فهرست مطالب

برنامه ریزی و بودجه - پیاپی 73 (اردیبهشت و خرداد 1381)

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه
پیاپی 73 (اردیبهشت و خرداد 1381)

  • 128 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1381/03/15
  • تعداد عناوین: 3
|
  • الیور ای، ویلیامسون ترجمه: محمود متوسلی صفحات 3-41

    مبحث اقتصاد نهادگرایی جدید را با یک اعتراف (اقرار)، یک ادعا و یک توصیه آغاز می کنیم. اعتراف به این که ما هنوز درباره نهادها بسیار کم می دانیم. ادعا این که ربع آخر قرن گذشته شاهد پیشرفت های متعدد در مطالعه نهادها بوده است. (و درنهایت) اگر به دنبال نظریه واحدی هستیم، توصیه من این است که پلورالیزم را بپذیریم. پیچیدگی خیلی زیاد نهادها علت عمده جهل و فقدان دانش کافی ماست. از عوامل دخیل دیگر کنار گذاشتن نهادها توسط نیوکلاسیک بود واین که تیوری های سازمان فاقد وجه علمی بودند. پیشرفت های انجام شده در خصوص نهادها قسمت عمده مباحث این مقاله را شامل می شود. نسخه ها و دستورالعمل های بسیاری با زاویه دیدهای متفاوف برای مطالعه و بررسی نهادهای پیچیده وجود دارد و "پلورالیسم" وعده ای مستحکم برای غلبه براین جهل است. من با این نظر جون الستر (1994،ص. 75) موافقم که می گوید “ما در این مرحله توسعه روی مکانیزم های جزیی به جای تیوری های عمومی کار می کنیم.” با وجود این در تفکیک و طبقه بندی خطاها و اشتباهات که لرد اکتون به آن اشاره می کند ما نیازمند تمیز دادن گوسفندها از بزها هستیم. این کار ما طرح این پرسش که آیا نظریه پیش از این که در مصاف داده ها قرار گیرد قابلیت ابطال دارد، قابل انجام است. ماتیوس (1986،ص.903) در سخنرانیش برای انجمن سلطنتی اقتصاد، اعلام کرد که “اقتصاد نهادها یکی از زنده ترین مباحث رشته ما گردیده است.” این چنین اظهار رسمی موجب شگفتی بیشتر اهل حرفه گردید. آیا اقتصاد نهادگرایی در دوران طولانی قبل از آن به تاریخ تفکر اقتصادی سپرده شده بود؟ جایگاه زمانی اشاره ماتیوس به حساسیت موضوع چه بوده است؟ پاسخ ماتیوس (1986،ص.903) این بود که اقتصاد نهادگرایی جدید، NIE، به دو قضیه بر می گردد. اول این که “نهادها بسیار مهم هستند” و دوم، “عوامل تعیین کننده و سازه های نهادها به وسیله ابزار نظریه اقتصادی قابل تحلیل اند”. مورد دوم اقتصاد نهادگرایی جدید را از سایر دیدگاه های نهادی متمایز می سازد و البته تمامی اقتصاددانان نهادگرایی جدید و قدیم در این ایده که “نهادها با اهمیتند” توافق دارند. درحقیقت، گرچه هر دو سبک قدیم و جدید اقتصاد نهادگرایی نظریه های خوب بسیاری را به طور مشترک به این عرصه از علم افزوده اند، اما یک برنامه تحقیقاتی پیشرو نیازمند نظریات بیشتری است. کنث ارو (1987، ص. 734) به شکل

  • فابین پیتر ترجمه: بایزدید مردوخی صفحات 43-77

    این مقاله به بررسی بحث نسبتا جدیدی که درباره خطابه و واقع گرایی در روش شناسی علم اقتصاد بین طرفداران اصلی آن یعنی دردریو مک کلاسکی در طرف خطابه، تونی لاسن به عنوان جانبدار واقع گرایی انتقادی و اوسکالی ماکی به عنوان طرفدار ترکیبی از خطابه و واقع گرایی درگرفته است، می پردازد. حاصل این بررسی، اهمیت پیدا کردن زمینه ای است که در این بحث نادیده مانده و آن بازنگری نقادانه طرح و اندیشه شناخت شناسی است. در بحث های مربوط به روش شناسی علم اقتصاد، اینک ما با تغییری در علایق مواجه هستیم. جای مباحثاتی را که بر سر مزایا و معایب گزینه هایی از فلسفه علمی پوپر که از دهه 1970 تا اواخر دهه 1980 بر روش شناسی اقتصادی سایه انداخته بود، این سوال حداقل به طور ضمنی اشغال کرده است: “خطابه یا واقعیت گرایی؟” فلسفه علمی پوپر با تاکیدی که بر قیاس گری و ابطال پذیر انگاری دارد، به درستی در سنت اثبات گرایی جای می گیرد. ویژگی اثبات گرایی در دل مشغولی آن نسبت به معیارهای شناخت شناسی به عنوان نمونه، ابطال پذیرانگاری پوپر است که معیار تشخیص اعتبار استدلال های علمی و از این طریق اعتبار دانایی به شمار می رود. خطابه و واقعیت گرایی به عنوان بدیل های اثبات گرایی به حساب آمده اند. این مقاله به ارایه یک بررسی تطبیقی از آثار و نوشته هایی می پردازد که اخیرا درباره خطابه و واقعیت گرایی به رشته تحریر درآمده اند. تمرکز اصلی مقاله بر شارحان اصلی خطابه یعنی در دریو مک کلاسکی در جناح خطابه و تونی لاسن و اوسکالی ماکی است که به شیوه های گوناگون به جانبداری از واقع گرایی علمی در اقتصاد داد سخن می دهند. خطابه در اواسط دهه 1980 هنگامی که مک کلاسکی مقاله “خطابه در علم اقتصاد” را نوشت و متعاقب آن کتابی با همین عنوان (McCloskey, 1983, 1985) منتشر کرد، به عنوان موضوعی در علم اقتصاد مطرح شد. همین طور در همان زمان، “مذاکره با اقتصاددان ها” اثر آرجو کلامر منتشر شد (Klamer,1984A). رویکرد خطابه، نقش اقناع جدلی را در گفتمان علمی برجسته می کند و میراث آن چیزی را که مک کلاسکی گاه “نوگرایی” و یا “اثبات گرایی” در علم اقتصاد می نامد، مورد انتقاد قرار می دهد. این رویکرد، بین روش شناسی رسمی مبتنی بر معیارهای شناخت شناسی که معیارهای شناخت علمی را تشکیل می دهند، و روش شناسی غیررسمی، یعنی روش اقتصاددان ها در عمل، تفاوت م

  • میلتون فریدمن ترجمه: یدالله کارگر، پروانه کمالی صفحات 79-126

    میلتون فریدمن یکی از مشهورترین اقتصاددانان معاصر است که از سوی محافل علمی و پژوهشی به دیدگاه های وی توجه جدی صورت می گیرد. وی در سال 1912 در آمریکا به دنیا آمد، مدرک دکترای اقتصاد را در دانشگاه کلمبیا در سال 1946 دریافت کرد. سال ها در دانشگاه های شیکاگو و مینه سوتا به تدریس مشغول بوده است. در سال 1976 موفق به دریافت جایزه نوبل گردید. از سال 1977 به بعد از محققان برجسته در موسسه “هوور” از مجموعه دانشگاهی استاندفورد بوده است. نظریات پولی وی به ویژه در قالب تفکر اقتصاد آزاد بسیار مشهور است.
    مقاله ای که ذیلا از فریدمن ترجمه می شود (روش شناسی اقتصاد اثباتی) یکی از مشهورترین و درعین حال جنجالی ترین مقالات در این زمینه است. نقدها و تحلیل های فراوانی نیز از آن صورت گرفته است. اقتصاددانان مشهوری چون “پل ساموئلسون”، (پرفسور) “نیگل”، “پرفسور بولند”، “مارک بلاگ”، پرفسور “هازمن”، “بروس کالدول” و امثال آن به نقد و بررسی این مقاله پرداخته اند. نگارنده در جایی دیگر به نقطه نظرهای موافق و مخالف فریدمن و ارزیابی آنها پرداخته است.