فهرست مطالب

معرفت - سال شانزدهم شماره 4 (پیاپی 115، تیر 1386)

ماهنامه معرفت
سال شانزدهم شماره 4 (پیاپی 115، تیر 1386)

  • علوم سیاسی
  • 166 صفحه، بهای روی جلد: 4,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/04/05
  • تعداد عناوین: 13
|
  • سخن آغازین
    صفحه 4
  • اخلاق و عرفان اسلامی
    استاد محمدتقی مصباح صفحه 5
    چکیدهراه تکامل انسان راه عبودیت و بندگی خداست و حقیقت بندگی در نفی استقلال از خود. برای نیل به این مقصود، انسان باید اراده اش در اراده خدا فانی شود و فقط چیزی را بخواهد که خدا می خواهد. این همان سیر تقواست که مراحلی دارد. تواضع در برابر خدا بدین معناست که انسان چیزهایی را که برای خود قایل است، به صاحبش برگرداند; چراکه ردای کبریایی مخصوص خداست و کسی در مقابل او چیزی ندارد. این تواضع در برابر خدا موجب قرب ربوبی می گردد.
    اما باید توجه داشت که تواضع در جایی ممدوح است که در مقابل عظمت خدا، حقارت خودمان را ابراز کنیم. اما اگر در مقابل دشمن خدا کرنش کردیم، چنین تواضعی مذموم خواهد بود.
    بندگان خاص خدای رحمان از «لغو» نیز اجتناب می کنند; کاری که برای سعادت و کمال انسان نتیجه ای ندارد. آنان در برابر افراد لغوپیشه از حق شخصی خود گذشت می کنند. اما همین افراد هنگام پایمال شدن حقوق الهی، سکوت نمی کنند و خود را در راه بندگی خدا فدا می سازند.
    کلیدواژگان: عبادالرحمان، عبودیت، تکبر، تواضع، لغوگریزی، گذشت
  • ویژه علوم سیاسی
  • دین و دولت در منظر نظریات مطرح
    سیدمحمدعلی احسانی صفحه 13
    چکیدهسکولاریسم دیدگاهی است که مخالف حضور دین در عرصه های سیاسی اجتماعی است. برداشت های متفاوتی از این دیدگاه وجود دارد که در یک تقسیم بندی کلی می توان آن را به «سکولاریسم افراطی» و «سکولاریسم معتدل» تقسیم کرد. سکولاریسم افراطی، اصالت و حقانیت دین را نفی کرده، آن را یک امر غیرالهی و حتی خرافی می داند; در حالی که بخش معتدل آن با پذیرش گوهر دین، قلمرو آن را صرفا در چارچوب امور فردی تعریف می کند.
    دین به عنوان آیین زندگی تنها طریق مطمئن برای نیل به کمال و سعادت بشر است. دین اسلام برای تامین نیازهای اساسی بشر احکام و معارفی ارائه داده است که نیازمند سلطه در مسائل سیاسی اجتماعی است. علاوه بر کتاب و سنت، تاریخ سیاسی اسلام نیز پیوند وثیق بین دین و دولت را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: دین، دولت، سکولاریسم، ولایت فقیه
  • نظریه حاکمیت در دیدگاه اسلام
    محمدرضا کریمی والا صفحه 27
    چکیده«حاکمیت»، مهم ترین وجه تمایز و قوام «دولت ها» و اندیشه ای تاثیرگذار در شناسایی و نحوه سامان یابی اقتدار حاکمان می باشد. در اندیشه سیاسی غرب، نخست این مفهوم به «اقتدار مطلق و نامحدود فرمانروا»، که توان تحدید آن تنها تحت اراده خداوند می باشد، مورد تاکید و پذیرش قرار گرفت. اما ظهور شیوه های استعماری و دخالت های قیم مآبانه دولت های مقتدر همراه با شروع نهضت های آزادی خواه و وقوع تحولات در نظام های سیاسی حاکم بر اروپا، نظریه پردازان غرب را بر آن داشت که «حاکمیت» را با شناسه «حاکمیت ملی» و نشات گرفته از حقوق ملت معرفی نمایند.
    ابهام ها و نقایص هر یک از این رویکردها در ساحت اندیشه سیاسی غرب، عمدتا ناشی از دوری فیلسوفان غربی از آموزه های وحیانی اصیل برای تبیین و تفسیر واقعی اقتدار می باشد. آنچه با الهام از آموزه های دین مبین اسلام در نمایاندن حقیقت حاکمیت می توان بیان داشت، آن است که حاکمیت دولت صرفا در استمرار ولایت تشریعی حق تعالی است; امری که در صورت اقبال و پذیرش آحاد جامعه، به واسطه ماذونان الهی، فرصت تحقق و عینیت در جامعه بشری خواهد داشت.
    کلیدواژگان: دولت، حکومت، اقتدار مطلق، حاکمیت ملی، مشروعیت، ولایت تکوینی، ولایت تشریعی
  • قاعده نفی سلطه
    علی ضیاء بخش صفحه 39
    چکیدهیکی از اصول حاکم بر سیاست خارجی اسلام، که بر تمام روابط خارجی و بین المللی اسلام در زمینه های گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکمیت دارد و کلیه روابط مسلمانان باید بر اساس آن برنامه ریزی شود، اصل مهم و اساسی «نفی سلطه» یا قاعده «نفی سبیل» است. در صورت عملی شدن این اصل و قاعده فقهی، کفار و بیگانگان کوچک ترین راه نفوذ و تسلط سیاسی، نظامی و اقتصادی بر مسلمانان نخواهند داشت.
    این اصل و قاعده محکم فقهی ضامن حفظ استقلال اسلام و مسلمانان در تمام زمینه هاست; از این رو، باید آن را دقیقا شناخت و مورد عمل قرار داد تا راه هرگونه اسارت و بردگی سیاسی و فرهنگی و نظامی و مانند آن به روی مسلمانان بسته، و آزادگی و استقلال آنان تضمین شود.
    کلیدواژگان: سلطه، نفی سبیل، استکبار
  • عدالت اجتماعی؛ دیدگاه ها و چالش ها
    جمعه خان افضلی صفحه 51
    چکیدهعدالت اجتماعی چیست و مقومات آن کدام است؟ آیا مفهوم «عدالت اجتماعی» ما بازای عینی دارد یا ندارد؟ بر فرض که عدالت اجتماعی ما بازای عینی نداشته باشد آیا عدالت اجتماعی همان اوامر الهی است یا نه یک مفهوم قراردادی محض است؟ بر فرض درستی شق اخیر، آیا «عدالت اجتماعی» به معنای نفع متقابل است یا به معنای فرجام گرایی، عرف باوری، یا حتی پذیرش یک شرایط منصفانه؟ بر فرض که پاسخ اخیر درست باشد، شرایط منصفانه در چه قالبی بهتر تجلی می یابد: در قالب انجام وظیفه، استحقاق، بی طرفی، انصاف و یا مساوات طلبی؟ بر فرض که مساوات طلبی راجح باشد، کدام نوع مساوات طلبی مطلوب است: مساوات طلبی حداکثری یا مساوات طلبی در ناحیه توزیع منابع؟
    نویسنده برای یافتن پاسخی برای این قبیل پرسش ها، ابتدا انواع عدالت را به گونه ای اجمالی بیان می کند تا از این طریق مشخص کند که منظور از بحث عدالت در اینجا عدالت اجتماعی است، نه عدالت کیفری. سپس نظریاتی گوناگون را، که از زوایای مختلف به تعریف و تبیین «عدالت اجتماعی» پرداخته اند، مطرح می سازد. نویسنده پس از نقل و ارزیابی اجمالی این نظریات، به این نتیجه می رسد که گرچه هنوز تا رسیدن به یک نظریه مطلوب در باب عدالت اجتماعی، فاصله زیادی وجود دارد، اما می توان این مهم را از طریق تحقیق در آثار بزرگان شیعه به انجام رسانید.
    کلیدواژگان: عدالت توزیعی، اجتماعی، نفع متقابل، فرجام گرایی، عرف باوری، وظیفه گرایی، مساوات طلبی، استحقاق، بی طرفی و خدا/ مصلحت محوری، انصاف
  • بنیادگرایی و کاربردهای شیطانی آن از منظر سیدحسین نصر
    حبیب الله بابایی صفحه 67
    چکیدهاین نوشته تلاش می کند که نگرش سنت گرایان به مثابه یک جریان عرفانی اجتماعی را درباره جنبش های دینی و اسلامی مورد توجه قرار داده و با بازخوانی اندیشه حسین نصر در این باره، دیدگاه وی را در مورد جریان بنیادگرایی و اصول گرایی مرور کرده، آن گاه تحلیل وی را از انقلاب اسلامی مورد مطالعه و نقد قرار دهد.
    کلیدواژگان: بنیادگرایی، سنت گرایی، انقلاب، مقاومت، شریعت اسلامی
  • جهانی شدن و واگرایی در خاورمیانه
    محسن قنبری صفحه 83
    چکیدهجهانی شدن فرایندی است که چونان اختاپوس، عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بشر امروز را در چنبره سلطه خود درآورده و استقلال دولت ملت ها را در جهان به چالش کشیده است. این پدیده به دلیل سیالیت طبیعت آن و در حال «شدن» بودنش، همواره جلوه های نوینی را در دهکده جهانی از خود نشان داده و تفاسیر و پردازش های زاینده ای را نمایانده است. فراوانی رویکردها به این پدیده و قلمرو هژمونیک آن، موجب سردرگمی پژوهشگران این عرصه شده و ورود و خروج منطقی و جهان گسترانه به آن را با دشواری مواجه ساخته است.
    بر این اساس، رسیدن به تعریفی واحد و تحدید دقیق قلمرو آن و مهم تر از همه، برون رفت از بافت شبکه ای جهانی شدن و اتخاذ شیوه ای واحد در برابر آن، امری مشکل می نماید. نشان دادن نمودهای واگرایانه جهانی شدن در خرده نظام هایی مانند «خاورمیانه» در سه عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و معرفی راه کارهای مواجهه با آن که همواره در میان اندیشمندان مسلمان چالش برانگیز بوده، تلاشی است که در متن مقاله حاضر برای اثبات فرضیه اصلی صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: جهانی شدن، خاورمیانه، همگرایی، واگرایی، جهانی سازی
  • همگرایی اقتصادی و امنیت منطقه خاورمیانه
    عباسعلی جاوید صفحه 101
    چکیدهخاورمیانه به عنوان منطقه ای مهم و استراتژیک همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده است. در این مقاله، رویکرد همگرایی اقتصادی و آثار آن در تامین امنیت این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. تلاش نویسنده بر این بوده است که ارتباط بین این دو متغیر را با طرح مباحثی در مورد همگرایی، همگرایی اقتصادی و انواع نظام های مطرح امنیتی و با ارائه پیشنهادهایی همچون ایجاد بازار مشترک اسلامی و رفع موانع موجود در جهت نیل به همگرایی همه جانبه مطرح نماید.
    برای این منظور، با تعریف مفاهیم و طرح انواع همگرایی و اشاره به ساختارهای مهم امنیتی به این نتیجه رسیده است که همگرایی اقتصادی در ایجاد امنیت منطقه ای تاثیری غیرقابل انکار داشته و می تواند با قطع وابستگی به قدرت های فرامنطقه ای، سطح مطلوبی از رفاه و امنیت را در منطقه به ارمغان آورد و گام های مهمی به سمت همگرایی همه جانبه به شمار آید.
    کلیدواژگان: خاورمیانه، همگرایی، همگرایی اقتصادی، امنیت، نظام های امنیتی، بازار مشترک اسلامی
  • خلیج فارس؛ امنیت منطقه ای و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
    علی اکبر باقری صفحه 113
    چکیدهمنطقه خلیج فارس همواره به عنوان یکی از مناطق مهم امنیتی، راهبردی و اقتصادی در نظام بین الملل از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، به گونه ای که در طول قرن های اخیر، پیوسته مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده و از تجاوز آنها در امان نمانده است. امروزه با اکتشاف نفت، و با توجه به نقش اساسی آن در اقتصاد جهانی، امنیت و ثبات این منطقه دغدغه اصلی کشورهای منطقه و جهان است. به نظر می رسد با توجه به بافت دولت های منطقه خلیج فارس و وضعیت سرزمینی و جغرافیای سیاسی آن امنیت منطقه ای مبتنی بر همکاری بین دولت های منطقه، مناسب ترین شیوه برای تامین امنیت خلیج فارس است. البته این مهم نیز حاصل نمی شود، مگر با به کارگیری شیوه های گوناگون اعتمادسازی متقابل بین دولت های منطقه برای رفع سوء تفاهمات که وظیفه سران کشورهای منطقه است.
    کلیدواژگان: امنیت، امنیت منطقه ای، خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران، اعتماد سازی، راهبردی
  • افغانستان، نظام سیاسی و دموکراسی
    حیات الله یوسفی صفحه 127
    چکیدهافغانستان کشوری است با قدمت دیرینه و دارای تاریخ فرهنگی کهن. این کشور در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از محرومیت های مضاعفی رنج می برد. تجربه تاریخی آن از نظر سیاسی، با استبدادی پرسابقه درهم آمیخته و با حاکمیت مردمی و ملی، فاصله ای بسیار دارد. آخرین تجربه تلخ حاکمیت استبدادی با سیطره نظام فرقه ای قومی «طالبان» شناخته می شود. پس از سرنگونی «طالبان»، روند جدیدی شکل گرفت که شعارهای «مشارکت مردمی، حاکمیت ملی و حکومت دموکراسی» ویژگی های اصلی آن به شمار می آمدند. اما به راستی، آیا نظام سیاسی جدید افغانستان را می توان نظامی ملی و دموکراتیک خواند؟
    با توجه به شاخص ها و معیارهای دموکراسی، برخی از نشانه های نظام مردم سالاری در نظام کنونی افغانستان به چشم می خورند; برگزاری انتخابات عمومی مربوط به اصل نظام، تدوین قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس اقدام های مهمی در زمینه ایجاد حاکمیت ملی در افغانستان بوده اند. میزان نسبی آزادی های سیاسی و وجود احزاب سیاسی متعدد وجوه تحقق یافته دیگری از دموکراسی در افغانستان هستند.
    اما ضعف عمومی شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، استقرار یک نظام مردم سالار را در افغانستان با مشکل مواجه می کند. در عین حال، کشمکش های پردوام قومی و سیاسی همراه با عدم اطمینان نسبت به ثبات سیاسی، فقدان امنیت فراگیر مشکل بعدی افغانستان است. نگرانی جدی مردم نسبت به استقلال سیاسی این کشور، مخاطره اصلی حاکمیت ملی و مردم سالاری در افغانستان به شمار می رود. این مسائل وقتی در پیوند با حضور سنگین و تاثیرگذار کشورهای غربی و بخصوص آمریکا ملاحظه می شوند، ابهام های بیشتری را نسبت به نظام سیاسی کنونی و آینده افغانستان مطرح می کنند.
    کلیدواژگان: افغانستان، نظام سیاسی، اقوام، استبداد سیاسی، دموکراسی، حاکمیت ملی
  • نظام سیاسی افغانستان و تعامل قوای سه گانه
    خادم حسین فاضلی صفحه 151
    چکیدهاز مسائل ضروری جامعه، داشتن حکومت و قانون است که در فقه سیاسی اسلام جایگاه ویژه دارد. از میان قوانین، قانون اساسی به مثابه قانون مادر می باشد که مسائل استراتژیک و مهم نظام های سیاسی، یعنی چگونگی روابط قوای سه گانه و شکل گیری نظام سیاسی پا پارلمانی در همان قانون مطرح است.
    این مقاله درصدد است ضمن اشاره به گونه های روابط قوای سه گانه (مجریه، قضائیه و مقننه)، کیفیت روابط قوای مزبور را از منظر قانون اساسی افغانستان مورد بازیابی قرار داده و روشن سازد که نظام سیاسی این کشور، نظام مختلط است که هم مزایای نظام ریاستی را دارد و هم از ویژگی های نظام پارلمانی برخوردار می باشد. از این رو، می توان آن را نظام نیمه ریاستی و نیمه پارلمانی خواند.
    کلیدواژگان: نظام سیاسی، قانون اساسی، افغانستان، تعامل قوا، پارلمانی، ریاستی
  • بخش عربی و انگلیسی
    صفحه 168