فهرست مطالب

تحقیقات دامپزشکی - سال هفتاد و دوم شماره 1 (زمستان 1395)

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال هفتاد و دوم شماره 1 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1396/02/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • سید محمد فقیهی، علی رسولی، مهدی وصفی مرندی صفحات 1-6
    زمینه مطالعه
    داروهای ضد باکتریایی سالیان متمادی است که در درمان و یا پیشگیری از بیماری های طیور به کار می روند و مصرف نابجا و یا بی رویه آن ها می تواند اثرات زیان آوری در بهداشت عمومی از جمله بروز بقایای دارویی در فرآورده های طیور ایجاد کند.
    هدف
    بررسی فراوانی و نحوه مصرف انواع داروهای ضدباکتریایی در مزارع پرورش طیور گوشتی استان قم.
    روش کار
    در مطالعه حاضر استان قم به شش منطقه (شمال، غرب، جنوب غرب، جنوب، جنوب شرق و شرق) تقسیم گردید و در مجموع 138 واحد مرغداری گوشتی (59%) با استفاده از پرسشنامه و به طور حضوری بررسی شد.
    نتایج
    این مطالعه نشان داد که بیشترین فراوانی مصرف ترکیبات ضدباکتریایی در واحدهای طیور گوشتی استان قم مربوط به سولفامتوکسازول+ تریمتوپریم (4/93%) بود و داروهای انروفلوکساسین (0/60 %)، کولیستین (7/49%)، فورازولیدون (0/42%) اکسی تتراسایکلین (5/17%) و کلرامفنیکل (6/14%) از نظر فراوانی نسبی مصرف در ردیف های بعد قرار داشتند. میانگین تعداد دفعات استفاده از این داروها بازای هر واحد مرغداری در یک دوره پرورش 48-42 روزه 37/0± 0/3 بار بود. از نکات قابل توجه در یافته های این مطالعه، درصد بالای مصرف داروهای غیرمجاز مانند فورازولیدون و کلرامفنیکل است که حاکی از بی توجهی و یا ناآگاهی مسئولان واحدهای پرورش طیور به خطرات این گونه داروها در بهداشت عمومی است.
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به کاربرد گسترده و فراوان داروهای ضد باکتریایی در واحدهای طیور گوشتی، انجام اقدامات همه جانبه در حوزه های آموزشی، پژوهشی و اجرایی بخش های دامپزشکی و دامپروری کشور برای استفاده منطقی و مسئولانه این گونه داروها در صنعت طیور ضروری است.
    کلیدواژگان: داروهای ضد باکتریایی، مصرف، طیور گوشتی
  • فرهاد میرانی، محمد یخچالی، ثریا نایم صفحات 7-14
    زمینه مطالعه
    آلودگی سگ به بندپایان انگل خارجی دارای اهمیت بهداشت انسانی و دامپزشکی در دنیا و ایران به دلیل انتقال عوامل بیماریزا می باشد.
    هدف
    هدف از این مطالعه تعیین فراوانی و تنوع گونه ای بندپایان انگل خارجی در سگ های منطقه گیلانغرب بود.
    روش کار
    138 قلاده سگ (93 قلاده سگ گله و 45 قلاده سگ نگهبان) به روش تصادفی ساده از فروردین ماه سال1391 تا خرداد ماه سال 1392 مطالعه گردیدند. سطح بدن سگ ها از نظر آلودگی به کنه های سخت بررسی گردیده و در امتداد ضمایم دهانی جدا شدند. جرب ها مستقیما از پوست و یا با تخریش و هضم آن جمع آوری گردیدند. کک و شپش نیز از سطح بدن جدا گردید و شناسایی شدند.
    نتایج
    آلودگی به انگل های خارجی در 65 قلاده سگ گله (11/47%) و 43 قلاده سگ نگهبان (16/31%) بود. فراوانی آلودگی در سگ های نر نسبت به سگ های ماده کمتر از یک سال اختلاف معنی داری داشت (05/0≥p). بیشترین و کمترین آلودگی کنه سخت به ترتیب از گونه های ریپی سفالوس سانگوینوس (36/35%) و هیالوما مارجیناتوم مارجیناتوم (06/3%) بود. نسبت تعداد کنه به هر قلاده سگ 13/2 با بیشترین توزیع بدنی کنه ریپی سفالوس سانگوینوس (82/24%) در سطح داخلی لاله گوش بود (05/0≥p). اختلاف فراوانی آلودگی کنه سخت در فصل بهار (82/33%) نسبت به سایر فصول معنی دار بود (05/0≥p). 35 قلاده سگ (14/25%) از سگ های تحت مطالعه آلوده به سارکوپتس اسکابیئی (33/15%)، دمودکس کنیس (81/9%)، کتنوسفالیدس کنیس (52/6%)، پولکس ایریتانس (62/3%) و تریکودکتس کنیس (35/4%) بودند.
    نتیجه گیری نهایی: نتایج این تحقیق نشانگر وجود تنوع گونه ای در فون انگل های خارجی سگ های منطقه بود که می توانند در انتقال آن ها به انسان و نیز انتقال عوامل عفونت زا به سگ ایفای نقش کنند.
    کلیدواژگان: شیوع، انگل خارجی، سگ
  • رضا نبوی صفحات 15-21
    زمینه مطالعه
    نماتودهای جنس همونکوس توانایی بالایی درایجاد تغییرات ژنتیکی و مورفولوژیک از خود نشان می دهند، به راحتی می توانند شرایط زندگی خود را در بدن میزبان های متنوع سازگار کرده و به حیات خود در شرایط مختلف ادامه دهد.
    هدف
    مطالعه و مقایسه مورفولوژیک و مورفومتریک نماتودهای جنس همونکوس در نشخوارکنندگان اهلی جنوب شرق ایران و مقایسه این پارامترها با نتایج مطالعات انجام شده در سایر نقاط جهان.
    روش کار
    در طول یک دوره یک ساله تعداد 100 عدد کرم بالغ همونکوس (50 عدد نر و 50 عدد ماده) از هر کدام از نشخوارکنندگان اهلی (گوسفند، بز، گاو، شتر) مناطق نهبندان (خراسان جنوبی) ، زابل و زاهدان (سیستان و بلوچستان) در جنوب شرقی ایران اخذ شد. پارامترهایی شامل طول کرم ها ( هر دوجنس نر و ماده)، طول گوبرناکولوم، طول اسپیکول ها، فاصله خار تا انتهای خلفی اسپیکول چپ و راست، فاصله خار راسی تا انتهای قدامی انگل و همچنین ابعاد تخم ها از نظر طول و عرض مورد اندازه گیری دقیق قرار گرفتند. مقطع عرضی از یک سوم قدامی تمامی انگل ها اخذ شده و تعداد تیغه های طولی کوتیکول (سینلوف) در آن ها شمارش گردید. در تجزیه و تحلیل نتایج این مطالعه مقایسه میانگین اندازه پارامترها در همونکوس های دام های مختلف انجام شد و در این خصوص از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way Anova) و آزمون تکمیلی Tukey استفاده گردید ،همچنین پارامترهای مورد مطالعه با نتایج انتشار یافته توسط Soulsby در سال 1982 به عنوان یک منبع استاندارد جهانی مقایسه شدند و در این خصوص از آزمون One Sample T Test استفاده شد.
    نتایج
    برخی از پارامترها مثل طول اسپیکول ها، فاصله خار تا انتهای خلفی اسپیکول راست و الگوی سینلوف در همونکوس های اخذ شده از گوسفند و بز دال بر شباهت این انگل به گونه پلاسه ای با منشا گاوی دارد. همچنین اختلاف معنی دار آماری در سایر پارامترها نشاندهنده پلی مورفیسم بالا در همونکوس های این منطقه از کشور است.
    نتیجه گیری نهایی: به نظر می رسد دلیل وجود این پلی مورفیسم ها خصوصا در نمونه های اخذ شده از گوسفند و بز به دلیل تلاقی و جفتگیری های متعدد این انگل ها با همونکوس های غیر بومی با منشا گاوهای وارداتی از کشورهای مجاور باشد.
    کلیدواژگان: مورفولوژیک، مورفومتریک، همونکوس، جنوب شرق
  • طاهره یزدان پرست، عیسی شریف پور، مهدی سلطانی صفحات 23-32
    زمینه مطالعه
    در سال های اخیر فن آوری نانو بویژه استفاده از این مواد در آبزی پروری گسترش یافته که دارای تاثیرات مثبت و منفی بر روی آبزیان است.
    هدف
    هدف از انجام پژوهش حاضر کاربرد و اثرات استفاده مستقیم (تجویز خوراکی) نانو ذرات نقره در جیره غذایی ماهی زبرا (Danio rerio) می باشد.
    روش کار
    برای سنجش استاندارد بودن نانو ذرات نقره مورد استفاده توسط روش های TEM، SEM، EDX و طیف سنجی UV-Vis، در شرایط آزمایشگاهی ویژگی های این کلوئید با موفقیت ارزیابی گردید. در مطالعه سمیت حاد (LC50 96 ساعته) تعداد 540 ماهی زبرا ( میانگین وزن g 5/0± 2)، به 9تیمار در سه تکرار که در معرض غلظت های mg/kgfood 0، 10، 50، 100، 200، 400، 600، 800 و 1000 قرار گرفتند، تقسیم گردیدند (OECD، 2000). پس از تعیین غلظت کشنده به منظور بررسی ضایعات میکروسکوپی بافت های کبد، روده، آبشش و کلیه ماهی زبرا از غلظت های زیر کشنده (100mg/kgfood، 400، 600 و 800) استفاده گردید. ماده مورد استفاده بصورت همگن با خوراک ماهی زبرا مخلوط شده و به مدت 8 هفته ماهی ها با خوراک مخصوص هر تیمار تغذیه گردیدند. سپس به منظور سنجش نانو ذرات نقره در بافت های ماهی از روش هضم مرطوب، با کمک دستگاه کوره گرافیتی استفاده گردید.
    نتایج
    بر اساس نتایج آزمون های سم شناسی حاد میزان LC50 96 ساعته نانو ذرات نقره در 24، 48، 72 و 96 ساعت به ترتیب mg/kgfood 601/804 ، 637/486، 696/323، 208/195 محاسبه گردید. مهمترین ضایعات میکروسکوپی و هیستوپاتولوژیک به ترتیب در بافت های کبد؛ (پرخونی عروق و سینوزوئیدها، دژنراسیون هپاتوسیت ها)، روده؛ (همجوشی قسمت هایی از لایه های مخاطی روده، تنگ شدن مجرای روده) آبشش و در کلیه نیز مشاهده گردید. بیشترین تجمع زیستی نقره به ترتیب در بافت های کبد، آبشش و ماهیچه اتفاق افتاد (05/0>p).
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به آسیب های مشاهده شده، استفاده از این نانو ذرات در آبزی پروری و تغذیه ماهیان با این نانو ذرات به عنوان یک ماده ضد میکروبی و نیز رهایش آن ها به محیط زیست توصیه نمی شود.
    کلیدواژگان: نانو ذرات نقره، آسیب شناسی بافتی، LC50، ماهی زبرا، تجمع زیستی
  • پویا یاری، اکبر یعقوبفر، نادر پاپی، سارا میرزایی گودرزی، منصور احمدی صفحات 33-42
    زمینه مطالعه
    علیرغم اینکه پاسخ های سیستم ایمنی و فیزیولوژیک بدن تحت تاثیر نوع و سطح مواد مغذی جیره هستند، جیره نویسی در طیور عمدتا بر اساس شاخص های تولیدی انجام می شود و از شاخص هایی ایمنی چشم پوشی می شود.
    هدف
    تحقیق حاضر جهت بررسی اثرات تنظیم جیره غذایی مطابق با سیستم های مختلف بیان انرژی (انرژی قابل متابولیسم حقیقی و ظاهری تصحیح شده برای ازت) و اسیدآمینه (کل و قابل هضم) بر عملکرد و پاسخ های سیستم ایمنی جوجه های گوشتی سویه آرین طراحی و اجرا شد.
    روش کار
    در این پژوهش تعداد 1440 قطعه جوجه گوشتی آرین در 8 گروه آزمایشی (تیمار) با 6 تکرار و هر تکرار(واحد آزمایشی) شامل 30 قطعه جوجه ی یک روزه آرین، در قالب یک طرح کاملا تصادفی با روش فاکتوریل (2×2×2) شامل دو معیار بیان انرژی خوراک (TMEn و AMEn)، دو معیار بیان اسیدآمینه خوراک (TAAFوDAAF) و دو شیوه ی بیان نیاز اسیدآمینه ای پرنده (TAAR و DAAR) طی دو دوره پرورش (21-1 و 42-22 روزگی) مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد هنگامی که مبنای جیره نویسی استفاده از سیستم انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت و اسیدآمینه قابل هضم متناسب با نیاز پرنده باشد، بازدهی تولیدی بیشتری حاصل می شود. اگرچه بهترین پاسخ آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی و کمترین نسبت هتروفیل به لمفویست مربوط به تیمارهایی بود که با جیره های تنظیمی مطابق با سیستم انرژی قابل متابولیسم ظاهری تصحیح شده برای ازت تغذیه شده بودند و سطوح بالاتری از مقدار اسیدآمینه استاندارد مورد نیازدریافت کرده بودند.
    نتیجه گیری نهایی: بهگزینی برای افزایش سرعت رشد در طیور، باعث تقویت فرایندهای متابولیک و فیزیولوژیک در راستای استفاده از خوراک شده و سهم کمتری از مواد مغذی جیره به سایر سیستم های حیاتی بدن اختصاص داده خواهد شد. استفاده از سیستم های TMEn و DAA جهت جیر نویسی، باعث بهبود عملکرد تولیدی و تضعیف پاسخ های ایمنی می شود. لذا پیشنهاد می شود در شرایط عادی پرورش، جیره های غذایی بر اساس سیستم های TMEnوDAA تنظیم شوند، ولی در مواقعی که احتمال ایجاد تنش وجود دارد جهت اطمینان از تقویت و بهبود سیستم ایمنی از سطوح بالاتر انرژی و اسیدآمینه در جیره استفاده شود.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، جیرهنویسی، سیستم ایمنی
  • تکاور محمدیان، مجتبی علیشاهی، محمدرضا تابنده، زینب دوس علی، عبدالحسین جانگران نژاد صفحات 43-52
    زمینه مطالعه
    باکتری های اسید لاکتیک، متداول ترین نوع باکتری هایی هستند که به عنوان پروبیوتیک در آبزی پروری استفاده می شوند.
    هدف
    در این مطالعه اثرات سطوح مختلف باکتری پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس کازئی بر عملکرد رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی بچه ماهیان شیربت ارزیابی شد.
    روش کار
    تعداد 480 قطعه بچه ماهی شیربت با وزن حدود 40 گرم به چهار تیمار (در سه تکرار) به صورت تصادفی تقسیم گردیدند. تیمار A، B و C به ترتیب با جیره غذایی حاوی، 1-CFU g 106×5 ، 1-CFU g 107×5 ،1-CFU g 108×5 به مدت 60 روز غذادهی شدند. گروه شاهد با جیره فاقد باکتری تغذیه گردید. پس از اتمام دوره، تیمارها به مدت 15 روز با غذای فاقد پروبیوتیک غذادهی گردیدند. شاخص های رشد و آنزیم های گوارشی در روزهای صفر، 30، 60، 75 مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    ضریب رشد ویژه، میزان رشد روزانه و میزان رشد نسبی، در غلظت B پس از 30 روز از شروع آزمایش، بهبود قابل توجهی پیدا کردند که با گروه کنترل اختلاف معنی داری داشت (0.05). فعالیت آنزیم کیموترپسین در تیمار B پس از 30 روز و همچنین فعالیت آنزیم تریپسین در تیمار C پس از 30 و 60 روز، افزایش معنی داری را نسبت به گروه شاهد نشان داد (0.05>p). در بقیه مراحل نمونه گیری و سایر آنزیم ها تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (0.05>p).
    نتیجه گیری نهایی: نتایج نشان داد که میزان 107× 5 کلنی در گرم پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی در هر گرم خوراک برای دوره 30 روزه و میزان 108×5 کلنی در گرم آن برای دوره 60 روزه پرورش بهترین غلظت محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: لاکتوباسیلوس کازئی، شیربت، عملکرد رشد، فعالیت آنزیمهای گوارشی، پروبیوتیک
  • ابوالفضل کامکار، سارا خدابخشیان صفحات 53-61
    زمینه مطالعه
    عسل به عنوان ماده ای با خواص بیولوژیکی مختلف، از جمله اثرات آنتی اکسیدانی شناخته شده است. اسیدهای فنولیک و فلاونوئیدها آنتی اکسیدان های اصلی این محصول می باشند. اندازه گیری این ترکیبات می تواند به انتخاب عسل با خاصیت آنتی اکسیدانی بالا کمک کند.
    هدف
    در این مطالعه میزان کل ترکیبات فنولیک، محتوای تام فلاونوئیدی و فعالیت آنتی اکسیدانی هشت نمونه عسل سبلان بررسی شد، علاوه براین چند آزمون کنترل کیفیت شیمیایی عسل از جمله: pH، اسیدیته، فعالیت دیاستازی (کیفی) و تشخیص وجود هیدروکسی متیل فورفورال (کیفی) نیز انجام گرفت.
    روش کار
    مقدار کل ترکیبات فنولیک با استفاده از معرف فولین سیوکالتیو، فعالیت آنتی اکسیدانی با روش DPPH و مهار رنگ بری بتاکاروتن، محتوای تام فلاونوئیدی با استفاده از معرف کلرید آلومینیوم اندازه گیری گردید. از روش های ذکر شده در استاندارد شماره92 سازمان ملی استاندارد ایران جهت اندازه گیری پارامترهای فیزیکوشیمیایی عسل استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون ANOVA(one-way)، با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
    نتایج
    محدوده مقادیر بدست آمده حاصل از آزمون ها عبارتست از: میزان ترکیبات فنولیک (mg 58/41-71/15 معادل گالیک اسید در g 100 عسل)، محتوای تام فلاونوئیدی (mg 20/13-80/3 معادل کوئرستین در g100 عسل)، میزان فعالیت آنتی اکسیدانی به روش DPPH (25 /94-19/23%) و با روش مهار پراکسیداسیون بتاکاروتن- لینولئیک اسید (69/85-54/69 %)، pH (83/3-63/3)، اسیدیته آزاد (mEq/kg 50/20- 99/11). فعالیت دیاستازی تمام نمونه ها به جز (نمونه یک) منفی شد، نتیجه تست HMF تمام نمونه ها مثبت گردید.
    نتیجه گیری نهایی: نمونه های مورد آزمون فعالیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی از خود نشان دادند، نتایج آزمون های شیمیایی مطابق با استانداردهای جهانی بود به استثنای آزمون دیاستاز و HMF که میتواند به علت شرایط نامناسب فرآوری و نگهداری، حرارت دادن محصول، تازه نبودن عسل وغیره باشد.
    کلیدواژگان: عسل، DPPH، فعالیت آنتی اکسیدانی، محتوای تام فنولی
  • محمدرضا مخبر دزفولی، صمد لطف الله زاده، معصومه حیدری سورشجانی، محمد مهدی دهقان، غلامرضا نیکبخت بروجنی، زهره افتخاری، حمید توانایی منش، سیروس صادقیان چالشنری، میثم جانی، مهدی عرب یارمحمدی صفحات 63-71
    زمینه مطالعه
    کلی سپتی سمی اغلب یک بیماری کشنده حاد در نوزادان دامهای مزرعه می باشد. علائم اولیه سپتی سمی غیراختصاصی است و از نشانه های بیماری های غیر عفونی یا بیماری های با عفونت موضعی مثل اسهال قابل تفریق نمی باشند.
    هدف
    بررسی تغییرات علائم بالینی در گوساله دارای سپتی سمی تجربی با باکتری اشریشیاکلی سویه O111:H8.
    روش کار
    در 10 راس گوساله نر هولشتاین پس از طی دوره سازگاری، سپتی سمی تجربی ایجاد و از 24 ساعت قبل از سپتی سمی تا 48 ساعت بعد از آن، ثبت علائم حیاتی و هفت معیار بالینی و کشت خون انجام و درمان از 24 ساعت پس از ایجاد سپتی سمی شروع شد.
    نتایج
    تغییرات رفلکس مکیدن و شوک معنی دار نبود. تغییرات اشتها، دهیدراسیون، رفتار عمومی، توانایی برخاستن و اسکور تام در گوساله های مورد مطالعه از قبل از ایجاد سپتی سمی تا 24 ساعت پس از سپتی سمی و نیز تا 24 ساعت پس از درمان معنی دار بود (001/0 > P). تغییرات قوام مدفوع با شروع درمان معنی دار مشاهده شد (04/0 > P). تعداد ضربان قلب (به ترتیب 040/0 P = و 033/0 P =)، تعداد تنفس (به ترتیب 009/0 P= و 001/0 P=) و دمای بدن (به ترتیب 001/0 P< و 004/0 P=) تا ساعت 24 پس از ایجاد سپتی سمی و تا 24 ساعت پس از درمان تغییرات معنی داری داشتند. کشت خون جز در ساعت صفر و 48، در همه موارد مثبت بود. نتیجه گیری نهایی: این مطالعه حاکی از آن است که علائم بالینی به دنبال سپتی سمی، به سرعت تغییرات نامطلوبی را نشان می دهند که بسته به آغاز درمان در زمان مناسب و داروی انتخاب شده تقریبا طی 24 ساعت برطرف می گردد. بنابراین وجود یک سیستم هدفمند اسکوربندی بیماری در ارزیابی بالینی سپتی سمی، کمی سازی روند تغییرات و اثربخشی درمان موثر خواهد بود.
    کلیدواژگان: سپتیسمی تجربی، اشریشیاکلی، علائم بالینی، گوساله
  • یزدان مظاهری، جمال نوری نژاد، علیرضا غدیری، محمدرضا آهی، کوثر سربندی، محمد قاسم حنفی صفحات 73-80
    زمینه مطالعه
    چنگال های فرعی باقی مانده انگشتان 2 و 5 نشخوارکنندگان بوده و معمولا فاقد عملکرد می باشند. بیشتر مطالعات مربوطه، درباره ی بیماری و شکل های غیر طبیعی غلاف این ساختارها می باشد.
    هدف
    از آنجا که مطالعه ی جامعی در مورد ساختار حالت طبیعی چنگال های فرعی، به ویژه در گاومیش آبی که از دامهای مطرح منطقه می باشد، در در دسترس نیست،لذا مطالعه حاضر درمورد آناتومی و تصویر نگاری گاومیش آبی و گاو انجام پذیرفت.
    روش کار
    مطالعه روی مورفولوژی و مورفو متری و رادیولوژی136 چنگال فرعی از 11 لاشه گاومیش آبی و 6 لاشه گاو انجام پذیرفت و نتایج حاصله در دو حیوان مقایسه گردیدند.
    نتایج
    یافته های مورفولوژی نشان داد که چنگال های فرعی بصورت ساختارهایی منشوری شکل با قاعده متصل به پوست، در سطوح کف دستی یا کف پایی مفصل قلمی بند انگشتی قرار گرفته بودند. این ساختارها در اغلب موارد دارای دو قطعه استخوانی پروگزیمال و دیستال بودند. بندهای انگشت موجود در چنگال های فرعی جانبی اندام سینه ای گاومیش، سه قطعه ای بودند. قطعه پروگزیمال در گاومیش به شکل دمبل و در گاو به شکل نامنظم یا قطره ای و قطعه دیستال در گاو، مثلثی شکل و در گاومیش آبی هرمی و تقریبا شبیه بند سوم انگشتان اصلی بودند. نتایج مورفومتری نشان داد که به طور کلی اندازه غلاف و استخوان های موجود در چنگال های فرعی گاومیش، بسیار بزرگتر از گاو بود.
    نتیجه گیری
    گرچه چنگال های فرعی هردو حیوان ازجنبه مورفولوژیک شباهت های با هم دارند، ولی از نظر مورفو متریک ، تفاوت های چشم گیری را بین گاومیش و گاو نشان دادند. بزرگی این ساختارها در گاومیش آبی احتمالا سازگاری مفیدی برای حرکت در زمین های باتلاقی و نرم ایجاد می کند. از لحاظ رادیولوژی، بهترین نما برای مشاهده چنگال های فرعی و ساختارهای درون آن، نمای مورب می باشد.
    کلیدواژگان: گاومیش، گاو، چنگال های فرعی، مورفولوژی، رادیولوژی
  • رضا کاراژیان، ایرج شاکر شیدا، معصومه مهربان سنگ آتش، فائزه تجلی، محسن مجتهدی، محمد صادق صفحات 81-86
    زمینه مطالعه
    آفلاتوکسین ها متابولیت های ثانویه ناشی از رشد کپک ها در خوراک دام می باشند. مخمرها میکروارگانیسم هایی می باشند که توانایی جذب آفلاتوکسین ها را دارند.
    هدف
    در این تحقیق تاثیر مخمر ساکارومایسس سرویزیه (PTCC 5177) بر سمیت زدایی و جذب توکسین آفلاتوکسین B1 در شرایط in vitro (محیط شکمبه گاو) بررسی گردید.
    روش کار
    به این منظور از مخمر مورد نظر تیمارهای مختلف (زنده، تیمار شده با اتوکلاو، تیمار شده با حرارت C° 100 و تیمار شده با اسید) تهیه شد و به محیط شکمبه گاو افزوده شد. سم آفلاتوکسینB1 در مقادیر مختلف (ppb 0، 5، 10 و 20) نیز به محیط شکمبه افزوه شدند و در زمان های یک و دو ساعت در دمای C° 37 اینکوباتور گذاری شدند. سپس میزان سم باقیمانده در محیط توسط روش الایزا با استفاده از کیت یوروپروکسیما اندازه گیری شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که میکروارگانیسم یاد شده در حالت تیمار اتوکلاو شده بیشترین میزان حذف سم (5/90%) را دارند (05/0نتیجه گیری نهایی: به عنوان یک راهکار در صنعت خوراک دام استفاده از دیواره سلولی مخمر و یا ترکیبات آن می تواند برای کاهش سم آفلاتوکسینB1 مفید باشد.
    کلیدواژگان: آفلاتوکسین 1 B، محیط شکمبه، سمیت زدایی، ساکارومایسس سرویزیه
  • تاثیر عصاره جوانه گندم بر ساختار هیستولوژیک و هیستومتریک بیضه و پارامترهای اسپرم موش صحرایی مواجهه شده با سرب
    حسن مروتی، حمیدرضا مرادی، مسعود ادیب مرادی، محمد تقی شیبانی، جمیله سالار آملی صفحات 87-101
    زمینه مطالعه
    جوانه گندم غنی از آنتی اکسیدان ها، ویتامین ها (مخصوصا ویتامین E)، مواد معدنی و ترکیبات فیتواستروژنی می باشد. گیاهان دارویی به طور وسیعی برای کاهش مسمومیت های فلزات سنگین استفاده شده است. در سال های اخیر، تاثیر منفی سرب بر روی دستگاه تناسلی نر نشان داده شده است.
    هدف
    هدف این مطالعه بررسی تاثیر عصاره جوانه گندم و ویتامین E بر روی ساختار هیستولوژیک و هیستومتریک بیضه و پارامترهای اسپرم موش های صحرایی مواجهه شده با استات سرب بود.
    روش کار
    35 سر موش صحرایی در 7 گروه شامل: گروه کنترل، دریافت کننده سرم فیزیولوژی با دوز ml/kg 1، گروه دریافت کننده استات سرب با دوز mg/kg/day 20، گروه های دریافت کننده ی عصاره جوانه گندم با دوز های mg/kg/day 100 و mg/kg/day 200، گروه های دریافت کننده استات سرب mg/kg/day 20 همزمان با عصاره جوانه گندم با دوز های mg/kg/day 100 و mg/kg/day 200 و گروه دریافت کننده استات سرب mg/kg/day 20 همزمان با ویتامین E با دوز mg/kg/day 100 به طور تصادفی و برابر تقسیم شدند. پس از 35 روز، موش ها توسط کلروفرم آسان کشی شده و نمونه های خون، اسپرم، بافت های کبد و بیضه برای مطالعات هیستومورفومتری و هیستوشیمی جمع آوری شدند.
    نتایج
    افزایش معنی دار تعداد و تحرک اسپرم ها تحت تاثیر دوزmg/kg/day 200 عصاره جوانه گندم در مقایسه با سایر گروه ها دیده شد (01/0 >p). نتایج هیستومورفومتری حاکی از افزایش معنی دار ضرایب TDI ا(Tubular Differentiation index) و RIا(Repopulation Index) ، تعداد سرتولی، قطر و ارتفاع اپی تلیوم لوله های منی ساز تحت تاثیر دوز mg/kg/day 200 عصاره جوانه گندم در مقایسه با سایر گروه ها بودند (001/ 0>p).
    نتیجه گیری نهایی: عصاره جوانه گندم در بهبود و بالا بردن کیفیت اسپرم و ساختار بافتی بیضه موش های صحرایی مواجهه شده با استات سرب موثر است.
    کلیدواژگان: جوانه گندم، سرب، بیضه، استرس اکسیداتیو، موش صحرایی
  • علیرضا آذروندی، مسعود طالب خان گروسی، علیرضا خسروی، آرمان حسینی، فرامرز قراگوزلو صفحات 103-110
    زمینه مطالعه
    میکرو ارگانیسم ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم روی تولید مثل و باروری در مادیان ها اثر گذار هستند. قارچ ها بر روی مخاطات دستگاه تولید مثل حیوانات خون گرم حضور دارند.
    هدف
    جداسازی و شناسایی قارچ های رشته ای قسمت خارجی دستگاه تولید مثل (وستیبول، کلیتورال فوسا و واژن) مادیان ها می باشد.
    روش کار
    در باشگاه های سوار کاری و مزارع پرورش اسب نمونه برداری توسط سواب پنبه استریل از نواحی وستیبول، کلیتورال فوسا و واژن دستگاه تناسلی مادیان ها، از خرداد ماه تا دی ماه 1393 انجام شد. از 151 راس مادیان نمونه برداری به عمل آمد. نمونه ها در کنار کیسه یخ به آزمایشگاه قارچ شناسی منتقل شدند. هر نمونه سوآب در محیط سابورو دکستروز آگار حاوی 005/0٪ کلرامفنیکل کشت و در انکوباتور o 30 به مدت 15-10 روز قرار گرفتند. تعداد کلنی ها، شمارش و تشخیص قارچ ها براساس مشخصات ماکروسکوپی، میکروسکوپی صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد.
    نتایج
    کلیه کلنی های مشاهده شده، 666 مورد و حداکثر کلنی شمارش شده برای هر ناحیه 20 و برای هر راس اسب، 37 کلنی بود. از 453 ناحیه نمونه برداری شده تولید مثل مادیان، 219 ناحیه (3/48 ٪) عوامل قارچی جداسازی شد. از 123 (5/81٪) مادیان قارچ جدا شد. عمده قارچ های جدا شده غالبا شامل: آسپرژیلوس (35/54٪)، اسکوپولاریوپسیس (96/13٪)، کلادوسپوریوم (25/5٪)، پنی سیلیوم (65/4٪)، آلترناریا (90/3٪) و فوزاریوم (03/3٪) بودند. بیشتر کلنی ها مربوط به گونه های مختلف آسپرژیلوس با 362 کلنی و در بین آن ها آسپرژیلوس فومیگاتوس با 156 کلنی جداسازی شد. پس از آسپرژیلوس ، اسکوپولاریوپسیس با 93، کلادوسپوریوم 35 و پنی سیلیوم 31 کلنی قرار داشتند. قارچ های رشته ای به عنوان مایکوفلور مقیم دستگاه تولید مثل اسب بیشترین مورد را شامل شدند. آسپرژیلوس فومیگاتوس دارای اختلاف معنی دار نسبت به دیگر قارچ ها بود. نتیجه گیری نهایی: قارچ های رشته ای می توانند به عنوان فلور قسمت خارجی سیستم تولید مثل مادیان باشند. این قارچ های ساپروفیت فرصت طلب در صورت بروز شرایط مستعد، قادرند در بروز بیماری های تولید مثلی همانند آندومتریت و ناباروری نقش داشته باشند.
    کلیدواژگان: فلور قارچی، جداسازی، آسپرژیلوس، تولید مثل، مادیان
  • زینب حمیدیا، پرویز تاجیک، مرتضی زنده دل، امید دزفولیان، فرهنگ ساسانی صفحات 111-120
    زمینه مطالعه
    امروزه ناباروری یکی از مشکلات بزرگ جوامع بشری می باشد.
    هدف
    بررسی اثرات تجویز خوراکی شیر مخلوط گاوداری و شیر گاوهای آبستن سنگین بر اسپرماتوژنز موش های صحرایی نر.
    روش کار
    موش های گروه اول از روز 1 بارداری تا پایان شیردهی و سپس فرزندان نرآن ها تا بلوغ با شیر گاوهای آبستن سنگین گاواژ شدند. موش های گروه دوم از روز 12 بارداری تا 15 روز بعد از زایمان با شیر گاوهای آبستن سنگین گاواژ شدند. موش های گروه سوم از روز 1 بارداری تا پایان شیردهی و سپس فرزندان نرآن ها تا بلوغ با شیر مخلوط گاوداری گاواژ شدند. موش های گروه چهارم از روز 12 بارداری تا 15 روز بعد از زایمان با شیر مخلوط گاوداری گاواژ شدند. موش های گروه شاهد در کل دوره پژوهش فقط با غذای مخصوص موش های صحرایی تغذیه شدند و در پایان توانایی زنده ماندن، انواع حرکت (پیشرونده، درجا و عدم تحرک) و شمار اسپرم ها و همچنین میزان تستوسترون خون موش ها بررسی گردید.
    نتایج
    تجویز هر دو نوع شیر تاثیری بر حرکات درجا و همچنین توانایی زنده ماندن اسپرم های گروه های آزمایشی نداشت اما توانست سبب افزایش معنی دار عدم تحرک اسپرم ها و همچنین کاهش معنی دار شمار اسپرم گروه های آزمایشی گردد همینطور میزان تستوسترون خون گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی دار یافت.
    نتیجه گیری نهایی: به طور کل مشخص گردید مصرف شیر گاوهای آبستن سنگین و یا شیر مخلوط گاوداری که دارای استروژن بالایی باشد می تواند سبب تغییر برخی از ویژگی های اسپرم که در باروری جنس نر دخیل اند گردند.
    کلیدواژگان: شیر، استروژن، اسپرماتوژنز، ناباروری
  • فاطمه برون، مسعود رضا صیفی آباد شاپوری، مسعود قربانپور، داریوش غریبی، صالح اسماعیل زاده صفحات 121-127
    زمینه مطالعه
    بیماری لنفادنیت پنیری ناشی از کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس یکی از مهم ترین بیماری های گوسفند و بز است که منجر به ضرر های اقتصادی دام پروران می شود. فسفولیپاز Dا(PLD) این باکتری یک اگزوتوکسین قوی است که به عنوان یک عامل حدت اصلی آن در نظر گرفته می شود و احتمالا در انتشار باکتری از محل عفونت به سایر قسمت های بدن میزبان مشارکت دارد. پروتئین های شوک حرارتی (HSPs) کاندیدا های خوبی برای تهیه واکسن ها هستند چون هم ایمنی هومورال و هم ایمنی سلولی را تحریک می کنند.
    هدف
    مطالعه حاضر باهدف تولید پروتئین های نوترکیب PLD و HSP60 کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس جهت فراهم شدن زمینه ی بررسی توان محافظت کنندگی و ساخت واکسن ضد این باکتری صورت گرفت.
    روش کار
    ژن های PLD و HSP60، در پلاسمید pMAL-c2X کلون گردیدند و در اشرشیا کلی سویه DH5 ترانسفورمه شدند. بیان پروتئین ها با استفاده از روش SDS-PAGE بررسی شده و صحت ردیف نوکلئوتیدی محصولات کلون شده با تعیین توالی نوکلئوتیدی مورد تایید قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که اشرشیا کلی سویه DH5 ترانسفورمه شده به خوبی پروتئین های فوق را بیان می نماید. پروتئین های نوترکیب بیان شده تقریبا به طور کامل محلول بودند.
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به امکان تولید پروتئین های نوترکیب فوق، در مطالعات بعدی می توان ایمنی زایی و محافظت کنندگی آن ها در برابر عفونت های ناشی از کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس را موردسنجش قرارداد.
    کلیدواژگان: کورینه باکتریوم سودوتوبرکلوزیس، فسفولیپاز D، پروتئین شوک حرارتی (HSP60)، کلونینگ
  • سعید مشکینی، نوروز دلیرژ، علی اکبر طافی صفحات 129-136
    زمینه مطالعه
    تقویت سیستم ایمنی ماهیان در برابر تنش های موجود در مزارع پرورشی، امری ضروری به نظر می رسد.
    هدف
    این تحقیق به منظور بررسی اثر لوامیزول در تقویت سیستم ایمنی قزل آلای رنگین کمان در برابر تنش تراکم انجام گرفت.
    روش کار
    1500 قطعه ماهی 50 گرمی قزل آلای رنگین کمان با تراکم m3/kg 33 در پنج تیمار (هر تیمار دارای سه تکرار) تقسیم گردید و بترتیب با جیره های حاوی mg 0 (گروه شاهد)، 100، 250 ، 500 و 1000 لوامیزول در هر کیلوگرم غذا به مدت 45 روز تغذیه شدند، سپس تا روز 60 همه تیمارها در شرایط تنش تراکم دو و سه برابر دوره پرورش قرار گرفتند. در روزهای 0، 15، 30، 45 و60 از تمام تیمارها نمونه سرم برای ارزیابی فاکتورهای فعالیت عامل مکمل، فعالیت لیزوزیم و میزان ایمونوگلوبولین تام تهیه گردید.
    نتایج
    نتایج حاصل بیانگر این بود که تا پایان روز 45 تیمارهای دریافت کننده لوامیزول تنها از نظر فاکتور عامل مکمل سرم دارای تفاوت معنی دار (05/0>p) با گروه شاهد بودند. در پایان آزمایش در تنش تراکم دو و سه برابر، تیمار حاوی mg 1000 لوامیزول در یک کیلوگرم غذا، افزایش معنی دار (05/0>p) فعالیت عامل مکمل، فعالیت لیزوزیم و ایمونوگلبولین تام سرم را نسبت به گروه شاهد نشان داد. بیشترین درصد بقا در پایان آزمایش در تیمار لوامیزول 1000 مشاهده گردید.
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از لوامیزول به عنوان محرک ایمنی، حداکثر با غلظت 1/0% جیره غذایی موجب بالا بردن مقاومت ماهی قزل آلای رنگین کمان در برابر تنش تراکم زیاد و افزایش بقای آن می گردد.
    کلیدواژگان: قزلآلای رنگین کمان، لوامیزول، پاسخهای ایمنی، تنش تراکم
|
  • Seyed Muhammad Faghihi, Ali Rasooli, Mahdi Vasfi Marandi Pages 1-6
    Background
    Antibacterial drugs have long been used for prevention and treatment of poultry diseases but their misuse or overuse can make adverse effects on public health including occurrence of drug residues in poultry products.
    Objectives
    To assess the frequency and status of antibacterial drug consumption in broiler production farms in Qum province.
    Methods
    In the present survey, Qum province was divided into six regions (north, west, southwest, south, southeast and east) and in total 138 broiler production units (59%) were studied by direct interview using a questionnaire.
    Results
    The present study showed that the most frequently used antimicrobial drugs in broiler farms were sulfamethoxazole뚸ꙺ�ꚸ (93.4%) followed by enrofloxacin (60.0%), colistin (49.7 %), furazolidone (42.0 %), oxytetracycline (17.5 %), and chloramphenicol (14.6 %). Mean antibacterial consumption rate during a 42-48 day production period was 3.0± 0.37 times per farm. A notable finding in this survey was the high percentage of banned drug usage such as furazolidone and chloramphenicol, indicating the ignorance or unawareness of poultrymen regarding the potential hazards of these drugs on public health.
    Conclusions
    Owing to widespread and frequent usage of antibacterial drugs in broiler farms, all-out actions are needed to be taken in educational, research and administrative fields of veterinary and animal production sectors for rational and responsible use of these drugs in poultry industry.
    Keywords: antibacterial drugs, Usage, Broiler chickens
  • Farhad Mirani, Mohammad Yakhchali, Soraya Naem Pages 7-14
    Background
    Canine infestation of ectoparasites is of medical and veterinary importance worldwide and in Iran due to transmission of pathogen agents.
    Objectives
    The present study was aimed to determine prevalence and species diversity of ectoparasites in dogs of Gilanegharb suburb of Kermanshah province, Iran.
    Methods
    A total of 138 dogs (93 sheepdogs and 45 watchdogs) were randomly selected and examined from March 2012 to May 2013. The body surface was investigated for ixodid ticks and removed along with the mouthparts. The mites were also removed directly from the skin and/or using skin scraping and then digested. Fleas and lice were collected from body surface of examined dogs and identified.
    Results
    The results indicated that 65 sheepdogs (47.11%) and 43 watchdogs (31.16%) were infested with ectoparasites. There was a significant difference between prevalence and sex in dogs aged less than one-year-old (p≤0.05). The maximum and minimum ixodid ticks infestations were respectively for Rhipicephalus sanguineus (35.36%) and H. marginatum marginatum (3.06%). Tick indices (number of tick per each animal) were 2.13 with the highest body distribution in ear (24.82%) of R. sanguineus (p≤0.05). The frequency of ixodid tick infestation was significantly higher in spring (33.82%) than other seasons. Thirty five dogs (25.14%) out of all examined dogs were infested with Sarcoptes scabiei (15.33%), Demodex canis (9.81%), Ctenocephaloides canis (6.52%), Pulex irritans (3.62%), and Trichodectes canis (4.35%).
    Conclusions
    From the results of the current study, it was concluded that there was species diversity in dogs’ ectoparasites fauna which can be transmitted to humans and served as the carrier for spreading the infective agents in the region.
    Keywords: prevalence, Ectoparasites, dog
  • Reza Nabavi Pages 15-21
    Background
    The nematodes which belong to Haemonchus genes have high ability to show genetic and morphological changes. They can live with convenient adaptation in different hosts.
    Objectives
    A Morphologic and Morphometric comparative study on Haemonchus nematodes from domestic ruminants in the southeast of Iran and comparison of studied parameters with the results of other researches around the world.
    Methods
    During an annual period the 100 adult Haemonchus nematodes (50 male and 50 female) were collected from each domestic ruminant (sheep, goat, cattle and camel) from Nehbandan (southern Khorasan), Zabol and Zahedan (Sistan and Balouchestan) in the southeast of Iran. In present study the measured parameters are: Total body length of male and female adult nematodes, gubernaculum length, right and left spicule length, the distance between spicule spine and the spicule posterior end, the distance between anterior cervical spine and the anterior end of nematode, the egg diameters. Also, the anterior sections were observed in order to study the longitudinal cuticular ridges (Synloph). The achieved data from nematodes of each host were compared with others using (One Way Anova and Tukey tests), also such comparison was done with the results of one of the standard sources (Soulsby 1982) using One Sample T Test.
    Results
    The results of present study showed that some of the parameters such as spicule length, distance between right spicule spine and the spicule posterior end, and Synloph pattern in nematodes from sheep and goat are mostly similar to Haemonchus placei. The significant statistical differences in present study results showed high polymorphism in Haemonchus nematodes in the area.
    Conclusions
    It seems that such high polymorphism in present nematodes, especially from sheep and goat has been created due to mating of native nematodes and foreign species with the source of imported cattle.
    Keywords: morphologic, morphometric, Haemonchus, southeast
  • Tahereh Yazdanparast, Issa Sharifpour, Mahdi Soltani Pages 23-32
    Background
    This study was initiated to improve our understanding of the health and environmental impact of silver nanoparticles (Ag-np).
    Objectives
    The purpose of the study is application and direct effects of silver nanoparticles on Zebra fish (Danio rerio).
    Methods
    After characterizing the AgNPs using TEM, EDX, UV-Vis Spectroscopy, XRF and SEM methods, their effects on some vital tissues have been tested successfully in vitro. In this study, 540 fish (2±0.05 g) were randomly divided into 9 groups in triplicate for acute tests (0,10, 50, 100, 200, 400, 600, 800 and 1000 mg/kgfood). After short term (96h), chronic toxicity tests were evaluated using under lethal concentration (100, 400, 600 and 800 mg/kgfood) fed with experimental diet for 8 weeks. Fish in groups 1 to 4 were fed by food supplemented with 100, 400, 600 and 800 mg/kg food, respectively. Group 5 was fed with basal food without supplementation. After histopathology, heavy metals were measured by spectrum photometry reveal.
    Results
    According to the results of acute tests, the 96h LC50 values in 24, 48, 72 and 96h were 804.601, 486.637, 323.696 and 195.208 mg/kgfood AgNPs for the Zebra fishes respectively. According to the results of chronic toxicity tests, fed via oral administration of AgNPs produced significant histopathological effects. Also, the most important histopathological effects of AgNPs were observed in the liver (vasculature and exposure, degeneration of some hepatocytes), intestine (increase in the submucosa layer, narrowing of the intestinal lumen and reduced intestinal absorption), gills (clubbing of gill secondary lamaleas, hyperplasia, hyperemia and shortening of the primary lamaleas gills) and kidney (degeneration, high increase in interstitial cells and dilatation of Bowman’s space of glomeruli), respectively. The greatest bioaccumulation of silver occurred in the liver, gills and muscle of fish respectively (p
    Conclusions
    The release of untreated nanoparticle waste to the environment should be restricted for the well-being of human and aquatic species.
    Keywords: bioaccumulation, zebra fish (Danio rerio), LC50, Histopathology, silver nanoparticles
  • Pouya Yari, Akbar Yaghobfar, Nader Papi, Sara Mirzaie, Mansour Ahmadi Pages 33-42
    Background
    Despite the fact that immune responses, influenced by dietary nutrients but feed formulation is mainly based on the productive responses, so the immunity indexes were ignored.
    Objectives
    This was carpeted out study to determine the effects of diets formulation based on different expression systems of energy and amino acids of feeds and requirements on performance and immune responses of Arian chicks.
    Methods
    A total of 1440 Arian chicks were fed Eight diets that arranged in a 2×2×2 factorial design with 2 systems of energy expression (AMEn and TMEn), 2 methods of amino acids content of feeds (TAAF and DAAF) and 2 methods of amino acids requirement (TAAR and DAAR) from 1 to 42 days of age. Each treatment was replicated six times with each replicate consisting of 15 males and 15 females.
    Results
    The results showed that when the Feed formulation was based on TMEn and DAA, the productive parameters increased compared with AMEn and TAA (p
    Conclusions
    Selection for increase the growth rate in poultry, improve metabolic and physiological processes in order to the use of the feed. Therefore lower proportions of nutrients will be allocated to other vital systems. However the most suitable of immune responses were belonging to treatments were fed diets which were set based on AMEn and received high level of amino acids. There is a negative correlation between immune responses and productive parameters. It is recommended that in normal conditions use of TMEn and DAA system and in stress conditions of AMEn and DAAF×TAAR to feed formulation.
    Keywords: feed formulation, immune responses, Broiler chicks
  • Takavar Mohammadiyan, Mojtaba Alishahi, Mohammad Reza Tabande, Zeinab Doos Ali, Abdolhossein Jangaran Nejad Pages 43-52
    Background
    Lactic acid bacteria are the most common class of bacteria used in aquaculture as probiotic.
    Objectives
    In this study the effects of various levels of Lactobacillus casei on the growth performance and digestive enzymes activity of juvenile Shirbot were evaluated.
    Methods
    Four hundred-eighty juvenile Shirbot weighing 40 g were divided randomly in four treatments (in triplicate). Treatments of A, B and C were fed with 5×106 CFU g-1, 5×107 CFU g-1, 5×108 CFU g-1, respectively for 60 days. Control group was fed with free-probiotic diet. After the period, treatments were fed with free-probiotic diet for 15 days. Growth indices and digestive enzymes were examined on days 0, 30, 60 and 75.
    Results
    In the Treatment B, Specific Growth Ratio, Daily Weight Growth and Relative Growth Rate, after 30 days from the beginning of experiment improved considerably which, compared to control group had significant difference (p0.05).
    Conclusions
    Results showed that 5×107 CFUg-1 of Lactobacillus casei for 30 days and 5×108 CFUg-1 for 60 days, are the best doses of probiotic.
    Keywords: Lactobacillus casei, shirbot, Growth Performance, digestiv enzymes activity, probiotic
  • Abolfazl Kamkar, Sara Khodabakhshiyan Pages 53-61
    Background
    Honey is recognized as having different biological properties including antioxidant effects. Phenolic acids and flavonoids are the main antioxidant in this apiary product.
    Objectives
    In this study eight samples of Sabalan honey were screened to evaluate the antioxidant activity, total phenolic and flavonoid content.
    Methods
    Antioxidant activity of honey samples was determined by DPPH (2,2-diphenyl-1-picryl hydrazyl) method and β-carotene bleaching assay, total phenolic and flavonoid by Folin-Ciocalteu and Aluminium chloride methods, in addition, in all samples, some physicochemical parameters (pH, acidity, diastase activity, existence or nonexistence of HMF) were measured according to Iranian National Standardization N92. Data were analyzed using ANOVA (one-way).
    Results
    Total phenolic and flavonoid content of honeys ranged respectively from 15.71- 41.58 (mg GAE/100g honey) and 3.80-13.20 (mg QE/100g honey). Antioxidant activity was between 23.19%-94.25%, β-carotene bleaching inhibition 69.54%-85.69%, pH ranged from 3.63-3.83, Acidity 11.99-20.50 mEq/kg , diastase activity of all samples was negative except sample No.1. All samples had positive HMF results.
    Conclusions
    Regarding the above results, it could be concluded that the honey samples have significant antioxidant activity. All parameters of physicochemical test were according to the international specifications except diastase and HMF tests, which may be due to improper processing and storage condition, heating treatment, old honey,etc.
    Keywords: honey, DPPH, Antioxidant activity, total phenol content
  • Mohammad Reza Mokhber Dezfouli, Samad Lotfollahzadeh, Masoomeh Heidari Sureshjani, Mohammad Mahdi Dehghan, Gholamreza Nikbakht Borojeni, Zohreh Eftekhari, Hamid Tavanaimanesh, Sirus Sadeghian Chaleshtori, Meysam Jani, Mehdy Arab Yarmohammadi Pages 63-71
    Background
    Colisepticemia is an acute fatal disease in farm animal neonates. Clinical finding of septicemia is non-specific and cannot be differentiated from signs of noninfectious disease or disease with local infection such as diarrhea.
    Objectives
    Evaluation of clinical signs variations in calves with experimental septicemia with Escherichia coli O111:H8.
    Methods
    Colisepticemia was experimentally induced in ten Holstein bull
    calves after an adaptation period. Vital signs and 7 clinical criteria were recorded from 24
    h before septicemia until 48 h after that. Blood culture was performed and treatment was
    done based on antibiogram from 24 h after challenge.
    Results
    Changes of suckling reflex and shock were not significant. Changes of appetite, dehydration, behavior, standing ability, total score from 24 h before the challenge to 24 h after treatment were significant (p
    Conclusions
    The present study indicated clinical signs changed unfavorably following septicemia that were dissolved approximately during 24 h, depending on treatment in appropriate time and drug choice. Thus, a targeted scoring system will be useful in clinical evaluation of septicemia, quantifying the changes procedure and treatment efficacy.
    Keywords: Experimental septicemia, Escherichia coli, clinical sign, Calf
  • Yazdan Mazaheri, Jamal Nourinezhad, Ali Reza Ghadiri, Mohammadreza Ahi, Kosar Sarbandi, Mohammad Ghasem Hanafi Pages 73-80
    Background
    Dew claws of ruminants are rudimentary of 2 and 5 digits and usually do not have functional action. Most studies about the dew claws were done on the diseases and shape-abnormality.
    Objectives
    Because no comprehensive study has been done on the normal features of dew claws, especially in the water buffalo which is an important animal in Khouzestan, this study was performed on anatomy and radiology of the dew claws in the water buffalo and cow.
    Methods
    136 dew claws from 11 water buffaloes and 6 cows were examined morphologically, morphometrically, and radiologically and their similarities and differences were clarified.
    Results
    Morphologic result showed that the dew claws were prismatic in shape; their bases were attached to skin at the level of the palmar or plantar surfaces of the fetlock joints. They had two bony ossicles in most cases as proximal and distal ones, but the ossicles in lateral dew claws of thoracic limb in the water buffalo were 3 in number. Proximal ossicles of the water buffalo were dumbbell-shaped, and were irregular or drop-shaped in the cow. Distal ossicles were nearly similar to the third phalanges of the main claws which were pyramid-shaped in water buffalo and triangle-shaped in the cow. Morphometrically, the measurements of the hoof and bony structures of the dew claws in the water buffalo were muchgreater than those of the cows.
    Conclusions
    Although dew claws in both animals morphologically shared some similarities, there were morpho- metrically significant differences between the dew claws of the water buffalo and the cow. Being larger than the structures in the water buffalo may provide better adaption in static and dynamic of the animal in soft and swamp grounds. Radiologically, the best view for examination of dew claws and their elements was oblique view.
    Keywords: water buffalo, cow, dew claws, Morphology, radiology
  • Reza Karazhyan, Iraj Shaker Sheyda, Masoomeh Mehraban Sangatash, Faeze Tajalli, Mohsen Mojtahedi, Mohammad Sadegh Pages 81-86
    Background
    Yeasts are microorganisms that have the ability to absorb aflatoxins.
    Objectives
    The effect of the yeast Saccharomyces cerevisiae (PTCC 5177) on aflatoxin B1 detoxification and absorption of toxin in in vitro (the cow rumen) was investigated.
    Methods
    For this purpose, the yeast used in various treatments (live-treated, autoclave, heat-treated, treated with acid 100 °C) was prepared and added to the rumen of cattle. Aflatoxin B1 in different doses (0, 5, 10, 20) ppb in the rumen were added and were incubated at 37°C for one and two hours. The amount of toxin residues was measured by ELISA using Europroxima kits.
    Results
    The results showed that microorganisms that have been treated in an autoclave have the highest amount of toxin removal (90.5%) (p
    Conclusions
    As a strategy for the animal feed industry the use of glycomannan yeast cell wall can be useful for reducing aflatoxin B1.
    Keywords: Aflatoxin B1, rumen fluid, Detoxification, Saccharomycess cerevisiae
  • Wheat sprout effects on histological and histometrical structure and sperm parameters in testis of rat exposed to lead
    Hassan Morovvati, Hamid Reza Moradi, Masoud Adibmoradi, Mohammad Taghi Sheybani, Jamileh Salar Amoli Pages 87-101
    Background
    Wheat sprout contains a high amount of antioxidants, vitamins (especially vitamin E), minerals and phytoestrogen compounds. Use of medicinal herbs in reducing heavy metal toxicities has increased worldwide. In recent years, negative effects of lead on the male reproductive system and sperm fertility parameters have been shown broadly.
    Objectives
    This study investigated the effects of wheat sprout extract (WSE) and vitamin E on sperm parameters and testicular oxidative stress in rats exposed to lead acetate.
    Methods
    Thirty-five rats were divided randomly into seven groups: G1 (control group) received 1 ml/kg/day of normal saline, G2 received 20 mg/kg/day of lead acetate, G3 and G4 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day of WSE respectively, G5 and G6 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day of WSE respectively with 20 mg/kg/day of lead acetate, and G7 received 100 mg/kg/day of vitamin E with 20 mg/kg/day of lead acetate. After 35 days, rats were sacrificed and blood, sperm, liver and testicle tissue samples were collected for histomorphological and histochemical studies.
    Results
    Results showed that count, motility and viability of sperms increased following the administration of 200 mg/kg/day of WSE (p
    Conclusions
    Results of the current study show that dose dependent WSE significantly prevents testicular toxicity and oxidative stress effects of lead acetate.
    Keywords: wheat sprout, Lead, Testis, Oxidative Stress, rat
  • Alireza Azarvandi, Massoud Talebkhan Garoussi, Alireza Khosravi, Arman Hosseini, Faramarz Gharagozloo Pages 103-110
    Background
    Microorganisms are responsible for development of many diseases, which directly or indirectly affect reproductive performance in mares, like various animal species. Fungi are present at mucous membranes of reproductive tract as mycoflora in warm blooded animals.
    Objectives
    The aim of this study was isolation and identification of molds of external reproductive tract in mares.
    Methods
    Samples were collected from genital tract of 151 mares in different ages from horse breeding farms and clubs suburb of Tehran from April to December, 2014. Age, pregnancy, insemination and mating were recorded. Samples were taken by sterile cotton swabs from 3 different sites, (1) vestibule, (2) clitoral fossa and (3) vagina and transferred under cold condition to the laboratory of Mycology Research Center, Faculty of Veterinary Medicine, University of Tehran,Iran. Samples were inoculated in Sabouraud glucose agar supplemented with antibiotic (chloramphenicol; 0.005) and kept at 30°C for 10-15 days before being considered negative. Fungal identification relied on morphologic and physiologic features. SPSS Version 20 was used for statistical analysis of the data.
    Results
    Totally, 666 filamentous fungi colonies were isolated. Maximum colony (CFUs) were 20 and 37 colonies for each site and horse, respectively. In total, 81.5 percent of mares and 48.3 percent of different sites were positive. The most predominant isolates were Aspergillus spp 362(54.35%), Scopulariopsis 93(13.96%), Cladosporium 35(5.25%), Penicillium 31(4.65%), Alternaria 26(3.90%), Fusarium 20(3.03%). Aspergillus took high occurrence with 362 and A. fumigatus with 156 colonies followed by Scopulariopsis 93, Cladosporium 35 and Pencillium 31. A. fumigatus had significant difference among other fungi p
    Conclusions
    Isolated filamentous fungi could be resident flora of external reproductive tract of mares. These saprophytic pathogen fungi in predisposing conditions could be causative agents of endometritis and infertility in mares.
    Keywords: moldflora, Aspergillus, reproductive, horse
  • Zeynab Hamidiya, Parviz Tajik, Morteza Zendehdel, Omid Dezfoulian, Farhang Sasani Pages 111-120
    Background
    Nowadays, infertility is one of the major problems of human societies.
    Objectives
    To study oral administration of bulk milk and milk of late pregnant cows on spermatogenesis of male rats.
    Methods
    The first group of rats from day 1 of pregnancy until the end of lactation and then their male pups to maturity were treated with late pregnant cow’s milk. The second group from day 12 of pregnancy up to 15 days after delivery was treated with late pregnant cow’s milk. The third group of rats from day 1 of pregnancy until the end of lactation and then their male pups to maturity were treated with bulk milk. The fourth group from day 12 of pregnancy up to 15 days after delivery was treated with bulk milk. Rats in the control group during the study period were only fed with special food of rats and at the end viability, types of movement (progressive and in-place movement, immobility), number of sperms and also the serum testosterone level were elevated.
    Results
    Administration of both types of milk had no effect on in-place movement and also viability of sperms of experimental groups but they could cause a significant increase in sperm immobility and a significant decrease in number of sperms of experimental groups. Also,the level of serum testosterone of experimental groups was significantly reduced in comparison with control group (p
    Conclusions
    Overall, it was determined consumption of late pregnant cow’s milk and bulk milk when it contains high estrogen can cause changes in some sperm species that are involved in male reproduction.
    Keywords: Milk, estrogen, Spermatogenesis, infertility
  • Fatemeh Boroon, Masoud Reza Seyfi Abad Shapouri, Masood Ghorbanpoor, Dariush Gharibi, Saleh Esmaeelzadeh Pages 121-127
    Background
    Caseous lymphadenitis, caused by Corynebacterium pseudotuberculosis, is one of the most important diseases of sheep and goats, causing considerable losses for herd owners. Phospholipase D (PLD) is a potent exotoxin produced by C. pseudotuberculosis and it has been considered as the major virulence factor for this bacterium, possibly contributing to the spread of the bacteria from the initial site of infection to secondary sites within the host. Heat shock proteins (HSPs) are important candidates for the development of vaccines because they are usually able to promote both humoral and cellular immune responses in mammals.
    Objectives
    The aim of this study was the cloning and expression of the PLD and HSP60 genes of C. pseudotuberculosis, used subsequently to evaluate the protectivity of these recombinant proteins for vaccine development against this bacterium.
    Methods
    PLD and HSP60 genes were cloned into pMAL-c2X vector and recombinant plasmids construct was transformed to DH5 strain of E. coli. Expression of the proteins was shown by SDS-PAGE and accuracy of the cloned genes was confirmed by nucleotide sequence analysis.
    Results
    The transformed E. coli strain DH5 expressed PLD and HSP60 proteins effectively. The expressed fusion protein was found almost entirely in the soluble form.
    Conclusions
    In the following studies the immunogenicity and protectivity of these recombinant proteins against C. pseudotuberculosis infections can be assessed.
    Keywords: Corynebacterium pseudotuberculosis, phospholipase D, pheat-shock protein, Cloning
  • Saeid Meshkini, Norouz Delirezh, Ali Akbar Tafi Pages 129-136
    Background
    It is necessary to potentiate the immune system of fishes against stresses in farms.
    Objectives
    This study was carried out to address the potential effect of Levamisole on immune system of rainbow trout against density stress.
    Methods
    1500 fish (average weight of 50 g) were divided into 5 test groups, in which each test group was repeated three times with average density of 33 kg/m3. They were fed with commercial diet supplemented with Levamisole at concentrations of 0 (control), 100, 250, 500 and 1000 mg / kg for a period of 45 days. The fishes of all groups were then fed with Levamisole free diet and exposed to 2 and 3-fold density stress for the following 15 days. Blood samples were collected on days 0, 15, 30, 45 and 60 to evaluate the serum compliment and lysozyme activity as well as total immunoglobulins.
    Results
    The results showed that all used concentrations of Levamisole just had significant effect on compliment activity after 45 days feeding period (p
    Conclusions
    Our results revealed that using 0/1% Levamisole as an immunostimulator in commercial diet could potentiate rainbow trout against outbreak of high density stresses and increase its overall survival.
    Keywords: Rainbow Trout, levamisole, immune responses, density stress