فهرست مطالب

فصلنامه قبسات
پیاپی 24 (پاییز 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/08/11
  • تعداد عناوین: 13
|
  • رساله وجودیه قطب العارفان، جناب سید میرزا علی همدانی
    صفحات 3-5
  • عرفان علامه طباطبایی رحمه الله
    صفحات 6-14

    در این مقاله عرفان در سیر تحولی و تطوری اش، از ابتدا تا قرن نهم قمری بحث و بررسی، و بر معنای «معنویت گرایی» و «وجهه الاهی» عرفان که منظور نظر صائب و ثاقب مرحوم علا مه طباطبایی؛ در آثار و اثمار وجودی اش بود، تکیه و تاکید شده است که او لا این معنا در فطرت آدمیان و همه ادیان و مذاهب و ملل و نحل موجود است و ثانیا حقیقت معنویت خواهی و راه و روش نیل به آن و شریعت کاملی که موصل و مو د ی انسان سالک به اوج معنا و قله بلند کمال و قرب الاهی است، در اسلام ناب متجلی شده است.
    از طرف دیگر، «توحید» که غایت قصوی و مقصد اسنی در عرفان اصیل اسلامی و فوق نگرش کلامی و فلسفی است و به «توحید» حالی، شهودی و... می رسد، در حقیقت، باطن همه ساحت های سه گانه معارف اسلامی یعنی عقیدتی، اخلاقی و عرفانی، و فقهی و شرعی است و «انسان کامل»، همانا انسان موحد ناب است و توحید، فنا در ذات الاهی، فنای ذاتی، صفاتی و افعالی خواهد بود که مرحوم علا مه در رساله التوحید به نحو احسن و اکمل، وحدت حقه حقیقیه را تبیین، آن گاه اسما و مراتب اسمای حسنای الاهی را نیز در رساله الاسما ترسیم و تصویر کرده است.
    به هر حال، نویسنده، کاربرد چهارم یعنی «معنویت مداری» و وجهه الاهی عرفان را عمق اندیشه های عرفانی علا مه و «توحید ناب» را اوج تکامل عرفانی و خلاصه و عصاره عمیق و شگرف و شگفت اسلام ناب برمی شمارد که مختص فرهنگ و شریعت و معارف اسلام ناب است و دیگر هیچ.

    کلیدواژگان: عرفان، توحید، اسم، صفت
  • معرفت شناسی عرفانی
    صفحات 15-39

    این مقاله درصدد است پس از بیان رویکردها درباره فاعل شناسی و واقعیت عالم و امکان معرفت و تفاوت معرفت و علم، به مهم ترین مباحث معرفت شناسی عرفانی بپردازد؛ از این رو به مباحثی چون تعریف معرفت شناسی عرفان که نوعی شناخت شهودی و وجدانی است، از دیدگاه قرآن و سنت و نیز از منظر عارفان اشاره و نیز مبرهن شده است که «قلب و دل» یگانه ترین ابزار معرفت شهودی و عرفانی به شمار می رود و به سبب عللی که در متن آمده، این نوع معرفت نیز در بعضی مواقع از آفت خطا مصون نبوده است؛ از این رو باید برای تشخیص شهود معصوم از خطا، ملاک ها و معیارهایی ارائه شود؛ بدین جهت در سیر بحث، به اتحاد معرفت عرفانی و شناخت عقلی با توجه به جایگاهی که عقل خالص در برابر عقل مشوب نزد اهل معرفت دارد، اشاره شده است. در ضمن، به مراتب و درجات معرفت عرفانی، مانند مکاشفه، محاضره، و مشاهده که به نوعی به مراتب مقام حضور اشاره دارد، پرداخته شده و از مباحث مهمی که مدنظر قرار گرفته، چگونگی رهیافت و دستیابی به این نوع معرفت یا ابزارهایی مانند تقوا، مجاهده، اخلاص، ایمان، عمل صالح و عمل به علم است و در نهایت، عوامل انسداد معرفت شهودی و عرفانی نیز بررسی و بازنگری شده است.

  • تغایر تجارب وحیانی و عرفانی
    صفحات 40-47

    موضوع اصلی این مقاله، بررسی تفاوت تجارب وحیانی و عرفانی است. نگارنده، پس از بررسی عامل اهمیت یافتن تجارب عرفانی در دوره جدید، به بررسی دو دیدگاه ساختی گروی و ذات گروی در زمینه تجربه دینی پرداخته و تاثیر این بحث را در تفاوت تجارب عرفانی و وحیانی نشان داده است. طبق ذات گروی، میان تجارب دینی، هسته مشترکی در کار است که تفاسیر و زبان و معارف فاعل تجربه، در آن تاثیر ندارد؛ ولی ساختی گروی می گوید که هیچ تجربه تفسیر نشده ای در کار نیست. نگارنده نشان داده است که طبق هر دو دیدگاه، تجارب وحیانی از سنخ دیگری هستند...

  • هبوط از منظر عرفان
    صفحات 48-58

    انسان، پس از آن که از خاک آفریده شد و خدای تعالی از روح خود در او دمید، به مقام تعلیم اسما باریافت. او در این هنگام، کلام و پیام خداوند را می شنید و با فرشتگان سخن می گفت.
    عصیان و گناه، هبوط او به عالمی را در پی داشت که در حجاب خود کاذب و دروغین او ظاهر می شد و باز گشت آدمی به عالمی که از آن رانده شد، جز با فنا و فدا کردن خود کاذب میسور نیست.
    در این مقاله، با تکیه بر نقش محوری عصیان، به بعد تاریخی هبوط و یکی از مراحل آن اشاره می شود. مرحله ای که با تمث لات مشرکانه اساطیری آغاز شد و تا غیبت کامل آسمان و پیدایش دنیای مدرن استمرار می یابد. طلوع خورشید حقیقت از افق کرات، نقطه پایان این سقوط مستمر است.

    کلیدواژگان: توحید، هبوط، اسوره، عصیان، حجاب، تمثل، جغرافیا و تاریخ شرک
  • زبان عرفان
    صفحات 59-69

    وصف ناپذیری، از ویژگی های بارز حالات عرفانی است که عارفان بر آن تاکید دارند. از این رهگذر، مساله زبان عرفان مطرح می شود که در این زمینه، دیدگاه هایی از قبیل نظریه احساسات، نظریه کوری معنوی، نظریه صعوبت بیان، نظریه وصف سلبی و نظریه نقص منطق زبان عرفی وجود دارد. در این مقاله، تمام دیدگاه ها بررسی، و نظریه ای جدید هم درباره زبان عرفان مطرح شده است. عوامل زبان رمزی در عرفان، از دیگر مباحثی است که این مقاله را همراهی می کند.

  • عرفان و سیاست
    صفحات 70-75

    عرفان یعنی خداشناسی از راه دل و خداپرستی از روی محبت و سیاست یعنی علم و عمل رسیدن به حکومت و حفظ آن. و حکومت هم عبارت است از تدبیر اجتماع. این دو، اگرچه در نظر اول با یک دیگر بی ارتباط می نمایند، در واقع با هم نسبت دارند و بر هم تاثیر می نهند. این تاثیر در بعضی جهات متقابل، و در برخی دیگر یک طرفه، و نیز هم مثبت و هم منفی است. و همه این ها در این مقاله در سه نسبت حفاظت، تکمیل کنندگی و بازدارندگی، جمع و مورد بحث واقع شده است.

    کلیدواژگان: عرفان، سیاست، حکومت، قدرت، عدالت، تفرقه، جمع، جمع الجمع
  • عارفان و انتظار بشر از دین
    صفحات 76-86

    انتظار بشر از دین از مباحث زیربنایی است که در سال های اخیر مورد توجه اندیشه وران قرار گرفته، و نگارنده درصدد است تا این مساله را از منظر عارفان و عرفان نظری بررسی کند؛ البته عنوان انتظار بشر از دین، در منابع عرفانی یافت نمی شود؛ ولی مفاهیمی مانند شریعت، طریقت، حقیقت، رسالت، نبوت، ولایت و انسان کامل می توانند دیدگاه معینی را در این حوزه به ارمغان آورند. مهم ترین نیاز بشر به دین در عرفان اسلامی، معرفت ذات حق تعالی، اسما، صفات، احکام، اخلاق، تعلیم به حکمت و قیام به سیاست است.
    در ادامه مقاله، دیدگاه عارفانی چون محیی الدین بن عربی، حمزه فناری، عزیزا نسفی، عبدالصمد همدانی، سیدحیدر آملی درباره انتظار بشر از دین مطرح، و در پایان به مقایسه دین اسلام و عرفان نظری اشاره، و عدم مطابقت کلی این دو حوزه تبیین شده است؛ گرچه اهداف عرفان که سیر و سلوک و قرب الاهی است، از دین اسلام ظهور می یابد.

    کلیدواژگان: شریعت، نبوت، ولایت، رسالت، انسان کامل، عرفان نظری، عرفان عملی، انتظار بشر از دین، عارفان اسلامی، طریقت، حقیقت، عرفان
  • ولایت عرفانی با درنگی در آرای علامه طباطبایی
    صفحات 87-101

    در این مقاله بر آن شده ایم تا «ولایت» را که نقطه اوج تکامل انسان در عالم عرفان و سیر و سلوک، و فصل ممیز حقیقت انسانی و انسان حقیقی، کمال انسانی و انسان کامل از ماسوای خویش در عالم و آدم است و علامت سفرای الاهی و سالکان کوی دوست به شمار می رود از افق اندیشه های قرآنی و عرفانی و عقلانی استاد، علامه، آیت ا سیدمحمدحسین طباطبایی4 با رویکردی به تفسیرالمیزان و رساله الولایه آن حکیم و عارف و مفسر الاهی به تحلیل و تفسیر بکشانیم که ماحصل آن چنین شده است:ولایت، یعنی قرب و اتصال و لقای الاهی که در اثر معرفت، محبت، عبودیت و اخلاص حاصل می شود و سالک را به مقام فنای ذاتی، اسمائی و صفاتی می رساند؛ یعنی ولی خدا، عالم و آدم را تحت تدبیر و ولایت مطلقه الاهیه مشاهده می کند و به مقام توحید ناب که توحید معرفتی و صمدی است، راه می یابد.
    راه ولایت که به نبوت تعریفی و مقامی و انبائی و استعدادی در مقابل نبوت تشریعی تفسیر شده، راهی گشوده است و همه مستعد ان و اهل معنا و کمال در اثر شریعت محوری و عبودیت مداری، توان نیل به آن را دارند؛ اگر چه میان اولیای خدا، مراتب و درجات فراوانی وجود دارد؛ پس راه ولایت، راه باز است، نه بسته.
    راه شناسی به مقام ولایت از معرفت نفس (خودشناسی) و مراقبت نفس (خودنگه داری) و انقطاع از دنیا و عبور از عالم ماده و طبیعت و اتصال به جهان ملکوت و عالم معنا، البته در پرتو هدایت وحیانی و حمایت باطنی اولیای دین یعنی پیامبر اکرم6 و امامان معصوم: ممکن و میسور است.
    رویکرد و روش علامه در تفسیرالمیزان و رساله الولایه به مقوله ولایت، روش و رویکردی ترکیبی و تلفیقی از عقل، نقل و کشف است؛ چه این که علامه، برهان و عرفان و قرآن را در عرض هم نمی داند؛ بلکه در طول هم و افزون بر آن، قرآن کریم را حاوی بهترین، ناب ترین و کامل ترین معرفت های برهانی و عرفانی و مافوق بشری می داند؛ بدین سبب در تفسیرالمیزان، به تصریح و تلویح و بازتاب عبارت و اشارت و در رساله الولایه، فصل اول و دوم با روش عقلانی و فلسفی، و فصل سوم و چهارم، با روشی برهانی و عرفانی و قرآنی و روایی و در فصل پنجم، با روش محض قرآنی و روایی به ولایت شناسی پرداخته است.

    کلیدواژگان: ولایت، توحید، معرفت نفس، مراقبت نفس، فنا، انسان کامل، نبوت تشریعی و تعریفی
  • مکتب ابن عربی
    صفحات 102-113

    مو لف، ویلیام چیتیک، در اندک برگ های موجود بخوبی توانسته است آنچه را که خود از آن به «مکتب ابن عربی» یاد می کند ارائه نماید. وی در گام نخست آنچه را که از «مکتب ابن عربی» در نگاه دارد را برمی شمارد، سپس نشان می دهد، چسان، قونوی، پسرخوانده او، با ایجاد حلقه خویش، اندیشه های شیخ را به واژگانی فلسفی - عرفانی پیچیده، گسترش داده است. مقاله بر کتاب «فصوص الحکم» او به عنوان «شناخته شده و پرخوانده شده ترین» از میان بسیار کارهای ابن عربی پای می فشرد، و شروح گوناگون نگاشته شده را برمی شمرد. در پایان نیز، نویسنده، بر دیگر اعضای مکتب در سراسر گستره جهان اسلام اشارت می کند.

  • درآمدی بر مطالعه مقایسه ای عرفان اسلامی و ذن بودایی
    مراقبه، ملکوت، وحدت وجود، تناسخ، هینه یانه، مهایانه، ساتوری، زازن، «نه، ذهن»، نیروانا، کوآن، پرجینا صفحات 114-128

    عرفان اسلامی و ذن بودایی را بررسی می کند و در صدد پاسخگویی به پرسش های ذیل بر می آید: 1. ارتباط دین و عرفان چگونه است؟ 2. تفاوت عرفان دینی و عرفان بشری در چیست؟ 3. آیا عرفان بشری می تواند انسانی را به کمال مطلوب برساند؟
    نگارنده، پس از معرفی ذن بودایی و عرفان اسلامی، به بررسی نکات اشتراک و اختلاف این دو پرداخته، پس از نقد و بررسی، به این نتیجه می رسد که دین و عرفان، هر دو دارای ریشه فطری بوده، در ارتباط طولی با یک دیگر قرار دارند؛ بدین سبب، تقابل و تضاد در میان این دو، معنا نمی یابد. همچنین بیان می دارد که یکی از نقاط قوت عرفان دینی، ابتنای آن بر وحی است؛ بنابراین، دین به جهت اتصال به منبع الاهی، سریع ترین، نزدیک ترین، سالم ترین و درست ترین راه، جهت کسب معرفت را ارائه می دهد.

  • سیر و سلوک و اخلاق الهی / گزارش درباره مجموعه ی سی جلدی دروس اخلاق و عرفان استاد آیت الله مجتبی تهرانی
    صفحات 129-131

    دانشمندان فرزانه و اندیشه وران فرهیخته این آب و خاک، در طول زندگانی بالنده خویش، لحظه ای از تکاپو در مسیر اشاعه معارف و نشر حقایق باز نایستاده، آموخته های گرانبهای عمر پربار و آمیخته با جهد و کوشش خود را برای هدایت آدمیان و رهایی ایشان از گمراهی، به گفتار کشیده، و زلال دانش و صافی بینش را به کام تشنه حق جویان سرازیر ساخته اند؛ چه رنج ها که در این راه نکشیده، و چه سختی ها که به جان نخریده اند. ایشان به نیکی دریافته اند که ارزش دانش، نخست به رشد و کمال جویای آن، سپس به اکمال و ارشاد دیگران است و دانش بی رشد و ارشاد را هیچ بهایی نیست؛ از این رو با دریافت حقایق، کمر همت به نشر معارف بسته و به تربیت و تعلیم بنی آدم پرداخته اند. همچون پیام آوران الاهی، خود را به پرورش نفوس و آموزش عقول، موظف دانسته...

  • نگاهی به نسبت دین و عرفان
    صفحات 132-147

    این مقاله بر آن است که کتاب پژوهشی در نسبت دین و عرفان، تالیف دکتر سیدیحیی یثربی را نقادی کند. ناقد معتقد است که مو لف کتاب، پیش از هر چیز باید تصویر روشنی از عرفان و دین ارائه دهد؛ سپس به بررسی نسبت بین آن دو بپردازد؛ در حالی که چنین کاری را انجام نداده است.
    ناقد در ادامه به بعضی از استنادهای کتاب خدشه می کند.

    کلیدواژگان: دین، عرفان، نسبت دین و عرفان، ابن عربی، یحیی یثربی، نقد، تاویل پذیری متون دینی