فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گیلان - پیاپی 54 (تابستان 1384)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان
پیاپی 54 (تابستان 1384)

  • 100 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/07/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مهدی جلالی، محمدرضا نیکروش صفحه 1
    مقدمه
    اگرچه در سال های اخیر وضعیت دندان های بسیاری از مدل های حیوانی برای درک بهتر مکانیسم دندان زایی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است اما هنوز در مورد چگونگی بعضی از پروسه های پیدایش دندان از قبیل آملوژنز و مورفوژنز اندام مینا اطلاعات کافی در دست نیست.
    هدف
    در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا پدیده آملوژنز و تمایز آملوبلاست ها در دوره جنینی و اوایل دوره پس از تولد در موش صحرایی نژاد ویستار مورد مطالعه قرار گیرد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش که به منظور بررسی روند آملوژنز و شکل گیری آملوبلاست ها انجام گرفت, پیدایش و تمایز اندام مینای دندان آسیا در فاصله روزهای 15 تا 20 جنینی و 10 روز اول پس از تولد با رنگ آمیزی معمول بافت شناسی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    براساس نتایج به دست آمده پدیده آملوژنز از روز 16 جنینی با پیدایش ساختار سلولی سازنده اندام مینا به ثبت رسید. تا روز هجدهم سلول های اندام مینا به تمایز نسبی خود نزدیک شده و آرایش منظمی یافتند و موقعیت آنها نسبت به لایه های سلولی مجاور کاملا مشخص گردید. تغییرات مینای دندان و ماتریکس خارج سلولی مربوط به این ناحیه در روزهای اولیه پس از تولد نیز افزایش پیدانمود و تا روز نهم پس از تولد به تدریج بر طول آملوبلاست ها افزوده شد تا آنجا که سلول های مربوط به مینای دندان با حالتی ستونی و متراکم و غشای پایه ضخیم و رنگ پذیر مورد مشاهده قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شکل گیری اندام مینا در موش صحرایی نژاد ویستار از روزهای خر دوران جنینی با پدیده آملوژنز آغاز می شود و تا هفته اول پس از تولد با ترشح ماتریکس خارج سلولی و شکل گیری مینا به تکاملی نهایی آن منجر می شود.
    کلیدواژگان: آملوژنز، اندام مینا، دندان آسیا، مورفوژنز
  • زهره پارسا یکتا، فضل الله احمدی، رسول تبری صفحه 9
    مقدمه
    شایستگی یکی از موضوعات بحث برانگیز در حوزه مراقبت های سلامتی است که از اهمیت زیادی در حیطه های مختلف پرستاری از جمله آموزش، بالین و مدیریت پرستاری برخوردار می باشد. هر چند تاکنون پژوهش های متعددی در رابطه با ابعاد مختلف این مفهوم نظیر معنای شایستگی و نحوه اندازه گیری آن در پرستاری انجام شده و مقالات زیادی نیز در این رابطه انتشار یافته است؛ اما تحقیقات چندانی به منظورشناسایی عواملی که خود پرستاران به عنوان عوامل اثرگذار بر کسب شایستگی ادراک نموده اند؛ انجام نشده است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی شده است عوامل موثر بر کسب شایستگی های بالینی پرستاران بر اساس تجارب خود آنها مورد بررسی قرار گیرد. شناسایی عوامل مذکور این امکان را به مدیران و مربیان می دهد تا با انتخاب استراتژی های مناسب اقدامات موثری را در جهت تقویت شایستگی های بالینی پرستاران به اجرا در آورند.
    هدف
    این مطالعه به منظور شناسایی عوامل موثر بر کسب شایستگی های بالینی پرستاران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک پژوهش کیفی است که با استفاده از روش "تجزیه و تحلیل محتوایی" انجام شده است. نمونه این پژوهش را پانزده نفر از پرستاران شاغل در دو مرکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز تشکیل می دادند که در چهارچوب نمونه گیری غیر احتمالی و با روش "نمونه گیری مبتنی بر هدف" انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه –ساختاریافته ای که با استفاده از ضبط صوت بر روی نوارضبط می گردید؛ جمع آوری گردید. محتوای این مصاحبه ها پس از تبدیل به متن بر اساس متدولوژی انتخاب شده در این پژوهش، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    در مجموع شش طبقه مفهومی مرتبط با هم از داده های حاصل از این پژوهش بدست آمد. این طبقات مفهومی که در برخی موارد با یکدیگر همپوشانی نیز دارند عبارتند از:(I) تجربه (II) فرصتها (III) محیط (IV) خصوصیات فردی (V) انگیزه و (VI) دانش نظری.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، طیف گسترده ای از عوامل و شرایط درون فردی و برون فردی بر کسب شایستگی بالینی پرستاران اثرگذار هستند. با شناسایی این عوامل مدیران و مربیان پرستاری خواهند توانست با اتکا بر بصیرتی مبتنی بر یافته های علمی، فعالیت های مدیریتی و آموزشی خود را به گونه ای طراحی و اجرا کنند که شرایط لازم برای کسب شایستگی های بالینی پرستاران فراهم آید. در عین حال به نظر می رسد یافته های این پژوهش تا حدود زیادی قابلیت کاربرد در بهبود زمینه ایجاد و ارتقا شایستگی های بالینی در شاغلین سایر رشته های مرتبط با سلامتی که در نهایت بهبود کیفیت ارایه خدمات سلامتی را بدنبال خواهد داشت را نیز داشته باشد.
    کلیدواژگان: پرستاران، پژوهش کیفی، صلاحیت بالینی، کیفیت مراقبت بهداشتی
  • هادی سرخی، علی جباریان امیری، علی عسکریان صفحه 23
    مقدمه
    عفونت ادراری یکی از شایع ترین عفونت های باکتریال در کودکان است. این بیماری تا 7 سالگی باعث حداقل یک نوبت، عفونت ادراری در 4/8% دختران و 7/1% پسران می شود با درمان مناسب می توان خطر بروز عوارض را کاهش داد. اشریشیاکولی به عنوان شایع ترین علت عفونت ادراری معرفی شده است. اما حساسیت این میکروب در نقاط مختلف دنیا متفاوت است.
    هدف
    این مطالعه به ارزیابی حساسیت دارویی میکروب فوق در این منطقه می پردازد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، کلیه کودکان یک ماه تا 12 سال که با تشخیص پیلونفریت حاد در بیمارستان کودکان امیرکلا بستری شده اند مورد ارزیابی قرار گرفته و نمونه های ادراری که کشت آنها میکروب اشریشیاکولی گزارش شده بود انتخاب و حساسیت آن به داروهای رایج مورداستفاده در کودکان تعیین گردید.
    نتایج
    میکروب اشریشیاکولی باعث عفونت ادراری در 6/59% از کودکان شده است. این میکروب عامل 41% عفونت ادراری در پسران و 68% در دختران بود. بیشترین مقاومت نسبت به این دارو در مقابل آمپی- سیلین (96%) و کمترین مقاومت در مقابل سفتریاکسون (6%) دیده شد. همچنین در 81% موارد این میکروب به داروی کوتریموکسازول مقاوم بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعه انجام شده مقاومت این ارگانیسم به داروهای فوق با سایر مناطق متفاوت بوده و باید مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: عفونت مجاری ادراری، عفونت های اشریشیا کولی، کودکان، مقاومت دارویی، مقاومت میکروبی دارو
  • کیوان بصیری، محمد زارع، سعید خسروی صفحه 29
    مقدمه
    رفلکس چشمک (Blink Reflex) یکی از تست های الکترودیاگنوستیک است که معادل الکتروفیزیولوژیک رفلکس قرنیه می باشد.پاسخ این رفلکس به صورت امواج R1 و R2 و R2C می باشد. اختلالات این امواج در ضایعات ساقه مغز گزارش شده است.
    هدف
    در این مطالعه توانایی رفلکس چشمک در تشخیص سکته های ساقه مغز در مقایسه با یافته های MRI بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    بیست و دو بیمار مبتلا به سکته ساقه مغز بررسی شدند. در همه موارد MRI مغز و رفلکس چشمک ظرف 48 ساعت از شروع علایم انجام شد. از 10 فرد سالم با جنس و سن مشابه به عنوان افراد کنترل برای تعیین محدوده پاسخ های طبیعی و غیرطبیعی رفلکس چشمک استفاده شد. در نهایت یافته های MRI با یافته های رفلکس چشمک با هم مقایسه گردید.
    نتایج
    از بیست و دو مورد سکته ساقه مغز 21 مورد توسط MRI مغز و 20 مورد توسط رفلکس چشمک بدرستی تشخیص داده شدند. یک مورد که توسط MRI مغز تشخیص داده نشده بود توسط رفلکس چشمک تشخیص داده شد و دو مورد که رفلکس چشمک آنها طبیعی بود توسط MRI مغز تشخیص داده شدند. یافته های رفلکس چشمک در ضایعات میدبرین، پونز، مدولا و مخچه نیز مورد بررسی قرار گرفت. MRI مغز در 4/95% موارد و رفلکس چشمک در 9/90 % موارد ضایعه ساقه مغز را بدرستی تشخیص دادند و مواردی که توسط هر یک از آنها تشخیص داده نشده بود توسط تست دیگر تشخیص داده شد.
    نتیجه گیری
    برای تشخیص ضایعات ساقه مغز بهتر است از علایم کلینیکی یافته های MRI و تست های الکتروفیزیولوژیک با هم استفاده شود تا میزان عدم تشخیص ضایعات ساقه مغز که می تواند با عوارض جبران ناپذیری همراه باشد به حداقل ممکن برسد.
    کلیدواژگان: تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی، رفلکس چشمی، سکته های ساقه مغز
  • پریساد کسمایی، زهرا عطر کار روشن، فرشته مجلسی صفحه 35
    مقدمه
    تب رماتیسمی یک بیماری التهابی است که پیامد تاخیری عفونت دستگاه تنفس فوقانی با استرپتوکک گروه A می باشد و با توجه به عوارضی که در قلب باقی میگذارد از نظر شخصی، خانوادگی و اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است. در کشورهای در حال توسعه یک دلیل عمده مرگ قلبی عروقی می باشد. در کنار عوامل اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و محیطی، عوامل مرتبط با خدمات بهداشتی از جمله پایین بودن سطح آموزش بهداشت از عوامل اصلی ایجاد کننده بیماری است.
    هدف
    این مطالعه به منظور تعیین نیازهای آموزشی مادران مراجعه نموده به واحدهای بهداشت خانواده مراکز بهداشتی درمانی شهری استان گیلان انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی 500 مادر مراجعه نموده به واحدهای بهداشت خانواده مراکز بهداشتی درمانی شهری استان گیلان به منظور انجام مراقبت و ایمن سازی کودک با روش نمونه گیری خوشه ایو با استفاده از پرسشنامه ای حاوی 41 سوال بسته مورد مصاحبه قرار گرفتند.
    نتایج
    براساس یافته های این مطالعه از 3/66% تا 7/95% مادران در مورد چهار جنبه (همه گیری شناسی، علایم، نحوه ابتلا و پیشگیری، عوارض) از پنج جنبه مختلف بیماری (همه گیری شناسی، علایم، نحوه ابتلا و پیشگیری، عوارض و درمان) آگاهی در سطح متوسط و ضعیف داشته اند و نیازمند آموزش می باشند. میان سطح تحصیلات مادران تا پایان مقطع ابتدایی و مقاطع راهنمایی و بالاتر با سطح آگاهی آنان در مورد هر یک از پنج جنبه بیماری اختلاف آماری معنی دار وجود داشته است. (P<0.001)
    نتیجه گیری
    بررسی فوق از طرفی با توجه به پایین بودن سطح آگاهی مادران و نقش حیاتی افزایش آن در زمینه پیشگیری از تب رماتیسمی وعوارض آن، لزوم گنجانیدن برنامه های آموزشی چهره به چهره در دوران بارداری و پس از آن در واحدهای بهداشت خانواده واز طرفی دیگر با توجه به معنی داربودن اختلاف آماری میان سطح تحصیلات و سطح آگاهی لزوم ارتقای سطح تحصیلات تمام زنان کشور لااقل تا پایان دوره راهنمایی را مورد تاکید قرار می دهد.
    کلیدواژگان: ارزیابی نیازها، تب رماتیسمی، رماتیسم قلبی، مادران - آموزش
  • بررسی ارتباط فلور میکروبی سرویکس در هنگام انتقال رویان با پیامد IVF
    عزیزه قاسمی نژاد، نرگس ایزدی مود، پیمانه پور قاسم صفحه 41
    مقدمه
    قرار دادن رویان در رحم، مهم ترین رویدادی است که میزان موفقیت IVF را محدود می نماید. وجود میکروارگانیسم های پاتوژن در سرویکس می تواند منجر به آلودگی امبریو در هنگام انتقال رویان گردد.
    هدف
    به منظور تعیین رابطه فلور میکروبی سرویکس در هنگام انتقال رویان با پیامد IVF، مطالعه ای طولی بر روی خانم های نازای مراجعه کننده به بخش IVF بیمارستان میرزا کوچک خان طی سالهای 80-1379 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 100 خانم واجد شرایط به طور متوالی وارد مطالعه شدند. پس از انجام مراحل IVF و بعد از انتقال رویان، 2 سانتی متری انتهای کاتترهایی که برای انجام انتقال بکار رفته بود، بریده شد و داخل لوله های حاوی محلول فیزیولوژیک قرار داده شد و در دو نوع محیط (آگار شکلاتی و آگار خونی 5%) کشت داده شد و در شرایط هوازی- بی هوازی بمدت 72-48 ساعت انکوبه گردید.
    نتایج
    نتیجه کشت در 53 بیمار مثبت بود که E Coli شایع ترین جرم بود.
    مجموعا میزان حاملگی کلینیکی 10% (10 مورد) بود. این میزان در بیماران با کشت منفی بطور معنی دار بیشتر از بیماران با کشت مثبت بود %14.9) در برابر %5.7 و. (p=0.03 میزان حاملگی در حال پیشرفت در دو گروه به ترتیب 6/10% و 8/3% بود. (p=0.015)بیماران کشت مثبت و کشت منفی از نظر میانگین سن، مقدار HMG مصرفی، سطح استرادیول و FSH و مقدار امبریوهای منتقل شده با یکدیگر اختلاف معنی دار نداشتند.
    میانگین مدت نازایی در دو گروه بطور معنی دار متفاوت بود، 8/3±9/8 در گروه کشت منفی و 4/4±1/7 سال در گروه کشت مثبت. (p=0.03)
    نتیجه گیری
    آلودگی سرویکس به میکروارگانیسم های پاتوژن در هنگام انتقال رویان با کاهش میزان موفقیت IVF همراه است.
    کلیدواژگان: انتقال جنین اولیه به مادر، بارورسازی آزمایشگاهی، فلور میکروبی، گردن رحم
  • بهرام نادری نبی، کتایون هریالچی، فرنوش فرضی، زهرا عطرکار روشن، غلامرضا قامت زاده، عباس صدیقی نژاد صفحه 46
    مقدمه
    بی حسی اپیدورال یکی از روش های موثر ایجاد بی حسی رژیونال برای اعمال جراحی مختلف – کوچک و بزرگ می باشد. طولانی بودن بلوک حسی و حرکتی به دنبال بی حسی اپیدورال، با اقامت طولانی تر بیمار در ریکاوری و نیاز بیشتر به مراقبت های پس از بی هوشی همراه است.
    یکی از نیازهای اساسی، محدودکردن زمان بستری و کاهش عوارض ناشی از بی حسی اپیدورال می باشد لذا استفاده از روش هایی که بتوانند باعث ترخیص زودتر بیمار از ریکاوری و کاهش مدت زمان بلوک حسی – حرکتی و سیستم سمپاتیکی گردد، ضروری به نظر می رسد.استفاده از تزریق اپیدورال محلول های کریستالویید یکی از روش های موثر در این زمینه است.
    هدف
    دراین بررسی پژوهشگر به مقایسه تاثیر تزریق اپیدورال دو محلول کریستالویید – نرمال سالین و بیکربنات سدیم به منظور دستیابی به بهترین اثر پرداخته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی و دو سویه کور است. به این ترتیب که60 بیمار ASA I-II تحت جراحی ترمیم شکستگی استخوان ران بطور اتفاقی به دو گروه مساوی (هر گروه 30 بیمار) تقسیم شدند و همگی پس از جایگذاری کاتتر اپیدورال، تحت بیحسی اپیدورال با تزریق 20 میلی لیتر محلول لیدوکایین2% قرار گرفتند.
    پس از ایجاد سطح بیحسی مناسب بیمار تحت جراحی قرارگرفت. پس از پایان جراحی، بیمار به ریکاوری منتقل و از طریق کاتتر اپیدورال مقدار 15 میلی لیتر محلول کریستالویید – نرمال سالین یا بیکربنات سدیم – تزریق و سپس کاتتر خارج گردید.
    بیماران هر 15 دقیقه از نظر تعیین سطح بلوک حسی و حرکتی تحت معاینه قرارگرفتند.
    سطح بلوک حسی بر اساس درماتوم نخاعی بلوک شده و سطح یلوک حرکتی با استفاده از درجه بندی تعدیل شده Bromage مورد ارزیابی قرار گرفت و یافته ها در فرم خاصی ثبت شدند.
    داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون t-test و Anova با نرم افزار SPSS10 آنالیز گردیدند.
    نتایج
    سن متوسط بیماران در گروه نرمال سالین? ?+/-?? سال و در گروه بیکربنات سدیم 11-/+43 سال بود.
    در گروه نرمال سالین بیماران زن 13 نفر و بیماران مرد 17 نفر بودند. در گروه بیکربنات سدیم بیماران زن 15 نفر و بیماران مرد هم 15 نفر بودند.
    میانگین برگشت بلوک حسی توسط محلول بیکربنات سدیم 92 دقیقه و 50 ثانیه در مقایسه با نرمال سالین 99 دقیقه و 25 ثانیه بود. همچنین میانگین برگشت بلوک حرکتی با بیکربنات سدیم 89 دقیقه و 25 ثانیه در مقایسه با نرمال سالین 94 دقیقه و 50 ثانیه بود.
    زمان برگشت بلوک کامل حسی و حرکتی با محلول بیکربنات سدیم سریع تر ازمحلول نرمال سالین بود نتایج بدست آمده از نظر آماری معنی دار بودند. (p<0.05)
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، به نظر میرسد که استفاده از تزریق اپیدورال محلول بیکربنات سدیم نسبت به نرمال سالین در پایان عمل جراحی استخوان ران باعث برطرف شدن سریع تر بی حسی و بی حرکتی ناشی از بلوک اپی دورال با لیدوکایین 2% ونیز باعث کاهش مدت زمان اقامت در ریکاوری و تحمل بهتر بی حسی می گردد.
    از این روش می توان برای بیمارانی که تحت بی حسی اپیدورال جهت جراحی قرار گرفته اند، سود برد.
    کلیدواژگان: بی حسی اپیدورال، بیکربنات سدیم، شکستگی ران - جراحی، لیدوکائین، نرمال سالین
  • سیاوش فلاحتکار، زهرا عطرکار روشن، سید علاء الدین عسکری، افشین شفقی، ملاحت باقریان، خشایار شکرچی، آتنا فروهری صفحه 53
    مقدمه
    هیپرپلازی خوش خیم پروستات(BPH) شایع ترین تومور خوش خیم در مردان و مسوول ایجاد علایم ادراری در بیشتر مردان بالای 50 سال می باشد. سرطان پروستات دومین سرطان کشنده در مردان بعد از سرطان ریه می باشد.
    هدف
    با توجه به احتمال سرطان اتفاقی پروستات که در طی جراحی (BPH) یافت می شود. در این مطالعه برآن شدیم تا شیوع آن را در مراکز ارولوژی بیمارستانهای رازی، گلسار و آریای رشت تعیین نماییم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی از فروردین 79 تا تیر ماه 81 برای کلیه بیمارانی که با تشخیص (BPH) جراحی شده بودند پرسشنامه ای پر گردید. پاتولوژی بیماران از بیمار و یا آزمایشگاه های پاتولوژی سطح شهر رشت استعلام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.9.0 و به کمک آزمونهای آماری Fisher exact test. Test, Chi square انجام شد. معیار برای معنی دار بودن آزمون P<0.05 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    از کل 1437 بیمار، 39 نفر به علت عدم دسترسی به پاتولوژی از مطالعه حذف و 1398 بیمار مطالعه شدند که میانگین سنی آنان 8/7±8/67 سال (91-43) بود. از 1398 بیمار مورد مطالعه در 75 نفر (4/5%) سرطان پروستات کشف شد که همگی آدنوکارسینوم بودند. میانگین سنی در گروه سرطان پروستات 3/8 ±4/69 سال بود. 50 نفر (66.7%) در گروه سرطان، سیگار مصرف می کردند، در تمام بیماران مبتلا به سرطان، سابقه فامیلی سرطان پروستات منفی بود. علایم اصلی هنگام مراجعه بیماران با تشخیص سرطان بدین صورت بود: علایم تحریکی (3/5%)، علایم تحریکی و انسدادی (7/94%) و هیچ بیماری علایم انسدادی خالص نداشتند. منش تومور در Well differentiated (%62.3) و در moderate differentiated (%37.7) بود. میانگین PSA در دوگروه سرطان پروستات و BPH به ترتیب12/7±2/8 و 1/4±6/2 میلی لیتر/نانوگرام بوده است. از کل بیماران، TURP %53.1و (9/46%) پروستاتکتومی باز شدند. در گروه سرطان پروستات TURP (%76) و (24 (% پروستاتکتومی باز شدند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه شیوع سرطان پروستات در بیماران جراحی شده با تشخیصBPH، 5.4% بوده است که با آماری که از مطالعات دیگر به دست آمده همخوانی دارد.
    کلیدواژگان: برداشتن پروستات، سرطان پروستات، هیپرپلازی
  • حمیدرضا هنرمند، سعید اشراقی، محمدرضا خرمی زاده، فریبرز منصور قناعی، محمدصادق فلاح، محمود رضوانی، غلامرضا عبدالله پور صفحه 59
    مقدمه
    لپتوسپیروز یکی از شایع ترین بیماری های مشترک انسان و حیوان در جهان است که در مناطق گرمسیری و معتدله بیشتر شیوع دارد. تشخیص این بیماری با اتکا به علایم بالینی به دلیل فقدان علایم اختصاصی و تشابه تظاهر بالینی آن با بسیاری از بیماری های حاد باکتریایی یا ویروسی مشکل است، آزمایشگاه نقش مهمی در تشخیص آن دارد و الیزا یک روش سرولوژیکی متداول برای تشخیص آن است. لپتوسپیروز حیوانی در نقاطی از ایران که دامداری غیرمکانیزه و سنتی رواج دارد شایع است ولی لپتوسپیروز انسانی فقط در استان گیلان و مازندران شیوع دارد و در استان گیلان آندمیک است.شرایط اقلیمی – آب و هوایی، وفور حیوانات وحشی، رواج کشت برنج، فراوانی آبهای محیطی جاری و راکد و بالاخره رواج نگهداری حیوانات اهلی به شیوه سنتی همگی ازعوامل شیوع این بیماری در این استان هستند.
    هدف
    این مطالعه به منظور تعیین ویژگی های همه گیر شناختی لپتوسپیروز در استان گیلان انجام شد.
    مواد و روش ها
    نمونه های این مطالعه شامل کلیه افراد مشکوک مراجعه کننده به بیمارستان های عمومی استان گیلان بوده است. نمونه گیری خون از این افراد انجام شد و سپس تمام نمونه ها با استفاده از کیت الیزا مورد آزمایش قرار شد و موارد مثبت برای تعیین خصوصیات همه گیر شناختی این بیماری در این منطقه شناسایی شدند.
    نتایج
    نتایج نشان دادند که توزیع نسبی موارد این بیماری در مردان 3/62%، در زنان 3/27%، در کشاورزان 86%، در ماه های گرم سال (اول خرداد تا پایان شهریور) حدود 90% بوده است. توزیع موارد این بیماری در میانسالگی (سنین 20 تا 50 سالگی) حدود 65% بوده است. توزیع جغرافیایی موارد بیماری در شهرهای بزرگ ناحیه جلگه ای استان گیلان که روستاهای زیادتر و جمعیت روستایی انبوه تر دارند بیشتر بوده است.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان میدهد که اغلب موارد بیماری در افرادی بوده است که به نحوی در شالی کاری دخالت داشتند.
    کلیدواژگان: ایمونو گلوبولین M، ایمونو گلوبولین G، لپتوسپیروز، لپتوسپیروز - همه گیری شناسی
  • حسین محمدی نیکویی، رامین ابراهیمیان صفحه 66
    مقدمه
    یرقان انسدادی به مواردی از یرقان گفته می شود که در اثر مسدود شدن مجاری صفراوی خارج کبدی ایجاد می شود. در بین علل ایجاد کننده یرقان انسدادی عواملی چون سنگ های صفراوی، تومورها وعلل خوش خیم دیگر مثل تنگی ها بیشترین علل را تشکیل می دهند.
    هدف
    این مطالعه عوامل ایجاد کننده یرقان انسدادی در منطقه گیلان را با توجه به شیوع فاویسم (کمبود آنزیم (G6PD، تالاسمی و انواع آنمی های همولیتیک و فاسیولیازیس بررسی نموده است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق توصیفی با مراجعه به رایانه های بیمارستان های رازی و پورسینای رشت، پرونده های 314 بیمار که به علت یرقان در سال های 1374 لغایت 1378 به مدت 5 سال پذیرفته و تحت درمان قرارگرفتند مورد بررسی قرار گرفته واطلاعات مورد نیاز از پرونده ها استخراج گردید.
    نتایج
    در بررسی به عمل آمده، از 314 بیمار پذیرفته شده 125 نفر مرد (40%) و 189 نفر زن (60%) بودند و متوسط سنی بیماران دهه 6 و 7 زندگی بوده است.
    شایع ترین علت یرقان انسدادی مربوط به سنگ های صفراوی (54.8 درصد)، سپس تومورهای بدخیم (28%) و تنگی های خوش خیم (2/17%) بود. 60% سنگ ها از نوع پیگمانته و 40% از نوع کلسترولی بوده است. علل مربوط به تومورها به ترتیب شیوع، سرطان سر پانکراس 4/61% سپس کندژیوکارسینوما 3/19% بود.
    نکته قابل توجه اینکه از میان 54 مورد علل خوش خیم ایجاد کننده یرقان انسدادی 18 مورد تنگی آمپول واتر و 17 مورد انگل فاسیولا پیدا شد و از بین 103 مورد سنگ پیگمانته 17 مورد آنمی همولیتیک به همراه آنها مشخص گردید.
    نتیجه گیری
    در گزارش های به عمل آمده سنگ های کلسترولی صفراوی شایع ترین علت یرقان انسدادی بوده و از علل خوش خیم، انگل ها نیز موارد نادری را تشکیل می دادند آنمی همولیتیک ایجاد کننده سنگ های پیگمانته نیز علت کمی را برای سنگ صفراوی به خود اختصاص می دادند ولی در این بررسی سنگ صفراوی از نوع پیگمانته شایع تر بوده (103 مورد سنگ پیگمانته در مقابل 69 مورد سنگ کلسترولی) و انگل ها حدود 19 مورد از یرقان انسدادی را به خود اختصاص داده بودند. از بین 103 مورد سنگ های پیگمانته 17 مورد آنمی همولیتیک نیز همراه داشتند که این مساله نیز قابل توجه می باشد.
    کلیدواژگان: انسداد مجرای خارج کبدی، سرطانهای مجاری صفراوی، سنگ صفراوی، یرقان انسدادی
  • فاطمه شاهسواری، محمد پور محمدی، محمدحسین فره وش صفحه 71
    مقدمه
    بیماران بتا تالاسمی ماژور به صورت منظم خون دریافت می کنند. این بیماران برحسب شدت بیماری، نحوه و عوارض درمان ممکن است به بیماری های قلبی، کبدی و یا دیابت مبتلا شوند، در نتیجه باید تحت مراقبت و معاینات منظم پزشکی قرار گیرند. متاسفانه مشکلات دهانی و دندانی در این بیماران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات موجود در منابع راجع به فراوانی ژنژیویت در این بیماران کم بوده و محققین نظرهای مختلفی را بیان نموده اند.
    هدف
    این مطالعه به بررسی فراوانی ژنژیویت با استفاده از شاخص لثه ای(Gingival Index=GI) در بیماران بتا تالاسمی ماژور و مقایسه آنان با افراد سالم پرداخته است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مقطعی با انتخاب گروه کنترل بوده است. 58 بیمار در درمانگاه انجمن تالاسمی ایران و 58 فرد سالم (مراجعین دانشکده و همراهان سالم بیماران) از نظر شاخص لثه ای مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه از نظر سن، جنس، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و بهداشت دهان همسو(match) شدند.
    نتایج
    39 نفر از بیماران، ژنژیویت خفیف و 19 نفر ژنژیویت متوسط داشتند در گروه شاهد 55نفر مبتلا به ژنژیویت خفیف و 3 نفر مبتلا به ژنژیویت متوسط بودند. هیچ یک از بیماران یا افراد سالم ژنژیویت شدید نداشتند. از نظر آماری تفاوت معنی داری بین شاخص لثه ای دو گروه دیده شد. (p<0.01) میانگین میزان فریتین سرم در گروه بیمار 1758.67 ng/ml بود و 39 نفر از بیماران طحال برداری شده بودند. بین میزان فریتین سرم و طحال برداری با شاخص لثه ای همبستگی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    افزایش ژنژیویت در بیماران بتا تالاسمی ماژور نشان می دهد که این بیماران باید مورد توجه خاص دندانپزشکی (به خصوص از نظر وضعیت لثه) قرار گیرند.
    کلیدواژگان: تالاسمی بتا، تالاسمی، بتا، عوارض، التهاب لثه
  • نادر اسماعیل پور، مریم اصغرنیا صفحه 76
    مقدمه
    در حدود یک درصد زایمان ها ناهنجار و چهار درصد آنها دشوارند و ازمدت ها پیش زایمان واژینال راه ترجیحی زایمان شناخته شده است.
    هدف
    هدف از این مطالعه ارایه سیمای به نسبت کاملی از آسیب های نوزادی در زایمانهای واژینال (عادی) و سزارین است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه گذشته نگر بوده و جمعیت مورد مطالعه شامل پرونده های زنان زایمان کرده در زایشگاه الزهرا (س) رشت (از تاریخ 1/3/78 الی 1/7/79) که دارای آسیب در نوزاد بوده اند است که اطلاعات موجود در آنها به روش سرشماری استخراج شده است.
    نتایج
    از 13117 مورد زایمان انجام شده 5289 مورد (40 درصد) به روش سزارین و 7828 مورد (60 درصد) به روش واژینال (عادی) بوده است. زایمان های سزارین 24 مورد (4.5 در ده هزار) و زایمان های واژینال 117 مورد (5/1 در هزار) آسیب زودرس نوزادی داشته اند بیشترین آسیب در زایمان های سزارین زخم های نقاط مخلف سر و صورت 19 مورد 3.6) در هزار) و در زایمان های عادی شکستگی های ترقوه (3/5 در هزار) بوده است.
    نتیجه گیری
    آسیب زودرس نوزادی در زایمان های واژینال بیشتر از زایمان های سزارین است و به نظر می رسد سزارین گزینشی (Elective) بر زایمان واژینال ارجح باشد ولی برای ارزیابی دقیق ارجح بودن سزارین گزینشی انجام یک کارآزمایی بالینی ضروری است.
    کلیدواژگان: بیرون آوردن جنین از رحم، سزارین، عوارض زایمان، نوزاد
  • ربیع الله فرمانبر، فریبا عسگری صفحه 84
    مقدمه
    علم، پژوهش، فرهنگ و سیاست به هم وابسته اند و بروز تحولات در هر یک از این حوزه ها نمی تواند بدون ایجاد تحولاتی هماهنگ در دیگر حوزه ها تحقق یافته و پایدار بماند. پژوهش یکی از محورهای کلیدی در امنیت ملی بوده و کمیت و کیفیت تولیدات علمی نیز یکی از مهم ترین شاخص های توسعه ملی در کشور محسوب می گردد. البته در حال حاضر فاصله زیادی بین تولیدات علمی ایران با بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. علی رغم افزایش میزان اعتبارات تحقیقاتی و همچنین تعداد محققان در کشورمان، تعداد طرحهای تحقیقاتی مصوب دانشگاه های علوم پزشکی و مقالات بین المللی منتشر شده افزایش مناسبی نداشته است. لذا آگاهی از عوامل بازدارنده و تنگناهای انجام تحقیق در عناصر اصلی دانشگاه ها (اعضای هیات علمی) و حل نمودن آنها به منظور ارتقا کمی و کیفی پژوهش و آموزش در کشورمان ضروری به نظر می رسد.
    هدف
    این مطالعه به منظور تعیین عوامل بازدارنده انجام تحقیق از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1381 انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به روش توصیفی با استفاده از پرسشنامه ای که توسط فونک و همکاران ساخته شده بود، پس از تعیین روایی و پایانی انجام گردید. پرسشنامه به طور مستقیم به کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان (287 نفر) داده شد و در نهایت 186 نفر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و توسط آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    بررسی نتایج نشان داد که عوامل سازمانی-اداری از دیدگاه اعضای هیات علمی از مهمترین موانع تحقیق به شمار می رود. اکثریت اعضا هیات علمی (9/76%) با مرتبه استادیاری معتقد بودند که مسوولین و مدیران به نتایج تحقیقات کاربردی توجهی نمی کنند در حالیکه اکثریت اعضای هیات علمی (6/87%) با مرتبه مربی معتقد بودند که انگیزه قوی و مناسبی برای امر پژوهش وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    می توان با رهبری و مدیریت اثربخش پژوهش دانشگاه ها و ایجاد تسهیلات و امکانات پژوهشی نظیر تشکیل هسته های مشاوره پژوهش و کوتاه بودن روند بررسی وتصویب طرح ها و از طرفی با کاهش ساعات تدریس و وظایف آموزشی و ایجاد فرصت در زمینه پژوهش و توانمندسازی پژوهشی اعضای هیات علمی به رفع تنگناهای پژوهشی پرداخت.
    کلیدواژگان: پژوهش، دانشگاه ها، نگرش، هیات علمی
  • محمدعلی محمدزاده صفحه 92
    مقدمه
    سرنوشت طولانی مدت آنوریسم های کوچک آئورت شکمی بخوبی شناخته و روشن نیست.
    هدف
    هدف از این مطالعه پیگیری روند هفت ساله آنوریسم های کوچک آئورت شکمی است.
    مواد و روش ها
    39 بیمار دارای آنوریسم های بدون علامت و کوچک آئورت شکمی (اندازه 27 تا 41 میلی متر) از طریق انجام سونوگرافی های مکرر از سال 1377لغایت 1384 در بیمارستان پورسینا و یکی از مراکز خصوصی شهر رشت تحت کنترل قرار گرفتند.
    نتایج
    بطور متوسط این بیماران بمدت 5/4 سال پیگیری شدند. میزان افزایش قطر آنوریسم 5/1میلی متر در سال (0 تا 5/9 میلی متر)بود. 2 بیمار با علایم درد و دیسکسیون دچار پارگی آنوریسم شدند (1/5%) که بطور اورژانس تحت عمل جراحی قرار گرفتند. 16بیمار تحت عمل جراحی ترمیم آنوریسم قرار گرفتند (8/40%) و 2 بیمار پس از عمل جراحی فوت کردند (1/5%) میزان سلامت بیماران پس از هفت سال 57% بود زمان متوسط جهت ایجاد پارگی آنوریسم 2/5 سال بود (9/1 تا 7 سال) و نیاز به عمل جراحی ترمیم آنوریسم 5/3 سال بود (7/1 تا 7سال) و بقیه بیماران 21 نفر (1/54%) در طی مدت پیگیری با استفاده از درمان های طبی و کنترل فاکتورهای خطرساز با رشد بطیی نیاز به عمل جراحی پیدا نکردند.
    نتیجه گیری
    سرنوشت آنوریسم های کوچک آئورت شکمی بستگی به میزان رشد و اندازه آنها دارد بعضا با ایجاد پارگی باعث مرگ بیماران می شوند. این مشاهده ها اهمیت کنترل این بیماران را از نظر مراقبت های طبی در جلوگیری از عوارض بیماری نشان می دهد.
    کلیدواژگان: آنوریسم، آنوریسم آئورت شکمی، پارگی آنوریسم