فهرست مطالب

فصلنامه سیاست خارجی
سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 96، زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/11
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مقالات
  • چالش ها و چشم انداز همکاری های منطقه ای در مهار ریزگردها
    مسعود طوفان صفحات 943-958
    بحران ریزگردها مرزهای جدیدی از ارتباطات و همکاری را در منطقه رقم زده است. باتوجه به منشا اصلی ریزگردها که عمدتا معطوف به فرسایش بادی شدید و گسترش پدیده بیابان زایی در کشورهای عراق و عربستان می باشد، آسیب ناشی از آن لطمات بهداشتی، اقتصادی و توسعه ای را برای کشورهای درگیر به دنبال داشته است، از این رو بحران ریزگردها را می توان به مثابه تهدیدی بالقوه برای امنیت زیست محیطی و ملی در منطقه تلقی نمود. بروز نابسامانی های اقتصادی و اشغال عراق از دهه 90 میلادی و بروز کشمکش ها و مخاصمات سیاسی بر جای مانده از گذشته و نیز وجود اختلافات هیدروپلتیک میان کشورهای منطقه ازجمله این تنش ها به شمار می رود. در تحلیل نقش منطقه ای هر یک از بازیگران در زمینه ریزگردها، سه مقوله قدرت، دانش و منافع به یکدیگر گره خورده است. ایران، عراق، عربستان، یمن، اردن، ترکیه، سوریه، کویت و کشورهای شمال آفریقا با حساسیت ها و آسیب پذیری متفاوتی موضوع ریزگرد را دنبال می نمایند. هر چند طی سال های اخیر بحران ریزگردها محور مذاکرات و رفت وآمد هیات های کارشناسی قرار گرفته است؛ ولی باید اذعان نمود این موضوع جزو اولویت کاری دولت های مزبور قرار ندارد. از همین منظر پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی خاطرنشان می سازد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این بخش نیازمند تحرک تازه و فراگیر به منظور ترغیب کشورهای منطقه به همکاری چندجانبه در راستای مقابله عملی با بحران ریزگردها با استفاده از گفتمان اقناعی می باشد که در این میان بهره گیری مطلوب از نهادها، مفاد حقوق بین الملل محیط زیست در قالب کنوانسیون ها و پروتکل های بین المللی همراه با تداوم مذاکرات ضروری خواهد بود.
    کلیدواژگان: ریزگرد، همکاری منطقه ای، سیاست خارجی، دیپلماسی زیست محیطی
  • نظم نهادمحور: الگوی اتحادیه اروپا از نظم در نظام بین الملل پسا جنگ سرد
    علیرضا رضایی صفحات 959-976
    موضوع نظریه روابط بین الملل، سامان دادن به روابط بین الملل در پرتو مساله نظم است. به همین جهت بسیاری علم روابط بین الملل را به عنوان علم مطالعه نظم سیستمی تعریف می کنند. در این راستا بسیاری از بازیگران نظام بین الملل بیش از آن که در ایجاد سازوکارهای نظم بین الملل دخیل باشند، به عنوان متقاضی نظم بین المللی عمل می نمایند. به همین جهت در بحث از نظم در روابط بین الملل باید بین «تقاضا برای نظم» و «عرضه نظم» تمایز قائل شویم. از منظر بازیگران، در نظام بین الملل هم نظم بیش از آن که متکی بر افراد و بازیگران غیردولتی باشد، متکی بر دولت هاست. نقش و جایگاهی که قدرت های بزرگی نظیر ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در عرضه نظم در عرصه نظام بین الملل ایفا می کنند، حائز اهمیت می باشد. این مقاله بر آنست تا به بررسی این نکته بپردازد که الگوی اتحادیه اروپا از نظم در نظام بین الملل پسا جنگ سرد چگونه قابل تبیین است؟ در پاسخ الگوی اتحادیه اروپا از نظم بین الملل را در قالب مفهوم «نظم نهادمحور»، یعنی کارآمدی نهادهای بین المللی در تدبیر امور جهانی (حکومت مداری) تحلیل خواهیم کرد. در این چارچوب اروپا به جای سیاست مبتنی بر زور، بیشتر بر گفتگو، دیپلماسی، پیوندهای تجاری، حقوق بین الملل، چندجانبه گرایی و ترغیب به جای اعمال فشار تاکید می نماید که در این مقاله تشریح می شود.
    کلیدواژگان: اتحادیه اروپا، نظام بین الملل پساجنگ سرد، هژمونی ایالات متحده آمریکا، نظم نهادمحور، روابط فراآتلانتیک
  • علایق جدید اتحادیه اروپا در خلیج فارس با تاکید بر بریتانیا: بازگشت مجدد اروپا به منطقه
    شهروز ابراهیمی صفحات 977-990
    اتحادیه اروپا پس از یازده سپتامبر علائق اقتصادی، انرژی و امنیتی خود را در منطقه خلیج فارس تشدید نموده است. نگرانی از تشدید رادیکالیسم و تروریسم پس از یازده سپتامبر و هم و غم اتحادیه برای کنترل رویدادها در منطقه و جلوگیری از سرایت آن ها به داخل اتحادیه از مجرای مدیترانه و آفریقای شمالی و تعامل استراتژیک همراه با اختلافات با آمریکا در منطقه زمینه های لازم برای تعامل اتحادیه در منطقه را فراهم ساخته است. نوشتار در پی آزمون این فرضیه است که با روند رو به رشد مداخله و حضور اتحادیه در منطقه از مجرای بسترهای نهادی و تشکیلاتی همچون ابتکار همکاری استانبول توسط ناتو در 2004، موافقتنامه ها و گفتگوهای اقتصادی و انرژی با منطقه، موضوعات مربوط به عراق، موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران و نیز روند رو به رشد علائق و وابستگی اتحادیه به انرژی در سال های پیش رو باتوجه به تحلیل رفتن منابع نفتی دریای شمال و استفاده سیاسی روسیه ازصدور انرژی، می توان چشم اندازی از «بازگشت مجدد» اتحادیه به منطقه را ترسیم نمود. ولی در عین حال حداقل در کوتاه مدت تا میان مدت نمی توان حضور اتحادیه را چالشی جدی دربرابرآمریکا تلقی نمود. باتوجه به منافع مشترک در خصوص موضوعات منطقه بویژه دسترسی مطمئن به انرژی، این بازگشت بیشتر از چالش، مکمل طرح های آمریکا (علی رغم اختلاف در نوع رهیافتشان به حل وفصل موضوعات منطقه ای) می باشد. آزمون فرضیه فوق الذکر با ارائه آمار و ارقام انجام شده است.
    کلیدواژگان: انگلیس، امنیت انرژی، موضوع هسته ای ایران، اتحادیه اروپا، خلیج فارس، ناتو
  • سلاح های شیمیایی و حقوق بین الملل
    اسعد اردلان صفحات 991-1014
    جنگ گرچه پایمال شدن تمامی قواعد بین المللی را در بر دارد، خود دارای آدابی است که عدم رعایت آن موجب مسئولیت بین المللی برای ناقض حقوق بشردوستانه می گردد. باوجودی که استفاده از سلاح های شیمیایی سابقه ای طولانی در تاریخ دارد، اما قراردادها و مقاوله نامه های بین المللی آن را خلاف اصول انسانی و حقوق جنگ تلقی کرده و طرفین درگیر در ستیز را به پرهیز از کاربرد این مواد و سلاح ها تشویق و وادار نموده اند. نمونه برجسته چنین تعهدی در کنوانسیون ممنوعیت سلاح های شیمیایی ایجاد شده است که دستاورد سیصد سال تلاش برای رهایی انسان ها از رنج های غیرضروری ناشی از جنگ است. از نظر حقوق بین الملل دو نوع ممنوعیت در مورد ابزار جنگی وجود دارد: یکی کاربرد سلاح های خاص و دیگر اتخاذ شیوه های وخیم آسیب رساندن به نیروهای دشمن. این هر دو در جنگ افزارهای شیمیایی مصداق دارد. لذا این کنوانسیون که پس از فجایع ارتکابی رژیم بعث عراق در جنگ های داخلی و جنگ تحمیلی بر ایران تدوین گردید را می توان تنها نتیجه مثبت این رویدادها برای بشریت در نبردهای بین المللی آینده قلمداد نمود.
    نظر به اهمیت این موضوع هم از جنبه های حقوقی و هم انسانی، در این نوشته تلاش کرده ایم خلاصه ای از آنچه را که برای شناخت سلاح های شیمیایی لازم است ارائه دهیم.
    کلیدواژگان: سلاح های شیمیایی، پروتکل ژنو، سازمان ملل، جنگ، حقوق بین الملل
  • بحران مالی جهانی و رویکردها در مواجهه با آثار آن: بررسی نقش رژیم های مالی بین المللی
    فریبرز ارغوانی پیرسلامی صفحات 1015-1036
    شکل گیری و عملکرد سریع فرایندهای سیستمی نظیر جهانی شدن از دهه 1990 به بعد و همراه با آن تشدید وابستگی متقابل میان حوزه های پولی و مالی در چارچوب نظام دولت ملت ها باعث شده است تا هرگونه تحول اعم از مثبت یا منفی در چارچوبه ملی باقی نمانده و آثار آن سایر جوامع و حوزه ها را نیز در بر گیرد. در همین راستا تشدید بحران اقتصادی در ایالات متحده که از بخش مسکن آغاز شد و نقش غیرقابل انکار ایالات متحده در سیستم اقتصاد بین المللی، نظام مالی بین المللی را به شدت متاثر نمود. در تلاش برای پاسخ گویی به بحرانی که دامنه آن فراتر از اقتصاد سرمایه داری تقریبا دامان تمامی نظام اقتصادی بین المللی را گرفته بود جامعه بین المللی تلاش نمود تا با همراه نمودن دو فرایند حمایت گرایی در سطح ملی با نماد بسته های نجات مالی و نیز تحرک بخشیدن به نقش رژیم های مالی بین المللی آثار این بحران را کاهش و از تداوم آن جلوگیری نماید. به همین جهت به دلیل حافظه تاریخی منفی از بحران های پیشین نقش نهادها این بار فراتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت و همکاری های بین المللی در قالب G20، صندوق بین المللی پول و از همه مهم تر احیای تقش اقتصادی سازمان ملل متحد خود را نمود بخشید. اگرچه رویکردها در رژیم های مالی بین المللی به جهت تداوم ساختار قدرت پیشین تغییر جدی نیافت اما توجه به این نهادها هر چند به صورت نشستی برای همکاری جهانی، واجد اهمیت است.
    کلیدواژگان: بحران مالی، رژیم های مالی بین المللی، گروه 20، صندوق بین المللی پول، سازمان ملل متحد
  • بررسی تحولات نظام حقوقی دریای خزر و اعتبار معاهدات 1921 و 1940 (ایران - شوروی)
    منصور آیرم صفحات 1037-1072
    یکی از مسائلی که در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح و بعضا به بحثی چالشی تبدیل و منجر به صدور بیانیه و موضع گیری های مقامات رسمی کشورمان گردیده، موضوع معاهدات 1921 و 1940 فیمابین ایران شوروی و وضعیت حقوقی دریای خزر می باشد.
    در این مقاله که با عنوان بررسی تحولات نظام حقوقی دریای خزر و اعتبار معاهدات 1921 و 1940 (ایران شوروی) ارائه گردیده، سعی شده با پرداختن به موضوع معاهدات عینی و ماهیت دائمی و لایتغیر آن ها مگر با توافق اطراف معاهده و بحث جانشینی در قلمرو معاهدات و همچنین تغییر بنیادین اوضاع و احوال، در ابتدا آثار حقوقی ناشی از معاهدات عینی مورد بررسی قرار گرفته و متعاقب آن به عدم تاثیر جانشینی و تغییر بنیادین اوضاع و احوال بر این معاهدات توجه و در نهایت پس از معرفی معاهدات فوق الذکر و بحث و گفتگو درخصوص ماهیت معاهدات1921 و 1940 با عنایت به مطالب عنوان شده و اصول مسلم حقوقی چنین نتیجه گیری می گردد که این معاهدات در زمره معاهدات عینی قرار داشته و لذا مسائلی نظیر تغییر بنیادین اوضاع و احوال و یا جانشینی تاثیری بر اعتبار آن ها ندارد و بر همین اساس تا زمانی که توافقی خلاف معاهدات قبلی صورت نگرفته این معاهدات همچنان واجد اعتبار بوده و برای اطراف آن لازم الرعایه می باشند.
    کلیدواژگان: معاهدات بین المللی، معاهدات عینی، جانشینی دولت ها، تغییر بنیادین اوضاع و احوال، رژیم حقوقی دریای خزر، معاهدات 1921 و 1940
  • سیاست خارجی ترکیه در چارچوب رویکرد جدید آنکارا نسبت به غرب
    حسین مفیدی احمدی صفحات 1073-1090
    ترکیه گام به گام خود را به عنوان یک قدرت منطقه ای که توان تاثیرگذاری بر سیاست بین الملل را نیز داراست، مطرح می سازد. براساس مفهوم درونی سازی سیاست خارجی، روندهای سیاسی در داخل ترکیه بیشترین تاثیر را بر سیاست خارجی این کشور به همراه داشته است و جایگزینی گام به گام سیاست اتحاد استراتژیک با غرب با سیاست مستقل مبتنی بر همکاری استراتژیک با غرب و نقش آفرینی به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای بیشتر متاثر از این روندها بوده است. سیاست ترکیه در قبال برنامه هسته ای ایران و روابط دوجانبه در حوزه انرژی نیز در این راستا قابل ارزیابی است. این مقاله به تحولات داخلی ترکیه و رقابت میان منافع رقیب و تاثیر آن بر سیاست خارجی این کشور می پردازد. ترکیه در ربع قرن گذشته همراه با تحولات برآمده از انتخاب اقتصاد بازار با تغییراتی بنیادین مواجه شده و از یک جامعه ایستا به یک جامعه پویا و پرتحرک بدل شده است. این تحول با تحول دیگری در یک دهه اخیر یعنی سر بر آوردن قطب های اقتصادی و لابی های قدرتمند اقتصادی، سیاسی و رسانه ای از منطقه آناتولی مرکزی که از مزایای جهانی شدن بهره مند شده اند همراه بوده است. این گروه های ذی نفوذ خواهان سیاست مستقل تر ملی و همکاری با دنیای غرب در عین حفظ هویت اسلامی خویش هستند. همچنین، این مقاله ضمن بررسی روندهای سیاسی در ترکیه و تاثیر آن بر سیاست خارجی جدید، سیاست خارجی این کشور را در چارچوب رویکرد جدید مرتبط با دنیای غرب مورد ارزیابی قرار می دهد.
    کلیدواژگان: درونی سازی سیاست خارجی، لیبرالیسم، حزب عدالت و توسعه، سیاست خارجی چندوجهی، برنامه هسته ای ایران، سیاست انرژی
  • مساله تایوان: عرصه های مورد منازعه چین و آمریکا و اهرم های نظامی امنیتی چین در راستای الحاق
    جهان حیدری صفحات 1091-1108
    مساله چین وتایوان همواره یکی از بحث انگیزترین موضوعات روابط بین الملل بوده است. از همان مراحل آغازین جدایی طلبی تایوان، دولت آمریکا این جزیره را مورد حمایت همه جانبه قرار داده است؛ به طوری که تایوان به پشتوانه آمریکا تا 1971نماینده کل سرزمین چین در سازمان ملل به شمار می رفت. درمقابل، چین هیچ گاه موضع خود را در مقابل تایوان تغییر نداده و همچنان جزیره را استان «یاغی» و ناآرام خویش برمی شمارد. تا 1978سیاست چین براساس «آزادسازی» تایوان قرار داشت، اما پس از آن، این کشور اهرم های متنوع سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را در راستای الحاق مجدد جزیره به کار گرفته است. بر این اساس، الحاق هنگ کنگ و ماکائو به چین، به ترتیب در 1997و 1999، رهبران پکن را نسبت به الحاق تایوان نیز امیدوارتر ساخته است. از طرف دیگر، روند سیاسی تایوان بیانگر آن است که احزاب استقلال طلب تایوانی، مثل حزب دموکراسی در حال پیشرفت، نسبت به هضم شدن در نظام اقتدارگرای پکن نگران می باشند. تاکنون آمریکا نیز با فروش تسلیحات مورد نیاز تایوان، به حفظ امنیت جزیره کمک و به این ترتیب امنیت و تمامیت ارضی چین را مورد تعرض قرارداده است. البته موضع چین در برابر تایوان آن قدر صریح است که به جز بیست کشور فقیر آفریقایی و آمریکای لاتین، بقیه کشورهای جهان از به رسمیت شناختن این جزیره خودداری کرده اند. در مقطع کنونی، چین روند «الحاق صلح آمیز» تایوان را به عنوان استراتژی مطلوب خویش در نظر گرفته است.
    کلیدواژگان: تایوان، چین، آمریکا، طرح (TMD)، طرح جدید استراتژی هسته ای آمریکا، منطقه گرایی استراتژیک چین
  • اصول و محورهای بنیادین استراتژی انرژی چین
    قاسم ترابی صفحات 1109-1128
    چین کشوری بزرگ و پرجمعیت در آسیای جنوب شرقی است که تامین و امنیت انرژی مهم ترین عامل رشد اقتصادی و در نتیجه امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن محسوب می شود. رهبران این کشور طی دهه های گذشته، به خوبی اهمیت رشد و توسعه اقتصادی در امنیت اقتصادی و سیاسی کشورشان را درک نموده اند؛ به همین دلیل تمامی تمرکز خود را بر این موضوع قرار داده اند. در نتیجه عملی شدن این نگرش، اقتصاد چین طی چند دهه گذشته رشدی نزدیک به 10 درصد داشته است که این مساله مهم ترین عامل ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور بوده است. از طرف دیگر، حفظ این میزان رشد اقتصادی به شدت به تضمین امنیت انرژی بستگی دارد، به شکلی که هرگونه خلل در عرصه انرژی، نه تنها رشد اقتصادی چین را متوقف می سازد، بلکه این کشور را با بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه می گرداند. به همین دلیل، حفظ امنیت انرژی از جمله مهم ترین اهداف استراتژیک و همچنین اولویت های سیاست خارجی چین محسوب می شود. در این راستا، دولت چین برای افزایش امنیت انرژی سیاست هایی را در عرصه داخلی و بین المللی در اولویت قرار داده است. این سیاست ها شامل متنوع سازی منابع سوخت، تمرکز بر تولیدات داخلی انرژی، تاکید بر کارایی و بهره وری، ایجاد ذخایر راهبردی و سرمایه گذاری در تمامی مناطق و کشورهای نفت خیز می گردد. هدف مقاله حاضر ارزیابی این سیاست ها و اقدامات دولت چین در راستای عملی نمودن آن ها می باشد.
    کلیدواژگان: امنیت انرژی، انرژی های جدید، ذخایر استراتژیک، متنوع سازی، بهینه سازی، کارآیی انرژی
  • نظریه سیستم ها: چارچوبی برای تحلیل
    اسماعیل ابراهیم زاده صفحات 1129-1144
    بسیاری از اندیشمندان روابط بین الملل بر این باورند که بحث درخصوص «نظریه سیستم ها» یکی از مباحث پایه ای در معرفت روابط بین الملل محسوب می گردد. این مبحث فکری و نظری آنگاه که در ارتباط با نظام های بین المللی به کار برده می شود، هدفش تبیین نظام های غالب در برهه های مختلف زمانی در صحنه های بین المللی می باشد. گسترش مناسبت میان ملت ها، ازدیاد سازمان های بین المللی و منطقه ای، حجم سرسام آور اطلاعات، پیشرفت های علمی و تکنولوژیک و همچنین افزایش رسانه های ارتباط جمعی و افزایش نقش افکار عمومی، ضرورت شناخت سیستماتیک از «نظام بین الملل» را افزایش داده است. بی شک یکی از راه های شناخت نظام بین الملل مروری هر چند کوتاه بر مبحث «نظریه سیستم ها» است که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد. برای شناخت سیستماتیک نظام بین الملل که به عنوان یکی از سطوح تحلیلی از اوایل دهه 70 میلادی ذهن بسیاری از اندیشمندان روابط بین الملل را به خود مشغول داشته است، آگاهی و اشراف بر مبحث «نظریه سیستم ها» امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بین الملل که خواهان تحلیل کنش ها و واکنش هایی هستند که در صحنه روابط بین الملل به وقوع می پیوندد را توانمندتر می سازد.
    در این مقاله ابتدا تعریفی از «سیستم» ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان نظریه سیستم ها معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت «نظریه سیستم ها» در اکثر مباحث علوم سیاسی است، نایل آید.
    کلیدواژگان: نظریه سیستم ها، نظریه کنترل، روابط بین الملل، نگرش سیستمی
  • نقد و بررسی کتاب
  • سیاست خارجی ایران در عصر پسا شوروی: مقاومت در برابر نظم جدید جهانی
    صفحه 11
  • مقدمه ای بر سیاست خارجی چین
    صفحه 12
  • بازیگران سیاست خارجی در چین
    صفحه 13