فهرست مطالب

تحقیقات اقتصادی - پیاپی 97 (زمستان 1390)

فصلنامه تحقیقات اقتصادی
پیاپی 97 (زمستان 1390)

  • 294 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1391/02/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • داود دانش جعفری، افسانه شفیعی صفحات 1-33
    این مطالعه به شناسایی عوامل موثر بر کارایی فنی در بانک‎داری ایران با استفاده از داده های تابلویی ناموزون 17 بانک دولتی و خصوصی فعال در صنعت بانک‎داری ایران (87-1375) اختصاص دارد. در انجام این شناسایی، ابتدا درجه‎ی کارایی، به تفکیک هر بانک و با استفاده از تابع هزینه‎ی ترانسلوگ چندمحصولی با جزء خطای ترکیبی، برآورد می‎شود. در مرحله‎ی بعد، به تحلیل عوامل موثر بر کارایی با توجه به متغیرهای فردی و ساختاری (به-صورت نوع مالکیت/ جنس فعالیت) در هر بانک و آثار ناشی از اعمال تسهیلات قانونی در این صنعت، در قالب یک الگوی اثرات مختلط/چندسطحی پرداخته می‎شود. نتایج برآورد نشان می‎دهد که اگرچه متوسط کارایی بانک های دولتی در طول زمان بهبود یافته، در مقایسه با کارایی بانک های غیردولتی نسبتی کاهنده داشته است. هم‎چنین، نتایج الگوی اثرات مختلط/چندسطحی در تحلیل دلیل اختلاف کارایی بانک ها نشان می‎دهد که 57 درصد اختلاف میان کارایی بانک ها از طریق جنس فعالیت/نوع مالکیت بانک ها (تجاری دولتی، تجاری غیردولتی، تخصصی دولتی) و 15درصد اختلاف کارایی به اثرات ناشی از تسهیلات قانونی که بانک های دولتی ملزم به اعطا هستند، بازمی گردد. به علاوه، در سطح متغیرهای فردی تاثیرگذار بر کارایی هر بانک، بررسی ها نشان داد که پوشش اتوماسیون به نسبت سایر متغیرهای مندرج در الگو، از بیش‎ترین اثر بر بهبود کارایی فنی در بانک ها برخوردار است.
    کلیدواژگان: ایران، تابع هزینه‎ی مرزی تصادفی، الگوی اثرات مختلط چندسطحی، صنعت بانک‎داری، کارایی
  • نورالدین شریفی صفحات 35-64
    این مقاله در پی شناخت جایگاه بخش نفت در تامین نهاده برای بخش های اقتصادی کشور و تغییرات آن در دهه های اخیر است. به این منظور، پیوندهای پیشین جزء و پیشین کل خالص نفت با دیگر بخش های اقتصادی کشور و هم‎چنین تغییرات این پیوندها به کمک جدول‎های داده- ستانده سال های 1365 و 1380 کشور مورد مطالعه قرار می گیرد. افزون بر این، با توجه به اطلاعات موجود نیز وضعیت این بخش در سال های 1344، 1348، 1352 و 1353 بررسی می شود. نتایج تحقیق حاکی از ارتباط بسیار ضعیف نفت به عنوان تامین کننده‎ی نهاده برای دیگر بخش های اقتصادی می باشد. اگر چه این روابط در دوره‎ی 1365 تا 1380 اندکی بهبود یافته است، اما ضعف اولیه‎ی آن از یک سو و تغییرات سریع تر دیگر بخش ها از سوی دیگر، سبب شده است تا جایگاه این بخش در تامین نهاده برای دیگر بخش ها هم‎چنان ناچیز باشد و رتبه‎ی آن در بین بخش های اقتصادی در سال 1380 در مقایسه با سال 1365 پایین تر آید.
    کلیدواژگان: تحلیل داده، ستانده، پیوندهای پیشین و اقتصاد ایران، جایگاه بخش نفت
  • احمد صدرایی جواهری، سعیده پورنعمتی صفحات 65-83
    این مطالعه به بررسی رابطه‎ی ساختار بازار با سودآوری در صنایع کارخانه‎ای ایران می‎پردازد. در این مطالعه داده های خام طرح جامع آمارگیری کارگاه های صنعتی ایران در این صنایع بر اساس طبقه بندی بین المللی استاندارد صنایع ISIC)) در سطح کدهای چهار رقمی مورد استفاده قرار گرفته است. روش برآورد (بر اساس نتایج آزمون‎های تشخیصی)، پانل با اثرات ثابت مقطعی انتخاب شده است. در این مطالعه اعتبار دیدگاه ساختارگرایان در این گروه از صنایع مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نتایج حاصل از برآورد مدل تایید شده است. نتایج به‎دست آمده از برآورد مدل حاکی از آن است که بیش‎تر متغیرهای ساختاری دارای اثر معنی داری بر میزان متوسط سودآوری در این صنایع می‎باشند. هم‎چنین نتایج نشان می‎دهد شاخص نسبت صادرات به فروش اثر معنی داری بر میزان متوسط سودآوری بنگاه ها در این صنایع ندارد.
    کلیدواژگان: ساختار بازار، مدل پانل، صنایع کارخانه‎ای، سودآوری، انحصار
  • قهرمان عبدلی، احمد غلامی صفحات 85-117
    آیا در سیستم چانه زنی سه بخشی ایران، سیاست‎گذاران دستمزد به‎طور بهینه به سیاست اتخاذ شده توسط سیاست‎گذاران نرخ ارز واکنش نشان می دهند (تعادل نش) یا واکنش آن‎ها فقط به شرایط اقتصادی است (قاعده‎ی غیرنش)؟ این مقاله علاوه بر تحلیل ماهیت بازی سیاست (قاعده‎ی نش در مقابل قاعده‎ی غیرنش)، برخی از پارامترهای ساختاری مهم را با داده های ایران طی دوره‎ی 1385- 1360، با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحله ای (2SLS) تخمین می زند و نیز استراتژی هایی برای سناریوهای مختلف اقتصادی در حالات مختلف چانه زنی بررسی می کند. نتایج نشان می‎دهد که تعادل نش نرخ ارز و دستمزد در ایران ناپایدار بوده و تعادل غیرنش معنی دارتر است. در قاعده‎ی غیرنش، رشد دستمزد شبیه سازی شده یک الگوی ضد ادواری یکنواخت را نشان می دهد و با افزایش قدرت اتحادیه‎ی کارگری افزایش می‎یابد. مطابق با مشاهدات واقعی افزایش ارزش نرخ ارز شبیه سازی شده به عنوان مکمل نرخ رشد دستمزد از سال 1360 تا 1385 عمل کرده است.
    کلیدواژگان: تعادل نش، نرخ دستمزد، نرخ ارز
  • علی قنبری، محسن خضری، احمد رسولی صفحات 119-149
    با توجه به اهمیت بررسی دقیق نوسانات بازار نفت خام بر روی اقتصاد ایران، در این تحقیق اثرات نامتقارن شوک‎های بازار نفت خام بر روی اقتصادی ایران بررسی شده است؛ به طوری که با استفاده از یک مدل چند متغیره‎ی تعمیم یافته‎ی راه گزینی مارکوف با عنوان مدل تصحیح خطای برداری راه گزینی مارکوف MS-VECM)) و به کارگیری داده های فصلی سال‎های 1368 تا 1386 متغیرهای ارزش افزوده‎ی واقعی بخش صنعت، نرخ ارز موثر واقعی، نرخ تورم، مخارج مصرف دولتی واقعی، واردات واقعی و قیمت نفت واقعی، به مدل سازی و بررسی اثرات نامتقارن شوک‎های بازار نفت خام در رژیم های رکود و رونق بخش صنعت ایران پرداخته شده است. نتایج مقاله نشان دهنده‎ی رفتار نامتقارن متغیرهای مدل به نوسانات قیمت نفت واقعی در رژیم های متفاوت بخش صنعت ایران می باشد؛ به طوری که با حرکت از فاز رکود به فاز رونق شدید بخش صنعت، مکانیزم های اثرگذاری منفی افزایش قیمت نفت بر روی اقتصاد ایران افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: بخش صنعت، شوک‎های نفت، انتقال رژیم
  • غلامرضا کشاورز حداد، مرتضی باقری قنبرآبادی صفحات 151-174
    نرخ باروری زنان ایران طی سال‎های اخیر روند کاهشی چشم گیری را نشان داده است، از سوی دیگر برخلاف کاهش نرخ باروری، کشور با افزایش چشم گیر خدمات بازاری جانشین فعالیت های مربوط به خانه داری خانم ها، نظیر مهدکودک ها و واحدهای تولید و عرضه‎ی مواد غذایی روبه رو بوده است، که این پدیده خود می تواند به عنوان نشانه‎ای از افزایش مشارکت زنان در بازار کار و کاهش فعالیت های درون خانه شناخته شود. در این تحقیق رفتار مشارکت نیروی کار زنان متاهل در قالب نظریه‎ی تخصیص کلاسیک زمان افراد، با استفاده از دو روش پارامتریک لاجیت و ناپارامتریک لاجیت موضعی، و داده های بودجه خانوار ایران 1385، مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تخمین های پارامتریک نشان می دهد که سن و سطح تحصیلات تاثیری مثبت بر احتمال مشارکت در بازار کار زنان روستایی و شهری دارد، هم‎چنین درآمد غیرکاری فرد و درآمد شوهر، اثر منفی بر حضور زن روستایی و شهری گذاشته است، در حالی‎که زنان شهری میزان درآمد غیرکار را در تصمیم گیری لحاظ نمی کنند. وضعیت مسکن زن روستایی اثر منفی و معناداری بر حضور او در بازار کار داشته است، ولی اثر این متغیر برای زن شهری مثبت است، ولی معنادار نیست. تعداد فرزندان کم‎تر از 6 سال اثر مثبت معناداری بر حضور زن روستایی در بازار کار گذاشته است، ولی در تصمیم گیری زن شهری معنادار نیست. هم‎چنین تعداد فرزندان بالای 6 سال بر مشارکت زنان روستایی اثری مثبت گذاشته -است، ولی این متغیر تاثیر معنی داری بر تصمیم ورود به بازار کار زنان شهری ندارد. نتایج روش ناپارامتریک مانند روش پارامتریک نشان می دهد که به طور میانگین متغیر‎های سن، سطح تحصیلات و تعداد فرزندان بالای 6 سال احتمال حضور زنان شهری و همین‎طور روستایی در بازار کار را افزایش داده است. سن، اثر مثبت، ولی کاهش بر احتمال مشارکت و درآمد خانوار اعم از درآمد غیرکار و درآمد شوهر، تعداد فرزندان زیر 6 سال و وضعیت مسکن زنان شهری و روستایی بر حضور آن‎ها در بازار کار اثر منفی دارد.
    کلیدواژگان: مشارکت زنان متاهل در بازار کار، روش برآورد ناپارمتریک و پارامتریک و بازار کار ایران
  • محمود متوسلی، جعفر عبادی، مشهدی احمد محمود صفحات 175-205
    اقتصاد، علمی است که در آن سنت‎های فکری متعددی ظهور، تعالی و افول کرده اند. سنت‎هایی که هر یک داعیه‎ی نظریه‎ی اقتصادی را در سر پرورانده اند. در میان سنت‎های فکری مختلف، در پی انقلاب مارژینالیستی، سنتی ظهور یافت که توسط وبلن اقتصاد نئوکلاسیک نام گرفت و بعدها از آن با عنوان اقتصاد ارتدکس یاد شد.
    در کنار واژه‎ی ارتدکس، واژه دیگری نیز استفاده می شود که تا حدودی ابهام آور بوده و یکی از اهداف اصلی این مقاله برطرف کردن همین ابهام است. واژه‎ی مورد نظر، «جریان اصلی» می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن مطالعه در معنا و مفهوم ارتدکس اقتصادی نشان داده شود که آیا تفاوتی بین ارتدکس و جریان اصلی وجود دارد یا خیر. در حقیقت، بحث و سهم اصلی ما در این مقاله طرح اشکالی در برابر دیدگاه اقتصاددانانی هم‎چون لاوسون است که سعی دارند نشان دهند اقتصاد ارتدکس دیگر رویکرد بی رمقی است و ارجاع به آن چندان منطقی به‎نظر نمی‎رسد. در مقابل این ایده ما نشان می‎دهیم که، به رغم وجود و پیدایش نحله های فکری مختلف در اقتصاد جریان اصلی، هم‎چنان باید پذیرفت که جریان اصلی خیلی متفاوت از اقتصاد ارتدکس و یا نئوکلاسیک نیست. این موضوع ما را به این نتیجه مهم رهنمون می شود که علاوه ‎بر ویژگی مورد نظر لاوسون، که همان تاکید بر ریاضیات در اقتصاد جریان اصلی می باشد، ویژگی های دیگری نیز وجود دارد که این جریان هم‎چنان پایبندی خود را به آن‎ها حفظ کرده است. برای مثال، ویژگی های هم‎چون فردگرایی روش شناختی، یا اعتقاد عملی به تعادل جویی و رفتار مبتنی بر بهینه سازی از جمله ویژگی های هستند که اقتصاد جریان اصلی پایبندی خود را به آن حفظ کرده است. یافته های این مقاله از یک جهت دیگر نیز مهم و حائز اهمیت است، چرا که به ما کمک می کند تا بتوانیم خط مرزی نسبتا مناسب تری بین ارتدکس و هترودکس ترسیم کنیم، گرچه ترسیم خط دقیق بین آن‎ها عملا غیرممکن است.
    کلیدواژگان: فردگرایی روش شناختی، قیاس گرایی، تعادل، اقتصاد ارتدکس، اقتصاد جریان اصلی، لاوسون، اقتصاد هترودکس
  • شاپور محمدی، هستی چیت سازان صفحات 207-226
    در این مقاله حافظه‎ی بازار سهام مورد تخمین و تفسیر قرار گرفته است. تخمین پارامتر تفاضل کسری با روش‎های مختلفی از جمله روش حداکثر درست‎نمایی ML، حداقل مربعات غیر خطیNLS، نمای هرست Hurst Exponent، جوک و پورتر- هوداکGPH، نمای هرست تعدیل شده Modified Hurst یا لوLO، وایتل Whittle و موجکWavelet انجام شده است. نتایج تخمین وایتل، هرست، لو و موجک بیانگر آنست که بازده‎ی شاخص‎های کل، بازده و قیمت، بازده‎ی نقدی، صنعت و مالی دارای حافظه‎ی بلندمدت می باشند. تخمین های به‎دست آمده با روش GPH بیانگر آنست که بازده‎ی تمامی شاخص ها به جزء شاخص بازده‎ی نقدی دارای حافظه‎ی بلندمدت می باشد. با توجه به معنی دار نبودن نتایج تخمین های ML و NLS در بیش‎تر بازه های مورد بررسی، تخمین های حاصل از این دو تکنیک از اعتبار کافی برخوردار نبوده و از تحلیل کنار گذاشته شدند.
    نتایج حاصل از بررسی روند تغییرات حافظه نیز بیانگر آن است که پارامتر حافظه‎ی بورس اوراق بهادار تهران روند تغییر محسوسی نداشته و به عبارت دیگر طی دوره‎ی مورد بررسی، کاهش یا افزایش معنی داری در کارایی بازار رخ نداده است.
    کلیدواژگان: بازار سهام، انباشتگی کسری، مدل، حافظه‎ی بلندمدت، سری‎های زمانی، تفاضل کسری
  • ابوالقاسم مهدوی، علی نصیری اقدم صفحات 227-263
    تصمیم ساختن یا خریدن یکی از مهمترین تصمیمات مدیران است. اقتصاد هزینه مبادله، به عنوان یکی از رویکردهای تاثیرگذار اقتصادی به نظریه بنگاه، تلاش می کند چارچوبی نظری برای این تصمیم گیری ارائه کند. از منظر اقتصاد هزینه مبادله هر چه دارایی به کاربری خاص محدودتر شود، عدم اطمینان رفتاری بیشتر باشد و تکرار مبادلات زیادتر شود، احتمال اینکه بنگاه ها به جای تصمیم به خرید، تصمیم به ساخت بگیرند، افزایش می یابد. البته در صورتی این پیش بینی نظری به مدیران قابل توصیه است که داده های تجربی از آن حمایت کنند. هدف از این مقاله ارزیابی تجربی فرضیه های اقتصاد هزینه مبادله با استفاده از داده هایی است که در مورد تصمیم گیری صادرکنندگان فرش دستباف به روش پیمایش گردآوری شده است. نتایج این مقاله پیش بینی های نظریه را در مورد اختصاصی بودن دارایی های بنگاه تایید می-کند، ولی اثر مورد انتظار عدم اطمینان رفتاری و تکرار مبادلات بر صادرات را تایید نمی کند.
    کلیدواژگان: کانال صادرات، الیور ویلیامسن، فرش دستباف، تصمیم ساختن یا خریدن، برون سپاری و مدل های دارای متغیر وابسته‎ی کیفی، اقتصاد هزینه‎ی مبادله
  • غدیر مهدوی، مریم رستمیان صفحات 265-280
    تقاضای بیمه ممکن است موجب شود بیمه شونده بیش از مقدار پیش‎بینی شده بر شرکت بیمه‎ی خسارت وارد کند و هزینه های شرکت را افزایش دهد. چنان‎چه پس از تقاضای خدمات بیمه‎ای، نرخ خسارت شرکت بیمه به دلیل رفتار مصرف کننده، افزایش یابد، مخاطره‎ی اخلاقی رخ داده است.
    درمطالعه‎ی حاضر ابتدا ادبیات مخاطره‎ی اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته و سپس وجود مخاطره‎ی اخلاقی در بازار بیمه‎ی اتومبیل شرکت سهامی بیمه‎ی ایران به عنوان یک مطالعه‎ی موردی ارائه شده است. در این مقاله به روش ناپارامتری، وجود مخاطره‎ی اخلاقی در بازار بیمه‎ی اتومبیل ایران آزمون شده است.
    روش مورد استفاده به منظورآزمون وجود مخاطره‎ی اخلاقی در مقاله، بررسی رابطه‎ی بین ارزش اتومبیل‎های بیمه شده وخرید بیمه‎ی بدنه اتومبیل می‎باشد. چنان‎چه نسبت اتومبیل‎های با ارزش پایین در دهک‎های ارزشی زیرین در میان خریداران بیمه‎ی بدنه زیاد باشد، فرضیه‎ی عدم وجود مخاطره‎ی اخلاقی رد می‎شود. طبق یافته های تحقیق، فرضیه‎ی مقاله مبنی بر عدم وجود پدیده‎ی مخاطره‎ی اخلاقی در بازار بیمه‎ی اتومبیل رد شده است. به عبارت دیگر در بازار بیمه‎ی اتومبیل ایران درصد بالایی از بیمه‎گذاران اتومبیل‎های کم قیمت، بیمه‎ی بدنه‎ی اتومبیل خریداری کرده‎اند، که این موضوع فرضیه‎ی عدم وجود مخاطره‎ی اخلاقی را رد می‎کند.
    کلیدواژگان: چندک‎ها، مخاطره‎ی اخلاقی، تحلیل ناپارامتری، بیمه‎ی بدنه اتومبیل، اطلاعات
|
  • Pages 1-33
    This study examines technical efficiency in Iran''s banking system using unbalanced panel data for 17 state and private banks during the 1997-2009 period. Therefore، technical efficiency of banks was measured through estimating a Translog Cost Function in the form of a Panel SFA Error Compound Model. Then، the effect of underlying factors including both individual and structural (ownership/activity) variables on banks'' technical inefficiency، was measured in a Multilevel / Mixed Effects Model. The results showed that in spite of the improvement in state banks'' efficiency within time، it showed a decreasing trend compared with that of private banks. Furthermore، the results of Multilevel/Mixed effects model showed that 57 percent of the difference among banks were explained with respect to owenership and 15 percent were explained by activity and obligatory loans، respectively. Finally، it was shown that automation is the most importance factor in improving banks'' efficiency.
  • Pages 35-64
    This paper explores the importance of oil sector in providing input for economic sectors and also its changes during the last decades in Iran. To that end، the partial and total forward linkage between oil sector and other domestic production sectors as well as their changes are examined using the input-output tables of the years 1986 and 2001. And also based on the information on hand، performance of oil sector through the years 1965، 1969، 1973، and 1974 have been studied as well. Results of the research however، indicate a poor linkage between oil sector as an input provider and other economic sectors. Though this linkage has grown slowly from 1986 to 2001، due to its initial weaknesses as well as a faster growth in other sectors. The rank of oil sector among all other production sector in providing input has also dropped in 2001 compared to 1986.
  • Pages 65-83
    This study investigates the relationship between market structure and profitability in the Iranian manufacturing industries. In this study، raw data based on international standard industrial classification (at four digit code) has been used. Fixed effects panel estimation method (based on diagnostic test results) has been chosen for empirical investigation. The result of the study confirms the validity of structural approach. The results indicate that most of structural variables have significant effect on the average rate of profitability in the selected industries. The results also show the fact that export sale ratio has no significant effect on the average rate of profitability of firms in the selected industries.
  • Pages 85-117
    In Iran’s system of tripartite collective bargaining، does the wage-policy maker consistently react optimally to the best move made by the exchange rate-policy maker (Nash-rule) or only to the state of economy (non-Nash rule). This paper not only investigates the nature of the political game (Nash rule against non-Nash rule) but also estimates some structural parameters by using 2SLS method and considers various economic scenarios for different bargaining conditions. The results indicate that the Nash-rule equilibrium is unstable and thus the non-Nash rule becomes more meaningful. Under the non-Nash rule، the simulated wage growth exhibits a counter-cyclical pattern and increases with the union of workers’ bargaining power. The government’s role appears to strike a balance between the interests of the employers’and the employees. Consistent with actual observations، the simulated exchange-rate appreciation has acted as a complement to wage growth from 1360 to 1385.
  • Pages 119-149
    According to the importance of careful review of crude oil market fluctuations on the Iranian economy، in this paper a multivariate model of Markov switching vector error correction model (have been used). Variables such as real gross domestic product in industrial sector، real effective exchange rate، real governmental expenditure، real import، inflation rate and real crude oil price is used to detect the asymmetric effects of crude oil market shocks in the expansion and recession phase of the Iran industrial sector by using the seasonal data from years 1368 to 1386. Results show asymmetric behavior of the model variables on the oil price fluctuations in different regimes of the Iran industrial sector، so that with moving from the recession phase to expansion phase of the Iran industrial sector، the negative effect of increase in oil price on the Iranian economy has been increased.
  • Pages 151-174
    Iranian female participation rate in the labor market of Iran in the recent decade shows a increasing trend which amounted from 8% in 1999 to 18% in 2005. Using parametric and non-parametric econometrics methods، in this research we aim to study the behavior of individual married females labor participation. Our dataset consist of the annually budget survey of 2006 which is reported by statistical center of Iran. Our findings from parametric analysis show that the number of kids less than 6-years old، non-labor income and husband’s monthly income are the main determinants of women’s participation in the labor market، and they affect negatively the probability of labor participation. Moreover، the effect of age is positive but decrearsing، however individula’s education level increases the probability. Number of children older than 6-years is not a significant explanatory variable in the model. On the other hand، results of the non-parametric model are in some extent different. Findings indicate that individual labor participation have identical pattern for all of females. Namely; reaction of individuals to explanatory variables are in the same directions. Number of kids (less or greater than 6) are the leading force for market participation in both the rural and urban areas.
  • Pages 175-205
    Economics is a science in which a lot of intellectual traditions have emerged، raised and declined. All these bodies of doctorine aspired to the name of economic theory. Among these systems of thought، following marginalistic revolution، a tradition emerged، called by veblen «neoclassical economics» which was later came to be known as orthodox economics، because of its power and dominance. Besides the term «orthodox»، another term that makes matters somewhat vague is «mainstream». This paper focuses on the study of meaning and concept of «orthodox economics» and explores whether there is any differences between mainstream and orthodox economics. Indeed the main contribution of this paper is to put some doubt on the views of some economists، like Lawson، who have claimed that orthodox economics is not lively and refering to it would be useless. In contrast، this paper tries to reveal that although the emergence of different intellectual traditions is a fact in mainstream economics، orthodox economics has the lion''s share in it. That leads us to this conclusion that in additio to mainstream emphasis on mathematics، which is، according to Lawson، the most important characteristic of mainstream economics، this tradition didn''t desist some other characteristics. For example، among other things، we can underline the followings: methodological individualism، equilibrium-seeking، and optimization. The findings of this article have some other momentousness، that is، according to them، we can draw a relatively better seperating line between heterodox and orthodoxy economics.
  • Pages 207-226
    In this paper، we have estimated the memory of theTehran stock exchange indices. The estimation of fractional differencing parameter is carried out by various methods such as MLE، NLS، Hurst Exponent، GPH، Lo، whittle and wavelet. The estimation results of whittle، wavelet، Hurst، and Lo methods allow us to conclude that the returns on stock indices (TEPIX، TEDPIX، TEDIX، Financial index and Industrial index) have long memory. The results obtained from GPH method show the existence of long memory in all indices of the Tehran stock market with the exception of TEDIX. Since estimations which obtained from ML and NLS methods are not significant in almost all intervals، we do not use them for studying the trend of the market’s memory. The results also show the memory of the Tehran stock exchange does not have an important trend. In the other words، in our study period the efficiency of the market does not show any significant changes
  • Pages 227-263
    Make or buy decision is one of the main areas of decision making for managers. Transaction cost economics (TCE)، as an influential economic approach to the theory of the firm، tries to put forward a theoretical framework for this important decision. From TCE perspective، the greater the asset specificity، the more the behavioral uncertainty and the more the transaction frequency، the more will be the probability for the firm to decide on make rather than buy. Of course، this theoretical prediction is recommendable to managers only if empirical data supports it. The purpose of this paper is the empirical evaluation of TCE''s hypotheses by employing data about the decision making of exporters of hand-woven carpets، collected through survey. The results confirm the theory''s prediction about the asset specificity of the firm but do not confirm the expected effects of behavioral uncertainty and frequency of transactions on exports.
  • Pages 265-280
    The purchase of insurance may cause the insureds to increase the costs of insurance companies، compared to their estimation of costs. If after the demand of insurance services، the loss ratio of insurance companies increases because of consumer behavior، moral hazard will be evident. In this paper، after introducing the literature، the presence of moral hazard in Iran Insurance Company is tested via a non-parametric method. We assess the relationship between the value of cars and purchase of collision insurance in order to test for existence of moral hazard. If the percentage of low value cars in bottom quantiles among purchasers of collision insurance is high، the hypothesis of non-existence of moral hazard is rejected. Our study shows the hypothesis of non-existence of moral hazard is rejected. In other words، a considerable fraction of low value car owners purchased collision insurance. We conclude that there exists moral hazard phenomenon in Iranian car insurance market.