فهرست مطالب

برنامه ریزی و بودجه - پیاپی 96 (فروردین و اردیبهشت 1385)

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه
پیاپی 96 (فروردین و اردیبهشت 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/01/25
  • تعداد عناوین: 3
|
  • یوگش مالهوترا ترجمه: دکتر محمدحسن زاده صفحه 3

    در کشورهای پیشرو اقتصاد جهانی، تعادل بین دانش و سایر منابع به گونه ای به نفع دانش تغییر یافته است که دانش مهم ترین عامل تعیین کننده استاندارد زندگی – حتی بیشتر از زمین و تجهیزات و نیروی کار – درآمده است.
    سند جامع بانک جهانی در مورد ارزیابی دانش ملی تصریح می نماید که: «ارزیابی دانش ابزاری است که به کشورها کمک می کند تا توانایی های خود برای مشارکت در انقلاب دانشی را تحلیل نماید. این ابزار بر جنبه هایی از اقتصاد و جامعه تمرکز می نماید که به صورت مستقیم از دانش و یادگیری بهره می برند». انگیزه اصلی تحقیق حاضر این است که دارایی های دانش ملی را مفهوم سازی می کند و سنجش و ارزیابی آن را میسر سازد تا بدین وسیله به سیاستگذاری ملی و سازمانی کمک نماید. به طور کلی چنین برمی آید که کشورهایی که به لحاظ دارایی های دانشی و سرمایه معنوی غنی هستند از نظر دستیابی به سطوح بالای رشد و توسعه بهتر عمل می کنند. شیوه های سیاستگذاری و پژوهش های تجربی کنونی دارایی های دانش ملی هنوز در مرحله طفولیت خود قرار دارد و اخیرا فراتر از فرضیه ها و ساختارهای اقتصاد کشاورزی و صنعتی شروع به تکامل نموده است. پیش بینی می شود که فرآیند شکل دهی چارچوب ها و مدل های سنجش معتبر همچنین زمینه های شکل گیری درک نظری و مفهومی و همه جانبه را درباره اقتصاد دانش به وجود خواهد آورد. تحقیق حاضر ابتدا پژوهش های تجربی در چارچوب های سیاستگذاری ملی و مدل های سنجش مورد استفاده سازمان های توسعه ای را مرور می کند. سپس براساس آنها مدل ها، چارچوب ها و روش شناسی های خاص سنجش تدوین می گردد تا ظرفیت سازی برای بخش دولتی در مورد سنجش و مدیریت دارایی های دانشی را تسهیل نماید. افق پیش روی تحقیق و توسعه برای ارتقای مدل های سنجش موجود دارایی های دانشی نیز ارائه شده است. علاوه بر آن، پیشنهادهایی برای تحقیق و توسعه نظریه های آتی ارائه شده است که به ارائه مدل های سنجش و مدیریت دانش بهتر می انجامد.

  • هری اویناس، کونن ترجمه: دکتر محمود متوسلی، نیکو ایوبی صفحه 89
    این مقاله بر آن است مدلی مفهومی برای خلق دانش سازمانی و مدیریت که با عنوان مدل C7 شناخته می شود، معرفی کند. این مدل مبتنی بر تمایز میان دانش فردی و سازمانی و دانش صریح و ضمنی است. مدل C7 بیان می دارد که هفت مفهوم کلیدی که حروف اول آنها با C شروع می شود (ایجاد رابطه، تقارن زمانی، درک و فراگیری، ارتباطات، مفهوم سازی، مشارکت، و هوش جمعی) در فرآیند خلق دانش، نقش اصلی ایفا می نمایند. این مقاله، همچنین محیط شبکه ای ناظر بر زمینه های تکنولوژی (فناوری)، زبان و سازمان را تحلیل می نماید. از سویی مطرح می کندکه تحقیقات قبلی بر زمینه های سازمانی و فناوری تمرکز داشته اند، و از سوی دیگر یافته های مقاله نشان می دهند که برخی از ویژگی های کلیدی ذاتی وب یا شبکه تا حد لازم مورد بهره برداری قرار نگرفته است. این مقاله تاکید می کند که پشتیبانی بیشتر از زمینه های زبانی در غالب موارد نادیده گرفته می شوند؛ مثل اغلب زیرفرآیندهای حساس به عملکرد انسانی خلق دانش سازمانی (ادراک و ارتباطات)؛ که می تواند از طریق بهره برداری عمیق تر از کارکرد فرامتنی و ابرموضوعی وب حاصل شود. به علاوه، این رهیافت می تواند به بهبود فعالیت های کاری اصلی و ارتقای قابلیت های سازمان ها کمک نماید و در کنار آن، در دستیابی به مزیت رقابتی نسبت به متحدان کاری شان به آنها یاری رساند.
  • الیوت ریچ، پیتر دوشسی ترجمه: پریدخت وحیدی صفحه 105

    برخی شرکت های مشاوره ای فرآیندها و فناوری هایی را به اجرا در می آورند که تجربه فردی را به دانایی سازمانی تبدیل و سپس دانایی سازمانی را حفظ و برای کارکنان خود دسترس پذیر می کند. طرفداران دانایی سازمانی بر این باورند که این تجربه ها، یادگیری جمعی را تسریع می کند، رقابت پذیری را بهبود می بخشد و پاسخگویی به تغییرات بازار را تسهیل می کند.
    در این مقاله برای درک تجربه های مدیریت دانایی یک شرکت مشاوره ای معتبر از روش سامانه ای (سیستمی) استفاده می کنیم و عوامل تاثیرگذار بر شرکت و توانایی آن برای پایدار کردن دانایی شامل خروج نیروی کار، تغییرات بازار و نوآوری فناوری را ارائه می دهیم. مدیران دانایی باید پویایی های ایجاد شده از سوی این عوامل موثر را که آینده شرکت را تامین می کند، درک کنند.