فهرست مطالب

Govaresh - Volume:11 Issue: 4, 2007

Govaresh
Volume:11 Issue: 4, 2007

  • 110 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/03/10
  • تعداد عناوین: 16
|
  • بخش فارسی: سخن سردبیر
  • لزوم هدایت شیوه تحقیقات از کپی برداری و تقلید به سمت نوآوری و خلاقیت
    صادق مسرت صفحه 210
  • بخش فارسی: مقالات پژوهشی
  • نرگس رزاقی، ناصر ابراهیمی دریانی*، غلامرضا درخشانی دیلمی صفحه 211
    زمینه و هدف

    شواهدی وجود دارند که نشان می دهند احتمالا عملکرد ریوی در مبتلایان به بیماری التهابی روده (IBD) مختل است. در این مطالعه مورد- شاهد قصد بر آن است تا میزان اختلال عملکرد ریوی در بیماران IBD با گروه کنترل مقایسه شود.

    روش بررسی

    آزمون عملکرد ریوی در 37 بیمار به IBD)29 نفر مبتلا به کولیت اولسرو و 8 نفر مبتلا به بیماری کرون) که بیماری شناخته شده ریوی به علت مشخص نداشتند و 30 نفر افراد سالم که از نظر سن و جنس و مصرف سیگار و معیار توده بدن با گروه بیمار همسان شده بودند، انجام شد. فعالیت بیماری کولیت اولسرو براساس «معیار فعالیت ترولاو».و فعالیت کرون براساس «معیار فعالیت بیماری کرون» تعیین شد. طول مدت بیماری از زمان اولین جواب پاتولوژی منطبق بر بیماری محاسبه شد. وسعت درگیری دستگاه گوارش براساس آندوسکوپی وبررسی رادیوگرافی موجود در پرونده بیمار، تعیین شد.

    یافته ها

    حدود 19% از مبتلایان IBD اختلال عملکرد ریوی با طرح انسدادی، محدودیتی و مختلط داشتند؛ در حالی که در گروه کنترل تنها 3% اختلال عملکرد ریوی وجود داشت. میانگین جریان بازدمی با فشار در 75-25 درصد از بازدم (FEF25-75%) و حجم بازدمی با فشار طی ثانیه اول (FEV1) به طور معنی داری در مبتلایان به IBD کمتر از گروه کنترل بود)به ترتیب p=0.02 و (p=0.036. ارتباط همبستگی معکوس بین وسعت درگیری کولون در مبتلایان به کولیت اولسرو با FEV1 (R=-0.528، p=0.003) و FEF25-75% (R=-0.532، p=0.003) مشاهده شد. همچنین ارتباط همبستگی معکوس بین مدت ابتلا به IBD و FEF25-75% (R=-0.336، p=0.042) یافت شد.

    نتیجه گیری

    درگیری تحت بالینی ریوی به عنوان عارضه خارج روده ای IBD نسبتا شایع است و مشخص نیست درگیری ریوی ناشی از خود فرآیند بیماری IBD است یا مصرف داروها.

    کلیدواژگان: آزمون عملکرد ریوی، بیماری التهابی روده، بیماری کرون، کولیت اولسرو
  • مهری نجفی ثانی، معصومه عسگرشیرازی، فاطمه فرهمند، احمد خداداد، غلامحسین فلاحی، غلامرضا خاتمی صفحه 219
    زمینه و هدف
    بلع مواد سوزاننده می تواند موجب سوختگی شدید دستگاه گوارش و در نتیجه، عوارض مهمی مثل تنگی مری، شود. معمولا انجام آندوسکوپی تشخیصی در کودکان در کلیه موارد بلع ماده سوزاننده توصیه می شود. این مطالعه تعیین نقش پیش بینی کننده علایم بالینی و نوع و میزان ماده بلع شده در تخمین شدت ضایعات مری و معده و بالاخره تعیین عوارض و تبیین اندیکاسیون هایی برای آندوسکوپی است.
    روش بررسی
    72 کودک، پس از بلع اتفاقی ماده سوزاننده، بررسی و براساس علایم اولیه به دو گروه تقسیم شدند و نوع و میزان ماده بلع شده، یافته های آندوسکوپی و نتایج و عوارض به شکل آینده نگر مورد ارزیابی و آنالیز قرار گرفتند.
    یافته ها
    36 بیمار هیچ گونه علامت بالینی نداشتند (گروه (B و 36 بیمار دیگر با یک یا چند علامت اولیه)استفراغ، هماتمز، آبریزش از دهان و زجر تنفسی(و یا سوختگی اوروفارنکس مراجعه کرده بودند)گروه (A. در گروه A، مواد قویتر و بیشتری نسبت به گروه B بلع شده بود. میزان ماده بلع شده در گروه B، 23 مورد بلع < 20cc و 13 مورد بلع 20cc 3 بوده و در گروه A، تنها یک مورد بلع < 20cc و 35 مورد بلع 20cc 3 داشتیم. نسبت به افرادی که میزان بیشتر از 20cc بلع کرده بودند در گروه A نسبت به گروه B، 2.7 برابر بود (35 نفر در برابر 13 نفر) و در گروه A، بین میزان ماده خورد شده و درجه سوختگی pvalue=0.036 و در گروه B، pvalue=0.492 به دست آمد. آسیب شدید دستگاه گوارش در 32 مورد (77.8%) دیده شد که از بین آنها، 17 مورد (47.2%) دچار عارضه شدند؛ در فاز حاد، 3 مورد پرفوراسیون مشاهده شد)که در یک مورد پرفوراسیون مری توام با پرفوراسیون معده بود) و در فاز دیررس، 17 مورد تنگی که 16 مورد تنگی مری (از جمله یک مورد همراه با تنگی مدخل معده و یک مورد همراه با فیستول مری به پلور) و یک مورد انسداد خروجی معده وجود داشت. هر سه مورد پرفوراسیون حاد به تنگی منتهی شدند. در گروه B، هیچ موردی از سوختگی شدید (درجه II به بالا) دیده نشد و عارضه ای رخ نداد. بین نوع و میزان ماده و علایم اولیه با سوختگی CI و عوارض ارتباط وجود داشت (p<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد آندوسکوپی تشخیصی در کودکان بدون علامتی که به طور تصادفی مقدار کمی از یک ماده ضعیف را خورده اند، ضروری نیست.
    کلیدواژگان: بلع مواد سوزاننده، آسیب دستگاه گوارش، آندوسکوپی تشخیصی
  • شاهرخ موسوی، علی بهشتی نامدار، سهیل قناد، جعفر طوسی، مهدی بابایی، مهرداد زحمتکش صفحه 224
    زمینه و هدف
    اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات مهم جوامع بشری است که متاسفانه شیوع آن در کشور ما به طور نگران کننده ای افزایش یافته است. اپیوم تاثیرات متعددی بر قسمتهای مختلف بدن دارد که تاکنون در مورد آنها، مطالعات زیادی انجام شده ولی در خصوص اثر اپیوم بر اتساع مجرای صفراوی مشترک مطالعات اندکی صورت گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی، با انتخاب 50 نفر معتاد به اپیوم و 50 نفر شاهد که از نظر سنی و جنسی (همگی مردان 20 تا 60 سال) با هم مطابقت داشتند، انجام شد؛ بدین صورت که در طول 9 ماه، 50 نفر معتاد به اپیوم از مبتلایان به سوء هاضمه بدون زخم که حداقل به مدت 2 سال به طور روزانه اپیوم مصرف کرده بودند، انتخاب شدند. قطر مجرای صفراوی مشترک در هر دو گروه (در مجموع 100 نفر) توسط یک متخصص سونوگرافی اندازه گیری شد. در پایان، اثر مدت و روش مصرف اپیوم بر قطر مجرای صفراوی مشترک مورد بررسی و آنالیز آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین قطر مجرای صفراوی مشترک در افراد معتاد به اپیوم 1.8±4.1 میلی متر و در گروه شاهد 0.6±2. میلی متر به دست آمد (p<0.0001 در t-test و p=0.003 در آزمون (Mann-Whitney. روش مصرف)استنشاقی و یا خوراکی) و نوع اپیوم در میزان قطر مجرای صفراوی مشترک تاثیری نداشت. با استفاده از مدل رگرسیون خطی دریافتیم که به ازای هر سال افزایش مدت مصرف اپیوم، 0.17 میلی متر بر قطر مجرای صفراوی مشترک افزوده می شود (p<0.0001).
    نتیجه گیری
    افراد معتاد به اپیوم نسبت به افراد غیر معتاد دارای مجرای صفراوی مشترک قطورتری هستند. روش مصرف اپیوم (خوراکی یا استنشاقی) تاثیری در اتساع مجرا ندارد اما هر چه مدت زمان مصرف اپیوم بیشتر باشد قطر مجرا نیز بیشتر می شود.
    کلیدواژگان: مجرای صفراوی مشترک، اپیوم، سونوگرافی، مجرای کلدوک، اعتیاد
  • شهرام آگاه، امیرحسین فقیهی، سید محمد فرشته نژاد، امیر شیرعلی، سید مرتضی هاشمی، دکترعباس سلامی، سیامک خالقی، احمد نظیفی صفحه 229
    زمینه و هدف
    امروزه کولونوسکوپی به عنوان یک ابزار غربالگری، جایگاه ویژه ای دارد. از طرفی آنچه در انجام کولونوسکوپی اهمیت دارد، آمادگی و پاکسازی مناسب کولون قبل از کولونوسکوپی است. آمادگی نامناسب کولون منجر به تکرار آن در 20% بیماران می شود. این پژوهش با هدف مقایسه اثر دوزهای مختلف PEG تولید داخل با نام Pidrolax و روغن کرچک، برای ایجاد آمادگی لازم جهت کولونوسکوپی به انجام رسید.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور 117 نفر از بیماران کاندیدای کولونوسکوپی، مراجعه کننده به بخش گوارش بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) شهر تهران، به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی برای دریافت دارو به منظور ایجاد آمادگی قبل از کولونوسکوپی قرار گرفتند که عبارت بودند از: 29 بیمار به مصرف 2 بسته PEG تولید داخل با نام Pidrolax (Macrogol 4000) در گروه A، 30 بیمار با مصرف 3 بسته PEG در گروه B، 32 بیمار با مصرف 4 بسته PEG در گروه C و 26 بیمار با مصرف روغن کرچک در گروه D، ارزیابی کیفیت آمادگی کولون در این بیماران، با استفاده از درجه بندی 8 مرحله ای استاندارد انجام شد؛ به گونه ای که نمره بالاتر نشان دهنده آمادگی نامناسب تر کولون بود.
    یافته ها
    بیشترین و کمترین میانگین نمره آمادگی کولون به ترتیب در گروه های A (بسته (PEG و D)روغن کرچک) با میانگین (SEM=0.36) -0.79 بدترین آمادگی - و (SEM=0.35) -2.46 بهترین آمادگی - شدند؛ هرچند از نظر آماری اختلاف معنی داری بین نمره آمادگی در گروه های مختلف مشاهده نشد (p=0.224). از سوی دیگر بیشترین و کمترین درصد فراوانی نیاز به آمادگی مجدد نیز به ترتیب در گروه های (24.1%)A و (7.7%)D گزارش شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد مصرف PEG نسبت به روغن کرچک خوشایندتر است و عوارض گوارشی کمتری به همراه دارد. هر چند از نظر کیفیت آمادگی کولون، تفاوتی میان PEG تولید داخل و روغن کرچک مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: کولونوسکوپی، آمادگی کولون، پلی اتیلن گلیکول و روغن کرچک
  • فریبرز منصور قناعی، احمد علیزاده، زهرا پوررسولی، دکترحمید وحیدی، محمدرضا نقی پور، فرحناز جوکار صفحه 237
    زمینه و هدف
    سونوگرافی روش تصویری نسبتا ارزان و در دسترسی است که در مناطقی که عفونت فاسیولیازیس شایع است مورد استفاده قرار می گیرد. در این گزارش یافته های سونوگرافیک 248 بیمار مبتلا به فاسیولا را که می توانند به تایید ویژگی های سونوگرافیک این بیماری و تشخیص آن کمک کنند، توصیف کرده ایم.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 248 بیمار مبتلا به فاسیولا، ارجاع شده از متخصصین داخلی و عفونی به یک مرکز سونوگرافی در فاصله زمانی 12-2 ماه پس از تشخیص بررسی شدند. سونوگرافی شکم در وضعیت طاقباز خوابیده به پهلوی چپ با استفاده از اسکنر ALOKA288 و یک ترانس دیوسر 3.5MHz انجام شد.
    یافته ها
    112 بیمار (45.2%) درگیری کبدی داشتند. سونوگرافی نشان دهنده ضایعات کیسه صفرا و مجاری صفراوی به ترتیب در (13.7%)34 و 17 نفر (7%) از بیماران بود. 13 نفر (5.2%) از بیماران درگیری همزمان کبدی و مجاری صفراوی داشتند. شایعترین محل درگیری پارانشیم کبدی و عمدتا در سگمان خلفی لوب راست کبد و نواحی اطراف ورید پورت بود.
    نتیجه گیری
    سونوگرافی می تواند در تعیین و پیگیری ضایعات کبدی در فاسیولیازیس انسانی مفید واقع شود و تشخیص آن را به ویژه در نواحی آندمیک تسهیل کند.
    کلیدواژگان: فاسیولیازیس، تشخیص، تصویربرداری اولتراسونیک
  • سید حسین بزرگی، مسعود احمدزاده اصل، هما رمضانی، حسین کارگرفرد، سیدموید علویان * صفحه 242
    زمینه و هدف

    سلامت خون های اهدا شده و سلامت خون و فرآورده های خونی انتقال یافته به بیماران از مهمترین دغدغه های سیستم انتقال خون است. پس از همه گیری های جهانی ویروس های HIV، HBV و HCV، غربالگری در مراحل مختلف انتقال خون اهمیت بیشتری پیدا کرد. همچنین سلامت خون های دریافتی در زمان بروز بحران، با توجه به تغییر الگوی اهداکنندگان نیز یکی از سوالات مطرح شده در این زمینه است. در این مطالعه قصد داریم تا سیر تغییرات آلودگی ویروسی در خون های اهدایی در استان قزوین- ایران را در سه سال متوالی و در زمان زلزله بم بررسی کنیم.

    روش بررسی

    این مطالعه با استفاده از سیستم ثبت اطلاعات اهداکنندگان استان قزوین در سال های 83-1381 برروی 48116 اهداکننده خون صورت گرفت و اطلاعات مربوط به مشخصات اهداکنندگان و نتایج بررسی مارکرهای ویروسی HBV و HCV در آنها بررسی و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد. دوره زمانی 11 روزه پس از زلزله بم در سال 1382 به عنوان دوره پس از بحران با دوره مشابه سال قبل مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    میزان شیوع آلودگی های آنتی ژن سطحی هپاتیت B و HCV در افراد مورد مطالعه به ترتیب 0.45 و 0.15 درصد بوده است و میزان آلودگی بر حسب جنسیت و وضعیت تاهل تفاوت آماری معنی داری نداشت. 45.3 درصد از افراد، اهداکنندگان مستمر و دارای میزان آلودگی کمتری نسبت به سایرین بودند (p<0.05). میزان آلودگی هپاتیت B در سه سال متوالی سیر معنی دار نزولی داشت؛ در حالی که این کاهش در مورد HCV مشاهده نشد. با وجود افزایش 3.6 برابری مقدار خون های اهدایی در زمان زلزله بم، میزان آلودگی آنها در این دوره زمانی با سایر روزهای همان سال و همچنین دوره زمانی مشابه در سال قبل تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد.

    نتیجه گیری

    کاهش شیوع آنتی ژن سطحی هپاتیت B می تواند به خاطر راه اندازی و کارایی سیستم جامع ثبت اطلاعات اهداکنندگان در سال دوم مطالعه باشد. با وجود عدم افزایش آلودگی در زمان بحران باید برنامه ریزی دقیقی برای ساماندهی و افزایش سلامت خون های اهدایی در زمان بحران انجام گیرد.

    کلیدواژگان: اهدای خون، سلامت خون، سیستم ثبت اطلاعات، بحران، تغییرات سالیانه
  • شهریار سمنانی، نفیسه عبداللهی، غلامرضا روشندل، سیما بشارت، عباسعلی کشتکار، عبدالوهاب مرادی، آزاده زنده یاد، مریم مزجی، مهسا بشارت صفحه 249
    زمینه و هدف
    هر چند که سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از اختلالات شایع در کشورهای اروپایی است، اما آمار دقیقی درباره شیوع آن در جمعیت آسیایی وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع IBS و عادات روده ای غالب در دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان بوده است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت. پرسشنامه خود ارزیابی در اختیار تمام دانشجویان پزشکی قرار داده شد. سپس داده های جمع آوری شده کدبندی و با استفاده از نرم افزار SPSS 12 و آزمونهای کای دو و فیشر ارزیابی شدند.
    یافته ها
    از 708 پرسشنامه توزیع شده، 513 عدد تکمیل و باز گردانده شد (میزان پاسخ دهی= 87.4%). 37 پرسشنامه به دلیل کافی نبودن اطلاعات حذف شد و در نهایت 476 پرسشنامه تحت ارزیابی قرار گرفت. 123 نفر از شرکت کنندگان مرد (26%) و 350 نفر زن (84%) با میانگین سنی 5.4±23.6 سال بودند. 50 نفر (10.6%) علایم تشخیصی IBS را گزارش کردند که اکثر موارد در افراد مونث دیده شد. 40 نفر (77.4%) دارای علامت یبوست و 3 نفر (7.1%) دارای اسهال به صورت غالب بودند. 7 نفر (12.2%) از دانشجویان در گروه غیر IBS جای گرفتند، 57.1% (28 نفر) از دانشجویان به دلیل این مشکل قبلا با پزشک مشاوره کرده بودند و 55.1% خود درمانی می کردند.
    نتیجه گیری
    شیوع IBS در دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان از آنچه انتظار می رفت و در گزارش های دیگر آمده بود، بیشتر بود.
    کلیدواژگان: سندرم روده تحریک پذیر (IBS)، شیوع، دانشجوی پزشکی، ایران
  • علی اکبر حاج آقا محمدی، دکترمحسن نصیری طوسی، حسین فروتن صفحه 255
    زمینه و هدف
    پریتونیت باکتریال خود به خودی (SBP) در بیماران سیروزی بستری بیمارستان، نسبتا شایع است و در تعداد قابل توجهی از آنها بدون علامت می باشد و در صورت عدم درمان به موقع مرگ و میر بالایی خواهد داشت. بنابراین انجام پاراسنتز تشخیصی از نظر پریتونیت باکتریال خود به خودی در کلیه بیماران سیروزی علامت دار و بیمارانی که به هر دلیل در بیمارستان بستری می شوند، ضروری است.
    وقتی میزان سلول های پلی مورفونوکلئر مایع آسیت بیشتر یا مساوی 250 mic/l باشد تشخیص عفونت داده می شود. معرف نواری لوکوسیت استراز به خوبی می تواند وجود پلی مورفونوکلئر و باکتری را در ادرار و سایر معایات بدن مشخص نماید. در این مطالعه نواری Multistix8SG جهت تشخیص سریع عفونت مایع آسیب استفاده شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 73 نمونه مایع آسیت به دو روش آنالیز سلولی و معرف نواری از نظر پریتونیت باکتریال خود به خودی تحت بررسی قرار گرفتند. مشاهده تغییر رنگ معرف نواری و مثبت تلقی شدن آن توسط نگارنده صورت گرفت و با نتایج آنالیز سلولی که توسط آزمایشگاه مرکز گزارش می شدند مقایسه و بررسی های آماری بر روی آنها انجام شد.
    یافته ها
    شایعترین علیت سیروز در مجموع 73 بیمار با میانگین سنی 55.1 سال، هپاتیت (39.7%)B بود. سایر علل عبارت بودند از هپاتیت C (12.3%)، هپاتیت اتوایمون (9.6%) کریپتوژنیک و در حال بررسی (27%). شایعترین علامت بیماران مبتلا به SBP نیز درد شکم (77.7%) بود. از 9 نمونه آسیتی که سلولهای پلی مورفونوکلئر (PMN) مساوی 250 mic/l یا بالاتر از آن داشتند، 8 مورد با معرف نواری، مثبت و از 64 نمونه آسیتی که PMN کمتر از 250 mic/l داشتند، 62 مورد با معرف نواری نیز منفی بودند. معرف نواری در تعیین عفونت مایع آ‎سیت یک مورد منفی کاذب و 2 مورد مثبت کاذب داشت. حساسیت و ویژگی معرف نواری در تعیین عفونت مایع آسیت با PMN مساوی 250 mic/l یا بیشتر از آن به ترتیب 88.8 درصد (فاصله اطمینان 95% برابر با (52-100 و 97 درصد)فاصله اطمینان 95% برابر با (89-100 بود. (ارزش اخباری مثبت: 80 درصد و ارزش اخباری منفی: 98.5 درصد) با accuracy، کلی 95 درصد.
    نتیجه گیری
    معرف نواری multistix leukocyte esterase در تشخیص مایع آسیت با PMN افزایش یافته مفید است و به عنوان یک روش جدید در تشخیص سریع عفونت مایع آسیت توصیه می شود.
    کلیدواژگان: آسیت، پرینونیت باکتریال خود به خودی، معرف نواری
  • گزارش همایش های علمی، خلاصه مقالات دیگر و...
  • راهنمای درمان هپاتیت مزمن ب در ایران
    صفحه 259
  • خلاصه مقالات منتشر شده در مجلات بین المللی گوارش و کبد
    صفحه 274
  • نمایه موضوعی
    صفحه 283
  • نمایه نویسندگان
    صفحه 285
  • بخش انگلیسی
  • خلاصه مقالات (به انگلیسی)
    صفحات 290-297
  • نمایه موضوعی (به زبان انگلیسی)
    صفحه 298
  • نمایه نویسندگان (به زبان انگلیسی)
    صفحه 299
|
  • Narges Razzaghi, Naser Ebrahimidaryani, Gholamreza Derakhshandeilamy Page 211
    Background

    There is evidence that pulmonary function abnormalities are present in patients with inflammatory bowel disease (IBD). The aim of this case-control study was to assess the frequency of pulmonary dysfunction in patients with IBD.

    Materials And Methods

    Pulmonary function of 37 patients with IBD (8 with CD and 29 with UC) without any known pulmonary disease was tested by body-box plethysmograph. As control 30 healthy subjects who were adjusted with patient group for age, sex, cigarette smoking and body mass index were also tested. Disease activity in IBD patients was assessed by the CD activity index for CD and the Truelove index for UC, respectively. Extension of gastrointestinal tract involvement was determined by endoscopic and radiograghic findings which had been documented before.

    Results

    A total of 19% of patients with IBD had restrictive, obstructive or mixed pattern of pulmonary dysfunction in compare with 3% in control group. Forced expiratory flow 25-75% (FEF25-75%) and forced expiratory volume in 1s (FEV1) mean were significantly lower in inflammatory bowel disease compared with control group (p=0.02 and p=0.036, respectively). Inverse correlation between extension of involvement of colon in patients with ulcerative colitis and FEV1 (R= -0.528, p= 0.003) and FEF25-75% (R= 0.532, p= 0.003) was observed. There was also inverse correlation between duration of inflammatory bowel disease and FEF25-75% (R= -0.336, p= 0.042).

    Conclusion

    Pulmonary involvement is a relatively frequent extraintestinal manifestation of inflammatory bowel disease, it's not known whether it is due to disease process itself or other factors such as drugs.

  • Mehry Najafisani, Masoumeh Asgarshirazi, Fatemeh Farahmand, Ahmad Khodadad, Gholamhosein Fallahi, Gholamreza Khatami Page 219
    Background
    Caustic ingestion can result in severe gastrointestinal tract burns and important complications such as esophageal stricture. early diagnostic endoscopy is usually recommended routinely in all children after caustic ingestion. The aim of this study was to determine the predictive value of clinical symptoms and ingested material types and quantity as markers of severe esophagogastric lesions and eventual complications.
    Materials And Methods
    72 children were admitted after accidental caustic ingestion. The clinical symptoms; ingested product type and quantities, endoscopic data and outcome were prospectively analyzed.
    Results
    36 patients had no symptoms (group B), others presented with one or more early symptoms (vomiting, hematemesis, drooling, respiratory distress) and/or oropharyngeal burns (group A). In group A, stronger substances were ingested in higher quantities. In group B, 23 patients ingested ‹20cc and 13 patients |"|20cc and in group A, one patient ‹20cc and 35 patients ingested |"|20cc. The proportion between patients who ingested ›20cc was 2.7 more in group A to B (35/13=2.7). In group A the relationship between the amount of the caustic agent and degree of GI damage was pvalue=0.036, but it was pvalue=0.492 in group B. Severe GI injuries in endosocpy were seen in 32 cases (77.8%), and 17 of them developed complications (47.2%). 3 patients had esophageal perforation in acute phase, in one case of them perforation was in both esophageal and gastric. 17 patients had stenosis (16 cases had esophageal stenosis and one case was associated with gastric inlet obstruction and in another one with esophago-pleural fistula) and one case had gastric outlet obstruction. In group B no severe burn and complication were seen. Between substance property and quantity, early symptoms with GI burn and complication was coherence (p‹0.05).
    Conclusion
    In conclusion, diagnostic endoscopy is not necessary in asymptomatic children after accidental caustic ingestion.
  • Shahrokh Mousavi, Ali Beheshtinamdar, Soheil Ghanad, Jafar Toussy, Mehdi Babaei, Mehrdad Zahmatkesh Page 224
    Background
    Narcotic addiction is one of the most important problems in human communities that unfortunately it's prevalence has been increased in our country inconveniently. Opium has various effects on the parts of body. Many Studies has been performed about these effects, but opium effect on common bile duct has allocated only small quantity.
    Materials And Methods
    This study is a cross-sectional study which carried out during 9 months (2004-2005). 50 opium addicts were selected from patients with non-ulcer dyspepsia who referred to Fatemiye hospital with opium addiction. Opium addiction was defined as daily use for at least 2 years. Common bile duct diameter was measured by a sonographist. Finally, mean of common bile duct diameter in both groups was calculated and the effect of opium consumption, duration and type of opiate on common bile duct was analyzed.
    Results
    Mean of common bile duct diameter was obtained 4.1|¡|1.8 mm in opium addicted group and 2.8|¡|0.6 mm in control group. By considering p‹0.0001 in t-test and p=0.003 in Mann-Whitney test. There was significant difference between the common bile duct diameter in two groups. There is no difference between oral or inhalation route or type of opium in common bile duct diameter but by using the linear regression model the diameter increases 0.17 mm per 1 yr consumption (p‹0.0001).
    Conclusion
    The opium addicted persons have more dilated common bile duct than the normal population.
  • Shahram Agah, Amirhosein Faghihi, Seyedmohammad Fereshtehnejad, Amir Shirali, Seyedmorteza Hashemi, Abbas Salami, Siamak Khaleghi, Amad Nazifi Page 229
    Background
    Nowadays colonoscopy has a very important role in screening colorectal cancers. In addition, adequate bowel preparation is critical to colonoscopy, as a poor preparation may obscure pathology or prevent full colonoscopy. As it is estimated that unsuccessful colonoscopy leads to second procedures in up to 20% of patients, we sought to compare the effects of different doses of polyethylene glycol (PEG) versus castor oil based lavage preparation for colonoscopy.
    Materials And Methods
    In this double blind, randomized clinical trial 117 patients who were supposed to undergo colonoscopy, were allocated randomly into 4 groups in order to receive different lavage preparation protocols: 29 patients under 2 sachets of PEG (group A), 30 patients under 3 sachets of PEG (group B), 32 patients under 4 sachets of PEG (group C) and 26 patients under castor oil (group D). All the used PEG were Macrogol 4000 produced by Sepidaj pharmacy. The quality of bowel preparation was assessed using a scale of 1 to 8 and the higher the grade was, the poorer the bowel was prepared.
    Results
    The highest and lowest mean grade of colonoscopy preparation were seen in groups A (2.79, SEM=0.36)-the worst preparation-and D (2.46, SEM=0.35)-the best preparation-respectively. However, the difference was not statically significant (p=0.224).The highest and lowest number of patients who were needed to repeat colonoscopy because of poor preparation were also seen in groups A (24.1%) and D (7.7%), respectively.
    Conclusion
    It seems that usage of PEG may accompany with less gastrointestinal complications such as nausea and vomiting, compared with castor oil; although, no significant difference in quality of bowel preparation was seen in our study.
  • Fariborz Mansour, Ghanaei, Ahmad Alizadeh, Zahra Pourrasouli, Hamid Vahidi, Mohammadreza Naghipour, Farahnaz Joukar Page 237
    Background
    Ultrasonography is an imaging method which, due to its relative economy, is becoming more widely available in regions of the world where fasciola hepatica infection occurs most frequently. In this report, we describe the sonographic findings of hepatic lesions in patients with fascioliasis to help confirmation of the sonographic characteristics of this disease and thus aid in its diagnosis.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study 248 patients with confirmed hepatic fascioliasis of Guilan province were referred by internists and infectious disease specialists to private sonographic offices. Abdominal sonography was performed in supine and left decubitus positions using ALOKA 288 scanner and a 3.5 MHz transducer. Data was analyzed by SPSS 10.
    Results
    112 cases (45.2%) had liver parenchyma involvement. Sonography showed lesions in gallbladder and biliary tracts in 34 (13.7%) and 17 (7%) cases respectively. There was coincident involvement of liver and biliary tracts in 13 cases (5.2%). It was shown that liver parenchyma is the place of the most involvement seen mainly in posterior segment of right lobe and periportal area.
    Conclusion
    Sonography can be useful in the detection and follow up of hepatic lesions in human fascioliasis and can facilitate the diagnosis of this condition, particularly in areas where it is endemic.
  • Seyedhasan Bozorgi, Masoud Ahmadzadasl, Homa Ramezani, Hosein Kargarfard, Seyedmoayyed Alavian Page 242
    Background

    Safety of Blood products and plasma derivates is one of main concerns in transfusion sector. Screening of donated blood became an emerging item to large extent because of Hepatitis C and B virus, (HCV, HBV) and HIV epidemics especially in blood donation campaign following disasters. In this study we aim to evaluate the pattern of variation of viral infection markers donated at three consecutive year and during Bam earthquake disaster.

    Materials And Methods

    Using donor's electronic information system in Qazvin province of Iran, all data about demographic characteristics and HCV, HBV markers were assessed and analyzed with SPSS software. Time period of 11 days after Bam disaster in 2003 was compared with similar period in 2002.

    Results

    Prevalence of HBV and HCV contamination in donated bloods were 0.45 and 0.15 percent respectively and there was no differences regarding gender and marital status. Consecutive blood donors (45.3 percent of subjects) had lower rate of infection compared with others (p‹0.05). HBV infection had a significant descending rate in three years but there was no similar pattern regarding HCV. Despite 3.6 times increase in blood donation rate the contamination rate during Bam disaster had no differences with similar time period in previous year.

    Conclusion

    Decrease in HBV infection prevalence may be the result of installation of donor's electronic information system in second year of study. Despite the fact of no increase in prevalence of blood contamination, it is necessary to close monitoring of blood donation during disaster to ensure blood safety.

  • Shahryar Semnani, Nafiseh Abdolahi, Gholamreza Roshandel, Sima Besharat, Abbasali Keshtkar, Abdolvahab Moradi, Azadeh Zendehbad, Maryam Mazji, Mahsa Besharat Page 249
    Background
    Although Irritable bowel syndrome is a common problem in Europian countries, it's prevalence in Asian countries is unclear. The aim of present study was to determine the prevalence of IBS and to assess the symptom subgroups based on the predominant bowel habit in a young adult population of Iran.
    Materials And Methods
    A cross-sectional study on medical students at the Golestan university of medical sciences was conducted. A vaild self-report questionnaries based on ROME II criteria was administered to all medical students. Comparison between groups was assessed using the Chi-square and Fisher's Exact analytical tests.
    Results
    Of 708 questionnaires, 513 complete responses were received (response rate of 87.4%). Fifty (10.6%) subjects reported symptoms consistent with the diagnosis of IBS, predominantly in women. Forty (77.4%) and three (7.1%) were of the constipation-predominant and diarrhea-predominant subgroups, respectively. Seven (12.2%) subjects fell into the non-specific IBS subgroup. 57.1% (n=28) of the medical students had consulted their healthcare practitoners for their symptoms, and 55.1% reported self-medication.
    Conclusion
    The prevalence and impact of IBS in young Iranian population is higher than previously expected that deserves greater care and further investigation.
  • Aliakbar Hajaghamohamadi, Mohsen Nasiritosi, Hosein Frootan Page 255
    Background
    Ascitic fluid infection is presumptively diagnosed when the fluid polymorph nuclear (PMN) concentration equals or exceeds 250 cells /mic,l. The leukocyte esterase (lE) test has been shown to be a good predictor of the presence of PMNs in urine and other body fluids. this study examines of value of multistix 8SG dipstick test for rapid diagnosis of infected ascitic fluid.
    Materials And Methods
    Seventy three ascitic fluid samples were evaluated by PMN count and LE dipstick testing. LE dipstick values of small or greater were considered positive. For each samples the LE test result was compared to the corresponding PMN count.
    Results
    From 73 total patient (mean age: 55.1) they were 38 female (mean age: 46.4) & 35 male (mean age: 64.4). The causes of cirrhosis were HBV infection (39.7%), HCV infection (12.3%), Autoimmune hepatitis (9.6%), Cryptogenic (15%), other (4%) and Under evaluation (13%).The most finding in SBP negative group was asymptomatic (79%) but abdominal pain (77%) in SBP positive group. Eight of ten LE positive samples has PMN≥250 cells/mic,l while eight of nine samples with PMN≥250 cells/mic,l were also LE positive.Of 63 LE negative samples, 62 were also negative by PMN count. Sixty two of 64 samples with PMN‹250 cells/mic,l had negative LE test. The sensitivity and specificity of the LE test for detecting ascitic fluid PMN≥250 cells/mic,l were 88.8% (95% CI: 52-100%) and 97% (95% CI: 89-100%) respectively with a positive predictive value of 80%, a negative predictive value of 98.5%, and an accuracy of 95%.
    Conclusion
    The multistix leukocyte esterase test is useful for prompt detection of an elevated ascitic fluid PMN count, and recommended as a conveniant new method for the rapid diagnosis of infected ascitic fluid.