فهرست مطالب
نشریه تدبیر
پیاپی 301 (بهمن 1396)
- 64 صفحه، بهای روی جلد: 85,000ريال
- تاریخ انتشار: 1396/12/10
- تعداد عناوین: 17
- یادداشت مدیرمسئول
-
صفحه 2
تغییر و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فناوری محیطی، بهویژه تحت تاثیر انقلاب صنعتی نوین با عنوان انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0)، کلیه حوزههای فعالیت و رشتههای تخصصی را متاثر میسازد تا جایی که برخی از آنها را نابود میکند و برخی دیگر را متحول و برای برخی حوزهها فرصتهای طلایی و نو ایجاد میکند. تغییرات ما را با چالشهایی مواجه میکنند که کمسابقه یا بیسابقه بوده است. تجزیهوتحلیل این روند و تبیین دقیق آثار تحولات بر هر یک از حوزهها، مجالی دیگر و نگاهی عمیق، فراگیر و خردمندانه توام با تحقیق و کار کارشناسی میطلبد که از حوصله و چارچوب این یادداشت بیرون است؛ شاید وقتی دیگر.
- یادداشت سردبیر
-
صفحه 3
اغلب صاحبنظران مهندسی صنایع را مغزافزار سازمانها می دانند، اما چرا؟ دلیل این موضوع را در یک مثال روشن بیان میکنم. برای تاسیس یک واحد صنعتی پیشرفته و بزرگ که تولید آن از کمیت و کیفیت بالایی برخوردار باشد، به امکاناتی چون مواد اولیه، نیروی کار کارآمد و فضای مناسب نیاز است، اما چرا با وجود تامین موارد بالا، بعضی از واحدهای صنعتی بازدهی مورد انتظار را ندارند و بعضا با شکست تجاری مواجه میشوند؟ پاسخ به این سوال در حلقهای مفقوده به نام «مهندسی صنایع» نهفته است.
اما «مهندسی صنایع» چه میگوید و چرا اینچنین مهم و راهبردی است؟ در یک تعریف ساده، مهندسی صنایع عبارت است از: کاربرد اصول و تکنیکهایی برای بهبود، طراحی و نصب سیستمهایی شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژی و تجهیزات به منظور فراهم آوردن امکان تولید کالاهای باکیفیت و ارایه خدمات به شکل کارا و مطلوب. - گفت و گو
-
صفحه 4
مهندسی صنایع مانند تمام رشتههای دیگر در طول زمان دستخوش تحول شده است و مهندسان صنایع امروز، باید از شایستگیهایی برخوردار باشند که در گذشته مورد نیاز نبود.
با ظهور انقلاب چهارم صنعتی، مهندسان صنایع بهعنوان حلقه رابط بین مدیریت و تکنولوژی، میتوانند نقشهای نوینی را برای خود تعریف کنند. در این عصر صنعتی جدید، تولید سنتی جای خود را به تولید هوشمند داده است و مهندسان صنایع، میتوانند عامل هوشمندسازی تولید در محیطهای کاری خود باشند.
تدبیر در گفتوگو با دکتر فرهاد عامری، به بررسی روندهای مهندسی صنایع در ایالات متحده و آینده این رشته در دنیا پرداخت. عامری دانشآموخته مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت و کارشناس ارشد همین رشته از دانشگاه صنعتی شریف است و دکترای خود را در گرایش ساخت و تولید از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است. وی هماکنون عضو هییت علمی دپارتمان مهندسی تکنولوژی در دانشگاه ایالتی میشیگان است. عامری معتقد است که بازار کار برای مهندسان صنایع در دهه آینده حتی بهتر از امروز خواهد بود. به باور وی، تقاضا برای مشاغل سنتی این رشته هنوز وجود دارد، اما مهندسان صنایع برای تضمین آینده شغلی خود، باید شایستگیهای جدیدی را نیز به دایره دانش و مهارتهایشان اضافه کنند. شرح این گفتوگو از نظرتان میگذرد. -
صفحه 6
در صنعت جهان، اسطورهای به نام ژاپن وجود دارد که روشها و سیستمهایش بسیار پرآوازهاند و همه شرکتهای دنیا تلاش میکنند این روشها و سیستمها را پیادهسازی کنند تا به همان موفقیت ژاپنیها دست بیابند. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و بسیاری از مدیران و مهندسان صنایع در شرکتهای بزرگ و کوچک، کوشیدهاند که این سیستمها را در شرکتهایشان پیاده کنند. اگرچه خود آن شرکتها ممکن است آمار پرطمطراقی از موفقیت پیادهسازی سیستمهای ژاپنی ارایه دهند، اما واقعیت صنعت کشور حکایت از آن دارد که کیفیت و بهرهوری در دهههای اخیر نه تنها رشد نداشته، بلکه نزول هم کرده است. آیا اشکال از سیستمهای ژاپنی است یا مشکل در جای دیگری است؟
دکتر حسین تهرانی، مدیر توسعه خودروهای بدون راننده در شرکتهای خودروسازی ژاپنی، تجربه 10 سال کار در شرکتهای ژاپنی را دارد. او در این سالها کوشیده است که به ریشهشناسی روشها و سیستمهای ژاپنی بپردازد و تنها به شاخها و برگها نپردازد. در واقع، او کوشیده است که عصاره موفقیت ژاپنیها را استخراج کند و به عبارتی، از مدیریت ژاپنی اسطورهزدایی کند. تهرانی دانشآموخته کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف و دکترای مهندسی مکانیک از دانشگاه اوزاکای ژاپن است. تدبیر گفتوگویی با وی انجام داد که شرح آن از نظرتان میگذرد. - مقاله
-
صفحه 10
رشته مهندسی صنایع به عنوان یک رشته جذاب و البته دارای ماهیتی معماگونه برای صنعتگران و مدیران رخ نموده است. آنچه نگارنده این سطور در پی است تا در این مقاله به آن بپردازد، شرحی مختصر بر فلسفه مهندسی صنایع و نحوه نگاه آن به حل مسایل مدیریتی و سازمانی است. یکی از مهمترین تفاوتهای مهندسی صنایع با سایر رشتهها (به خصوص رشتههای فنی-مهندسی) خاصیت «مسیلهمحوری» این رشته است. عموم رشتههای فنی- مهندسی مانند مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی و مهندسی برق به تفسیر پدیدههای نظام خلقت از یک دریچه تخصصی مشخص میپردازند. در واقع، آنچه که در این دسته رشتههای دانشگاهی اصالت دارد عمدتا زاویه نگاه تخصصی است؛ این در حالی است که در رشته مهندسی صنایع «مسیله» اصالت دارد.
فلسفه وجودی رشته مهندسی صنایع ناتوانی رشتههای سنتی مهندسی در حل مسایل واقعی به دلیل ماهیت جزءنگر و تخصصمحور آنها بوده است. شاید اولین بار این دسته از مسایل در جنگهای جهانی (مانند برنامهریزی لجستیک و تعمیرات و نگهداری تجهیزات نظامی) و در تفسیر برخی پدیدههای بیولوژیک (مانند ماهیت و رفتار سلول) نمود پیدا کردند و البته به سرعت در سایر حوزهها هم مشاهده شدند. -
صفحه 11
تحریمهای تحمیلی بر جمهوری اسلامی ایران لزوم پیشروی به سوی استقلال اقتصادی را بیش از پیش نشان میدهد. در همین راستا، مقام معظم رهبری سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را به عنوان راهحلی برای نیل به استقلال اقتصادی ارایه فرمودهاند. آنچه در طی سالهای اخیر مشهود بوده، فقدان سازوکار و مکانیزم اثربخش برای پیادهسازی و اجرا و در یک کلام تحقق سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی بوده است. نویسندگان این مقاله بر این باورند که مهندسی صنایع ستون فقرات پیادهسازی اقتصاد مقاومتی در سطوح ملی و بنگاهی است و عمده واژههای کلیدی مطرح شده در بندهای آن مرتبط با مباحث مهندسی صنایع است. لذا این مقاله در پی آن است تا نقش ابزارهای مهم مهندسی صنایع و مدیریتی در برنامهریزی و اجراییسازی سیاستهای اقتصاد مقاومتی را به تصویر بکشد و در این راستا از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی تلخیصی استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که ابزارهای پرکاربرد مهندسی صنایع و مدیریتی که در سال 2015 مورد پژوهش قرار گرفته و رتبهبندی شدهاند هر یک میتوانند به عنوان راهحلی استراتژیک و کاربردی برای نیل به اقتصاد مقاومتی راهگشا باشند و این نشاندهنده اهمیت نقش مهندسی صنایع در حیطه صنعت و سیاست است.
-
صفحه 18
امروزه با افزایش وسعت زنجیرههای تامین، میزان برونسپاری فعالیتها و وابستگی به سیستمهای اطلاعاتی، بهطور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. این افزایش در پیچیدگی فضای کسبوکار، نهتنها درستنمایی وقوع ریسکهای مختلکننده عملیات را افزایش داده است، بلکه موجب مخربتر شدن شدت آنها نیز شده است. در نتیجه، سازمانها به اهمیت سیستم مدیریت تداوم کسبوکار به عنوان یک سیستم مدیریتی جامع بیش از پیش پی بردهاند. این سیستم مدیریتی با شناسایی اختلالات ممکن و تاثیرات آنها بر سازمان، به افزایش قابلیت تابآوری سازمان در مقابله با هرگونه اختلال کمک میکند. سیستم مدیریت تداوم کسبوکار به عنوان بخشی از سیستم مدیریتی یکپارچه سازمان محسوب میشود که به ساخت، پیادهسازی، عملیات، پایش، بازبینی، نگهداری و توسعه مبحث تداوم کسبوکار در سازمان میپردازد. در این مقاله، مفاهیم اولیه و تاریخچه موضوع مدیریت تداوم کسبوکار بهطور اجمالی مرور شده و ساختار پیادهسازی چنین سیستمی در سازمانها معرفی شده است.
-
صفحه 26
روند توسعه تکنولوژی و ظهور و بروز تکنولوژیهای جدید در عرصههای صنعتی، تجاری، خدماتی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و کلیه جنبههای اجتماعی و اقتصادی بیوقفه بوده و در حوزههای مختلف تسری یافته است. تقریبا هرگونه پیشرفت تکنولوژیک به عنوان یک نقطه عطف به شمار آمده و فهرست «رویدادهای بزرگ آینده» هر روز گستردهتر میشود. برخی از تکنولوژیها دارای پتانسیل تخریب و تغییر اساسی وضع موجود، تغییر شیوه زندگی و کار، تنظیم مجدد منابع ارزش و ایجاد محصولات و خدمات کاملا جدید هستند.
تکنولوژیهای مهم و دارای بزرگترین پتانسیل تاثیرات اقتصادی، که میتوانند از حوزههای مختلف علمی ناشی شوند، دارای چهار ویژگی اصلی هستند: نرخهای تغییرات تکنولوژیکی بالا، حوزه تاثیر گسترده، ارزش اقتصادی بزرگ و وسیع حوزههای متاثر، پتانسیل تاثیر اقتصادی مخرب. -
صفحه 33
کسبوکار جهانی روز به روز در حال گسترش است و سازمانهای بیشتری دایما به این بازارهای جهانی میپیوندند. از اینرو، رویکردی جدید نسبت به رهبری مورد نیاز است تا با این شرایط آگاهانه تطبیق یابند و سازمانهایی در حد و اندازه کلاس جهانی خلق کنند. این مقاله به بررسی نقش حیاتی الگوهای رهبری در صنعت میپردازد. رهبری ریشه در دوران باستان دارد و برای اولین بار خود را در رهبری قبایل بدوی به ظهور رسانده است. زمانی که این قبایل با توسعه و اتحاد به شکلگیری شهرهای دوران باستان مبادرت ورزیدند، برای مثال شهری عظیم همچون روم باستان تنها متشکل از سی و پنج قبیله بود. رهبری در این قبایل به شدت متمرکز و موروثی بود و عضویت در آنها تنها راه تضمین بقای افراد به شمار میرفت. مطالعه رهبری به واقع مطالعه هنری است که ریشهای باستانی دارد و بنا به دستنوشتههای تاریخی، هنری به وضوح شناخته شده و مورد احترام در جوامع باستانی همچون ایران، مصر، چین و روم باستان بود. رهبری همواره جزیی از وظایف چهارگانه مدیریت تلقی شده است. فایول این وظایف چهارگانه را شامل کنترل، برنامهریزی، هماهنگی و رهبری میداند. اکنون رهبری تنها جزیی از این وظایف چهارگانه مدیریت نیست بلکه پیشنیاز اساسی تحقق اثربخشی سازمانها است. این مفهوم به اعتقاد کلرمن دارای ادبیات پراکندهای است همچون مجمعالجزایری دور افتاده از هم که خوانندگان را از پاسخگویی به این سوال که "چگونه باید رهبری در صنعت کنیم؟" ناتوان میسازد. اولین گام در درک مفهوم رهبری گامی است به سمت جلو در شناسایی تفاوت رهبری با مدیریت. بنیس، اندیشمند شهیر مدیریت در آمریکا، در کتاب خود تحت عنوان "همچون یک رهبر باشیم" به تفاوتهای اساسی رهبری با مدیریت پرداخته است و معتقد است که رهبران در اندیشه و عملکرد منعطفترند، دوراندیشی و نوآوری بیشتری دارند و بالاترین اهمیت را به نیروی انسانی خود به عنوان سرمایه های فکری سازمان میدهند. رهبران در مقایسه با مدیران رویکردی پیشنگرانهتر دارند و همواره به اعتماد بین نیروی انسانی به عنوان سرمایهای استراتژیک در خلق بهروری و خلاقیت مینگرند. برای مثال، استیو جابز، بنیانگذار شهیر شرکت اپل، با اتخاذ این رویکرد پیشنگرانه میگوید که رهبران همواره در پی تغییر شرایط کنونی کسبوکار در صنعت و خلق نیازهای جدید برای مشتریان هستند و پیشتازان توسعه بهترین محصولات و خدمات برای برآورده ساختن این نیازها هستند. این مقاله به بررسی دقیقتر الگوی رهبری استیو جابز در صنعت میپردازد و با بررسی شاخصهای این شیوه رهبری، آن را به عنوان الگوی موفق رهبری در صنعت معرفی خواهد کرد.
-
صفحه 35
ظهور بازاریابی عصبی که نشان میدهد چگونه پاسخهای ناخودآگاه و درونی بر فرایند ادراک و تصمیمگیری مصرفکنندگان تاثیر میگذارد، به طور قابل توجهی باعث پیشرفت در تحقیقات بازاریابی متعارف شده است. با این حال، تکنولوژیهای مورد استفاده در بازاریابی عصبی چندین محدودیت دارند که باعث کاهش اعتبار نتایج آنها میشود. برای رفع این مشکل، ادغام بازاریابی عصبی با تکنولوژیهای نانو میتواند آغازکننده یک زمینه جدید باشد که نانومارکتینگ نامیده میشود. پیشرفتهای تکنولوژی نانو این امکان را فراهم آورده است تا با استفاده از ابزارهای کوچک شده، به شکل کارآمدتر و مداومتری مصرفکنندگان را مورد نظارت قرار داد.
بازاریابی عصبی مفاهیم و تکنیکهای علوم اعصابشناختی را به کار میبرد؛ یعنی سازوکارهای شناختی بنیادین مغز را مورد بررسی قرار میدهد. یکی از مهمترین اهداف این روش، کنار گذاشتن ذهن خودآگاه مصرفکننده و دریافت کردن پاسخها به طور مستقیم از ذهن ناخودآگاه است. به نوعی، این شیوه پنجرههایی را به سوی کارکردهای درونی و ناخودآگاه مغز باز میکند [1]، بازاریابی عصبی بر دو فرض اساسی استوار است: 1. سیستمهای حسی و حرکتی فردی را میتوان در شبکههای خاصی از سلولهای مغز شناسایی کرد، 2. مشاهده این شبکهها میتواند ویژگیهای ناخودآگاه یا عاطفی تصمیمگیری مصرفکننده را آشکار کند که در روشهای تحقیق کیفی و کمی معمول چنین چیزی امکانپذیر نیست [2]. با این حال، تکنولوژیهای بازاریابی عصبی نقاط ضعف خاصی دارد که میتواند مانع از گسترش و اعتبار کاربردهای آن شود: نخست، هزینههای بالای دستگاههای بازاریابی عصبی، محققان را مجبور میکند تا زمان اختصاص داده شده به مطالعات تجربی را محدود کنند و در نتیجه محققان نمیتوانند بهطور مداوم فرایندهای ذهنی و فیزیولوژیکی مصرفکننده را کنترل کنند. دوم، پیشرفتهترین تکنولوژیهای موجود در بازاریابی عصبی دستگاههای بزرگ و ثابتی هستند که در آزمایشگاهها به محیط مصنوعی محدود میشوند، این ویژگی میتواند ادراکات مصرفی فرد را مختل کند و مانع درک عمیق در مورد حالتهای عاطفی و رفتاری مصرفکنندگان میشود. سوم، مطالعات بازاریابی عصبی معمولا یک تکنولوژی تحقیقاتی واحد را در هر بار به کار میبرند، بنابراین اکتشافات به چند عامل از مجموعه عوامل تاثیرگذار در رفتار مصرفکننده محدود میشود [7]. همچنین نتایج حاصل از تکنیکهای تصویربرداری عصبی، که غالبا تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی(FMRI) است، در بسیاری از مواقع با نتایج دیگر ابزارهای اندازهگیری، همخوانی ندارند. از اینرو، پیشرفتهای اخیر در تکنولوژی نانو به کمک بازاریابی عصبی آمده است تا با استفاده از قابلیتهای کاربردی آن بتوان نقاط ضعف گفته شده را تا حد ممکن برطرف کرد. -
صفحه 41
«وقتی اولین شغل به من پیشنهاد شد بدون پرس و جو در مورد ساعت کاری یا حتی حقوق و مزایایش آن را پذیرفتم. فقط به یک دلیل من آن کار را میخواستم.» به احتمال زیاد این خاطره مشترک بسیاری از هم نسلهای ما (نسل X متولدین دهههای 1960 و 1970 میلادی) است.
اکنون از متقاضیان ورود به بازار کار جملاتی میشنوم که برایم عجیب و تعجبآور است. دختر جوانی که کار خوب و مناسب خود را ترک کرده تا در دانشگاه علمی و کاربردی «فوق دیپلم» بگیرد. پسر جوانی که کار قبلی خود را رها کرده فقط برای اینکه مجبور بوده است ساعت 6 صبح بیدار شود. جملاتی مثل «خوشم نیامد» یا «نمیتوانستم با همکارانم کنار بیایم» را به کرات میشنوم و نقطه مشترک اکثر آنها در پاسخ به سوال برنامه کاریشان در آینده نزدیک «داشتن کسبوکار خودشان» یا «مدیر بودن» است.
نگرش و رفتار این افراد چالش بزرگی است که کارفرمایان و سازمانها با آن درگیر هستند و لازم است در این خصوص استراتژی مشخصی را اتخاذ نمایند. -
صفحه 43
با توجه به تغییر مداوم در علایق و خواستههای مشتریان، پیشرفتهای تکنولوژیکی و روند سریع توسعه در بازارهای نوظهور، اقتصاد جهانی در حال تحول است. این روند دگرگونی تکاملی میتواند منجر به افزایش نیاز به اتوماسیون، دیجیتالسازی و نیز مدلهای جدید کسبوکار در تمام صنایع، از جمله خودرو شود. در نتیجه، هر شرکت یک مدل کسبوکار نوآورانه و مدل عرضه محصول با شیوهای خدماتمحور خواهد داشت که با رویکردی مثبت بر مشتریان آینده تاثیر میگذارد. به همین دلیل، آنها نیازمند دستیابی به بینشی دقیق نسبت به تجربه مشتریان، انتظاراتشان در مورد قیمت، رضایت آنها، تنظیم مجدد راهبردها و تدوین و ارایه برنامههای کاری برای تقویت موقعیت بازار خود، تغییر در استراتژیهای برند خود، تسهیل مدیریت تامینکنندگان، مقابله با تغییرات مستمر تقاضا و مسایل مربوط به استفاده از ظرفیت هستند.
امروزه صنعت خودرو به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی در جهان است که از نقطه نظر درآمد و آورده اقتصادی شامل طیف گستردهای از شرکتهایی است که حوزه فعالیتشان از طراحی و فروش وسایل نقلیه موتوری گرفته تا هرچه در این بین اتفاق میافتد را شامل میشود. این صنعت در آستانه مواجهه با طوفانی همهجانبه از تغییرات است که در نتیجه پنج فرایند تکنولوژیکی متفاوت به عنوان محرک آینده به وقوع میپیوندد- برقیسازی، اتصال، خودروی خودران بدون راننده، مشتریمحوری و موبیلیتی اشتراکی عوامل تکنولوژیکی هستند. -
صفحه 46
با رشد و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و رویکرد بسیار بالای جامعه و مردم، این سوال اساسی پیش میآید که چگونه میتوان از این ظرفیت بالقوه و گاهی بالفعل در جهت رشد و تعالی اقتصاد کشور استفاده نمود؟
در این مقاله سعی شده است حتیالمقدور با توجه به امکاناتی که این فناوری ایجاد مینماید، رشد اقتصادی در کنار آن بررسی و مطالعه محدودی شود.
اما فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای گستردگی و پیچیدگی سختافزاری و نرمافزاری زیادی است. فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی دارای شش ویژگی مهم شامل تعاملی بودن، جمعزدایی، ناهمزمانی، تمرکززدایی، ظرفیت بیشتر و انعطافپذیری است.
ویژگی تعاملی بودن در امکان ارتباط چهره به چهره است. بر این اساس، کاربران میتوانند در تبادل بهنگام اطلاعات مشارکت کنند. در حقیقت، اکنون در این حالت، فرستنده و گیرنده در یک حالت کنش و واکنش متقابل قرار دارند. ویژگی جمعزدایی یعنی توجه به فرد و نیازهای اوست. برخلاف گذشته که پیامهای رسانهها، کلی منتشر میشد و مثلا یک مجله به درد اکثر اعضای خانواده میخورد و در آن ورزش، سیاست، آشپزی و... وجود داشت، در حال حاضر، نشریات تخصصی به وجود آمدهاند که مخاطبان خاص خود را دارند. به دیگر سخن از «جمعسازی» فاصله گرفته و به وادی افراد کشیده شدهایم. اما ناهمزمانی ویژگی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات است، بر این اساس که فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی بر عنصر زمان به عنوان متغیر تعیینکننده غلبه کردهاند. این فناوریها این قابلیت را دارند که ارسال و دریافت پیام را در زمان دلخواه فرد هموار کنند و این نیز بخشی از انتقال کنترل از منبع به گیرنده است. در ویژگی تمرکززدایی از طریق فناوریهای نوین ارتباطی میتوان اطلاعات را مثل بستههای پستی در منزل دریافت کرد. به عبارت دیگر، ارتباطات سفارشپذیر شده است. قبلا به عنوان مثال، برای برقراری ارتباط تلفنی حضور در خانه الزامی بود – ارتباط خانه به خانه – ولی حالا تلفن همراه این مشکل را حل کرده و ارتباطات تلفنی را نقطه به نقطه کرده است. در همین حال، فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی ظرفیت گردآوری و توزیع اطلاعات را افزایش دادهاند. حافظه عظیم رایانهها و قدرت انتقال بیسابقه اطلاعات از طریق فیبرهای نوری و پدیده بزرگراههای اطلاعاتی خبر از بروز پدیدههایی چون عصر اطلاعات و ابر – بزرگراههای ارتباطی میدهند، و بالاخره در ویژگی انعطافپذیری با استفاده از فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات میتوان در هر زمانی که ضرورت احساس شود وارد فضای نامحدود اطلاعات شد. در حقیقت، این انعطافپذیری، اوج تعاملی شدن ارتباطات است. -
صفحه 48
با توجه به تشدید رقابت بین شرکتها و تلاش برای حفظ بقا، شرکتها به دنبال افزایش قیمت خود در بازار هستند تا بتوانند سرمایهگذاران بیشتری را جلب کنند، بنابراین باید سود سهام بیشتری نسبت به سایر رقبا داشته باشند و برای دستیابی به این هدف باید درآمدهای خود را افزایش دهند. یکی از عواملی که بر افزایش درآمد شرکت موثر است و شرکتها در دهههای اخیر سرمایهگذاریهای کلانی در آن داشتهاند، تبلیغات است. در شرایط کنونی یکی از مسایل عمده پیشروی شرکتها تفاوت و فاصله قابل ملاحظه بین ارزش انعکاس یافته در ترازنامه و ارزش روز شرکت است. علل عمده این تفاوت عبارت است از محرکهایی که منشا ارزشآفرینی برای شرکت هستند، ولی در دفاتر و حسابها منعکس نمیشوند (مانند دانش سازمانی، میزان رضایتمندی مشتریان، نوآوری در عرضه محصولات و...) آنچه که مورد توجه سهامداران و بازار سرمایه است دیگر به داراییهای مشهود و نقدینگی شرکت محدود نمیشود بلکه عوامل نامشهود و ارزشآفرین شرکت مورد توجه واقع شده است که یکی از این عوامل نامشهود را میتوان تبلیغات دانست.
میلر و مودیگلیانی در تحقیقی نشان دادهاند که مخارج تبلیغات و تحقیق و توسعه بر ارزش بازار شرکت اثر مثبت دارد.
امروزه اینترنت، کانال با اهمیتی در بازاریابی و تبلیغات است. دلیل این امر میتواند توانایی اینترنت در کاهش هزینهها و دسترسی آسان افراد به خدمات برخط باشد. همچنین مبلغان میتوانند به آسانی به انبوهی از کاربران دسترسی پیدا کنند و با هزینه پایین با آنها ارتباط برقرار نمایند. در این میان، اگرچه اینترنت، رسانه کارایی برای تبلیغات فراهم نموده است، اما افراد به دنبال حداکثر نمودن سرمایهگذاری خود در این مقوله هستند.
با رشد سریع اینترنت، اثر بزرگی بر رسانه سنتی گذاشته شده و رشد تجارت را دچار دگرگونی کرده است. تعداد زیادی از موسسات، اینترنت را در بازاریابی و فروش محصولات به کار گرفتهاند و امروزه وب به مهمترین رسانه تبلیغاتی مبدل شده است. در مقایسه با رسانه سنتی، اینترنت با هزینه پایین و قابلیت دسترسی جهانی، همراه است. تبلیغات مبتنی بر اینترنت، رسانهای را برای انتشار اطلاعات برای مشتریان در قالب سناریوهای مختلف تعامل موسسه با مشتری فراهم میکند. همچنین، این رسانه به معرفی بازارهای هدف و پاسخگویی دقیق به نیازهای مشتریان کمک میکند. به این ترتیب مبلغان میتوانند به بخشبندی دقیقتر بازارها و هدفگیری دقیقتر نیازهای مشتریان بپردازند و این امر موجب افزایش ارزش مارک تجاری و ایجاد تصویر تجاری بهتر از موسسه و بهبود تعامل مشتری و موسسه میگردد.
اگرچه تبلیغ ویروسی ابزار مناسبی است که برای جلب توجه مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد، اما ارزش این روش مورد سوال قرار میگیرد، زیرا فقط دسترسی و جلب توجه کافی نیست، بلکه تبلیغ باید بتواند بر نگرش و رفتار خرید مصرفکننده تاثیر مثبت ایجاد کند و به فروش محصول منجر شود.
ویروس در مدت زمان کوتاهی تکثیر و منتشر میشود، تبلیغ ویروسی به طور معناداری منجر به نگرش بهتری نسبت به تبلیغ غیرویروسی میشود.
هدف اصلی تبلیغات ویروسی، استفاده از ارتباطات شخص به شخص در مقابل ارتباطات مشتری به شرکت برای گسترش اطلاعات در خصوص محصول یا کالایی است که در نتیجه به پذیرش سریع، گسترده و موثرتر در بازار منجر شود. -
صفحه 52
درست در مقابل راهبرد مهم مدیریت انرژی، موضوع پراهمیتی در کشور به نام تلفات انرژی وجود دارد. در حقیقت، وجود این چالش مهم که از نقطهنظر مادی و زیستمحیطی منابع کشور را به خطر انداخته است، موجب شده است که در سالهای اخیر، توجه به مدیریت انرژی و تبیین دقیق این راهبرد، در دستور کار تدبیرپردازان کشور قرار گیرد.
بر این اساس، بیگمان کاهش تلفات از جمله مباحث عمیق و جدی در صنعت برق به شمار میرود. در سالهای اخیر، صنعت برق روند رو به رشدی داشته است، به طوری که امروز حتی محرومترین و دورافتادهترین مناطق شهری و روستایی کشور از نعمت برق برخوردار شدهاند و طبیعی است به موازات این فرایند زیرساختهای مورد نیاز نیز افزایش یافته و تلفات انرژی برق نیز روند رو به رشدی داشته باشد. - گفت و گو
-
صفحه 55
آنچه میخوانید بخش دوم و پایانی گفتوگوی "دکتر بیژن خرم"، از بنیانگذاران سازمان مدیریت صنعتی با "دکتر رضا نیازمند" است که شاید بتوان او را بهنوعی پدر مدیریت صنعتی نوین ایران دانست. در این گفتوگو، دکتر نیازمند از شیوه احیای صنعت نساجی کشور، داستان تاسیس سازمان مدیریت صنعتی، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و شرکت مس سرچشمه میگوید. بخش نخست این گفتوگو در شماره 300 مجله تدبیر منتشر شد.
-
صفحه 64