فهرست مطالب

Cell Journal - Volume:10 Issue: 2, 2008

Cell Journal (Yakhteh)
Volume:10 Issue: 2, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/04/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقالات اصیل
  • علی جهانشاهی، سید جواد میر نجفی زاده، محمد جوان، محمد محمد زاده، رضیه روحانی صفحه 87
    هدف
    بررسی اثر تحریک الکتریکی با فرکانس پایین بر میزان بیان گیرنده های آدنوزینی A1 و A2a ژیروس دندانه دار در کیندلینگ مسیر پرفورنت در موش صحرایی
    مواد و روش ها
    با تحریک الکتریکی مسیر پرفورنت تشنج های کیندلینگ در حیوانات ایجاد و امواج تخلیه متعاقب از ژیروس دندانه دار ثبت شد. پس از پایان هرتحریک کیندلینگ، SFL L(Low-Frequency Stimulation)Sبا فرکانس های 0/5، 1 و 5 هرتز اعمال شد. روز هفتم، میزان بیان ژن گیرنده های آدنوزینی A1 و A2A با استفاده از تکنیک RT-PCR نیمه کمی در ژیروس دندانه دار بررسی شد.
    یافته ها
    اعمال فرکانس های مختلف LFS اثرات مهاری بر روند کیندلینگ داشت و به طور معنی داری مجموع مدت زمان تخلیه های متعاقب و همچنین متوسط بروز مراحل تشنجی 4 و 5 را به صورت معنی داری کاهش دادند. به علاوه، اعمال فرکانس های مختلف LFS به طور معنی داری مانع از کاهش ایجاد شده در بیان گیرنده های A1 در طی کیندلینگ شد و در مقابل، میزان بیان گیرنده های A2A کاهش یافت. LFS بیشترین تاثیر را در فرکانس 5 هرتز داشت.
    نتیجه گیری
    می توان پیشنهاد کرد جلوگیری از کاهش بیان ژن گیرنده های A1 (که اثر مهاری دارند) و کاهش بیان ژن گیرنده های A2A (که اثر تحریکی دارند) ممکن است در اعمال اثرات ضد تشنجی LFS نقش داشته باشند. این اثرات تا حدی وابسته به فرکانس LFS است.
    کلیدواژگان: تحریک الکتریکی با فرکانس پایین، گیرنده های آدنوزینی، کیندلینگ، شکنج دندانه دار
  • مسعود پارسانیا، زهیر محمد حسن، طراوت بامداد، مریم خیر اندیش، محمد نبی سر بلوکی، محمدحسن پوریای ولی، روح الله درستکار ساری، مهدی مهدوی، عباس جمالی صفحه 93
    هدف
    بررسی تاثیر همراهی پلاسمید کدکننده Bax در افزایش کارآیی DNA واکسن پلاسمید gB ویروس هرپس سیمپلکس نوع یک
    مواد و روش ها
    در این تحقیق 3 دوز از پلاسمید کدکننده Bax (pcbax) شامل مقادیر10، 25 و50 میکروگرم به همراه پلاسمید کدکننده ژن گلیکوپروتیین B (pcgB) ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک (1-HSV) به طریق داخل جلدی و به طور هم زمان به موش های C57BL/6 تزریق شد تا افزایش پاسخ های ایمنی و حفاظت حیوانات فوق درمواجهه با ویروس کشنده HSV-1 بررسی شود. پاسخ های ایمنی نسبت به آنتی ژن فوق با روش های پاسخ پرولیفراسیون لنفوسیتی و اندازه گیری سایتوکاین های INF-و 4-IL ترشح شده بررسی شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد موش هایی که 25 میکروگرم pcbax را به همراه pcgB دریافت کرده بودند حفاظت موثرتری نسبت به موش هایی که 50 میکروگرم pcbax را با pcgB دریافت کردند، نشان دادند. آنالیز پاسخ های ایمنی سلولی نیز نشان داد موش هایی که با 25 میکروگرم pcbax و pcgB ایمونیزه شدند پاسخ های پرولیفراسیون لنفوسیتی قوی تری و نیز سطوح اینترفرون گاما (INF- و اینترلوکین4 (4-IL) بیشتری نسبت به موش هایی که 10 و 50 میکروگرم pcbax و pcgB دریافت کرده بودند، نشان می دهند.
    نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهد ایمن زایی هم زمان pcgB و 25 میکروگرم pcbax منجر به افزایش پاسخ های ایمنی نسبت به حالتی است که از 10 و 50 میکروگرم pcbax و pcgB استفاده شود. نتایج فوق می تواند امیدی در جهت دست یابی به روشی موثر در ارتقا بخشیدن به واکسن DNA علیه 1-HSV و یا سایر پاتوژن ها باشد.
    کلیدواژگان: پروتئین Bax، واکسن DNA، پروتئین gB هرپس سیمپلکس نوع یک
  • نصرت نوربخش، اردشیر طالبی، سید بهروز موسوی، فاطمه نادعلی، محمود ترابی، خدیجه کربلایی، محمدحسین نصر اصفهانی، حسین بهاروند صفحه 101
    هدف
    جدا کردن سلول های بنیادی از پالپ دندان های شیری در حال ریزش
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از دندان های ثنایای شیری کودکان سالم 9 6 ساله که به صورت طبیعی در حال ریزش بودند استفاده شد. دندان های ریخته بلافاصله در محلول نرمال سالین استریل حاوی آنتی بیوتیک قرار گرفته و در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. پالپ دندان در شرایط کاملا استریل خارج و پس از لیز بافت با محلول 4 میلی گرم بر میلی لیتر کلاژناز تایپ I، سلول ها در محیط α-ME کشت داده شدند و با روش فلوسایتومتری بیان آنتی ژن های مختلف سطح سلولی در این سلول ها ارزیابی و تست آلکالین فسفاتاز نیز برای سلول ها انجام شد. در نهایت سلول ها به سلول های چربی و استخوانی تمایز داده شدند و این تمایز به کمک تکنیک RT-PCR ارزیابی و تایید شد.
    یافته ها
    باقی مانده پالپ دندان های شیری در حال ریزش حاوی جمعیتی ازسلول های شبه فیبروبلاست بودند. سلول های بنیادی به دست آمده از دندان های شیری در حال ریزش(Stem Cells from Human Exfoliated Deciduous Teeth: SHED) با درجه بالایی نسبت به مارکرهای CD166, CD90, CD106و CD146 واکنش مثبت نشان دادند و نسبت به مارکرهای CD34, CD31و CD35 که از مارکرهای سلول های هموتوپوئتیک است پاسخ منفی داشتند. سرعت تکثیر سلول های بنیادی به دست آمده بالا بود و این سلول ها قادر به تمایز به سلول های استئوسیت و ادیپوسیت بودند. علاوه بر این، فعالیت آلکالین فسفاتازی در این سلول ها دیده شد.
    نتیجه گیری
    دندان های شیری می توانند به عنوان یک منبع قابل دسترسی بی نظیر و بدون مشکلات اخلاقی جهت تحقیقات کاربردی مرتبط با سلول های بنیادی و مهندسی بافت باشند.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی، تمایز سلولی، پالپ دندان، فلوسایتومتری
  • اکرم سادات طباطبایی پناه، امیر حسن زرنانی، شیده منتصر کوهساری، محمود چمن خواه، رویا قدس، علی احمد بیات، گلناز انسیه کاظمی صفت، سید احمد رضا محمودی، مهیار استاد کرم پور، سرور شجاعیان، محمود جدی تهرانی صفحه 109
    هدف
    تولیدآنتی بادی منوکلونال ضد (Human Epidermal Growth Factor Recpector-2) Her-2)
    مواد و روش ها
    برای رسیدن به این هدف، دو پپتید بخش خارج سلولی Her2 طراحی و آنتی بادی های ضد آنها با استفاده از تکنولوژی هیبریدوما، تولید شد. ویژگی دو عدد از این آنتی بادی ها (کلون های 3E3 و 7F10) به روش های الایزا، ایمونوبلاتینگ و رنگ آمیزی ایمونوفلورسانس مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 5 کلون از 2 فیوژن به دست آمد که ایزوتیپ همگی آنها از کلاس IgM بود. این آنتی بادی ها دارای واکنش گری مناسب در آزمون الایزا بودند. آزمون ایمونوبلاتینگ نشان داد این آنتی بادی ها همانند آنتی بادی تجاری ضد Her2 به نام Herceptin قادر به شناسایی Her2 با وزن مولکولی KD 185 هستند. نتایج آزمون ایمونوفلورسانس غیرمستقیم نشان داد این آنتی بادی ها قادر به شناسایی Her2 سیتوپلاسمی و غشایی در رده سلولی سرطان پستان، SKBR3، هستند.
    نتیجه گیری
    در مجموع به نظر می رسد که از آنتی بادی های منوکلونال تولید شده در این پژوهش می توان در تست های تشخیصی Her2 شامل روش های ایمونوهیستوشیمی و روش های سرولوژی بهره جست.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، گیرنده فاکتور رشد اپیدرمال انسانی (Her2)، آنتی بادی منوکلونال، الایزا، ایمونوفلورسانس، ایمونوبلاتینگ
  • روح الله فتحی، مجتبی رضا زاده ولو جردی، پوپک افتخاری یزدی صفحه 121
    هدف
    بررسی اثر سوراخ کردن زونا به وسیله لیزر بر تکوین و کیفیت جنین های چهار سلولی موش حاصل از انجماد شیشه ای
    مواد و روش ها
    جنین های چهار سلولی موش به دنبال انجماد شیشه ای به روش (Closed Pulled Straw (CPS (با استفاده از اتیلن گلیکول و سوکروز) به دو گروه کنترل (بدون دستکاری زونا) و آزمون (استفاده از لیزر برای سوراخ کردن زونا) تقسیم شدند. جنین های هر دو گروه در سیستم کشت متوالی شامل G1TMver3 و G2TMver3 کشت شده و در مرحله بلاستوسیست گسترده به صورت تصادفی کیفیت آنها با روش های رنگ آمیزی افتراقی (برای تعیین تعداد سلول) وTUNEL (برای تعیین تعداد سلول های آپوپتوتیک) بررسی شد.
    یافته ها
    در 24 ساعت اول کشت (24 ساعت پس از لیزر)، اختلاف معنی داری در میزان تشکیل بلاستوسیست بین دو گروه وجود نداشت. پس از 48 ساعت، درصد تشکیل بلاستوسیست گروه آزمون (61/87 درصد) نسبت به گروه کنترل (14/78 درصد) افزایش نامعنی دار یافت. نهایتا پس از 72 ساعت، درصد تشکیل بلاستوسیست در گروه آزمون به 40/94 درصد رسید که نسبت به گروه کنترل (75/81 درصد) اختلاف معنی دار پیدا کرد (05/0>p). میزان سلولاریتی و تعداد سلول های مرده در جنین های گروه کنترل و آزمون یکسان بود.
    نتیجه گیری
    سوراخ کردن زونای جنین های چهار سلولی سالم موش حاصل از انجماد شیشه ای به وسیله لیزر، اثر کاهنده بر میزان سلولاریتی جنین ها و یا اثر افزاینده بر تعداد سلول های مرده نداشت. به علاوه موجب افزایش میزان شکل گیری بلاستوسیست در جنین های سالم چهار سلولی موش حاصل از انجماد شیشه ای شد.
    کلیدواژگان: انجماد شیشه ای، لیزر هچینگ، تکوین، جنین موشی
  • سهیل صدری، مریم داوری زنجانی، مهری آزاد بخت، علی امینی، مارک هیل صفحه 129
    هدف
    بررسی بروز آپوپتوز در سلول‎های عصبی تمایز یافته PC-12 در اثر اعمال فشار هیدروستاتیک
    مواد و روش ها
    در این مطالعه سلول های رده PC-12 در محیط کشت RPMI 1640 همراه با10 درصد سرم کشت داده شدند. سلول ها پس از تیمار با غلظت تمایزی مناسب استئورسپورین به سلول‎های عصبی (نورون) تمایز یافتند. سلول‎های عصبی تمایز یافته PC-12 به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. سلول های گروه آزمایش به محفظه اعمال فشار منتقل شدند و به مدت 2 ساعت در معرض 100میلی متر جیوه فشار هیدروستاتیک قرار گرفتند. سپس با استفاده از رنگ آمیزی حیاتی و رنگ آمیزی TUNEL به ترتیب میزان بقای سلول ها و شاخص آپوپتوز آنها سنجیده شد. با اندازه گیری طول نوریت ها، مورفولوژی سلول ها بررسی و توانایی چسبندگی به بستر و مهاجرت سلول ها نیز ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میزان بقای سلول ها در دو گروه مشابه بود اما پس از 24 ساعت، بقای سلول ها در گروه آزمایش کاهش یافت (05/0>p). شاخص آپوپتوز در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (05/0>p). همچنین طول نوریت ها، توانایی چسبندگی سلول ها به بستر و توانایی مهاجرت سلول ها درگروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد اعمال فشار هیدروستاتیک وارده به سلول ها با کاهش طول نوریت ها، کاهش توانایی چسبندگی سلول به بستر و کاهش توانایی مهاجرت سلول ها که از رفتارهای حیاتی سلولی تلقی می شود، سبب وقوع آپوپتوز در سلول‎های عصبی تمایز یافته PC-12 شده است. با توجه به اختلالی که فشارهیدروستاتیک در چسبندگی سلول ها به بستر پدید آورده، به نظر می رسد آپوپتوز ایجاد شده در سلول ها از نوع آنویکیز باشد.
    کلیدواژگان: فشار هیدروستاتیک، آپوپتوز، آنویکیز، تمایز عصبی، رده سلولی PC، 12
  • محمدرضا بیگدلی صفحه 137
    هدف
    بررسی اثر پیش شرطی سازی به واسطه هیپرکسی نورموباریک (Normobaric Hyperoxia: HO) پیوسته و متناوب بر میزان بیان آنزیم تبدیل کننده TNF-α و فعالیت NF-kB
    مواد و روش ها
    رت ها در چهار گروه به صورت گروه های پیوسته (24 ساعت پیوسته) و متناوب (4 ساعت در روز به مدت 6 روز) در معرض HO و نورموکسی نورموباریک (Room Air: RA) قرار می گرفتند. هر گروه به سه زیرگروه تقسیم می شد. زیرگروه اول، بعد از 24 ساعت، تحت جراحی انسداد شریان میانی مغز (Middle Cerebral Artery Occlusion: MCAO) به مدت 60 دقیقه قرار می گرفتند و سپس 24 ساعت به آنها اجازه برقراری مجدد جریان خون داده می شد. زیرگروه دوم و سوم به نام زیر گروه شم (بدون MCAO) و گروه دست نخورده (بدون جراحی) برای بررسی اثر هیپرکسی نورموباریک بر بیان آنزیم تبدیل کننده TNF-α و فعالیت NF-kB در نظر گرفته شده بود.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد HO متناوب و پیوسته در القای پدیده تحمل به ایسکمی دخالت دارند. پیش درمان با HO پیوسته و متناوب بیان آنزیم تبدیل کننده TNF-α و فعالیت NF-kB را به طور معنی دار افزایش می دهد. آثار پدیده تحمل به ایسکمی بر بیان آنزیم تبدیل کننده TNF-α فعالیت NF-kB در روش های پیوسته و متناوب یکسان نبودند وHO پیوسته نسبت به متناوب اثر قوی تری داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان می دهد هیپرکسی نورموباریک آثار حفاظت عصبی خود را احتمالا تاحدی از طریق افزایش فعالیت NF-kB و میزان بیان آنزیم تبدیل کننده TNF-α نشان می دهد.
    کلیدواژگان: پیش شرطی سازی به ایسکمی، آنزیم تبدیل کننده TNF، α، سکته مغزی، فعالیت NF، kB، هیپرکسی نورموباریک
  • عبدالحسین شاهوردی، منصوره موحدین، مجتبی رضا زاه ولو جردی، سعید کاظمی آشتیانی، حسین کاشانی صفحه 145
    هدف
    بررسی ساختار و توزیع میکروتوبول ها در جنین های اولیه حاصل از تخمک های جوان، پیر و بازسازی شده موش
    مواد و روش ها
    در این تحقیق سه گروه از تخمک ها و جنین های حاصل از تخمک پیر (05 عدد)، تخمک جوان (05 عدد) و تخمک پیر بازسازی شده (01 عدد) مورد مطالعه ایمونوسیتوشیمی قرار گرفتند. تخمک پیر بازسازی شده با انتقال ماده ژنتیکی تخمک پیر به تخمک بی هسته شده جوان به دست آمده است. جنین ها از مرحله nP2 تا مرحله دو سلولی از نظر ساختمان میکروتوبولی با استفاده از آنتی بادی پلی کلونال علیه آلفاتوبولین و با میکروسکوپ فلورسنت مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    ساختار دوکی در تخمک جوان در مرحله متافاز II و جنین های حاصل از آن طبیعی و از تراکم مناسبی برخوردار بود. در حالی که در تخمک پیر و جنین های حاصل رشته های دوک ارتباط خوبی با کروموزوم نداشت و مساحت زیادی به خود اختصاص داده بود. در جنین های بازسازی شده نیز رشته های پراکنده و نازک توبولینی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    وضعیت قرارگیری رشته های توبولینی در جنین های بازسازی شده احتمالا به دلیل دفعات تزریق و دست کاری تخمک باشد و تعامل خوبی بین ماده ژنتیکی منتقل شده و سیتوپلاسم و میکروتوبول ها به وجود نیامده است و ممکن است یکی از دلایل کاهش میزان لقاح در این تخمک ها باشد.
    کلیدواژگان: میکروتوبول، دوک تقسیم، تخمک پیر بازسازی شده
  • تصاویر رنگی
    صفحه 152