط موثر، کارکنان را از روی علاقه و میل به انجام وظایف سازمانی ترغیب کند و رسیدن به اهداف سازمانی را تسهیل نماید. در سازمان‌های مدرن، رهبران، در راستای نیل به چشم‌اندازهای ترسیمی و با استفاده از حداکثر توانایی‌های خود، به کارکنان کمک می‌کنند تا به اهداف سازمانی دست یابند. در ادبیات مدیریت، سبک‌های مختلفی از رهبری شناخته و تعریف شده است. نکته قابل توجهی که در بررسی این سبک‌ها وجود دارد این است که نمی‌توان یک سبک خاص را برای همه سازمان‌ها مناسب دانست. انتخاب یا شکل‌گیری سبک رهبری در یک سازمان، به بلوغ سازمانی و ماهیت ‌کسب‌وکار سازمان بستگی دارد. اما تحقیقات نشان داده‌اند که سبک‌های سنتی رهبری، چندان جوابگوی چالش‌های محیط امروزی ‌کسب‌وکار نیستند و با نوآوری سازگاری ندارند. از این‌رو، ضروری است که مدیران با به‌کارگیری سبک‌های نوین رهبری به ترویج و توسعه نوآوری سازمانی اهتمام ورزند. در میان سبک‌های متعدد رهبری سازمانی، رهبری تحول‌آفرین با رویکردی خاص و متفاوت و حمایت از ارزش‌های فردی، انگیزه کارکنان را برای تغییر فردی و سازمانی افزایش می‌دهد. گاردنر و اوولیو (1988) معتقدند در ترویج و ترغیب نوآوری در سازمان، رهبری تحول‌آفرین از سایر سبک‌های رهبری موثرتر است. این مقاله به اهمیت رهبری تحول آفرین در ترویج و بهبود نوآوری سازمانی می‌پردازد.
    مطالعات پیشین نشان داده‌اند که به رغم اهمیت رهبری در بهبود نوآوری سازمانی، این مهم تابع محیط سازمانی مساعد و شرایط پیچیده‌تری است. ترویج و توسعه نوآوری سازمانی در گرو فرهنگ سازمانی است که مشوق نوآوری باشد. این امر، به گرایش سازمان به تغییر نوآورانه، ترغیب ایده‌های جدید و داشتن درک صحیح از محیط سازمان به عنوان حامی و مشوق نوآوری بستگی دارد. سازمان‌هایی که تغییر را می‌پذیرند، از ایده‌های نو حمایت می‌کنند و برای کارکنان شرایط تجربه شیوه‌های متفاوت حل مسئله را فراهم کرده و در واقع رفتارهای نوآورانه را ترویج و تشویق می‌کنند. در چنین فضای سازمانی، رضایتمندی کارکنان افزایش می‌یابد و به خلاقیت و فعالیت‌های نوآورانه تمایل بیشتری نشان می‌دهند. هر چند سازمان‌ها ممکن است از شیوه‌های متفاوتی برای افزایش نوآوری سازمانی استفاده کنند، اما بی‌شک حمایت از رفتارهای نوآورانه یکی از کلیدی‌ترین عوامل ‌تاثیرگذار بر ‌فرایند نوآوری محسوب می‌شود. بدین ترتیب، پرورش و ترویج رفتارهای نوآورانه که منجر به تولید ایده‌ها و روش‌های جدید انجام کار می‌شوند برای رهبر سازمان امری حیاتی است.

  • جعفر عسگری صفحه 46

    در جریان تبلیغات و مناظره‌های تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری مطالب، حقایق و موضوعات بسیاری مطرح شد که یکی از آن‌ها بزرگنمایی مسایل و مشکلات اقتصادی کشور با هدف کسب آرای مردم و ارایه وعده‌های انتخاباتی غیر واقعی مانند سه برابر کردن یارانه، 2/5 برابر کردن درآمد ملی طی 4 سال، ایجاد 5 میلیون شغل و... بود. موضوع دیگر اینکه هیچ‌‌کدام از نامزدها در ارایه راه‌حل به رویکرد و معجزه بهره‌وری به عنوان یک راه عملی و آزمایش شده در سایر جوامع کوچک‌ترین اشاره‌ای نداشتند. علی‌رغم این موضوع انتخابات تمام شده و دولت دوازدهم در آستانه شروع به کار خود است و انبوهی از تعهدات را برای طراحی و اجرا و پاسخگویی، نه‌تنها به 24 میلیون رای‌دهنده به جناب آقای دکتر روحانی، بلکه برای 80 میلیون ایرانی در طی 4 سال آینده ایجاد کرده است. برخی از این تعهدات در این مقاله به اختصار اشاره شده و به راهکار‏های ارتقای بهره‏وری پرداخته شده است.

  • مصطفی صیادی صفحه 49

    امروزه اهمیت فزاینده اقتصاد دانش‌محور سبب تغییر محیط کسب‌وکار شده است. اقتصاد دانش‌مدار بر پایه‌های خلق و تبادل دانش استوار است و مستلزم تغییر دیدگاه مدیران نسبت به اهمیت استراتژیک منابع انسانی خود به عنوان سرمایه‌های فکری سازمان است. اکنون که دانش سرمایه‌ای استراتژیک برای ‌سازمان‌ها است، فناوری اطلاعات به عنوان تسهیلگر جریان دانش و عملکرد سازمانی به عنوان منبع خلق مزیت رقابتی برای ‌سازمان‌ها خودنمایی می‌کند.
    مدیران ‌می‌توانند نقش مهمی را در مدیریت اثربخش فناوری اطلاعات بازی کنند و عدم حمایت کافی این مدیران از پروژه‌های توسعه فناوری اطلاعات منجر به شکست این پروژه‌ها و به هدر رفتن سرمایه‌های مالی ‌سازمان‌ها خواهد شد. اگرچه نقش مدیران در توسعه فناوری اطلاعات در مطالعات گذشته همچون مطالعه موردی در مرکز مطالعات بهروری و کیفیت آمریکا به وضوح مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، اما مطالعات جدید بیش از گذشته بر این نقش حیاتی در توسعه عملکرد سازمانی تاکید می‌کنند. این مقاله به بررسی دقیق‌تر این نقش حیاتی می‌پردازد و مدیران سازمان را تسهیلگران مهم عملکرد سازمانی از طریق مدیریت اثربخش فناوری اطلاعات معرفی می‌کند.

  • چارچوبی جهت شناسایی فرایندهای کلیدی در صنعت فولاد / مورد مطالعه: شرکت فولاد خوزستان
    زهره زرگران خوزانی، محسن شیری بابادی، الهوردی تقوی صفحه 51

    فرایندها به طور مستقیم و غیر‌مستقیم در تولید کالا یا عرضه خدمات به مشتریان نقش دارند یا اینکه به طور کلی، در ایجاد ارزش افزوده برای ذ‌ی‌نفعان سازمان سهیم هستند. شرکت‌های هدفمند از گسترش و اصلاح فرایندها برای ایجاد و پرورش قابلیت‌های کلیدی پویا استفاده می‌کنند. کلیه فرایندهای سازمان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. برخی از فرایندها که از آنها تحت عنوان فرایندهای کلیدی نام برده می‌شود، از بیشترین اهمیت برخوردارند و تمرکز بر آنها جهت ارتقا می‌تواند تاثیر شگرفی بر بهبود عملکرد سازمانی داشته باشد. از این‌رو، مستندسازی فرایندهای سازمان باید به شناسایی فرایندهای کلیدی سازمان، مدیریت آن‌ها و زیر فرایندهای مربوطه، تعاملات آن‌ها با یکدیگر و همچنین ارتباط آن‌ها با اهداف و استراتژی سازمان کمک نماید.
    با توجه به محدودیت منابع، زمان و هزینه شناسایی فرایندهایی که نسبت به سایرین از اهمیت بیشتری برخوردارند، برای سازمان‌ها ضروری به نظر می‌رسد. با شناخت و تمرکز بر فرایندهای کلیدی می‌توان مسیر دستیابی به موفقیت را هموارتر کرده و به سازمان‌ها در کسب مزیت رقابتی پایدار کمک نمود. این پژوهش چارچوبی جهت شناسایی فرایندهای کلیدی معرفی کرده و به صورت گام به گام مراحل انجام کار را شرح داده است. همچنین مبنایی پیشنهاد داده که با استفاده از آن می‌توان تعداد فرایندهای کلیدی را تعیین کرد. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش‌های گذشته به نظر می‌رسد که پژوهش حاضر به جزییات پرداخته و به لحاظ کاربردی دارای قابلیت جاری‌سازی بیشتری است.

  • علی رحیمی، سعید شیرزادی صفحه 57

    بخش اول این مقاله در تدبیر شماره 295 به چاپ رسیده است. بخش دوم و نهایی آن از نظرتان می‌گذرد.
     در این تحقیق برآنیم که در پاسخ به سوالات زیر برآییم که:آیا بین ساختار سرمایه و حجم معاملات در ‌شرکت‌های خودروسازی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار ارتباط معناداری وجود دارد؟
    آیا بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی سهام در ‌شرکت‌های خودروسازی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار ارتباط معناداری وجود دارد؟
    فرضیات پژوهش
    ساختار سرمایه اثر معناداری بر حجم معاملات ‌شرکت‌های خودروسازی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار دارد.
    ساختار سرمایه اثر معناداری بر نقدشوندگی سهام ‌شرکت‌های خودروسازی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار دارد.