فهرست مطالب

دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی - پیاپی 16 (تابستان 1382)

فصلنامه دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی
پیاپی 16 (تابستان 1382)

  • 138 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1382/05/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مهرداد پژهان، علی دلاور، حسن احدی، محمود ایروانی صفحه 1
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی عامل مؤثر بر «آماده سازی» در آزمونهای حافظه بود. با توجه به مدل «پردازش متناسب با انتقال» و با در نظر داشتن ویژگی های آزمونهای «ستاک واژه» و «پاره لغت» (رودیگر و همکاران، 1999)،پیش بینی شده بود که تکلیف «پاره لغت» بیش از آزمون «ستاک واژه» در برابرسطح پردازش حساسیت نشان خواهد داد.
    آزمودنی های این پژوهش 40 دانشجوی دوره کارشناسی بودند که به تصادف در چهار گروه آزمایشی قرار گرفته اند. آزمونهای تکمیل «پاره لغت» و «ستاک واژه» شامل 40 ماده هدف و 40 ماده پرکننده بوده است. همان طور که انتظار می رفت، هر یک از دو عامل سطح پردازش و نوع آزمون (پاره لغت وستاک واژه) به گونه ای معنادار بر «آماده سازی» تاثیر داشته است. همچنین درتعامل این دو عامل، سطح پردازش بر تکلیف «پاره لغت» اثر داشته و بر تکلیف «ستاک واژه» بی تاثیر بوده است.
    کلیدواژگان: سطح پردازش، آماده سازی، ستاک واژه، پاره لغت، حافظه نهان، حافظه آشکار
  • اصغر آقایی، مختار ملک پور، غلامرضا عجمی صفحه 17
    تا به حال دو پرسشنامه مشهور برای خشنودی شغلی در پژوهشهای داخل کشور به کار رفته است که اولی شاخص توصیف شغل هولین، کندال و اسمیت و دومی پرسشنامه خشنودی شغل مینه سوتا است که ویس، دیویس، اینگلند ولوفکویست آن را ساخته اند. فرانک آندروز واستفان ویتی (1976)، در پژوهشی که به خصوص در پی یافتن شاخص های سلامت ذهنی (SWB) در میان آمریکایی ها بود و درکتابی منتشر شد، ابزاری معرفی کردند که برخلاف این دو پرسشنامه، خشنودی شغلی رابه صورت کلی و نه به شکل مؤلفه ای می سنجید.هدف این تحقیق اعتباریابی همزمان پرسشنامه آندروز و ویتی با شاخص توصیف شغلی وپرسشنامه خشنودی شغلی مینه سوتا می باشد.نمونه پژوهش دانشجویان فارغ التحصیل رشته روان شناسی در گرایشهای مختلف بوده اند که از نظر سن و شغل همتا شده اند. پایایی مقیاس آندروز و ویتی 0/77 و ضرایب همبستگی آن با مجموعه مؤلفه های دو مقیاس قبلی بالا وروابط بین زیرمقیاس های دو پرسشنامه قبلی بامقیاس آندروز و ویتی معنی دار بوده اند. نتایج با پژوهشهای رندیچ و استیل (1992) و ریچینزو داوسون (1992) همخوانی دارد. به دلیل کوتاه بودن این مقیاس در پژوهش هایی که ابزارهای زیادی به کار می رود استفاده از آن به جای شاخص توصیف شغل و پرسشنامه خشنودی شغلی مینه سوتا توصیه می شود.
    کلیدواژگان: اعتباریابی همزمان، شاخص توصیف شغل، پرسشنامه خشنودی شغلی مینه سوتا، پرسشنامه خشنودی شغلی آندروز و ویتی
  • فضل الله یزدانی، حسین آزاد صفحه 29
    هدف از این پژوهش، بررسی میزان تاثیرآموزش ابراز وجود بر رفتار خود ابرازی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان نایین ونیز مقایسه میزان تاثیر این آموزش بود. ازاهداف دیگر پژوهش، بررسی رابطه ابرازوجود با عملکرد تحصیلی و وضعیت اقتصادی این دانش آموزان است. شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ایتصادفی انجام گرفت. بدین منظور40 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (20 دختر و 20 پسر) در سال تحصیلی 811380 که در پرسشنامه خود ابرازی پایین ترین نمره را به دست آورده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه گواه قرار گرفتند.آموزش ابراز وجود بر روی گروه های آزمایش به اجرا درآمد و گروه های گواه این آموزشها را دریافت نکردند. طول مدت آموزش سه هفته و به طورمتوالی بود. پرسشنامه ابراز وجود، قبل از آموزش به عنوان پیش آزمون و پس از آموزش به عنوان پس آزمون بر روی گروه های گواه و آزمایش اجرا گردید.سؤالات پرسشنامه قبل از اجرا تحلیل شد و ضریب آلفای کرونباخ آزمون برابر با 0/7 محاسبه گردید.
    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ابراز وجود در گروه آزمایش به طور معنی داری رفتار خود ابرازی را نسبت به گروه گواه افزایش داد (p=0)، همچنین، تفاوت بین میانگین نمرات ابراز وجود در پسران ودختران معنی دار بود (p=0/04)، و میانگین نمرات ابراز وجود دردانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر به دست آمد.
    نتایج تحقیق همچنین نشان داد که بین نمرات ابراز وجود و عملکردتحصیلی رابطه وجود دارد (P=0/02)، ولی این رابطه برای وضعیت اقتصادی، تحصیلات مادر و پدر، تعداد اعضای خانواده، سن و پایه دانش آموز معنی دار نبود.
    کلیدواژگان: آموزش ابراز وجود، رفتار خود ابرازی، عملکرد تحصیلی
  • مریم سیف نراقی، اکرم منتظر الظهور صفحه 47
    هدف اصلی این پژوهش مقایسه استرس های آموزشگاهی دانش آموزان ابتدایی، راهنمایی ومتوسطه دختر و پسر در مدارس دولتی وغیر انتفاعی شهر اصفهان است. برای دستیابی به این هدف فرضیات زیر مطرح گردید.
    1 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان ودوره تحصیلی آنان رابطه وجود دارد. 2 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان و جنسیت آنان رابطه وجود دارد. 3 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان و نوع مدرسه آنان رابطه وجود دارد.
    جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر اصفهان بود که از بین آنان به شیوه نمونه گیری طبقه ای 1100 دانش آموزبه عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته استرس های آموزشگاهی دانش آموزان بود، پایایی آزمون با استفاده از روش بازآزمایی محاسبه گردید که ضریب همبستگی به دست آمده 0/74 می باشد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندراهه استفاده گردید نتایج نشان داد که 1 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان و دوره تحصیلی (20/16 = Fو 0/000 P<) رابطه معناداری وجود دارد و به ترتیب دوره راهنمایی، متوسطه و ابتدایی دارای بیشترین استرس می باشند. 2 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان و نوع مدرسه رابطه معناداری (10/12 =F و 0/002 P<)وجود دارد و این میزان در مدارس دولتی بیشتر است. 3 بین استرس های آموزشگاهی دانش آموزان و جنسیت آنان رابطه وجود ندارد.
    کلیدواژگان: استرس، استرس های آموزشگاهی، دوره تحصیلی
  • حمیدرضا عرضی سامانی صفحه 55
    هدف این پژوهش بررسی وضعیت بهداشت روانی و همه گیرشناسی اختلالهای روانی دربین معلمان استان اصفهان با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی آنان است. بدین منظور ازجامعه آماری مورد مطالعه (42332 نفر)حدود 4 درصد (1646 نفر) در دو جنس و سه دوره تحصیلی ابتدایی، راهنمایی، متوسطه وپیش دانشگاهی با استفاده از روش تصادفی خوشه ایچند مرحله ای از 15 منطقه و ناحیه آموزش و پرورش استان با توجه به نسبت های محاسبه شده، انتخاب شد.
    ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه محقق ساخته برای ثبت مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه سرندی سلامت عمومی GHQ28 و فهرست TPS(حاوی ملاکهای تشخیصی DSM-IV) می باشد که در مصاحبه بالینی و برای تشخیص گذاری استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمارتوصیفی، جدولها و نمودارهای درصد فراوانی و آمار استنباطی روش های آماری خی دو، t، رگرسیون چندگانه و تحلیل تمایزات انجام شده است. برطبق نتایج این پژوهش میزان شیوع اختلالهای روانی در کل معلمان مورد مطالعه 26/65 درصد است، میزان شیوع اختلالها در زنان 15/72 و درمردان 10/93 درصد است. بالاترین درصد در معلمان دوره ابتدایی وکمترین میزان در معلمان دوره راهنمایی می باشد. اختلالهای اضطرابی با9/62 درصد شایعترین اختلالهای روانی در گروه مورد مطالعه است. میزان شیوع اختلالهای روانی با وضعیت تاهل، شغل همسر، منطقه محل کار، دوره تدریس، مدرک تحصیلی و نمرات پرسشنامه سلامت عمومی به طور معنی داری رابطه دارد.
    کلیدواژگان: بهداشت روانی، اختلال روانی، همه گیرشناسی، معلم
  • احمد صادقی، محمدرضا عابدی صفحه 69
    هدف از این پژوهش بررسی پرخاشگری (ارتباطی) و رابطه آن با سازگاری عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود. بدین منظور243 دانش آموز دختر و پسر (121 پسر و 122دختر) سال چهارم ابتدایی دبستانهای دولتی شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش سازگاری عاطفی اجتماعی آزمودنی هااز دو مقیاس مربوط به معلم و دانش آموزاستفاده شد. هر یک از این دو مقیاس دارای چهار زیرمقیاس، پرخاشگری ارتباطی، پرخاشگری آشکار، رفتار جامعه پسند و احساس افسردگی بود. علاوه بر این مقیاس مربوط به همسالان دو گویه برای جامعه سنجی مثبت ومنفی و مقیاس مربوط به معلم یک گویه برای ارزیابی میزان محبوبیت دانش آموزان داشت. به منظور تعیین ساختار عاملی این دو ابزار، ازروش تحلیل عامل استفاده گردید و نتایج حاصل نشان داد در مقیاس همسالان هر 4 عامل پیش بینی شده از هم تفکیک شدند، اما در ابزار مربوط به معلم دو رفتار پرخاشگری آشکار وارتباطی از هم قابل تشخیص نبودند و فقط سه عامل از هم تفکیک شدند.برای تعیین پایایی این دو مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشانه پایایی مطلوب و قابل قبول هر دو ابزار بود. نتایج تحقیق به قرار زیر بود:1 بین پرخاشگری آشکار و ارتباطی و سازگاری عاطفی اجتماعی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد.
    2 پرخاشگری آشکار پسران به طور معنی دار بیشتر از دختران و پرخاشگری ارتباطی دختران به طور معنی دار بیشتر از پسران است. 3 بین ارزیابی معلمان و دانش آموزان از پرخاشگری، آشکار و ارتباطی همبستگی معنی دار وجود دارد.
    کلیدواژگان: پرخاشگری، سازگاری عاطفی اجتماعی، دانش آموزان دخترو پسر
  • پروین بختیار پور صفحه 79
    هدف اساسی در این پژوهش بررسی تاثیرآموزشهای گروهی بر میزان آگاهی دختران ازتغییرات جسمانی اجتماعی دوران نوجوانی بوده است. جامعه آماری پژوهش دختران نوجوان 14تا 17 ساله شهر اصفهان است، نمونه آماری آن 32 نفر می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق آزمایشی است ونمونه آماری پس از همتاسازی به دو گروه 16نفره گواه و آزمایش تقسیم شدند.
    ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته همراه با مصاحبه شامل 20 سؤال بسته پاسخ بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. پرسشنامه با محاسبه پایایی 0/84 و اعتبار بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0/82 به اجرا در آمد.
    برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزشهای گروهی درمورد افزایش میزان آگاهی از تغییرات نوجوانی در دو بعد جسمانی واجتماعی مؤثر بوده است و میان نمره های دختران نوجوان در مرحله پس ازآزمون در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلیدواژگان: آموزش گروهی، دختران نوجوان، تغییرات جسمانی اجتماعی، دوران نوجوانی
  • ایران باغبان، محمود مرادی صفحه 99
    در چند دهه اخیر به کارگیری شیوه های خانواده درمانی و به ویژه سیستمی در درمان انواع مشکلات روانی عاطفی و خانوادگی افزایش چشمگیری داشته است. در این زمینه خانواده درمانی ساختی یکی از رویکردهای سیستمی است که ریشه مشکلات و اختلافات زناشویی را در رابطه پیچیده و متقابل متغیرهای خانوادگی و الگوهای تعاملی آن می داند.
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرخانواده درمانی به روش ساختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوج های متقاضی طلاق بود.این تحقیق روی زوج های متقاضی طلاق که مسؤولان اداره دادگستری به مرکز مداخله دربحران برای مشاوره ارجاع داده بودند، انجام گرفته است. از بین این مراجعان دو گروه هشت نفری و هر گروه متشکل از چهار زن و شوهر ازطریق نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه دردو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند.
    روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تعارضات زناشویی بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خانواده درمانی به روش ساختی به طورمعنی دار، تعارضات را کاهش می دهد (000=P).
    اما بین مردان و زنان از نظر تاثیر خانواده درمانی به روش ساختی بر کاهش تعارضات زناشویی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
    کلیدواژگان: خانواده درمانی ساختی، تعارضات زناشویی، طلاق
  • مژگان عارفی، اصغر رضویه صفحه 113
    هدف از این پژوهش بررسی پرخاشگری (ارتباطی) و رابطه آن با سازگاری عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود. بدین منظور243 دانش آموز دختر و پسر (121 پسر و 122دختر) سال چهارم ابتدایی دبستانهای دولتی شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش سازگاری عاطفی اجتماعی آزمودنی هااز دو مقیاس مربوط به معلم و دانش آموزاستفاده شد. هر یک از این دو مقیاس دارای چهار زیرمقیاس، پرخاشگری ارتباطی، پرخاشگری آشکار، رفتار جامعه پسند و احساس افسردگی بود. علاوه بر این مقیاس مربوط به همسالان دو گویه برای جامعه سنجی مثبت ومنفی و مقیاس مربوط به معلم یک گویه برای ارزیابی میزان محبوبیت دانش آموزان داشت. به منظور تعیین ساختار عاملی این دو ابزار، ازروش تحلیل عامل استفاده گردید و نتایج حاصل نشان داد در مقیاس همسالان هر 4 عامل پیش بینی شده از هم تفکیک شدند، اما در ابزار مربوط به معلم دو رفتار پرخاشگری آشکار وارتباطی از هم قابل تشخیص نبودند و فقط سه عامل از هم تفکیک شدند.برای تعیین پایایی این دو مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشانه پایایی مطلوب و قابل قبول هر دو ابزار بود. نتایج تحقیق به قرار زیر بود:1 بین پرخاشگری آشکار و ارتباطی و سازگاری عاطفی اجتماعی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد.
    2 پرخاشگری آشکار پسران به طور معنی دار بیشتر از دختران و پرخاشگری ارتباطی دختران به طور معنی دار بیشتر از پسران است. 3 بین ارزیابی معلمان و دانش آموزان از پرخاشگری، آشکار و ارتباطی همبستگی معنی دار وجود دارد.
    کلیدواژگان: پرخاشگری، سازگاری عاطفی اجتماعی، دانش آموزان دخترو پسر