فهرست مطالب

فصلنامه سیاست خارجی
سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 98، تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/10/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • نقد و بررسی کتاب
  • ریشه های نظم سیاسی: از روزگاران پیش از پیدایش انسان تا انقلاب فرانسه
    صفحه 11
  • پیامدهای استراتژیک بحران
    صفحه 12
  • مباحث جاری حقوق بشر و روابط بین الملل
    صفحه 13
  • امنیت ملی در دولت اوباما: بازبینی دکترین بوش
    صفحه 14
  • سیاست در اتحادیه اروپایی
    صفحه 15
  • مقاله ها
  • سیدجلال دهقانی فیروزآبادی صفحات 275-294
    این مقاله درصدد کاربست نظریه واقع گرایی نوکلاسیک برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. هدف، بررسی و نشان دادن امکان به کارگیری واقع گرایی نوکلاسیک به عنوان چارچوب مفهومی برای تبیین سیاست خارجی ایران می باشد. از این رو، سئوال اصلی آن است که آیا امکان کاربست نظریه واقع گرایی نو کلاسیک به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟ به سخن دیگر، آیا نظریه واقع گرایی نوکلاسیک از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، تصمیم ها و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ پاسخ آن است که در مقایسه با واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گرایی، واقع گرایی نوکلاسیک را می توان به عنوان چارچوب نظری مناسب تر برای تحلیل سیاست خارجی ایران به کار بست؛ چون به طور نسبی از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، فرآیند تصمیم گیری و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. این نظریه با تلفیق دو سطح داخلی و سیستمیک امکان بیشتری برای تبیین تاثیرگذاری متغیرهای مختلف بر سیاست خارجی ایران فراهم می نماید که در این مقاله به تفصیل بیان می گردد. با وجود این، باید توجه داشت که این نظریه نیز مانند سایر نظریه های موجود قابلیت و توان کافی برای تحلیل کلیه ابعاد و کلیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
    کلیدواژگان: واقع گرایی، سیاست خارجی، تصمیم گیری، آنارشی، جمهوری اسلامی ایران
  • مهدی سبحانی صفحات 295-328
    تحولات دهه های اخیر در سیاست جهانی حاکی از اهمیت یافتن مقوله فرهنگ در روابط بین الملل و سیاست خارجی دولت ها است. عامل فرهنگ همیشه یکی از تعیین کننده های اصلی سیاست خارجی و روابط بین المللی بوده اما نحوه اثرگذاری در هر دوره بسته به عوامل و شرایط دیگر فرق می کرده است. عمده ترین مولفه انقلاب اسلامی ایران فرهنگی بوده است. به همین دلیل انتظار می رود که سیاست خارجی ایران پیوسته از یک بعد قوی فرهنگی برخوردار باشد. برجستگی ایران در جهان نه به دلیل اقتصاد و سیاست، بلکه به دلیل فرهنگ به عنوان مجموعه دانش ها، باورها، اعتقادات، ارزش ها، هنجارها، طرز تلقی ها و آداب و رسوم است. عناصر هویتی منابعی از قدرت نرم برای جمهوری اسلامی ایران هستند. ایران با تکیه بر عناصر هویتی خود همچون قلمرو و سرزمین، تسامح و مدارا، اعتدال و میانه روی، دانشمندان و نخبگان، زبان فارسی، خردورزی، تجدد، سنت ها و آئین ها و از همه مهم تر مذهب می تواند بازیگری مهم در منطقه و نظام بین الملل باشد. ذخایر ارزشمند فرهنگی این امکان را به ایران می دهد تا با هر فرهنگ مهمی در دنیا زانو به زانو بنشیند و در پیشرفت امر دنیا سهمی بر عهده گیرد.
    کلیدواژگان: فرهنگ، هویت، عناصر هویتی ایران، سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران، سرزمین، انقلاب اسلامی
  • غلامعلی سلیمانی صفحات 329-360
    امروزه تصمیم گیری یکی از مهم ترین مباحث در عرصه تئوری پردازی و مفهوم سازی در سیاست خارجی می باشد. اگرچه ریشه های اصلی تئوری های مربوط به تصمیم گیری در اقتصاد و علم مدیریت بسط و گسترش یافته اند، اما دامنه این تئوری ها به مهم ترین عرصه تصمیم گیری سیاسی، یعنی سیاست خارجی نیز کشیده شده است و بخش مهمی از تحقیقات در این حوزه را به خود اختصاص داده است. مطالعه و بررسی الگوها و مدل های تصمیم گیری حکایت از این دارد که الگوی عقلانی تصمیم گیری، الگوی غالب در مدل های مربوط به تصمیم گیری بوده است. تصمیم گیری عقلانی بر این فرض استوار است که تصمیم گیر در اتخاذ تصمیم از قانون هزینه و فایده تبعیت می کند. به عبارت دیگر در مدل عقلایی تصمیم گیری، بازیگر در وهله نخست اهدافی برای خویش تعیین می نماید، سپس تمامی راه های رسیدن به هدف را مشخص می کند و در قدم بعدی تبعات و عواقب هر راه حل را با توجه به دانش خود می سنجد و بالاخره دست به انتخاب منطقی می زند و مطلوب ترین را برمی گزیند. پژوهش حاضر قصد دارد تا ضمن نقد و بررسی مفروضات الگوی عقلانی تصمیم گیری، به گونه های تعدیل شده الگوی عقلانی در تصمیم گیری اشاره کرده و در نهایت الگوهای جایگزین برای مدل عقلانی تصمیم گیری را مورد بررسی قرار دهد.
    کلیدواژگان: تصمیم گیری، سیاست خارجی، انتخاب عقلانی، عقلانیت محدود، الگوی سازمانی، سیاست دیوانی
  • محمد توحیدفام، آنوشا حضوری طریقه صفحات 361-398
    روابط ایران با کشورهای اروپایی سابقه ای بسیار طولانی دارد، اما شاهد فراز و فرودهای زیادی نیز بوده است. اگر از تغییرات اندیشه حاکم بر ایران بر اثر انقلاب اسلامی بگذریم که یکی از دلایل اصلی افت و خیزهای روابط ایران و اروپا است، تغییر سطح ساختار سیاست خارجی کشورهای اروپایی بر اثر ایجاد سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا بر اساس پیمان ماستریخت را می توان عاملی اساسی برای وجود مشکلات کشورهای اروپایی در ایجاد ارتباط با ایران دانست. در شرایط جدید، چگونگی تامین منافع ملی ایران تا حد زیادی نیازمند شناخت ساختار و نحوه کارکرد سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا می باشد.
    مقاله حاضر در پی آن است تا ضمن بیان ساختار سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپایی و تغییرات ناشی از ایجاد آن در سیاست خارجی کشورهای عضو، اسباب گفتگو در باب اشکالات سیاست های مبتنی بر روابط کشور کشور شود و در صورت امکان انگیزه ای برای تغییر دیدگاه سیاست خارجی ایران در قبال اتحادیه اروپا را فراهم آورد.
    کلیدواژگان: اتحادیه اروپا، سیاست خارجی، روابط خارجی، پیمان ماستریخت، پیمان آمستردام، انرژی هسته ای، حقوق بشر، تروریسم و صلح خاورمیانه
  • محمدرضا شیخی مفرد، محمدرضا چیت سازیان صفحات 399-420
    چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار داشته و تلاش این اتحادیه بر گسترش روابط در تمامی زمینه ها بالاخص در عرصه های اقتصادی و سیاسی بوده است. در زمینه روابط اقتصادی، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و مقاله حاضر نیز به آن پرداخته، دو مسئله تجارت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. در واقع می توان گفت که اتحادیه اروپا اهمیت زیادی را برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با چین قائل است به طوری که کمیسیون اروپا در اسناد راهبردی خود همواره بر این مسئله تاکید نموده است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا در زمینه موضوعات سیاسی ازجمله تحریم تسلیحاتی، مسئله تایوان و حقوق بشر با دولت چین اختلافاتی داشته و همواره خواهان گفتگو و حل و فصل مسالمت آمیز این مسائل بوده است. اما آنچه بیش از همه باید مورد تاکید قرار گیرد این است که مسائل و موضوعات اقتصادی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال چین نقش پررنگ تری داشته بطوریکه موضوعاتی از قبیل تحریم تسلیحاتی، وضعیت حقوق بشر و مسئله تایوان را تحت تاثیر خود قرار داده است. نکته دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که مقاله سعی دارد موضوع مورد نظر را در چارچوب نظریه نهادگرایی نئولیبرال مورد بررسی و کنکاش قرار دهد؛ زیرا به زعم نگارنده رفتار و رویکرد اتحادیه اروپا در قبال چین را با مولفه ها و مفروضه های نظریه نهادگرایی نئولیبرال بهتر می توان تبیین نمود.
    کلیدواژگان: سیاست خارجی، اتحادیه اروپایی، سازمان ملل، ناتو، آمریکا، جنگ سرد، چین
  • نوذر شفیعی، مهرداد پهلوانی صفحات 421-450
    امروزه تولید ادبیات در باب «قدرت هوشمند» در حال رشد روزافزونی است. توجه به این جنبه از قدرت ناشی از ناکارآمدی «قدرت سخت» و به دنبال آن ناکارآمدی «قدرت نرم» برای حل مشکلات و رسیدن به اهداف می باشد. در قدرت هوشمند تلاش می گردد دو قدرت سخت و نرم به طور زیرکانه ای ترکیب گردند تا بعد جدید و کارآمدی از قدرت تولید گردد. هند همانند سایر کشورها به دنبال دستیابی به بعد جدید و کارآمد قدرت یعنی «قدرت هوشمند» است. در این مقاله تلاش می گردد تا ابزارها و کارآمدی هند در مقوله قدرت هوشمند مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله در پی آن است که توضیح دهد قدرت هوشمند هند چیست و وضعیت هند از منظر قدرت هوشمند چگونه است؟ فرضیه مقاله آن است که دهلی نو در مسیر تبدیل قدرت سخت و نرم به قدرت هوشمند گام های موثری برداشته و همین امر به هند امکان داده است به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین المللی نقش مهمی ایفا نماید. پرداختن به این موضوع از آن نظر حائز اهمیت است که تا قبل از ورود به قرن بیست و یکم، هند به عنوان یک کشور سنتی که چشم انداز روشنی برای بروز تحولات جدی و مثبت از آن به ذهن متبادر نمی گشت، قلمداد می شد اما اکنون این کشور به یکی از قدرت های بزرگ تاثیرگذار در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
    کلیدواژگان: قدرت سخت، قدرت نرم، قدرت هوشمند، هند، آمریکا، چین
  • شبنم دادپرور صفحات 451-474
    با وجودی که معمولا از دستاوردهای زنان در غرب و به ویژه در ایالات متحده به عنوان شاخصی دال بر وضعیت مطلوب آنان یاد می شود، اما حضور آن ها در سطح مناصب سیاسی در مقایسه با مردان بسیار کمتر است. این مقاله در پی پاسخ به این سئوال است: با توجه به این که زنان بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده را تشکیل می دهند، چه عواملی باعث حضور کم آن ها در سطح نخبگان سیاسی در مقایسه با مردان در آن کشور شده است؟ پس از پاسخ به این سئوال روند حضور زنان در صحنه سیاسی آمریکا و به خصوص در سطح مدیریت سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد تا موانعی که بر سر راه زنان برای رسیدن به سطوح بالای سیاسی وجود دارد، مشخص شود. در این مقاله با استفاده از آمار وارقام و روش توصیفی تحلیلی به بررسی عواملی پرداخته می شود که باعث حضور کمتر زنان شده است و به طور خاص می توان به عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی اشاره کرد. این یافته ها می تواند ما را در شناخت بهتر شرایط حاکم بر ایالات متحده یاری رسانده و بافت جامعه آمریکایی را بهتر نشان دهد.
    کلیدواژگان: ایالات متحده، زنان، نخبگان سیاسی، عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی
  • مجید عباسی اشلقی صفحات 475-498
    عربستان سعودی یکی از کشورهای بسیار مهم منطقه خاورمیانه و جهان اسلام است که شناخت نظام سیاسی، ساختار قدرت و پویش های درونی آن به ویژه با تحولاتی که با نام بیداری اسلامی یا بهار عربی از آن نام برده می شود، بسیار حائز اهمیت است. این کشور دارای نظام سیاسی قبیله گرا و محدود و به شدت بسته ای است. تغییر و جابجایی نخبگان در ساختار قدرت این کشور به سختی صورت می گیرد. اگر تغییری هم در ساختار سیاسی به وقوع می پیوندد تنها در سطح جابجایی شاهزادگان در مسئولیت های مختلف است. نظام سیاسی این کشور در مقابل تحول و اصلاح به شدت حساس است و لذا ساختار سیاسی و اجتماعی عربستان سعودی نتوانسته خود را متناسب با تحولات تطبیق دهد. نظام حکومتی مبتنی بر ساختارهای ابتدایی حکومت داری است. قانون اساسی، هیات وزیران و مجلس به معنای حقیقی وجود ندارد. آزادی بیان، برابری جنسی، تشکیل انجمن های داوطلبانه در عرصه سیاست، برابری فرصت ها، عدالت سیاسی و انتخابات دموکراتیک در جامعه سیاسی عربستان مشاهده نمی شود. نظام سیاسی آل سعود درگیر پنج نوع بحران: مشروعیت، مشارکت، توزیع، هویت و جانشینی است. شرایط نامناسب داخلی و وابستگی خارجی حاکمان آل سعود زمینه مساعدی را برای بروز و ظهور رفتارهای سیاسی و فعالیت گروه های اسلام گرای مخالف فراهم نموده است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه شرایط سیاسی جامعه عربستان سعودی، وضعیت اسلام گرایی، بحران های سیاسی و اجتماعی و روند اصلاحات سیاسی در این کشور می باشد.
    کلیدواژگان: عربستان، شیعه، سنی، اصلاحات سیاسی، اسلام گرایی، سلفی، وهابیت
  • علی ولی قلی زاده صفحات 499-516
    آب به عنوان مهم ترین منبع حیات بشری، در مناطق خشک نقش مهمی در روابط سیاسی دولت ها بازی می کند. در حال حاضر، رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از توسعه اجتماعی و سیاسی فلسطین، با هدف کنترل ملت فلسطین، استفاده از فشار روانی در سرزمین های اشغالی و تسریع در روند ملت سازی در اسرائیل از این منبع حیاتی به صورت یک ابزار سیاسی استفاده می کند. به اعتقاد برخی از کارشناسان، آب در استراتژی ملی رژیم صهیونیستی به قدری مهم است که حتی می توان از آن به عنوان عامل وجودی و بقای اسرائیل نام برد. در این راستا، موجودیت دولت و بقای آن، ازجمله دلایل عمده ای است که رژیم صهیونیستی از عودت سرزمین های اشغالی که نیمی از آب مصرفی اسرائیل از آنجا تامین می شود باز می دارد. به عبارتی دیگر، این نگرش کاملا سیاسی و امنیتی باعث شکل گیری نوعی تجاوزطلبی و اشغالگری ایدئولوژیک در نزد اسرائیلی ها در مقابل فلسطینی ها بوده است. در همین زمینه، رویدادهای تاریخی، بی کفایتی سازمان های قانونی بین المللی و نیز جاه طلبی های ناسیونالیستی در سیاست ملی اسرائیل باعث ایجاد بحران گسترده آب در سرزمین های اشغالی فلسطین بوده است. در مجموع، باتوجه به آنچه که گفته شد در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، علاوه بر بررسی نقش آب در روند تاریخی اختلافات اسرائیل فلسطین، بعد انسانی منازعات طرفین درخصوص منابع آب و نقش آن در جلوگیری از عقب نشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغالی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: بحران آب، منازعه فلسطین، رژیم صهیونیستی، رودخانه اردن، سرزمین های اشغالی
  • سید علی محمد موسوی، حسین داوری صفحات 517-538
    اگرچه انتظار می رفت با شکل گیری نهادهای بین المللی امکان مشارکت بیشتری برای همه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه در مناسبات جهانی فراهم گردد اما تفاوت در توان اقتصادی و سطوح توسعه یافتگی کشورها این فرصت را برای برخی از آن ها فراهم ساخت تا با تشکیل مجامع محدود و چندکشوری عملا نقش قطب و صدای واحد را در فرآیندهای تصمیم گیری بین المللی ایفا نمایند. گروه هفت کشور صنعتی و توسعه یافته (G7)که بعدها درمواجهه با بحران نفتی و فرو پاشی نظام برتون وودز و در پاسخ به انتقادات مبنی بر عدم عضویت برخی کشورهای مهم و تاثیرگذار به گروه 8 و سپس گروه 20 (G20) توسعه یافت از این نوع است. اگرچه دستورکار این گروه پرداختن به مسائل کلان اقتصادی و نظام مالی بین المللی است اما ترکیب اعضا و برخی تصمیمات گروه نشان از عقبه سیاسی شکل گیری این جریان و تلاش اعضای اصلی به ویژه آمریکا برای مدیریت روند تحولات اقتصاد جهانی در دوران پس از جنگ سرد دارد. به طوری که برخی معتقدند این گروه در حال تبدیل شدن به مهم ترین نهاد سیاسی و اقتصادی جهان می باشد. در این نوشتار ضمن بررسی زمینه های شکل گیری و روند تحول گروه 7 و گروه 20، زوایای اثرگذاری آن بر اقتصاد جهانی و ابعاد تعامل دیگر دولت ها با این نهاد بین الدولی مورد توجه و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: گروه هشت، گروه بیست، نظام اقتصاد بین المللی، راهبرد چندجانبه قانون محور، الگوی محور، پره