محمد مهدی کریمی نیا
صفحه 108
یکی از مباحث مهم در حوزه حقوق بین الملل و حوزه ادیان، نقش دین، و بخصوص نقش ادیان مهم جهان در تعامل و رفتار با پیروان مذاهب دیگر می باشد. روابط انسان ها با یکدیگر زمانی می تواند از آسیب پذیری مصون بماند که بر اساس ملاک های منطقی، معقول و عادلانه تنظیم شده باشد و مکتبی که عادلانه ترین ملاک ها را برای تنظیم روابط انسان ها ارائه دهد، موفق ترین و سازنده ترین مکتب به شمار می رود.
در این نوشتار، نقش مسیحیت و پیروان این دین در رفتار با پیروان مذاهب دیگر مورد تحلیل قرار می گیرد. مهم ترین منبع، قرآن کریم، انجیل، کتب تفسیری و تاریخی می باشد. بر اساس شواهد و ادله کافی، این عده همواره در طول تاریخ برتری جویی و نژادپرستی را نسبت به پیروان مذاهب دیگر مثل مسلمانان و یهودیان اعمال می نمودند و حتی نسبت به همنوعان مسیحی خود به تکفیر، شکنجه، قتل و آدم سوزی متوسل می شدند که محکمه های تفتیش عقاید، شاهدی بر این مدعاست.
انصاف این است که ادیان آسمانی و از جمله دین مسیحیت، ظلم و ستم را قبول ندارند. با این وجود، به اسم مسیحیت، و در راه مسیحیت، خون های زیادی در تاریخ ریخته شده است. بلکه قاره اروپا که مقر مسیحیت محسوب می شود در طی هزار ساله اخیر مرکزی برای جنگ و خون ریزی بوده است. آیا می توان گفت: که صلح و همزیستی در دین مسیحیت، یک حقیقت واقعی است یا مسیحیت بر اساس محبت و صلح استوار است؟