فهرست مطالب

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه
پیاپی 25-26 (اردیبهشت و خرداد 1377)

  • تاریخ انتشار: 1377/02/15
  • تعداد عناوین: 5
|
  • علی اصغر اسفندیاری صفحات 3-40
    در این مقاله، با استفاده از جدول داده - ستانده، پیوندهای فراز و نشیب، و در نهایت، صنایع کلیدی در اقتصاد ایران را محاسبه می کنیم. معمولا این کار به دو روش صورت می گیرد:1) روش سنتی یا رهیافت داده ها، 2) روش نوین یا رهیافت ستانده ها.
    در رهیافت سنتی به روش چنری - واتانابه که تنها اثرهای مستقیم پیوندها را اندازه گیری می کند، به روش راس موسن - هیرشمن که از ماتریس معکوس لئونتیف هم اثرهای مستقیم وهم اثرهای غیرمستقیم پیوندها را محاسبه می نماید، اشاره می کنیم. چنانکه خواهیم دید،یوتوپولوس، اهمیت موزون نمودن را در محاسبه پیوندها برای استخراج صنایع کلیدی بیان داشت و هزاری، تقاضای نهایی را ملاکی برای ارجحیت سیاستگذاران در موزون نمودن صنایع به کار گرفت. به ظرفیت تولید کالاهای جانشینی واردات از طریق جدول نیز اشاره خواهیم کرد.
    در روش نوین، می بینیم که جونز، برای محاسبه پیوند نشیب، از معکوس ستانده ها بهره گرفت. شولتز، رهیافت استخراج فرضیه ای را برای صنایع کلیدی مطرح ساخت. رهیافت سلا-کلمنت در تجزیه ماتریسی پیگیری روش شولتز در محاسبه پیوندهاست که هر دو ازدیدگاه ستانده به موضوع می نگرند. در قسمت روش شناسی، به چهار روش محاسبه پیوندها وصنایع کلیدی که عمدتا مبتنی بر روش سنتی داده هاست، اشاره کرده ایم، و در نهایت، نتایج تجربی اخذ شده را تحلیل می نماییم.
  • محمدحسین رفیعی فنود صفحات 41-54
    ایران برای چند قرن ذخیره نفت و برای چندین قرن ذخیره گاز طبیعی دارد. قیمت نفت و گاز تا سال 2020، از طرف عمده خریداران به کشورهای تولیدکننده تحمیل خواهد شد که حداکثر حدود 30 دلار در هر بشکه خواهد بود. صادرات نفت و گاز و کالاهایی چون آهن، مس، آلومینیم، کودشیمیایی، سیمان و مانند اینها، در راستای صادرات نفت خام با قیمت ارزان است. با یک برنامه ریزی همه جانبه و تولید کالاهای شیمیایی و پتروشیمیایی، می توان تا سال 1400 و با صادرات 30 میلیون تن از این کالاها صادرات نفت را متوقف کرد. برای تولید انرژی برق باید در جهت استفاده از انرژی باد، آب، زمین گرمایی و خورشیدی پیش رفت و مصرف نفت را به عنوان سوخت به کمترین حد کاهش داد.
  • حسین باستانزاد صفحات 55-75
    شرایط تعادلی در بازار نهاده های اولیه و واسطه ای، سطوح قیمت و مقادیر مصرفی عوامل تولید را تعیین می نماید. ارتباط متقابل قیمتهای عوامل تولید (قیمتهای نسبی) در شرایطتعادلی مستقیما بر فن آوری تولید تاثیر دارد و تغییرات آن در کوتاه مدت و بلندمدت از طریق فرایند جانشینی نهاده های متغیر و ثابت، بر ترکیب هزینه ای و شاخص قیمت هر یک ازبخشهای اقتصاد اثر می گذارد.
    تغییرات بهای نهاده های اولیه و واسطه ای، در کوتاه مدت، از طریق سهم هزینه ای آنها، و دربلندمدت، از طریق تاثیر متقابل بر بازار نهاده های دیگر، بر شاخص بهای تولید کالاها وخدمات اثر می گذارد. در این پژوهش، اثر افزایش قیمت فراورده های نفتی، گاز طبیعی و برق (به عنوان نهاده های واسطه ای) بر شاخص بهای تولیدات هر یک از بخشهای اقتصاد را با استفاده ازفن داده - ستانده و یک مدل تعادل عمومی، بررسی کرده ایم.
  • اسفندیار جهانگرد صفحات 77-103
    یکی از ویژگی های دهه اخیر، افزایش آگاهی به اهمیت نقش خدمات در فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی ملتهاست. در اقتصاد ایران نیز بخش خدمات طی دهه های اخیر، رشدچشمگیری داشته، و سهم شایانی از بعد اشتغال و ارزش افزوده را به خود اختصاص داده است. اقتصادشناسان، در باب افزایش نقش بخش خدمات در اقتصاد، نظریات مختلفی را مطرح کرده اند. ولی به دلیل عدم برابری "وزن "، "ترکیب " و "اهمیت" این بخش در جوامع مختلف، این نظریات، به طور گسترده و در همه جوامع، کاربرد نداشته است. در این مقاله، با استفاده ازجدولهای داده -ستانده سالهای 1353، 1363 و 1367 اقتصاد ایران به قیمت ثابت 1353 به گونه افراز شده، به بررسی نقش بخش خدمات و چگونگی عملکرد این بخش طی دو دوره 1363-1353 و 1367-1353 می پردازیم. برای تحقق این امر، ضریبهای فزاینده بخشهای تولیدکننده کالا و خدمات و نرخ انتشار بخشهای مختلف اقتصادی را بررسی کرده ایم. نتایج این پژوهش در ظاهر بیانگر افزایش سهم بخش خدمات در اقتصاد ایران است، ولی به دلیل ماهیت خدمات در اقتصاد ایران، پدیده صنعتی شدن خدمات در ایران در قیاس با کشورهای پیشرفته، اتفاق نیفتاده است.
  • مارکو کانجیانو ترجمه: علی حبیبی صفحات 105-147
    در این مقاله، به بحث درباره اصلاحات انجام شده در بخش عمومی زلاند نو از اواسطدهه 1980 می پردازیم. این اصلاحات، شامل شرکتی کردن و نیز خصوصی سازی بخش عمده ای از شرکتهای تحت مالکیت دولت، تغییر نظام حسابداری از حسابداری نقدی به حسابداری تعهدی و تهیه ترازنامه برای دولت مرکزی و واحدهای مختلف آن، ترتیبات مبتنی بر عملکرد برای تحویل محصولات دولت مرکزی; و تغییرات نهادی در سازوکارهای کنترل مخارج می باشد. در این مقاله، همچنین تاثیر اصلاحات بر الگوهای درآمد و هزینه دولت را به طور خلاصه بر شمرده ایم و درسهایی را که می توان از تجربه زلاند نو آموخت، مورد بحث قرارمی دهیم.