فهرست مطالب

پژوهش در پزشکی - سال سی و یکم شماره 1 (پیاپی 121، بهار 1386)

نشریه پژوهش در پزشکی
سال سی و یکم شماره 1 (پیاپی 121، بهار 1386)

  • 130 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/03/20
  • تعداد عناوین: 17
|
  • استئوپروز
    علیرضا رجایی صفحه 1
  • ربابه شیخ الاسلام، عبدالمجید حمیصی، بهاره عجمی، نغمه تشکری، مژگان پادیاب، فریدون عزیزی صفحه 7

    سابقه و هدف استان آذربایجان غربی یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید، این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان آذربایجان غربی در سال 1380انجام شد.

    روش بررسی

    . طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی، تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی بررسی و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.

    یافته ها

    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 2/7 درصد و به ترتیب در دختران و پسران 7/6 درصد و 8/7 درصد بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 6/14میکروگرم در دسی لیتر بود. در 9/83 درصد موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر در 6/2 درصد موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر یافت نشد. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    یافته های این بررسی نشان می هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان آذربایجان غربی همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان آذربایجان غربی در زمره مناطق "عاری از کمبود ید" محسوب می شود.

    کلیدواژگان: گواتر، اختلالات ناشی از کمبود ید، غلظت ید ادراری
  • فیروز مددی، فرشاد ادیب صفحه 13
    سابقه و هدف

    جااندازی باز و فیکساسیون داخلی، درمان استاندارد آسیب لیسفرانک است. یکی از عوارض بلند مدت آن استئوآرتریت می باشد. در این مطالعه، میزان بروز استئوآرتریت به دنبال جااندازی باز و فیکساسیون داخلی شکستگی لیسفرانک و تاثیر عواملی نظیر شکستگی همراه، تشخیص تاخیری شکستگی و باز یا بسته بودن شکستگی بر بروز استئوآرتریت یررسی شد.

    روش بررسی

    بیمارانی که طی سال های 1376 تا 1384 دچار آسیب لیسفرانک شده و به روش جااندازی باز و فیکساسیون داخلی تحت درمان قرار گرفته بودند و حداقل 2 سال از جراحی آنها گذشته بود، از نظر بروز استئوآرتریت در مفصل تارسومتاتارسال مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    از 94 بیمار عمل شده، 44 بیمار با میانگین پیگیری 36 ماه تحت بررسی قرار گرفتند. 34 بیمار جااندازی آناتومیک داشتند که 12 نفر از آنها دچار استئوآرتریت شدند، در حالی که از 10بیماری که جااندازی غیر آناتومیک داشتند 8 بیمار دچار استئوآرتریت شدند (35% در مقابل80%، 004/0= p. 4 بیمار (9%) در ویزیت اول تشخیص داده نشده بودند و 10 بیمار (22%) با تاخیر به بیمارستان مراجعه کرده بودند. 34 بیمار (77%) شکستگی همراه در اندام تحتانی داشتند. 6 مورد (13%) شکستگی باز مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    میزان بالای بروز استئوآرتریت در بیماران با جااندازی غیر آناتومیک، از این نظریه حمایت می کند که جااندازی باز و فیکساسیون داخلی آناتومیک از تغییرات دژنراتیو بعدی مفصل جلوگیری می کند.

    کلیدواژگان: لیسفرانک، مفصل تارسومتاتارسال، استئوآرتریت، جااندازی باز و فیکساسیون داخلی
  • حمید علوی مجد، محسن واحدی، یدالله محرابی، بهار نقوی صفحه 19
    سابقه و هدف

    به کارگیری فناوری ریزآرایه DNA که امکان بررسی بیان هزاران ژن را به طور هم زمان در حداقل زمان ممکن می سازد، در سال های اخیر موجب تولید حجم انبوهی از داده های بیان ژنی شده است. تحلیل آماری این داده ها شامل مواردی چون نرمال سازی، خوشه بندی، طبقه بندی است. هدف این مقاله بررسی نحوه به کارگیری روش های آماری خوشه بندی در داده های ریز آرایه DNA است.

    روش بررسی

    در این تحقیق داده های سرطان پستان وانت ور و همکاران (2002) مربوط به جهش های ژنتیکی BRCA1 و BRCA2، تحلیل شده است. مجموعه داده ها شامل 18بیمار با جهش BRCA1 و 2 بیمار با جهش BRCA2 است. داده های بیان ژنی سرطان پستان با استفاده از روش های آماری سلسله مراتبی و غیر سلسله مراتبی خوشه بندی گردید. در هر دو روش خوشه بندی، داده ها به دو خوشه تقسیم شدند. روش های مختلف خوشه بندی با توجه به گروه بندی واقعی (BRCA1، BRCA2) مقایسه شدند. نرم افزار R برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    ویژگی روش خوشه بندی سلسله مراتبی در تشخیص ژن BRCA1، 94 درصد و حساسیت آن 100 درصد بدست آمد. ویژگی روش خوشه بندی غیر سلسله مراتبی در تشخیص ژن BRCA1، 89 درصد و حساسیت آن 100 درصد بدست آمد که نشان دهنده عملکرد مناسب دو روش خوشه بندی است. روش خوشه بندی سلسله مراتبی بر اساس ادغام بر حسب میانگین مناسب ترین روش در بین همه روش های بررسی شده است. نمونه شماره 95 طبق نتایج همگی روش های خوشه بندی در گروه BRCA2 قرار گرفت در صورتی که بر اساس یافته های بالینی در گروهBRCA1 قرار دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به انطباق قابل توجه نتایج خوشه بندی با گروه بندی واقعی داده ها، می توان از این روش های آماری در مواردی که اطلاع دقیقی از گروه بندی واقعی داده ها در دست نیست، استفاده کرد. به علاوه نتایج خوشه بندی ممکن است زیر گروه هایی از نمونه ها را به نحوی متمایز کند که برای انطباق آن با یافته های بالینی، پژوهش های آزمایشگاهی یا بالینی جدیدی لازم باشد.

    کلیدواژگان: ریزآرایه DNA، خوشه بندی، بیان ژن، سرطان پستان
  • حافظ قاهری نجف آبادی، سعیدرضا انتظاری، علی اکبر بیگی بروجنی صفحه 28
    سابقه و هدف

    تهوع و استفراغ پس از عمل جراحی (PONV) یکی از ناخوشایندترین تجربیات توام با جراحی است و از شایع ترین دلایل نارضایتی بیماران در دوره پس از عمل به شمار می آید. PONV در زنان بخصوص پس از عمل جراحی تیروییدکتومی شایع است. با توجه به اثرات مفید دگزامتازون در کاهش بروز و شدت تهوع و استفراغ پس از عمل در گروه های جمعیتی مختلف، در این مطالعه سعی گردید در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده اثربخشی دگزامتازون در کاهش PONV زنان تحت عمل تیروییدکتومی در مقایسه با دارونما ارزیابی شود.

    روش بررسی

    زنان بین 55-25 سال کاندید عمل جراحی تیروییدکتومی که در بیمارستان رسول اکرم بستری بودند، وارد مطالعه شدند. پس از اخذ رضایت کتبی، بیماران به طور تصادفی به دو گروه دگزامتازون با دوز mg 10 و دارونما تقسیم شدند. میزان تهوع و استفراغ تا 24 ساعت پس از عمل جراحی ارزیابی شد. هیچ یک از بیماران و پزشک ارزیابی کننده از نوع گروه بیماران اطلاعی نداشت.

    یافته ها

    مشخصات دموگرافیک دو گروه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشت. بروز تهوع و استفراغ در گروه دگزامتازون به طور چشم گیری در مقایسه با گروه دارونما کاهش داشت که از لحاظ آماری معنی دار بود (0001/0>p).

    نتیجه گیری

    تجویز یک دوز mg 10 دگزامتازون در زنان تحت تیروییدکتومی به طور چشم گیری میزان تهوع و استفراغ را در مقایسه با دارونما کاهش داده و عارضه جانبی خاصی ندارد. با این وجود به منظور گسترش کاربرد آن در سایر گروه های جمعیتی نیاز به مطالعات تکمیلی است.

    کلیدواژگان: استفراغ و تهوع پس از عمل، دگزامتازون، کارآزمایی بالینی تصادفی شده، دارونما، تیروییدکتومی
  • اصغر قاسمی، مهدی هدایتی، حامد بیابانی، علی خوش باطن، علیرضا عسگری صفحه 33
    سابقه و هدف

    نیتریک اکساید در بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک نقش دارد. اخیرا توجه زیادی به اندازه گیری نیتریک اکساید سرمی معطوف شده است. ما در مطالعه قبلی روشی ساده، ارزان و سریع برای اندازه گیری نیتریک اکساید سرمی را طبق واکنش گریس ارزیابی کردیم. از آنجایی که پروتئین زدایی نمونه ها برای سنجش نیتریک اکساید سرمی با روش گریس ضروری است، در این مطالعه روش های مختلف پروتئین زدایی سرم برای سنجش نیتریک اکساید سرمی مورد بررسی قرار گرفت.

    روش بررسی

    ده روش پروتئین زدایی شامل استفاده از متانل، اتانل، سولفات روی، متانل/دی اتیل اتر، استونیتریل، TCA، PCA، تنگستات سدیم و سولفات آمونیوم و فیلتر 10000 دالتونی، روی 42 نمونه سرم انسانی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج سنجش نیتریک اکساید در روش های مختلف با روش فیلتر به عنوان مرجع مقایسه شد. همچنین میزان نیتریک اکساید در 60 نمونه سرمی تهیه شده از افراد بالغ داوطلب سنجش گردید.

    یافته ها

    ضریب همبستگی رسوب دهی با متانل، اتانل، سولفات روی، متانل/ دی اتیل اتر، استونیتریل، TCA، PCA، تنگستات سدیم و سولفات آمونیوم با روش فیلتر به ترتیب 84/0، 92/0، 91/0، 79/0، 88/0، 85/0، 93/0، 53/. و 78/0 با 001/0< P بود. متانل، اتانل و متانل/ دی اتیل اتر سبب تخمین بیش از حد و TCA، PCA، تنگستات سدیم و سولفات آمونیوم سبب تخمین کمتر از حد نیتریک اکساید سرمی در مقایسه با فیلتر شدند. نتایج سنجش نیتریک اکساید در سرم افراد بالغ دارای توزیع نرمال با میانگین ± خطای معیار 3/1±33 میکرومول در لیتر بود.

    نتیجه گیری

    اگر چه در مطالعات مختلف از روش های متفاوتی جهت پروتئین زدایی نمونه های سرمی جهت سنجش نیتریک اکساید استفاده می شود، طبق نتایج حاصل از این مطالعه به نظر می رسد استفاده از سولفات روی بهترین انتخاب باشد.

    کلیدواژگان: نیتریک اکساید، پروتئین زدایی، واکنش گریس، سرم
  • امیرهوشنگ محمدعلیزاده، میترا رنجبر، فریبا کرامت، مژگان ممانی، مهدی رضازاده صفحه 39
    سابقه و هدف

    عفونت جدید با ویروس هپاتیت A در بیماران مبتلا به هپاتیت B و C، می تواند سیر بیماری هپاتیت B و C را دستخوش تغییر نماید. هدف از مطالعه حاضر این است که میزان فراوانی آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت A را در بیماران مبتلا به هپاتیت B و C اندازه گیری و از لحاظ برخی عوامل مرتبط با هم مقایسه نماییم.

    روش بررسی

    در مجموع 115 بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن B و 56 بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن C که در طی سال های 1383 تا 1384 به انجمن هپاتیت استان همدان مراجعه کرده بودند، بررسی شدند. بیماران پس از ورود به تحقیق، پرسش نامه ای شامل متغیرهای دموگرافیک و سوابق بیماری برایشان تکمیل می شد. سپس آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت (A IgM و IgG) به روش ELISA، تعداد گلبولهای سفید (WBC)، میزان هماتوکریت، پلاکت سرم و آزمون های کارکرد کبدی (AST،ALT، Bil،ALP) مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    از 32 بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن B، به دلیل عدم همکاری یا مراجعه، آزمایش HAV Ab انجام نشد. تعداد 71 مورد (5/85%) HAV Ab از نوع IgG مثبت گزارش شد. تنها یک مورد از بیماران، مبتلا به هپاتیت حاد (A (IgM anti HAV مثبت بود. در بیماران هپاتیت مزمن C، امکان اندازه گیری IgG anti HAV در 17 بیمار فراهم نگردید و در 39 بیمار آزمایش شده، 36 بیمار (3/92%) از لحاظ IgG anti HAV مثبت بودند.

    نتیجه گیری

    تصمیم گیری برای انجام واکسیناسیون ضد هپاتیت A و یا انجام آزمایش اندازه گیری تیتر آنتی بادی ضد ویروس HAV در بیماران مزمن کبدی منوط به شیوع آن در منطقه و در بیماران هپاتیت مزمن می باشد. به نظر می رسد در مطالعه فعلی، فراوانی بالای این آنتی بادی در بیماران هپاتیت مزمن B و C بیانگر آن است که انجام تست آنتی بادی در این بیماران در مرحله اول سودمندتر از واکسیناسیون تمامی این افراد برعلیه هپاتیت A باشد.

    کلیدواژگان: آنتی بادی ویروس هپاتیت A، هپاتیت B، هپاتیت C، ایران
  • نورالسادات کریمان، الهام جعفری، حمیدرضا امیرمقدمی، حمید علوی مجد صفحه 43
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع و عوارض پارگی زودرس پرده های جنینی (PROM) و اهمیت تشخیص درست وبه موقع آن و میزان بالای مثبت و منفی کاذب روش های تشخیصی موجود، این تحقیق با هدف تعیین اعتبار سنجش HCG ترشحات سرویکوواژینال جهت تشخیص PROM در زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان ولی عصر (عج) شهرستان زنجان در سال 1385 انجام گرفت.

    روش بررسی

    تحقیق به روش کارآزمائی بالینی و از نوع تشخیصی روی 86 خانم باردار مراجعه کننده به اورژانس مامایی و درمانگاه پری ناتال بیمارستان ولیعصر (عج) شهرستان زنجان انجام گرفت. نمونه ها در دو گروه 43 نفری پارگی قطعی پرده های جنینی [دید مستقیم با اسپاکولوم (+)، آزمون فرن(+) و آزمون نیترازین (+)] و گروه کنترل یا پرده های جنینی سالم [دید مستقیم با اسپاکولوم (-)، آزمون فرن (-) و آزمون نیترازین (-)] که از نظر هفته حاملگی همسان شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه سرویکوواژینال از طریق شستشوی فورنیکس خلفی با 5 سی سی نرمال سالین و آسپیره کردن آن حاصل شد و با روش ELISA مورد بررسی قرار گرفت. سطح آستانه ای با استفاده از منحنی ROC (Receiver operating characteristic curve) تعیین و قدرت تشخیصی این روش شامل حساسیت، ویژگی، صحت، ارزش پیشگویی مثبت و منفی در تشخیص پارگی زودرس پرده های جنینی تعیین گردید.

    یافته ها

    حد آستانه ای مناسب جهت سنجش کمی HCG ترشحات سرویکوواژینال جهت تشخیص PROM 22 میلی واحد در میلی لیتر بدست آمد و بر این اساس حساسیت این تست در تشخیص پارگی زودرس پرده های جنینی 3/95درصد، ویژگی آن7/97 درصد، ارزش پیشگویی مثبت آن 6/97 درصد، ارزش پیشگویی منفی آن 5/95 درصد و صحت آن 5/96 درصد بود.

    نتیجه گیری

    قدرت تشخیصی سنجش کمی HCG ترشحات سرویکوواژینال به روش ELISA جهت تشخیص PROM در حد قابل قبولی می باشد.

    کلیدواژگان: پارگی زودرس پرده های جنینی، HCG، ترشحات سرویکوواژینال، قدرت تشخیصی، الیزا
  • نیره خادم، لیلی حفیظی صفحه 49
    سابقه و هدف

    پروتئینوری یکی از علائم باارزش برای تشخیص پره اکلامپسی و هم چنین تعیین شدت اختلالات ناشی از افزایش فشار خون در حاملگی است. هدف ما از این مطالعه بررسی کارآیی آزمایش ادرار تصادفی در تشخیص پروتئینوری در این بیماران بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه گزارش میزان پروتئینوری در نمونه های اتفاقی با مقدار دفع پروتئین در ادرار 24 ساعته به روش استاندارد در 82 خانم مبتلا به افزایش فشار خون حاملگی بستری در بخش زنان و مامایی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد از سال 1380 تا 1381 مقایسه شد.

    یافته ها

    این مطالعه نشان داد که میزان پروتئین گزارش شده در نمونه اتفاقی ادرار به مقدار +1? ارزش اخباری و پیشگویی کننده مثبت نسبتا بالا (حدود 85%) برای نشان دادن پروتئینوری (پروتئین <300 میلی گرم در ادرار 24 ساعته) دارد. در مقابل مقادیر گزارش شده منفی (جزئی تا +1) نمی توانند برای رد کردن پروتئینوری بکار روند، چرا که ارزش پیشگویی کننده منفی آن در بیماران فشارخونی فقط 28% می باشد. به علاوه صرفا، مقادیر +3 تا +4 نباید برای تشخیص پره اکلامپسی شدید بکار روند، چراکه ارزش اخباری مثبت آنها تنها 26% می باشد.

    نتیجه گیری

    یک نمونه ادراری اتفاقی همیشه نمی تواند پروتئینوری و به خصوص شدت آنرا نشان دهد و این مطالعه اندازه گیری پروتئین ادرار 24 ساعته را به ویژه در بیماران خاصی که نیاز به ختم حاملگی دارند، پیشنهاد می کند.

    کلیدواژگان: فشارخون در بارداری، پروتئینوری، تجزیه ادرار اتفاقی، تجزیه ادرار 24 ساعته، نوار ادراری
  • مرضیه معطری، شادی عبدالله زرگر، مسعود موسوی نسب، نجف زارع، پروین بیگی مروست صفحه 55
    سابقه و هدف

    امتحان بالینی با ساختار عینی یکی از بهترین روش های سنجش ابعاد شناختی، عاطفی و روان حرکتی دانشجویان پرستاری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی و پایایی آزمون OSCE (Objective Structured Clinical Evaluation) بر روی دانشجویان سال چهارم پرستاری انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، طبق اولویت بندی کارشناسانه از بین کلیه مهارتهای پرستاری، 10 مهارت انتخاب و فهرست وارسی برای عملکردهای منتخب تدوین شد. 37 دانشجو طی دو روز متوالی در 10 ایستگاه OSCE این مهارت ها را انجام دادند و در هر ایستگاه دو مشاهده گر، مطابق فهرست های وارسی، آنها را ارزیابی کردند. روایی ملاکی (همبستگی میانگین های نمرات دروس بالینی و نظری پرستاری به تفکیک با نمره به دست آمده از آزمون OSCE) و همسانی درونی (همبستگی نمرات کل دانشجویان در OSCE با نمرات دانشجویان در هر ایستگاه) محاسبه شد. هم چنین پایایی ارزیابان (همبستگی بین نمرات گزارش شده توسط دو مشاهده گر در هر ایستگاه به طور جداگانه) و دو نیمه سازی آزمون (همبستگی نمرات ایستگاه های فرد و زوج) محاسبه گردید.

    یافته ها

    ضریب همبستگی نمرات OSCE با میانگین نمرات نظری و بالینی به ترتیب 38/0 (031/0= p) و 52/0 (005/0=p) بود. در همسانی درونی، بالاترین ضریب همبستگی 77/0بود. کمترین و بیشترین مقدار ضریب همبستگی در پایایی ارزیابان به ترتیب 38/0 و 95/0 بود. در دو نیمه سازی آزمون نیز ضریب همبستگی دو نیمه آزمون 61/0 (05/0>p) بود.

    نتیجه گیری

    استفاده از OSCE، به عنوان روشی معتبر و پایا برای سنجش مهارت های پرستاری توصیه می شود.

    کلیدواژگان: ارزشیابی بالینی، OSCE، روایی ملاکی، روایی سازه، پایایی
  • گیتی ازگلی، مرجان گلی، فریبرز معطر، ناصر ولایی صفحه 61
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای نامطلوب آن بر کیفیت زندگی و نیز شواهدی دال برخاصیت زنجبیل در مهار پروستاگلندین، مطالعه اخیر با هدف مقایسه میزان اثر بخشی کپسول زنجبیل با داروهای شناخته شده در درمان دیسمنوره اولیه، مفنامیک اسید و ایبوپروفن، در دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان و شهید بهشتی تهران انجام گرفت.

    روش بررسی

    تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 150 دانشجو با سابقه دیسمنوره اولیه صورت گرفت. نمونه ها از نظر شدت دیسمنوره مشابه سازی شده و سپس بصورت تصادفی در سه گروه 50 نفری قرار گرفتند. افراد سه گروه از لحاظ سن، سن منارک، وزن، قد، BMI، رشته و سنوات تحصیلی، سمت در شغل پدر، تحصیلات و شغل مادر، ورزش منظم، طول و فاصله و مقدار خونریزی قاعدگی مشابه بودند. برای افراد گروه زنجبیل، کپسولهای محتوی 250 میلی گرم زنجبیل چهار بار در روز به مدت سه روز از شروع خونریزی تجویز گردید و به افراد گروه مفنامیک اسید و ایبوپروفن کپسولهای مشابه با همان دستورالعمل و حاوی به ترتیب 250 میلی گرم مفنامیک اسید و 400 میلی گرم ایبوپروفن تجویز شد. تاثیر داروها بر دیسمنوره پس از پایان دوره درمان به وسیله سیستم امتیازبندی چند بعدی گفتاری بررسی و مورد قضاوت آماری قرار گرفت. از آزمونهای ANOVA و کای دو برای آنالیز آماری استفاده شد.

    یافته ها

    بهبود شدت دیسمنوره اولیه در سه گروه زنجبیل (64 درصد)، ایبوپروفن (66 درصد) و مفنامیک اسید (58 درصد) تفاوت آماری معنی داری نداشت (NS). به عبارتی کپسول زنجبیل همانند دو داروی شیمیایی مرسوم دردرمان دیسمنوره اولیه موثر بود.

    نتیجه گیری

    کپسول زنجبیل در بهبود شدت دیسمنوره اولیه موثر است. بررسی تاثیرات زنجبیل بر دیگر علایم همراه با دیسمنوره اولیه توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: دیسمنوره، زنجبیل، مفنامیک اسید، ایبوپروفن
  • مرضیه معطری، پروین آذرهوشنگ، عظیمه عباسیان، قنبرعلی رئیس جلالی، عبدالرضا رجایی فر صفحه 67
    سابقه و هدف

    افت فشارخون شایع ترین عارضه جدی حین همودیالیز است. به کارگیری محلول دیالیز سرد روشی ساده و بدون هزینه است که با ثابت نگه داشتن دمای بدن باعث ثبات وضعیت همودینامیک در حین دیالیز می شود. در این مطالعه تاثیر به کارگیری محلول دیالیز سرد بر فشارخون حین دیالیز و فراوانی افت فشارخون، با روش معمول مقایسه شد.

    روش بررسی

    این کارآزمایی بالینی به روش متقاطع بر روی بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که تحت همودیالیز بودند، انجام گردید. ابتدا بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند (22=n). یک گروه با محلول دیالیز سرد و گروه دیگر با روش معمول تحت درمان قرار گرفتند. در مرحله بعد روش درمان در دو گروه جابجا شد و هر گروه از روش گروه دیگر استفاده کردند.

    یافته ها

    فراوانی افت فشارخون با میانگین 14/4 در روش دیالیز با محلول سرد کمتر از روش معمول با میانگین 91/2 بود (007/0=p). میانگین فشارخون سیستولی در حین دیالیز با محلول سرد 8/130 میلی مترجیوه بود، در حالی که میانگین آن در دیالیز با روش معمول 1/120 بود (001/0=p). همچنین فشارخون دیاستولی با میانگین 6/69 در روش دیالیز با محلول سرد بیشتر از روش معمول با میانگین 5/63 بود (03/0=p). فراوانی کل علایم افت فشارخون در روش دیالیز با محلول سرد با میانگین 6/4 کمتر از روش معمول با میانگین 4/8 بود (001/0 =p). میانگین تعداد درمان های انجام شده برای بهبود افت فشارخون، در همودیالیز با محلول سرد (2/6 بار) کمتر از روش معمول (7/13 بار) بود (001/0= p).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان می دهد که به کارگیری محلول دیالیز سرد باعث افزایش ثبات همودینامیک، کاهش علایم مربوط به افت فشار خون و نیز کاهش نیاز به تدابیر درمانی جهت درمان افت فشارخون حین دیالیز می شود. لذا استفاده از محلول دیالیز سرد در بخش های همودیالیز توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: مرحله آخر نارسایی کلیه، افت فشارخون حین دیالیز، محلول دیالیز سرد
  • محمدرض ا نقی ئی، گیتی ترکمان، محمود مفید صفحه 73
    سابقه و هدف

    هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات مکمل سازی بورون (B) و کلسیم (Ca) بر خواص مکانیکی بافت های استخوانی و محتوای عناصر استخوان های انتخابی در موش صحرایی است.

    روش بررسی

    در این پژوهش تجربی مداخله ای، موش های بالغ نر نژاد Sprague Dowely به مدت چهار هفته ضمن دسترسی به غذای آزاد در سه گروه تقسیم بندی شده و به ترتیب روزانه mg2 بورون، mg300 کلسیم و ترکیبی از این دو عنصر (mg 2 بورون و mg 300 کلسیم) را در آب آشامیدنی دریافت کردند. گروه کنترل از آب آشامیدنی و غذای بدون مکمل استفاده کردند. پس از اتمام کارآزمایی وزن حیوانات ثبت شد و خواص مکانیکی استخوان های تیبیا، فمور و پنجمین مهره کمری با استفاده از تستهای خمش سه نقطه ای و فشاری تعیین شد. محتوای عناصری این استخوان ها نیز به صورت درصد خاکستر محاسبه گردید.

    یافته ها

    در اثر مکمل سازی با بورون خواص مکانیکی بهتری در استخوان ها مشاهده شد. سفتی مهره های کمری در همه گروه های تجربی روند افزایشی داشت و در گروه کلسیم نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری مشاهده شد. حداکثراستحکام معنی دار در گروه بورون در همه استخوان ها بیانگر استحکام بیشتر بود، در حالیکه کمترین استحکام در گروه کلسیم مشاهده شد. این اثر منفی در مهره های کمری در حضور بورون با اصلاح همراه بود. بیشترین میانگین انرژی جذب شده تا قله منحنی نیرو - تغییرطول در گروه مکمل سازی بورون مشاهده شد که در مقایسه با گروه کلسیم معنی دار بود. انرژی جذب شده (سطح زیر منحنی) تا نقطه شکست منحنی نیرو – تغییر طول در گروه ها اختلاف معنی داری را نشان نداد. میزان تغییر طول در نقطه حداکثر استحکام منحنی نیرو - تغییر طول درگروه کلسیم کمترین مقدار را داشت. میزان تغییر طول تا نقطه شکست درگروه ها اختلاف معنی داری را نشان نداد. وزن خاکستر استخوان ها در بین چهار گروه اختلاف معنی داری نداشت.

    نتیجه گیری

    مکمل سازی بورون باعث افزایش خواص بیومکانیکی استخوان ها در مقایسه با گروه های دیگر شده و کارآمدی این اثر در استخوان های مهره کمری برجسته تر است.

    کلیدواژگان: بورون، کلسیم، مکمل سازی، خواص مکانیکی استخوان، موش آزمایشگاهی
  • رضا نیک اندیش، مرجان انوار، ابوالقاسم آوند، نجمه حبیبی، ندا قهرمانی، راحله دری صفحه 79
    سابقه و هدف

    گرچه در عصر حاضر بی هوشی و جراحی نسبت به گذشته کم عارضه تر و موفقیت آمیزتر شده است، ولی اضطراب قبل از عمل همچنان به قوت خود باقی است. ما در این مطالعه ویرایش فارسی معیار سنجش اضطراب و نیاز به اطلاعات آمستردام را جهت استفاده در کشور ایران ترجمه و هنجار یابی نمودیم.

    روش بررسی

    ابتدا ویرایش انگلیسی آزمون مورد نظر به زبان فارسی ترجمه شد و ترجمه مجدد نسخه فارسی به انگلیسی مورد تایید نویسنده اصلی ویرایش انگلیسی (آقای تیم ویسوکی) قرار گرفت. سپس پرسش نامه حاصل توسط 130 بیماری که در کلاس 1و2 انجمن بیهوشی آمریکا و در محدوده سنی 18 تا 60 سال بودند، تکمیل گردید. هم چنین بیماران ویرایش فارسی پرسش نامه بیست سوالی معیار سنجش اضطراب وضعیتی اسپیل برگر را به عنوان استانداردی جهت ارزیابی اضطراب قبل از عمل به صورت هم زمان تکمیل نمودند.

    یافته ها

    نسخه فارسی آزمون آمستردام به لحاظ پایایی دارای ضریب کرون باخ 84/0 برای اضطراب قبل از عمل و ضریب 82/0 برای نیاز به اطلاعات قبل از عمل بود. از لحاظ اعتبار هم زمان، معیارهای سنجش اضطراب پرسش نامه آمستردام در مقایسه با آزمون استاندارد سنجش اضطراب وضعیتی اسپیل برگر ضریب هبستگی بالایی داشت (68/0)، ولی ارتباط معیارهای سنجش نیاز به اطلاعات برسش نامه آمستردام با آزمون اضطراب وضعیتی اسپیل برگر در حد متوسط بود (5/0). آنالیز واریانس نشان داد که جنس و نیاز به کسب اطلاعات دو عامل مستقل در تعیین اضطراب قبل از عمل هستند.

    نتیجه گیری

    نسخه فارسی آزمون سنجش اضطراب آمستردام از روایی و پایایی مناسبی برای سنجش اضطراب و نیاز به اطلاعات قبل از عمل برخوردار است.

    کلیدواژگان: اضطراب، مراقبت قبل از عمل، آزمون اسپیل برگر، آزمون سنجش اضطراب آمستردام
  • محمدحسن لاری زاده، رضا ملک پورافشار صفحه 85
    سابقه و هدف

    امروزه جنبه های اخلاقی در سرطان شناسی نسبت به گذشته بیشتر مطرح می شوند. یکی از این جنبه ها دادن اطلاعات به بیماران در خصوص تشخیص و پیش آگهی از بیماریشان می باشد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت آگاهی بیماران سرطانی بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه 150 بیمار سرطانی که در مدت یک سال به بخش پرتودرمانی و انکولوژی بیمارستان شفای کرمان مراجعه کردند، مورد مصاحبه قرار گرفتند. در این گفتگوها سعی شد موارد زیر مشخص شود: وضعیت آگاهی بیماران از تشخیص، پیش آگهی و علل احتمالی بیماریشان و عوارض و طول مدت درمان و نقش آنان در انتخاب درمان. سپس ارتباط آگاهی بیماران از تشخیص با فاکتورهای مختلف ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t مستقل و کای دو استفاده شد.

    یافته ها

    از 150 بیمار مورد مطالعه، 53 بیمار (3/35%) از تشخیص بیماری خود اطلاع داشتند. 11 بیمار (3/7%) از پیش آگهی بیماری خود اطلاع درستی داشتند. تعداد بیمارانی که از عوارض درمان، اتیولوژی و طول درمان اطلاع داشتند به ترتیب 63 (42%)، 16(7/10%) و 106(7/70%) بود. 58 بیمار (7/38%) در انتخاب نوع درمان شرکت کرده بودند. آگاهی بیماران از تشخیص با تحصیلات، مکان درمان و نوع درمان ارتباط داشت (05/0p<) ولی ارتباط معنی داری با سن، جنس، وضعیت ازدواج، سابقه خانوادگی سرطان، سابقه بیماری مزمن، هدف درمان (بهبودی یا تسکینی) و مرحله بیماری (با یا بدون متاستاز) نداشت.

    نتیجه گیری

    وضعیت آگاهی بیماران سرطانی ایران از وضعیت بیماریشان مطلوب نیست. شناسایی آنچه بیماران دوست دارند و حق دارند بدانند، در رفع موانع عاطفی جلوگیری کننده از دادن اطلاعات مربوط به بیماری کمک کننده است.

    کلیدواژگان: سرطان، آگاهی بیماران، جنبه های اخلاقی، جنبه های قانونی
  • فائزه فاطمی، ابوالفضل دادخواه، مریم هنردوست، سیدمهدی ابراهیمی، مهدی هدایتی، شادنوش، ایرج علیپورفرد صفحه 91

    بسیاری از سرطان ها در طی درمان با داروهای شیمی درمانی نسبت به اثرات درمانی داروی مصرفی، مقاوم می شوند. مکانیسم های مختلفی در ارتباط با مقاومت دارویی پیشنهاد شده است. یکی از مهم ترین دلایل مقاومت به دارو، بیان بالای پروتئین های غشایی وابسته به ATP، از دسته خانواده بزرگ ناقلین غشایی (ATP Binding Cassette) ABC می باشد. از این خانواده، ناقل غشایی با وزن مولکولی KDa170 با نام گلیکوپروتئین P، نقش مهمی را در مقاومت دارویی بر عهده دارد. دیگر پروتئین های غشایی از خانواده MRP (Multidrug Resistance associated Protein)، نیز در مقاومت دارویی دخیل می باشند. پروتئین های ABC در سلول های طبیعی نیز بیان می شوند. پروتئین های مذکور وظیفه نقل و انتقال سوبستراهای آندوژن را بر عهده دارند. بیان بالای این پروتئین ها در سلولهای سرطانی، مهمترین مانع بر سر راه درمان سرطان به شمار می رود. در این مقاله مروری، مکانیسم های سلولی مقاومت دارویی و نیز خانواده بزرگ پروتئین های ناقل غشایی دخیل در مقاومت دارویی، به اختصار توضیح داده می شوند.

    کلیدواژگان: مقاومت دارویی، سرطان، گلیکوپروتئین P، پروتئین های ABC
  • مجتبی قدیانی، حسین رحیمی، حمید رضوانی، حمید عطاریان صفحه 99

    لوسمی پلاسماسل اولیه، بیماری نادری بوده و درمان استانداردی ندارد. لیکن گزارشاتی مبنی بر تاثیر رژیم های چنددارویی، پیوند مغز استخوان و ملفالان با دوز بینابینی ارائه شده است. این بیماران معمولا با آنمی، ترومبوسیتوپنی، هیپرکلسمی و نارسائی کلیه مراجعه می کنند و با بررسی خون محیطی و مغز استخوان تشخیص آن تائید می شود. بیمار معرفی شده آقای 43 ساله ای با شکایت ضعف، خستگی، کاهش وزن، درد استخوانی و تنگی نفس می باشد که اخیرا به بخش خون و انکولوژی بیمارستان طالقانی مراجعه کرد. تشخیص لوسمی پلاسماسل با بررسی خون محیطی و مغز استخوان تایید شد و بیمار با تک دوز بینابینی ملفالان (60 میلی گرم بر متر مربع بدن به صورت وریدی) و دگزامتازون با حمایت فاکتور رشد گرانولوسیتی (G–CSF) درمان شد. بعد از 3 هفته پاسخ کامل (Complete remission) حاصل شد و 9 ماه بعد از درمان، هنگام نوشتن این مقاله، از نظر بالینی و آزمایشگاهی در حد طبیعی بود. بنابراین ملفالان با دوز بینابینی در این بیماران موثر بوده و در شرایط ما نیز قابل استفاده است.

    کلیدواژگان: لوسمی پلاسماسل، دوز بینابینی ملفالان
|
  • R.Shykholeslam, A.Hamisi, B.Ajami, N.Tashakori, M.Padyab, F.Azizi Page 7
    Background

    Iodine deficiency disorder (IDD) is a worldwide health problem. Parts of Iran, such as Azarbayejan-Gharbi, had been known as endemic areas for goiter. IDD was accepted as a priority health problem in our country and a National IDD Council was formed in 1989. This study was performed to evaluate the National IDD Council program in 2001 among 7-10-year-old children in Azarbayejan-Gharbi province.

    Materials and methods

    In this cross sectional study, 1200 children (M/F ratio=1), aged 7-10 years, were selected and grading of goiter was performed in accordance to the WHO criteria. Urinary samples were obtained from 120 children and urinary iodine was measured using digestion method.

    Results

    Total prevalence of goiter was 7.2% (6.7% in girls and 7.8% in boys). The median urinary iodine was 14.6µg/dl. 83.9% had urinary iodine of more than 10µg/dl, while 2.6% had urinary iodine levels of <5µg/dl. None of the candidates has urinary iodine of less the 2µg/dl. There was no significant difference between sexes and urban or rural areas.

    Conclusion

    Results have revealed that the total prevalence of goiter has significantly decreased among children in Azarbayejan-Gharbi province, meanwhile, urinary iodine concentration of children has reached to WHO approved rate. Thus, Azarbayejan-Gharbi province could be classified among "iodine-deficiency-free" areas in Iran.

    Keywords: Goiter, Iodine deficiency disorder, Urinary iodine concentration
  • F. Madadi, F. Adib Page 13
    Background

    Open reduction and internal fixation is the standard surgical approach for lisfranc fracture, however, osteoarthritis is a long term complication. We surveyed the frequency of osteoarthritis after open reduction and internal fixation of lisfranc fracture and its associated factors including accompanied fracture, delayed diagnosis and open or closed fracture.

    Materials and methods

    Patients who suffered from lisfranc fracture between 1997 and 2005 and underwent open reduction and internal fixation at least 2 years ago were included. Tarsometatarsal osteoarthritis was investigated among these patients.

    Results

    Of 94 patients, 44 were included with a mean follow up duration of 36 months, among whom, 34 had anatomic reduction while 12 (35.3%) developed osteoarthritis. Meanwhile, of 10 patients with non-anatomic reduction, 8 (80%) developed osteoarthritis. The difference is statistically significant (p=0.004). Unfortunately, 4 patients (9.1%) were misdiagnosed during the first visit, while 10 (22.7%) patients referred late. Accompanied fractures were reported in 34 (77%) patients.

    Conclusion

    Higher prevalence of osteoarthritis among patients with non-anatomic reduction support the prior theory that open reduction and internal fixation could prevent further degenerative changes in lisfranc joint. , Adib F

    Keywords: Lisfranc, Tarsometatarsal joint, Osteoarthritis, Open reduction, internal fixation
  • H .Alavimajd, M .Vahedi, Y. Mehrabi, B. Naghavi Page 19
    Background

    Microarray DNA technology has paved the way for investigators to expressed thousands of genes in a short time. Analysis of this big amount of raw data includes normalization, clustering and classification. The present study surveys the application of clustering technique in microarray DNA analysis.

    Materials and methods

    We analyzed data of Van’t Veer et al study dealing with BRCA1 and BRCA2 mutations in breast cancer. It was consisted of 18 patients with BRCA1 and 2 patients with BRCA2 mutation. Gene expression data were clustered using hierarchical and non-hierarchical approach. Then different clustering approaches were compared according to the actual classification with R software.

    Results

    Hierarchical clustering showed a sensitivity of 94% and specificity of 100% in detecting BRCA1 gene. These figures were 89% and 100% for non-hierarchical clustering, respectively, indicating a satisfactory performance for both approaches. All clustering approaches classified sample No. 95 in BRCA2 group, however, clinical manifestations put her in BRCA1 group.

    Conclusion

    With respect to satisfactory coincidence between clustering and actual classification results, clustering approach could be applied for cases when actual classification is missing.

    Keywords: DNA microarray, Clustering, Gene expression, Breast cancer
  • H .Ghaheri Najafabadi, SR .Entezari, A. Beygi Broujerdi Page 28
    Background

    Postoperative nausea and vomiting (PONV) is among the most common complications after anesthesia. This study aimed to compare pre-induction use of placebo and dexamethasone on decreasing the incidence of nausea and vomiting after thyroidectomy in a group of Iranian women.

    Materials and methods

    In this double-blind clinical trial, 42 patients undergoing thyroidectomy were randomly divided into two groups of equal size. Before the induction of anesthesia, normal saline was injected in placebo (P) group while 10mg dexamethasone was administered for the case group. The incidence of nausea and vomiting was recorded in recovery room, and during the first 24 hours following the surgery.

    Results

    The incidence of nausea and vomiting showed a statistically significant decrease in patients receiving dexamethasone (p<0.0001).

    Conclusion

    Use of 10mg dexamethasone before the induction of anesthesia may remarkably decrease the incidence of PONV, and is recommended for high risk groups especially in outpatient surgeries.

    Keywords: Postoperative nausea, vomiting, Dexamethasone, Thyroidectomy
  • A .Ghasemi, M. Hedayati, H .Biabani, A. Khoshbaten, AR .Asgari Page 33
    Background

    Nitric oxide (NO) is involved in numerous physiologic and phathophysiologic processes. Recently, further investigators have focused on serum NO determination. In our previous study, we validated a simple, cheap and rapid method for serum NO determination based on the Greiss reaction. Deproteinization is a necessary step for this reaction, thus, the present study was designed to assess different deproteinization methods for serum NO determination.

    Materials and methods

    Ten common protein precipitating chemicals including methanol, ethanol, zinc sulfate, methanol/diethyl ether, acetonitrile, TCA, PCA, sodium tangstate, ammonium sulfate and filter were used for deproteinization of 42 human sera, while results were compared to filter separation as a reference. Serum NO levels were determined in 60 sera of adult human.

    Results

    Data showed that correlation coefficient of precipitating agents: methanol, ethanol, zinc sulfate, methanol-diethylether, acetonitrile, TCA, PCA, sodium tangstate, ammonium sulfate against filter separation method were 0.84, 0.92, 0.91, 0.79, 0.88, 0.85, 0.93, 0.53, and 0.78, respectively (p<0.001). Methanol, ethanol and methanol/diethylether caused overestimation, while TCA, PCA, sodium tangstate, and ammonium sulfate caused underestimation of serum NO results. Serum NO level had normal distribution with mean ±SE of 33±1.3 μmol/L.

    Conclusion

    Although different chemical protein precipitants are used for serum NO determination, our study revealed that zinc sulfate is the best choice for this purpose.

    Keywords: Nitric oxide, Deproteinization, Greiss reaction, Serum
  • AH. Mohammad Alizadeh, M .Ranjbar, F. Keramat, M. Mamani, M .Rezazadeh Page 39
    Background

    Superinfection of hepatitis A in chronic hepatitis B and C may worsen the course of disease. This study attempted to study frequency of hepatitis A virus antibodies in patients with hepatitis B and hepatitis C.

    Materials and methods

    115 hepatitis C and 56 hepatitis B patients who visited the Hepatitis Association of Hamedan province during 2004-2005 were enrolled. Hepatitis A virus antibodies (IgM, IgG) by ELISA, WBC, hemoglobin, platelet, AST and ALT were evaluated.

    Results

    32 patients with hepatitis B and 39 patients with hepatitis C refused the study. In 71 (85.5%) patients with hepatitis B, IgG-HAV-Ab and in one patient IgM-HAV-Ab was detected. 36 (92.3%) patients with hepatitis C had IgG-anti-HAV.

    Conclusion

    Due to high frequency of HAV Ab, it is preferable to evaluate patients with hepatitis B and C for HAV-Ab instead of vaccination of all patients. .

    Keywords: Hepatitis A virus antibodies, Hepatitis B, Hepatitis C, Iran
  • N .Kariman, E .Jafari, HR. Amiri Moghadam, H .Alavi Majd Page 43
    Background

    Premature rupture of membranes (PROM), occurs in 2-25% of pregnant women. Traditionally, clinical and laboratory tests utilized for the diagnosis of PROM are fraught with both false positive and false negative results caused by various factors that result in an equivocal or delayed diagnosis. The absence of a non-invasive 'gold standard' for the diagnosis of PROM has led to the search for alternative biochemical markers. This research has been conducted to compare the diagnostic power of qualitative and quantitative HCG of cervicovaginal washings for the diagnosis of PROM.s

    Materials and methods

    This Diagnostic-Experimental study was undertaken with cervico-vaginal samples collected from singleton pregnancies between 14-41 weeks of gestation. Totally 86 pregnant women referred to Vali-Asr Hospital, Zanjan, in 2006, were enrolled in this study. Subjects were divided in two groups: 43 subjects with confirmed PROM (amniotic fluid pooling (+), nitrazine paper test (+), and fern test (+)), and 43 women in the control group (amniotic fluid pooling (-), nitrazine paper test (–), and fern test (-)). Washings were then collected from the posterior vaginal fornix with the use of 5 ml of sterile saline irrigation and aspiration techniques. We measured HCG levels with the ELISA test.

    Result

    The median HCG levels were 250.60 (mIU/mL) and 6.2 (mIU/mL) in PROM and control group respectively. With, 22 (mIU/mL) set as a cutoff value on the receiving operating characteristic curve, (ROC), sensitivity, specificity, positive predictive value, negative predictive value, and accuracy were 95.3, 97.7, 97.6, 95.5 and 96%, respectively.

    Conclusion

    Quantitative HCG measurement of cervico-vaginal washings was an accurate test for the diagnosis of PROM in our study.

    Keywords: Premature rupture of membranes, cervicovaginal, HCG, Diagnosis power, ELISA
  • N. Khadem, L. Hafizi Page 49
    Background

    Proteinuria is an important diagnostic sign of pre-eclampsia and hypertensive disorders of pregnancy (HDP). The purpose of this study was to compare the results of random urinalysis for proteinuria with standard 24-hour urinary protein.

    Materials and method

    In this survey proteinuria in random urine was compared with standard 24- hours urinary protein excretion in 82 women with HDP, hospitalized in EmamReza Hospital, Mashad, between 1380 and 1381.

    Results

    Findings showed random urinalysis values of ≥1+ proteinuria had a positive predictive value of 85% for predicting >300 mg per 24 hour, (defined as proteinuria). In contrast, values of negative protein and trace should not be used to rule out significant proteinuria because its negative predictive value was only 28% in hypertensive patients. Moreover, values of 3+ to 4+ proteinuria could not be used to diagnose severe preeclampsia because their positive predictive value was only 26%.

    Conclusion

    Random urinalysis may fail to demonstrate significant proteinuria in HDP and this study suggests that 24-hour urine excretion should be measured for patients selected for termination of pregnancy.

    Keywords: Hypertension in pregnancy, Proteinuria, Random, 24 hour urinalysis, Dipstick
  • M .Moattari, Sh. Abdollah Zargar, M .Mousavinasab, N. Zare, P. Beygi Marvdast Page 55
    Background

    Objective structured clinical examination (OSCE) is one of the preferable means of evaluating cognitive, emotional and psychomotor aspects of nursing students. The present study was designed to determine the reliability and validity of OSCE in evaluating clinical skills of nursing students.

    Materials and methods

    For this descriptive study, 10 different skills of nursing students were selected. Then, 37 students performed these skills at 10 different OSCE stations, during which two experienced inspectors evaluated their performance. Finally, the correlation between OSCE scores and the mean theoretical and clinical performance scores of students was calculated. Meanwhile, the correlation between the total OSCE scores with OSCE score of each station was determined. Inspectors’ reliability (correlation between scores reported by inspectors at each station) was also calculated.

    Results

    The correlation coefficient of OSCE scores and mean theoretical and clinical performance scores were 0.38 (p=0.031) and 0.52 (p=0.005), respectively. Correlation coefficient of inspectors’ reliability was in a range of 0.38-0.95.

    Conclusion

    OSCE is strongly suggested as a reliable and valid means of evaluating nursing students’ clinical skills.

    Keywords: Clinical evaluation, OSCE, Reliability, Validity
  • G. Ozgoli, M. Goli, F .Moattar, N .Valaie Page 61
    Background

    Primary dysmenorrhea is a frequent entity with known side effects on life quality. Ginger has been shown to inhibit prostaglandins, thus, the present study was designed to compare ginger with mefenamic acid and ibubrofen for the treatment of primary dysmenorrhea in a group of students in dormitories affiliated to Isfahan and Shahid Beheshti University of Medical Sciences.

    Materials and methods

    For this double-blinded clinical trial, 150 students with primary dysmenorrhea were enrolled. Subjects were matched according to dysmenorrheal severity, then, assigned in 3 equal groups of ginger (250mg), mefenamic acid (250mg), and ibubrofen (400mg) that were all prescribed 4 times a day for 3 days. Groups were matched according to the following criteria: age, age of menarche onset, weight, height, BMI, father’s position, maternal occupation and level of education, regular exercise, and duration, interval and amount of menses’ bleeding. Finally, verbal multidimensional scoring system was used to assess the efficacy of drugs on dysmenorrhea. ANOVA and chi square were used for data analysis.

    Results

    Dysmenorrheal improvement did not differ significantly among ginger (64%), mefenamic acid (58%) and ibubrofen (66%) groups. Thus, ginger is as effective as mefenamic acid and ibubrofen in alleviating dysmenorrheal symptoms.

    Conclusion

    Ginger is an effective drug for alleviating primary dysmenorrheal symptoms.

    Keywords: Dysmenorrhea, Ginger, Mefenamic acid, Ibubrofen
  • M .Moattari, P. Azarhooshang, A. Abbasian, GH. ReisJalali, AR. Rajaeefard Page 67
    Background

    Hypotension is the most frequent adverse event during hemodialysis. Cool dialysate is a simple and cost effective measure in treating intradialytic hypotension by stabilization of core body temperature. This study was designed to find out the effects of cool dialysate on the frequency of intradialytic hypotension, presenting symptoms and intervention measures used for patients undergoing hemodialysis

    Materials and method

    In this randomized cross-over clinical trial, patients with intradialytic hypotension were detected based on the pre-defined inclusion criteria. Then, they were randomly assigned to treatment (cool dialysate) and control (conventional dialysis) groups. After 1 month, they crossed over as control and treatment groups.

    Results

    Data analysis (paired t-test) revealed that cool dialysate was associated with decrease in frequency of hypotension and number of interventions while improving symptoms and an increment in systolic and diastolic blood pressure.

    Conclusion

    Cool dialysate is an effective tool in maintaining intradilaytic hemodynamic stability, alleviating symptoms of hypotension and the interventions applied for intradialysate hypotension. Therefore, cool dialysate is recommended in hemodialysis patient.

    Keywords: Cool dialysate, intradialytic hypotension, End stage renal disease, hemodialysis
  • MR. Naghii, G. Torkaman, M .Mofid Page 73
    Background

    The objective of this study was to consider the effects of boron (B) and calcium (Ca) supplementation on mechanical properties of bone tissues and mineral content of selected bones in rats.

    Materials and methods

    Adult male Sprague Dawley rats underwent three different treatments with boron and calcium in their drinking water, while being fed ad libitum for 4weeks. Rats were placed into three treatment groups: group1 were given 2 mg B/d group 2, 300 mg Ca/d, and group 3, a combination of 2 mg B + 300 mg Ca/d. After the experimental period body weights were recorded and bone mechanical properties were determined on the tibiae, femurs, and fifth lumbar vertebral bones and the mineral contents of these bones was calculated as the ash percentage.

    Results

    Bone mechanical properties were observed to be better after boron supplementation. The hardness of the lumbar vertebral bones tended to increase in all groups. The group receiving Boron supplementation demonstrated maximal hardness in all bones while calcium supplementation had the least effect however, in the case of lumbar vertebral bones, this negative effect was corrected in the presence of boron,. Highest mean energy to maximal load was shown with boron supplementation, demonstrating significant differences with Ca group in comparison with the controls, least difference in mean energy to maximal load, was seen in the Calcium group. There were no significant differences in energy and deformation with ultimate load among the four groups. There were no significant differences in ash weights among the four groups.

    Conclusions

    Boron supplementation increased the bone mechanical properties in rats and its efficiency tended to be higher in lumbar vertebral bones.

    Keywords: Boron, Calcium, Supplementation, Mechanical properties of bones, Rats
  • R. Nikandish, M. Anvar, A. Avand, N. Habibi, N. Gahramani, R .Dorri Page 79
    Background

    Although anesthesia and surgery have become safer and more successful than ever before, preoperative anxiety is still a common problem. In this study, we translated and validated the Amsterdam Preoperative Anxiety and Information Scale (APAIS) for Iranian population.

    Materials and methods

    We first translated the English version into Farsi, then translated back into English. The translation to English was authorized by the correspondent author of English version (Tim Wysocki).The questionnaires were completed by 130 patients with A.S.A I and II scheduled for elective outpatient surgeries. They also completed 20-item Spielberger’s State Anxiety Inventory (STAI-State) questionnaire concurrently as a gold standard for evaluation of preoperative state anxiety.

    Results

    Cronbach’s alpha was 0.84 for the anxiety scale and 0.82 for the need-for-information scale. The correlation between the anxiety items of the APAIS and the STAI-State was high (0.68) and the correlation between the information items and the STAI-State were intermediate (0.50). Factor analysis with oblique rotation revealed two factors which explained 72% of the total variance: anxiety and need-for-information. Female sex and need-for-information were independently associated with preoperative anxiety. Anxiety was significantly higher in females (9.30±4.12) than males (5.8±2.30) (P<0.001). Assuming APIAS for anxiety equal or more than 11 as cut-off point, 21% of our study patients were anxious and 68% of our patients had a positive-information attitude.

    Conclusion

    Farsi version of APAIS is a valid and reliable instrument for evaluation of preoperative anxiety and information requirement. Gender and information requirement are independently associated with preoperative anxiety. .

    Keywords: Anxiety, APAIS, Preoperative care, Questionnaires, STAI
  • MH .Larizadeh, R. Malekpour Afshar Page 85
    Background

    Ethical issues arise in oncology more frequently than before. Informing patient of his/her disease status and prognosis is of utmost importance. The present study was designed to assess knowledge of patients with cancer towards their disease status in Kerman.

    Materials and methods

    For this study, 150 patients with cancer referring to the radiotherapy-oncology ward of Shafa hospital in Kerman were interviewed. We attempted to find out the following issues: Patients’ knowledge towards their diagnosis, prognosis, etiology, duration and probable side effects of treatment. Then, the association between patients’ knowledge and studied factors was determined.

    Results

    Of 150 patients, 53 (35.3%) were completely informed of their disease while 11 patients (7.3%) were aware of the prognosis. Totally, 63(42%), 16(10.7%) and 106(70.7%) of patients were aware of the disease complications, etiology and the treatment duration, respectively. 58 patients (38.7%) were involved in decision making about their treatment protocol. Patients’ knowledge was associated with level of education, place and type of treatment (p<0.05).

    Conclusion

    Iranian patients with cancer were not sufficiently informed of their disease status.

    Keywords: Cancer, Patients’ knowledge, Ethical issues, Legal issues
  • F. Fatemi, A .Dadkhah, M. Honardoost, M. Ebrahimi, M .Hedayati, M .Shadnoush, I. Alipourfard Page 91

    Some varieties of human cancers become resistant, or, are intrinsically resistant to treatment with conventional drug therapies. This phenomenon is due largely to over-expression of the ATP binding cassette, (ABC), super-family of membrane transporters. In this regard, 170 kDa plasma membrane ATP-dependent pump, known as P-glycoprotein are the most important. Other members of multi-drug resistance associated proteins, (MRP), are also involved in multi drug resistance. The function of ABC protein in normal cell is translocation of the endogenous substrate. Ability of cancer cells to become simultaneously resistant to different drugs remains a significant impediment to successful chemotherapy. This review focuses on the mechanism of multi-drug resistance and also gives a brief account of this super family.

    Keywords: P-glycoprotein, ABC protein, multi-drug resistance, cancer
  • M .Ghadiani, H .Rahimi, H. Rezvani, H .Attarian Page 99

    Primary Plasma cell Leukemia (PCL) is a rare disease with no standard treatment, although, combination chemotherapy, BMT and intermediate dose melphalan have been shown to be effective, in some case reports. Patients usually present with anemia, thrombocytopenia, hypercalcemia, and renal failure. Diagnosis is confirmed by peripheral and bone marrow examination. We recently had a case in our department. A 43 years old gentleman presented with history of fatigue, weakness, weight loss, dyspnea and bone pain. Diagnosis of PCL was confirmed by PBS and bone marrow exam. The patient was treated using single intermediate dose melphalan (60 mg/m2/ IV) plus Dexamethasone with G–CSF support after 3 weeks, complete remission was achieved. In the last visit, done 9 months after treatment, he was doing well clinically and his Lab data were normal. This case report confirmed the efficacy of intermediate dose of melphalan in the management of plasma cell leukemia.

    Keywords: Plasma cell leukemia, Melphalan, Intermediate dose