فهرست مطالب
فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و سوم شماره 1 (پیاپی 87، بهار 1397)
- تاریخ انتشار: 1397/03/07
- تعداد عناوین: 7
-
- علمی پژوهشی
-
صفحات 3-23برای بهرهگیری از روایات طبی نیازمند تبارشناسی، معناشناسی و اعتبارسنجی آنها هستیم؛ یعنی ماخذ، سند و ناقلان هر روایت روشن شود و مفهوم متن و مقصود گوینده آنها نیز بررسی گردد. اطمینان از فراگیری روایات طبی نسبت به همگان و روایی کاربرد آن در روزگار کنونی نیز نیازمند اعتبارسنجی آنها از طریق سنجش با دانش پزشکی، تغذیه، گیاهشناسی یا تجربه های بالینی است. این امر با موانعی همچون تقدس روایات، آشنایی ناکافی با روشهای تجربی و راه های بن بست روبهرو است. ما با نگاهی به ضرورت این سنجش، راه حل گفتوگوی گام به گام مشارکتی را پیشنهاد داده و در زدودن برخی موانع کوشیدهایم. در دل این بررسی ها برخی روایات طبی مرتبط را نیز آوردهایم.کلیدواژگان: ماخذ شناسی روایات طبی، اعتبارسنجی روایات طبی، معنایابی احادیث طبی، گفت و گوی گام به گام مشارکتی
-
صفحات 24-46هدف این پژوهش بررسی الگوی نظری مدیریت ورودی سیستم خانواده بر اساس منابع اسلامی است. روش پژوهش در اعتبار سنجی روایات، دستورالعمل اعتبار منابع دارالحدیث بوده و در بررسی متن، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، از روش عمومی فهم، و روش پیشرفته (شامل تجزیه و تحلیل محتوایی، و روش تحلیل متون متقابل) استفاده شده است. یافته پژوهش آن است که متون حدیثی با درجه اعتبار عالی، مدل «منعطف - نفوذناپذیر» را برای تعامل ناظر به شخص ثالث و تنظیم رفتار در برابر ورود عوامل بیرونی معرفی میکند. نتیجه پژوهش آنکه با استفاده از این مدل نظری میتوان به طراحی مداخله در سطوح مختلف آموزش، پیشگیری و درمان برای مدیریت ورودی خانواده اقدام و انسجام نظام خانواده را ارتقا داد.کلیدواژگان: خانواده درمانی، خانواده درمان گری سیستمی معنوی، مرزهای خانواده، اسلام، حدیث العزیزه
-
صفحات 47-70روایات تاویلی آیات قرآن، در دو کتاب بحار الانوار و مرآه العقول اثر علامه مجلسی، به قدری فراوان است که نیازمند سبکشناسی تحلیل این روایات از منظر ایشان است. مساله نوشتار حاضر، کشف روشمند الگوی علامه مجلسی در تحلیل روایات تاویلی آیات قرآن است. در نگاه اول، علامه مجلسی به عنوان شخصیتی اخباری بایسته است از همان شیوه اخباریان در روایات تاویلی بهره برد، ولی آنچه در این دو اثر مشهود است، تمایز روش ایشان با شیوه شناخته شده اخباریان است. با توجه به عدم کفایت تحقیقات پیشین، این مساله به روش توصیفی- تحلیلی واکاوی گردید و نتیجه آن شد که نظرگاه علامه مجلسی به روایات تاویل قرآن، نگاه یک اخباری صرف نبوده، بلکه ایشان در دوره نزاع اصولی و اخباری، در قامت یک اخبارگرای اصولی معتدل، با اتخاذ رویکرد معنایی به مقوله تاویل، موفق به ارائه اصول و ضوابطی برای پذیرش تاویل صحیح قرآن، همچون تطابق با ظاهر آیات، مناسبت میان ظاهر و باطن، مطابقت تاویل با ضرورت عقلیه و اضطرار و ملاک بودن عموم لفظ و نیز مویداتی مثل معاضدت سیاق، معاضدت دیگر روایات و موافقت با قرائت صحیح گردیده است.کلیدواژگان: علامه مجلسی، روایات تاویلی، ضابطه تاویل، ظاهر قرآن، باطن قرآن
-
صفحات 71-90حصر عبارت است از اینکه چیزی یا کسی را به چیزی یا کسی آنچنان ویژه دارند که از او درنگذرد و در غیر او نباشد. دلالت حصر بر معنای مذکور مورد تردید است. بررسی مفاد واقعی این اسلوب مساله اصلی این پژوهش است که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا پی گرفته شده است. آیا ظهور این بیانات در انحصار، معتبر و قابل استناد است؟ احتمالات چندی وجوددارد: اینکه حصر را غیرحقیقی یا اضافی بدانیم؛ استفاده از حصر را یک تعبیر بلاغی لطیف برای بیان مبالغه آمیز کمال یک وصف بگیریم؛ آن را ادعایی و در مقام تاکید بدانیم؛ دست از حصر حقیقی برنداریم، ولی برای توجیه انحصار کلام از مصادیق مخفی و غیرظاهر سراغ گیریم. دلالت بر کلیت و انحصار را فقط به معنای بیان اقتضا و نه علت تام بدانیم یا بر مراتب تشکیکی معنا حمل کنیم یا کلیت و عموم آن را با دلیل منفصل تخصیص وتقیید بزنیم و... خلاصه اینکه بر معنای حقیقی حصر به عنوان مرادجدی متکلم نمی توانیم پافشاری کنیم.کلیدواژگان: حصر، قصر، مدلول تصدیقی ثانی، مراد جدی، استنباط از قرآن و حدیث
-
صفحات 91-114از برجسته ترین محدثان تاریخ حدیث شیعه، شیخ صدوق است که تلاش وافری در گردآوری روایات و عرضه آنها به جامعه علمی داشته است. شیوه صدوق در گزینش و نقل احادیث، بسان هر محدثی، معلول متغیرهای مختلفی بوده است. به نظر می رسد که از جمله آنها باورهای کلامی وی است. برای اثبات این گمانه، پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی، کیفیت انعکاس زیارت نامه های امام کاظم7 و امامان عسکریین8 را در آثار صدوق بررسی و تحلیل کرده است. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد که صدوق به هنگام گزارش این دو زیارت نامه، فقره ای از آنها - که بر وقوع بداء در شان این سه امام معصوم دلالت دارد - انداخته است؛ دلیل آن نیز ظاهرا استنباط رخداد بداء در امامت از فقرات مزبور است. این در حالی است که فقره زیارت نامه امام کاظم7 به وقوع بداء در امامت دلالت نداشته و از آن بداء در تصور مردم را - که اعتقاد آنان به جانشینی اسماعیل و ازاله این تصور و استقرار آن در امامت امام کاظم7 بوده است - می توان فهمید. طلایه دار این فهم نیز خود صدوق بوده که این فقه الحدیث را در خصوص روایات بداء درباره اسماعیل، برادر امام کاظم 7، مطرح کرده است؛ اما آن را به فقره مزبور تعمیم نداده است. فقره زیارت نامه امامان عسکریین 8 نیز محل بحث است. درباره امام حسن عسکری7 بدایی مشابه بدای امام هفتم7 مطرح است، اما بدا در شان امام هادی7، قابل توجیه نیست. از این رو، احتمالا صدوق در عدم نقل فقره مذکور، صحیح عمل کرده است.کلیدواژگان: شیخ صدوق، اندیشه های کلامی، بداء، نقل روایت، زیارت نامه، امام کاظم7، امامان عسکریین8
-
صفحات 115-142علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است.
در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سوالات مطرح نیز بی پاسخ مانده است.
از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین آنها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تایید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به خودی خود اشکال و انحراف تلقی نمی شود، بلکه تفاوت در پیش زمینه ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است.کلیدواژگان: رجال، علامه حلی، متاخران، شیخ بهایی، اخباریان -
صفحات 143-166حدیث پس از قرآن، دومین منبع استنباط احکام اسلامی شناخته می شود. عموم مسلمانان آن را تنها ابزار دست یابی به سنت نبوی، یعنی قول، فعل و تقریر پیامبر می دانند. بررسی تاریخی نشان می دهد که حدیث همواره از این مقبولیت و حجیت گسترده و عام بهره مند نبوده و گاه مخالفت هایی با نقل و ضبط حدیث و کاربرد آن به عنوان منبع استنباط احکام شرعی وجود داشته است. در سده نوزدهم و بیستم میلادی نیز مجددا مخالفت هایی با حدیث شکل گرفته است. از رویکردهای این دوره تفکر نقد حدیث است که یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین آن احمد امین مصری است. این مقاله با رویکردی انتقادی، تحلیل آرای او را در باب حدیث مدنظر داشته و با تدوین و تبیین مبانی فکری و آرای انتقادی او در باب حدیث، ارزیابی میپردازد.کلیدواژگان: معیارهای نقد حدیث، منتقدان حدیث، حجیت حدیث، روشنفکران مصری، جنبش های اسلامی مصر