فهرست مطالب

مطالعات تربیتی و روانشناسی - سال هشتم شماره 1 (پیاپی 15، شهریور 1386)

فصلنامه مطالعات تربیتی و روانشناسی
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 15، شهریور 1386)

  • 210 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/07/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مجتبی بذرافشان، زهرا صباغیان، حمیدرضا آراسته، بختیار شعبانی ورکی صفحه 5
    این پژوهش با اتکاء به این مفروضه اصلی، ضرورت ارتقاء جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاه ها، و برای بررسی کارکرد سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این هدف، نخست الگوی سایبرنتیک و کاربرد آن ارائه و بر اساس آن، شرایط و الزامات استفاده از این الگو، احصاء شده است. آنگاه وضعیت دانشگاه فردوسی مشهد با تکیه بر این شرایط و الزامات، مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه کانون اصلی این پژوهش ناظر بر این سئوال است که جایگاه سایبرنتیک در دانشگاه فردوسی مشهد چگونه است؟ برای این منظور دیدگاه های کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد (139=N)، با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس نظریه سایبرنتیک تدوین شده است، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. مولفه های مورد بررسی در الگوی سایبرنتیک عبارتند ار: نظارت و کنترل، پیوندها، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه تحلیل شده و نتایج حاکی از آن است که میانگین دیدگاه های مدیران دانشگاه فردوسی درباره وضعیت الگوی سایبرنتیک بطور معنی داری از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گردآوری داده ها بیشتر است و بین نمرات مربوط به این مولفه های اصلی این الگو نیز در این دانشگاه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بعلاوه، نظر به اینکه بین دیدگاه های مدیران دانشگاه فردوسی درباره میزان استفاده از این الگو تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، می توان نتیجه گرفت که بین این مدیران درباره وضعیت مورد وصف، اتفاق نظر وجود دارد. در مجموع نتایج نشان می دهند که جایگاه الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، در سه مؤلفه تصمیم گیری، نظارت و کنترل و رهبری، از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. در مؤلفه نظارت و کنترل که شامل دو نوع ساختاری و اجتماعی می شود، نظارت و کنترل ساختاری دارای وضعیت نسبتا مطلوبی است ولی نظارت و کنترل اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. با این وصف و بطور خاص، سه مؤلفه پیوندها، سلسله مراتب و تعاملات در این دانشگاه، ضعیف بوده و دانشگاه بایستی برای تقویت و بهبود این مؤلفه ها، تدابیری اندیشیده و تلاش ویژه ای مبذول نماید.
    کلیدواژگان: الگوی سایبرنتیک، آموزش عالی، مدیریت دانشگاه ها
  • میرتقی گروسی، فریده محمدالفت صفحه 33
    دراین پژوهش، به منظور بررسی ارتباط بین هیجان ها و ابعاد اسناد علی (ابعاد مرکز کنترل و کنترل پذیری و پایداری) با عزت نفس، پژوهشگر آزمون های عزت نفس روزنبرگ، هیجان های واتسون و کلارک و مقیاس سنجش ابعاد علی (واینر) را در مورد 367 شرکت کننده دانشجو از دانشگاه تبریز اجرا کرده است. در تحلیل فرضیه ها از برنامه های آماری SPSS و تحلیل رگرسیونی و همبستگی پیرسون استفاده کرده است و متغیرهای مربوط به ابعاد اسناد علی در دو موقعیت (موفقیت) و (شکست) مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد، از عمده ترین عواملی که در افزایش عزت نفس مؤثرند، هیجان های مثبت و به تبع ان انتساب های کنترل پذیر و درونی و پایدار در موقعیت موفقیت است و فرد می تواند با درونی کردن و کنترل پذیر و پایدار دانستن آن، هیجان های مثبت خود را بالا برده و عزت نفسش را افزایش دهد. همچنین انتساب های درونی وکنترل پذیر در موقعیت شکست در افزایش هیجان های منفی مؤثرند. احتمال می رود، هیجان های منفی در پایین بردن عزت نفس مؤثر باشند و به تبع آن سلامت جسمی و روحی فرد به مخاطره افتد.
    کلیدواژگان: عزت نفس، هیجان، مرکز کنترل، کنترل پذیری، پایداری
  • فریدون شریفیان، احمدرضا نصر، لطفعلی عابدی صفحه 49
    مدیریت کلاس از ابعاد مهم تدریس اثربخش است. نشانگرهای تدریس اثربخش در پنج مقوله شامل 1- طراحی و تدوین درس، 2- ارائه درس، 3- مدیریت کلاس، 4- روابط انسانی و 5- ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرارگرفته که به علت گستردگی، در این مقاله فقط مقوله مدیریت کلاس مورد بحث واقع شده است.
    روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از منظری دیگر کمی- کیفی است. در بخش کیفی با استادان نمونه کشوری مصاحبه شده و در بخش کمی عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه تحقیق شامل استادان نمونه کشوری دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان است. برای انتخاب استادان نمونه کشوری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردیده و با 15 نفر از آنان مصاحبه شده است. برای انتخاب اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان، از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. حجم این جامعه در سال تحصیلی 84-83 تعداد 395 نفر بوده که از میان آنها 58 نفر انتخاب شده است. برای ارزیابی عملکرد افراد انتخاب شده، تعداد 1245 دانشجوی زن و مرد سالهای سوم و چهارم مقطع کارشناسی در تحقیق شرکت داده شدند.
    یافته های تحقیق نشان داد که در بخش کیفی، استادان نمونه کشوری بر دو مقوله 1- اهمیت کلاس و چگونگی مدیریت آن و 2- رفتار محترمانه با دانشجویان تاکید داشته اند. در بخش کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان با کسب نمره 87/3، بیش از حد متوسط (5/3) به نشانگرهای مدیریت کلاس توجه داشته اند. عملکرد اعضای هیات علمی برحسب دانشکده و مرتبه علمی تفاوت معناداری نداشته، اما عملکرد آنان برحسب سابقه تدریس متفاوت بوده است. اعضای هیات علمی دارای سابقه تدریس10-1 سال نسبت به افراد دارای سابقه تدریس20-11 سال در زمینه مدیریت کلاس عملکرد بهتری داشته اند.
    کلیدواژگان: مدیریت کلاس در دانشگاه، نظریه های مدیریت کلاس، استاد نمونه کشوری، عضو هیات علمی
  • محمد خیر، محبوبه البرزی صفحه 69
    تعمق و پژوهش پیرامون علل مبادرت افراد به فعالیتهای تحصیلی ومدرسه ای جایگاه ویژه ای در روانشناسی وتعلیم وتربیت به خود اختصاص داده است. درهمین راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای انگیزشی کودکان تیزهوش، ناتوان یادگیری و عادی دریادگیری خودنظم یافته بود. به این منظور 76 دانش آموز تیزهوش، 77 دانش آموز عادی و 49 دانش آموز ناتوان یادگیری در دامنه سنی 10-12 سال به صورت تصادفی از مدارس شهرستان شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو فرم مختلف پرسشنامه خودگردانی یادگیری(SRQ_A) ریان وکانل(1989) که از چهار سبک تنظیمی بیرونی، درون فکنی، همانند سازی ودرونی تشکیل شده است، استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها احراز گردید. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در سبک تنظیمی بیرونی، کودکان ناتوان یادگیری نسبت به کودکان عادی و کودکان تیزهوش نمرات بالاتری کسب کردند. در سبک تنظیمی درون فکنی و همانند سازی کودکان تیزهوش نسبت به کودکان عادی و ناتوان یادگیری میانگین بالاتری دارند و در سبک تنظیمی درونی میان کودکان تیزهوش وعادی تفاوت معناداری وجود نداشت، اما این دو گروه با کودکان ناتوان یادگیری تفاوت معناداری داشتند(01/0P<.). قابل ذکر است که نتایج پژوهش در دو سبک تنظیمی کنترلی و خودمختاری تایید گردید. همچنین تحلیل آماری رگرسیون چند متغیره حاکی از آن بود که از میان متغیرهای دموگرافیک، تنها شغل پدر و تحصیلات مادر از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برخورددار بودند.
    کلیدواژگان: باورهای انگیزشی، یادگیری خود نظم یافته، ناتوان یادگیری
  • سید امیر امین یزدی صفحه 89
    بازشناسی چهره به عنوان الگویی از رشد مهارستهای ادراکی مورد توجه خاص پژوهشگران می باشد. چهره ها مهمترین محرک های بصری را در روابط انسانی فراهم می کنند. از طریق چهره، هویت و هیجانات افراد و نیز سن و جنسیت آنها درک می شود. لذا رشد و توانایی برای خواندن چهره ها و شناسایی افراد بر اساس چهره، به عنوان مهارتی شناختنی، جنبه ای اساسی از رشد شناختی و...
    کلیدواژگان: بازشناسی چهره، جنبه های داخلی و بیرونی چهره، پردازش ترکیبی چهره، رشد ادراک
  • مرضیه عزیزیان، محمدرضا عابدی صفحه 101
    این پژوهش با هدف بررسی نوع خطاهای خواندن دانش آموزان پایه های دوم تاپنجم ابتدایی انجام شد.آزمودنی های پژوهش شامل 120 دانش آموز پایه های دوم تا پنجم(ازهر پایه30نفر)بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان انتخاب شدند.یافته های بدست آمده از تحلیل خطاهای خواندن با استفاده از آزمون مانوا حاکی از آن بود که بیشترین نوع خطای خواندن در پایه های دوم و سوم مربوط به واکه گذاری و تکرار کلمه بود ودر پایه های چهارم و پنجم بیشترین نوع خطا را تکرار و اصلاح کلمه خطا به خود اختصاص داده بود. کمترین نوع خطا در کلیه پایه های مورد بررسی وارونه خوانی بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت خطاهای خواندن در پایه های مورد بررسی هم ازنظر کمی و هم از نظر کیفی متفاوت بود.
    کلیدواژگان: خطاهای خواندن، واکه گذاری، تکرار، اصلاح کلمه، وارونه خوانی
  • حسین جعفری ثانی صفحه 115
    هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیربه کارگیری یک الگوی ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان در دروس فارسی، عربی و انگلیسی دوم راهنمایی می باشد. این پژوهش شبه تجربی است، که طی دو مرحله مقدماتی و نهایی به اجرا در آمده است. مطالعه نواقص و مشکلات طرح درس ها و آزمون های ساخته شده و اصلاح آن ها در مرحله مقدماتی و اجرای طرح درس ها در نمونه اصلی شامل بیست کلاس پایه دوم (ده کلاس به عنوان گروه آزمایشی و ده کلاس به عنوان گروه گواه) در مرحله نهایی صورت گرفته است. در اجرای پژوهش از پیش آزمون و آزمون نهایی و گمارش تصادفی کلاس های پایه دوم در هر مدرسه به عنوان آزمایشی و گواه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدارس راهنمایی پسرانه ناحیه 1و4 آموزش و پرورش شهر مشهد می باشند و نمونه مورد مطالعه شامل ده مدرسه که از هر مدرسه دو کلاس پایه دوم (جمعا 20 کلاس پایه دوم) به صورت خوشه ایانتخاب شده اند.
    نتایج عمده حاصل از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی در گروه های مورد مطالعه در هر سه درس فارسی، عربی و انگلیسی به تفکیک حاکی از این است که به کارگیری طرح درس های مزبور(بر اساس الگوی ترکیبی) تا حد زیادی بر پیشرفت نمره آزمون نهایی دانش آموزان گروه آزمایشی در دروس فارسی، عربی و انگلیسی هر کدام به صورت مجزا موثر بوده و به عبارت دیگر تاثیر معنادار ایجاد کرده است. همچنین به کار گیری طرح درس های فوق بر معدل نمره هر سه درس نیز تاثیر معنادار به همراه داشته است. نتایج نظرخواهی معلمان و دانش آموزان پس از اجرای طرح درس ها نیز نشان می دهد که آن ها تا حد زیادی از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی رضایت داشته اند.
    کلیدواژگان: الگوی تدریس ترکیبی، یادگیری مبحث مشترک، زبان فارسی، زبان عربی و زبان انگلیسی، پایه دوم راهنمایی، الگوی پیش سازمان دهنده، الگوی تفکر استقرایی، الگوی دریافت مفهوم
  • سمانه اسعدی، شعله امیری، حسین مولوی صفحه 137
    این پژوهش با هدف بررسی تحول شناخت اجتماعی و رابطه آن با طراز تحول شناختی در کودکان مقاطع مهدکودکی، پیش دبستانی و کلاس دوم مدارس ابتدایی شهر اصفهان انجام شده است. بدین منظور123 آزمودنی (61 پسر و 62 دختر) به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ایاز مهدهای کودک و مدارس ابتدایی 3 منطقه ی جغرافیایی شمال، مرکز و جنوب شهر اصفهان انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از تکالیف نگهداری ذهنی سطح و طول پیاژه برای سنجش طراز تحول شناختی، و نیز تکالیف باور کاذب برای بررسی شناخت اجتماعی کودک جمع آوری گردید. نتایج تحلیل داده های پژوهش با روش های همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس نشان داد: شناخت اجتماعی در کودکان، از روندی تحولی پیروی می کند و افزایش این توانایی را با افزایش سن در کودکان تایید کرد(P<0/0001). علاوه بر این یافته ها حاکی از آن بود که بین شناخت اجتماعی و طراز تحول شناختی کودکان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (10P<0/00). همچنین تفاوت معنی داری بین دو جنس از نظر متغیر های مورد بررسی مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: شناخت اجتماعی، طراز تحول شناختی، تحول، باور کاذب، نظریه ذهن
  • محمود سعیدی رضوانی، نرگس آهنچیان صفحه 155
    در صورت مناسب بودن رویکرد نیاز سنجی آموزشی می توان شرایط لازم را در جهت اثر بخش شدن آموزش های ضمن خدمت فراهم ساخت. این مقاله با هدف شناسایی هر چه دقیق تر رویکرد کل نگر نیازسنجی آموزشی (روش تجزیه و تحلیل سازمان) و رویکرد جزء نگر نیازسنجی آموزشی (روش تجزیه و تحلیل شغل، تجزیه و تحلیل فرد در نظر سنجی) به مقایسه آنها اقدام نموده است. در این رابطه دو نوع مقایسه میان دو رویکرد صورت پذیرفته است. ابتدا مقایسه نظری و تحلیل هر یک از رویکردها و سپس مقایسه تجربی آنها در شرکت برق منطقه ای خراسان (1381 و 1383) انجام پذیرفته است.
    مرور پیشینه نشان داد که بیشتر پروژه های نیازسنجی رویکردی جزء نگر را اتخاذ کرده اند اما مقایسه تجربی (عملی) دو رویکرد در مورد شرکت برق منطقه ای خراسان نشان داد که غفلت از رویکرد کلی نگر معادل بی توجهی و یا به تعبیری عدم کشف بسیاری از نیاز های آموزشی ا ساسی است
    کلیدواژگان: نیازسنجی آموزشی، تجزیه و تحلیل فرد، تجزیه و تحلیل سازمان، تجزیه و تحلیل شغل، رویکرد کل نگر، رویکرد جز نگر
  • مهناز خواجه پور، حمید عطار صفحه 179
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری با سبک های هویت در دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی نواحی چهار گانه شهر شیراز می باشد. نمونه این مطالعه 657 نفر از دانش آموزان دختر و پسر می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده جند مرحله ای از بین مدارس پیش دانشگاهی در نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه هویت آدامز و بنیون (OMEIS-2) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری شیفر می باشد بررسی نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، تی تست مستقل، مخذور خی و همبستگی نشان داد که 1- بین شیوه های فرزند پروری با توجه به سبک های هویت تفاوت معنادار وجود دارد. 2- تنها در هویت زود هنگام بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. 3- بین شیوه های فرزند پروری و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد. 4- بین سبک های هویت با توجه به طبقه اجتماعی تفاوت معنادار نیست. 5- بین شیوه های فرزند پروری و طبقه اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. 6- بین ابعاد شیوه های فرزند پروری و سبک های هویت رابطه معنادار وجود دارد.
    کلیدواژگان: سبک های هویت، شیوه های فرزندپروری، هویت آشفته، هویت زودهنگام، هویت با وقفه، هویت پیشرفته، والدین قاطع و اطمینان بخش، والدین مستبد
|
  • Mojtaba Bazrafshan, Zahra Sabaghian, Hamidreza Araste, Bakhtiar Shabani Page 5
    The purpose of this research is to identify the status of cybernetics in universities’ management with an emphasis on Ferdowsi University of Mashhad (FUM). A total of 139 questionnaires were sent to chancellor and vice-chancellors of FUM, Dean of faculties and their deputies, administrative and academic department’s chairs at the university to assess their point of view about the status of cybernetics in the University. Further 147 questionnaires were sent to managers and faculty members of twenty seventh Universities to access the same point regarding the purpose. The questionnaire has been developed based on Birnbaum cybernetic theory. Accordingly, supervision and control, tight and loose Coupling, interactions, decision making, hierarchy and leadership had been considered as major constructions of the questionnaire. Survey research, Mean, median, t-test, Mann-Whitney U and Kruskal-Wallis H. were used to analyze the data. The result indicated that the mean of the subjects’ viewpoints was 4.512. In other words, there is a significant difference between the observed mean of the research subject's viewpoints and the theoretical mean. The research also showed a significant relationship between the six above factors. The data indicated that there is no significant difference between the viewpoints of the universitys’ managers. This means that there is a consensus between them in regard to the status of cybernetic in the university’s management. The findings showed that approximately, there is the same result in other universities in Iran.
  • Mir Taghi Garousi Farshi, Faride Mohamadolfat Page 33
    In this investigation for studying the relationship between emotions and causal attribution dimensions(control center, controllability, constancy dimensions) with self-esteem, scholar has performed Rosenberg Self-Esteem Scale (RES), Watson, Clark, Positive Affective Negative Affective Scale (PANAS) and Causal Dimension Scale (CDS) Tests, in the case of 367 student subjects in Tabriz University. Spss statistical program, regression analysis and pearsonian correlation is used to analyse the hypothesis. The variables of the Causal Attribution Dimensions were studied in the success and failure situation. Multiple regression results show that, positive emotions and consequently, controllable, inner and constant attributions in the Success situation are the most important factors in increasing self-esteem, and an individual can raise his positive emotions and increase his self-esteem through internalization the attributions and knowing them controllable and constant. Also controllable and inner attributions in Failure situation are effective in increasing negative emotions; so it is probable that negative emotions are effective in decreasing self-esteem and so an individual’s physical and mental health is exposed to risk.
  • Fereydoon Sharifian, Ahmad Reza Nasr, Lotfali Abedi Page 49
    Classroom management is one of the most important dimensions of effective teaching. The research determines effective teaching indicators in five domains including: designing and developing courses; teaching; management of classroom; human and social relationships and evaluating students academic performance. Because of the broadness of the subject, in this paper only the domain of classroom management has been discussed.The method is quantitative-qualitative. In the qualitative part, the researchers interwieved national exemplar academic staff. In quantitative section the performance of Isfahan University academic staff was evaluated. Statistical population included two groups. One of these groups included national exemplar academic staff from Isfahan University, Isfahan Technical University and Isfahan Medical University. To select national exemplar academic staff, meaningful sampling was used and 15 people of them were interwievd. To select faculty members of Isfahan University stratified sampling method were used. After estimating sample size, 58 people were selected. In order to evaluate the performance of the selected faculties in the quantitative part, 1245 third and forth grade undergraduate students took part in the research.Findings of research indicated that national exemplar academic staff emphasized on: importance of classroom and quality of classroom management; and having respectful behaviors with students. The measured mean in the quantitative section was 3.87 and it was more than the means of effectiveness criterion (3.5). The observed differences among the performance of the faculty members in regard to their faculties and degree were not significant, except in regard to teaching experience, that is faculty members with 1-10 years experience had better performance than those with 11-20 years.
  • Mahbobeh Alborzi, Mohammad Khayyer Page 69
    The aim of this study was to compare self regulated learning among normal, gifted and learning disable children. Two hundred and two students(76 gifted, 77 normal, 49 learning disable) were included in this study. Two measures were used to collect data:1) Academic Self Regulation Learning (SRQ-A) version for students normal 2) Academic Self Regulation Learning (SRQ-A) version for students with LD. Analysis of the data revealed that: In external style regulation, learning disable were higher than normal and gifted children, and in Introjected and Identified style regulation gifteds were higher than normal and learning disable children. The research also showed that mother education and father’s job better predicted relative autonomy Index. At the end, the conclusion and implications of the results were discussed.
  • Amir Amin Yazdi Page 89
    Face recognition has been attended as a model of children’s perceptual skills development. Faces provide the most important visual stimulus for human communication. Identity, emotional expressions, age and gender are being understood by attending to faces. So, having ability to read faces is an essential element of social and cognitive development. The research shows that children have more difficulty in recognition and encoding of faces than adults. It is unclear, however, whether this difficulty is due to their low information processing skills or their limited experiences on faces. The research aimed to investigates Iranian face recognition skills and to study the role of experience in developing face recognition ability. Participants were three groups of subjects including 22 5- years-olds, 22 9-year-olds and 22 adults. They answered to face recognition tasks consisted in three conditions: full face, inner face and outer face. The results showed that in parallel to increasing age, there were an improvement on both speed and accuracy of responses. These results are consistent with those findings conducted in the western cultures demonstrating a development of children’s face recognition performance on all full, inner and outer tasks. The research support those who claim being universality in face recognition development. The research also supports the role of experience in learning to differentiate the human face features.
  • Marzieh Azizian, Mohamadreza Abedi Page 101
    This research was carried out with the aim of investigation the changing pattern of reading errors in students of 2nd to 5th grades. The samples of this study were 120 students who recruited using multi-stage random sampling method. The findings of this study indicated that the highest kinds of reading errors in second and third grades were vowelisation and repetition errors and the highest kinds of reading errors in fourth and fifth grades were repetition and word correction errors in reading. The lowest kind of reading errors in all grades were reversal reading error. In general reading errors differed quantitatively and qualitatively.
  • Hossein Jafari Sani Page 115
    In this study, at the first stage different teaching models and the pertinent studies were examined and then a combined teaching model based on advanced organizer models, inductive models, attaining concepts and partners in learning was developed. This model was used to teach Farsi, Arabic, and English language grammar to the students of the second grade of guidance school. Then, the influence of this teaching model (Independent Variable) on the student’s performance in the teaching model on the students’ degree of learning in the aforementioned subjects. The present study, having a quasi-experimental design, was done in two phases. The first phase was devoted to examining the weaknesses and problems of the lesson plans and those of the tests used. In the second phase, ten classes of male students (the experimental group) were taught according to the modified and improved lesson plans in the two educational districts in Mashhad. The design of the study included a pretest and posttest and the classes were randomly assigned to the control and experimental groups. The t`test was performed on the obtained data. Moreover, the participating teachers and students were asked to answer a questionnaire. The findings of the study revealed that the experimental group performed better in all designed courses on the relevant tests. The finding also showed teachers’ and students’ satisfaction with the implementation of the lesson plans designed.
  • Samane Asadi, Shole Amiri, Hossein Molavi Page 137
    The purpose of this research was to study development of social cognition and it’s relation to cognitive developmental level of nursery, preschool and second graded children of Isfahan. 123 participants (61 males and 62 females) were selected quite randomly, using cluster sampling, from 3 geographical areas of Isfahan (north, center and south) and False Belief Tasks. They placed in 3 groups of nursery schoolers, preschoolers and second graders. Then children interviewed according to Piagetian clinical method with mental conservation tasks (surface and length). Data analysis using Pearson correlation and MANOVA, showed that social cognition has a developmental trend (P
  • Mahmood Saidi Page 155
    We can provide essential conditions for efficient education at the time of the duty if the educational need assessment approach is suitable. This article aims to know the whole perception approach (organization analysis method) and part perception approach (job analysis method, individual analysis in opinion assessment) in educational need assessment, and more accurately, so resorted to compare them. Two kinds of comprison processed between tow approach in this relationship. First theoretical comparison and analysis of each appraches and then their experimental comparison processed in khorasan Electricity company during 2002 and 2004.The study of the past project showes that more projects chose part perception appraches about khorasan Electricity company showed that in attetion of the whol perception approach is equal to in attention or in other words the lack of the discovery of many necessary educational need.
  • Mahnaz Khajehpour, Hamid Attar Page 179
    The objective of this research is to compare child rearing pratises with identity styles among students of both sexs of preuniversity level in shiraz. The sample consists of 657 of boys and girls of preuniversity level who have been selected by simple random sampling from highschools of four districts of Shiraz. The reseach has been conducted using two questionnaires: Bennion and Adams identity questionnaire and scheafer,s child rearing practices questionnaire. interpretation of data using 1- way ANNOVA, independent t- test, Chi – square and correlation coefficient leads to fllowing
    Results
    1-There is a significant difference between child rearing practise and identity styles. 2-Boys and girls are significantiy different only in identity foreclosure. 3- There is a significant relationship between child rearing pratises and sex. 4- There is no a significant differenc between identity styles and social class. 5- There is a significant differenc between child rearing pratises and social class. 6- There is a significant relationship between aspects of child rearing pratises and identity style.