فهرست مطالب

Govaresh - Volume:12 Issue: 1, 2007

Govaresh
Volume:12 Issue: 1, 2007

  • 68 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/05/10
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سخن سردبیر
  • چگونه دانشجویان با استعداد و علاقه مند به پژوهش می توانند موفق تر شوند
    دکترصادق مسرت صفحه 6
  • مقالات پژوهشی
  • رضا انصاری، هیوا امجدی، نسیم نوروزبیگی، فرشته زمانی، سیدمحمدمهدی میرناصری، احمد خالق نژاد، رضا ملک زاده صفحه 7
    زمینه و هدف
    سرطان کولورکتال، یک بیماری شایع و کشنده با بروزی متفاوت در نقاط مختلف جهان است و سومین علت مرگ های ناشی از سرطان را به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه در مطالعات مختلف سراسر جهان میزان بقای متفاوتی از این سرطان گزارش شده است، این مطالعه در نظر دارد تا به صورت گذشته نگر بقای گروهی از بیماران ایرانی مبتلا به سرطان کولورکتال و تعدادی از عوامل موثر بر آن را بررسی کند.
    روش بررسی
    جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که با تشخیص پاتولوژیک سرطان کولورکتال در بیمارستان های شریعتی و مهر تهران در سال های 1382-1374 تحت جراحی رزکسیون تومور قرار گرفته بودند و تماس مجدد با آنها امکان پذیر بود. اطلاعات لازم از پرونده های این بیماران استخراج شد و سایر اطلاعات بعد از تماس با آنها تکمیل گردید.
    یافته ها
    237 بیمار دچار سرطان کولورکتال بررسی شدند. نسبت مرد به زن 1.25 بود و %11.8 از بیماران در زمان تشخیص کمتر از 40 سال داشتند. درگیری کولون چپ نسبت به کولون راست سه برابر بود و تقریبا نصف بیماران در مرحله لوکالیزه بیماریشان تشخیص داده شده بودند. میزان بقای کلی 1 و 5 ساله بیماران به ترتیب برابر با 80 و 49% و در دو جنس یکسان بود. بیمارانی که تومور کاملا تمایز یافته و یا بیماری لوکالیزه داشتند دارای بقای 5 ساله بیشتری بودند (به ترتیب p<0.05 و (p=0.000. در تومورهای با درگیری رکتوسیگموئید، کمترین میزان بقای 5 ساله وجود داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های ما نشان دادند که میزان بقای 5 ساله بیماران ایرانی کمتر از کشورهای غربی است و به دلیل نسبت بالای افراد جوان مبتلا به سرطان در ایران لازم است تا برنامه های غربالگری منظم برای یافتن بیماران پی ریزی شود و سپس پیگیری و درمان های وسیع برای آنها انجام گیرد.
    کلیدواژگان: سرطان کولورکتال، بقا، مرحله، کولون راست، کولون چپ، تهران
  • سیدمحمدمهدی میرناصری، حسین پوستچی، معصومه مشفقی، سارا شکروی، مهدی محمدنژاد، رامین شاکری، دکتررضا ملک زاده صفحه 16
    زمینه و هدف
    تصور می شود انتقال ویروس هپاتیت B از طریق آندوسکوپی پدیده نادری است. هدف این مطالعه بررسی اثرات روش ضد عفونی استاندارد آندوسکوپ ها و وسایل جانبی در مقایسه با ضد عفونی متداول، بر روی انتقال هپاتیت B است.
    روش بررسی
    یک مطالعه آینده نگر همزمان در سه مرکز آندوسکوپی فوقانی بیماران در ایران بدون دخالت در روش ضد عفونی متداول آنها انجام شد. در مراکز اول و دوم روش استاندارد ضدعفونی (شست و شوی دستی داخل آندوسکوپ و به دنبال آن قرارگیری در معرض گلوتارآلدئید 2% قبل از شروع آندوسکوپی بعدی و بین اعمال به مدت 20 دقیقه) و در مرکز سوم روش ضدعفونی متداول (4 دقیقه در معرض گلوتارآلدئید 2%) انجام شد.
    HBsAg برای تمام بیماران بررسی شد و یک پرسشنامه برای به دست آوردن اطلاعات در مورد عوامل خطر هپاتیت B تکمیل گردید. 6 ماه بعد از آزمایش HBsAg تکرار شد و پرسشنامه جدیدی برای عوامل خطر هپاتیت B تکمیل گردید.
    یافته ها
    520 بیمار (273 مرد و 247 زن) با میانگین سنی 48.35 سال در طرح شرکت داشتند. برای 311 بیمار به طور استاندارد و برای 209 بیمار به طور مرسوم دستگاه آندوسکوپی ضدعفونی شد. در روش استاندارد، دستگاه به مدت 20 دقیقه و در روش مرسوم، به مدت 4 دقیقه در گلوتارآلدئید قرار داده شد. 19 بیمار (10 بیمار گروه مرسوم و 9 بیمار گروه استاندارد) از نظر (%3.7) HBsAg مثبت بودند.
    عوامل خطر HBV، 1 بیمار (%73.7) سابقه اعمال دندانپزشکی، 2 بیمار (%10.5) سابقه خانوادگی HBV و 2 بیمار (%10.5) سابقه انتقال خون داشتند. شش ماه بعد بیماران از نظر HBsAg بررسی شدند. در بین بیماران با HBsAg منفی، یک بیمار که به روش متداول آندوسکوپی شده بود دچار HBsAg+ شد.
    نتیجه گیری
    امکان انتقال HBV از طریق آندوسکوپی در روش ضدعفونی مرسوم بسیار پایین است. برای اثبات این نکته که روش ضدعفونی استاندارد بهتر از ضدعفونی مرسوم جلوی انتقال HBV را می گیرد، نیاز به یک مطالعه بسیار بزرگ چند مرکزی در آینده می باشد.
    کلیدواژگان: ویروس هپاتیت b، آندوسکوپی دستگاه گوارش، ضدعفونی
  • نیلوفر سدیفی، مسعود ستوده *، زهرا فروهش تهرانی، داریوش نصرالله زاده صفحه 20
    زمینه و هدف

    آدنوکارسینوم کولورکتال یکی از شایعترین و قابل درمان ترین بدخیمی های دستگاه گوارش است. نشان داده شده است که چگونگی بروز پروتئین های E-Cadherin، P16، P21، P53 و b-Catenin در پیش آگهی این بدخیمی موثر است. هدف از این مطالعه مقایسه وضعیت پروتئین های فوق در سلول های توموری و غیر توموری کولون افراد مبتلا به بدخیمی با افراد غیر مبتلا و تعیین ارتباط آن با یافته های میکروسکوپی تعیین کننده پیش آگهی است.

    روش بررسی

    از نقاط مورد نظر بلوک های پارافینی بافت توموری و غیر توموری 58 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم و 50 کولون برداشته شده به دلیل ضایعات غیرتوموری نمونه های سیلندری شکل به قطر 2.5 میلی متر تهیه شد و در دسته های 30 تایی در بلوک آرایه بافتی قرار گرفت. برش های حاصل به روش ایمنوهیستوشیمی رنگ آمیزی و بروز پروتئین های فوق در آنها بررسی شد.

    یافته ها

    بروز P53 در سلول های توموری بیش از سلول های غیر توموری کولون افراد مبتلا و غیر مبتلا بود (p<0.001) و با تهاجم عروقی تومور ارتباط مستقیم داشت (p=0.017). سایز یافته های مهم عبارت بودند از: ارتباط بروز E-Cadherin با کاهش تمایز سلولی (p=0.023) و ارتباط معکوس آن با تهاجم عروقی (p=0.025)، ارتباط معکوس بروز غشایی b-Catenin با تهاجم عروقی (p=0.049) و بروز بیشتر سیتوپلاسمی و هسته ای b-Catenin در تومور نسبت به بافتهای غیر توموری (p<0.001). بروز این پروتئین در سیتوپلاسم ارتباط معکوس با افزایش مرحله (p=0.013) و در هسته ارتباط مستقیم با کاهش تمایز سلولی نشان داد (p=0.012). چگونگی بروز پروتئین های P21 و P16 با عوامل پیش آگهی ارتباط نداشت.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که بررسی الگوی بروز پروتئین های E-Cadherin، P53 و b-Catenin در سلول های توموری آدنوکارسینوم کولون که در بیوپسی از طریق کولونوسکوپی قابل انجام است، می تواند رفتار تهاجمی تومور را پیشگویی کند که ممکن است در انتخاب نوع درمان کمک کننده باشد.

    کلیدواژگان: آدنو کارسینوم کولورکتال، ایمونوهیستوشیمی، E، Cadherin، P16، P21، P53 و B، Catenin
  • احمد شواخی، فاطمه سادات استقامت، افسانه شریفیان، امیرهوشنگ محمدعلیزاده، ماندانا خدادوستان، محمدحسین صومی. محمدحسین آنتیکچی، محسن مسعودی، مریم فیروزی، مهسا خدادوستان، محمدرضا زالی صفحه 27
    زمینه و هدف
    ویروس هپاتیت E یک ویروس منتقل شونده از راه روده است که در آسیای جنوبی این ویروس آندمیک و یکی از شایع ترین عوامل هپاتیت حاد در این نواحی است. اگر چه ویروس هپاتیت E عامل ایجاد کننده هپاتیت مزمن نمی باشد، اما نقش آن در تشدید علایم بیماران مزمن کبدی اثبات گردیده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 100 بیمار مزمن کبدی و 100 فرد بدون بیماری خاص مورد مطالعه قرار گرفتند. دو گروه از نظر سن و جنس با هم هماهنگ بودند، تیتر آنتی بادی بر علیه هپاتیت E از نوع IgG در هر دو گروه چک گردید و نتایج با یکدیگر مقایسه شدند.
    یافته ها
    در 6% از گروه بیماران مزمن کبدی و 5% از گروه شاهد تیتر آنتی بادی از نوع IgG بر علیه هپاتیت E مثبت بود که تفاوت آماری معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    اکثر بیماران مبتلا به سیروز بررسی شده در برابر هپاتیت E آسیب پذیر و نیازمند تدبیر جهت پیشگیری هستند.
    کلیدواژگان: بیماری مزمن کبدی، هپاتیت e، سیروز
  • رویا حکمی، دکترجواد مهدی نیا، آرش اعتمادی، محبوب نعمتی، اکرم پورشمس، فرهاد اسلامی، داریوش نصرالله زاده، مهدی صابری فیروزی، نیکلاس بیرکت، فرین کمانگر، پائولو بوفتا، رضا ملک زاده* صفحه 30
    زمینه و هدف

    میزان مرگ و میر ناشی از سرطان مری از نوع سلول های سنگفرشی (ESCC) در ساکنان منطقه شمال شرق ایران بالاست و شاید این افراد در معرض مقادیر زیاد هیدروکربن های پلی سیکلیک آروماتیک (PAHs) از جمله بنزوآلفاپیرن باشند. به همین علت در این مطالعه، غذاهای غالب و آب را به عنوان منابع دریافت بنزو آلفاپیرن غذایی مورد آزمایش قرار دادیم.

    روش بررسی

    میزان بنزوآلفاپیرن در 90 نمونه غذای غالب و آب جمع آوری شده از مناطق پرخطر و کم خطر سرطان مری با روش کروماتوگرافی مایع (HPLC-FL) تعیین شد و مقدار بنزوآلفاپیرن دریافتی روزانه از راه غذای غالب و آب در 40 بیمار مبتلا به 40، ESCC شاهد بالینی از منطقه پرخطر و 40 شاهد از منطقه کم خطر بر اساس پرسشنامه تغذیه ای محاسبه گردید.

    یافته ها

    میانگین بنزوآلفاپیرن غذای غالب و آب در هر دو منطقه، مشابه و در محدوده استاندارد بود. با این حال، مقدار بنزوآلفاپیرن دریافتی روزانه از غذای غالب و آب در گروه شاهد ساکن منطقه پرخطر به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد ساکن منطقه کم خطر بود (91.4±5.5 در مقابل (p<0.01، 70.6±5.5 که این تفاوت پس از تطبیق دادن گروه ها از نظر محل زندگی (شهر یا روستا) و منبع PAHs داخل منزل شامل مصرف سیگار، تریاک، سوخت مورد استفاده برای پخت و پز و گرما نیز معنی دار بود (p=0.02).

    نتیجه گیری

    اگرچه مقدار بنزوآلفاپیرن دریافتی روزانه از راه غذای غالب و آب خیلی زیاد نبود، ساکنان منطقه پرخطر سرطان مری بیشتر در معرض دریافت هیدروکربن های پلی سیکلیک آروماتیک از راه غذا قرار داشتند.

    کلیدواژگان: بنزو آلفاپیرن، غذای غالب، سرطان مری
  • اشرف محمدخانی، حسین پوستچی، قدرت الله منتظری، آرزو استخری، رضا ملک زاده صفحه 36
    زمینه و هدف
    عفونت ویروس هپاتیت (HBV) B معمول ترین علت بیماری کبدی پیشرفته در ایران است. تظاهرات بیماری می توانند به دلیل تغییر ساختار ژنومی ویروس HBV ایجاد شوند. هدف از این مطالعه، ابتدا تعیین توالی کامل ساختار ژنومی به منظور مطالعه ژنوتیپ ویروس هپاتیت B و سپس بررسی فراوانی موتاسیونهای نواحی precore و basal core promoter (BCP) در بیماران با طیف ناقل مزمن تا کارسینوم هپاتو سلولر (HCC) است.
    روش بررسی
    از 185 بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن B، سیروز و کارسینوم هپاتوسلولر، تعداد 110 بیمار که دارای HBV DNA قابل تشخیص بودند وارد مطالعه شدند. در این بیماران توالی نواحی BCP و precore تعیین شد. 24 بیماری که تعیین توالی کامل ژنوم ویروسی آنها امکان پذیر بود جهت بررسی ژنوتیپ های رایج نیز مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    در بررسی ژنوتیپ های ویروس هپاتیت B نشان داده شد که هر 24 بیمار با یک بوت استرپ %99 در ساب ژنوتیپ D1 دسته بندی شدند. تمام سوشها 3182 باز طول داشتند. به جر 2 بیمار مبتلا به HCC که دارای حذف 9 و 21 نوکلئوتیدی در ناحیه preS2 بودند. در بخش دیگر این مطالعه نشان دادیم که بیماران HBeAg- منفی دارای فراوانی بالاتری از موتاسیونهای ناحیه BCP و precore نسبت به بیماران -HBeAg مثبت بوده اند. فرکانس موتاسیونهای G1764A و A1762T با پیشرفت بیماری افزایش پیدا می کرد، در حالی که جایگزینی A به جای G در موقعیت 1757 کاهش می یافت. موتاسیون مضاعف T1762/A1764 همراه با G1757 در بیماران مبتلا به سیروز و HCC به طور معنی دار بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس این مطالعه تمام بیماران با عفونت مزمن و HBeAg مثبت یا منفی و همچنین سیروز و کارسینوم هپاتوسلولر، ژنوتیپ D1 داشتند. موتاسیون مضاعف T1762/A1764 در ناحیه BCP به همراه A1757G از مهمترین فاکتورهای سیر پیشرونده بیماری و تکثیر ویروس معرفی شدند.
    کلیدواژگان: هپاتیت b، ژنوتیپ d، کارسینوم هپاتوسلولر و Basal Core Promoter و Precore
  • مقالات گزارش مورد
  • رضا انصاری، محمدرضا قدیر*، فامطه عطاری، سید حسین هاشمی صفحه 43

    بلع جسم خارجی، به خصوص در ابعاد بزرگ و قابل توجه در بچه ها و افرادی با اختلالات ذهنی و روانی از جمله عقب ماندگی های ذهنی دیده می شود. بیمار، خانم 19 ساله ای است که بدون هر گونه مشکل ذهنی و روانی در حین مسواک کردن آن را بلعیده و مسواک پس از عبور از مری داخل معده گیر می کند. در آندوسکوپی اولیه مشخص شد که مسواک اندازه بزرگسال بوده و دو سر آن در دو طرف دیواره معده گیر کرده است. بیمار فاقد هر گونه علایم سیستمیک از جمله تب، تاکیکاردی و دل درد بوده است. مسواک مشابه نوع بلعیده شده فراهم گردید و پس از امتحان و آزمایش با snare روش مناسب جهت خروج مسواک تعیین و بیمار مجددا آندوسکوپی شد.
    به کمک آندوسکوپ، snare در مکان مناسب بین فضاهای برس قرار گرفت و اقدام به خروج آن شد. در ناحیه حلق با توجه به بزرگی خم ناحیه برس، از بیمار خواسته شد تا عمل بلع را انجام دهد و مسواک با کمک دست مسواک با موفقیت و بدون هیچ عارضه ای خارج شد.

    کلیدواژگان: بلع مسواک، گیر کردن در معده، خروج
  • احمدرضا سروش، محمدرضا حکیمیان، حبیب الله محمودزاده صفحه 47
    یکی از روش های درمانی رایج برای تشخیص و درمان سنگهای کلدوک «ERCP» است که در عین کارآمدی با نسبت 9.8 درصد، ایجاد عارضه می کند. شایعترین عارضه این روش، پانکراتیت (5.4 درصد) و یکی از عوارض نادر آن گیر افتادن بسکت به داخل مجرای کلدوک هنگام خروج سنگ است. این گزارش درباره آقای 58 ساله ای با سابقه کوله سیستکتومی لاپاراسکوپیک است که به دلیل سنگ کلدوک تحت اسفنکترتومی و خروج سنگ با بسکت قرار گرفت که حین آن، اتصال قسمت دیستال جدا شد و بسکت در کلدوک گیر افتاد. برای بیمار استنت تعبیه شد و استنت، سنگ و بسکت به روش جراحی باز و کلدوکوتومی خارج شدند و کلدوکودودنوستومی انجام گرفت. عارضه گیر کردن بسکت داخل کلدوک می تواند با توجه به شرایط بیمار و امکانات موجود به روش های مختلفی از جمله تحت نظر گرفتن، جراحی به روش باز، اکسپلور کلدوک به روش لاپاراسکوپیک، لیتوتریپسی از طریق پوست و غیره درمان شود.
    کلیدواژگان: عوارض ercp، گیر افتادن بسکت، لاپاراتومی
  • گزارش همایشهای علمی، خلاصه مقالات دیگر و...
  • شبکه های عصبی مصنوعی و کاربرد آن در پزشکی
    صفحه 49
    دید بالینی از مهمترین و قابل اعتمادترین راه های تشخیص بیماری ها بوده و هست؛ اما پزشکان حال حاضر با انبوهی از اطلاعات و یافته های جدید در شاخه های مختلف پزشکی روبه رو هستند که مرتبا بر حجم و تراکم آن افزوده می شود و گاه باعث سردرگمی آنان و اشکال در تفسیر یافته های بالینی می گردد. علم پزشکی در صورتی موفقیت بیشتری خواهد داشت که بتواند روش های موثر مبتنی بر تجربه و دید بالینی را با ابزار قوی تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات ترکیب نماید. شاید «شبکه های عصبی مصنوعی» یکی از جدیدترین و موثرترین این امکانات باشند. مقاله موجود با هدف دستیابی به رویکردی عملی و ملموس در مقوله شبکه های عصبی و دیگر مدلهای ریاضی تدوین شده است تا اینکه پزشکان با اطلاعات اندک در مورد کامپیوتر و برنامه نویسی نیز با خواندن این مطالب به اصول و کارآیی مدلهای ریاضی و به خصوص شبکه های عصبی مصنوعی پی ببرند و به استفاده از آنها علاقه مند شوند.
    کلیدواژگان: شبکه های عصبی مصنوعی، مدل های رگرسیون، مدل های ریاضی، هوش مصنوعی، تشخیص پزشکی
  • گزارش فعالیت علمی کوتاه مدت دو دانشجوی پزشکیدر بیمارستان دانشگاهی آلمان
    صفحه 56
  • اولین خانم دانشیار رشته گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران
    صفحه 57
  • خلاصه مقالات منتشر شده در مجلات بین المللی گوارش و کبد
    صفحه 58
  • بخش انگلیسی
  • خلاصه مقالات (به زبان انگلیسی)
    صفحات 61-68
|
  • Reza Ansari, Hiva Amjadi, Nasim Norozbeigi, Farhad Zamani, Seyedmohmmadmahdi Mir, Nasseri, Ahmad Khaleghnejad, Reza Malekzadeh Page 7
    Background
    Colorectal cancer is a common and lethal disease with various distribution of Incidence in different part of the world and it is known as the third most common cause of cancer death in the world. Since several studies in the world represented different survival rates for colorectal cancer in this study we aimed to determine the survival of a group of Iranian patients and some related factors retrospectively.
    Materials And Methods
    We studied patients which were diagnosed pathologically as colorectal cancer referring to Shariati and Mehr hospital between 1374-1382 for surgical resection of tumor and all of them could be contacted by phone to get further information.
    Results
    237 patients with colorectal cancer were studied. Male to female ratio was 1.25 and 11.8% of patients at the time of diagnosis were younger than 40 years old. Left colon involvement rather than right colon was three times more common and nearly half of patients were diagnosed at stage the of localized tumor. The overall one and five year's survival were 80% and 49% respectively, and had no difference in both sex (p›0.05).Patients with well differentiated tumor or with localized tumor had higher survival rate (respectively p‹0.05 and p=0.000). A significant lower 5 year survival rate was seen in patients with rectosigmoid involvement.
    Conclusion
    according to our findings, 5 year survival rate in Iranian patients was lower than western countries and also we have the higher proportion of young colorectal cancer cases in Iran, so we need to plan regular screening program for finding patients and then follow and treat them extensively.
  • Seyedmohammadmahdi Mir, Nasseri, Hosein Poustchi, Masoumeh Moshfeghi, Sara Shokravi, Mehdi Mohamadnejad, Ramin Shakeri, Reza Malekzadeh Page 16
    Background
    It is thought that the transmission of hepatitis B virus (HBV) through the endoscopic procedures is a very rare event. The aim of this study is to evaluate the effect of the standard disinfection procedure of the endoscopes and accessories versus conventional disinfection in the transmission of HBV.
    Materials And Methods
    A prospective survey, comprising 520 consecutive upper gastrointestinal endoscopies was carried out simultaneously at three endoscopy centers in Iran, without altering the routine procedures. At center 1, the standard disinfection procedure (manual brushing of internal channel of the endoscope followed by 20 minutes exposure to 2% glutaraldehyde before the start of endoscopy sessions and at center 2, conventional disinfection (exposure of the endoscope to 2% glutaraldehyde for 4 minutes) was performed. Hepatitis B surface antigen (HBsAg) was tested for all patients; and a questionnaire was lfilled by the patients to obtain information regarding the risk factors for HBV infection. Six months later, HBsAg testing was repeated, and a new questionnaire about HBV risk factors was completed by the patients.
    Results
    A total of 520 patients (273 men and 247 women, Mean age 48.35 years) were enrolled. 311 patients in the standard disinfection groups and 209 patients in the conventional disinfection group underwent upper gastrointestinal endoscopy. 19 patients (10 in the conventional disinfection group, and 9 in the standard disinfection groups) were HBsAg positive (3.7%). On survey for the risk factors of HBV, 14 patients (73.7%) had a history of dental procedures, 2 (10.5%) had positive familial history of HBV, and 2 (10.5%) had a history of blood transfusion. Six months later, the patients were retested for HBsAg. Of those with negative HBsAg, one patient in the conventional disinfection group became HBsAg positive.
    Conclusion
    The probability of transmission of HBV by the endoscope in the conventional disinfection system is very low. In order to document that standard disinfection is preferable over the conventional one, a very large multicenter study is needed.
  • Niloufar Sodeifi, Masoud Sotoudeh, Zahra Foroheshetehrani, Daruosh Nasrollahzadeh Page 20
    Background

    Colorectal adenocarcinoma is one of the most prevalent and treatable malignancies of the gastrointestinal tract. Pattern of expression of the P53, P21, P16, E-cadherin and |β|-Catenin proteins are shown to be related to the prognosis of this malignancy. We aimed to compare the pattern of expression of these proteins in tumoral and nontumoral mucosal cells of cancer and on-cancer patients in relation to the histological prognostic factors.

    Materials And Methods

    2.5 millimeter cylindrical cores were punched out from selected tumoral and non-tumoral areas of the paraffin blocks of 58 colorectal cancer patients and colonic mucosa of 50 colons removed for other reasons. The samples were arrayed in paraffin blocks in groups of 30. Histological sections were evaluated for the expression of the target proteins by immunohistochemical techniques.

    Results

    P53 was expressed more in tumoral than non-tumoral mucosal cells of the cancer and non-cancer patients (p‹0.001) and was related to vascular invasion (p=0.017). Expression of E-Cadherin was related to poor differentiation (p=0.023) and inversely to vascular invasion (p=0.025). Membranous expression of β-Catenin was inversely related to vascular invasion (p=0.049). Cytoplasmic and nuclear expression of this protein was more in tumor cells (p‹0.001). Also, the cytoplasmic expression of β-Catenin was inversely related to the stage (p=0.013) whereas nuclear expression was related to poor differentiation. (p=0.012). The pattern of expression of P21 and P16 were not found to have any relation with the histological prognostic factors.

    Conclusion

    It seems that the determination of the pattern of expression of P53, E-Cadherin and β-Catenin in colorectal adenocarcinoma, which is applicable on colonoscopic biopsies, could predict the biological aggressiveness of the tumor which might have therapeutic implications.

  • Roya Hakami, Javad Mohtadinia, Arash Etemadi, Mahboub Nemati, Akram Pourshams, Farhad Islami, Daruosh Nasrollahzadeh, Mehdi Saberifiroozi, Nikolas Birkett, Farin Kamangar, Paolo Boffetta, Reza Malekzadeh Page 30
    Background

    Residents of the northeastern region of Iran experience high mortality rates from esophageal squamous cell carcinoma (ESCC). One etiologic factor might be exposure to high levels of polycyclic aromatic hydrocarbons, including benzo(|α|)pyrene (BαP). We examined whether food or water are the major sources of BαP exposure in this population.

    Materials And Methods

    We used a dietary questionnaire to assess the daily intake of staple foods (rice and bread) and water in three groups: 40 ESCC cases living in the high-risk area of northeastern Iran, 40 controls from the same area, and 40 controls from low-risk area of southern Iran. We then measured, by high-performance liquid chromatography combined with fluorescence detection (HPLC-FL), the BαP concentration of bread, rice, water in 90 samples obtained from these three groups, and derived the daily intake of BαP by multiplying daily food or water intake by their BαP concentration.

    Results

    Mean BαP concentration of staple foods and water was similar and within standard levels in both areas, but the daily intake of BαP was higher in controls from the high-risk area than in controls from the low-risk one (91.4 vs. 70.6 ng/day, p‹0.01), and remained significant after adjusting for living place (urban, rural) and indoor PAH sources including smoking, opium, heating and cooking fuel.

    Conclusion

    Although B‹P levels in staple food and water were not highly elevated, people who lived in the high-risk area may be more exposed to carcinogenic polycyclic aromatic hydrocarbons through their diet.

  • Ashraf Mohamadkhani, Hosein Poustchi, Ghodratollah Montazeri, Arezou Estakhri, Reza Malekzadeh Page 36
    Background
    Hepatitis B virus (HBV) infection is the most common cause of end-stage liver disease in Iran. More than 70% of cases are negative for the hepatitis B e antigen (HBeAg) and have a long-term response to antiviral therapy, as well as a high relapse rate after discontinuing lamivudine or interferon. These features could be due, in part, to genetic variation of the HBV genome.
    Materials And Methods
    HBV-DNA from serum of 110 patients with chronic hepatitis B, some of whom were complicated by cirrhosis and hepatocellular carcinoma (HCC) was sequenced for basal core promoter and precore region. Twenty four of 110 patients were performed for full genomic analysis.
    Results
    In the first part of study all twenty four strains were classified into subgenotype D1, with 99% bootstrap values. In second part of study we showed that the HBeAg negative patients had a higher frequency of mutations at core promoter regions than HBeAg-positive patients (76.8% vs 26.6%). The frequencies of A1762T and G1764A mutations increased while the frequency of G1757A decreased with advance clinical stage of liver disease (p‹0.001). The double core promoter mutations T1762 /A1764 associated with G1757 conferred significantly higher and more frequent in patients with cirrhosis and HCC.
    Conclusion
    In Iran, all patients with chronic HBV, whether HBeAg positive or HBeAg negative, at the stage of cirrhosis and HCC were genotype D1. High frequency of mutations indicates the relation of antiviral pressure in Iranian population. The A1762T /G1764A double mutation of basal core promoter with A1757G polymorphism can major impacts on viral replication and severity of liver disease.
  • Reza Ansari, Mohammadreza Ghadir, Fatemeh Attari, Aeyedhasan Hashemi Page 43

    Foreign body ingestion especially in large sizes is seen in children and people with mental illness like mental retardation. The patient is a 19-year-old woman without mental illness. She swallowed one tooth-brush during tooth- brushing, which passed through the esophagus and went in to the stomach and stuck there. After primary endoscopy, was determined that tooth-brush was adult size and its sides had stuck in the stomach walls. The patient had no systemic symptoms as fever, tachycardia... and abdominal pain.The tooth-brush like ingested one was provided and after testing by snare was determined appropriate way to exit it, then the patient was endoscopied again. By endoscope, snare was put between brush spaces in suitable place, then was gone out. In the pharynx part regarding largeness brush curve, was demanded the patient to swallow her saliva. Tooth-brush was exited by hand successfully and without any complication.

  • Ahmadreza Soroush, Mohammadreza Hakimian, Habibollah Mahmoodzade Page 47
    One of the routine methods for diagnosis and treatment of cholelithiasis is endoscopic retrograde cholangiopancreatography. It is an effectivemethod but is associated with some complications (9.8%) which the most common is pancreatitis (5.4%). One of the rare complications is basketimpaction in the common bile duct which is treated with different methods. A 58 years male history of laparoscopic cholecystectomy was referred for endoscopic retrograde cholangiopancreatography. During the extraction of stones, the basket was impacted and the distal part was dissociated from the proximal part. Stent was placed in the common bileduct and with laparatomy and choleducotomy, bascket with stent and remained stone were extracted and choleducoduodenostomy was done.There are several suggested methods for basket removal; as stenting to relieve the obstruction and possibly allow for spontaneous passage of theimpacted stone and basket, endoscopic lithotripsy by percutaneous transhepatic approach, extracorporeal shockwaves to fragment an ampullary impaction, laparoscopic exploration, stone dissolution andsurgical intervention. Treatment must be tailored to the patient's clinical situation and condition, and the modalities that are accessible.