فهرست مطالب

برنامه ریزی و بودجه - پیاپی 121 (تابستان 1392)

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه
پیاپی 121 (تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/06/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نادر مهرگان، اصغر سپهبان قره بابا صفحات 3-22
    در مقاله حاضر تلاش می شود تا اثرات مخارج مصرفی و عمرانی دولت بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران در دوره زمانی سال های 1338 تا 1386 با استفاده از روش الگوی پویای خود توضیحی با وقفه های توزیعی و آزمون علیت گرنجری بررسی شود. نتایج نشان دادند که در کوتاه مدت و بلندمدت یک رابطه علیت گرنجری از طرف رشد اقتصادی و افزایش اعطای اعتبارات و تسهیلات توسط شبکه بانکی به بخش خصوصی به سمت افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی وجود دارد. همچنین در کوتاه مدت و بلندمدت یک رابطه علیت گرنجری از طرف افزایش هزینه های عمرانی دولت و افزایش تورم به سمت کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی وجود دارد و بالاخره در کوتاه مدت و بلندمدت هیچ رابطه علیتی از طرف افزایش هزینه های مصرفی بخش دولتی به سرمایه-گذاری بخش خصوصی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: مخارج سرمایه گذاری بخش دولتی، مخارج مصرفی بخش دولتی، مخارج سرمایه گذاری بخش خصوصی، روش خود توضیحی برداری با وقفه های گسترده (ARDL)، رابطه علیت گرنجری
  • محمدعلی متفکر آزاد، مجید فشاری صفحات 23-38
    بررسی تاثیر شاخص ادراک فساد اداری بر فقر و نابرابری درآمد در ادبیات اقتصاد کلان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، و بخش عمده ای از مطالعات تجربی را در سال های اخیر به خود اختصاص داده است. به جهت این امر، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه علی بین دو متغیر شاخص فقر انسانی و ادراک فساد اداری در کشورهای عضو منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا طی سال های 2011-2003 می باشد. برای دستیابی به این هدف، الگوی تجربی پژوهش با استفاده از رهیافت داده-های تابلویی پویا تخمین زده شد. نتایج حاصل از تخمین الگو دلالت بر وجود رابطه علی دو طرفه بین متغیرهای فساد اداری و شاخص فقر انسانی دارد، بنابراین افزایش شاخص ادراک فساد (کاهش فساد اداری) در این گروه کشورها می تواند زمینه را برای کاهش شاخص فقر انسانی و افزایش رشد اقتصادی فراهم آورد. علاوه بر این، کاهش شاخص فقر انسانی نیز می تواند منجر به بهبود شاخص ادراک فساد اداری در کشورهای مورد بررسی شود.
    کلیدواژگان: فساد اداری، شاخص فقر انسانی، رهیافت داده های تابلویی پویا، کشورهای منطقه منا، رابطه علی
  • ابراهیم هادیان، علی تحویلی صفحات 39-58
    مطالعات انجام شده در خصوص شناسایی عوامل موثر بر پدیده فرار مالیاتی در کشورهای در حال توسعه حاکی از آن است که چهار متغیر نرخ مالیات، پیچیدگی قوانین و مقررات، نبود سرمایه اجتماعی و تورم، علاوه بر اینکه به طور تقریبی میان این کشورها به عنوان عامل مشترک به شمار می آیند، در این حوزه بیشترین اثرگذاری را نیز دارا هستند. بر این اساس، در این مطالعه سعی گردیده تا با استفاده از یک الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده برای دوره 1386–1350 تاثیر متغیرهای بیان شده بر فرار مالیاتی در اقتصاد ایران مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاصل از تخمین الگو حاکی از آن است که در بلندمدت، هر چهار متغیر مورد نظر با فرار مالیاتی رابطه ای مثبت و معنی دار داشته اند. در خصوص دوره کوتاه مدت نیز تمامی نتایج به طور تقریبی شبیه به نتایج بلندمدت است، البته با این تفاوت که تورم نقش تعیین کننده ای بر فرار مالیاتی نداشته است.
    کلیدواژگان: فرار مالیاتی، اقتصاد ایران، نرخ مالیات، سرمایه اجتماعی، تورم، پیچیدگی قوانین و مقررات
  • صادق بختیاری، مجید دهقانی زاده صفحات 59-79
    بدون شک رشد و توسعه پایدار مناطق شهری که بخش قابل توجهی از جمعیت با سطوح مختلف درآمدی را در خود جای داده از مهمترین اهداف مد نظر سیاست گذاران کشور است. در این راستا، بخش صنعت با عنایت به گستره و تنوع فعالیت می تواند ابزار مناسبی در جهت توسعه متعادل اقتصادی و به تبع آن توسعه سایر ابعاد سیاسی، فرهنگی و غیره باشد. بنابراین در پژوهش حاضر جهت بررسی جایگاه و نقش بخش صنعت در اقتصاد مناطق شهری کشور از تحلیل های جدول داده- ستانده بر مبنای مدل متعارف داده – ستانده ایستا استفاده شده است. بدین منظور بر مبنای جدول داده – ستانده 65 بخشی اقتصاد ایران در سال 1385 و با عنایت به محدودیت های آماری، جدول 13 بخشی برای مناطق شهری استخراج گردید. پس از آن ضرایب فزاینده تولید و پیوندهای فراز و نشیب بخش ها محاسبه و بخش های اقتصادی بر مبنای قدرت انتشار و حساسیت تقسیم بندی گردید. بر اساس نتایج حاصله، بالاترین ضریب تولید با مقدار 07/2 مربوط به بخش صنعت ساخت است. نتایج مرتبط با شاخص های قدرت و حساسیت انتشار نیز حاکی از آن است که بخش صنعت با توجه به ارتباطات خود با سایر بخش ها هم از نظر خرید نهاده های واسطه ای دیگر بخش ها و هم به لحاظ فروش محصول ها به آنها یا به عبارتی برآورده نمودن تقاضای واسطه ای آنها، تحرک بیشتری را در مقایسه با میانگین سایر بخش ها در کل سیستم اقتصادی مناطق شهری ایجاد می نماید.
    کلیدواژگان: مناطق شهری، فعالیت صنعتی، جدول داده، ستانده، پیوند فراز و نشیب، ضریب فزاینده تولید
  • محمود متوسلی، سمیه توحیدلو، علی نیکونسبتی صفحات 81-98
    تاکنون نظریه های گوناگونی درباره عوامل موثر بر توسعه و علل تفاوت در سطح توسعه کشورها ارایه شده است. در این مقاله با اتکاء بر تحلیل مقایسه ای، به بررسی آراء وبر به عنوان یکی از جامعه شناسان مطرح عضو مکتب تاریخی آلمان و همچنین داگلاس نورث به عنوان یک اندیشمند نهادگرا پرداخته شده است. در این مقاله نشان داده می شود که علاوه بر تاثیراتی که مکتب تاریخی آلمان بر شکل گیری پارادایم اقتصاد نهادی داشته است، میان آرای نورث و وبر نیز شباهت ها و تفاوت های مهمی وجود دارد. یافته ها نشان دادند که نورث از تبیین وبر در مورد تاثیر عواملی مانند فرهنگ، ارزش ها و باورها بر عملکرد اقتصادی استفاده نمود است. با این حال نورث با استفاده از مفهوم نهاد توانسته است تبیین بهتری از نحوه تاثیر این عوامل بر عملکرد اقتصادی ارایه کند. از سوی دیگر به نظر می رسد رویکرد نهادی که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، رویکردی مناسب برای وارد کردن متغیرهای اجتماعی در مباحث اقتصادی است.
    کلیدواژگان: اقتصاد نهادی، ماکس وبر، داگلاس نورث، مکتب تاریخی آلمان، نهاد
  • ابوالقاسم نادری صفحات 99-125
    هدف نخست این مقاله، ارزیابی محدودیت های الگوی اقتصادی متعارف در رابطه با تبیین تصمیم گیری های اقتصادی است. شواهد اساسی بررسی شده مانند نقصان و عدم تقارن اطلاعات، یادگیری و سرمایه گذاری انسانی، تصمیم گیری های جمعی (در قالب خانواده، سازمان ها و دولت ها)، تفاوت های جنسیتی، سازمان و مدیریت، و اکتشافات جدید حوزه علوم شناختی در زمینه مغز و ذهن، به طور جدی محدودیت های الگوی متعارف را آشکار می کنند. در این مقاله رویکرد و الگوی اقتصاد شناختی برای درک بهتر تصمیم گیری ها، پیش بینی کامل تر، ارایه راه حل های مناسب و اثربخش، و سیاست گذاری موثر به جای الگوی متعارف، تبیین و پیشنهاد شده است. در الگوی شناختی تصمیم گیری، نحوه شکل گیری انتظارات و ترجیحات با توجه خاص به فرآیند شناختی (یعنی نحوه کسب، پردازش و کاربست اطلاعات و دانش در ذهن و مغز انسان) واکاوی می شوند. در عین حال، تاثیر محیط، نهادها و دولت نیز بر فرآیند شناختی و فرآیند تصمیم گیری مورد توجه و دقت نظر قرار می گیرند. به این ترتیب، علاوه بر منابع/ امکانات و قیمت ها، نحوه کارکرد مغز و ذهن در محیط های نهادی- سازمانی واقعی که به شدت تصمیم گیری ها را متاثر می سازند، نیز جزء تحلیل ها به حساب می آید؛ یعنی مقوله های عینی و ذهنی هر دو به عنوان عوامل تعیین کننده رفتار/ تصمیم ها در نظر گرفته می شوند. با عنایت به پیشرفت های علوم شناختی از یک سو، و کشانده شدن موضوعات و مسایل اقتصادی به آزمایشگاه ها و پژوهش های آزمایشی از سوی دیگر، اقتصاد شناختی در حال تبدیل شدن به یک جریان اصلی در علم اقتصاد است و آینده بسیار پر امیدی را به ویژه برای سیاست گذاری و مقابله با مشکلات اقتصادی نوید می دهد.
    کلیدواژگان: الگوی اقتصادی متعارف، انسان عقلایی، تصمیم گیری های اقتصادی، اقتصاد شناختی، فرآیند تصمیم گیری، فرآیند شناختی
  • احمد شعبانی، سید رضانخلی، مصطفی شیخانی صفحات 127-161
    با نگاهی به سیر تحول نظریات توسعه، مشخص می شود که تعریف مفهومی توسعه، از مفهوم رشد- بدون توجه به جنبه های انسانی بشر- به سمت توجهات انسانی معطوف گشته است. شاخص های توسعه نیز همگام با نظریات توسعه دچار پیشرفت هایی شده و از شاخص رشد اقتصادی (به عنوان شاخصی برای توسعه)، به شاخص توسعه پایدار و در نهایت به شاخص توسعه انسانی رسیده است. از زمانی که شاخص توسعه انسانی به عنوان شاخصی شناخته شده و پذیرفته شده از سوی جامعه بین الملل مد نظر سیاست-گذاران می باشد، این سوال به عنوان سوالی اساسی مطرح است که عوامل اثرگذار بر این شاخص چه عواملی هستند؟ یکی از عوامل مهم در اثرگذاری بر این شاخص سطح سرمایه اجتماعی به عنوان عامل آسان کننده جریان تولید، خلق ثروت و رفاه است. این تحقیق به دنبال نقش سرمایه اجتماعی در ارتقای شاخص توسعه انسانی در ابعاد منطقه ای طی سال های 1381 تا 1385 می باشد. فرضیه این پژوهش، نقش مثبت سرمایه اجتماعی در بالابردن سطح شاخص توسعه انسانی می باشد که نویسنده با روش اقتصاد سنجی داده های تابلویی فضایی و با استفاده از داده های استانی در پی تایید این فرضیه بوده است. نتیجه حاصل از این پژوهش موید نقش مثبت اثرگذاری لگاریتم سرمایه اجتماعی بر لگاریتم شاخص توسعه انسانی با ضریب 06/0 است.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، توسعه انسانی، شاخص توسعه انسانی، مدل داده های تابلویی فضایی، ایران
  • سید محمدرضا حسینی، عبدالمجید محمدی نجف آبادی صفحات 163-184
    دارایی هر شیء ملموس یا غیرملموسی است که به وسیله یک فرد یا به صورت مشترک توسط گروهی از مردم تملک می شود. با توجه به ماهیت دارایی، مالک حق مصرف، فروش، اجاره، به رهن گذاشتن، انتقال، مبادله و یا خراب کردن آن دارایی را دارد. مالک همچنین حق دارد دیگران را از اعمال این حقوق نسبت به مالی که در تملک اوست، منع کند. حقوق مالکیت یا حقوق نسبت به دارایی را می توان حقوقی دانست که در رابطه با اموال پدیدار می شوند. به نظر اقتصاددانان، حمایت از حقوق مالکیت، عاملی است که به صورت «یک فرآیند تلویحی که در پیچیدگی های نظام مالکیت رسمی پنهان شده»، سبب رشد در کشورهای توسعه یافته می شود. به نظر ایشان این تاثیرگذاری از شش طریق انجام پذیرفته است که عبارتند از: تعیین بالقوه اقتصادی دارایی ها، جمع آوری اطلاعات پراکنده در یک نظام، پاسخگو کردن مردم، معاوضه پذیر کردن دارایی ها، شبکه بندی مردم و حمایت از معامله ها. به دلایلی مانند ساختارهای کنترلی ناکافی و اجرای ضعیف قراردادها، کشورهای در حال توسعه از مزایای همراه با حمایت از حقوق مالکیت محروم بوده اند. در این مطالعه، ضمن بررسی تعاریف حقوق مالکیت به این سئوال پاسخ داده خواهد شد که زمینه های نهادی مورد نیاز برای ایجاد یک نظام حقوق مالکیت کارآمد در کشورهای در حال توسعه چیست و این کشورها در این مسیر با چه موانعی روبه رو هستند؟ همچنین راهبردهای پیشنهادی برای رفع این موانع کدام است؟
    کلیدواژگان: حقوق مالکیت، حقوق اموال، تحلیل اقتصادی حقوق، اقتصاد نهادی، کشورهای در حال توسعه
|
  • Nader Mehregan, Asghar Sepahban Gharebaba Pages 3-22
    This article examines the relationships between government expenditures (current and capital) and private investment over the period of 1959- 2007 in Iran. To examine the long and short run relationships between model variables، the dynamic auto regression approach with distributed lag (ARDL) and the standard Granger causality relationship has been used. Findings indicate that based on long and short run Granger causality relationship; there is a one way causality relationship from economic growth and Banking Credits to increasing Private investment expenditures. Also there is both in long and short run، a one way Granger causality relationship between government capital expenditures and inflation to reduce Private investment expenditures. Finally، there is no causality relationship between government current expenditures with private investment expenditures.
    Keywords: Government capital expenditures, Government Current expenditures, Private Investment, Auto Regression Approach with Distributed Lag (ARDL), Granger Causality Relationship
  • Mohammad Ali Motafakker Azad, Majid Feshari Pages 23-38
    The investigation of corruption perception effect on the poverty and income inequality is one of the main issues in the economic literature in a way that a myriad of empirical studies have been conducted in this area within recent years. For this purpose، the main objective of this paper is to investigate the causal relationship between human poverty index and corruption perception index for MENA countries over the period of 2003-2011. To conduct this purpose، the empirical model has been estimated by a dynamic panel data approach and GMM estimator. The main results of study reveal that، there is bidirectional causality between corruption perception index and human poverty index in these countries. Hence the improvement of corruption perception index could be enhence the human poverty index and the outher way round.
    Keywords: Corruption Perception, Human Poverty Index, Dynamic Panel Data, MENA Countries, Causal Relationship
  • Ebrahim Hadian, Ali Tahvili Pages 39-58
    Empirical Studies are indicative of four existing variables of tax rate، complexity of rules and regulations، social capital and inflation as the most influential factors in triggering tax evasion to be a mutual parameter among developing countries. in this paper، we regard all these factors in an econometric model to estimate the impact of each one in the context of the Iranian economy. To this end، An ARDL approach and annual data over the period of 1971- 2007 have been used. The results show that in the long run، the tax rate، the complexity of the regulations، a lack of social capital and inflation all have positive and significant relationship with tax evasion. In the short run all results were similar to the long run ones but inflation has not had a decisive role in tax evasion.
    Keywords: Tax evasion, Iranian economy, Tax rate, Social Capital, Inflation, Complexity of Regularities
  • Sadegh Bakhtiari, Majid Dehghanizadeh Pages 59-79
    Doubtlessly، establishing sustainable growth and development of urban areas is a major goal of policy-makers since a considerable proportion of total population with various levels of income live in such areas. Given the scope and diversity of the economic activities، industrial sector may provide an effective instrument for fulfilling the balanced development of economic activities، which could consequently be extended to political، cultural and other spheres. This article uses Input-Output model analysis based on conventional Static IO to investigate the role and position of industrial sector in the economics of urban areas. Hence، a 13-sector table was extracted from 65-sector Input-Output table of Iranian economy in 2006، taking the statistical limitations in mind. Later، production multipliers and backward-forward linkages were calculated in different sectors according to emission power and elasticity. The findings illustrate that paper the highest production coefficient was for construction industry sector 2. 07. The results of elasticity and emission power analysis indicate that as the industrial sector has relationship with other sectors in the field of buying the inputs of other sectors and selling its own outputs to other sectors، it leads more activities in the whole urban economy than the overall average of all other sectors.
    Keywords: Urban areas, Industrial Activities, Input, Output Models, Backward, Forward Leakages, production multipliers
  • Mahmoud Motvaseli, Somaie Tohidlou, Ali Nikoonesbati Pages 81-98
    So far various theories have been proposed in a try to explain the influential factors on development as well as the reasons of difference among the levels of development in countries. This article tries to use comparative analysis to study Max Weber’s ideas (as a distinguished sociologist of German Historical School) and those of Douglas North (as an institutional economist). This study indicates that in addition to German Historical School’s effect on the formation of institutional economics paradigm، there are outstanding similarities and differences between the ideas of Weber and North. The findings indicate that North has used Weber’s explanation regarding the effects of factors such as culture، values and beliefs on the economic performance. Meanwhile، North uses the concept of institution to better explain how these factors influence the economic performance. On the other hand، the institutional approach، which has recently been the focus of attention، seemingly provides a proper approach to include social variables in economic issues.
    Keywords: Institutional Economics, Max Weber, Douglass North, German Historical School, Institution
  • Ahmad Shabani, Seyyed-Reza Nakhli, Mostafa Sheykhani Pages 127-161
    Reviewing the development theories in chronological order، it is clearly understood that the conceptual definition of development has changed from irrespective standpoints of human aspects، toward embodying human considerations of growth. Development indicators have advanced shoulder to shoulder with development theories، in a way to change from ‘economic development indicators’ to ‘sustainable development indicator’ and finally، to ‘human development indicator’. Since policy-makers of international society have accepted the ‘human development indicator’، it has been a frequent question “What are the influential factors on this indicator?” One of the factors that affect this indicator is the level of capital as a facilitator of production process، creation of wealth and welfare. This research tries to find the role of ‘human capital’ in improving the ‘human development indicator’ in regional scale in Iran within the period 2002-2006. The hypothesis of the research holds that ‘human capital’ has a positive role in improving the ‘human development indicator’. The researchers employ econometric method of spatial panel data to analyze the provincial data with the aim of testing the hypothesis. The results demonstrate proves the positive role of ‘human capital’ logarithm on the ‘human development indicator’ logarithm with the coefficient 0. 06.
    Keywords: Social Capital, Human Development, Human Development Indicator, Spatial Panel Data Model, Iran
  • Seyed Mohammad Reza Hosseiny, Abdolmajid Mohammadi, Najafabadi Pages 163-184
    Property is a tangible or intangible asset owned by an individual or jointly by a group of people. Due to the nature of the property, the owner has the right to consume, sell, rent, mortgage, transfer, and swap or even to destroy his/her property. The owner also has the right to prohibit others from using it. Property rights related to assets are the rights formulated in relation to the property. Economists hold that protecting property rights is a factor that leads to growth in developed countries through an implicit process encapsulated in the complex formal property system. According to them, such an influence is exerted in six ways: potential economic orientation of assets, collection of scattered data in the economic system, making the people accountable, making the assets transferable, networking the people and supporting the transactions. Because of lack of controlling structures, and weak contract enforcement, developing countries have been deprived of the benefits attributed to the protection of property rights. In addition to assessing the definitions of property rights, this article tries to answer two main questions: “What institutional infrastructures are required to create an efficient system of property rights in developing countries?” and “What are the obstacles ahead of these countries?” The article tries to provide some solutions to the problems as well. Accordingly, the experiences of East European countries are surveyed in the mean time in a try to answer these questions.
    Keywords: Property Rights, Property Law, Economic Analysis of Law, Institutional Economics, Developing Countries