فهرست مطالب

فصلنامه بیماریهای گیاهی
سال چهل و سوم شماره 1 (بهار 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/02/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محمود معصومی، آوا زارع، کرامت الله ایزد پناه صفحه 1
    دو جدایه ایرانی ویروس موزائیک نیشکر (Sugarcane mosaic virus، SCMV) به نام های KhzL66 و KhzQ86 از مزارع نیشکر شرکت کشت و توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن در خوزستان جمع آوری و با استفاده از آغازگرهای دژنره پوتی ویروس ها یا اختصاصی SCMV، ناحیه ''3 ژنوم آنها به روش RT-PCR تکثیر و همسانه سازی گردید. قطعات پس از تعیین ترادف با هم جمع شدند و ترادف قطعه ای به طول 1815 نوکلئوتید بدست آمد که شامل قسمتی از ژن NIb، کل CP و 3''-UTR بود. ناحیه CP-UTR از این دو جدایه همراه با سایر جدایه های SCMV موجود در GenBank با برنامه های (DNASTAR) MegAlign و CLUSTALX آنالیز شد. این جدایه ها با تعدادی از ترادف های پوتی ویروس های دیگر شامل ویروس موزائیک کوتولگی ذرت (Maize dwarf mosaic virus، MDMV)، ویروس موزائیک سورگوم (Sorghum mosaic virus، SrMV)، ویروس موزائیک قیاق (Johnson grass mosaic virus، HGMV)، ویروس موزائیک ایرانی قیاق (Iranian Johnson grass mosaic virus، IJMV) و ویروس موزائیک زآ (Zea mosaic virus، ZeMV) موجود در GenBank مقایسه و پس از انجام همردیف سازی چندگانه درخت فیلوژنتیکی آنها با روش Neighbor-joinning ترسیم گردید. در آنالیز فیلوژنتیکی 41 ترادف در 5 گروه شامل SrMV، ZeMV، IJMV، JGMV، MDMV و دو زیر گروه SCMV (زیر گروه I و II) قرار گرفتند. در این آنالیز قرار گرفتن جدایه های SCMV از ایران در کنار جدایه های مصر و آفریقای جنوبی در زیر گروه I این احتمال را به وجود می آورد که استرین های ایرانی منشا خارجی داشته و با قلمه به کشور وارد شده باشند.
    کلیدواژگان: ویروس موزائیک نیشکر، نیشکر، ویروس های غلات، پوتی ویروس، ایران، خوزستان
  • عصمت مهدیخانی، احمد خیری، مجتبی محمدی صفحه 17
    چند شکلی آنزیمی در مورد سه آنزیم استراز، مالات دی هیدروژناز و سوپراکسید دیسموتاز در جمعیت های مختلف گونه های Meloidogyne در ایران مشخص شد. از 90 جمعیت مورد مطالعه، 62 جمعیت مربوطه به گونه M. javanica، 20 جمعیت مربوطه به گونه M. incognita، پنج جمعیت مربوطه به گونه M. arenaria و سه جمعیت Meloidogyne spp. تشخیص داده شد. پروتئین ها پس از استخراج از ماده های جوان تخمگذار، در ژل ناواسرشت جدا شدند. فنوتیپ های استراز بهترین شاخص برای تفکیک جمعیت های مخلتف گونه های عمده Meloidogyne بودند بطوریکه جمعیت های M. javanica فنوتیپ استرازی J3 و جمعیت های M. incognita فنوتیپ استراتزی I1 را نشان دادند فقط در یک جمعیت از گونه دوم یک نوار استراتزی خیلی آهسته مشاهده شد. فنوتیپ های ما لات دی هیدروژناز گونه خاصی را مشخص نکرد. پس از آنزیم استراز، فنوتیپ های سوپر اکسید دیسموتاز بالاترین ویژگی را در تفکیک گونه های عمده Meloidogyne نشان دادند. فنوتیپ A4 منحصرا در جمعیت های M. arenaria مشاهده شد و جمعیت های M. javanica فنوتیپ N2 را نشان دادند. در میان گونه های توصیف نشده Meloidogyne sp3، Meloidogyne sp2، Meloidogyne sp1 که از نظر شکل شبکه کوتیکولی انتهای بدن شبیه M. icongnita بودند فنوتیپ استرازی در گونه اول J3 در گونه دوم دارای سه نوار با حرکت الکتروفورتیکی متفاوت از گونه اول و در گونه سوم دو نوار استرازی مشاهده شد. دو گونه اول از روی بادرنجبویه (Melissa officinalis) در قزوین و گونه سوم از روی چغندر لبویی (Beta vulgaris) در کرج جمع آوری گردید.
    کلیدواژگان: چند شکلی آنزیمی، Meloidogyne، استراز، مالات دی هیدروژناز، سوپر اکسید دیسموتاز، ایران
  • عباس شرزه ای، ضیاء الدین بنی هاشمی، علیرضا افشاریفر صفحه 32
    در این تحقیق جدایه های Fusarium oxysporum f. sp. melonis، عامل پژمردگی فوزاریومی طالبی و خربزه (Cucusmis melo) که از منطقه مهارلو (شرق شیراز) جمع آوری گردیده بود، از نظر آلودگی به میکوویروس بررسی شدند. چهار قطعه نوکلئیک اسید ویروسی در یک جدایه F. oxysporum بدست آمده از بافت ساقه طالبی، شناسایی شد. ماهیت dsRNA این مولکولها با استفاده از تیمار آنزیمی با RNase و DNase تایید گردید. توده میسلیومی جدایه با کشت در محیط مایع عصاره سیب زمینی بدست آمد. سپس با استفاده از کروماتوگرافی در ستون سلولز CF-11، مولکولهای dsRNA جداسازی شدند. اندازه تقریبی این قطعات 0.7، 2.3، 2.5 و 3 کیلوجفت باز بود. الکترون میکروسکوپی آموده خالص سازی شده ویروس، پیکره های ایزومتریک به قطر تقریبی 35 نانومتر را نشان داد. همسانه سازی و تعیین ترادف بخشی از بزرگترین قطعه (dsRNA I) dsRNA، نشان داد که ترادف اسید آمینه حاصل از آن شباهت قابل ملاحظه ای با پلی مراز اعضای جنس Chrysovirus دارد. نام FuOMV برای این ویروس پیشنهاد شد. تلاش برای حذف dsRNA از قارچ با جداسازی و کشت نوک ریسه یا تیمار با سیکلوهگزامید تا غلظت 200 میکروگرم در میلی لیتر، توام با نگهداری در دمای 32oC ناموفق بود. آزمون بیماری زایی بر روی ارقام حساس با مایه زنی به روش فرو بردن ریشه در سوسپانسیون به غلظت 5×105 کنیدیوم درمیلی لیتر نشان داد که جدایه حاوی ویروس بیماری زا می باشد. وجود مولکول های شناسایی شده dsRNA اثر خاصی بر مرفولوژی و بیماری زایی Fusarium oxysporum f. sp. melonis نداشت. با توجه به نتایج مولکولی و بیولوژیکی، FuOMV یک کرایزو ویروس تشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: RNA دو رشته ای، میکوویروس، Fusarium oxysporum f، sp، Melonis، Chrysovirus
  • جواد رمضانی اول ریابی، حسین معصومی، جهانگیر حیدرنژاد، اکبر حسینی پور، مهدی شعبانیان صفحه 34
    به منظور تعیین پراکنش ویروس A سیب زمینی (PVA)، از مناطق عمده سیب زمینی کاری استان کرمان بازدید و 656 نمونه سیب زمینی دارای علایم ویروسی جمع آوری گردید. آلودگی نمونه ها با آزمون سرولوژیکی DAS-ELISA با استفاده از یک آنتی سرم چند همسانه ای اختصاصی تعیین شد. نتایج حاصل بیانگر گسترش وسیع این ویروس (9 تا 62.8 درصد) در مزارع مورد مطالعه بود. PVA روی توتون رقم سامسون تکثیر و بعد از جمع آوری برگ های توتون آلوده به ویروس، خالص سازی نسبی (partial purification) روی آن انجام شد. با تزریق آموده نسبتا خالص به خرگوش، آنتی سرم چند همسانه ای تهیه شد. همچنین چند میزبان افتراقی جهت تفکیک PVA از ویروس Y سیب زمینی معرفی گردید. در آزمون ردیابی PVA با استفاده از روش RT-PCR، پس از بکاربردن آغازگرهای اختصاصی، محصول 1065 bp و نیز یک محصول فرعی به وزن حدود 625 bp تکثیر شد.
    کلیدواژگان: سیب زمینی، PVA، RT، PCR، میزبانهای طبیعی
  • سید محمد علوی، علی آهون منش، حشمت الله رحیمیان صفحه 49
    بیماری کاککسیا در اکثر مناطق مرکبات کاری در دنیا دیده می شود. علایم این بیماری به صورت کوتولگی، صمغ زیر پوست، زردی و ضعف درختان، ساقه آبله ای و ناسازگاری در محل اتصال پایه و پیوندک می باشد که در بسیاری از درختان مرکبات استان مازندران مشاهده گردیده است. در سال 1384 هشت درخت مرکبات دارای علایم بیماری کاکسیا از دو منطقه مرکبات کاری شهرستان ساری انتخاب و از برگهای جوان آنها با استفاده از فنول اسیدی آر. ان. ا استخراج شد. آزمون واکنش زنجیره ای پلیمراز با نسخه برداری معکوس (RT-PCR) با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ویروئیدهای کوتولگی رازک و ویروئیدهای دیگر مرکبات نظیر اگزوکورتیس، خمیدگی برگ، III و IV مرکبات و ژن مولد پروتئین پوششی ویروس تریستزای مرکبات (CTV، CP25) برای شناسایی عامل احتمالی مولد بیماری کاککسیا نشان داد که درختان مبتلا فقط حاوی ویروئید کوتولگی رازک می باشند. نوار دی. ان. ار تکثیر شده در PCR با استفاده از کیت خالص سازی (High Pure PCR Product Purification Kit، Roche) شرکت روش آلمان از ژل آگاروز بازیافت و با آنالیز چند شکلی فرم فضایی رشته های تک لا (SSCP) ارزیابی شد. دو جدایه متفاوت در SSCP، انتخاب و در پلاسمید pBluescript SK همسانه سازی و ترادف نوکلئوتیدی آن تعیین (توسط شرکت SeqLAb آلمان) شد. هم سانی ترادف ها با ترادف های بانک ژن نشان دهنده حضور ویروئید کوتولگی رازک در نمونه های آلوده بودند. از آنجایی که علایم این بیماری در بیشتر درختان مرکبات نظیر نارنگی های انشو، کلمانتین و محلی در شمال ایران مشاهده شده است، احتمال دارد بیشتر درختان مرکبات شمال ایران به عامل بیماری کاککسیای مرکبات آلوده باشند. ترادف نوکلئوتیدی ویروئید کوتولگی رازک همراه با بیماری کاککسیا برای اولین بار در ایران تعیین شد.
    کلیدواژگان: کاککسیا، ساقه آبله ای، کوتولگی رازک، ویروئید، انشو
  • سیده معصومه زمانی، عزیزاله علیزاده، ناصر صفایی صفحه 65
    پوسیدگی طوقه، ریشه و بلایت فیتوفتورایی ناشی از Phytophthora capsici از بیماری های مهم محصولات زراعی می باشد. به منظور مطالعه تنوع و یا همسانی موجود در ساختار ژنتیکی جمعیت P. capsici در ایران، از مجموع 79 جدایه جمع آوری شده این قارچ، تعداد 29 جدایه نماینده که بیشترین تنوع را در ویژگی های ریخت شناسی داشتند انتخاب شده، از نظر پلی مورفیسم DNA حاصل از نشانگرهای RAPD و ISSR مورد بررسی قرار گرفتند. از میان 12 آغازگر تصادفی 10 نوکلئوتیدی مورد بررسی، پنج آغازگر بر اساس وضوح، تکرارپذیری و تعداد باندهای پلی مورفیک به همراه آغازگر 27 نوکلئوتیدی ISSR انتخاب شده، مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل خوشه ایالگوی باندهای بدست آمده از پنج آغازگر تصادفی نشان داد که این آغازگرها در سطح تشابه 55 درصد جدایه ها را به دو گروه تقسیم نمودند. گروه اول 24 و گروه دوم 76 درصد از جدایه ها را در برگرفتند. این ترکیب از آغازگرهای تصادفی با قرار دادن جدایه های فارس و خوزستان در گروه اول و سایر جدایه ها در گروه دوم توانست جدایه های نواحی گرمسیری را از سایر جدایه ها تفکیک نماید. نتایج حاصل از آنالیز خوشه ایبا آغازگر ISSR نشان داد که در سطح تشابه 40 درصد جدایه ها به چهار گروه تقسیم می شوند. گروه اول 17.5 و سایر گروه ها هر یک 27.5 درصد از جدایه ها را در برگرفتند. جدایه های مازندران و گلستان در گروه اول، جدایه های فارس و خوزستان به همراه یک جدایه از قزوین در گروه دوم، جدایه های اردبیل و آذربایجان شرقی در گروه سوم و جدایه های تهران و قزوین در گروه چهارم جای گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل الگوهای باندی جاصل از آغازگرهای تصادفی و آغازگر ISSR در سطح تشابه 55 درصد جدایه ها را به پنج گروه تقسیم نمود. گروه اول جدایه های مازندران و گلستان، گروه دوم جدایه های فارس و خوزستان، گروه سوم یک عدد از جدایه های قزوین، گروه چهارم جدایه های آذربایجان شرقی و اردبیل و گروه پنجم جدایه های تهران و قزوین را در برگرفت و درصد فراوانی جدایه های هر گروه به ترتیب 17.5، 24، 3.5، 27.5 و 27.5 درصد بود. این اولین مطالعه در زمینه تنوع ژنتیکی جمعیت های ایرانی P. capsici توسط نشانگرهای RAPD و ISSR می باشد.
    کلیدواژگان: تنوع، ژنوتیپی، جمعیت، Phytophthora capsici
  • محمد علی آقاجانی، عزیزاله علیزاده، حشمت الله رحیمیان، ناصر صفایی صفحه 87

    در مزارع نیشکر حومه شهرهای بابل، بابلسر و ساری در تابستان سال 1383 و 84، علایم یک بیماری جدید به صورت لکه های سوخته به رنگ نارنجی تا قرمز روی غلافهای برگ گیاهان بیمار مشاهده گردید. بیماری مذکور در برخی مزارع تا بیش از 90 درصد بوته ها را مبتلا کرده بود. از بافتهای بیمار، یک رایزوکتونیای چند هسته ای (10-3) با ریسه های نارنجی رنگ جدا گردید که پس از حدود دو هفته، سختینه های بسیار ریز 0.3 X 0.35) میکرومتر) قرمز رنگی را تولید نمود. دماهای رشد کمینه، بهینه و بیشینه جدایه ها به ترتیب 32oC، 10oC و 40oC اندازه گیری شد. همه جدایه های مورد مطالعه قادر به آناستوموزی آن WAG-Z تشخیص داده شد. بر این اساس، گونه قارچ Rhizoctonia zeae Voorhees و گروه آناستوموزی آن WAG-Z تشخیص داده شد. در ادامه بررسی، این گونه از خاک مزارع آلوده نیشکر، غلاف ذرت (Zea mays)، سورگوم جارویی (Sorghum bicolor)، سورگوم علوفه ای (Sorghum vulgare Pers. Sudanense)، مرغ (Cynodon dactylon) و علف عشق مصری (Eragrostis barelieri) نیز جدا و بیماریزایی آنها بر روی میزبانهای مربوطه به اثبات رسید. این نخستین گزارش از وجود R. zeae در ایران بوده، و گونه های گیاهی یاد شده، بجز ذرت و قیاق، به عنوان میزبان های جدید در ایران معرفی می گردند.

    کلیدواژگان: Rhizoctonia zeae، نیشکر، سوختگی غلاف، ایران
  • علی سراجی، زهرا تنها معافی، ناصر صفایی صفحه 98
    زیست شناسی و دینامیک جمعیت نماتود مولد زخم ریشه چای، Pratylenchus loosi به عنوان مهمترین عامل خسارتزای گیاه چای در ایران، به مدت پنج سال در شرایط طبیعی، در یکی از باغ های چای آلوده و هم چنین در آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس این بررسی، نماتود مولد زخم ریشه چای، به عنوان انگل داخلی مهاجر، با رسیدن دمای خاک به 15 درجه سانتی گراد و بالاتر فعالیت خود را جهت پارازیته کردن ریشه های مویین چای شروع می نماید. در این نماتود، لاروهای سنین مختلف و ماده های بالغ عامل آلوده کننده می باشند و زمستان گذرانی آن غالبا به صورت تخم در خاک و یا درون ریشه های تغذیه کننده است، ولی به صورت لارو سن چهارم و نماتود بالغ نیز می تواند زمستان گذرانی نماید. مطالعات آزمایشگاهی نشان داد که دمای مناسب برای تکثیر این نماتود بر روی دیسک هویج، 20 تا 21 درجه سانتی گراد بوده و دمای مناسب جهت تفریخ تخم ها بر روی آب آگار دو درصد، 17 درجه سانتی گراد می باشد. چرخه کامل زندگی این گونه در شرایط آزمایشگاهی 46 تا 49 روز، شامل دوره تفریخ تخم 15 تا 17 روز، سنین مختلف لاروی 15 تا 16 روز و دوره زندگی نماتودهای بالغ تا زمان تخم ریزی 16 روز به طول می انجامد. بررسی های پنج ساله دینامیک جمعیت در شرایط طبیعی نشان داد که این نماتود دارای سه تا چهار اوج جمعیتی در سال، مصادف با ماه های اردیبهشت، تیر، شهریور و آبان یا اسفند (بسته به تغییرات اقلیمی سالانه و دمای خاک) می باشد. تجزیه رگرسیون تغییرات جمعیت در طی پنج سال نشان داد که رابطه معنی داری بین دمای خاک و بارندگی و روند تغییرات جمعیت وجود دارد. بین این دو عامل، دمای خاک نقش مهم تری در دینامیک جمعیت این نماتود داشته و در صورت مطلوب بودن این عامل، بارندگی به عنوان دومین عامل کلیدی تاثیر معنی داری در این روند دارد.
    کلیدواژگان: نماتود مولد زخم ریشه، چای، Pratylenchus loosi، زیست شناسی و دینامیک جمعیت
  • عباس داوودی، حمید افضلی صفحه 116
    به منظور بررسی عوامل قارچی مولد پوسیدگی های مختلف ریشه چغندرقند، مطالعاتی طی سالهای 82-1380 در مزارع چغندرقند منطقه قزوین به عمل آمد. نمونه ها در طول صل زراعی از مزارع و روستاهای مختلف قزوین و از گیاهچه ها و غده های آلوده جمع آوری گردید. سپس در آزمایشگاه نسبت به جداسازی، خالص سازی و شناسایی قارچ های جداسازی شده با استفاده از روش های معمول اقدام گردید