فهرست مطالب

نثر پژوهی ادب فارسی - سال ششم شماره 13 (زمستان 1383)

نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال ششم شماره 13 (زمستان 1383)

  • 281 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/02/04
  • تعداد عناوین: 10
|
  • احمد امیری خراسانی صفحه 1
    یکی ازوقایع مهم تاریخ ایران، حمله اعراب مسلمان است که تاثیرات سیاسی، فرهنگی و... فراوانی بهمراه داشت. یکی از این تاثیرات، ظهور و نمود ادب عربی درفارسی است. دراین نوشته، سعی شده است ضمن ذکر مهمترین عوامل ظهور و تاثیر ادب و فرهنگ عربی بر فارسی، موارد مثبت و منفی آن نیز بحث و بررسی گردد. شواهد نشان می دهد که علی رغم تاثیر پذیری فرهنگ و ادب فارسی از عربی، بدلیل صبغه اسلامی آن، هویت ایرانی و ادبیات فارسی باقی ماند و هیچگاه فرهنگ و تمدن ایرانی مقهور فرهنگ قومی عرب نگردید، بلکه قوم ایرانی، بدلیل اصالت تمدن غنی خود، ضمن استفاده بهینه از فرهنگ و زبان اعراب، به پاسداری از تمدن و فرهنگ و زبان خود، برخاستند؛ بطوریکه امروزه، زیباترین و استادانه ترین و شیوا ترین آثار ادبی در حوزه نظم و نثر به زبان فارسی، زینت بخش محافل ادبی جهان است.
    کلیدواژگان: ادب عربی، ادب فارسی، ورود اسلام، تاثیرپذیری
  • مهین پناهی صفحه 41
    حیوانات، علاوه برمتون صوفیانه، در داستانهای رمزی و تمثیلی و بطور کلی دربیان عرفان نظری و عرفان عملی این قوم نیز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهای بادیه، با حیوانات مانوس شده اند. آنان با نگاهی لطف آمیز، خود را برتر از حیوانات ندانسته اند؛ بلکه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتری انسان بر حیوانات می تواند باشد؛ ترک عصیان است. رفتار عارفان با حیوانات، شفقت آمیز است. سخنگویی، تفاهم و ارتباطهای شگفت انگیز با حیوانات در متون صوفیانه، نوعی ارتباط غیر متعارف را نشان می دهد. از آنجا که هر کس خدا را خدمت کند و فرمان برد؛دنیا هم به او خدمت می کند؛حیوانات هم به بندگان مخلص و به کسانی که حق توکل را گزارده اند؛ خدمت کرده اند.
    شایان ذکر است که محدوده این تحقیق، متون صوفیانه فارسی، از ابتدا تا قرن هشتم است که سعی شده مطالب با رعایت سیر تاریخی ارائه شود.
    کلیدواژگان: عارفان، حیوانات، اخلاق، انس، برتری، شفقت، سخن گفتن، تفاهم، توکل، اخلاص و خدمت
  • محسن ذوالفقاری صفحه 67
    اثبات دو فرضیه، از اهداف این مقاله است؛ این که نظامی در رویکردهای قرآنی و حدیثی، از دو شیوه ساختاری بیشتر سود می جوید؛ بگونه ای که می توان گفت اصالت سبک نظامی در امر تاثیر پذیری در نگاه کلی، موارد زیر است:یکی این که از شیوه الهامی بنیادی بسیار سود جسته است؛ بگونه ای که باید گفت در میان انواع تاثیر پذیری این شیوه، اصالت سبکی اوست.
    دوم این که با توجه به تناسب واژگان متاثراز قرآن وحدیث،به ترکیب روی می آورد و از حیث آماری اصالت سبک او در این رویکرد ساختاری، کاربرد ترکیبات اضافی است که ربط بین مضاف و مضاف الیه ها برگرفته از قرآن و حدیث است. نکات مزبور با استناد به شواهدی که بعضا از نگاه شارحان دورمانده است؛ تشریح شده است.
    کلیدواژگان: نقد، قرآن، حدیث، نظامی
  • فروغ صهبا صفحه 89
    در زبان فارسی برای این که دو چیز را نسبت به یک امری در تقابل با یکدیگر قرار دهند؛ از شیوه تقابل دهندگی استفاده می کنند. منظور از تقابل دهندگی آن است که گوینده در ضمن این که خصوصیتی را برای یکی از عناصر کلام خود اثبات می کند؛ با بهره بردن از شگردهای زبانی، تلویحا یا آشکارا، آن ویژگی را از عناصر دیگری که می توانند بالقوه در آن بافت، جایگزینش شوند سلب کند. در زبان فارسی برای تقابل دهندگی شیوه های گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از: تکیه، جابه جایی، گسترش، اسنادی کردن و همپایگی با پیوندهای تقابل دهنده.
    کلیدواژگان: تقابل دهندگی، اما، آشنایی زدایی، تکیه، جابه جایی، همپایگی
  • پرگنت / خاستگاه و دیدگاه های آن
    بهزاد قادری صفحه 111
    نمایشنامه پرگنت، از جمله آثار بحث انگیز هنریک ایبسن است که با شگفتی تمام، تا کنون در ایران به آن توجهی نشده و به همین دلیل، چهره راستین ایبسن نیز برای ما همچنان تاریک مانده است.
    در این مقاله، نویسنده که خود مترجم این نمایشنامه است؛تلاش می کند سیر تکوینی و درونمایه های اجتماعی-فرهنگی این متن را که در پهنه ادبیات اروپا نیز جایگاه ویژه ای دارد؛ در پیش روی خواننده بگذارد. بخش عمده این مقاله نمایشنامه پرگنت را تلاش ایبسن در راستای هویت بخشی به ملت نروژ معرفی می کند، نمایشنامه ای که با طنزی گزنده به سطحی نگری نروژی ها نیز خرده می گیرد.
    کلیدواژگان: پرگنت، حماسه، هویت ملی، طنز، رویکردهای نو، درام نویسی
  • محمدحسین کرمی صفحه 131
    هر ایرانیی که اسکندرنامه نظامی، داستان اسکندر در شاهنامه، اسکندرنامه منثور و اشعار دیگری را که در ادبیات فارسی دربارهاسکندر آمده است، مطالعه کند و اندک آشنایی با چهرهمنفور تاریخی اسکندر داشته باشد؛ این پرسش برایش مطرح می شود که اسکندر واقعی کدامیک از این دو چهره است؟ نگارنده در آغاز این مقاله، دو چهره تاریخی و ادبی اسکندر را بطور مختصر معرفی کرده است تا خواننده با تفاوت آنها بیشتر آشنا شود و سپس به طرح دو پرسش مهم و ارائه پاسخ مبسوط و منطقی بدانها پرداخته است. نخست یافتن پاسخی منطقی برای این پرسش که اسکندر با آن چهره تاریخی که برای ایرانیان داشته است، چگونه به چهره ای پاک، ایرانی و مورد ستایش، تبدیل شده است؟ دوم این که چرا حکیم فرزانه و ایراندوستی چون نظامی گنجوی، از میان این همه چهره تاریخی بزرگ و ملی، اسکندر مقدونی را قهرمان مفصلترین منظومه خویش قرار داده است؟ در پایان برای این که خواننده با یک روایت مهم و رایج، درباره اسکندر در ایران آشنا شود؛ روایت شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگترین شاعر ملی ایران را بطور مختصر آورده است.
    کلیدواژگان: اسکندرنامه، تاریخ، ایران، ادبیات فارسی، نظامی، فردوسی
  • فاطمه مدرسی صفحه 173
    پور سینا که شاید فیلسوفترین فیلسوفان ایرانی و یا بطور کلی فیلسوفترین فیلسوفان جهان اسلام باشد؛درپایان عمر،چنان که آخرین کتاب بزرگ وی «الاشارات و التنبی هات» نشان می دهد؛ بنوعی از عرفان گرایش یافت که شاید بتوان آن را فلسفه شرقی بوعلی خواند. این فلسفه شرقی، درحیات فکری متاخر اسلامی،بیشترین اهمیت را داشته است. زیرا این حکمت، درمسیری گام برداشت که یک قرن و نیم بعد با شهاب الدین، به نتایج درخشانی رسید. با این که مفهوم اشراقی را بطور رسمی سهروردی بنیاد نهاد؛ اما نه تنها یک طرح کلی،بلکه دریافت روشنی از آن را می توان از یک سو، درنمط پایانی الهیات و ازسوی دیگر درقصیده عینیه و رساله های عرفانی ابن سینا دید. این نکاتی است که نگارنده بر آن است تا دراین مقال، آنها را مورد بررسی و مداقه قراردهد.
    کلیدواژگان: اشرراق، عرفان، پرواز، مشرق، مغرب، عالم مثال، مشاء
  • جلیل مشیدی صفحه 197
    از مواردی که مایه اختلاف میان جبرگرایان و معتقدان به آزادی انسان گردیده؛آیاتیست که درباره هدایت و ضلالت در قرآن کریم آمده است. خداوند در قرآن، در بسیاری از موارد، ارشاد و گمراهی را به خود نسبت داده است. برخی از گروه های اسلامی، مانند اشعریان، که معتقد به خلق افعال از جانب خداوند هستند؛ از این آیات برداشت جبری نموده و معتقد شدند که خداوند در مؤمنان، هدایت و در کافران، کفر و معصیت، خلق نموده و اینها هرگز هدایت نمی شوند؛ اما معتقدان به آزادی انسان (امامیه و معتزله)، با در نظر گرفتن معانی متعددبرای هدایت وضلالت،بگونه ای آدمی رادرگزینش راه رشدوگمراهی،مختار دانسته اند.
    مولانا نیز به گونه های مختلف، آزاد اندیشی خود را در زمینه های گوناگون و از جمله در درباره هدایت و اضلال، آشکار نموده است؛ آن چنان که تلویحا روح تساهل و تسامح را به مخاطبانش القا می کند. او معتقد است: از آن جا که هر انسانی استعداد جهت گیری بسوی خوبی را دارد؛ نمی توان حتی نسبت به کافران هم تکبر ورزید؛ چون سرانجام امور، دقیقا مشخص نیست و در ضمن، مؤمنان هم از ضلالت و گناه در امان نیستند.
    کلیدواژگان: مولانا، تساهل و تسامح، قابلیت، ارشاد، گمراهی
  • ناصر نیکوبخت صفحه 217
    مکتب انسان ساز اسلام، براساس تعالیم والای قرآن کریم و سیره رسول وحی (ص) و در مقام دینی سمحه و سهله، اختلاف بین امتها و مذاهب را امری طبیعی و جایز و آن را از مقتضیات حکمت بالغه الهی دانسته و پیروان خویش را از مجادله های خصومت بار با دیگر طریقتها بر حذر داشته است. باوجود این، گاه اختلاف قولی و فعلی امتها، بدلیل انحراف از معیار حقیقت، دستمایه نوعی عصبیت خشونت بار و احیانا جنگ و خونریزی شده است و هر گروهی با توسل به استدلال و برهان، خود رامحک و معیار تمام حقیقت دانسته و دیگران را به بدعت و الحاد و کفر متهم کرده است. در این میان، عارفان روشن بین و صاحب بصیرت، با تکیه بر آموزه های دین، با تکیه بر شعار >الطرق الی الله بعددنفوس الخلایق < مقصود و مقصد هم طریقتها را یکی دانسته و آنان را به مدارا و تسامح و تساهل فراخوانده و کوشیده اند آرمانشهری جهانی بنیان نهند که همه مردم با هر باور و اعتقادی بتوانند با یکدیگردر کمال صلح و آرامش زندگی کنند. این مقاله، در پی آن است به پاره ای از اصول و مفاهیم آموزه های عرفان اسلامی در اتحاد و اتفاق طریقتها اشاره کند.
    کلیدواژگان: عرفان، عرفان اسلامی، تسامح، تساهل، مدارا
  • محمدرضا صرفی صفحه 241
|
  • Ahmad Amiri Khorasani Page 1
    This article sees the Arab conquest of Persia as one of the most significant events in the history of Iran that brought about many changes including the spread of Arabic literature in the country.The author first discusses some positive and negative aspects of this new phenomenon in Persian literature. He, then, focuses on the resilience of the vernacular and Persianliterature that, in spite of the Arab dominance, not only did not accept the ethnic culture of the Arabs but also overruled this political dominance by creating masterpieces in literature that have found permanent places in world literature.
  • Mahin Panahi Page 41
    This article surveys the presence of animals in the consciousness of the Sufis. The writer argues that animals, apart from Sufi texts, allegorical tales and the subjective discourse of mysticism, are also present in the practical life of these 'men of light.' Sufis, due to their love of solitude and their travels in the wilderness, were intimate with animals. They donot look down upon animals with an air of superiority; in their view, what makes human beings superior to animals is abstinence from sin. Sufis treat animals with sympathy. Talking to animals, understanding them and having extraordinary connections with them gain an uncanny dimension in the works of these poets.The writer has limited the scope of the research to a chronological study of mystical texts from the beginning to the eighth century A.H.
  • Mohsen Zolfaghari Page 67
    This article deals with two hypotheses concerning Nezami Ganjavi's (1140?-1217? A.D.) verse. Since Nezami drew extensively on the Quran and the Hadiths, the writer identifies two distinct structures in the poet's exploitation of these two sources and, thus, concludes that they must have generally invaded and informed Nezami's whole notion of stylistics. The article also traces the strange and novel juxtapositions of words usedin the Quran and the Hadiths in Nezami's verse to illustrate the origins of the poet's contribution to making novel compound Persian expressions. It further argues that the compounds, including modifiers and the modified, which statistically abound in Nezami's verse, are his borrowings from the Quran and the Hadiths.
  • Forough Sahba Page 89
    This article explicates the use of such devices as stress, displacement, extension, predication and contrastive coordinators, to create contrastiveness in Farsi. One of these devices in coordinated structures is the word /'mma:/ (but) that usually appears in the beginning of the second clause. However, about five decades ago, the Iranian poet, Shamloo, used it in mid-position in the second clause. Some writers followed suit; someothers rejected it as 'incorrect.' Here, the writer gives a brief historical sketch of the development of this phenomenon and elaborates on the debates regarding the new, defamiliarized usage of the word /'mma:/ among scholars.
  • Behzad Ghaderi Sohi Page 111
    Peer Gynt is one of Ibsen's most controversial plays that verges on epic and satire. Unfortunately, it has not had an Iranian readership because its Persian translation has been, so far, non-existent. The author, who is also the translator of the play (due in winter 2005), discusses the genesis of the drama and explains its socio-cultural implications. Peer Gynt has had a great share in rebuilding the Norwegian identity; however, the author contends that Ibsen he also taunts his compatriot's cultural deficiencies with a bitter but constructive satire. The author also reads the play as a mock epic in modern European literature, a fact that gives the play newer socio-cultural perspectives.
  • Mohammad Houssein Karami Page 131
    Persian literature has many narratives such as Nezami's Iskandar-Nameh (The Book of Alexander, 1191 A.D.), the story of Iskandar in the Shahnameh, Iskandarnameh (a medieval prose romance) and other poems about Iskandar. At the same time, Iranians know about the much-hated character of Alexander in history; they, therefore, may wonder which represents the real Iskandar, Persian poetry or history. This article first introduces the two faces of Iskandar, one historic, the other literary. Then it discusses two questions: a.) how did Iskandar, in spite of his historical background to Iranians, change into a pure, Iranian and admirable character? b.) why, among so many Persian heroes, did a wise and patriotic sage like Nezami Ganjavi choose Iskandar-i Magduni(Alexander of Macedonia) as the hero of his lengthiest poem? Finally, for the reader to become familiar with an important and current narrative about Iskandar in Iran, the article gives a brief account of Iskandar in the Shahnameh, the great national epic.
  • Fatemeh Modarresi Page 173
    This article introduces Avicenna as the most prominent philosopher both in Iran and in the Islamic world. Focusing on his biographical work, Kitab al-isharat wa at-tanbihat ("Book of Directives and Remarks"), which he wrote late in his life, the author argues that Avicenna shows tendencies towards a kind of mysticism which may be called his easternphilosophy. The writer, then, contends that the origin of Sohrvardi's transcendental philosophy that appeared a century and a half later itraceable back to Isharat and other pieces that Avicenna wrote in his life span.
  • Jalil Moshayyedi Page 197
    The miracles in the Quran in which some find spiritual enlightenment and some go to perdition have given rise to controversies among determinists and the proponents of free will. In the Quran, God frequently attributes these two tendencies to His own will. Thus, there have been different readings regarding these miracles. Some Islamic sects, for example, ash’arrites, have concluded that man's fate in doing good or evil is predetermined; some others, for example, shi’ites and mu’tazilites, have propounded free will. This article discusses Moulavi's (1207–73 A. D.) stance in the above arguments. It elucidates Moulavi's intellectual belief in humankind as a potentially 'open' system capable of both good and evil. The writer further argues that, since Moulavi believes nothing is certain in human affairs, even believers should not see themselves superior to infidels. Nor should they see themselves safe and free from sin and perdition. Forbearance and tolerance, the writer contends, are Moulavi's two major principles that pave the way to a more flexible world.
  • Naser Nikoubakht Page 217
    This article argues that Islam, based on the sublime lessons of the Quran and the remarkable biography of the Holy Prophet (p.b.u.h.), is the religion of forbearance. It acknowledges the existence of differences between Muslim communities and other religions and prohibits any useless confrontation rooted in blind fundamentalism.It also argues that Islamic mystics, by relying on their religious teachings, proclaim that the way to God is diverse and each way has its own merits, thereby emphasizing that all communities mean to do good. They invite communities towards forbearance and tolerance to establish a utopia, where they can live together peacefully.