فهرست مطالب

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه
پیاپی 44 (آبان و آذر 1378)

  • تاریخ انتشار: 1378/09/23
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علیرضا امینی صفحات 3-28
    برآورد الگوهای تقاضای نیروی کار در اقتصاد ایران، به منظور شناسایی عوامل مؤثر برتقاضای نیروی کار و پیش بینی تقاضای نیروی کار در آینده، اهمیت فراوانی دارد. هر سال، شماری نیروی کار جدید وارد بازار کار می شود که باید برای آنها مشاغل جدید ایجاد شود.بنابراین، به منظور برنامه ریزی بازار کار و جلوگیری از افزایش نرخ بیکاری از سطح معینی (یا ازحد مطلوب آن)، باید عوامل مؤثر بر تقاصای نیروی کار را شناسایی کنیم تا بتوانیم آنها را به میزان لازم و در جهت مناسب تغییر دهیم. در این مقاله، ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضای نیروی کار، به پیش بینی آن تا سال 1378 می پردازیم. در این مطالعه، تقاضای نیروی کار به تفکیک زن و مرد و دارای آموزش عالی و فاقد آموزش عالی را بررسی کرده ایم. نرخ بیکاری زنان، مردان، فارغ التحصیلان دانشگاه ها و افراد فاقد آموزش عالی تا سال 1378 را نیز پیش بینی می نماییم. به منظور تهیه و تدوین برنامه سوم توسعه، به پیش بینی اشتغال در سال 1378 نیازاست تا بتوان سیاستهای مناسب برای مهار نرخ بیکاری اتخاذ نمود.
  • محمود متوسلی، محمد مزرعتی صفحات 29-76
    در این مقاله، تقاضای حامل های اصلی انرژی شامل فرآورده های نفتی، گازطبیعی وبرق را با شیوه های VAR و BVARمدل سازی نموده ایم. تخمین مدل BVAR را با استفاده از ایده))اطلاعات پیشین قرینه و عمومی مینوستا((و با روش تایل -گلد برگر انجام داده ایم. پیش بینی های یک دوره به جلو را از طریق تخمین های پیاپی برای مدل VARو BVAR از 1370تا 1376 انجام داده ایم. با استفاده از معیارهای سنجش خطا، شامل U-Theilو RMAPE و برد وباخت های دو مدل با معیار قدر مطلق خطا، نشان داده ایم که مدل BVAR دارای خطای کمتر وعملکرد بهتر در پیش بینی است. هم چنین به دلیل اطلاع از تغییرات اساسی در بخش تقاضای انرژی طی سال های جاری و آتی، مدل غیر ساختاری BVAR، ساختاری گردیده و با لحاظقیمت واقعی انرژی و معیار مربوط به شدت انرژی تحت عنوان مدل SBVAR برای ایران پیشنهاد شده که در نوع خود یک شیوه جدید مدل سازی به شمار می آید.
    نتایج پیش بینی یک دوره به جلو توسط این مدل نشان می دهد که خطای پیش بینی نسبت به مدل VARو BVARکمتر بوده، و به علاوه، مدل SBVAR از امتیاز مربوط به تحلیل سیاستی نیزبرخوردار است. پیش بینی تقاضای حامل های انرژی با استفاده از مدل SBVAR تا سال 1390 نشان می دهدکه به دلیل لحاظ جای گزینی گاز طبیعی در مدل، تقاضای فرآورده های نفتی رشد کمتری را داراخواهد بود. بدین روی، این عقیده که پایران تا پایان دهه 1380 به یک وارد کننده خالص نفت تبدیل می شودپ، رد می گردد. به علاوه، به عنوان یک مزیت دیگر مدل SBVAR، تحلیل سیاستی صورت پذیرفته و این نتیجه حاصل گردیده که سیاست های غیرقیمتی دارای تاثیر بیشتری برصرفه جویی و کاهش شدت انرژی است.
  • علی اصغر بانویی صفحات 77-102
    در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی توزیع درآمد و ارتباط آن با ساختار تولید درالگوهای مختلف، نظیر کینز، کالدور، پاسینتی و لئونتیف، می بینیم که مقوله توزیع درآمد وتحلیل های مرتبط به آن، خارج از نظام تولیدی این الگوها قرار دارند، و بدین روی، نمی توانند درتحلیل های کمی هم زمان توزیع درآمد و ساختار تولید مورد استفاده قرار گیرند. برای این منظور،از الگوی بسط یافته جدول داده - ستانده سود جسته ایم. الگوی پیشنهادی، فقط توزیع درآمداولیه در بخش های مختلف اقتصادی را نشان می دهد. بررسی کمی هم زمان توزیع درآمد اولیه، توزیع درآمد ثانویه و مصرف درآمد در بخش های مختلف (تولیدی و نهادی) نیاز به یک نظام آماری منسجم و یکپارچه، مانند ماتریس حسابداری اجتماعی دارد که از حوصله این مقاله خارج است. نتایج کلی مقاله نشان می دهد که درآمدهای اولیه ایجاد شده در بخش های مختلف اقتصادی در الگوی بسط یافته جدول داده - ستانده، به مراتب بیشتر از درآمدهای اولیه ایجادشده در بخش های مختلف اقتصادی در الگوی جدول داده - ستانده متعارف می باشد، وبنابراین، تصویری را که الگوی پیشنهادی، از توزیع درآمد اولیه بخشی نشان می دهد، به واقعیت نزدیک تر است.
  • علی حسین صمدی صفحات 103-132
    هدف اصلی در این مقاله، ارزیابی الگوی مک کینون شاو و الگوی مکمل بودن (پول وسرمایه فیزیکی) مک کینون در اقتصاد ایران می باشد. بحث اصلی این الگو، این است که سرکوب مالی، نرخ رشد واقعی و اندازه اقعی نظام مالی را کاهش می دهد، و بنابراین، فرایندتوسعه اقتصادی را متوقف ساخته یا به شدت کند و آهسته می کند. در این مقاله، معادله هایی برای پس انداز، سرمایه گذاری و تقاضا برای پول در نظر گرفته ایم و براساس اطلاعات اقتصادایران از سال های 1374-1341 و فن حداقل مربعات معمولی، این نظریه ها را به بوته آزمایش گذاشته ایم. نتایج حاصل از برآورد معادله های مورد نظر، از الگوی مک کینون - شاو و فرضیه مکمل بودن مک کینون حمایت می کنند. براساس یافته های این پژوهش، می توان گفت که اگر مسئولان پولی کشور، جسارت نسخ سرکوب مالی از طریق رها کردن سقف نرخ بهره واقعی را به خودبدهند، سطح سرمایه گذاری و پس انداز حقیقی افزایش خواهد یافت، و این امر، منجر به افزایش مجدد درآمد، و در نهایت، رشد اقتصادی خواهد شد.
  • زهرا آخانی صفحات 133-148
    بنزین از جمله فرآورده های نفتی سبک است که در جهان از اهمیت خاصی برخورداراست. 98 درصد این فرآورده در بخش حمل و نقل و عمدت! در خودروهای سواری مصرف می شود. امروزه بیش تر کشورهای جهان در صدد تولید خودروهای با مصرف کم می باشند،ولی در ایران، رشد مصرف بنزین به شدت بالاست. اگرچه در ایران، به ازای هر 100 نفر ایرانی، تعداد خودروها، نسبت به کشورهای دیگر، پایین تر است، ولی مصرف سرانه هر خودرو درایران بالاتر از کشورهای دیگر است. مصرف بالای خودروها در ایران، به دلیل فرسودگی خودروها، بالا بودن متوسط عمر خودروها (11 سال است)، نقص فنی و قیمت پایین بنزین است. در سال 1376، با احتساب قیمت تمام شده 638 ریال، معادل 3617 میلیارد ریال درصدبودجه کشور صرف یارانه یک فرآورده نفتی شده است. بدین روی، در این مقاله، برای کاهش زیان های حاصل از مصرف بالای بنیزین، پیشنهادهایی داده ایم.
  • راتی رام ترجمه: محمد زاهدی; حسین کریمی صفحات 149-179
    تخمین نرخهای بازدهی تحصیلات، بخش مهمی از متون مربوط به سرمایه انسانی وتوسعه را به خود اختصاص داده است و پژوهشگران بسیاری، برآوردهای نرخ بازده را برای طیف وسیعی از کشورها، بخشهای اقتصادی، بخشهای مختلف بازار نیروی کار و سطوح و انواع تحصیلات به دست داده اند. برای مثال، جورج ساخاروپولوس، تخمینهای جامعی از نرخ بازده را تدارک دیده و ارتباط بین برآوردهای نرخ بازده تحصیلات و سطح توسعه اقتصادی را موردبحث قرار داده است. اگرچه برای تهیه برآوردهای نرخ بازده انواع گوناگونی از داده ها و روش ها مورد استفاده قرارگرفته است. لیکن هیچ تلاشی برای حصول یک دیدگاه جهانی در مورد نرخ بازدهی تحصیلات با استفاده از داده های چندین کشور، صورت نگرفته است. البته داده های درون کشوری از مزایای آشکاری نسبت به داده های بین کشوری برخوردارند، لیکن داده های نوع دوم نیز از برخی جهات واجد مزیت هستند. برای مثال، اگر کل نیروی کار را در نظر گیریم، تفاوتهای بین کشورها از نظرمتغیرهای سن، تجربه و توانایی، موضوع قابل توجهی نیست و می توان از مشخصه های نسبت!ساده ای بهره جست. علاوه براین، داده های مربوط به چندین کشور، این امکان را فراهم می سازدکه مقایسه مستقیمی درباره نرخ بازده تحصیلات در گروه های مختلف از کشورهایی که ازسطوح مختلف توسعه برخوردارند، صورت پذیرد.
    هدف اصلی این مطالعه، استفاده از روش تابع درآمدها به منظور برآورد نرخ بازده تحصیلات به کمک داده های آموزش نیروی کار و درآمد واقعی چندین کشور است. مطالعات مذکور باتوجه به مجموعه داده های گردآوری شده در مورد تحصیلات نیروی کار برای شمار بسیاری ازکشورها از سوی ساخاروپولوس و آنا ماریا آریاگادا، و همچنین مطالعات اخیر رابرت سامرز وآلن هستون، در مورد داده های محصول ناخالص داخلی واقعی، که امکان مقایسه کشورها رافراهم نمود، میسر گردید.
    این مقاله ضمن نیل به یک تخمین سراسری (جهانی) از نرخ بازده تحصیلات، الف)تخمینهایی از چند نمونه کشورهای توسعه یافته را با کشورهای کمتر توسعه یافته مقایسه می کند، ب) برآوردهای مربوط به کشورهای کمتر توسعه یافته کم درآمد و کشورهای کمترتوسع