فهرست مطالب

تحقیقات اقتصادی - پیاپی 120 (پاییز 1396)

فصلنامه تحقیقات اقتصادی
پیاپی 120 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مجید آقایی*، مهدیه رضاقلی زاده صفحات 499-526
    در سال های اخیر شبکه ی بانکی کشور با مشکلی به نام مطالبات معوق و سررسید شده روبرو بوده و این مطالبات معوق پیامدهای بسیاری نظیر کمبود نقدینگی و کاهش حجم اعتبارات را در پی داشته است.
    با توجه به اهمیت نقش مطالبات معوق در سیستم بانکی کشور، در این مطالعه به بررسی عوامل بانکی و اقتصادی موثر بر حجم مطالبات معوق بانک های بزرگ دولتی کشور، در قالب الگوهای پانل پویا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، طی دوره ی زمانی 1380 تا 1393 پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متغیرهای کلان اقتصادی (رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ سود تسهیلات و بدهی های بخش دولتی) نقش قابل توجهی در توضیح تغییرات مطالبات معوق بانک های دولتی در کوتاه مدت و بلندمدت طی دوره ی مورد بررسی داشته است و از بین متغیرهای بانکی نیز نقش مدیریت و کارآیی بانک های دولتی در توضیح دهندگی تغییرات مطالبات معوق قابل توجه می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت تغییرات مطالبات معوق بانک ها، بیشتر تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار دارد.
    کلیدواژگان: مطالبات معوق، GMM، بانک های دولتی، مدل پانل پویا
  • پروین تشکری صالح، مهدی خداپرست مشهدی *، مهدی فیضی صفحات 527-549
    بر اساس مطالعات انجام شده، افراد در رفتار بین دوره ای به سمت اکنون تورش دارند. پژوهش های بسیاری در مورد عوامل موثر بر اکنون گرایی انجام شده اند. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که عدم تضمین محیطی سبب اکنون گرایی در رفتار بین دوره ای مصرف پس انداز می شود و حفظ حقوق مالکیت با کاهش نااطمینانی در جامعه بر ترجیحات زمانی افراد اثر می گذارد. در این مطالعه، با کمک الگوی ریاضی و مطالعه ی پیشینه ی موضوع، به بررسی نظری موضوع پرداخته شده و با استفاده از روش تجربی فرضیه آزموده می شود. در این آزمایش 130 دانشجوی رشته ی اقتصاد از بین دانشجویان اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه شرکت کرده و پارامترهای ترجیح زمانی (اکنون گرایی و نرخ ترجیح زمانی) آنها، با روش آزمایشگاهی «فهرست قیمتی چندگانه» (که انتخاب های بین مصرف حال و آینده است) استخراج شده است. گروه اول هیچ گونه تضمینی دریافت نکرده اند و به گروه دوم تضمین هایی داده شده است اطمینان حاصل کنند که پرداخت ها در موعد مقرر انجام خواهد شد، لذا تفاوت هزینه ی مبادله دریافت فوری و تاخیری به حداقل رسیده است. نتایج آزمایش نشان می دهد شرکت کنندگان هر دو گروه در رفتار بین دوره ای خود ناسازگاری زمانی دارند. پارامتر اکنون گرایی گروه کنترل نسبت به گروه آزمایش که تضمین دریافت کرده اند به طور معناداری کوچک تر است، بنابراین، در گروه کنترل به دلیل نااطمینانی محیط، تورش اکنون گرایی بیش تر است. با توجه به نتایج این تحقیق، کاهش نااطمینانی و تضمین امنیت می تواند در تصمیمات بین دوره ای موثر باشد.
    کلیدواژگان: نرخ ترجیح زمانی، اکنون گرایی، تورش شناختی، حقوق مالکیت، اقتصاد آزمایشگاهی
  • جعفر حقیقت *، امین حبیب زاده، نازیلا محرم جودی صفحات 551-580
    در این مقاله، به طراحی یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) در مقیاس متوسط برای اقتصاد ایران پرداخته شده است. طبق این مدل، مشخص می شود که ترکیب قاعده ی مالیاتی در میزان کارایی سیاست مالی نقش اساسی دارد. به منظور نشان دادن این ترکیب از چندین انحراف مالیاتی استفاده شده است که عبارتند از: نرخ مالیات بر درآمد نیروی کار، نرخ مالیات بر سرمایه و نرخ مالیات بر مصرف.
    مصرف با وارد شدن شوک مخارج دولتی، مصرف خانوارهای ریکاردین و خانوارهای غیرریکاردین کاهش می یابد. نتایح حاصل از شبیه سازی نشان می دهند که با ورود شوک مخارج دولتی، مصرف خانوارهای ریکاردین بعد از کاهش برای یک دوره ی کوتاه، افزایش می یابد، تا اینکه مصرف ریکاردین در بالاتر از حالت پایدار قرار می گیرد. خانوارهای غیرریکاردین نیز با کاهش در میزان تولید و درآمد، مصرف خود را برای چندین دوره کاهش داده و زمانی که درآمد بالا می رود، شروع به افزایش مصرف خود می کنند.
    کلیدواژگان: سیاست مالی، شوک سیاست مالی، خانوارهای ریکاردین، خانوارهای غیرریکاردین، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی
  • ایمان حقیقی*، زهرا شاهی، مهدی اسماعیلی صفحات 581-618
    هدف این تحقیق، تحلیل آثار رفاهی و توزیعی ناشی از عدم پرداخت یارانه ی نقدی انرژی به دهک های پردرآمد در ایران است. در این پژوهش الگوی داده ستانده قیمتی انرژی با رویکرد برنامه ریزی غیرخطی معرفی شده است. الگوی تحقیق بر پایه ی ماتریس داده های خرد سال 1383 کالیبره شده است که دارای 56 طبقه ی کالاها و خدمات، 10 طبقه خانوار روستایی و 10 طبقه خانوار شهری است. در الگوی محاسباتی تحقیق، توابع رفاه اجتماعی رالزی، بنتامی و کاب- داگلاس معرفی شده، شاخص تغییر قیمت انرژی براساس سال پایه تعدیل شده و در نهایت سناریوهای افزایش قیمت انرژی و پرداخت یارانه ی نقدی تحلیل شده است. برای اطمینان از سازگاری نتایج، مقادیر پولی بر اساس بعد خانوار هر دهک تعدیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سناریوی پرداخت یارانه ی نقدی به همه ی مردم، شاخص رفاه رالزی 47% و شاخص رفاه بنتامی 6/3% افرایش خواهد یافت و سایر شاخص های برابری نیز بهبود خواهند یافت، اما در سناریوی حذف سه دهک ثروتمند از دریافت یارانه ی نقدی و افزایش یارانه ی نقدی هفت دهک، شاخص رفاه رالزی 73% و رفاه بنتامی 9/1% افزایش خواهند یافت. هر چند این سناریو مطابق رویکردهای عدالت گرایی است، منجر به کاهش رفاه سه دهک ثروتمند شده و قدرت خرید آنها را بین 13% تا 16% کاهش خواهد داد.
    کلیدواژگان: یارانه ی نقدی، رفاه اجتماعی، توزیع درآمد، داده ستانده ی قیمتی، برنامه ریزی
  • علی رضازاده *، فهمیده فتاحی صفحات 619-639
    در مطالعه ی حاضر به بررسی اثر توسعه ی مالی بر حجم اقتصاد سایه ای در ایران طی دوره ی زمانی 1392-1353، پرداخته شده است. در این راستا از آزمون زیوت- اندریوز، برای بررسی ایستایی متغیرها و از آزمون سیکنن- لوتکیپول، برای آزمون هم انباشتگی بین متغیرهای مدل استفاده شده است، که هر دو آزمون شکست ساختاری در متغیرها را در نظر می گیرند. با توجه به وجود رابطه هم انباشتگی بین متغیرهای مدل، روش حداقل مربعات پویا (DOLS) به منظور برآورد رابطه ی مذکور مورد استفاده قرار گرفته و نتایج نشان داده است که شاخص توسعه ی مالی (شامل دو شاخص عمق مالی و شاخص کارایی مالی)، تاثیر منفی بر حجم اقتصاد سایه ای در ایران دارد. هم چنین متغیرهای لگاریتم تولید حقیقی سرانه و درجه ی باز بودن تجاری در هر سه مدل، تاثیر منفی و معنی داری بر حجم اقتصاد سایه ای داشته اند. تاثیر متغیر لگاریتم جمعیت و نرخ تورم بر حجم اقتصاد سایه ای نیز مثبت بوده است که نشان می دهد افزایش جمعیت و سطح عمومی قیمت ها از کانال قاچاق کالا و سایر فعالیت های غیرقانونی بر حجم اقتصاد سایه ای می افزاید،لذا می توان این طور استدلال کرد که در اقتصاد ایران، توسعه ی بخش مالی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش حجم اقتصاد سایه ای و زیرزمینی تلقی می شود و برنامه ریزان و سیاست گذاران اقتصادی بهتر است در تصمیم گیری های خود این موضوع را مورد توجه قرار دهند.
    کلیدواژگان: اقتصاد سایه ای، توسعه ی مالی، آزمون زیوت، اندریوز، آزمون سیکنن - لوتکیپول، روش DOLS
  • سیدکمیل طیبی، عبدالرسول صادقی* صفحات 641-661
    ارزیابی بازار ارز در ایران، بر این مهم دلالت دارد که نوسان های نرخ ارز تحت تاثیر رویدادهای سیاسی از جمله تحریم های بین الملی[1] بوده است. یکی از ریشه های این تاثیرگذاری، اقتصاد تک محصولی و وابستگی شدید دریافتی های ارزی به فروش نفت بوده است. به همین منظور، مطالعه ی حاضر در بازه ی زمانی1393-1359، با استفاده از الگوی تصریح شده نرخ ارز و روشخود توضیحی با وقفه هایتوزیعی (ARDL)، به ارزیابی اثرات تحریم های بین المللی همه جانبه یسال1391 بر نرخ ارز از طریق تاثیرگذاری بر میزان صادرات نفت و کسری بودجه ی دولت پرداخته و در ادامه، اثرات تحریم های قبل از سال1391و سایر متغیرهای تاثیرگذار را نیز مورد بررسی قرار دادهاست. نتایج حاصل شده نشان می دهد که تحریم های قبل از سال 1391 اثر مستقیم و البته ضعیفی بر نرخ ارز داشته و تحریم های سال 1391 از طریق وارد کردن تکانه های منفی به دریافتی های ارزی نفت و بودجه ی دولت، تاثیر مستقیم و قوی تری بر نرخ ارز داشته است. هم چنین،درآمدهای صادرات نفتی و نظام تک نرخی ارز، اثر مثبت و معناداری را بر نرخ ارز نشان داده و متغیرهای شاخص بهای کالاهای مصرفی (CPI) و تولید ناخالص داخلی نیز تاثیری مستقیم و معناداری بر نرخ ارز داشته اند.
    کلیدواژگان: ایران، تحریم های بین المللی، صادرات نفتی، کسری بودجه ی دولت، نرخ ارز
  • زکریا فرج زاده *، حمید آماده، محمد عمرانی صفحات 663-686
    افزون بر سرمایه ی فیزیکی انواع دیگر سرمایه شامل سرمایه ی انسانی، اجتماعی و هم چنین منابع طبیعی به عنوان عوامل تعیین کننده ی رشد اقتصادی به شمار می روند. در همین راستا این مطالعه با هدف تحلیل نقش انواع سرمایه در رشد اقتصاد ایران انجام شده و برای دست یابی به این هدف از الگوی رشد تعمیم یافته نئوکلاسیک و داده های دوره ی 91-1353 استفاده شده است. متغیر منابع طبیعی شامل تولید کشاورزی و هم چنین تولید بخش معادن، نفت و گاز می باشد. هم چنین سرانه ی پرونده های قضایی به عنوان متغیر سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بازده سرمایه ی فیزیکی 29/0-12/0 می باشد و پس از آن سرمایه ی انسانی با بازده ی 19/0-10/0 قرار دارد، اما نقش بسیار کمی برای سرمایه ی اجتماعی و منابع طبیعی مشاهده شده است. بر اساس نقش به دست آمده برای سرمایه ی فیزیکی، بسیج پس انداز داخلی و استفاده از سرمایه گذاری خارجی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: رشد اقتصادی، سرمایه، منابع طبیعی، ایران
  • شکوفه فرهمند *، نرگس فرج قاسمیان صفحات 687-710
    سیستم شهری هر کشور مجموعه ای از شهرها با اندازه های متفاوت می باشد، به گونه ای که تعداد کمی شهر بسیار بزرگ در کنار تعداد بسیار زیادی شهر کوچک قرار دارند. با نابرابرتر شدن توزیع اندازه ی شهرها، تمرکز منابع در شهرهای بزرگ می تواند عامل رشد اقتصادی و کمبود منابع در شهرهای متوسط و کوچک می تواند مانع رشد باشد. از این رو، تاثیر توزیع اندازه ی شهرها بر رشد اقتصادی مبهم است. هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه ی توزیع اندازه ی شهرها و رشد اقتصادی در ایران در سال های 90-1385 برای 30 استان کشور در قالب مدل رشد سولو- سوآن است. مدل رشد دوربین فضایی در قالب مدل پانل پویای تصادفی، تصریح و برآورد می شود. برای این منظور، متغیرهای ضریب جینی فضایی و شاخص هریشمن- هرفیندال به عنوان متغیرهای اندازه گیری توزیع اندازه ی شهرها به همراه وقفه فضایی آن ها به سایر متغیرهای مستقل مدل اضافه شده اند.
    نتایج، نشانگر منفی بودن ضرایب برآوردی وقفه ی زمانی و فضایی درآمد سرانه می باشند. ضرایب برآوردی متغیرهای ضریب جینی و شاخص هیرشمن - هرفیندال و نیز وقفه ی فضایی این دو، مثبت و معنادار می باشند که تاثیر مستقیم و فضایی مثبت توزیع اندازه ی شهرها را بر درآمد سرانه و رشد اقتصادی نشان می دهند. ضرایب برآوردی سایر متغیرها از جمله نرخ باروری، بودجه، نرخ تورم، آموزش معنی دار و منطبق با انتظار است.
    کلیدواژگان: تخمین زننده های پانل پویای GMM آرنالو - بوند، مدل دوربین فضایی، توزیع اندازه ی شهرها، رشد اقتصادی
  • وحید مهربانی* صفحات 735-761
    نابرابری در توزیع درآمد گاهی به صورت شکاف میان دو گروه جنسیتی ظاهر می شود. وجود شواهد کافی از این نوع نابرابری درآمدی، اقتصاددانان را به تلاش برای ریشه یابی این پدیده و اندازه گیری مقدار آن واداشته است. آنچه در این بین بسیار مورد توجه قرار می گیرد عبارت است از تفکیک سهم ناموجه از آن بخش از تفاوت درآمدی که با توانایی و بهره وری مردان و زنان توضیح داده می شود. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تجزیه ی بلایندر- واهوکا و داده های حاصل از یک مطالعه ی میدانی، سهم موجه و ناموجه تمایز جنسیتی درآمد بر اساس دو نمونه از مردان و زنان ساکن شهر تهران شناسایی شود. داده ها با ابزار پرسشنامه و در اواخر سال 1390 تا اوایل سال 1391 جمع آوری شده اند. یافته ها حکایت از آن دارند که در حدود 41 درصد از بیش تر بودن درآمد مردان نسبت به زنان به تفاوت در سرمایه ی انسانی مربوط می شود و در حدود 59 درصد باقیمانده سهم ناموجه است. هم چنین مشخص می شود که تحصیلات، نابرابری جنسیتی درآمد را به نفع زنان تغییر می دهد، در حالی که تجربه ی شغلی عامل مسلط در بروز نابرابری به نفع مردان است. از این رو، گسترش فرصت های آموزشی برای زنان می تواند اقدامی در جهت تعدیل نابرابری جنسیتی باشد.
    کلیدواژگان: تجزیه ی بلایندر- واهوکا، نابرابری جنسیتی، درآمد، سرمایه ی انسانی
|
  • Majid Aghaei *, Mahdieh Rezagholizadeh Pages 499-526
    Banking system has been faced recently by none-performing Loan in Iran and it has many consequences such as lack of liquidity and reduction in the volumes of credit in Iran’s banking system. This study investigates the impact of banking and economic factors affecting on none-performing Loan in seven public banks in the framework of dynamic panel data model with using one-step generalized method of moment(GMM) estimator during the time period of 1380 until 1393 based on the importance role of none-performing Loan in the banking system. The results indicate that economic variables (economic growth, inflation rate, real interest rate and public debts) have a significant role in explaining long run and short run changes in public bank’s None-performing Loan, whereas management and efficiency among bank’s factors have a significant role in explaining changes in public bank’s None-performing Loan. Based on the results, changes in public bank’s None-performing Loan compare with economic and banking factors, are more sensitive to economic condition.
    Keywords: None-performing Loan, one-step GMM, public bank, dynamic panel data
  • Parvin Tashakori Saleh, Mahdi Khodaparast Mashhadi *, Mahdi Feizi Pages 527-549
    Empirical and experimental studies show that time preferences for long run are smaller than for short run. In the other word individuals in their intertemporal behavior are present bias. So the saving level becomes less than its optimal level. In this study, we assume that property right could eliminate deferent transaction cost between consumption and saving. We investigated our hypothesis by experimental method. In our experiment, 130 students participated and they answered the "MPL" tests in two group. The first group had not receive commitment. We gave the second group commitment about payment. And found time inconsistent behavior in both groups. The parameter of long run time preference was the same in both first and second group. But the present bias parameter was smaller for the first group. This means that those who have received commitment are less present bias in their intertemporal behavior.
    Keywords: Time Preference, Present Bias, Cognitive Bias, Property Right, Experimental Economics
  • Jafar Haghighat *, Amin Habibzadeh, Nazila Moharam Joudi Pages 551-580
    This paper designs a medium scale dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model for Iran`s economic. According to the model, it is distinguished that taxation rule combination has a significant role in fiscal policy effectiveness. In order to show the combinations, several distortionary taxes are used, which are the rate of labor income taxation, the rate of capital taxation and the rate of consumption taxation. A government expenditure shock affects both Ricardian and Non- Ricardian consumption. The results of simulation reveal that the shock reduces the consumption of Ricardian households for a short time then, it rises to higher than the stable one. Non- Ricardian households reduce their consumption for several periods and when income increases, they start to increase consumption, too.
    Keywords: Fiscal Policy, Fiscal Policy Shock, Ricardian Households, Non- Ricardian Households, DSGE
  • Iman Haqiqi *, Zahra Shahi, Mahdi Ismaili Pages 581-618
    This paper measures the distributional and welfare impact of cutting commodity subsidy and paying cash subsidy. We introduce an extended Input-Output model employing a non-linear programming approach. The model is calibrated based on 2004 Iranian Micro Consistent Matrix with 56 commodity groups, 10 rural, and 10 urban household groups. Then we calculate Rawlsian welfare, Bentham welfare, and Cobb-Douglass welfare functions. Then the 2010 version of Iranian Economic Reform Plan to cut commodity subsidies and pay them in cash is simulated. We translate the 2010 cash subsidy policy to scale of 2004 data and with special attention to different household dimension. Simulating the policy, we found that equal payment to all individuals can lead to 47% rise in Rawlsian welfare index, and 3.6% higher welfare in Bentham welfare function. Paying cash subsidy to seven expenditure-deciles of households can improve the Rawlsian and Bentham welfare index by 73% and 1.9%, respectively. Although this policy is preferred by equality measures, it decreases the welfare of top 30% rich between 13% to 16%.
    Keywords: Cash subsidy, social welfare, income distribution, Input-Output model, nonlinear programming
  • Ali Rezazadeh *, Fahmide Fattahi Pages 619-639
    This paper employs data for the period 1974 to 2013 to examine the impact of financial development on the size of shadow economy in Iran. Zivot-Andrews unit root test were used to test for variables stationary and we used Saikkonen and Lutkepohl test for co-integration between the variables that emphasized structural break in variables. According to the cointegration test results, this paper used the dynamic OLS method developed by Stock and Watson for estimation long- run relationship between model variables. The results show that the financial development has negative and significant effect on the shadow economy in Iran and reduce the size of shadow economy. Also GDP per capita and openness have negative effect on Shadow economy and the population and inflation have positive effects on the Shadow economy in Iran.
    Keywords: Shadow Economy, Financial Development, Zivot-Andrews Unit Root Test, Saikkonen, Lutkepohl Test, DOLS Method
  • Seyed Komail Tayebi, Abdolrasoul Sadeghi * Pages 641-661
    An evaluation of the foreign exchange market in Iran implies that the fluctuations in exchange rate there have been considerably influenced by the political factors such as imposing international sanctions. Such effect has been arising particularly from fluctuations in oil revenues. Accordingly, this study has explored the effect of mutual sanctions imposed mostly in 2012 on Iran’s exchange market through its cross effects on oil exports and government budget deficit and then, impacts of the sanctions before 2012 is also evaluated. To this end, the paper has employed the ARDL method to this exploration using relevant time series data from 1980 to 2014. The obtained results indicate that the sanctions imposed before 2012 have exerted directly a weak effect on the exchange rate while they have affected volatilities of exchange rate more strongly after 2012. In addition, oil export earnings and unified currency regime have positive and significant effects on exchange rate; furthermore, consumer price index and gross domestic product have also had direct and significant effects on the exchange rate.
    Keywords: Iran, International Sanctions, Oil Exporting, Government's Budget deficit, Exchange Rate
  • Zakariya Farajzadeh *, Hamid Amadeh, Mohammad Omrani Pages 663-686
    Human, social and natural resources, in addition to physical capital, are other capital inputs that determine economic growth. In this context, the current study aims to analyze the role of different capital inputs in the Iranian economic growth. For this purpose, the augmented neoclassical growth model is applied to data of 1974-2012 of Iran. Agriculture as well as mining, oil and gas production are considered as proxies for natural resources. The per capita judicial cases is also used as proxy for social capital. The results revealed returns of 0.12-0.29 for physical capital, followed by human capital receiving returns of 0.10-0.19. However very low return attributed to social and natural resources capital. Based on the physical capital contribution, domestic saving accumulation and absorbing foreign investment is recommended.
    Keywords: Economic growth, Capital, Natural resources, Iran
  • Shekoofeh Farahmand *, Narges Faraj-Qasemian Pages 687-710
    In each country, there are a few large cities along with a large number of small and medium size towns. Industrialization and the concentration of resources in large cities causes economic growth. However, resource shortages in small and medium-sized cities would decrease growth. Hence, the effect of city size distribution on economic growth is ambiguous. The objective of the study is to investigate the relationship between the city size distribution and growth in thirty provinces of Iran in 2006-11 through Solow-Swan growth model. The model has been specified as a spatial Durbin model in the form of a dynamic panel data. Results indicate the estimated coefficients are negative for both time and space lags of income per capita. The estimated coefficients of the variables of the Gini-coefficient and the Hirschman-Herfindahl index, as well as the spatial lags of these two are all positive and significant which show positive direct and spatial effects of the distribution of cities size on growth. The coefficients of other independent variables including education, inflation, budget, and fertility rate emerge significant with the expected sign.
    Keywords: Arellano – Bond Dynamic Panel GMM Estimators_Spatial Durbin model_City size distribution_Economic growth
  • Vahid Mehrbani * Pages 735-761
    Income inequality is sometimes appeared as the gap between two gender groups. Adequate observations relevant to this type of income inequality have tempted economists to find the causes of this phenomenon and measure its width. The isolation of discrimination from that part of income gap which is explained by productivity of men and women is on the focus. Identifying the portion of discrimination (unexplained) and explained earning gender gap by using Blinder-Oaxaca decomposition procedure on the basis of two samples in Tehran is the main goal of this paper. The data have been gathered by questionnaire in 2012. Findings suggest that approximately 41% of the earning gap of sexes is attributed to the difference in human capital and another 59% is related to discrimination. Additionally, work experience is the dominant cause of gender earning gap.
    Keywords: Gender Inequality, Blinder-Oaxaca Decomposition, Income, Human capital