فهرست مطالب

مطالعات خاورمیانه - سال هشتم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1380)

نشریه مطالعات خاورمیانه
سال هشتم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1380)

  • بهای روی جلد: 9,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1380/12/20
  • تعداد عناوین: 25
|
  • سخن فصل
  • حمید احمدی صفحه 1
  • میزگرد
  • دوره انتقالی اسپانیا: درسهایی برای خاورمیانه / چارلز پاول/ کارول آلونسوزالدیوار/ نارسیس سرا/ محمود سریع القلم/محمدجواد ظریف/الهه کولایی/ محمدجواد لاریاجانی
    صفحه 7
  • مقالات
  • جهانگیر معینی علمداری صفحه 63
    حادثه یازدهم سپتامبر و حضور نیروهای نظامی بیگانه در منطقه خاورمیانه بار دیگر، پرسشهای مهمی را پیش روی پژوهشگران مسایل این منطقه قرار داده است، از جمله آنکه چرا دولتهای فرامنطقه ای می توانند به سادگی در امور خاورمیانه اثر بگذارند و دولتهای منطقه توانایی واکنش فعالانه را ندارند؟ چرا مسایل و مشکلات خاورمیانه همیشه ابعاد نظامی و امنیتی پیدا می کند؟ اساسا چرا نوعی همگرایی بین دولتهای خاورمیانه برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و بحرانها شکل نمی گیرد؟ مقاله حاضر در صدد است به پرسشهایی از این دست پاسخ گوید و بر این باور است که واگرایی موجود در منطقه ناشی از فقدان ترتیبات امنیتی مشخص، عدم وجود یک سازمان امنیت منطقه ای، رقابت شدید بین کشورهای منطقه و نیز نفوذ دولتهای خارجی است. آشکار است که در صورت استمرار این عوامل، بی ثباتی دوام خواهد داشت. کاهش مشکلات موجود، به نظر نویسنده، به چند عامل بستگی دارد: انجام اصلاحات سیاسی و نوسازی اقتصادی، شکل گیری نظام دفاعی غیرتهاجمی، تحول گفتمانی و تغییر چشم اندازهای سیاسی، و ایجاد ساختارهای امنیتی جدید، در صورت تحقق این عوامل، توافق برای ایجاد ترتیبات جدید منطقه ای و فراملی دور از دسترس نخواهد بود.
  • سیداسدالله اطهری صفحه 79
    مسکو بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موقعیت ژئوپلیتیکی خود را از دست داد و مجبور شد تا سیاست خارجی اش را بازسازی کند. به دنبال آشکارشدن نگرانی فزاینده درباره جمهوری تازه استقلال یافته آسیای مرکزی و قفقاز که بسیاری از روسها از آن به عنوان حیاط خلوت فدراسیون روسیه نام می بردند، سیاست خارجی روسیه بر کشورهای ایران و ترکیه متمرکز کند. روسیه با ایران که نه تنها خریدار اصلی راکتورهای هسته ای و تجهیزات نظامی روسی بود، بلکه همچنین سیاست مشترکی با این کشور در قبال افغانستان، تاجیکستان و آذربایجان داشت، اتحاد تاکتیکی را توسعه داد. روسیه رابطه پیچیده ای نیز با ترکیه برقرار کرد. هر چند زمانی که پوتین به عنوان رئیس جمهور روسیه انتخاب شد، رابطه این دو کشور بیشتر به سوی همکاری بویژه در زمینه انرژی حرکت کرده است. با این حال، مشکل اساسی آن است که منابع اندکی برای موفقیت سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه وجود دارد و نقش ابزارهای اقتصادی و نظامی در سیاست خارجی این کشور اساسا ضعیف است. در بخش نخست مقاله حاضر، عوامل موثر در روابط ایران و روسیه طی سالهای اخیر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
  • ناصر فرشادگهر صفحه 103
    وجود مشکلات گوناگون سبب شده است که کارآیی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به طور جدی مورد سوال قرار گیرد. در سالهای اخیر، صدور نفت تنها وجه اشتراک اعضای سازمان بوده است، در حالی که – به طور بالقوه – زمینه های بسیاری برای تداوم و افزایش همکاری میان اعضا وجود دارد؛ به عنوان مثال، می توان از افزایش اهمیت گاز طبیعی به عنوان جانشینی برای سوختهای فسیلی یاد کرد. ویژگی ها و مزایای این حامل انرژی سبب شده است که گاز به عنوان سوخت قرن جدید مورد توجه واقع شود. این مسئله فرصت مناسبی را برای تنوع بخشیدن به صادرات و اشتراک نظر میان اعضا فراهم کرده است. هر چند مستلزم تغییراتی در رفتار اعضای سازمان و نیز دگرگونی هایی در ساختار اوپک است. در صورت وقوع چنین تحولی، بنیانهای اوپک تثبیت و مستحکم شده، دیگر تولید کنندگان گاز هم برای پیوستن به این سازمان تشویق می شوند.
  • محمد صالح ترجمه: سیدمحمود بجنوردی صفحه 115
    جنبشهای اسلامگرا در دو دهه گذشته تبدیل به یکی از مهمترین بازیگران سیاسی در منطقه خاورمیانه شده اند. هر چند پیشینه فعالیتهای آنان محدود به سالهای اخیر نیست. تحولات مهم منطقه و جهان در این سالها سبب شده است که سنگینی حضور آنان بیش از پیش احساس شود و هر دولتی به تناسب منافع و ارزشهای خود در قبال آنان به گونه ای خاص موضع گیری کند. کشور مصر، بویژه در دوره سادات، از مهمترین مناطق شکل گیری و رشد گروه های اسلامگرا بوده است. انور سادات به نوعی تساهل در برخورد با این گروه ها قایل بود و باور داشت که توان کنترل و مهار آنها را دارد، ولی بحرانهای سال 1981 خطای دیدگاه او را نشان داد. بروز دگرگونی هایی در وضعیت منطقه، و از همه مهمتر اشغال افغانستان توسط نیروهای نظامی شوروی سابق، و همچنین تحولات درونی کشورهای عربی سبب شد تا اشکال گوناگونی از اسلامگرایی آشکار شود و گاه رقابتهایی میان گروه های اسلامگرا پدید آید. وضعیت افغانستان بهترین زمینه را برای اعلان حضور و قدرت نمایی این گروه ها فراهم کرد و به تدریج پدیده افغان عرب، ظهور کرد. و البته نباید حمایتهای آشکار و نهان دولتهای وقت کشورهای عربی را از یاد برد. مقاله خواندنی « ناگفته های جنبشهای رادیکال اسلامی: از الجهاد تا القاعده» به بررسی پیشینه گروه های اسلامگرا بویژه در مصر پرداخته است و نحوه حضور آنان را در صحنه سیاسی و نظامی افغانستان نشان می دهد. در این بررسی تاریخی، همچنین ظهور طالبان درافغانستان، چگونگی حمایت آمریکا و پاکستان از این گروه و نیز رابطه طالبان با گروه های رادیکال اسلامگرا مورد توجه قرار گرفته است. اصل مقاله طی پنج قسمت در روزنامه الحیاه (17 اکتبر تا 21 اکتبر) چاپ شده است.
  • محمدحسن آصف صفحه 141
    پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش کشورهای جدید در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، ترکیه اقدامات متنوعی را برای بهره برداری از منابع این منطقه انجام داد. مهمترین اقدام در این زمینه، تلاش نخبگان سیاسی ترکیه برای معرفی این کشور به عنوان « الگوی توسعه و پیشرفت » بود. اهداف و نیز میزان موفقیت ترکیه تا کنون مورد ارزیابی های متفاوتی قرار گرفته است. از دید نوشته حاضر، اهداف اعلامی سیاسی خارجی ترکیه را می توان در دو محور اهداف سیاسی و اهداف اقتصادی و بررسی کرد. از لحاظ سیاسی، تاکید بر مدل حکومتی این کشور و تبلیغ برای ایجاد جامعه کشورهای ترک زبان بسیار چشمگیر است، موفقیت خاصی به دست آورد و نقش یک الگو را در این زمینه به خوبی ایفا کند، اما درعمل به اتخاذ سیاستهای عملگرایانه و واقع بینانه روی آورده است. از سوی دیگر، مقامات ارشد ترکیه کوشیده اند از تجربه خود در زمینه ساز و کار بازار آزاد و اصلاحات اقتصادی برای حضور جدی در آسیای مرکزی و قفقاز استفاده کنند، ولی مشکلات اقتصادی، این کشور را از ایفای نقش جدی در این حوزه هم ناتوان کرده است. ضمن آنکه نباید از یاد برد کشورهای مهم دیگری چون روسیه، ایران و چین اقدامات ترکیه را با دقت دنبال می کنند. در نتیجه مشکلات ترکیه برای تعقیب اهداف سیاسی و اقتصادی خود، دوچندان می شود.
  • عبدالرضا همدانی صفحه 161
    کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دهه اخیر اقداماتی را در جهت نوسازی سیاسی آغاز کرده اند. این اقدامات با توجه به ساختارهای ویژه سیاسی و اقتصادی این کشورها اهمیت خاصی می یابد و تجربه منحصر به فردی محسوب می شود. در مقاله حاضر، تجربه کویت در این باره مورد بررسی قرار گرفته است و به نظر نویسنده، خاندان آل صباح با انجام اصلاحات سیاسی دو هدف را دنبال می کنند: تداوم منافع اقتصادی و دوام حکومت خود، در سه دوره، تهدید خارجی مهمترین عاملی بود که سبب شد حاکمان این کشور ناگزیر از جلب مشارکت سیاسی شهروندان و اعطای امتیاز باشند. اوایل دهه 60 میلادی (تهدیدات عراق). البته همزمان اهدامات گوناگونی برای کنترل این مشارکت انجام شده است. از جمله این اقدامات می توان به گستردگی حوزه اختیارات خاندان حاکم، توانایی دخالت قوه مجریه در امور قضایی کشور، تقسیم شهروندان به سه درجه (درجه یک؛ درجه دو، و فاقد تابعیت)، ایجاد اختلاف میان مخالفان دولت اشاره کرد.
  • اسناد
  • دیدگاه و گزارش
  • ترجمه: عبدالرضا همدانی صفحه 219
  • ترجمه: علی رستمی صفحه 263
  • ترجمه: مهین حاجی زاده صفحه 267
  • معرفی و نقد کتاب
  • حمید احمدی صفحه 311
  • صفحه 345