فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
پیاپی 83 (پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/08/14
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علی آدمی، مهسا نوری صفحات 1-27
    فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و قبول استقلال چهارده جمهوری آن از یک سو مرزهای تاریخی شوروی سابق را با همسایگان جنوبی و شرقی ناپدید ساخت و از سوی دیگر، منطقه حایل و وسوسه انگیزی برای رقابت و نفوذ قدرت های منطقه ای و برون منطقه ای به وجود آورد. در میان مدعیان نفوذ در منطقه، ترکیه به جهت اشتراک زبانی و تا حدودی تاریخی با ساکنان این جمهوری های تازه استقلال یافته از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
    دیپلماسی فرهنگی، یکی از مهم ترین ابزارهای پیشبرد اهداف و منافع ملی ترکیه در آسیای مرکزی به شمار می رود است که تجلی آن تلاش نخبگان سیاسی ترکیه برای معرفی این کشور به عنوان «الگوی توسعه و پیشرفت» است.
    مقاله حاضر به دنبال تبیین دیپلماسی فرهنگی ترکیه در جمهوری های آسیای مرکزی است تا بتواند به مطالعه روش مند و گویایی از دیپلماسی آنکارا پرداخته و در پردازش بهتر و منسجم تر ادراکات آن در قیاس با متغیرهای دیگر مثمر ثمر باشد.
    کلیدواژگان: سازه انگاری، دیپلماسی فرهنگی، سیاست خارجی ترکیه، حزب عدالت و توسعه و آسیای مرکزی
  • علی امیدی صفحات 29-50
    جمهوری اسلامی ایران و ارمنستان بنا به ملاحظات ژئوپلیتیک و هم تکمیلی منافع و اهداف سیاست خارجی، دارای مناسبات حسنه و به دور از تنش هستند. این امر موجب شده است که دو کشور همکاری متقابل اقتصادی رو به افزایش را تجربه نمایند، اما به دلیل اقتصاد محدود و شکننده ارمنستان، این کشور نمی تواند نیازهای اقتصادی ایران را پاسخگو باشد؛ ولی ارمنستان می تواند نقش پل مواصلاتی بالقوه در معادلات ژئوانرژی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز، اوکراین و در نهایت اروپای شرقی از طریق خط لوله گاز موسوم به «جریان سفید» را ایفا نماید.
    این مقاله استدلال می کند که مشارکت احتمالی جمهوری اسلامی ایران در طرح جریان سفید در راستای منافع کشورهای صادرکننده، ترانزیت کننده و مصرف کننده است، اما سیاست های ژئوانرژی آمریکا و روسیه مانعی در این راه است و بحران 2014 اکراین در عین حال که بر پیچیدگی آن افزوده است، ولی اهمیت آن را بیشتر کرده است.
    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، ارمنستان، گاز طبیعی و خط لوله گاز جریان سفید
  • محمدحسن خانی، پریسا شاهمحمدی، محمد جواد سلطانی صفحات 53-79
    اولویت های امنیتی یک کشور تنها متاثر از شرایط داخلی آن نیست، بلکه افزون بر شرایط داخلی، گاه شرایط منطقه ای نیز در تعیین این اولویت ها عامل تعیین کننده ای به شمار می رود. تاثیر شرایط منطقه ای به ویژه زمانی است که کشور مورد مطالعه از یک اقتصاد رو به رشد برخوردار باشد. منطقه آسیای مرکزی پس از کسب استقلال حاصل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چنین تاثیری را بر اولویت های امنیتی چین رقم زد. چین در آسیای مرکزی به عنوان یک قدرت نوظهور جهانی به شمار می رود. این مساله نه صرفا از بعد اقتصادی، بلکه همچنین از حیث سیاسی و امنیتی نیز است.
    پکن از دهه 90 میلادی نگاه امنیتی را برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی دنبال کرده است تا زمینه برای ورود دیگر عناصر همگراکننده نیز فراهم شود. به نظر می رسد، چین با این رویکرد می تواند هم به آسیای مرکزی به عنوان هدف و هم به عنوان وسیله دستیابی به اهداف دیگر استفاده کند.
    مقاله حاضر بر این فرضیه تاکید دارد که چین در روابط و تعامل نوین با منطقه آسیای مرکزی امنیت موسع را در پیش گرفته است و منافع اقتصادی خود را در اولویت قرار داده است. بر این اساس، مقاله پیش رو در صدد تبیین این مطلب است که چین، چرا و چگونه راهبرد اقتصادی امنیت محور را در آسیای مرکزی دنبال می کند؟
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، چین، امنیت موسع، راهبرد اقتصادی و انرژی
  • حسین رفیع، محسن بختیاری جامی صفحات 81-106
    شتاب رشد اقتصادی چین در دهه های اخیر برتری اقتصادی و نظامی آمریکا در آسیا و جهان را با چالش مواجه نموده است. جمهوری خلق چین برای رسیدن به جایگاه یک ابرقدرت، نفوذ موثر در سازمان های منطقه ای را در اولویت قرار داده تا از ظرفیت های آنان در راستای تامین انرژی و حفظ امنیت ملی خود استفاده کند. آسیای مرکزی به عنوان عقبه استراتژیک چین و خط مقدم مبارزه با تروریسم، پس از سال 2001 عرصه رویارویی دو قدرت بزرگ قرار گرفته که باعث وقوع تحولات اساسی در این کشورها شده است.
    مقاله حاضر کوشیده است با توجه به داده های نظری، اهداف هژمون طلبی ایالات متحده و نفوذ جمهوری خلق چین در کشورهای آسیای مرکزی را تبیین نماید از این رو، چگونگی مقابله آمریکا با چین در این منطقه با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
    بر اساس یافته های پژوهشی مقاله، آمریکا در صدد بوده است: الف) ضمن مقابله با هدف مهم چین در بهره برداری از منابع انرژی آسیای مرکزی به تقابل با نفوذ اقتصادی این کشور بپردازد. ب) با تقویت پایگاه های نظامی خود به ویژه در جوار مرزهای چین، این کشور را در محاصره استراتژیک قرار دهد. ج) با تشدید برخی تمایلات جدایی طلبانه در چین و همبستگی های قومی در منطقه، جمهوری خلق چین را درگیر برخی چالش های امنیتی سازد.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، سین کیانگ، صعود چین، منابع انرژی، مهار چین و هژمونی آمریکا
  • مصطفی زهرانی، تیمور فرجی لوحه سرا صفحات 108-134
    عوامل و متغیرهای متعدد در سطوح داخلی و بین المللی در شکل گیری بحران قره باغ میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان تاثیرگذار بوده اند. از این رو، یکی از عوامل تعیین کننده در این موضوع،مداخلات و فشارهای ناشی از منابع بین المللی بوده که عوامل و متغیرهای فراسرزمینی وخارجی را شامل می شود. به گونه ای که بدون شناخت این منابع بین المللی، درک و فهم ماهیت اصلی بحران قرهباغ دشوار خواهد بود. منابع بین المللی دخیل در بحران قرهباغ را می توان به دو دسته عوامل اصلی و تعیینکننده و عوامل مهم و تاثیرگذار تقسیم بندی کرد. به گونه ای که رقابت بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای و مسایل سیاسی- امنیتی از عوامل اصلی و تعیین کننده بوده و پیوستگی اقتصاد انرژی جهانی،سازمان های بین المللی و جهانی شدن نیز از عوامل مهم و تاثیر گذار در این بحران بوده اند.
    هدف این مقاله بررسی چگونگی تاثیرگذاری منابع بین المللی بر تداوم بحران قرهباغ است. در واقع به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که منابع بین المللی چه تاثیری در بحران قرهباغ بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان داشته اند؟پاسخ موقت به این سوالبه عنوان فرضیه، آن است که منابع بین المللی به رغم برخی فعالیت ها در جهت برقراری آتش بس میان طرفین،موجب تداوم بحران قرهباغ می شوند.
    کلیدواژگان: منابع بین المللی، بحران قرهباغ، بازیگران فرامنطقه ای، قفقاز جنوبی و میانجی گری
  • علی ولی قلیزاده، یاشار ذکی صفحات 135-167
    طبق نتایج حاصل از این مقاله به دلیل اشتراکات عمیق فرهنگی و تاریخی میان جمهوری اسلامی ایران و ترکیه و نیز وابستگی و تعلقات فضایی - جغرافیایی بین دو کشور با توجه به ظرفیت بالای اقتصاد پویای ترکیه، اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ترکیه و نیز ماهیت روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران با ترکیه، ظرفیت های ژئواکونومیک قابل توجهی در بستر تعمیق همکاری های منطقه آزاد ارس با مناطق آزاد ترکیه قابل تصور است. حتی با تعمیق مناسبات متقابل، نقش آفرینی مناطق آزاد ترکیه به عنوان دروازه ورودی و لولای اتصال منطقه آزاد ارس با اقتصادهای پیشرفته اروپا، اقتصادهای پویای حوزه مدیترانه و بازارهای شمال آفریقا دور از انتظار نیست. مقابلا، بزرگترین مزیت جغرافیایی - اقتصادی منطقه آزاد ارس، علاوه بر موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی آن در زمینه تجارت، موقعیت آن در کانون راه های ارتباطی و مواصلاتی بین المللی است که از این حیث این حوزه تجاری - صنعتی دارای ظرفیت خوب نقش آفرینی تحت عنوان پل ارتباطی اقتصاد داخل با محیط پیرامونی - بین المللی و نیز حلقه اتصال و کانون رقابت و شکوفایی اقتصادهای پیرامونی - بین المللی (بویژه اقتصاد ترکیه) و به تبع آن اقتصاد داخلی است. به عبارتی، منطقه آزاد ارس بلحاظ ژئواکونومیکی در موقعیتی است که می توان با بهره گیری از سیاست های کارا و منعطف، بخش عظیمی از جریانات تجاری - اقتصادی و فرهنگی دهلیز ترکیه را از مسیر ارس به سوی آسیا هدایت کرد و از طرف دیگر، می توان بخش گسترده ای از جریانات آسیایی به سوی ترکیه و اروپا را از این طریق به مناطق آزاد ترکیه و از طریق آنها به بازارهای اروپا پیوند داد.
    کلیدواژگان: ارس، منطقه آزاد، ایران، ترکیه و ژئواکونومی
|
  • Pages 1-27
    The collapse of the Soviet Union and the recognition of fourteen independent republics eliminated the historical borders of the former Soviet Union with its southern and eastern neighbors; and on the other hand, created a tempting buffer zone for the competition and hegemony of regional and extra-regional powers. Among the regional contenders of hegemony, Turkey enjoys a special place due to its lingual and somehow historical shared background with the newly independent republics. Cultural diplomacy is considered as one of the most significant tools to achieve the goals and national interests of Turkey in Central Asia. It is manifested by the Turkish political elite attempting to introduce Turkey as a "model of development". The present paper aims to investigate the application of Turkish cultural diplomacy in Central Asian republics in order to systematically and clearly study Ankara diplomacy and be a useful source for a better and more coherent process of its perceptions in comparison to other variables.
    Keywords: Constructivism, Cultural Diplomacy, Turkey Foreign Policy, Justice, Development Party, Central Asia
  • Pages 29-50
    The Islamic Republic of Iran and Armenia enjoy amity and a relationship free from tension due to geopolitical concerns and an overlap of their interests and foreign policy goals. This has led to an increase in bilateral economic cooperation. Nevertheless, having a limited and fragile economy, Armenia has never been meeting economic needs of the Islamic Republic of Iran. Still, Yerevan can play a significant role as a linking bridge for the exportation of gas to the Caucasus, Ukraine and Eastern Europe, through the pipeline, known as "White Stream". This paper argues that the possible involvement of Iran in the White Stream project is favorable to the interests of exporting countries, transit countries and end-users, while the energy strategies of the United States and Russia are considered as a hindrance for that. Ukraine crisis in 2014 has added to this complexity, though it has highlighted the importance of the issue.
    Keywords: Iran, Armenia, The Caucasus, White Stream, Exportation of Gas
  • Pages 53-79
    Security priorities of a country are not only affected by its internal situation, but sometimes regional situation is also a determinant factor of these priorities. The effectiveness of regional situations is especially when the subject country has a growing economy. After the collapse of USSR, the Central Asia had the same effect on China’s security priorities. China is an emerging global power in Central Asia’s region. This emergence is obvious from economic, political and security aspects. Since 1990, Beijing has first taken a security approach for improving its relations with Central Asian countries, so that it can pave the road for other converging elements. It seems that China can take advantage of Central Asia both as a target and a tool for achieving other targets. This article is emphasizing on the hypothesis claiming that China has chosen the approach of “extended security” for its relations with Central Asia and has prioritized its economic interests in the region. This article tries to answer that why and how China follows the security-oriented economic strategy in Central Asia.
    Keywords: Central Asia, China, Extended Security, Economic Strategy, Energy
  • Pages 81-106
    China's rising economic growth in recent decades has challenged economic and military dominance of the United States in Asia and the world. In order to achieve the place of a superpower, China has put priority on extending its influence in regional organizations to secure its energy and preserve its national security. Central Asia as a strategic neighbor for China and a spearhead for fighting terrorism has become the battlefield of two great powers after 2001. This article tries to clarify both the hegemonic goals of the United States and the influence of China in Central Asian countries. This article applies explanatory-analytical methodology to explain US-China confrontation in Central Asia. According to research achievements of the article, the United States has been trying to achieve the following goals: a)To confront economic influence of China in Central Asian countries and also its exploitation of the region's energy resources; b) Strengthening its military bases especially in Chinese boarders, and surround this country strategically; To face China with some security issues through evoking and supporting some separatist movements and ethical solidarities in this country.
    Keywords: Central Asia, Energy Resources, Strategic Neighbor, Hegemonic Goals
  • Pages 108-134
    Various factors and variables, in internal and international levels have been effective on the emergence of the crisis in Karabakh, which happened between Armenia and Azerbaijan. One of the determinant factors in this issue has been the interventions and strains of international factors. It will be difficult understanding the real nature of Karabakh crisis without knowing these international factors. The international factors that are relevant to Karabakh crisis are divided into two categories; One of them is the rivalry between regional and trans-regional actors and also political and security issues; and the other one is the coherence of global energy economy, international organizations and globalization. This article tries to scrutinize how international factors can effect on the continuation of Karabakh crisis. In other words, the authors try to find a respond to this question that "What has been the impact of international factors on the crisis in Karabakh?" The hypothesis of the article is that irrespective of some intent to settle ceasefire, international factors have prolonged the crisis.
    Keywords: International Factors, Karabakh Crisis, Trans, Regional Actors, The Caucasus, Interventions