فهرست مطالب

نثر پژوهی ادب فارسی - سال چهارم شماره 8 (زمستان 80 و بهار 1381)

نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال چهارم شماره 8 (زمستان 80 و بهار 1381)

  • 105 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/12/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدرضا صرفی صفحه 1
    محمد شیرین مغربی، مشهور به شمس مغربی، یکی از شاعران بزرگ عارف در نیمه دوم قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری است. شهرت اصلی وی به سبب تبلیغ و تفسیر اندیشه های ابن عربی است.
    اشعار شمس هر چند که در ساحت معنای نخستین خود بسیار روشن و گویا هستند، در دلالت معنا یا معانی ثانویه خود فوق العاده پیچیده، مبهم و نمادین به نظر می رسند. این ابهام از آنجا ناشی می شود که وی با توجه به محدودیت ساختاری غزل، امکان توضیح کامل اندیشه ها و واژگان خاص خود را ندارد و از بسیاری واژه ها با بار نمادین فرهنگی، شخصی و فرارونده بهره گرفته است.
    نگارنده با توجه به همین نکته، در مقاله حاضر سعی نموده یکی از نمادهای مورد علاقه وی، یعنی آفتاب و وابسته های آن را، با توجه به گستردگی کاربرد آنها در دیوان اشعار شمس بررسی نماید. این واژه کاربرد نمادین خود را از تخلص شاعر به شمس مغربی گرفته تا تبیین مهمترین اندیشه های مربوط به وحدت وجود، پیوسته نشان می دهد. در این گفتار سعی شده تا با تاویل واژه شمس و واژگان مربوط به آن، راه برای درک دقیق تر گوشه هایی از نکته های ناگفته در متن غزلیات هموار شود و نشان داده شود که چگونه می توان فضای خالی بین خواننده و متن را پر نمود.
    تکنیک و روش مطالعه در مقاله حاضر عبارت است از تحلیل محتوا، توصیف و طبقه بندی کاربردها و معانی نمادین این واژه، نویسنده برای دستیابی به اهداف اصلی خود، برخی از معانی نمادین آفتاب را که با وضوح و روشنی بیشتری توسط شاعر ارائه شده، به عنوان کلیدی برای درک موارد کاملا مبهم مورد استفاده قرار داده است.
    کلیدواژگان: نماد، نماد فرهنگی، نماد فراورنده، آفتاب، شمس، وحدت وجود، آفرینش، تجلی، پنهانی و خفا و آشکارگی و ظهور، مظهر، شمس مغربی
  • The effect of self - esteem, EXtroversion and Risk - Taking on EFL Proficiency of TEFL students
    Mina Rastegar صفحه 10
  • یحیی طالبیان صفحه 33
    در این مقاله، نسخه خطی فارسی کتابخانه حکومت آندهراپرادش حیدرآباد هند معرفی می شود، نخست مشخصات صوری نسخه، یعنی نام مولف و کاتب، زمان تالیف و کتابت، تعداد و اندازه اوراق و آغاز و انجام نسخه ذکر می شود؛ آنچه معمول مندرجات فهرست نسخ خطی است.
    آنگاه، محتوای نسخه که در مباحث صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع فارسی و معانی ثانویه حروف که در پنج فصل رقم خورده است، بررسی می شود. به نگرش عمومی او در باب بلاغت و تقسیم بندی او در این باب اشارت می رود و بعضی مشترکات و تفاوت ها را یادآور می شود. اعلام و کتبی که در این نسخه به آنها اشارت رفته و یا به مطالب آنها استناد شده؛ همچنین، نام شاعرانی که به شعر آنها استشهاد گشته، استخراج می شود و سرانجام، با استنتاج نهایی و برشمردن ویژگی های محتوایی و ارزش کتاب، مقاله به پایان می رسد.
    کلیدواژگان: کتابخانه اندهراپرادش، نسخه خطی، فانوس خیال، ابوالعجزا رشد اشرف، صرف، نحو، معانی بیان، بدیع
  • LA Scrutiny in Iranians in England
    Mohammad Shariati صفحه 37
  • محمود غفوری، سوده مقصودی صفحه 53
    خانواده و جامعه همواره سعی دارند نقش های اجتماعی را به کودکان بیاموزند. در این بین، کتاب های داستانی با ارائه این نقش ها در قالب قصه به کمک آنها می آیند و قالب های رفتاری هر جنس را ارائه می دهند.
    از آنجا که کودک دامنه لغات خود را از طریق کتاب گسترش می دهد و نقش ها و روابط اجتماعی را فرا می گیرد، لذا نحوه معرفی نقش های زن و مرد در این کتاب ها از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که کودک از طریق قرائت این کتب می آموزد که چه اعمالی مردانه و چه اعمالی زنانه هستند و چگونه باید نقش خود را به عنوان یک زن یا مرد در جامعه ایفا کند. پژوهش حاضر، بر اساس احساس چنین نیازی پدید آمده است تا روشن سازد نویسندگان کتاب های کودکان چه الگوهایی را از نقش زن و مرد در جامعه فعلی ارائه می دهند و این نحوه معرفی، چه تاثیراتی بر زندگی آینده کودکان دارد.
    هدف و انگیزه اصلی انجام این بررسی، شناسایی و مقایسه نقش ها و پایگاه های اجتماعی زن و مرد در کتاب های داستانی کودکان در سال های 78-69 است. به این منظور، سعی شده تا زنان و مردان داستان ها از نظر مشاغل، ویژگی های شخصیتی، وضعیت طبقاتی، نوع تفریح، فعالیت های سیاسی، تصمیم گیری، اخلاق، قدرت، زیبایی و... با یکدیگر مقایسه شوند. بررسی تاثیر متغیرهایی چون جنسیت نویسنده و تصویرگر و ملیت نویسنده بر ارائه تصاویر و نقش های جنسی هدف دوم می باشد. هدف سوم، مقایسه تصویر زن در کتب داستانی با نقش زن در جامعه امروز است.
    کلیدواژگان: نقش و پایگاه اجتماعی، الگوهای فرهنگی، مرد، زن، کتاب های داستانی کودکان، نقد فمنیستی، تبعیض جنسی
  • مهین دخت فرخ نیا صفحه 69
    زبان تصوف، در آنجا که می خواهد به بیان تجارب صوفیانه و شناخت و آگاهی درونی بپردازد، با زبان عادی متفاوت است و زبانی رمزی و هنری به حساب می آید.
    شطحیات که محصول غلبه وجد و بیخودی در صوفی است و نوعی سخن پارادوکسی به شمار می رود، مصداق کامل زبان هنری و نمادین صوفیه است.
    در مقاله حاضر، ابتدا با بررسی تاریخچه شطح، معنی لغوی و تعریف شطح در آثار صوفیه و سابقه تاریخی و مفهوم واقعی آن مورد بحث قرار گرفته و با ذکر نمونه هایی از شطحیات، تلاش شده، با معرفی ویژگی های متمایز زبان هنری نسبت به زبان عادی و اشکال مختلف آشنایی زدایی، از جمله بیان پارادوکسی، ثابت شود که شطحیات صوفیه با بعضی از اشعار منثور معاصر قابل مقایسه بوده، از ارزش هنری والایی برخوردارند.
    کلیدواژگان: شطح، زبان تصوف، زبان هنری، زبان رمزی، پارادوکس، پارادوکس ملهم، متناقض نما، تجربه عرفانی، شرح شطحیات، آشنایی زدایی
  • جهانگیر فکری ارشاد صفحه 89
    دستور نوشیروان کرمانی، یکی از پدیده های بزرگ ادبی- مذهبی جامعه زرتشتی در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که متاسفانه هنوز ناشناخته مانده و آثار ادبی او انتشاری وسیع نیافته است. وی در زمان خود بزرگترین روحانی زرتشتی در کرمان بود و به واسطه تسلط کافی بر زبان های اوستایی و پهلوی توانست مضامین مذهبی بسیاری را به نظم فارسی درآورد. در مقاله حاضر سعی شده است تمامی زوایای زندگی ادبی و مذهبی این شخصیت ناشناخته، شناسانده شود و جایگاه واقعی او به دوستداران ادبیات و علوم دینی معرفی گردد. آثار ادبی- مذهبی این دستور دانشمند، بیش از این جای تفسیر و تعبیر دارد و شایسته است در درجه اول، آثاری که در این مقاله معرفی شده، از صورت دستخط و چاپ های سنگی کمیاب بیرون آمده، انتشار عام پیدا کند و سپس، مورد نقد و بررسی دانش پژوهان قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دستور نوشیروان کرمانی، زرتشتی، نظم فارسی، منظومه، آثار دستور نوشیروان، عقاید مذهبی، وقایع تاریخی
  • لطف الله یار محمدی صفحه 105
    در تحلیل گفتمان انتقادی، زبانشناس سعی دارد با به کارگیری ساز و کارهای مناسب بین پیام نهفته در متن که بر پایه دیدگاه اجتماعی خاصی سامان یافته است، با نحوه بیان ارتباط برقرار نماید و توجیه لازم در باب شکل گیری پیام نهفته را فراهم آورد. این ساز و کارها به ساختارهای گفتمانمدار تعبیر شده اند. این ساختارها می توانند مولفه های زبانشناختی ای باشند که توسط برخی از زبانشناسان در تحلیل اعمال شده اند. در این نوشته عنوان شده است که می توان ازمولفه های جامعه شناختی - معنایی گفتمانمدار بهره جست وبرای توضیح بیشتر ازمثال هایی در تصویر سازی کارگزاران اجتماعی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: گفتمان، مولفه های جامعه شناختی - معنایی، گفتمانمدار، کارکرد اجتماعی، کارگزاران اجتماعی