فهرست مطالب

چشم پزشکی بینا - سال بیست و یکم شماره 3 (بهار 1395)

مجله چشم پزشکی بینا
سال بیست و یکم شماره 3 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/22
  • تعداد عناوین: 13
|
  • سیدهاشم دریاباری، علیرضا برادران رفیعی، اسماعیل بی آزار، سعید حیدری کشل، مجید شمس صفحات 199-207
    هدف
    طراحی داربست نانوفیبری پلی کاپرولاکتون برای کشت، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی لیمبوس که می تواند یک جایگزین برای غشای آمنیوتیک انسانی باشد.
    روش پژوهش: سلول های بنیادی لیمبوس انسان جهت ارزیابی زیست سازگاری (شبکه نانوفیبری، غشای آمنیوتیک انسانی) بر اساس فنوتیپ، قابلیت زنده ماندن، تکثیر و توانایی چسبندگی استفاده شده اند.
    یافته ها
    نتایج زیست سازگاری بر این نکته دلالت داشت که همه بسترها از سازگاری بافتی بالایی برخوردار بودند. تجزیه و تحلیل میکروسکوپی نشان داد که سلول ها به داخل نانوفیبرها نفوذ یافته و به طور قابل توجهی باعث تشکیل ساختار سه بعدی سلول های اپی تلیوم قرنیه شدند که در دو هفته، ماندگاری زیستی خوبی را نشان دادند. نتایج ایمونوسایتوشیمی و Real Time PCR تفاوتی بین بیان رشد سلول های بنیادی قرنیه روی بسترهای نانوفیبری و رشد روی غشای آمنیوتیک را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    بسترهای پلیمری نانوفیبری الکتروریسی شده یک محیط حمایتی برای سلول های بنیادی لیمبوس و هم چنین حامل جایگزین مناسب به جای غشای آمنیوتیک برای تولید بافت سطحی چشم می باشند.
  • شهاب شیبانی، حسین پوربیگی، فریبا قاسمی، محمدرضا جوانشیر، سمیه مرادی، مجتبی ارجمند، علی صادقی طاری، رضا کارخانه، محمود جباروند، علیرضا لاشئی صفحات 208-217
    هدف
    طراحی و ساخت پلاک های رادیواکتیو ید- 125 و بررسی فاز حیوانی، به منظور استفاده در بیماران با ملانوم یووه.
    روش پژوهش: این مطالعه پایه ای به صورت آینده نگر با همکاری سازمان انرژی اتمی ایران (پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای- پژوهشکده کاربرد پرتوها) و بیمارستان فارابی براساس ساخت پلاک های حاوی دانه های ید-125 با اقتباس از طرح ارائه شده در انجمن تخصصی مطالعه ملانوم چشمی (COMS) انجام شد.
    یافته ها
    در این پژوهش، پلاک های چشمی با طرح COMS از جنس طلا ساخته شد که در برگیرنده آرایه ای از دانه های رادیواکتیو ید-125 با اکتیویته تقریبی 5 میلی کوری برای هر دانه رادیواکتیو می باشد. نتایج دزیمتری نشان دهنده تابش قابل اندازه گیری با فیلم گاف کرومیک -810 HD با کمک اسکنر فیلم و نرم افزار sOsiri بوده و حاکی از دستیابی به آهنگ دز جذبی مناسب در امتداد محور مرکزی فانتوم است. آزمایش پلاک های ساخته شده روی چشم خرگوش نشان دهنده اثرات مخرب اشعه اعمال شده به شبکیه، مشیمیه و صلبیه محل قرارگیری پلاک بود. این اثر وابسته به دز بوده و با افزایش آن میزان اثرات تخریبی بیش تر شد.
    نتیجه گیری
    پلاک های رادیواکتیو ید- 125 ساخته شده در این مطالعه دارای اثرات تخریبی کافی و متناسب با دز اشعه در اجزای جدار چشم خرگوش شامل شبکیه و کورویید بوده و عاری از سمیت شیمیایی می باشند.
  • رویا جعفری، سپهر فیضی، محمدعلی جوادی، سیدباقر حسینی، مهدی یاسری صفحات 218-226
    هدف
    ارزیابی تعداد و مورفولوژی سلول های اندوتلیال قرنیه دهنده بعد از پیوند قرنیه به روش Descemet Stripping Automated Endothelial Keratoplasty (DSAEK) و تعیین عوامل موثر بر تعداد سلول های اندوتلیال.
    روش پژوهش: در این مطالعه گذشته نگر مداخله ای، 77 چشم (38 چشم راست) از 64 بیمار (34 زن) مبتلا به دیستروفی اندوتلیال فوکس و یا کراتوپاتی بولوس سودوفاکیک که تحت پیوند لاملار قرنیه به روش DSAEK قرار گرفتند، برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. بافت قرنیه دهنده توسط یک فورسپس و گلاید بوسین از طریق یک برش 5 میلی متری قرنیه شفاف وارد اتاقک قدامی شد. در چشم هایی که کدورت هم زمان عدسی وجود داشت، عمل ترکیبی جراحی آب مروارید و DSAEK صورت گرفت. در آخرین معاینه پی گیری، از اسکن میکروسکوپیک کان فوکال جهت اندازه گیری تعداد و مورفولوژی سلول های اندوتلیال و نیز تعیین ضخامت مرکزی قرنیه دهنده استفاده شد. تحلیل تک متغیره و چندمتغیره جهت ارزیابی عوامل موثر بر شمارش سلول های اندوتلیال قرنیه دهنده پس از DSAEK انجام گرفت.
    یافته ها
    متوسط سن بیماران هنگام جراحی 6/15±3/62 سال بود و بیماران به مدت 9/20±2/26 ماه پس از پیوند قرنیه پی گیری شدند. چهل و شش چشم (7/59 درصد) تحت جراحی DSAEK به تنهایی و 31 چشم (3/40 درصد) تحت عمل جراحی ترکیبی آب مروارید و DSAEK قرار گرفتند. اندازه ترفاین استفاده شده mm 21/0±0/8 (از 50/7 تا 25/8 میلی متر) بود. سن متوسط دهنده 2/11±4/30 سال و تعداد سلول های اندوتلیال پیش از عمل cells/mm2 1/315±4/3127 بود که به میزان cells/mm2 5/716±6/1788 پس از جراحی کاهش یافت (001/0P<). میانگین ضخامت مرکزی قرنیه دهنده پس از جراحی μm 6/31±4/102 بود. در تحلیل تک متغیره، دانسیته سلول های اندوتلیال پس از عمل به صورت معناداری با زمان مرگ تا نگه داری بافت (046/0P=، 31/0r=)، ضخامت مرکزی قرنیه دهنده (016/0P=، 36/0r=)، طول زمان پی گیری پس از عمل (005/0P=، 56/0r=) و عدم چسبندگی لنتیکول (049/0P=، 31/0r=) مرتبط بود. تحلیل چندمتغیره مشخص نمود که عواملی مانند ضخامت مرکزی قرنیه دهنده (003/0P=، 62/10β=) و مدت زمان پی گیری (001/0P=، 09/22-(β= به طور معنادار بر تعداد سلول های اندوتلیال پس از عمل موثرند.
    نتیجه گیری
    عوامل موثر بر تعداد سلول های اندوتلیال قرنیه دهنده پس از DSAEK، ضخامت مرکزی بافت قرنیه پیوند شده و مدت زمان پی گیری پس از جراحی است. درخواست جراحان برای بافت قرنیه دهنده بسیار نازک به منظور بهبود پیامدهای بینایی، ممکن است از نظر تعداد دانسیته سلول های اندوتلیال بعد از عمل نتایج مطلوبی نداشه باشد.
  • مژگان رضایی کنوی، محمدعلی جوادی، بهاره خیری، ساره صافی صفحات 227-234
    هدف
    گزارش تغییر در اندیکاسیون ها و روش جراحی پیوند قرنیه در ایران در بازه زمانی هشت ساله از 1385 لغایت 1392.
    روش پژوهش: این مطالعه به روش گذشته نگر بر روی 47129 پرونده بانک چشم بیمارانی که در سراسر کشور از فروردین 1385 تا اسفند 1392 تحت عمل جراحی پیوند قرنیه قرار گرفته بودند، صورت گرفت و اطلاعات جمعیت شناسی بیماران، اندیکاسیون و روش پیوند قرنیه بررسی شد.
    یافته ها
    در بازه زمانی 8 ساله، 6 اندیکاسیون اصلی پیوند قرنیه عبارت بودند از: قوزقرنیه Keratoconus (KCN) (تعداد 21350 چشم، 3/45 درصد)، کراتوپاتی بولوس Bullous Keratopathy (BK) (تعداد 8566 چشم، 2/18 درصد)، کدورت و اسکار قرنیه Corneal Scar and Opacity (COS) (تعداد 7158 چشم، 2/15 درصد)، نارسایی پیوند (تعداد 3252 چشم، 9/6 درصد)، دیستروفی های قرنیه (تعداد 2553 چشم، 4/5 درصد) و کراتیت های عفونی (تعداد 2238 چشم، 7/4 درصد). پیوند نفوذی قرنیه Penetrating Keratoplasty (PKP)، 71 درصد (تعداد 33476 چشم) کل پیوندهای قرنیه انجام شده را شامل گردید. از زمان معرفی عمل جراحی Descemet Stripping Automated Endothelial Keratoplasty (DSAEK) در سال 1386، افزایش قابل توجهی در تعداد موارد DSAEK (001/0P<) و کاهش مشخصی در تعداد موارد PKP (005/0P<) وجود داشته است. در بازه زمانی 8 ساله، تغییر قابل توجهی در میزان DALK، پیوند تکتونیک و آلوگرافت کراتولیمبال Keratolimbal allograft (KLAL) مشاهده نگردید (به ترتیب 354/0 P=، 999/0P=، و 151/0P=). روند افزاینده ای در شیوع BK (001/0P=) و نارسایی پیوند (025/0P=) و روند کاهنده ای در میزان COS (012/0P=) مشاهده گردید. روند تغییر KCN (172/0P=)، کراتیت های عفونی (107/0P=) و دیستروفی های قرنیه (836/0P=) قابل توجه نبود.
    نتیجه گیری
    KCN هنوز علت اصلی پیوند قرنیه در ایران بوده و روند آن در بازه زمانی 8 ساله تغییر قابل توجهی نکرده است. با وجود روند نزولی PKP، DSAEK روند افزاینده ای داشته که حاکی از شیفت اعمال جراحی از PKP به DSAEK برای بیماری های اندوتلیال قرنیه می باشد.
    کلیدواژگان: دانشجوی دکترای تخصصی پژوهش، مرکز تحقیقات چشم، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
  • محمدرضا اکبری باغبانی، نرگس حسن پور، آرش میرمحمدصادقی، زهره نوذریان، مهدی یاسری، حافظ قاسمی صفحات 235-242
    هدف
    بررسی ویژگی های بالینی، هیستوپاتولوژی و جمعیت شناختی Consecutive Exotropia و تعیین رابطه مقدار- پاسخ در این بیماران.
    روش پژوهش: بیماران دارای Consecutive Exotropia که در فاصله زمانی شهریور 1393 تا اردیبهشت 1394 به بیمارستان فارابی تهران مراجعه کرده بودند، وارد مطالعه شدند. پس از معاینه چشم پزشکی کامل و تعیین میزان انحراف دور و نزدیک، تمامی بیماران دارای Forced Duction Test منفی، تحت جراحی کوتاه کردن عضله راست داخلی به میزان 4 میلی متر و Advancement آن قرار گرفتند. عدم رویت رشته های عضله در محل اتصال عضله حین عمل (با توجه به نظر جراح) ثبت و با نتایج هیستوپاتولوژی مقایسه شد. یازده عضله راست داخلی کوتاه شده از 11 بیمار گروه شاهد (بدون هیچ سابقه جراحی روی عضله راست داخلی) با 30 بیمار دارای Consecutive Exotropia تحت مقایسه هیستوپاتولوژی قرار گرفتند. رابطه مقدار- پاسخ برای کوتاه کردن عضله راست داخلی و Advancement آن در بیماران دارای Consecutive Exotropia محاسبه شد.
    یافته ها
    سی چشم از 30 بیمار دارای Consecutive Exotropia مورد مطالعه قرار گرفت. در 40 درصد بیماران حین جراحی، رشته های عضله در محل اتصال عضله رویت نشد. موفقیت جراحی با عدم رویت رشته های عضله در محل اتصال عضله ارتباطی نداشت. مقدار-پاسخ تقریبا 4/4 پریسم دیوپتر در هر میلی متر کوتاه کردن عضله و Advancement عضله راست داخلی بود. بهترین نقطه تمایز (Cut off) برای پیش بینی عدم حضور بافت عضلانی در محل اتصال عضله توسط بررسی هیستوپاتولوژی، 18 درصد برای میزان بافت عضلانی در لام با حساسیت 2/55 درصد و ویژگی 3/88 درصد بود. از سوی دیگر نقطه تمایز برای اسکار در پاتولوژی، 5/72 درصد با حساسیت 2/55 درصد و ویژگی 7/91 درصد بود.
    نتیجه گیری
    عدم رویت رشته های عضله حین جراحی از علل مهم Consecutive Exotropia است که می تواند به دلیل Stretched Scar و لغزش عضله (Slipped Muscle) باشد. این یافته را می توان با مطالعات هیستوپاتولوژی از جمله رنگ آمیزی ماسون تری کروم اثبات کرد. ما یک رابطه مقدار- پاسخ در Consecutive Exotropia محاسبه کردیم که می تواند در برنامه ریزی بهتر درمان این بیماران کمک کننده باشد. کم کاری عضله راست داخلی می تواند عاملی برای عدم رویت رشته های محل اتصال عضله باشد. با آگاهی از عوامل خطر عدم رویت رشته های عضله در محل اتصال عضله حین جراحی، می توان پیش آگهی جراحی را تعیین نمود.
  • پرویز ملکی فر، حسین محمدربیع، فاطمه جوادی، حامد اسفندیاری صفحات 243-248
    هدف
    بررسی نتایج بینایی برداشتن عدسی و کارگذاری لنز آرتیزان در بیماران با جابجایی عدسی ناشی از سندرم مارفان
    روش پژوهش: این مطالعه از نوع گذشته نگر می باشد که در آن 14 چشم از 12 بیمار با دررفتگی عدسی ناشی از سندرم مارفان که تحت جراحی برداشتن عدسی و کارگذاری لنز داخل چشمی آرتیزان (Ophtec، Groningen، Netherlands) قرار گرفته بودند، بررسی شدند. برای هر یک از بیماران، پرسشنامه ای شامل اطلاعات جمعیت شناسی و عوارض قبل و بعد از جراحی تکمیل شد. پس از آن بیماران از لحاظ نتایج بینایی و ایجاد عوارض تحت بررسی قرار گرفتند و میزان بینایی اصلاح نشده (UCVA) و اصلاح شده (BCVA) و نیز معادل کروی (SE) قبل و پس از برداشتن عدسی و کارگذاری لنز داخل چشمی بررسی شد.
    یافته ها
    سن متوسط افراد تحت مطالعه 02/15±03/30 سال و متوسط دوره پی گیری پس از جراحی 4/16±5/44 ماه بود. متوسط دید اصلاح شده، 3/0±5/0 لوگمار در ابتدا به 2/0±2/0 لوگمار بعد از جراحی بهبود یافت (006/0P=). معادل کروی به صورت معنی داری از 99/1±38/11- دیوپتر قبل عمل تا 65/1±45/0- دیوپتر بعد از جراحی بهبود پیدا کرد. (003/0P=) در همه چشم ها لنز در موقعیت مطلوب قرار داشت. عوارض پس از عمل شامل جداشدگی شبکیه در یک بیمار و جابجایی IOL در بیمار دیگر بود. هیچ عارضه دیگری شامل افزایش فشار داخل چشمی، اختلال زاویه اتاق قدامی، ادم ماکولای سیستویید بالینی و ادم قرنیه در طول دوره پی گیری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    کارگذاری IOL آرتیزان بعد از برداشتن عدسی، جایگزین مناسبی برای اصلاح بینایی در موارد مبتلا به سندرم مارفان با جابه جایی عدسی می باشد. این اقدام بهبودی معنی دار در میزان بینایی را فراهم می کند و احتمال خطر آن قابل قبول است.
  • محمدرسول صبوری، احسان کاظم نژاد، وحیده حافظی صفحات 249-254
    هدف
    برآورد ضخامت ماکولا در افراد طبیعی برحسب سن و جنس در شهر رشت با استفاده از OCT.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقطعی 112 نمونه به روش تصادفی انتخاب شده و تحت معاینات کامل چشمی قرار گرفتند. در هر فرد، برای هر دو چشم اسکن صورت گرفت. پروتکل انتخابی Macular Thickness MAP با Macular cub 512×128 بود و متوسط ضخامت شبکیه در نواحی 9 گانه ETDRS تعیین گردید. جهت ارزیابی تکرارپذیری و درجه اعتماد دستگاه، در 10 فرد سالم، ضخامت شبکیه تا 5 بار اندازه گیری و ضریب تغییرات برای هر فرد محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    ضریب تغییرات ضخامت ماکولا با استفاده از HD-OCT Cirrus در یک میلی متری مرکزی، 33/1-15/0 درصد برآورد گردید. میانگین و انحراف معیار ضخامت ناحیه مرکزی ماکولا، ضخامت ماکولا و حجم ماکولا به ترتیب به قرار زیر بود: 39/20±44/245 میکرومتر، 95/11±4/277 میکرومتر و 43/0±98/9 میلی متر مکعب. متوسط ضخامت ماکولا (038/0P=)، حجم ماکولا (030/0P=) و ضخامت مرکزی Sub Field (001/0P<) در مردان بیش از زنان بود. هم چنین بدون توجه به سن و جنس، به طور معنی داری از مرکز یک میلی متری به نواحی سه و شش میلی متری ETDRS به ضخامت ماکولا افزوده می شد به نحوی که بخش فوقانی سه میلی متری ضخیم ترین و تمپورال شش میلی متری، نازک ترین ناحیه ها بودند.
    نتیجه گیری
    متوسط ضخامت ماکولا در افراد سالم در مردان 79/12±67/280 میکرومتر و در زنان 61/11±63/276 میکرومتر برآورد گردید. این مقدار در مردان به طور معنی داری بیش از زنان بود (038/0P=).
  • محمدعلی جوادی، پرویز ملکی فر صفحات 255-264
    سندرم چشم خشک، یک بیماری چندعلتی است که لبه های پلک و لایه اشکی را درگیر می کند1، با ایجاد تغییرات در اپی تلیوم سطح چشم باعث کم شدن میزان اشک و کاهش حس قرنیه و در نتیجه بروز واکنش های التهابی می شود که با افزایش اسمولاریته اشک همراه است3و2.
    مبتلایان به این بیماری، از ناراحتی چشم توام با اختلال بینایی رنج می برند و پیش رفت بیماری منجر به صدمه دایمی سطح چشم می شود1.
    مزاحمت های ناشی از سندرم چشم خشک، موجب افت کیفیت زندگی و کاهش سرعت مطالعه4 می شود. طبق نظر کارگروه بین المللی خشکی چشم در سال 2007، سندرم چشم خشک به شرح زیر تعریف شده است:«خشکی چشم یک بیماری چندعاملی اشک و سطح چشم می باشد که منجر به علایم و ناراحتی هایی مانند اختلال دید، ناپایداری لایه اشکی و صدمه سطح چشم و به دنبال آن افزایش اسمولاریته اشک و التهاب سطح چشم می شود5.
    ناراحتی حاصله به صورت سوزش، چسبناکی پلک ها، احساس جسم خارجی، خارش و درد می باشد. اختلال دید به صورت نوسان دید به ویژه هنگام مطالعه ایجاد می شود که با پلک زدن بهبود می یابد5.
  • عباس باقری، محدثه فیضی، مهناز مصلایی، سعید یادگاری صفحات 265-270
    هدف
    معرفی سه بیمار مبتلا به سندرم موبیوس به همراه اگزوتروپی و درمان آن ها.
    معرفی بیماران: سه بیمار شامل دو پسر 13 ساله و سه ساله و یک دختر 10 ساله به علت انحراف چشم به درمانگاه استرابیسم مراجعه کرده بودند. در هر سه بیمار صورت ماسکه و فلج مادرزادی عصب 7 دوطرفه به صورت غیرپیش رونده به همراه اگزوتروپی شدید و Horizontal Gaze Palsy وجود داشت. هر سه بیمار با تشخیص سندرم موبیوس تحت بررسی و درمان قرار گرفتند. در موارد اول و دوم به منظور اصلاح اگزوتروپی، ابتدا Lateral Rectus Disinsertion انجام شد و در مرحله بعد برای باقی مانده اگزوتروپی، Bilateral Medial Rectus Resection صورت گرفت و در هر دو مورد پس از جراحی دوم، بیماران در نگاه روبه رو ارتوتروپیک شدند. هر سه بیمار از خشکی چشم شدید رنج می بردند که در دو بیمار اول با بستن پونکتوم های اشکی و تارسورافی وسیع کنترل شد، بیمار سوم برای درمان مراجعه نکرد.
    نتیجه گیری
    جراحی دو مرحله ای شامل تضعیف عضلات راست خارجی به علاوه تقویت عضلات راست داخلی در بیماران مبتلا به سندرم موبیوس و اگزوتروپی می تواند به طور قابل توجهی سبب بهبود انحراف چشم شود. خشکی چشم در نوع اگزوتروپی شایع است و نیاز به توجه ویژه دارد.
  • عباس باقری، رضا جعفری، محدثه فیضی صفحات 271-274
    هدف
    معرفی بیماری با دوپلیکاسیون دیسک اپتیک در یک چشم به عنوان یک ضایعه مادرزادی نادر (مشاهده دو دیسک اپتیک مجزا در یک چشم).
    معرفی بیمار: بیمار دختر 19 ماهه ای بود که با شکایت اشک ریزش از چشم راست از ابتدای تولد مراجعه نمود. در معاینه ظاهری، پتوز خفیف سمت راست وجود داشت و چشم راست کوچک تر به نظر می رسید. معاینه زیر بی هوشی و میل زدن (پروبینگ) چشم راست صورت گرفت. میکروکورنه چشم راست همراه با کلوبوم وسیع رتینال مشاهده شد. در چشم چپ، دو دیسک اپتیک کاملا مجزا با حاشیه واضح و آناستوموز عروقی بین این دو قابل مشاهده بود. نتیجه MRI اربیت، طبیعی گزارش شد.
    نتیجه گیری
    دوپلیکاسیون دیسک اپتیک یک ناهنجاری مادرزادی نادر دیسک اپتیک است که با کلوبوم کوریورتینال همراه بوده و مطرح کننده نقص بسته شدن شکاف جنینی است. تصویربرداری دقیق برای افتراق دوپلیکاسیون واقعی از سودودوپلیکاسیون عصب اپتیک ضروری می باشد.
  • دانیال نجدی صفحات 275-294
    محیط قرنیه منطقه منحصر به فردی است که به عنوان منطقه انتقالی بین لیمبوس پرعروق و مرکز قرنیه فاقد عروق، قرار دارد. حلقه عروقی مویرگ های لیمبوس حدود 5/0 میلی متر درون قرنیه شفاف گسترش یافته و تغذیه لیمبوس و محیط قرنیه را فراهم می کند. به علت نزدیکی به این عروق، نوارهای کلاژنی محیط قرنیه که به شدت به هم فشرده هستند اولین محل رسوب کمپلکس های ایمنی در واسکولیت های سیستمیک می باشند.
    بافت ملتحمه ای که نزدیک لیمبوس قرار گرفته، تمامی اجزا ایمونولوژیک لازم برای ایجاد یک پاسخ ایمنی تشدید شده را دارا می باشد، در نتیجه، تراکم سلول های لانگرهانس، ایمونوگلوبولین (IgM) M و اجزا کمپلمان در محیط قرنیه بیش تر از مرکز قرنیه است. کمپلکس آنتی ژن، آنتی بادی چه در قرنیه تشکیل شود، چه از اشک، زلالیه یا عروق لیمبال تولید شود به طور معمول کمپلمان در محیط قرنیه را موثرتر از مرکز قرنیه فعال می کند.
    به علاوه، ماکروفاژهای لیمبال که به عنوان سلول های عرضه کننده آنتی ژن عمل می کنند حین وقایع التهابی بیش فعال شده و منجر به بروز بیماری وابسته به ایمنی در محیط قرنیه می شوند. کانال های لنفاوی مجاور و سیتوکین های التهابی هم در این پاسخ ایمنی نقش دارند. تخریب بافت قرنیه ممکن است از یک بیماری خفیف با کاهش تدریجی ضخامت قرنیه تا تخریب به سرعت پیش رونده بافت آن و اختلال شدید بینایی و آناتومی متغیر باشد. قرنیه یک بافت فاقد عروق است که از رشته های کاملا منظم کلاژن و گلیکوزامینوگلیکان تشکیل شده که با لایه اپی تلیوم روی سطح خارجی و لایه اندوتلیال که هم به عنوان یک سد فیزیکی و هم به عنوان یک پمپ فعال مایعات به درون اتاق قدامی عمل می کند پوشیده است. در شرایط فیزیولوژیک، فیبروبلاست های اختصاصی به نام کراتوسیت ها در استروما مقیم هستند و به ایجاد تعادل بین کلاژنازهای موضعی (مثل ماتریکس متالوپروتییناز 1 یا MMP1) با توانایی تخریب رشته های کلاژن و مهارکننده های آن ها کمک می کنند. واسطه های التهابی که در پاسخ به یک مخرب تخریبی یا التهابی تولید می شوند، می توانند این تعادل را به سمت تظاهر بیش تر کلاژن های قرنیه و تخریب سریع استرومای قرنیه منحرف کنند.
  • محدثه فیضی، محمد پاکروان صفحات 285-294
    بررسی کامل یک اختلال نوروافتالمولوژی شامل اخذ شرح حال دقیق، معاینه بالینی کامل (بررسی مردمک و فوندوسکوپی)، آزمون های سایکوفیزیکال (پریمتری دستی و اتوماتیک) و در صورت امکان Neuroimaging می باشد.
    هم زمان با گسترش دانش ما در ارتباط با پاتوفیزیولوژی بیماری ها، پیش رفت در فن آوری، وسایل کمک تشخیصی جدید و متعددی را در دسترس قرار داده است که ما را در تشخیص و درمان بیماری های نوروافتالمولوژی کمک می کنند. پیش رفت های اخیر فن آوری این امکان را به نوروافتالمولوژیست ها می دهند که در موارد کاهش دید با علت نامشخص، پاتولوژی های عصب بینایی را از پاتولوژی های پنهان شبکیه افتراق دهند. این مقاله به بررسی آزمون های تشخیصی با تمرکز بر OCT و آزمون های الکتروفیزیولوژی می پردازد.
    آزمون های تشخیصی به دو گروه تقسیم می شوند، آزمون های بررسی ساختار (شامل OCT، اولتراسونوگرافی B scan، فلورسین آنژیوگرافی و فوندوس اتوفلورسانس) و آزمون های بررسی عملکرد (آزمون های الکتروفیزیولوژی
  • پرویز ملکی فر، محمدحسین دهقان، رامین نوری نیا صفحات 295-304
    مراحل تشکیل و پیش رفت سوراخ ماکولا برای اولین بار در سال 1980 تشریح شد، پس از آن پیش رفت های پدیدآمده در تصویربرداری (Optical Coherence Tomography) OCT، ارزیابی سطح تماس ویتروماکولار و تشخیص پاتولوژی های آن را دگرگون نمود. OCT (SD- OCT) (spectral/ Fourier- domain) با توجه به ارایه تصاویر با وضوح بالا و تهیه اطلاعات بیش تر از لایه های عمقی و نقاط مختلف شبکیه و ماکولا، بررسی دقیق عمق و تراکم حجمی و در نتیجه بازسازی دوبعدی یا سه بعدی سطح تماس ویتروماکولار را امکان پذیر می سازد. علاوه بر این، پیش رفت های اخیر در روش های تشخیصی و درمانی شامل دسترسی به ویترولایزیس دارویی که نشان دهنده تغییر در درمان بالینی برخی سوراخ های ماکولا و سایر ناهنجاری های سطح تماس زجاجیه و شبکیه را معرفی می کند.
|
  • H. Daryabari, Ar Baradaran Rafii, E. Biazar, S. Heydari Keshel, M. Shams Pages 199-207
    Purpose
    To develop a nanofibrous polycaprolacton (PCL) substrate for limbal stem cell (LSC) expansion that can serve as a potential alternative substrate to replace human amniotic membrane.
    Methods
    The human Limbal stem cells (LSCs) were used to evaluate the biocompatibility of substrates (nanofibrous scaffold, and human amniotic membrane) regarding cellular phenotypic profile, viability, proliferation, and attachment ability.
    Results
    Biocompatibility results indicated that the substrates were highly biocompatible, as LSCs could favorably attach and proliferate on the nanofibrous surface. Microscopic figures showed that the human LSCs were firmly anchored to the substrates and were able to retain a normal corneal stem cell phenotype. Microscopic analyses illustrated that cells infiltrated the nanofibers and successfully formed a three-dimensional corneal epithelium, which was viable for two weeks. Immunocytochemistry (ICC) and real time–PCR results revealed no change in the expression profile of LSCs grown on nanofibrous substrate when compared to those grown on human amniotic membrane.
    Conclusion
    Electrospun nanofibrous PCL substrate provides not only a milieu supporting LSCs expansion, but also serves as a useful alternative carrier for ocular surface tissue engineering and could be used as an alternative substrate to human amniotic membrane.
    Keywords: Cornea, Epithelial Cells, Limbal Stem Cell, Nanofibrous Scaffold, Polycaprolactone
  • Sh Sheybani, H. Poorbeigi, F. Ghasemi, Mr Javanshir, S. Moradi, M. Arjmand, A. Sadeghi Tari, R. Karkhaneh, M. Jabarvand, Ar Lashei Pages 208-217
    Purpose
    To design and manufacture Iodine 125 radioactive plaques which can be used in patients with ocular melanoma, and to evaluate the efficacy of plaques in an animal model.
    Methods
    This prospective basic study was performed in collaboration with Farabi hospital and Tehran atomic energy agency. The Iodide 125 plaques were designed and manufactured based on the Collaborative Ocular Melanoma Study (COMS) designation rules.
    Results
    The plaques were manufactured from gold according to the COMS designation rules. Each plaque contained a layer of Iodine 125 particles with an approximate activity of 5 millicurie for each particle. The radiation dosimetry was performed using radiochromic films (HD-810) and film scanner and Osiris software. The results indicated that the absorbed dose was along the central axis of the both manufactured phantoms. The results of the animal study revealed that the plaques had destructive effects of radiation on the retina, choroid and sclera of five rabbit eyes. The destructions were dose dependent and increased with the escalation of radiation dose.
    Conclusion
    The I125 plaques manufactured in the present study had sufficient and dose dependent destructive effects on the retinal and choroidal structures of rabbit eyes in the implanted areas. These plaques were free from chemical toxicity.
    Keywords: Brachytherapy, Choroidal Melanoma, Iodide 125, Radioactive
  • R. Jafari, S. Feizi, Ma Javadi, B. Hosseini, M. Yaseri Pages 218-226
    Purpose
    To evaluate endothelial cell density (ECD) and morphology of clear corneal grafts after Descemet stripping automated endothelial keratoplasty (DSAEK) and to determine the factors that influence graft ECD postoperatively.
    Methods
    Seventy-seven eyes (38 right eyes) of 64 patients (34 female subjects) who underwent DSAEK for Fuchs’ endothelial dystrophy (n=38) or pseudophakic bullous keratopathy (n=39) were enrolled. Precut donor corneas were punched from the endothelial side using a trephine. The donor lamella was inserted into the anterior chamber using the pull-through technique with a Busin glide and forceps through a 5-mm clear cornea incision. In eyes with significant lens opacity, DSAEK was combined with cataract surgery. Confocal microscopy was performed at the final follow up examination to evaluate endothelial cell count and morphology as well as central graft thickness. Univariate analyses and multiple linear regression analyses were used to investigate recipient-, donor-, surgical-, and postoperative-related variables capable of influencing graft endothelial counts after DSAEK.
    Results
    Mean age at the time of surgery was 62.3±15.6 years, and the patients were followed for 26.2±20.9 months postoperatively. Forty-six eyes (59.7%) underwent stand-alone DSAEK, whereas 31 eyes (40.3%) received DSAEK combined with cataract surgery. Donor trephination size was 8.0±0.21 mm, ranging from 7.50 to 8.25 mm. Mean donor age was 30.4±11.2 years and preoperative endothelial cell density was 3127.4±315.1 cells/mm2 which reduced to 1788.6±716.5 cells/mm2 postoperatively (P
    Conclusion
    The main predictors of ECD after DSAEK were central graft thickness and the length of follow-up. Surgeons’ requests for ultrathin DSAEK donor grafts with the hope of improving visual outcomes may not have the desired outcome with respect to the postoperative ECD.
    Keywords: Descemet Stripping Automated Endothelial Keratoplasty, Fuch's Endothelial Dystrophy, Influencing Factors, Pseudophakic Bullous Keratopathy, Postoperative Endothelial Cell Density
  • M. Rezaei Kanavi, Ma Javadi, B. Kheiri, S. Safi Pages 227-234
    Purpose
    To report the evolving indications for keratoplasty and the shift in the technique of keratoplasty performed in Iran over an 8-year period.
    Methods
    This was a retrospective database review of 47,129 records of corneal transplant tissues at the Central Eye Bank of Iran, from March 2006 to March 2013. The patient demographics, indications, and techniques of corneal transplantation performed were analyzed.
    Results
    The six leading indications were keratoconus (KCN, n= 21,350 eyes, 45.3%), followed by bullous keratopathy (BK, n= 8,566 eyes, 18.2%), corneal opacity and scar (COS, n= 7,158 eyes, 15.2%), graft failure (n= 3,252 eyes, 6.9%), corneal dystrophies (n= 2,553 eyes, 5.4%), and infectious keratitis (n=2,238 eyes, 4.7%). Penetrating keratoplasty (PKP) accounted for 71.0% (n=33,476) of all keratoplasties performed. Since the introduction of Descemet stripping automated endothelial keratoplasty (DSAEK) in Iran in 2008, there was a significant increase in the number of DSAEK (P
    Conclusion
    KCN is still the leading indication for keratoplasty in Iran, with no significant change of trend over the 8-year period. There was an increasing trend in the rate of DSAEK while PKP demonstrated a decreasing trend; which indicates a shift from PKP to DSAEK performed for corneal endothelial disorders.
    Keywords: DALK, DSAEK, PK, Keratoconus, Keratoplasty, KLAL
  • Mr Akbari Baghbani, N. Hassanpoor, A. Mirmohammad Sadeghi, Z. Nozarian, M. Yaseri, H. Ghasemi Pages 235-242
    Purpose
    To investigate demographic, clinical and histopathologic features of consecutive exotropia.
    Methods
    Patients with consecutive exotropia who underwent surgery in Farabi hospital between September 2014 and April 2015 were enrolled in this study. After complete ophthalmologic examination and far and near deviation measurement, all patients with negative forced duction test underwent 4-mm medial rectus resection and advancement. Intraoperative absence of muscle fiber visualization according to surgeon’s opinion was documented and compared with histopathology results. The histopathologic results were compared between 30 cases of consecutive exotropia and 11 cases who underwent 4-mm resection of the medial rectus muscle with no previous surgery on the medial rectus muscle (controls). A dose-response relationship was calculated for medial rectus resection and advancement in consecutive exotropic patients.
    Results
    Thirty eyes of 30 patients with consecutive exotropia were evaluated. Muscle fibers were not observed intraoperatively in 40% of eyes. No correlation was found between surgical success and the absence of muscle fiber visualization at insertion. Dose-response was approximately 4.4 prism diopter per millimeter of resection and advancement of the medial rectus muscle.
    Conclusion
    Intraoperative absence of muscle fiber visualization was an important cause of consecutive exotropia that could be due to stretched scar and muscle slippage. This could be documented by histopathology using Masson trichrome staining. The dose-response relationship calculated in consecutive exotropic patients in the present study can help us better manage these patients. Medial rectus underaction may be a risk factor for absence of muscle fiber visualization at insertion. The outcome of surgery can be predicted based on the intraoperative visualization of muscle fiber at insertion.
    Keywords: Consecutive Exotropia, Pathology, Stretched Scar
  • P. Malekifar, H. Mohammad Rabie, F. Javadi, H. Esfandiari Pages 243-248
    Purpose
    To report clinical outcomes of crystalline lens extraction and iris claw Artisan intraocular lens (IOL) implantation in patients with lens subluxation secondary to Marfan syndrome.
    Methods
    This retrospective study enrolled 14 eyes of 12 Marfan patients with lens subluxation who underwent crystalline lens removal and Artisan IOL implantation. Pre- and post-operative data, including patient demographics, pre and post-operative comorbidities and complications were compiled. Measured outcomes were visual acuity and occurrence of complications. Uncorrected visual acuity (UCVA), best-corrected visual acuity (BCVA) and spherical equivalent (SE) refraction were compared before and after lens extraction and IOL insertion.
    Results
    The mean patient age was 30.03 ± 15.02 years and the mean post-operative follow-up duration was 44.5 ±16.4 months. The mean BCVA showed a significant improvement from 0.5 ± 0.3 at the baseline to 0.2 ± 0.2 postoperatively (P=0.006). SE refraction significantly decreased from -11.38 ± 1.99 D preoperatively to -0.45 ± 1.65 D postoperatively (P=0.003). The IOL position was desirable in all eyes except one which had IOL dislocation. One eye developed retinal detachment. No other complication such as ocular hypertension, angle abnormalities, clinical cystoids macular edema, or corneal decompensation was observed during the follow-up period.
    Conclusion
    Artisan IOL implantation after lens extraction appeared to be an appropriate alternative for optical correction in cases of Marfan syndrome with ectopia lentis. It resulted in a significant improvement in visual acuity with an acceptable complication profile.
    Keywords: Artisan IOL, Ectopis Lentis, Marfan Syndrome
  • Mr Sabouri, E. Kazemnejad, V. Hafezi Pages 249-254
    Purpose
    To measure macular thickness in normal subjects with respect to age and gender using Cirrus HD-OCT in Rasht city.
    Methods
    In this cross-sectional study, 112 normal subjects were randomly selected. Both eyes of each subject were included and all subjects underwent complete eye examinations. Macular thickness map protocol with macular cube 512×128 was selected, and the average thickness of the retina was determined in nine ETDRS regions. To assess the reproducibility and the system’s degree of confidence, the thickness of the retina was measured up to five times in ten healthy subjects, and then the coefficient of variation was measured for each individual. All obtained data were analyzed using SPSS statistical software version 16.
    Results
    The coefficient of variation of macular thickness was 0.15-1.33% in the 1-mm central area. The mean±SD of central subfield thickness (CST), macular thickness (MT), and macular volume (MV) were 245.44±20.39 µm, 277.9±11.95 µm and 9.98±0.43 mm3, respectively. The mean CST (p
    Conclusion
    The mean macular thickness in healthy subjects was 280.67±12.79 µm in men and 276.63±11.61 µm in women with 95% confidence interval. This value was significantly greater in men than women
    Keywords: Cirrus HD, OCT, Macular Thickness
  • Ma Javadi, P. Malekifar Pages 255-264
    Dry eye syndrome is a highly prevalent ocular disorder affecting millions of people worldwide. It is a debilitating condition and can affect the quality of life. Patient-physician contact is of essential importance for the management of dry eye syndrome. Artificial tears of various kinds are important in mild cases. Lid hygiene, a short course of topical steroids and systemic tetracycline are recommended in moderate to severe cases. Punctual occlusion is advisable in special cases. This review article provides updates on the current treatment of dry eye syndrome.
    Keywords: Dry Eye Syndrome, Tetracycline, Topical Steroid
  • A. Bagheri, M. Feizi, M. Mosalaie, S. Yadegari Pages 265-270
    Purpose
    To describe three cases of exotropic Mobius syndrome and to report outcomes of the surgical intervention.
    Case Reports: Three patients including two boys and one girl were referred to our strabismus clinic. All had masked faces and non-progressive congenital bilateral facial palsy and dry eye. Other abnormalities included large angle exotropia and bilateral horizontal gaze palsy. Surgical interventions, which were performed in the first two cases, included bilateral lateral rectus disinsertion followed by bimedial rectus resection in two separate sessions. Occlusion of the puncti and tarsorrhaphy were performed to treat dry eye. Strabismus surgery led to orthotropia with no change in gaze limitations. The third patient declined surgical intervention.
    Conclusion
    The two-step surgical intervention including bilateral lateral rectus disinsertion followed by bimedial rectus resection can effectively treat strabismus in exotropic Mobius syndrome. Dry eye symptoms which are common in this type of Mobius syndrome require special attention.
    Keywords: Exotropia, Mobius Syndrome, Strabismus Surgery
  • A. Bagheri, R. Jafari, M. Feizi Pages 271-274
    Purpose
    To report a case who had optic disc duplication, a rare congenital disorder characterized by two well-defined discs in one eye.
    Case Report: A 19 months-old child presented with unilateral epiphora in the right eye since birthday. The right eye was smaller than the left eye and mild ptosis was apparent. Nasolacrimal duct probing was performed under general anesthesia. The examination revealed microcornea and diffuse chorioretinal coloboma in the right eye. The left eye had two well-defined optic discs with vascular anastomosis between them. Orbital MRI was normal.
    Conclusion
    Optic disc duplication is a rare optic disc anomaly. This anomaly may be associated with chorioretinal coloboma, suggesting fetal fissure closure defect as the underlying pathogenesis. Orbital imaging is warranted to differentiate true optic nerve duplication from pseudo duplication (optic disc duplication).
    Keywords: Optic Disc Duplication, Pseudo Duplication