فهرست مطالب

علوم حدیث - سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 84، تابستان 1396)

فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 84، تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسین محققیان، محمدکاظم رحمان ستایش صفحات 3-26
    در اصول فقه، به قضایایی که دایره عمل آنها، به زمان، مکان و مخاطب ‫خاص منحصر است و حکم آن جنبه عمومی ندارد، «قضیه خارجیه» اطلاق می‫شود و در مقابل آن، «قضیه حقیقیه» قرار دارد. این دو اصطلاح، توسط آخوند خراسانی از دانش منطق وارد مباحث اصول‫ فقه شد و پیش از آن، فقها اصطلاح «قضیه فی واقعه» را استفاده می‫کردند که تفاوت‫هایی با قضیه خارجیه دارد.
    اختصاص یک روایت به موقعیت و شرایط خاص، از صدر اسلام وجود داشت؛ هرچند این اصطلاحات، مربوط به زمان تدوین دانش‫هاست. در نگاه ظاهری، به صرف احتمال مختص بودن یک روایت به شرایط خاص، قضیه خارحیه مطرح می‫شود؛ درصورتی‫که قاعده اولی، اشتراک در موضوعات و احکام است. تعریف و تبیین این اصطلاح‫ها، در کلمات علما مطرح است؛ ولی به شکل متمرکز، به مفهوم‫شناسی این اصطلاح‫ها و تفاوت آن با یکدیگر و همچنین، پیشنیه مفصل آن و تبیین قاعده اولی در این زمینه، پرداخته نشده است.
    کلیدواژگان: قضیه فی واقعه، خطابات شفاهی، اختصاصات پیامبر، مخاطب شناسی، فضای صدور
  • سیدمهدی مسبوق، رسول فتحی مظفری صفحات 27-50
    یکی از کارآمدترین روش های فهم متن، روش سمانتیک یا معنا شناسی است که در این بین، معنا شناسی هم زمانی یا توصیفی، به مطالعه علمی شناخت یک واژه و یا اصطلاح در بافت کلام می پردازد. در این نوع معناشناسی، توجه به بافت زبانی و همچنین، واژه های همنشین یک واژه یا اصطلاح، می تواند مترجم را در برقراری پیوند منسجم بین واژگان متن، و در نتیجه، تولید معنایی دقیق و منطبق با زبان مبدا، یاری نماید. با توجه به صبغه ادبی نثر نهج البلاغه و همچنین انسجام و تناسب فزاینده ای که در بافت آن دیده می شود، در این جستار کوشیده ایم تا ضمن شناخت اهمیت بافت زبانی، به بررسی و تبیین عملکرد شماری از ترجمه های فارسی خطبه های نهج البلاغه در اهمیت بخشی به مقوله همنشینی واژگان و بافت زبانی به منظور دستیابی به تعادل ترجمه ای بپردازیم. بدین منظور، با بررسی سه مولفه: عطف واژگان هم معنا به یکدیگر، چگونگی اسناد واژگان به یکدیگر و همچنین اضافه واژگان چندمعنا به برخی واژگان خاص و معین، به نقش بافت کلام و واژگان هم آیند در برابریابی ترجمه ای اشاره نموده ایم. برآیند این جستار نشان می دهد که عدم توجه به موقعیت واژگان در متن زبان مبدا، مترجمان را در برابر یابی واژگان چندمعنا به چالش کشیده است و در برخی موارد نیز نادیده گرفتن تحولات شیوه اسناد اجزای کلام به یکدیگر و در نتیجه، تغییر معنای واژگان متوالی در بافت کلام، از دقت و انسجام برخی ترجمه ها کاسته است.
    کلیدواژگان: نهج البلاغه، بافت زبانی، همنشینی واژگان
  • محسن زندی، سیدمحمود موسوی صفحات 51-78
    مرگ اندیشی، در جریان اصلی روان شناسی و روان پزشکی، عموما نشانه برخی اختلال های روانی، چون افسردگی عمده دانسته می شود. بسیاری از نظریه پردازان شاخص این دو رشته، نه تنها آن را نشانه بعضی اختلال ها می شمارند، هیچ قسمی از آن را نیز در فرایند درمان تجویز نمی کنند. از سوی دیگر، ائمه شیعه به شدت مرگ اندیش بوده اند و متون دینی پر است از تجویز مرگ اندیشی به عنوان یکی از مولفه های قدرتمند تربیتی و سلامت روان. ضلع سوم، وجود روحیه خمود و رکود، و بی اعتنایی به پیشرفت و توسعه در میان افراد و جوامع مرگ اندیش است. این، در حالی است که این رکود و خمود اجتماعی، به هیچ وجه در میان بزرگان مرگ اندیش دینی یافت نمی شود و آنها نمونه های اعلای همت های بلند در تاریخ انسان هستند.
    بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که با توجه به دو مسئله بالا، کدام تفسیر از مرگ اندیشی است که نه تنها رکودزا و خمودی آفرین نیست، بلکه به سلامت روان فردی و رشد اجتماعی منجر می شود؟ در جریان اصلی روان شناسی، رویکرد وجودی نگر، سنخی از مرگ اندیشی را از مهم ترین نشانه های سلامت روان و زمینه ساز آن می داند. به ادعای این مقاله، زبان آیات و روایات مرگ نیز نوعی زبان وجودی است که عموما به جای تبیین مابعدالطبیعی مرگ، به تبیین وجودی نگر و نقش آن در زندگی انسان می پردازد. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد وجودی نگر، به تبیین کلی روایات مرگ می پردازد و نشان می دهد که مرگ اندیشی از طریق برخی متغیرهای میانجی، زندگی را معنادار و اصیل می کند و این دو، از شاخصه های مهم سلامت روان هستند.
    کلیدواژگان: اضطراب مرگ، سلامت روان، مرگ اندیشی پیش رو و پس رو، رویکرد وجودی، متغیرهای میانجی
  • مهدی ایزدی، محمدحسین شیرزاد، محمدحسن شیرزاد صفحات 79-101
    در دهه های اخیر، تبیین کیفیت رابطه شوهران و همسران در محیط خانواده، از اهمیتی ویژه برخوردار شده است. در این میان، وجود برخی روایات در جوامع روایی فریقین که به زنان نسبت به شوهران جایگاهی پست اعطا می‏کند، چالش‏های فراوانی را موجب شده است. یکی از این روایات، روایت «لو امرت ‏احدا ان ‏یسجد لاحد لامرت‏ المراه ان ‏تسجد لزوجها» است. این نوشتار، با لایه‏بندی روایت مذکور به سه سطح: زبانی، ادبی و فرهنگی، به نقد متنی آن اقدام نموده است. تقابل میان واژه های «زوج» و «امراه» در این روایت که با زبان عربی عصر پیامبر(ص) همخوانی ندارد، حکایتگر ضعف در لایه زبانی آن است. نسخه های متفاوت این حدیث در جوامع روایی فریقین نیز که بیانگر تعارض های فراوان میان آنهاست، گویای ضعف در لایه ادبی آن دارد. همچنین، بررسی گفتمان‏های رقیب اسلامی و جاهلی درباره رابطه زن و شوهر و مقایسه آنها با این روایت، نشانه تاثیرپذیری این حدیث از فرهنگ جاهلی است.
    کلیدواژگان: نقد متنی، زن و شوهر، خانواده، فرهنگ، سجده زن بر شوهر
  • سیداکبر موسوی صفحات 102-127
    این پژوهش، با هدف نشان دادن جریان حدیثی امامیه در بصره در عصر حضور ائمه (ع)، سامان یافته است. غایت نهایی این پژوهش، روشن ساختن زوایای پنهان و ناشناخته بخشی از تاریخ حدیث امامیه در شهر بصره می باشد. پرسش اساسی در این پژوهه، آن است که آیا جریان حدیثی امامیه در عصر ائمه(ع) در شهر بصره حضور داشته و فعال بوده است؟ پرسش یادشده با این فرضیه دنبال می شود که جریان حدیثی امامیه در دوران حضور ائمه (ع) در بصره، حضوری پررنگ داشته است. به نظر می رسد که ریشه های جریان حدیثی امامیه در آن شهر به سده نخست هجری بازمی گردد؛ اما در اوایل سده دوم و با مهاجرت اصحاب امامی کوفه به بصره و نقش آفرینی آنان، جریان حدیثی امامیه در آنجا شکل گرفته و گسترش پیدا کرده و تا پایان دوران حضور نیز تداوم داشته است.
    کلیدواژگان: امامیه، بصره، جریان حدیثی، خط حدیثی متهم به غلو
  • علی اکبر ایزدی فرد، سید مجتبی حسینی نژاد، زینب سادات حسینی صفحات 128-158
    بزرگان رجالی، در وثاقت محمدبن سنان اختلاف نظر شدیدی دارند. پس از تحلیل و بررسی عوامل تضعیف و توثیق، این نتیجه حاصل است که با توجه به نظریه اکثریت قدما همچون نجاشی و ابن غضائری و بلکه اجماع اصحاب بنا بر ادعای شیخ مفید بر تضعیف وی، به طور قطع، تمامی موانع وثاقت وی مفقود نیست؛ زیرا ممکن است موانع، منحصر در عواملی چون وجاده ای و یا غلو نباشد. بنابراین، عوامل تضعیف او که به دست ما رسیده، تمام نیست و بر حسب ظاهر، روایاتی بر توثیق او وجود دارد؛ با این حال، پذیرفتن مضمون این روایات و گذشتن از تضعیفات نجاشی و مشهور و بلکه اجماع اصحاب، به راحتی ممکن نیست و چه بسا اعراض قدما از مضمون این دسته از روایات و تضعیف محمدبن سنان از ناحیه آنها، موجب تضعیف سند این روایات می شود. پس، چاره ای نیست؛ جز اینکه با در نظر گرفتن تضعیف محمدبن سنان توسط رجالیون متقدم، قائل به تضعیف وی شویم.
    کلیدواژگان: محمدبن سنان، غلو، کذب، وجاده، روایات دال بر توثیق، نجاشی، شهرت، اجماع