فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران
پیاپی 42 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/02/07
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اصغر شاهمرادی، محسن مهرآرا، نوید فیاضی صفحه 1
    در این پژوهش آثار افزایش قیمت حامل های انرژی بر قیمت کالاها و خدمات، رفاه دهک های درآمدی خانوارها و بودجه دولت را با استفاده از تحلیل های داده- ستانده و جدول سال 1383 بانک مرکزی مورد بررسی قرار می دهیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد افزایش 100 درصدی قیمت تمامی حامل های انرژی باعث افزایش 8 درصدی در شاخص بهای مصرف کنندگان شده و آزادسازی کامل قیمت حامل ها باعث افزایش 108 درصدی در شاخص بهای مصرف کننده می شود. در شرایط افزایش قیمت 100 درصدی حامل ها، بیشترین افزایش قیمت ها مربوط به بخش حمل و نقل (با 17 درصد افزایش) خواهد بود. همچنین، سناریوی مطرح برای افزایش قیمت های حامل های انرژی نیز باعث افزایش سطح قیمت ها به میزان 55/29 درصد خواهدشد. افزون بر این، بر اساس نتایج به دست آمده، سیاست افزایش قیمت حامل های انرژی و کاهش یارانه پنهان پرداختی به این حامل ها (حتی با وجود جبران کاهش رفاه ناشی از این افزایش قیمت از سوی دولت برای جامعه) باعث کاهش کسری بودجه دولت می شود.
    کلیدواژگان: یارانه پنهان، جدول داده، ستانده، مخارج خانوار، حامل های انرژی
  • غلامرضا کشاورز حداد، حامد مرتضی زاده صفحه 25
    روند نسبتا کاهشی قیمت واقعی بنزین در کنار عوامل دیگر نظیر رشد اقتصادی و افزایش تعداد خودروها، باعث افزایش روز افزون مصرف بنزین در کشور شده است، به طوری که متوسط نرخ رشد سالانه مصرف بنزین در سال های اخیر نزدیک به 10 درصد بوده است. از سوی دیگر، نرخ رشد یارانه پنهان پرداختی به این کالا در سال های گذشته یک روند افزایشی داشته و متوسط نرخ رشد آن طی سال های اخیر 5/8 درصد شده، این در حالی است که در سال های گذشته حجم یارانه پرداخت شده برای مصرف بنزین همواره بیشتر از درآمدهای مالیاتی دولت بوده است. علاوه بر بار مالی فزاینده پرداخت یارانه برای دولت، اثرات زیست محیطی مصرف بالای بنزین، تنگناهای احتمالی در واردات آن، آزادسازی قیمت بنزین را ضروری می نماید. اما پرسشی که مطرح می شود این است که این آزادسازی چه تآثیری بر شکل گیری قیمت های نسبی کار و سرمایه و تخصیص نهاده های تولید دارد. در این پژوهش، اثرات تخصیصی افزایش قیمت بنزین در چارچوب یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه را با استفاده از اطلاعات ماتریس حسابداری اجتماعی 1375 ایران، در 3 سناریو بررسی می کنیم. بدین منظور اثر افزایش صد درصدی قیمت بنزین را بر تولید کالاها، قیمت کالاها، تقاضای عوامل تولید در هر بخش، بیکاری عوامل تولید، تقاضای خانوارها، درآمد خانوارها و شدت به کارگیری عوامل تولید محاسبه می نماییم. نتایج نشان می دهد که با انجام سرمایه گذاری، در صورت کنار گذاشتن قید برقراری تعادل در بازار کار و سرمایه، با افزایش قیمت بنزین، تولید فعالیت ها در تمام بخش ها، تولید تمام کالاهای مصرفی و به دنبال آن تقاضای نیروی کار و سرمایه نیز از طرف تمام فعالیت های تولیدی افزایش پیدا می کند.
    کلیدواژگان: تعادل عمومی قابل محاسبه، بنزین، کنترل قیمت و تخصیص منابع تولید
  • سعید مشیری، کامران پاکیزه، منوچهر دبیریان، ابوالفضل جعفری صفحه 55
    این مقاله یک مطالعه تجربی برای بررسی رابطه میان بازده شاخص سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چند مقیاسی موجک در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، ضمن مرور اجمالی برخی پژوهش های تجربی پیشین، فرضیه فیشر مبنی بر وجود رابطه مثبت بین نرخ بازدهی اسمی سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چندمقیاسی موجک را آزمون می نماییم. روش چندمقیاسی امکان بررسی رابطه یاد شده را در مقیاس های زمانی متفاوت فراهم می نماید. نتایج تحلیل رگرسیون در محدوده موجک و همبستگی موجک نشان می دهد که رابطه بین تورم و بازده سهام در افق کوتاه مدت، منفی و در افق میان مدت و بلندمدت مثبت است. یافته های این پژوهش با نتایج مطالعات عزیزی (1383)، بودوخ و ریچاردسون (1993)، ونگ و وو (2000) و راین (2006) که با رویکردهای غیر از تجزیه و تحلیل موجک انجام شده اند، سازگار است. یافته های این پژوهش همچنین از فرضیه فیشر حمایت قوی نموده و با نتایج کیم و این (2005) که رابطه بین تورم و بازده سهام را با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل موجک مورد مطالعه قرارداده ند، تا حدی متفاوت است ولی سازگاری نسبی دارد. بدین ترتیب که در مطالعه کیم و این رابطه بین تورم و بازده سهام در کوتاه و بلندمدت، مثبت اما در دوره های میان مدت، منفی است.
    کلیدواژگان: بازده سهام، تورم، تجزیه و تحلیل موجک، همبستگی، فرضیه فیشر، بورس اوراق بهادار تهران
  • وحید تقی نژاد عمران، مجید حسنی صفحه 75
    بخشی از آثار نامساعد تورم بر اقتصاد را باید در بخش مالی جستجو کرد. در این پژوهش نخست به لحاظ نظری نشان می دهیم که تورم منابع کمیاب اقتصادی را از بخش تولید کالایی به بخش مالی انتقال می دهد که نتیجه آن، بزرگ شدن بی تناسب بخش مالی اقتصاد است که این خود می بایست به عنوان یک اثر نامساعد تورم بر پیکره اقتصاد تلقی شود؛ چرا که اگر تورم کمتر می بود این منابع می توانستند به طور مستقیم برای افزایش تولید کالایی استفاده شوند. سپس، به کمک داده های ایران برای دوره زمانی 1343 – 1385 با استفاده از روش هم جمعی جوهانسون برآورد تجربی الگو را انجام می دهیم. یافته ها نشان می دهد که تورم به طور مستقیم بر اندازه بخش مالی در ایران تاثیرگذار بوده و محیطی را پدید می آورد که در آن بخش مالی اقتصاد بی تناسب با بخش تولید کالایی، بزرگ شده و باعث تخصیص نامناسب منابع کمیاب اقتصادی می شود.
    کلیدواژگان: اندازه بخش مالی، تورم، پول، خدمات مالی
  • محمدرضا حسینی، احمد جعفری صمیمی صفحه 101
    درآمد ملی سرانه به عنوان یک شاخص رفاه تنها به بعد مصرف در رفاه توجه دارد. شاخص سن و توسعه انسانی اگر چه به ابعاد بیشتری از رفاه توجه دارند ولی امکان ارائه تحلیل های جزیی را ندارند. بنابراین، استفاده از یک شاخص ترکیبی رفاه که ضمن پوشش مختلف رفاه، امکان ارائه تحلیل کلی و جزیی را فراهم آورد، می تواند به ارزیابی و تحلیل بهتر سیاست های رفاهی کمک کند. شاخص رفاه اقتصادی (IEWB) با پوشش ابعاد مصرف، ثروت، توزیع درآمد و امنیت اقتصادی می تواند یکی از شاخص های مناسب برای اندازه گیری و تحلیل های رفاهی باشد. در این پژوهش شاخص CIEWB برای اولین بار در اقتصاد ایران طراحی شد و روند رفاه برای سه برنامه توسعه (1368-1382) اندازه گیری شده است. به منظور اندازه گیری ابعاد و شاخص کل رفاه از روش نرمال سازی بر اساس سال پایه یعنی سال شروع برنامه اول توسعه (1=1368) استفاده کرده و برای آزمون تحلیل حساسیت از جدول وزنی یکسان (25/0 برای هر بعد) و تورش دار به سمت مصرف و امنیت اقتصادی استفاده کرده ایم. نتایج نشان می دهد که استفاده از درآمد ملی سرانه به عنوان یک شاخص رفاه، نرخ رشد رفاه را بیشتر از مقدار واقعی آن نشان می دهد. ابعاد امنیت اقتصادی و مصرف از نرخ رشد بیشتری نسبت به ثروت و توزیع درآمد برخوردار بوده است. اختصاص جداول وزنی تورش دار به سمت امنیت اقتصادی و مصرف نرخ رشد شاخص کل رفاه را افزایش داده است. امید است سیاست گذاران اقتصادی بتوانند در برنامه های رفاهی خود، یافته های این پژوهش را که براساس ملاحظات اندازه گیری رفاه اقتصادی کشور انجام گرفته است، مورد نظر قرار دهد.
    کلیدواژگان: رفاه اقتصادی، شاخص ترکیبی رفاه اقتصادی و امنیت اقتصادی
  • علی اکبر قلی زاده، بهناز کمیاب صفحه 123
    نوسان ادواری سرمایه گذاری مسکن و اقتصاد ملی، اثرگذاری بر تورم و رشد اقتصادی، تغییر رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، انحراف در تخصیص منابع اقتصادی، تشدید نقل و انتقال سرمایه در بازار دارایی ها، تغییر الگوی توزیع درآمد و توازن منابع و مصارف نظام بانکی پیامدهای مهم نوسان و یا حباب قیمت مسکن است که در دهه های اخیر تشخیص و کنترل آن به موضوع بسیار مهمی در عرصه سیاست های پولی تبدیل شده است. گستردگی آثار اقتصادی و اجتماعی حباب و یا نوسان قیمت مسکن مقام های پولی را وادار می سازد از طریق واکنش مناسب، خالص زیان اقتصادی ایجادشده را به حداقل برسانند. در این پژوهش تلاش نموده ایم با ارائه مدل اقتصادی ضرورت و نوع واکنش مناسب بانک مرکزی نسبت به حباب قیمت مسکن در ایران را تجزیه و تحلیل نماییم. از الگوی خودرگرسیون با وقفه های گسترده (ARDL) به منظور برآورد مدل با داده های فصلی ایران در سال های 1371-1385 استفاده کرده ایم. به این منظور پس از برآورد مدل حباب قیمت مسکن، به حداقل رساندن تابع زیان بانک مرکزی با استفاده از سه قاعده سیاست پولی مورد ارزیابی قرار می گیرد. در قاعده اول، قیمت مسکن در تابع واکنش بانک مرکزی وارد نمی شود. قاعده دوم، قیمت مسکن را وارد تابع واکنش بانک مرکزی می سازد و در قاعده سوم، سیاست پولی به اجزای غیربنیادی قیمت مسکن که همان حباب ها هستند واکنش نشان می دهد. سازوکار به حداقل رساندن تابع زیان بانک مرکزی، بهینه بودن واکنش یا عدم واکنش و در عین حال متغیر قیمتی که واکنش نسبت به آن تابع زیان به حداقل می شود، تعیین می شود. نتایج نشان می دهد که سیاست های پولی سهم قابل توجهی از نوسانات قیمت مسکن و شکل گیری حباب را به خود اختصاص داده است. از این رو مؤثرترین روش کنترل حباب قیمت مسکن به کارگیری سیاست پولی مناسب و تنظیم قواعد سیاست پولی بر مبنای واکنش بهینه نسبت به نوسان قیمت مسکن است. نتایج برآورد حکایت از آن دارد در نظر گرفتن قیمت مسکن در قواعد سیاست پولی، تابع زیان بانک مرکزی را به حداقل می رساند.
    کلیدواژگان: سیاست پولی، حباب قیمت، مسکن، ARDL
  • علی امامی میبدی، احسان الله حق دوست، جواد پاکدین صفحه 149
    افزایش روز افزون مصرف نفت در جهان، به ویژه افزایش چشمگیر مصرف این منبع پایان پذیر در کشورهای در حال توسعه، نفت را به یک کالای استراتژیک در جهان تبدیل کرده است. با در نظر گرفتن این مسائل، شناخت عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا در بازار نفت و بررسی روند قیمت در این بازار از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. در این پژوهش، مدل هتلینگ در زمینه استخراج بهینه منابع تجدیدناپذیر را با در نظر گرفتن اثرات ذخیره و پیشرفت تکنولوژی مورد بررسی مجدد قرار داده ایم. توابع هزینه و تقاضا برای منبع تجدیدناپذیر به شکلی فرض شده تا حل مساله هتلینگ به شرایط رشد پایدار در یک سیستم معادلات همزمان عرضه و تقاضا منجر شود. در این پژوهش، از داده های نفت اوپک در دوره زمانی 1980 تا 2006 برای آزمون مدل استفاده کرده و توابع عرضه و تقاضا را در یک سیستم معادلات همزمان به روش 3SLS برآورد کرده ایم. نتایج برآورد معادلات با استفاده از اطلاعات قیمتی نفت اپک -که نشان می دهد نرخ رشد قیمت بازاری نفت در یک دوره زمانی نسبتا طولانی صفر بوده است- با نتایج نظریه کی پیش بینی شده توسط مدل سازگار است.
    کلیدواژگان: نظریه هتلینگ، قیمت نفت، منابع تجدیدناپذیر، اثر تکنولوژی
  • جمشید پژویان، مریم لشکری زاده * صفحه 169

    فرایند رشد و توسعه اقتصادی کشورها در دهه های اخیر به گونه ای بوده که چالش های زیست محیطی به یکی از مهم ترین دغدغه های سیاست گذاران تبدیل شده است. امروزه کشورها علاوه بر سیاست ها و اقدامات درون مرزی خود، ساماندهی آلودگی را در حوزه بین المللی دنبال می کنند. بدین روی، بررسی عوامل موثر بر رابطه رشد و آلودگی از آن جهت می تواند حائز اهمیت باشد که ممکن است مبنای سیاست گذاری زیست محیطی در سطح ملی و بین المللی قرار گیرد. بدین منظور در این پژوهش تلاش نموده ایم تا با استفاده از روش داده های تابلویی، اثر رشد اقتصادی، تغییرات تکنیکی، ترجیحاتی و سیاسی (نقش دولت ها) بر میزان آلاینده های مهم هوا در 56 کشور منتخب با سطوح توسعه یافتگی متفاوت از جمله ایران، در دورهء 1995-2005 را آزمون نماییم. یافته ها نشان می دهد به رغم تاثیر مثبت رشد اقتصادی بر میزان آلاینده ها، ارتقای سطح تکنولوژی در کاهش آلاینده های دی اکسیدگوگرد و نیتروژن و بهبود شاخص های مربوط به اثر سیاسی در کاهش آلاینده دی اکسیدکربن نقش مهمی داشته است.

    کلیدواژگان: رشد اقتصادی، محیط زیست، آلودگی هوا، داده های تابلویی
  • فرهاد دژپسند، حسین گودرزی صفحه 189
    از دیرباز رابطه بین اندازه دولت و رشد اقتصادی مورد توجه اقتصاددانان بوده و دیدگاه ها و نظرات متفاوتی در چهار دهه اخیر در این خصوص مطرح شده است. در ایران نیز با توجه به اهمیت این موضوع مطالعات مختلفی در این زمینه صورت گرفته است. در این پژوهش، با توجه به وابستگی هزینه های دولت در ایران به منابع حاصل از درآمد نفت، رابطه بین اندازه دولت و رشد اقتصادی را با استفاده از روش آرمی مورد بررسی قرار می دهیم. برای برآورد منحنی آرمی از یک تابع تولید دوبخشی و روش برآورد آستانه ای هانسن استفاده می کنیم. اثر اندازه دولت بر رشد اقتصادی با پنج معیار متفاوت شامل کل مخارج دولت بر GDP، مخارج سرمایه گذاری دولت بر GDP، مخارج مصرفی دولت بر GDP، مخارج تامین شده دولت از طریق نفت بر GDP و مخارج تامین شده دولت از طریق مالیات بر GDP، مورد بررسی قرار می دهیم. وجود اثر آستانه ای در تمام موارد بجز نسبت مالیات بر GDP تاییدشده و در تمام موارد مشاهده می شود. با افزایش اندازه دولت تا نقطه آستانه، رشد اقتصادی افزایش می یابد و پس از آن، افزایش اندازه دولت، رشد اقتصادی را کاهش می دهد. نتایج برآورد مدل نشان می دهد که وقتی اندازه دولت بین 23 تا 30 درصد است مخارج دولت بیشترین تاثیر را بر رشد اقتصادی دارد.
    کلیدواژگان: اندازه دولت، رشد اقتصادی، منحنی آرمی
|
  • Asghar Shahmoradi, Mohsen Mehrara, Navid Fayazi Page 1
    This paper investigates the impacts of an energy price increase on price levels, income distribution, consumer’ welfare and government expenditure. In doing so, it uses a static Input-Output approach in the context of the input-output table for Islamic Republic of Iran for the year 2004. An exogenous increase in energy prices, due to reduction in energy subsidies, increases the production costs and consequently increases the general price level. Such price increases, result in a consumer’ welfare reduction and affect the government expenditures. It defines a set of indirect utility functions, which then used to measure the change in welfare of households. A set of constant coefficients used to measure the increase in households’ budget and change in government expenditures. Two distinct scenarios defined for energy prices increase, the first is a once-for-all 100% increase in those prices, where and the second scenario assumes a once-for-all complete elimination of energy subsidies in Iran.
  • Gholamreza Keshavarz Haddad, Hamed Mortezazadeh Page 25
    Relatively Ddecreasing trend of gasoline real price has accompanied withlished by economic growth and increasing number of automobiles numbers haves resulted in the high consumption of gasoline in Iran. So that, The average growth rate of hidden subsidies in the recent years is amounted 8.5 percent, and the size of gasoline subsidies has been more than government tax revenues for many years. The average growth rate of gasoline consumption was has also been 10 percent in recent years. Also, average growth rate of hidden subsidies in the recent years is amounted to 8/5%. During many years (by the 1375) size of gasoline Subsidies was more than government tax revenues in Iran. The huge financial burden of imported gasoline and the amount of required subsidies have made it indispensable to make a serious change in the pricing policy of oil products. The main purpose of this paper is to evaluate the distortionary effects of gasoline price control on output, employment, prices, wages and income distribution, in 3 scenariosusing by a CGE model. Our findings show that, a 100% increase in the gasoline price will result in the increase of consumer’s and product’s prices and wage in short run, but it will decrease households’ income and the price of capital in the long run.
  • Saeed Moshiri, Kamran Pakizeh, Manoochehr Dabirian, Abolfazl Jafari Page 55
    Investors in stock markets are concerned about the inflation effect on their returns. However, the impact varies based on investment horizons. Since investors have different attitudes and diverse investment horizons, studying the relationship between inflation and stock returns in different time scales would have great implications for their investment. In this paper, we examine the Fisher hypothesis, which denotes a positive relationship between nominal stock return and inflation rate, using a wavelet multi-scaling method that decomposes a given time series on a scale-by-scale basis. The wavelet approach based on time-scale decomposition provides a valuable means of testing the Fisher hypothesis and resolves the problem of conflicting results in the literature. Our results show a negative relationship between inflation and the TSE returns in short-run horizon and a positive relationship in long-run horizon.
  • Vahid Taghinejad Omran, Majid Hassani Page 75
    Some Part of harmful effects of inflation on the economy must bstems frome investigated in the financial sector. At first, Tthis paper shows, theoreticallyargues that inflation shifts resources from manufacturing sector to financial sector leading to an increase in; as a consequence, the relative size of financial sector became bigger, unpleasantly. This shift of resources can be viewed as a harmful effect of inflation, because if inflation were lower, the resources could be used directly to increase production of goods. Then, uUsing Johanson's methodology and data of Iran on in 1343-1385, we find that the relative size of financial sector is strongly affected by inflation., that is, the direct effect of inflation on financial sector size is confirmed.
  • Mohammad Reza Hosseini, Ahmad Jafari Samimi Page 101
    The index of economic well-being (IEWB) covering consumption, wealth, income distribution and economic security is a suitable composite index measuring welfare, growth and development at both partial as well as comprehensive levels. In this study the composite index has been proposed for the first time in Iran and the welfare trend has also been measured for the available data period 1368-1382. In order to aggregate variables and welfare dimensions we have normalized data using the first year of the first development plan (1368) as the base year. In addition, to estimate the trend of total economic welfare index we have used a uniform weight (0.25) table for each of the four dimensions. The results show that the economic security and consumption were respectively the most important dimensions of economic welfare in Iran. Also, comparing the absolute as well as the relative changes in per capita income and IEWB we found that using per capita income as an index will overestimate the level of economic welfare in Iran.
  • Dr.Ali Akbar Gholizadeh, Behnaz Kamyab Page 123
    In this paper we analyze the different three responses of monetary policy to bubble in housing prices. Three monetary policy rules describe that the Ffirst alternative rule corresponds to a monetary authority that does not respond to house price inflation. The second alternative rule corresponds to a monetary authority that respond to overall house price inflation, and in third alternative is a policy in which a monetary authority responds to house pricse bubble. Wwe use an ARDL model with quarterly data for Iran. The results reveal several practical monetary policy lessons. First، a monetary authority should generally respond to house price bubble because third monetary policy rule is lessminimizes the loss function. Second، this finding holds even if a monetary authority cannot distinguish between fundamental and bubble house price behavior. Tthird,، ،our results indicate that monetary authority should tighten when house price bubbles are inflating and should ease when house price bubble collapse.
  • Ali Emami Meibodi, Ehsan Haghdoost, Javad Pakdin Page 149
    The increased growth of oil consumption in the world, particularly the growth of consumption of non-renewable resources in the developing countries, has turned oil into a strategic commodity in the world. Based on thisTherefore, recognition ofidentifying factors elements affecting supply and demand in oil market and the study of price changes in this market areis of a great importance. In this article, we have reconsidered the Hotelling model for “optimal extraction of non-renewal recourses” with regard to the advantages of resource effects and technological advances. The functions of cost and demand functions for non-renewable resources is supposedare set up in a way to find as the solution to the Hotelling question could cause a stable stability growth in a system of simultaneous equations of supply and demand. In this article Wwe have utilized data from OPEC in the period of 1980- to 2006 to test the model and the functions of supply and demand in a system of simultaneous equations is estimated inusing a 3SLS method. The outcomes of theseestimation results indicate that assessments (indicating that the growth rate of the oil price has remained zero unchangned over rather a long period of time, which is) go with consistent with the theoretical outcomes predicted by the model.
  • Jamishid Pajooian, Maryam Lashkaryzadeh Page 169

    The local and international process of economic development in recent decades has been such that in which environmental issues problems are one of the most important concerns of for economists, politicians, and lawmakers. Nowadays, different countries, beside their national policies and operations, try to control the environmental pollution concerning international level. Therefore, an investigation of the relationship between economic growth and environmental pollution can be applicable important, because it may be used as a base for national and international environmental policies. Therefore, Iin this study, a panel data approach was used to analyze the effect of economic growth, technical, preferential and political changes on the important air pollution factors in the 56 selected countries with different developments levels, including Iran during for the period 1995 to- 2005.The results indicate that despite the positive effect of the economic growth on the environmental pollution, technological advances has have played an important role in the reduction of sulfur and nitrogen dioxide,and in improvement of the political indices in the reduction of carbon dioxide as the air pollutant.

  • Dr. Farhad Dejpasand, Hosein Goudarzi Page 189
    A great deal of literature has examined the relationship between government size and economic growth. To investigate this relationship, t This study employ applies a threshold regression model to test whether the Army curve exists in Iran as an oil exporting country. Five classification of government size include total government expenditure/GDP, government investment expenditure/GDP and government consumption expenditure/GDP, government expenditure financed by oil /GDP and government expenditure financed by tax/GDP applied to find threshold effect. The result reveal that all classification except government expenditure finance by tax have a threshold effect and economic growth is maximum when government expenditure is between 23 to 30 percent of GDP.