فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال بیست و سوم شماره 6 (پیاپی 131، بهمن و اسفند 1397)

نشریه ارمغان دانش
سال بیست و سوم شماره 6 (پیاپی 131، بهمن و اسفند 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/26
  • تعداد عناوین: 11
|
  • محمدحسین باقری، اکبر اعظمیان جزی *، ابراهیم بنی طالبی، محمدحسین نصر اصفهانی صفحات 666-682
    زمینه و هدف
    بیماری کبد چرب غیر الکلی اصلی ترین بیماری کبدی است که بروز آن با عادات ناصحیح غذایی و اضافه وزن ارتباط دارد. هدف این پژوهش مقایسه اثرات 8 هفته تمرین اینتروال شدید (HIIT) و تمرین استقامتی کم شدت (LIET) بر بیان ژن Hig2 و محتوای تری گلیسیرید کبدی رت های مبتلا به کبد چرب (NAFLD) بود.
    روش بررسی
    چهل رت نر ویستار به طور تصادفی در چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه های کنترل، LIET و HIIT که به مدت 16 هفته غذای پر چرب با هدف ایجاد کبد چرب مصرف کردند و گروه شم که در این مدت از غذای استاندارد استفاده کرد. تمرین گروه HIIT شامل مراحلی از دویدن شدید بر اساس درصدی از حداکثر سرعت بود که با دویدن کم شدت به عنوان استراحت فعال جدا شده بود. تمرین گروه LIET نیز بر اساس مسافت طی شده گروه HIIT همسان سازی شده بود. در پایان 8 هفته تمرین، میزان بیان ژن Hig2 و محتوای چربی کبدی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    بین گروه های تحقیق تفاوت معنی داری در میزان بیان Hig2 (43/12=K2،006/0 p=) و IHL (84/32=K2،001/0 p=) مشاهده شد. تفاوت های معنی دار در Hig2 بین گروه کنترل و گروه HIIT (031/0p=) و گروه کنترل با LIET (012/0p=) مشاهده شد. اما تفاوت های معنی دار در Hig2 بین گروه HIIT و گروه LIET مشاهده نشد (453/0p=). همچنین، تفاوت های معنی دار در IHL بین گروه کنترل و HIIT (001/0p=) و گروه کنترل با LIET (001/0p=) مشاهده شد. همچنین، تفاوت های معنی دار در IHL بین گروه HIIT و گروه LIET مشاهده شد (003/0p=).
    بحث و نتیجه گیری
    تمرینات تناوبی شدید و هم تمرینات تداومی با شدت کم از طریق کاهش در بیان ژن Hig2 باعث کاهش محتوای چربی کبدی و بهبود NAFLD می شود. همچنین، کاهش چربی کبدی در گروه تمرین تناوبی شدید به طور مستقل از کاهش وزن رخ می دهد.
    کلیدواژگان: کبد چرب غیر الکلی، تمرین تناوبی شدید، تمرین استقامتی کم شدت، پروتئین حاصل ژن 2 القاء هیپوکسی، چربی درون کبدی
  • مریم فرزانه بهلگردی، صابر زهری، فرهاد مشایخی، سیدمحسن اصغری * صفحات 683-693
    زمینه و هدف
    فاکتورهای رشد اندوتلیال عروقی ترشح شده از تومور با اتصال به رسپتورهای خود در سطح سلولهای اندوتلیال نقش مهمی در نفوذ پذیری عروقی و رگزایی تومور ایفا می کنند. در این مطالعه پپتید آنتاگونیست فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) طراحی شد با این هدف که پپتید مورد نظر (VGB4) با تداخل دراتصال فاکتور رشد اندوتلیال عروق به رسپتورهای خود، مسیرهای پیام رسانی در پایین دست را غیر فعال کرده و در نتیجه باعث مهار آنژیوژنز شود.
    روش بررسی
    در این مطالعه از رده سلولی سرطانی 4T1 جهت مدل سازی سرطان پستان در موش BALB/c استفاده گردید. پس از پیوند زیر پوستی تومورهای پستانی به حیوانات، تزریق روزانه درون صفاقی غلظت های مختلف پپتید VGB4 (mg/kg 10 ، 5 ،2.5 ،1 ، 0.25) به مدت 14 روز انجام شد و پتانسیل آنتی توموری غلظت های مختلف پپتید در طول دوره تزریق نسبت به کنترل به روش آماری مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    افزایش غلظت پپتید باعث کاهش میزان رشد تومور در گروه های تیمار می شود و افزایش غلظت از mg/kg 5 به mg/kg 10 تاثیر ممانعت کنندگی معنی داری روی رشد تومور ندارد. بنابراین غلظت mg/kg 5 بهترین دوز ضد توموری پپتید VGB4 می باشد.
    نتیجه گیری
    پپتید VGB4 اثر ممانعت کنندگی معنی داری بر میزان رشد تومور کارسینومای پستانی ایجاد شده توسط رده سلولی 4T1 دارد. با توجه به اثرات آنتی توموری VGB4 ممکن است بتوان در آینده از این پپتید برای درمان سرطان استفاده کرد.
    کلیدواژگان: آنژیوژنز، فاکتور رشد اندوتلیال عروق، پپتید، سرطان پستان
  • رحمت الله خانمحمدی، محمد علی آذربایجانی* ، لعیاسادات خرسندی، مقصود پیری صفحات 694-708
    زمینه و هدف
    بیماری های قلبی عروقی از دلایل عمده مرگ و میر در دنیا می باشد. استرس اکسیداتیو نقش عمده ای در بروز و توسعه بیماری های قلبی عروقی دارد. فعالیت بدنی وضعیت آنتی اکسیدانی بافت قلب را بهبود می بخشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سطوح شاخص های اکسیدانی و آنتی اکسیدانی بافت قلب رتهای نر قرارگرفته در معرض دوکسوروبیسین، پس از هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کروسین بود.
    روش بررسی
    در یک کارآزمایی تجربی،50 سر موش نرنژاد ویستار(میانگین سنی8 هفته و میانگین وزنی220-200گرم) به صورت تصادفی در 5گروه کنترل سالم(سالین)،دوکسوروبیسین(کنترل بیمار)، دوکسوروبیسین-کروسین، دوکسوروبیسن-تمرین، و دوکسوروبیسین-تمرین-کروسین، قرار گرفتند. گروه های تمرینی، دوره را با انجام2تناوب شدید در هفته اول آغاز و با انجام 8 تناوب شدید در هفته های آخر، به پایان رساندند. پس از 8 هفته سطوح مالون دی آلدئید(MDA)، و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز(SOD) و کاتالاز(CAT) در بافت قلبی اندازه گیری شد. از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس دو طرفه برای تحلیل داده ها استفاده شد(05/0p<).
    یافته ها
    نتایج نشان داد تزریق داروی دوکسوروبیسین با افزایش معنی دار سطح مالون دی آلدئید و کاهش معنی دار فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در گروه های تجربی همراه بود. 8 هفته تمرین تناوبی شدید، کروسین و ترکیبی ازاین دو، به طورمعنی داری این تغییرات را معکوس کرد. مشخص شد بین تاثیر هر کدام از دو متغیر به تنهایی تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما ترکیب تمرین و کروسین در مقایسه با هر کدام از آن ها به تنهایی، به طور معنی داری شاخص مالون دی آلدئید را کاهش و فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز و کاتالاز را افزایش داد. و این دو اثر همدیگر را تقویت کردند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تمرینات منظم تناوبی شدید، مکمل کروسین و یا ترکیبی از این دو می توانند با کاهش سطوح شاخص اکسیداتیو، مالون دی آلدئید، و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز بافت قلب، اثرات محافظتی در برابر آسیب اکسیداتیو بافت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین داشته باشد. همچنین به نظر می رسد به کار بردن ترکیبی این دو مداخله راهبرد پیشگرانه و درمانی بهتری نسبت به کاربرد تکی آن هاست.
    کلیدواژگان: تمرین تناوبی شدید، کروسین، دوکسوروبیسین، استرس اکسیداتیو
  • فریبا آقایی* ، مهسا محسن زاده صفحات 709-721
    هدف
    تاثیرات مثبت تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر تقویت مسیرهای متابولیسم بافت عضلانی سالم به اثبات رسیده است. از جمله هدف های دیابت تخریب متابولیسم گلوکز و چربی عضله می باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید بر تعدیل بیان ژنی پروتئین متصل به رتینول 4 (RBP4) و پروتئین کیناز فعال شده با AMP (AMPK) در عضله نعلی رت ها می باشد.
    روش ها
    60 رت نر ویستار (سن: 8 هفته، وزن20±250گرم) به طور تصادفی در 5 گروه (n=12): پایه ، کنترل سالم، دیابت، تمرین HIIT، گروه دیابت و تمرین تقسیم شدند. قبل از شروع برنامه تمرینی، تمامی گروه ها به غیر از گروه های پایه و کنترل سالم و تمرین به وسیله تزریق نیکوتین آمید-استربتوزیتوسین ((STZ با تزریق صفاقی دیابتی شدند. رت های گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، 5 روز در هفته با شدت 80 تا 85 درصد حداکثر سرعت به تمرینات HIIT پرداختند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بیهوشی رت ها با محلول زایلازین و کتامین عضله نعلی خارج و mRNA RBP4 و mRNA AMPK سنجیده شد. داده ها با آزمون ANOVA و تست تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند(P<0.05).
    یافته ها
    القای دیابت سبب افزایش معنی دار در mRNA RBP4 شد. در حالی که کاهش این ژن در گروه دیابت و تمرین نسبت به گروه دیابت معنی دار بود (p=0.003). انجام تمرین ورزشی HIIT به صورت قابل توجهی میزان mRNA AMPK را نسبت به گروه دیابت و کنترل سالم افزایش داد (p=001). همچنین افزایش این ژن در گروه دیابت و تمرین نسبت به گروه دیابت معنی دار بود (p=0.002)
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از تمرین HIIT قادر به مقابله با اثرات تخریبی دیابت با افزایش فاکتور کلیدی متابولیسم سلول عضلانی AMPK (تحریک افزایش انتقال GLUT) و کاهش RBP می باشد که می تواند در بهبود مقاومت به انسولین سلول عضلانی موثر باشد.
    کلیدواژگان: تمرین تناوبی شدید، پروتئین متصل به رتینول 4 (RBP4)، پروتئین کیناز فعال شده با AMP (AMPK)، دیابت
  • میترا صفری *، بهروز یزدان پناه، پروین سادات اسلام نیک صفحات 722-736
    مقدمه و هدف
    آموزش و برنامه های آموزشی به ویژه برنامه های مدون در سطوح مدارس و دانشگاهی در نظام آموزشی نقش انکار ناپذیری در پیشرفت هر جامعه ای دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت دانشجویان مامایی از تدریس درس بیماری های زنان و ناباروری به شیوه سخنرانی و آموزش توسط همتایان انجام شد.
    روش
    در این پژوهش نیمه تجربی سال 1396 دانشجویان کارشناسی پیوسته مامایی به عنوان جامعه پژوهش ، دانشجویان ترم پنج کارشناسی مامایی(22 نفر) به عنوان نمونه پژوهش و درس 3 واحدی بیماری های زنان و ناباروری به عنوان مواد آموزشی تعیین شدند. نیمی از مواد آموزشی درهشت جلسه اول به روش تدریس توسط استاد به شیوه رایج سخنرانی و هشت جلسه دوم با روش همتایان تدریس شد. در پایان دوره هر دو روش آموزشی از دانشجویان خواسته شد که پرسشنامه مربوط به رضایت از شیوه آموزش را نیز تکمیل کنند. از کلیه دانشجویان جهت شرکت در پژوهش رضایت نامه اگاهانه کسب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss ویرایش 22 انجام شد.
    یافته ها
    میانگین امتیاز کلی رضایت از روش تدریس سخنرانی استاد 74/9±77/83 و رضایت از شیوه تدریس توسط همتایان 58/10± 36/81 بود. این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود(p=0.49). در حیطه های مختلف، میانگین امتیاز رضایت مندی از حیطه ایجاد علاقه مندی و تشویق به مشارکت در یادگیری، روش سخنرانی با اختلاف آماری معنی داری کمتر از روش آموزش همتایان (008/0=p)، در حیطه رضایت مندی ازحیطه رعایت اصول و مقررات مربوط به تدریس با اختلاف آماری معنی داری بیشتر (005/0=p)، در حیطه آزمون و ارزشیابی از مطالب درسی بیشتر بدون اختلاف معنی دار آماری(07/0=p) و در حیطه مناسب بودن روش تدریس و تداوم استفاده از آن نیز میانگین امتیاز رضایتمندی دانشجویان از هر دو روش یکسان بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر میرسد استفاده از روش های نوین و فعال آموزشی تاثیر قابل توجهی در افزایش علاقه به یادگیری و ایجاد انگیزه در دانشجویان دارد، با این حال دانشجویان روش سخنرانی سنتی را در فهم بهتر مطالب و رعایت اصول و مقررات تدریس موثرتر می دانند.
    بنابر این استفاده از روش هایی مانند آموزش توسط همتایان به ویژه در حیطه ایجاد علاقه مندی و تشویق به مشارکت در یادگیری به عنوان یک روش تکمیلی در تدریس این دروس باید در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: آموزش همتایان، سخنرانی، رضایت، دانشجویان مامایی
  • جلال محمدی، جمال حلاج زاده، مهرداد رستمی، صابر رائقی *، هادی میراحمدی، فارس بهرامی، رضا شفیعی، آرزو بزرگ امید صفحات 737-746
    زمینه و هدف
    بلاستوسیستیس تک یاخته ای بیهوازی است که در دستگاه گوارش انسان زندگی کرده و میتواند بعنوان یک انگل زئونتیک در میزبان های مختلفی نیز وجود داشته باشد. این مطالعه در جهت شناسایی ساب تایپ ها و بررسی تنوع ژنتیک بلاستوسیستیس از نمونه های انسانی شهرستان های ارومیه، تبریز و مراغه در شمال غرب ایران انجام گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه که به روش توصیفی-مقطعی است،600 نمونه ی مدفوع انسانی که از بهمن ماه 1395 تا مهرماه 1396 که بصورت تصادفی و جهت غربالگری به مراکز بهداشتی در مراجعه کرده بودند انتخاب و پس از مطالعه مستقیم میکروسکوپی مدفوع، 16 مورد ایزوله بدست آمده با روش DNA barcoding بررسی و سکانس محصول بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 300 نمونه مورد بررسی در این مطالعه 248 تعداد20 مورد به صورت مطالعه میکروسکوپی آلوده به بلاستوسیستس تشخیص داده شدند، که 16 مورد با روش مولکولی(PCR) بررسی و سکانس محصول بدست آمده 3 سابتیپ(ST) شامل ST1، ST2 و ST3 در این نمونه ها را نشان داد.
    نتیجه گیری
    چرخه زئونتیک این انگل در منطقه مورد بررسی وجود دارد. با شناسایی و تعیین زیرگونه های بلاستوسیستیس در میزبان های مختلف به عنوان ارگانیسمی زئونتیک با گستره شیوع فراوان، می توان به جلوگیری از ایجاد بیماری و عوارض حاصل از آن و نیز به قطع چرخه انتقال دست یافت.
    کلیدواژگان: بلاستوسیستیس، زیرگونه، 18s rRNA، شمالغرب، ایران
  • کریم صالح زاده* ، فاطمه پلنگی صفحات 747-764
    مقدمه و هدف
    با افزایش جمعیت سالمندان، شیوع ناتوانایی های جسمانی نیز در حال افزایش است که این امر، توجه سیستم های مراقبتی، بهداشتی و اجتماعی را به خود معطوف کرده است. از جمله مشکلات شایع در دوران سالمندی کاهش تعادل و اختلال پوسچر، بی ثباتی مفصل، کاهش عملکرد عصبی عضلانی، توده عضله، قدرت، استقامت حرکتی، ظرفیت هوازی و افزایش بی اختیاری و تکرر ادراری است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر تمرینات هوازی زیربیشینه بر کنترل ادراری، تعادل و ظرفیت هوازی زنان سالمند است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کاربردی است که به صورت میدانی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، زنان دارای مشکلات بی اختیاری ادراری شهر ارومیه بودند که پس از اعلام فراخوان در مراکز بهداشت به طور داوطلبانه برای همکاری در پژوهش شرکت کردند. 24 نفر از زنان با دامنه سنی 60 تا 65 سال مطابق با معیار های ورود به پژوهش، انتخاب و 24 ساعت قبل از شروع تمرین با روش اجرای پژوهش آشنا و سپس رضایت نامه و پرسشنامه بی اختیاری ادراری را تکمیل نمودند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم و 24 ساعت قبل از شروع برنامه ورزشی پرسشنامه های سلامت و بی اختیاری ادراری را تکمیل کردند. گروه تجربی تمرینات 12 هفته ای هوازی را انجام داده و 24 ساعت بعد از جلسه ششم و دوازدهم تمرین دوباره پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. ابتدا از آزمون K-S از طبیعی بودن داده ها اطمینان حاصل شد. سپس از t همبسته برای مقایسه نتایج پیش و پس آزمون در هر گروه تمرینی و از تحلیل واریانس یک طرفه برای محاسبه نتایج قبل و بعد از مداخله در بین دو گروه تمرینی استفاده شد. تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها با استفاده نرم افزار SPSS21 صورت گرفت.
    یافته ها
    در گروه هوازی بعد از 12 هفته تمرین هوازی در مقادیر حجم و دفعات تکرر ادراری آزمودنی ها تفاوت معناداری وجود نداشت (1P=). ولی در اندازه تعادل ایستای چشم بسته (001/0P=)، تعادل ایستای چشم باز (001/0P=)، تعادل پویا (001/0P=) و ظرفیت هوازی (001/0P=) تفاوت معنا داری مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    تمرینات هوازی زیربیشینه اثر معناداری بر بی اختیاری و تکرر ادراری زنان سالمند ندارد ولی با توجه به تاثیرگذاری بیشتر بر ظرفیت هوازی و تعادل زنان سالمند، پیشنهاد می شود از این روش تمرینی برای بهبود عارضه های مربوط و کیفیت زندگی این قبیل بیماران استفاده گردد.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی زیربیشینه، کنترل ادراری، تعادل، ظرفیت هوازی، سالمند
  • سحر رضازاده *، پریسا محمدی نژاد صفحات 765-776
    زمینه و هدف
    مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری وابسته به سیستم ایمنی با علل ناشناخته است و یکی از مهم ترین بیماری های ناتوان کننده نورولوژیک در بالغین می باشد که بخش میلین سیستم اعصاب در آن تخریب می شوند. ارتباط میان بیماری MS و آپوپتوز نشان می دهد که در بیماران، بیان بسیاری از ژن های دخیل در مهار آپوپتوز سلول های ایمنی افزایش پیدا کرده، مانند ژن Survivin که موجب فعالیت بیشتر این سلول ها شده و آسیب های مغزی نخاعی افزایش می یابد. هدف از این تحقیق بررسی پلی مورفیسم G/C 31 واقع در پروموتر ژن Survivin در مبتلایان به بیماری MS و مقایسه با افراد سالم و ارتباط آن با این بیماری بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه از نوع مورد-شاهدی، به منظور بررسی چند شکلیG/C 31- در پروموتر ژن Survivin از 100 فرد مبتلا به MS و 100 فرد سالم (شاهد) تحت نظارت مستقیم پزشک متخصص و با توجه به علائم بالینی و یافته های آزمایشگاهی خونگیری به عمل آمد. DNA ژنومی از نمونه های خون استخراج گردید. به منظور تکثیر ژن Survivin از روش PCR بهره گرفته شد و چند شکلی ژنی پروموتر این ناحیه به روش PCR RFLP با آنزیم برش دهنده EcoO109I بررسی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های نرم افزار SPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    تکثیر ژن Survivin با طول 308 جفت بازی بر روی ژل آگارز مشاهده گردید. آنزیم برشی EcoO109I باعث به وجود آمده باندهایی با طول 210 و 98 جفت بازی شد. باند 308 جفت بازی، معرف ژنوتیپ GG، باند 210 و 98 جفت بازی، معرف ژنوتیپ CC و هر سه باند با هم، معرف ژنوتیپ GC بودند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، ارتباط ژنوتیپی پلی مورفیسم G/C31 با خطر ابتلا به بیماری MS در ژنوتیپ CG به صورت (330/0) P، (397/1)OR و (735/2-714/0) CI و برای ژنوتیپ CC به صورت (532/0) P، (800/0) OR و (612/1-397/0) CI بود.
    نتیجه گیری
    به طور کلی از Survivin برای برسی های پلی مورفیسمی و بیومارکری در بیماری MS و سایر بیماری ها می توان استفاده کرد که با بررسی در جمعیت های بزرگتر و تعیین فراوانی آللی و ژنوتیپی می توان با آگاهی بیشتری نقش این ژن را تعیین کرد تا در پژوهش های آینده راهکار مناسبی برای جلوگیری از این بیماری به وجود آید.
    کلیدواژگان: مالتیپل اسکلروزیس، پلی مورفیسمG-C 31-، ژن Survivin، PCR RFLP
  • چنگیز احمدی زاده *، بیتا احمدی صفحات 778-791
    زمینه و هدف
    ویروس اپشتین بار یکی از عوامل آسیب رسان در لنفوم هوچکین شناخته شده این ویروس در سلول های رداشترنبرگ که بخشی از لنفومای هوچکین کلاسیک است، حضور می یابد. TRADD یک مولکول آداپتور ضروری و مسئول برقراری سیگنالینگ تشکیل پیچیده و القاء آپوپتوز، نکروز، فعال سازی NF-KB و MAP Kinase است هدف از این بررسی الگوی متیلاسیون ژن TRADD در بیماران مبتلا به لنفوم هوچکین ویروس EBV مثبت است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مورد و شاهد می باشد. گروه مورد، شامل 80 نفر از افراد مبتلا به لنفوم هوچکین و گروه شاهد، نمونه حاشیه تومور افراد گروه مورد بود. برای تعیین کمیت و کیفیت DNA از دو روش اسپکتروفوتومتری و الکتروفورز بر روی ژل اگاروز استفاده شد. بررسی تغییر الگوی متیلاسیون ژن TRADD با استفاده از روش اواگرین و مقایسه ی نقطه ی ذوب با درجه تفکیک بالا یا تکنیک (HRM) صورت گرفت.
    یافته ها
    در این بررسی 3/46% از زیرتایپ ها نودولاراسکلروزیس، 25% میکس سلولاریتی، 3/11% لنفوسیت غنی، 10% لنفوسیت تهی و 5/7% نامشخص بودند. مقایسه تغییرالگوی هایپرمتیلاسیون ژن TRADD در نمونه های دارای ویروس با نمونه های فاقد ویروس به ترتیب 2/61% و 5/32% بود که تغییرات معنی داری را نشان داد، ارزیابی اهمیت الگوی متیلاسیون ژن TRADD به تفکیک مرحله بندی لنفوم ارتباط معنی داری را بین لنفوم، گرید و مرحله های مختلف با حضور ویروسEBV نشان داد (05/0(p<
    نتیجه گیری
    مطالعات حاضر نشان داد الگوی متیلاسیون ژن TRADD همراهی نزدیکی با عفونتهای ویروسی EBV دارد. بیماران مبتلا به EBV می توانند تاثیر بیشتری از تغییر رفتار ژن TRADD بگیرند که به بدرفتاری سلولهای ایمنی، و نهایتا لنفوم شود.
    کلیدواژگان: ویروس اپشتین بار، بیماری هوچکین، متیلاسیون، TRADD
  • مهدی خان آبادی، کیومرث فرح بخش *، سید مجتبی یاسینی اردکانی، معصومه اسمعیلی صفحات 792-807
    زمینه و هدف
    هرچند مشکلات عاطفی شدیدی بین زوج های نابارور وجود ندارد، اما کیفیت زندگی مشترک این دسته از زوج ها معمولا و تا حد زیادی تحت تاثیر ناباروری قرار می گیرد. هرچند نتیجه ی بعضی از تحقیقات نیز نشان می دهد برای بسیاری از زوج های نابارور، این تجربه فرصتی فراهم می آورد تا کیفیت رابطه با همسرشان را ارتقاء بخشیده و باهم صمیمی تر شوند. هدف این پژوهش تبیین مضامین مرتبط با ازدواج های با کیفیت زناشوئی عالی از زبان زوج های نابارور بود.
    روش بررسی
    این پژوهش با رویکرد کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 زوج نابارور که به صورت هدفمند باتوجه به معیارهای ورود به پژوهش از بین مراجعه کنندگان به مرکز درمان ناباروری یزد انتخاب شده بودند انجام شد. کنشگران تحقیق قبل از آغاز مصاحبه، ضمن امضای فرم رضایت آگاهانه شرکت در پژوهش، به مقیاس کیفیت زناشوئی(RDAS) صرفا جهت ارزیابی اولیه کیفیت زناشوئی و پرسشنامه GHQ-28 صرفا جهت تشخیص جمعیت غیربالینی نیز پاسخ دادند. برای کدگذاری و تحلیل داده ها از شیوه تحلیل مضمون استفاده شد.
    یافته ها
    باتوجه به تحلیل پاسخ های ارائه شده، مضامین زوجی مرتبط با کیفیت زندگی زناشوئی عالی در بین زوج های نابارور را می توان در پنج مضمون شامل «ایجاد ازدواج شاد و سالم و مراقبت از آن»، «ارتباط عاشقانه و صمیمانه با همدیگر»، «پذیرش همراه با شفقت و تعهد نسبت به همسر»، «مدیریت استرس ها و پایداری مدبرانه ازدواج»، و «ارتباط سالم با دنیای روابط خارج از منظومه ازدواج»، 26 مضمون فرعی و نیز 85 مقوله طبقه بندی کرد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این پژوهش کیفیت زندگی زناشوئی در رابطه ی زوج های نابارور موضوعی چند بعدی است و از جنبه ی کاربردی با توجه به کمبود پژوهش های بومی در زمینه ی کیفیت زناشوئی زوج های نابارور، یافته های به دست آمده از این تحقیق می تواند در ارائه ی خدمات مناسب در جهت ارتقاء سطح کیفیت زندگی زناشوئی زوج های نابارور در مراکز درمان ناباروری و مراکز مشاوره ی روان شناختی فراهم بیاورد و اساسی را برای مطالعات آینده در زمینه ی بررسی عوامل مرتبط با کیفیت زناشوئی در بین زوج های نابارور در فرهنگ ایرانی نیز فراهم سازد.
    کلیدواژگان: مضامین، کیفیت زندگی زناشوئی، زوج های نابارور، تحلیل مضمون
  • پگاه مطوری، شکوه ورعی * صفحات 808-810
    سردبیر گرامی جهان پور و همکاران در پژوهش خود با عنوان" ساخت و ارزیابی پرسشنامه اخلاق در حرفه پرستاری" چاپ شده در دوره 19 و شماره9 این مجله کار ارزشمندی در ارتباط با طراحی پرسشنامه در حوزه اخلاق انجام داده اند. در نظر گرفتن روش استقرایی از طریق مصاحبه برای تولید آیتم ها، توجه به ارزیابی روایی و پایایی ابزار طراحی شده از نقاط قوت مطالعه مذکور میباشد(1). نقد مقالات برای رشد دانش ضروری بوده و باعث ارتقای کیفیت پژوهشهای علمی میشود، علیرغم ضرورت نقد علمی که منجر به بهبود کیفیت مقالات گزارش شده میشود، کمتر در مجلات ایرانی وجود دارد(2). نقد مقالات به صورت علمی میتواند برای خوانندگان و محققین و پژوهشگران در راستای افزایش کیفیت مقاله مناسب باشد(3). در بخش هایی از روش کار پژوهش مذکور، نکاتی وجود دارد که قابل تامل بوده و به نظر می رسد بیان آنها می تواند به بهتر شدن کار در پژوهش های آتی کمک کرده و راهنمایی برای دیگر پژوهشگران در حوزه طراحی و روایی ابزار باشد. گام های ابزارسازی دارای مراحل مشخص میباشد که رعایت استانداردها در هر گام ضروری میباشد. این نکته روشن میسازد که استناد به مواردی چون روایی و پایایی لازم اما کافی نمیباشد. مطالعه مذکور از سه بعد اصلی مورد نقد قرار میگیرد: در بخش روش کار این مطالعه نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی گزارش شده است این درحالیست که عنوان مطالعه ساخت و ارزیابی پرسشنامه میباشد. در مطالعات ابزار سازی به دو شکل می توان روش کار مطالعه را نگارش کرد، برنز نوع روش تحقیق را در زمانی که هدف، طراحی و روایی آن ابزار میباشد نوع متدولوژیکال می نامد( 5و4). همچنین زمانی که از دو رویکرد کمی و کیفی استفاده میشود، می توان به آن نام ترکیبی را نیز اطلاق کرد زیرا روش کیفی(مصاحبه و تحلیل کیفی) و به دنبال آن تکمیل پرسشنامه طراحی شده توسط نمونه ها و انجام محاسبات کمی بر نتایج(جهت تعیین روایی/ فاکتور آنالیز و...) صورت میگیرد(6). نکته حائز توجه دوم آن است که در مورد مصاحبه با متخصصان این رشته تنها به انجام مصاحبه اشاره شده است و هیچ راهنما و اطلاعاتی در مورد تعداد مصاحبه شوندگان، نوع مصاحبه از نظر ساختارمند بودن، نیمه سازمان یافته و یا بدون ساختار، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بعنوان مثال تحلیل محتوا اشاره نشده است و در ادامه برای خوانندگان مشخص نشده است که این 7 بعد مشتمتل بر چه عواملی بوده است. مورد سوم آن بود که حجم نمونه برای تست پیلوت پرسشنامه 20 نفر بود که با توجه به متون ابزارسازی این تعداد قانع کننده نمیباشد. هینکین حجم نمونه مناسب برای تست تست در عرصه 4 تا 10 برابر گویه ها می داند یعنی برای پژوهش حاضر با 20 گویه حجم 80-200 نفری مناسب بوده است(7) پولیت حجم نمونه مورد نیاز جهت انجام فاکتور آنالیز را 300 نمونه و هینکین حداقل 200 نمونه می داند(7و8). از سوی دیگر جهت تعیین روایی سازه در درجه اول و سپس کاهش آیتم ها و بعد بندی پرسشنامه ساخته شده از فاکتور آنالیز(تحلیل عاملی) استفاده میگردد که در کتب مرجع ابزار سازی به اتفاق به آن اشاره شده است(7و8) که مطالعه حاضر فاکتور آنالیز و در واقع روایی سازه را در نظر نگرفته اند. فاکتور آنالیز یکی از روش های تعیین روایی سازه میباشد که البته روایی همگرا و واگرا نیز از انواع دیگر میباشد اما به دلیل آنکه با انجام فاکتور آنالیز اکتشافی همه این موارد به یکباره بررسی می گردد(روایی همگرا و واگرا) و در کنار آن کاهش و حذف آیتم های نامناسب، بعد بندی سازه نیز صورت میگیرد پیشنهاد می شود در صورت عدم امکان انجام فاکتور آنالیز تائیدی، نوع اکتشافی آن از طریق نرم افزار spss حتما انجام پذیرد. بنابراین توجه به تمامی گام های ابزار سازی مشتمل بر تولید گویه ها ، بررسی روایی ، تست پیلوت و آنالیز داده های حاصل(فاکتور آنالیز و بررسی پایایی ) باید در تمامی مطالعات ابزارسازی بکارگرفته شود(8). هدف از ذکر موارد گفته شده کمک به شفاف سازی نکات مهم در طراحی ابزار و ذکر برخی نکات ضروری بود. پژوهشگران برخورد لازم می دانند از مجله ارمغان دانش که نقد مقالات را با روی گشاده می پذیرد و بدین ترتیب از بهبود کیفیت مقالات حمایت میکند تشکر کند.
    کلیدواژگان: ابزارسازی، استاندارد- پرستاری
|
  • Mohammad Hossein Bagheri , Akbar Azamian Jazi Dr *, Ebrahim Banitalebi Dr, Mohammad Hossein Nasr, Esfahani Dr Pages 666-682
    Background & Aims
    Non-alcoholic fatty liver disease is a major liver disease that is associated with malnutrition and overweight habits. The purpose of this study was to compare the effects of eight weeks of high intensity interval training (HIIT) and low intensity endurance training (LIET) on expression of Hig2 and intrahepatic Lipid content (IHL) in rats with non-alcoholic fatty liver diseases (NAFLD).
    Methods
    Forty Wistar rats were randomly divided into four groups. The control, HIIT and LIRT groups that consumed high-fat foods to create fatty liver, and the scheme group that used a normal diet, for 16 weeks. The protocol of HIIT group consisted of intensity running which was separated with light running and the protocol of LIET group was matched with the whole passing distance of HIIT group with lower intensity. After 8 weeks, the expression of Hig2 and IHL level was measured.
    Results
    The data showed that there is a significant difference between groups in the expression of Hig2 (K2 =12/43, P=0.006) and IHL (K2 =32.84, 0.001) was observed. Significant differences in gene expression of Hig2 between control group and HIIT group (P=0.031) and control group with LIET group (P= 0.012) was observed. There was no significant difference in Hig2 expression between HIIT group and ET group (P=0.453). There was a significant difference in the content of IHL in different groups (K2 = 2.84, P=0.001). There were significant differences in IHL between the control group and the HIIT group (P= 0.001), and control group with LIET group was observed (P=0.001).
    Conclusion
    The results showed that both HIIT and LIET reduce the content of liver fat and improve NAFLD through the reducing the expression of Hig2 gene. Decreasing the fatty liver in HIIT group occurs independently of weight loss.
    Keywords: Non-alcoholic fatty liver disease, High intensity interval training, Endurance training, Hypoxia- Inducible Protein 2, Intrahepatic lipid
  • Maryam Farzaneh behelgardi, Saber Zahri, Farhad Mashayekhi, Mohsen Asghari Seyed * Pages 683-693
    Background and Aim
    Tumor-secreted vascular endothelial growth factors binding to their receptors on endothelial cells surface play as the key roles in vascular permeability and tumor angiogenesis. In this study, VEGF antagonistic peptide was designed in order to interfere with the binding VEGF to VEGFRs and inactivates their downstream signaling pathways and hence suppresses angiogenesis with high efficiency.
    Methods
    In this study, 4T1 tumor allograft was prepared as a murine breast cancer model in BALB/c mice. After subcutaneous transplantation of tumor fragments into the animals, daily intraperitoneal injection of VGB4 at the different doses of (0.25, 1, 2.5, 5 and 10 mg/kg) was performed for two weeks. Anti-tumor potential of different doses of VGB4 was statistically examined in compare to control.
    Results
    VGB4 peptide reduced tumor growth dose-dependently and that the increase in the concentration from 5 mg/kg to 10 mg/kg had no significant inhibitory effect on tumor growth. Therefore, 5 mg/kg is the best effective dose of VGB4 in the prevention of growth rate of tumors.
    Conclusion
    VGB4 peptide has a significant inhibitory effect on 4T1murine mammary carcinoma tumor growth. Antitumor activity of VGB4 indicates that VGB4 could be considered as an adequate candidate for cancer therapy
    Keywords: Angiogenesis, Vascular endothelial growth factor, Peptide, Breast cancer
  • Rahmatolah Khanmohammadi , Mohammad Ali Azerbaijani *, Laya Sadat Khorsandi , Maghsud Peeri Pages 694-708
    Background and Aim
    Cardiovascular disease is one of the major causes of mortality in the world. Oxidative stress plays a major role in the development and development of cardiovascular diseases. Physical activity improves the antioxidant state of the heart tissue. The purpose of this study was to investigate the levels of oxidative and antioxidant indices of male rats exposed to doxorubicin after eight weeks of high intensity interval training and crocin consumption.
    Methods
    In an experimental study, 50 male Wistar rats (average age 8 weeks and weighing 200-200 grams) were randomly assigned into 5 healthy control groups (saline), doxorubicin (control), doxorubicin-crocin, doxorubicin-training, and doxorubicin - training -crocin. The training groups completed the course with two severe alternations in the first week and completed 8 severe alternations in the last weeks. After 8 weeks, the levels of malondialdehyde (MDA), and the activity of superoxide dismutase (SOD) and catalase (CAT) enzymes in the heart tissue were measured. Independent T-test, two way ANOVA were used to analyze the data (p <0.05).
    Results
    The results showed that injection of Doxorubicin with significant increase in malondialdehyde levels and significant reduction of superoxide dismutase and catalase activity were observed in experimental groups. 8 weeks high intensity interval training, crocin and a combination of these two, significantly reversed these changes. It was found that there was no significant difference between the effects of each of the two variables alone, but the combination of training and crocin significantly reduced the level of malondialdehyde index and increased the activity of superoxide dismutase and catalase compared to each of them alone, and these two works reinforced each other.
    Conclusion
    It seems that high intensity interval training, crocin, or a combination of these two, can reduce the levels of oxidative index, malondialdehyde, and increase the activity of antioxidant enzymes of superoxide dismutase and catalase in the heart tissue, protective effects against Oxidative damage to the heart tissue caused by doxorubicin. It also seems that use of combination of these two interventions is a better preventive and therapeutic strategies compared to each of them application.
    Keywords: High intensity interval training, Crocin, Doxorubicin, Oxidative stress
  • Fariba Aghaei Dr *, Mahsa Mohsenzadeh Dr Pages 709-721
    Objective
    The positive effects High Intensity Interval Training (HIIT) on reinforcement of healthy muscle tissue metabolism pathways have been proven. One of the goals of diabetes is to degrade glucose metabolism and muscle fat, Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of HIIT on Retinol Binding Protein 4 (RBP) and AMP-activated protein kinase (AMPK) gene expression in skeletal muscle of rats with Type II diabetes.
    Methods
    Sixty male Wistar rats (age: 8 weeks, weighing 20 ± 250 g) were randomly divided into 5 groups (n = 12): basal, healthy control, diabetes, HIIT, diabetes and exercise group. Before the start of the training program, all groups except the basal group and control and exercise were injected with nicotinamide-aberbiositosin (STZ) by peritoneal injection of diabetic rats. The training rats were treated for 8 weeks, 5 days a week, with an intensity of 80 to 85% of maximum speed to HIIT exercises. 48 hours after the last training session, after anesthesia, soleus muscle was removed and mRNA RBP4 and mRNA AMPK were measured. Data were analyzed by ANOVA and post hoc Tukey test (P <0.05).
    Results
    The induction of diabetes caused a significant increase in mRNA RBP4. While the reduction in this gene was significant in the diabetic exercise group and exercise group compared with the diabetes group (p = 0.003). Performing a HIIT exercise significantly increased AMPK mRNA levels compared with the control group for diabetes (p = 0.001). Also, the increase of this gene in the diabetic exercise group and exercise was significantly more than the diabetes group (p = 0.002)
    Conclusion
    The results of this study showed that the use of HIIT exercise is able to cope with the destructive effects of diabetes by increasing the key factor in the muscle cellular metabolism of AMPK (stimulating the increase of GLUT transfer) and reducing RBP, it can be effective in improving insulin resistance of the muscle cell.
    Keywords: HIIT_Retinol Binding Protein 4 (RBP4)_AMP-activated protein kinase (AMPK)_diabetes
  • Mitra Safari *, Behrouz Yazdanpanah , Parvinolsadat Eslamnik Pages 722-736
    Background & objective
    Training and curricula, in particular, curricula at school and university levels in the educational system, have an irrefutable role in the development of any society. The aim of this study was to compare the degree of satisfaction of midwifery students with teaching lessons of gynecology and infertility in lecture and peer teaching method.
    Methods
    In this quasi-experimental study, undergraduate midwifery students as a research community, five semester midwifery students (22 students) were selected as research sample and gynecology and infertility as educational materials. Half of the teaching materials were taught by the faculty member in the first eight sessions and second eight sessions were taught by peers. At the end of both teaching methods, students were asked to complete a questionnaire about satisfaction with the teaching methods. Of all students to participate in research, informed consent was obtained.Data were analyzed by SPSS software of 22 version.
    Results
    The total average score of satisfaction from the lecture method was 83.77 ± 9.74 and the satisfaction with the peer teaching method was 81.36 ± 10.58. In different areas, the average score of satisfaction from the field of interest and encouragement to participate in learning, lecture method with a significant difference was less than peer education method (p = 0.008), in terms of satisfaction with the observance of principles and regulations the lecture method average score was significantly more than (P = 0.005), in the field of exam and evaluation of the content of the curriculum the average score of lecture was more than without any significant difference (p = 0.07) and in the area of the appropriateness of the teaching method and the continuity of its use, the average student satisfaction score was the same in both methods .
    Conclusion
    According to the findings of this study, it seems that the use of modern educational methods has a significant effect on increasing interest in learning and motivation in students, however, students prefer the traditional lecture method for better understanding of the content and to observe the teaching principles. Therefore, the use of peers teaching methods, especially in the field of creating interest and encouraging participation in learning, should be considered as a complementary method in teaching these lessons.
    Keywords: students satisfaction, peer teaching methods, lecture
  • Jalal Mohamadi, Jamal Hallaj zadeh Dr, Mehrdad Rostami, Saber Raeghi Dr *, Hadi Mirahmadi Dr, Fares Bahrami Dr, Reza Shafiei Dr, Arezoo Bozorgomid Dr Pages 737-746
    Background and Aim
    Blastocystis sp. is an anaerobic parasite that lives in the digestive system of humans with a vast variety of non-human hosts as the zoonotic parasite. This study was carried out to identify subtypes and to investigate the genetic variation of Blastocystis sp. from human samples in Urmia, Tabriz & Maragheh cities Northwest of Iran.
    Methods
    In this descriptive-cross sectional study, 300 human stools from Jan till Oct 2017 were randomly selected from treatment centers in North West of Iran. Based on microscopic observation, positive samples examined by DNA barcoding methods for detection of Blastocystis sp. subtypes and their sequences were analyzed.
    Results
    Out of 300 samples, 248(82.7%) cases were male and 52(17.3) were female. Of these, 20 samples diagnosed Blastocystis sp. positive with the microscopic method. 16 of them were examined by molecular method (PCR) and sequences analyses showed that 3 subtypes (STs) containing ST1, ST2, and ST3.
    Conclusion
    There is a zoonotic cycle of this parasite in this studied area. By subtypes identifying of Blastocystis sp. in different hosts with distributed prevalence, it is possible to prevent the disease and complications from it and stop the transmission cycle.
    Keywords: Blastocystis sp., subtypes, 18s rRNA, Northwest, Iran
  • Karim Salehzadeh Dr *, Fatemeh Palangi Pages 747-764
    Background
    With an aging population, the prevalence of physical disabilities are also rising that it would consider care systems, health and social has attracted. Among the common problems in old age loss of balance and posture disorders, joint instability, loss of neuromuscular function, muscle mass, strength, endurance, mobility, incontinence and increased aerobic capacity and increased urination. The overall goal of this study was to investigate the effect of aerobic exercise on urinary control, balance and aerobic capacity elderly woman.
    Methods
    This study is an applied field method in both pre and post tests were performed. The population of the study, women with urinary incontinence problems in Orumiyeh that after the announcement of the call for cooperation in health centers voluntarily participated in the study. 24 women with age range 60 to 65 years in accordance with the standards of entering the research, selection and 24 hours before the start of the research method of implementing the familiar with practice and then consents and urinary incontinence questionnaires were completed. The subjects were randomly divided into 2 groups: control and aerobic exercise program and 24 hours before the completed health questionnaire and urinary incontinence. The experimental group performed aerobic exercises 12-week and 24 hours after the sixth and twelfth training session completed questionnaires again. K-S test of the normality of the data was. Then the t-test to compare results before and after the test in each group training and one-way analysis of variance to calculate results between the two groups before and after exercise. Analysis and interpretation of the data was performed using software SPSS21.
    Results
    After 12 weeks of aerobic training walking significant difference in the amount of volume and frequency of urination (P=1) subjects were observed. But the static balance Blindfold (P= 0/001), static balance with open eyes (P=0/001), dynamic balance (P= 0/001) and aerobic capacity (P= 0/001) showed significant differences.
    Conclusion
    This study showed that walking exercise for 12 weeks on incontinence and urination elderly women had no significant effect.
    Keywords: Aerobic Exercise, Urinary Control, balance, Aerobic Capacity, Elderly
  • Sahar Rezazadeh *, Parisa Mohammadi Nejad Pages 765-776
    Background & Aim
    Multiple Sclerosis (MS) is an immune system-dependent disease with unknown causes and is one of the most important neurological disabling diseases in adults, where the myelin section of the nervous system is destroyed. The link between MS and apoptosis in patients shows that the expression of many genes involved in inhibiting the immune cell apoptosis, such as Survivin gene, which causes more activity in these cells and increases the cerebrospinal fluid damage, has increased. The aim of this study was to investigate of Polymorphism-31 G/C in the Survivin gene promoter in patients with MS disease and to compare with healthy people and its association with the disease.
    Methods
    In the present case-control study, 100 Blood samples of MS patients in Alzahra Hospital Isfahan (Patient group) and 100 healthy blood samples were collected in Blood Transfusion Organization (Control group). After extraction of DNA by kit, of Survivin gene primer was used in the Polymerase Chain Reaction (PCR) method. Then, RFLP method was used to evaluate the polymorphism by EcoO109I restriction enzyme and electrophoresis.
    Results
    The amplification of Survivin gene with a length of 308 base pairs was observed on agarose gel. The EcoO109I restriction enzyme produced bands with lengths of 210 and 98 base pairs. A band of 308 base pairs, representing the genotype GG, lengths 210 and 98 base pairs, representing the genotype CC and all three lengths together, represent the GC genotype. After data analysis and validation, genotypic correlation of Polymorphism-31 G/C with the risk of MS disease, in CG genotype was P (0.330), OR (1.397) and CI (0.714-2.735) and also for CC genotype, it was P (0.532), OR (0.800) and CI (0.397-1.612).
    Conclusion
    In general, Survivin gene can be used for biomarker and polymorphism tests in MS and other diseases and by studying in larger populations and determining the frequency of alleles and genotypes, it is possible to better determine the role of this gene in future research is a good way to prevent the disease.
    Keywords: Multiple Sclerosis, Polymorphism-31 G-C, Survivin gene, PCR RFLP
  • Changiz Ahmadizadeh Dr *, Bita Ahmadi Pages 778-791
    Background and Aim
    Epstein-Barr virus is one of the major causes of Hodgkin's lymphoma present in the Rhodeshtrenberg cells, which is part of classical Hodgkin's lymphoma. TRADD is an essential adapter for complex signaling and induction of apoptosis, necrosis, activation of NF-kB and MAP Kinase. This study aims to examine the methylation pattern of the TRADD gene in patients with Hodgkin's lymphoma EBV positive.
    Materials and Methods
    This study is a case-control one. The case group includes 80 patients with Hodgkin's lymphoma and the control group was the tumor margin in the case group. Spectrophotometry and electrophoresis on agarose gel were used to determine the quantity and quality of DNA. A change in the pattern of methylation of the TRADD gene was carried out using the EvaGreen method and a comparison of the high resolution melting point with HRM method.
    Results
    In this study, subtypes were respectively 46.3%, 25%, 11.3% ,10% and 7.5% nodular sclerosis, cellular solid, rich lymphocyte, nonspecific lymphocyte and unspecified. Comparison of the transformation pattern of hyperthyllation of TRADD gene in viral samples with non-viral samples was 61.3% and 32.5%, which indicated significant changes. Evaluation of the significance of TRADD methylation pattern by segmentation of lymphoma indicated a significant relation between T lymphoma, grade and different stages in presence of EBV virus (p <0.05)
    Conclusion
    This study indicated that the methylation pattern of TRADD gene is closely related to EBV viral infections. EBV patients are highly affectd by change in the behavior of the TRADD gene, which results in malpractice of immune cells, and ultimately lymphoma
    Keywords: Epstein-Barr virus, Hodgkin's Disease, methylation, TRADD
  • Mahdi Khanabadi , Kiiumars Farahbakhsh *, Mojtaba Yasini Ardakani Seyyed, Masoomeh Esmaeily Pages 792-807
    Background & object
     Although there is no severe emotional problems among infertile couples, the quality of their marital life is affected by infertile very much. However, results of some studies show that for most of infertile couples, this issue will bring a chance to improve their relation with their couple and intimate them more with each other. The aim of this study is to explore and explain couples' Themes about high quality marriage's infertile couples.
    Method
    This study has a qualitative approach that was done by semi-structured interviews with 15 infertile couples who were selected objectively among those who referred to Yazd Infertility Treatment Center. The participants signed informed consent form and answered the Marriage Quality Criterion (RDAS) – only to evaluate the marriage quality- and GHQ-28 Questionnaire – only to recognize the non-clinical population- before starting the interview. Data coding and analyzing was done by thematic analyze.
    Findings
    According to the analysis of answers, paired components about marital quality among infertile couples can be classified into five basic groups of "Make a happy and healthy marriage and take care of it" "lovely and intimate relation with each other", " Acceptance along with compassion towards and Commitment", "Stress Management and informed stability of marriage", and "A healthy relationship with the world of relationships outside" and 26 sub themes and 85 categories.
    Conclusion
    According to the findings of this study, the quality of marital life about infertile couples is a multi-dimensional issue and due to lack of native studies about quality of infertile couples' lives, the results of this study can be used to improve the quality level of marital life of infertile couples in Infertile Treatment Centers and Psychological Counseling Centers and bring a basis for future studies in the field of investigating factors relative to marital quality among infertile couples in Iran culture.
    Keywords: Themes, marital life's quality, infertile couples, thematic analysis