فهرست مطالب

رسانه - سال بیست و هفتم شماره 4 (پیاپی 105، زمستان 1395)

فصلنامه رسانه
سال بیست و هفتم شماره 4 (پیاپی 105، زمستان 1395)

  • 256 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1395/12/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین بصیریان جهرمی، مرضیه نحوی نظام آبادی صفحه 5
    این مقاله به تحلیل عناصر بازنمایی شده از هویت کاربران مشهور، در تصاویر به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام آنها پرداخته است. بدین منظور و با هدف پاسخگویی به این سوالات که: «در شبکه اجتماعی اینستاگرام، چه استانداردهایی برای بازنمایی هویت از طریق عکس دارد؟» افرادی که دارای شهرت هستند (کسانی که پربیننده ترین صفحات را دارند) و «کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام، چه استاندارد مشترکی را رعایت و چه هویتی را از خود بازنمایی می کنند؟» در این مقاله، از روش تحلیل نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های ” نشانه شناسی عکس“ رولان بارت، ”بازنمایی رسانه ای“ استوارت هال، ” تمایز“ پیر بوردیو، ” هویت شبکه ای“ مانوئل کاستلز و ”برندسازی شخصی“ جان آنتونیو، برخی از عکس های منتشر شده از سوی کاربران مشهور ایرانی، واکاوی شده است. تحلیل موردی 8 عکس برگزیده از میان 100 صفحه عکس اینستاگرامی کاربران با بیش از 30 هزار دنبال کننده، در بازه زمانی سه ماهه آخر سال 1394 و سه ماهه نخست سال 1395 که کاملا هدفمند انتخاب شده، موید وجود شاخص های عمومی و مشترک در بازنمایی هویت کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام است که برای بازنمایی متفاوت از خود، نسبت به دیگران هم رده و یا بیان ویژگی خاص فردی، به عامل اصلی هویت یابی مجازی آنها نیز، تبدیل شده است.
    کلیدواژگان: هویت آنلاین، نشانه شناسی، بازنمایی، کاربران ایرانی، برندسازی شخصی، اینستاگرام
  • جهان نگری در شبکه های اجتماعی / مطالعه موردی کاربران تهران Facebook
    علیرضا نیکخواه، امیرعلی تفرشی صفحه 29
    جهان نگری مفهومی چندبعدی است که بررسی آن میزان آمادگی نیروهای انسانی، به عنوان مولفه ای اساسی در فرایند جهانی شدن، برای ورود یا تداوم این فرایند را نشان داده و به پژوهشگران کمک می کند تا روند آینده جهانی شدن را پیش بینی کنند. بر این مبنا مسئله پژوهش حاضر بررسی سطح جهان نگری کاربران تهرانی عضو فیس بوک، یکی از پرطرفدارترین شبکه های اجتماعی در میان کلیه تکنولوژی های نسل دوم اینترنت (وب2) است. روش پژوهش برای انجام این مطالعه، پیمایش اجتماعی بوده و در آن از ابزار پرسشنامه آنلاین استفاده شده است. از آنجا که بالاترین میزان عضویت در شبکه های اجتماعی و بیشترین میزان دسترسی به اینترنت در ایران، مختص کاربران تهرانی است، این پرسشنامه ها به صورت هدفمند در میان کاربران فضای مجازی که عضو فیس بوک و ساکن تهران بودند توزیع شد.
    یافته های این پژوهش نشان می دهد در مجموع جهان نگری کاربران مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارد. به طور مشخص در حوزه جهان نگری اقتصادی امتیازهای کاربران بیشتر در طبقه ” متوسط“ و در حوزه های حقوقی- سیاسی و فرهنگی- اجتماعی در طبقه ” زیاد“ اجتماع یافته است. همچنین مناقشه برانگیزبودن موضوع در حوزه حقوقی- سیاسی، هزینه بر بودن موضوع در حوزه اقتصادی و شخصی بودن موضوع در حوزه فرهنگی- اجتماعی، از جمله عواملی هستند که می توانند کاهش سطح جهان نگری را در آن حوزه به دنبال داشته باشند. در عین حال یافته های به دست آمده حاکی از آن است که میان جنسیت و سطح تحصیلات کاربران از یک سو و جهان نگری آنان از سوی دیگر رابطه معناداری وجود ندارد.
    کلیدواژگان: جهان نگری، جهانی شدن، شبکه اجتماعی، فیس بوک کاربران تهرانی
  • غلامحسین بیابانی، محمدتقی عصار، افسانه مظفری صفحه 65
    فساد یکی از شاخصه های اساسی جرم سازمان یافته در نظر گرفته می شود. گرچه تحقیقات تجربی اندکی در مورد ارتباط بین جرم سازمان یافته و فساد وجود دارد اما در سال های اخیر با پرونده های کلان فساد اقتصادی به ویژه مفاسد دولتی مواجه بوده ایم. هرچند فقدان شفافیت در فعالیت های مالی دولتی و نظارت نامناسب در کشور ما وقوع چنین مواردی را تسهیل کرده است ضرورت شفافیت بیشتر در مبارزه با فساد مالی و اداری مطرح می شود. از آنجا که بیشتر جرائم فساد به شکل سازمان یافته ارتکاب پیدا می کنند، در مبارزه با این جرائم نیز توسل به شفافیت ضروری است. زیرا ما امروزه با مجرمان سازمان یافته ای روبه رو هستیم که هیچ مرز ملی یا بین المللی نمی شناسند. آنها هیچ احترامی برای امنیت جامعه قائل نیستند. لذا اولین بار، کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل در سال 2003 ضرورت شفافیت را مطرح کرد. افشای جرم سازمان یافته توسط رسانه به مثابه این است که نوری را داخل سایه هایی می تابانیم تا نقاط تاریک روشن شود. بر این اساس این مقاله در تلاش است تا روشی را که به طریق آن جرائم سازمان یافته و نیز بده بستان های مجرمانه صورت می پذیرد را آشکار سازد. در این مقاله نگارندگان تلاش دارند ابعاد شفافیت رسانه را در جرائم فساد و سازمان یافته کنکاش کنند و برای مقابله راهکارهایی را پیشنهاد دهند.
    کلیدواژگان: رسانه، شفافیت رسانه ای، پیشگیری، جرم سازمان یافته، فساد
  • حبب صبوری خسروشاهی، عذرا فراهانی صفحه 85
    صدور تقریبی بیش از چهارهزار رای مطبوعاتی در ایران، آن هم در عصری که عصر ارتباطات نام گرفته است، موضوعی است قابل بررسی تا بدانیم مطبوعات ایرانی به واسطه کدام نوشتار، طرح یا کاریکاتور مجرم شناخته شده اند و با چه اتهام هایی در محکمه کیفری مقابل رئیس دادگاه و اعضای هیئت منصفه به دفاع از عملکرد خود پرداختند. بنابراین در این پژوهش با هدف بررسی اتهام ها وارده بر مطبوعات در سال های 1380 تا 1389 با روش تحلیل محتوا پرداخته ایم. به این منظور پرونده تمامی مطبوعاتی که در فاصله بین سال های 1380 تا 1389 به دادگاه مطبوعات ارجاع شده اند مورد بررسی قرار داده ایم. با توجه به موضوع تحقیق مناسب ترین روش جهت پاسخ گویی به سوالات تحقیق روش تحلیل محتوا است. در این پژوهش، کلیه مطبوعاتی که طی سال های 1380 تا 1389 مورد اتهام قرار گرفته اند، اتهام های واره بر آنها، شاکی، رای صادره و... جزء واحد تحلیل هستند. هر کدام از لحاظ گویه های مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در مجموع طی این دوره 816 پرونده که مربوط به 428 نشریه بوده در دادگاه های مطبوعات مورد رسیدگی قرار گرفته است. پنج نشریه ای که بیشتر از سایر نشریات مورد اتهام قرار گرفته اند به ترتیب روزنامه ایران، همشهری، کی هان، جام جم و صدای ارومیه بوده است. همچنین بیشترین پرونده های مطبوعاتی مربوط به سال 1385 بوده و بیشترین اتهام ها نشر اکاذیب، توهین و افترا، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع، اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس ها و مطالب خلاف عفت عمومی و تخلف مطبوعاتی (عدم انتشار ظرف مهلت مقرر قانونی) بوده است. همچنین مجموعا 114 نشریه در این ده سال لغو امتیاز و یا به صورت موقت توقیف شدند. (در این سال ها 67 نشریه لغو امتیاز و 47 نشریه نیز به صورت موقت توقیف شدند.)
    کلیدواژگان: مطبوعات، اتهام های وارده، جرم مطبوعاتی، محاکم قضایی
  • علی گرانمایه پور، ریحانه سادات ذاکری صفحه 107
    پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای پوشش اخبار داعش در دو بخش خبری ساعت21 شبکه اول سیما و بخش خبری تاپ فایو (Top5) شبکه جهانی پرس تی وی در پنج ماهه اول سال 1394 می پردازد. جامعه آماری این تحقیق همه اخبار پخش شده این دو بخش خبری در بازه زمانی مشخص شده، بدون نمونه گیری و به صورت کل شماری است و بررسی از طریق کدگذاری پرسشنامه معکوس صورت گرفته است. در این پژوهش به مدت زمان پوشش خبری داعش و نحوه انعکاس مطلب و همچنین چگونگی مدیریت پوشش تصاویر دلخراش پرداخته شده است. سوال اصلی آن با مضمون «چگونگی میزان و نحوه ارائه پوشش اخبار داعش در این دو بخش خبری» نشان می دهد بیشترین قالب اخبار داعش در بخش خبری 21 به صورت گزارش بوده و در بخش خبری تاپ فایو قالب خبری voice over بیشترین استفاده را داشته است. بررسی مدت زمان اخبار داعش در این دو بخش نیز نشان می دهد حدود 4 درصد از کل بخش خبری 21 به داعش اختصاص داشته است و در مقابل، بیش از 11درصد از اخبار بخش تاپ فایو مربوط به داعش بوده است. آنچه مسلم است ”تصاویر دلخراش“ جزء جدایی ناپذیر برخی خبرهای تلویزیونی و مطبوعاتی و سایتی هستند که گاهی به دلیل تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و پیشبرد اهداف و سیاست های رسانه، گریزی از آنها نیست. اما استفاده صحیح و مناسب از تکنیک های انتشار اخبار دلخراش، می تواند تا حد زیادی به حفظ سلامت روانی مخاطبان و حرفه ای تر شدن رسانه ها کمک کند.فرضیه این تحقیق بیان می کند که بخش خبری تاپ فایو شبکه پرس تی وی نسبت به بخش خبری 21، ملاحظات انتشار تصاویر خشن و دلخراش را بیشتر رعایت می کند. برای بررسی این فرضیه به دو صورت محاسبه انجام شد. بار اول بدون درنظر گرفتن میزان اخباری که در آنها تصاویر دلخراش وجود نداشت و بار دوم با درنظر گرفتن اخبار فاقد تصاویر دلخراش به منزله تصاویر مدیریت شده از طریق حذف و سانسور. در هردو شکل، محاسبه با فرمول خی دو و تحلیل جداول نشان داد هیچ رابطه معناداری میان مدیریت تصاویر خشن و دلخراش بین این دو بخش خبری وجود ندارد یا ارتباط بسیار ضعیف و غیرقابل استناد است. بنابراین نمی توان گفت یکی از این دو بخش خبری نسبت به دیگری، تصاویر خشن و دلخراش را بهتر مدیریت کرده است.
    کلیدواژگان: پوشش خبری، داعش، تروریسم، مدیریت تصاویر دلخراش، بزرگ نمایی، شبکه اول سیما، شبکه پرس تی وی
  • تژا میرفخرایی صفحه 129
    در چارچوب نظریه ” خبر به مثابه گفتمان“، ون دایک را اعتقاد بر آن است که ” خبر در عین پایبندی به سبک های رایج خبری، اهداف اقناعی خاصی را نیز می تواند پیگیری کند. زیرادر یک رویداد ارتباطی روزمره با آنکه همه مباحث سبکی رعایت می شود و دو سوی ارتباط سعی می کنند مناسب با شرایط سخن گویند و سبک سخن گفتن مرسوم در آن شرایط را به کار گیرند، اهداف مشخصی را نیز دنبال می کنند و به دنبال دستیابی به نتایج معینی هستند. روزنامه نگاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و از یک سو مجبور از به کارگیری سبک مرسوم و زبان خبری بی طرفانه اند تا مخاطب را به واقعی بودن خبر قانع سازند و برای خبر مشروعیت ایجاد کنند اما از طرف دیگر آنها مجبور به پیگیری اهداف اقناعی خاصی نیز هستند که این اهداف منطبق است با نگرشی که مبتنی است بر نقشه ها و مدل های غالب بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی غالب. انعکاس نگرش ” غالب“ در خبر از طریق به کارگیری راهکارهای متنی خاصی انجام می پذیرد و بنابراین سبک خبری متعادل و راهکارهای اقناعی تواما در یک متن واحد به نوعی زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر می پردازند.
    مقاله حاضر با تقسیم شرایط اجتماعی به سه حال عمده، یعنی متعامل، پرتنش و متخاصم، چنین استدلال می کند که در شرایطی که بازیگران یا کنش گران خبری در تعامل کامل با یکدیگر باشند، نگرش خبرنگار که با ” نقشه های بازنمایی غالب اجتماعی“ در انطباق است با نگرش کنش گران خبری کاملا منطبق می شود به نوعی که کنش گران قطعه خبری را کاملا بی طرفانه محسوب می دارند و خبر الزامی در به کارگیری راهکارهای اقناعی ندارد مگر انعکاس خبر با همان نگرش غالب که مماس است با نگرش همه کنش گران خبری که در تعامل اجتماعی با یکدیگر قرار دارند. اما در شرایطی که تنش های اجتماعی تشدید می شوند به نوعی که نقشه های بازنمایی دو سوی کنش خبری بر یکدیگر منطبق نباشند، خبر و موسسات رسانه ای غالب در عین پایبندی به سبک متعادل مجبور می شوند تا بعضی اهداف اقناعی را به طور ضمنی از طریق راهکارهای نحوی در سطح متن طرح کنند تا در عمق معانی اقناعی خاصی رمزگذاری شود. در شرایط سوم یعنی شرایطی که تشدید تضادها به محدودهای تخاصم شدید رشد یابد، همچون شرایط جنگی، به دلیل تفاوت شدید نقشه های بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی های غالب، متون ” خبری“ سبک ارائه خبر بی طرفانه را به کناری گذاشته و به ترسیم تصویر از دشمن از طریق راهکارهای اقناعی عیان و غول یا اسطوره سازی از طریق به کارگیری واژه های ارزشی و استعاره های خبری متعدد در سطح و ساختارهای نحوی کلان در عمق سطح اقدام می کنند. به شکلی که دیگر نمی توان با خبر روبه رو بود بلکه با قطعه های تبلیغاتی عیان و واضحی روبه رو خواهیم شد که قصدی جز ترسیم تصویر دشمن ندارند.
    در پایگاه اطلاعاتی مقاله موارد مشخصی در انطباق با ” شرایط اجتماعی پرتنش“ و همچنین مواردی در انطباق با شرایط تخاصم اجتماعی مانند شرایط جنگ قابل ملاحظه است. تحلیل مقاله نشان خواهد داد که در شرایط اجتماعی و بین المللی پرتنش، در عین استفاده از سبک مرسوم خبری متعادل، از راهکارهای اقناعی برای بیان بعضی اهداف خاص بهره برداری شده است. اما در شرایط تخاصم عیان، متون ” خبری“ کاملا جنبه تبلیغاتی پیدا کرده و به ترسیم تصویری از دشمن اقدام می کنند.
    کلیدواژگان: تحلیل گفتمان، تحلیل محتوا، اقناع، بازنمایی، اسطوره، جنگ آمریکا و عراق
  • پل دویر ترجمه: سیاوش صلواتیان، حامد منصوری صفحه 163
    خلاقیت منبعی ارزشمند در صنایع رسانه ای محسوب می شود. هیچ رسانه ای بدون به کارگیری سطح مشخصی از خلاقیت در تولیدهای خود نمی تواند موفق شود. برای دستیابی به این سطح از خلاقیت، سازمان های رسانه ای باید به مدیریت خلاقیت در سازمان های خود بپردازند. مقاله حاضر نشان می دهد که تنش اصلی مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای میان مدیریت رایج (مدیریت ازدیدگاه نئووبری یا مدیریت عقلانیت گرا و ابزاری) و خلاقیت برانگیخته شده ذاتی است. در ادامه مقاله بیان می شود که چگونه می توان این تنش را به کمک الگوی اصلاح شده ای که نخستین بار توسط آمابیل ارائه شده، مدیریت کرد. این الگو می تواند برای توصیف، تحلیل و ارزیابی سه مولفه کلیدی موثر در مدیریت خلاقیت یعنی مهارت های زمینه ای، مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی مفید باشد. همچنین این مقاله بحث خواهد کرد که چگونه نسخه اصلاح شده الگوی آمابیل می تواند برای تحلیل و تشریح موفقیت رویکردهایی خاص در مدیریت خلاقیت (به صورت خاص در مطالعه مورد بی بی سی) موفق باشد. سپس به این موضوع می پردازد که پژوهش های آینده در زمینه مدیریت رسانه چگونه می توانند با بیان توصیفاتی واضح تر و مفصل تر از گستره وسیعی از مهارت های ویژه زمینه ای در رسانه، به درک درستی از مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای دست یابند؛ و با مطالعه چگونگی تعامل این مهارت ها با مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی، راه را برای پرورش خلاقیت در این سازمان ها هموار سازند.
    کلیدواژگان: خلاقیت، مدیریت خلاقیت، مدیریت رسانه، سازمان رسانه ای
  • شیرین الادینی، میترا پورقبادی، هما خراسانی صفحه 211