فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 157 (بهمن 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/11/30
  • تعداد عناوین: 21
|
  • فیروز ابراهیمی، وحید عبادی، عباس حاجی زاده، یوسف تاروردی زاده، مصطفی بخشی صفحات 1-16
    سابقه و هدف
    جنس های مختلف انتروباکتریاسه نقش مهمی در ایجاد بیماری های گوارشی، از جمله اسهال دارند. از این میان، اشریشیا کلی انتروتوکسیژنیک، اشریشیا کلی انتروهموراژیک و شیگلا سه باکتری مهمی هستند که از طریق آب و غذا منتقل می شوند. واکسیناسیون یکی از استراتژی های مناسب برای مقابله با این پاتوژن ها می باشد. در مطالعه حاضر یک آنتی ژن کایمر، حاوی آنتی ژن های اصلی از این سه باکتری، طراحی و در میزبان بیانی اشریشیا کلی بیان گردید و برای بررسی ایجاد محافظت در برابر باکتری EHEC مورد آزمایش قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پرایمرهای اختصاصی برای ترکیب این آنتی ژن ها طراحی گردید. خصوصیات آنتی ژن کایمر، از جمله خواص فیزیکی و شیمیایی، ساختار دوم و سوم و اپی توپ های سلول B و T از طریق تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی تعیین گردید. پس از ترکیب این ژن ها، وکتور نوترکیب pET28a(+) حاصل، به سلول های مستعد منتقل شد. سپس پروتئین کایمر در باکتری بیان و پروتئین تولید شده تخلیص گردید. پس از آن، حیوانات از طریق تجویز زیر جلدی از آنتی ژن ایمن شدند. در نهایت، حیوانات ایمن شده با باکتری زنده E. coli O157:H7 مورد چالش قرار گرفتند.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی نشان داد که آنتی ژن کایمر دارای خواص فیزیکی وشیمیایی مناسبی بوده که می تواند به خوبی در میزبان های بیانی مختلف بیان شود. هم چنین این آنتی ژن، دارای اپی توپ های ویژه سلول های B و T می باشد. نتایج تجربی نشان داد که این آنتی ژن پاسخ ایمنی هومورال مناسبی را در موش برمی انگیزد. چالش موش های ایمن شده نشان داد که آنتی ژن فوق توانایی لازم برای محافظت موش ها در برابر سویه باکتریایی E. coli O157:H7 را دارد.
    استنتاج: آنالیزهای بیوانفورماتیکی و نیز آزمایشات تجربی نشان داد که این پروتئین می تواند یک کاندید واکسن مناسب علیه سه باکتری مذکور باشد.
    کلیدواژگان: انتروباکتریاسه، آنتی ژن کایمر، طراحی، ایمن سازی، چالش، آنالیز بیوانفور ماتیکی، کاندید واکسن
  • یاقر پورحیدر، علیرضا پورعلی، غلامحسین فرجاه، مجتبی کریمی پور، بهنام حشمتیان، مریم پورحیدر صفحات 17-34
    سابقه و هدف
    ضایعه نخاعی (SCI) Spinal Cord Injuryیکی از ناتوان کننده ترین بیماری هاست که اثرات فیزیکی و روانی متعددی را بر بیمار تحمیل می کند. یکی از روش های درمانی SCI استفاده از موادی با خاصیت نوروپروتکتیو می باشد ویتامین C و یوبی کینون از این گونه اند. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تجویز توام این دو ماده در مدل تجربی SCI می باشد.
    مواد و روش ها
    40 سر موش صحرایی نر به گروه های sham، lesion، AA، COQ10 و AA+COQ10 (توام) تقسیم شدند. در گروه شم لامینکتومی و در بقیه گروه ها SCI ایجاد شد. 24 ساعت بعد گروه های AA ، COQ10 و توام بترتیب ویتامین C، یوبی کینون وترکیبی از آن دو را دریافت کردند. ارزیابی رفتاری و مطالعات بیوشیمیایی انجام شد. 8 هفته بعد برش های 5 میکرونی از مغز تهیه و با کرزیل ویوله رنگ آمیزی شد.
    یافته ها
    بین گروه توام و گسروه های AA و COQ10 از نظر میانگین نمرهBasso،Beattie، Bresnahan) BBB و بین گروه های توام و lesion از نظر میزان MDA اختلاف معنی دار مشاهده شد. میزان GR سرم در گروه توام در مقایسه با گروه lesion به طور معنی داری افزایش یافت.میانگین تعداد نورون های حرکتی سالم در شاخ قدامی نخاع در گروه های درمانی نسبت به گروه lesion به طور معنی داری افزایش یافت.
    استنتاج: تجویز توام AA وCOQ10 در مدل تجربی ضایعه نخاعی موجب بهبود حرکتی، کاهش MDA و افزایش GR سرم و افزایش بقای نورون ها در شاخ قدامی نخاع می گردد.
    کلیدواژگان: یوبی کینون، ویتامین C، ضایعه نخاعی، موش صحرایی
  • خانم مائده حمزه، فرشته طالبپور، سید جلال حسینی مهر صفحات 35-48
    سابقه و هدف
    نانو ذره سریوم اکسید (نانوسریا، CNP ) به طور گسترده ای در صنعت، به عنوان یک کاتالیزور و در برنامه های کاربردی نانو پزشکی به عنوان یک آنتی اکسیدان استفاده می شود. اثرات بیولوژیکی مواجهه با نانوسریا بر بافت بیضه شناخته شده نیست. هدف از این مطالعه بررسی اثر نانوسریا بر روی بیضه موش می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، نانوسریا به صورت داخل صفاقی با دوز 5 mg/kg به مدت 7 روز متوالی تجویز شد. سمیت بیضه با استفاده از آزمایشات هیستوپاتولوژی، بیوشیمیایی و ایمنوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که نانوسریا به طور معنی داری استرس اکسیداتیو را القاء کرده است (05/0 > P ). میزان MDA، ROS و PC در گروه تحت درمان با نانوسریا نسبت به گروه کنترل افزایش، و میزان GSH کاهش یافت. با بررسی هیستوپاتولوژی آسیب شدید در بافت بیضه مشاهده شد و Johnsen’s Testicular Score در گروه نانوسریا کاهش یافت. دریافت CNP باعث کاهش معنی داری (05/0 > P) در تعداد اسپرم، درصد تحرک اسپرم، درصد زنده مانی اسپرم، سطح تستوسترون و افزایش معنی داری در تعداد اسپرم های غیر طبیعی شد.
    استنتاج: با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شودکه نانوسریا در دوز 5 mg/kg با اثر استرس پرو-اکسیداتیو می تواند به مسمومیت در بیضه منجر شود. همچنین تایید می شود که نانوسریا توانست از سد خونی-بیضه ای عبور کند.
    کلیدواژگان: نانو ذره سریوم اکسید، سمیت بیضه ای، استرس اکسیداتیو
  • طاهره گل محمدی قادیکلایی، نسیم حیاتی رودباری، سیمین محمدی گرجی، غلامحسن واعظی صفحات 49-58
    سابقه و هدف
    مصرف داروهای گیاهی از گذشته های دور در ایران و سایر کشورهای جهان رایج بوده است. انواع مختلف گیاهان دارویی، تاثیرات متفاوتی بر بدن می گذارند، که بعضی از آن ها اثرات مضر و برخی نیز اثرات مفید دارند. با این وجود، فقط مطالعات اندکی در مورد اثرات احتمالی انواع گیاهان دارویی بر اندام های جنسی و تناسلی وجود دارد که محدود به چند گونه خاص از این دارو های گیاهی است. از آنجایی که تاثیر زردچوبه بر روی تولید مثل در جنس مونث، مورد بررسی اندکی قرار گرفته است، هدف از این مطالعه، اثر عصاره گیاه زردچوبه بر بلوغ تخمک های نا بالغ موش در آزمایشگاه و میزان تشکیل جنین های حاصل از لقاح می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، موش های نژاد NMR1 در چهار گروه تقسیم بندی گردید که شامل گروه تجربی 1، گروه تجربی 2، گروه شم و گروه کنترل می باشد. به گروه کنترل آب و غذای طبیعی به مدت 7 روز، به گروه شم 002/0 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن محلول آب مقطر و الکل به روش گاواژ به مدت 7 روز و به گروه تجربی 1 و 2 به ترتیب عصاره زردچوبه به مقدار 001/0 و 002/0 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن به مدت 7 روز داده شد. پس از 7 روز موش های هر گروه کشته و تشریح گردید و در انتهای مراحلIVM و IVF نتایج مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که با افزایش غلظت زردچوبه میزان بلوغ تخمک ها به طور معنی داری کاهش می یابد، هم چنین تعداد جنین های دو سلولی و چهار سلولی نیز 24 و 48 ساعت پس از لقاح در غلظت بالای زردچوبه کمتر شده است.
    استنتاج: با توجه به این مشاهدات می توان نتیجه گرفت عصاره ی ریشه گیاه زردچوبه بلوغ تخمک های نارس موش سوری و تشکیل جنین های حاصل از آن را کاهش می دهد و بنابراین بهتر است این ادویه با احتیاط مصرف شود.
    کلیدواژگان: بلوغ تخمک، لقاح آزمایشگاهی، زردچوبه
  • امین ساعد، سمیه مجتبوی، مجتبی نجفی، علی زیار، حامد حقی، رامین عطایی صفحات 59-69
    سابقه و هدف
    دیابت، یک اختلال متابولیک توازن سوخت و ساز است که به صورت هیپرگلیسمی و تغییر متابولیسم چربی در اثر عدم توانایی سلول های بتای جزایر پانکراس در تولید انسولین و یا عدم پاسخ به انسولین مشخص می گردد. اخیرا شواهدی از خواص ضد دیابتی رزوراترول مشاهده شد، اما مطالعه دقیقی در خصوص خواص ضد نوروپاتی آن و تاثیر آن در بیان ژن Sirt-1 صورت نگرفته است؛ بنابراین این مطالعه جهت بررسی بیش تر خواص ضد دیابتی و ضد نوروپاتی این ترکیب دارویی طرح ریزی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، موش های سوری نژاد BALB/c به 6 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل منفی، نرمال سالین را به صورت صفاقی دریافت داشتند؛ سایر موش ها با تزریق تک دوز داخل صفاقی mg/kg 200 استرپتوزوسین، دیابتی شدند و گروه های درمانی رزوراترول (200mg/kg) و متفورمین (300mmg/kg) را به مدت 21 روز به صورت گاواژ خوراکی دریافت داشتند. پس از پایان درمان دارویی، وزن و قند خون موش ها به وسیله دستگاه گلوکومتر و نوروپاتی به وسیله دستگاه صفحه داغ (هات پلیت) بررسی شد. پس از کشتن موش ها و استخراج RNA کبدی، بررسی بیان ژن Sirt1 با استفاده از روش Real time-PCR انجام گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل، رزوراترول اثرات معنی داری در کاهش قند خون و نوروپاتی محیطی داشت که قابل مقایسه با متفورمین بود. هم چنین باعث افزایش بیان Sirt-1 گردیده است (P<0.01)..
    استنتاج: با توجه به تاثیر رزوراترول در کاهش اثر قند خون و تاثیر آن در افزایش بیان Sirt1 می توان آن را به عنوان یک درمان کمکی در کاهش مقاومت به انسولین و نوروپاتی در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: رزوراترول، ضد التهابی، بیان ژن Sirt1، دیابت، نوروپاتی
  • مجید سعیدی، جعفر اکبری، کتایون مرتضی سمنانی، سید سهراب رستمکلایی، فاطمه فتحعلی نژاد، الناز خوش ویشکایی صفحات 70-82
    سابقه و هدف
    دارورسانی مخاطی برخلاف دارورسانی خوراکی دارای مزایایی شامل حذف اثر گذر اول کبدی و جلوگیری از حذف دارو پیش از جذب از طریق مسیر گوارشی و فلور آنزیمی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پلی مرهای کربومر، HPMC و CMC روی سرعت انحلال و قدرت مخاط چسبی دارو از قرص های مخاط چسب داخل گونه ای حاوی سینامالدئید بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تعداد 9 فرمولاسیون انتخاب شده و آزمایشات متعدد شامل جریان پذیری و پرس پذیری، سختی، تعیین مقدار، فرسایش، تورم و قدرت زیست چسبی قرص ها انجام گردیده است.
    یافته ها
    بر اساس داده های مطالعه از بین 9 فرمولاسیون ، زاویه ثبوت بین 67/1±06/20 و 44/2±93/31 بود. هم چنین منظم ترین الگوی رهش دارو مربوط به F5 و F6 و بیش ترین سرعت رهش مربوط به F8 و F9 بود. بیش ترین مخاط چسبی مربوط به فرمولاسیون های F8 و F9 و کم ترین قدرت مخاط چسبی مربوط به فرمولاسیون های F3 و F4 بوده است.
    استنتاج: مطالعات دارورسانی در مواقعی که داروی مورد نظر از مسیرهای دیگر دارورسانی کیفیت بالای درمانی را نداشته باشد بسیار پر اهمیت است. با توجه به نتایج حاصل از آزمایشات، پلی مر هیدروکسی پروپیل متیل سلولز از نظر ویژگی های کلی مورد نظر برای یک فرمولاسیون مطلوب مخاط چسب داخل گونه ای بهترین عملکرد را داشته است.
    کلیدواژگان: سینامالدئید، مخاط چسب، پلی مر، فرمولاسیون، دارورسانی مخاطی
  • فریبا فیضی، فاطمه پرندین، شیرین مرادخانی، نسرین رضایی، محمد سرداری، ارسطو روشن، محمد فلاح صفحات 83-91
    سابقه و هدف
    با توجه به انتشار جهانی هیداتیدوز و آلودگی آن در دو عضو حساس بدن (کبد و ریه )، و با وجود داروهایی که تا حدودی بر روی بیماری موثر هستند، هنوز هم جراحی روش معمول درمان این بیماری می باشد. مواد شیمیایی مختلفی برای از بین بردن پروتواسکولکس ها در حین جراحی استفاده می شود که اغلب آن ها دارای عوارض سوء جانبی برای بیماران هستند. در نتیجه استفاده از عصاره های گیاهی به عنوان منابع جایگزین، ضمن اثر پروتواسکولکس کشی قابل قبول، که عوارض سوء جانبی را نداشته باشند مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پروتواسکولکس کشی مخلوط عصاره های متانولی اکالیپتوس، درمنه و زنجبیل در شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، کبدهای گوسفندان آلوده به کیست های هیداتیک از کشتارگاه همدان جمع آوری گردید، و سپس مایع کیست های حاوی پروتواسکولکس های زنده، تحت شرایط استریل آسپیره شد. در این مطالعه اثر دو غلظت 50 و 100 میلی گرم در میلی لیتر از هر یک از مخلوط عصاره های اکالیپتوس، درمنه و زنجبیل در زمان های 15 و 30 دقیقه بررسی شد. درصد پروتواسکولکس های زنده با رنگ آمیزی حیاتی ائوزین تایید گردید. و نتایج حاصل با آزمون آماری مربع کای chi-square (X2) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در بررسی تاثیر مخلوط عصاره های زنجبیل و اکالیپتوس مشخص شد که ترکیب این دو عصاره، تاثیر قابل توجه ای در از بین رفتن پروتواسکولکس ها دارد. به طوری که در غلظت 50 و 100میلی گرم در میلی لیتر بعد از 15 و 30 دقیقه مواجهه، به ترتیب 24/97 و 100 درصد پروتواسکولکس ها از بین رفتند.
    استنتاج: نتایج مطالعه نشان داد که ترکیب عصاره دو گیاه اکالیپتوس و زنجبیل دارای فعالیت بالای ضد پروتواسکولکس در شرایط آزمایشگاهی است، بنابراین پس از انجام آزمایشات تکمیلی، می توان اثر کشندگی را برای موارد درمانی بررسی کرد.
    کلیدواژگان: کیست هیداتید، اکالیپتوس، درمنه، زنجبیل، پروتواسکولکس کشی
  • رامین بیرانوند، منصور صاحب الزمانی، عبدالحمید دانشجو، احسان سیدجعفری صفحات 92-104
    سابقه و هدف
    تحقیقات پیشین حاکی از آن است که بهبود قدرت در عضلات اندام تحتانی، نقش مهمی در پیشگیری از زمین خوردن سالمندان دارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین تغییرات قدرت در عضلات اندام تحتانی و توانایی کنترل پاسچر سالمندان پس از یک دوره تمرینات آبی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، تعداد 30 نفر از مردان سالمند به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه تجربی و کنترل (به ترتیب با میانگین سنی 4/65 و 6/63 سال، قد 3/169 و 8/168 سانتی متر و وزن 8/70 و 9/70 کیلوگرم) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته در یک برنامه تمرینات آبی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نمی کردند. شاخص های نوسان پاسچر و قدرت عضلانی آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه تمرینی به ترتیب با استفاده از سیستم تعادلی بایودکس و دستگاه دینامومتر دستی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت از آزمون همبستگی پیرسون به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تحقیق استفاده شد (05/0≥P).
    یافته ها
    نتایج این تحقیق نشان داد که متعاقب 8 هفته تمرینات آبی، بین تغییرات صورت گرفته در قدرت عضلات پلانتار فلکسور و توانایی کنترل پاسچر سالمندان ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P)؛ این در حالی است که ارتباط مذکور در مورد سایر عضلات مورد بررسی معنی دار نبود (05/0استنتاج: به نظر می رسد که افزایش قدرت در عضلات پلانتارفلکسور نقش مهم تری در بهبود توانایی کنترل پاسچر سالمندان در مقایسه با سایر عضلات اندام تحتانی داشته باشد. بر همین اساس توصیه می شود که در برنامه ریزی های تمرینی جهت بهبود تعادل سالمندان، نقش ویژه ی عضلات خلفی ساق بیش تر مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: قدرت عضلانی، کنترل پاسچر، تمرینات آبی، سالمند
  • سیاوش اعتمادی نژاد، جمشید یزدانی چراتی، فاطمه خوش اندام سروینه باغی صفحات 105-117
    سابقه و هدف
    امروزه شیوع بالایی از دردهای اسکلتی-عضلانی، در رانندگان کشورهای رو به رشدگزارش می شود. با این وجود در ایران تحقیقات بسیار کمی در این زمینه بر رانندگان برون شهری انجام گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی مرتبط باکار و تعیین عوامل مرتبط باآن در رانندگان برون شهری استان مازندران می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که برروی 1850 راننده برون شهری استان مازندران انجام شد. پرسشنامه علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی نوردیک وپرسشنامه مربوط به ویژگی های فردی برای همه رانندگان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده ازرگرسیون لجستیک آزمون کای دو توسط نرم افزار SPSSنسخه 22 انجام شد.
    یافته ها
    بیش ترین میزان شیوع دردهای اسکلتی-عضلانی در رانندگان، در12 ماه گذشته به ترتیب مربوط به نواحی،گردن 3/16 درصد، زانوها 9/13 درصد و پشت وآرنج ها 7/10 درصدگزارش شد. متغیرهایی مانند سن، سابقه کار، مصرف سیگار، میزان تصادفات و وضعیت تاهل با درد در نواحی مختلف بدن در رانندگان در 12 ماه اخیر ارتباط معنی دار داشت(05/0> P).
    استنتاج: یافته های این مطالعه نشان داد اختلالات اسکلتی-عضلانی دررانندگان برون شهری بخصوص در ناحیه گردن و زانو شیوع بالا یی دارد که با طراحی صندلی ارگونومیک خودرو براساس ابعاد آنتروپومتریک ایرانیان، انجام ورزش های کششی و داشتن استراحت کافی و هم چنین آموزش نشستن صحیح به رانندگان می توان تا حدود زیادی از بروزاین اختلالات پیشگیری کرد.
    کلیدواژگان: اختلالات اسکلتی، عضلانی، رانندگان برون شهری، مشخصه های دموگرافیک
  • یاسمن سلطانی، طاهره خالق دوست محمدی، معصومه ادیب، احسان کاظم نژاد، ایرج آقایی، عاطفه قنبری صفحات 118-132
    سابقه و هدف
    ابزارهای نمره دهی تروما، پزشکان و پرستاران را از آسیب وارده به بیمار آگاه و به تصمیم گیری آنها در فرایند تروما کمک می کنند.هدف بررسی و مقایسه قدرت پیش بینی کنندگی مرگ ومیر دو سیستم نمره دهی MGAP(شامل مکانیسم تروما، سطح کمای گلاسکو،سن و فشار خون) و GAP ، در بیماران با ترومای متعدد می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه مشاهده ای گذشته نگر حاضر با استفاده از اطلاعات پرونده الکترونیکی بیماران ترومایی پذیرش شده به مرکز آموزشی –پژوهشی و درمانی پورسینای رشت انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، نمرهGAP و MGAP 1541 بیمار استخراج شد. سپس توانایی دو نمره در پیش بینی مرگ و میر 24 ساعته و 4 هفته ای با استفاده از نرم افزار 21SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    1541بیماربررسی شدند که 53 نفر((3.4% در کوتاه مدت و58 نفر(3.9% ) در بلند مدت فوت نمودند. سطح زیر منحنیGAP وMGAP برای مرگ و میر کوتاه مدت بترتیب 0.947±0.023 ، 0.938±0.024 و در طولانی مدت 0.928±0.022 ، 0.914±0.023 بود(P<0.0001). بهترین نقطه جداسازی GAP وMGAP در پیش بینی مرگ کوتاه مدت بترتیب 16 و 21 با حساسیت 97.6% و96.6% و ویژگی 81.1% و83% و در بلند مدت 19 و 22 با حساسیت 92.4% و92.6 % و ویژگی 80% همراه بود.
    استنتاج : یا توجه به اینکه هر دو ابزار GAP وMGAP به طور مناسبی مرگ و میر را پیش بینی کردند وتفاوت معنی داری نداشتند، بنابراین می توانند درتریاژ صحیح بیماران، پیش بینی شدت آسیب و مرگ ومیر به کار گرفته شوند.
    کلیدواژگان: پیش بینی مرگ و میر، سیستم های نمره دهی ترومای GAP و MGAP، ترومای متعدد
  • فاطمه زهرا ناصری قرا، میثاق شفیع زاد، سید حمزه حسینی صفحات 133-143
    سابقه و هدف
    افسردگی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که می تواند به دنبال یک بیماری جسمانی مانند آسیب تروماتیک مغزی رخ دهد. این مطالعه با هدف بررسی میزان افسردگی بعد از آسیب تروماتیک مغزی بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، جامعه آماری شامل 409 بیمار مبتلا به آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی ساری در سال 93 – 89 بوده است که از این تعداد 97 بیمار به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. میزان افسردگی از طریق پرسشنامه افسردگی بک و اطلاعات جمعیت شناختی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای آنالیز داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 استفاده گردید و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که افسردگی بعد از آسیب تروماتیک مغزی ارتباط معناداری با متغیر جنسیت (010/0 = p ) داشته است و ارتباط معناداری با رده های مختلف سنی (251/0 = p )، تحصیلات (191/0 = p )، تاهل (088/ = p ) و محل سکونت (821/0 = p ) نداشته است.
    استنتاج: همایندی افسردگی در زنان مبتلا به آسیب تروماتیک مغزی در مقایسه با مردان بالاتر بوده است و انجام مداخلات روانپزشکی جهت تشخیص و درمان افسردگی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: آسیب مغزی تروماتیک، افسردگی، جمعیت شناختی
  • مریم شریف نیا، محمدحسن حسن زاده، سید مرتضی اسدی کاخکی، سید رضا مظلوم، سهیلا کربندی صفحات 144-156
    سابقه و هدف
    افسردگی پس از زایمان یک مشکل جدی و قابل پیشگیری با تاثیر گسترده است. بر طبق تحقیقات، 44 درصد مادران دارای نوزاد نارس بستری، علائم احساسی مانند افسردگی و بی قراری را نشان می دهند. در این میان، مذهب به عنوان یک رویکرد مکمل مطرح بوده و دعا بیش ترین منبعی است که افراد در شرایط سخت استفاده می کنند. هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر دعا بر میزان افسردگی مادران دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 60 مادر دارای نوزاد نارس، به طور تصادفی به دو گروه مداخله (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. در گروه مداخله، دعا یک روز بعد از حضور مادر در بخش ویژه و به مدت هفت روز اجرا شد. ابزار پژوهش در این مطالعه شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه SCL90، DASS 21 و پرسشنامه دعا بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از SPSS ویرایش 5/11 و آزمون های آماری t مستقل، آنالیز واریانس، من ویتنی و t زوجی انجام شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر تمامی مشخصات فردی (سن مادر، نوع زایمان، دفعات بارداری، تعداد زایمان، سقط، تعداد فرزند و...) و نوزادی (جنس، آپگار و...) به جز وزن بدو تولد نوزاد (045/0 =p) همگن بودند. در پایان مداخله، مقایسه نمره افسردگی بین دو گروه تفاوت آماری معنی دار وجود نداشت (118/0=p)، اما یک ماه بعد، تفاوت آماری معنی دار بود (047/0=p).
    استنتاج: دعا می تواند در پیشگیری از افسردگی مادر دارای نوزاد نارس موثر باشد.
    کلیدواژگان: افسردگی، افسردگی پس از زایمان، دعا، نوزاد نارس
  • لیلا سلیمی عزت، نسرین حنیفی، محمدرضا دین محمدی صفحات 157-170
    سابقه و هدف
    تبعیت ضعیف از برنامه های درمانی یکی از مشکلات عمده در بیماران همودیالیزی است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مشاوره و پیگیری تلفنی بر تبعیت درمانی و کفایت دیالیز در بیماران تحت همودیالیز مزمن انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی، با نمونه گیری در دسترس در هر گروه آزمون و کنترل، 43 بیمار تحت همودیالیز مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه آزمون، مشاوره حضوری، به همراه سه مرحله برنامه غذایی داده می شد. سپس این بیماران به مدت 12 هفته، ( در مجموع 28 بار) پیگیری تلفنی می شدند. پرسش نامه تبعیت درمانی End- Stage Renal Disease Adherence Questionnaire ((ESRD-AQ و نیز کفایت دیالیز با استفاده از دو شاخص URR و Kt/V قبل از مداخله، هفته ی چهارم، هشتم و دوازدهم در هر دو گروه تکمیل شد. نتایج به دست آمده با آزمون های آماری کای اسکوئر، تست دقیق فیشر و آنالیز واریانس در اندازه های تکراری تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میزان درک، فهم و رفتارهای تبعیت درمانی در گروه آزمون در 4، 8 و 12 هفته بعد از مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار آماری داشت (005/0Pvalue<). هم چنین میزان کفایت دیالیز با دو شاخص URR و Kt/V در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل در هفته ی 4، 8 و 12 افزایش معنادار آماری نشان داد.
    استنتاج: با توجه به نتایج این مطالعه، پیشنهاد می شود، برنامه مشاوره و پیگیری تلفنی به عنوان یک روش بهبود تبعیت درمانی بیماران دیالیزی در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: مشاوره، پیگیری، تلفن، تبعیت درمانی، کفایت دیالیز و همودیالیز
  • محمود موسی زاده، مطهره خردمند، مریم انتظاری صفحات 171-180
    سابقه و هدف
    عواملی هم چون کاهش قدرت فیزیکی، آسیب دیدن مکانیسم های محافظتی و مصرف داروهای مختلف، در کنار هم افراد مسن را در معرض خطر سوختگی قرار می دهد. خطر سوختگی تحت تاثیر عواملی هم چون شرایط زندگی فرد، شیوه زندگی و فرهنگ قرار دارد. این مطالعه با هدف تعیین فاکتورهای مرتبط با تفاوت های جنسیتی در وقوع سوختگی در بیماران با سن بالای 59 سال مراجعه کننده به بیمارستان شهید زارع ساری انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، جمعیت مورد مطالعه را مراجعه کنندگان دچار سوختگی با سن بالای 59 سال به بیمارستان شهید زارع ساری به عنوان مرکز پوشش دهنده سوختگی 3 استان (مازندران-گلستان –سمنان) در دوره زمانی 1392 الی 1394 تشکیل داده بودند. نمونه ها به روش سرشماری انتخاب شدند. منبع گردآوری داده ها، پرونده های بیمارستانی و ابزار مورد استفاده چک لیست بوده است. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مستقل، کای دو و آزمون دقیق فیشر استفاده شد.
    یافته ها
    از مجموع 169 نفر از مراجعه کنندگان به بخش سوختگی بیمارستان زارع، تعداد 85 نفر (3/50 درصد) نفر مرد بودند. میانگین سن نمونه ها 2/8±4/70 سال بود. فراوانی سوختگی در جنس مرد در شهرها بیش تر از روستا (1/62 درصد در برابر 8/31 درصد) و در زنان در روستا بیش تر از شهرها (2/68 درصد در برابر 9/37 درصد) بوده است. آزمون تک متغیره کای اسکوئر نشان داد ارتباط معنی دار آماری بین متغیرهای منطقه سکونت، سطح تحصیلات، ماده سوزاننده، مکان وقوع سوختگی و گروه سنی با جنسیت دیده شد(05/0>P).
    استنتاج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بروز جراحت های ناشی از سوختگی در زنان و مردان سالمند از لحاظ منطقه سکونت، ماده سوزاننده، مکان وقوع سوختگی و گروه سنی متفاوت است. لذا برنامه ریزی و اجرای مداخلات پیشگیری مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: تفاوت جنسیتی، سوختگی، سالمندان
  • قاسم عابدی، رویا ملک زاده، افشین امیرخانلو صفحات 181-193
    سابقه و هدف
    به منظور افزایش پاسخگویی بیمارستان ها و تضمین دریافت خدمات درمانی مناسب در هر ساعت شبانه روز، پزشک مقیم در ساعات غیر اداری در بیمارستان حضور فیزیکی فعال داشته و اقدامات تشخیصی و درمانی مورد نیاز بیماران مرتبط با زمینه تخصصی خود را انجام خواهد داد.هدف از مطالعه تحلیل اجرای برنامه مقیمی پزشکان متخصص در استان مازندران بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مطالعه کیفی است. مشارکت کنندگان 27 نفر خبره از مدیران دانشگاه، بیمارستان و پزشکان متخصص بودند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به صورت مبتنی بر هدف و روش گلوله برفی جمع آوری شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت. سپس پیاده کردن مصاحبه ها، تعیین واحدهای معنایی، کدگذاری، دسته بندی بر اساس تشابه و تناسب، شناسایی درون مایه ها انجام و با استفاده از روش تحلیل محتوا درون مایه ها تحلیل و تفسیر شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر با بهره گیری از تحلیل چارچوبی برنامه مقیمی 13 درونمایه اصلی و 47 درونمایه فرعی استخراج گردید. این برنامه موجب بهبود درون مایه های مرتبط با پاسخگویی مراکز ، شاخص ها و فرایند ها گردید. ولی در مورد درون مایه هایی نظیر تامین منابع ، زیر ساخت ها، نظارت ، نحوه اجرا و پرداختی به پزشکان توجه جدی نیاز است.
    استنتاج: با توجه به فرصت و تهدیدها ، قوت و ضعف های اجرای برنامه مقیمی پزشکان متخصص در بیمارستان ها، یافته ها می تواند رویکرد جامع تری نسبت به وضعیت موجود که تصویری ازادراک مدیران و خبرگان نظام سلامت که در مواجهه با اجرای طرح بوده اند ارائه دهد.
    کلیدواژگان: مقیمی، پزشکان متخصص، طرح تحول نظام سلامت
  • سمانه دهقان، روشنک رضایی کلانتری، شهرام نظری، مسعود مرادی، ایوب رستگار، مهدی شیرزاد سیبنی صفحات 194-216
    سابقه و هدف
    استرهای اسیدی فتالیک (PAEs) گروهی از ترکیبات آلی هستند که به عنوان ماده افزودنی در صنایع پلاستیک سازی استفاده می شوند. در بین PAEs، دی متیل فتالات (DMP)، ساده ترین ترکیب گروه فتالات، آلاینده ای آروماتیک و مختل کننده عملکرد غدد درون ریز است. در حقیقت، هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی (NZVI) در تخریب DMP می باشد.
    مواد و روش ها
    NZVI به روش احیای کلرید آهن توسط بوروهیدرید سدیم تهیه شد. مشخصات فیزیکی نانو ذرات با استفاده از آنالیز هایی مثل میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، میکروسکوپ الکترونی انتقالی (TEM)، پراش اشعه ایکس (XRD) و مغناطیس سنج لرزشی (VSM) تعیین شد. در ادامه تاثیر pH، غلظت DMP، مقدار NZVI و زمان تماس بر کارایی حذف DMP مطالعه شد. از روش پاسخ سطحی بر مبنای باکس بنکن به منظور بررسی اثر متقابل متغیرها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مربوط به حذف DMP با NZVI نشان داد که راندمان حذف برابر با 99 درصد در شرایط بهینه (pH برابر 3، دوز NZVI 6/0گرم در لیتر، غلظتDMP 2 میلی گرم در لیتر و زمان تماس برابر با 65 دقیقه) حاصل شده است. نتایج مربوط به آنالیز باکس بنکن نشان داد که پارامترهای pH و دوز نانوذره به ترتیب بیش ترین و کم ترین اثر را در فرایند حذف DMP توسط NZVI داشته اند.
    استنتاج: بر اساس نتایج حاصل می توان اذعان داشت NZVI در مقادیر کم، کارایی قابل قبولی در حذف DMP دارد. به علاوه کارایی تخریب DMP توسط نانوذرات آهن صفر ظرفیتی بعد از استفاده در 5 مرحله متوالی از آزمایشات تخریب تغییر چندانی نکرد که چشم انداز کاربرد بالقوه NZVI سنتز شده را در تصفیه آب های واقعی نشان می دهد.
    کلیدواژگان: نانو ذرات آهن صفر ظرفیتی، دی متیل فتالات، تخریب، مدل باکس بنکن
  • فتح الله غلامی بروجنی، فاطمه نجات زاده، مصطفی جمالان صفحات 217-229
    سابقه و هدف
    تصفیه آنزیمی از دیر باز به دلیل مزایای زیاد مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. دترجنت های آنیونی یکی از بزرگ ترین خانواده شوینده ها می باشند که در دهه های اخیر وارد محیط زیست شده است. در این پژوهش به بررسی کارایی فرایند آنزیمی هورس رادیش پراکسیداز (HRP) در حذف آلکیل بنزیل سولفونات خطی (LAS) از محیط های آبی پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه تجربی در مقیاس آزمایشگاهی و در یک راکتور ناپیوسته، آنزیم استخراج شده از ریشه هورس رادیش در فرایند حذف آنزیمی دترجنت آنیونی مورد بررسی قرار گرفت. جهت مطالعه کارایی فرایند متغیرهای غلظت آنزیمی (U/mL 2-5/0)، آب اکسیژنه (mg/L 4-5/0)، غلظت دترجنت (mg/L 500-100) و زمان 60-0 دقیقه بوده است و غلظت دترجنت خروجی فرایند با روش متیلن بلو و اسپکتروفتومتر در طول موج 652 نانومتر اندازه گیری شد و در نهایت سینتیک واکنش مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    فعالیت آنزیمی عصاره استخراج شده از ریشه هورس رادیشU/mL 3/15بوده است و در pH خنثی بالاترین فعالیت را از خود نشان داد. در شرایط بهینه به دست آمده (غلظت آنزیم U/mL5/1، آب اکسیژنهmg/L 2، 5/7=pH و غلظت 250 میلی گرم بر لیتر دترجنت آنیونی) راندمان حذف دترجنت آنیونی 98 درصد بوده است. اضافه نمودن تدریجی واکنشگرها (آنزیم و آب اکسیژنه) منجر به افزایش راندمان (5/99 درصد) شده است. مرتبه واکنش آنزیمی از واکنش درجه یک تبعیت بیش تری داشت. ضریب همبستگی (R2) بالای 99/0 و میانگین ثابت سرعت واکنش برابر721/0 بر لیتر در دقیقه بوده است (p-value≥0.05).
    استنتاج: فرایند تصفیه آنزیمی با استفاده از هورس رادیش پراکسیداز می تواند به عنوان یک روش دوستدار محیط زیست در حذف آلاینده هایی مانند دترجنت ها از محیط های آبی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آنزیم، هورس رادیش پراکسیداز، دترجنت آنیونی، آلکیل بنزیل سولفونات خطی
  • یحیی صالح طبری، ام البنین بخشی، عباس محمدپور، وحید حسینی، حامد حقی امینجان، محمد شکرزاده صفحات 230-235
    سابقه و هدف
    سرطان معده، دومین علت شایع مرگ و میر ناشی از بدخیمی ها در سراسر جهان بوده و علیرغم پیشرفت های زیاد در درمان حتی در موارد قابل جراحی، شانس زنده ماندن بسیار پایین می باشد. داشتن استعداد ژنتیکی نقش مهمی در پیشرفت سرطان معده دارد. پلی مورفیسم ژن NAD(P)H Quinone dehydrogenase 1 (NQO1) ، می تواند بر فعالیت این ژن و در نتیجه استعداد ابتلا به سرطان معده تاثیرگذار باشد. هدف این مطالعه، تعیین اثر پلی مورفیسم ژن NQO1بر روی سرطان معده می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد – شاهدی تعداد100فرد مبتلا به سرطان معده و 100فرد سالم از نظر پلی مورفیسم در ناحیه C> T 609 پروموتورژن NQO1 مورد ارزیابی قرارگرفت. DNA ژنومی افراد مورد مطالعه از سلول های سفید خون محیطی استخراج شده و با استفاده از روش RFLP-PCR به بررسی ژنوتیپی درناحیه C> T 609 پروموتور ژن NQO1 در دو گروه پرداخته شد. آنالیز آماری، با استفاده از نرم افزار Medcalc نسخه 9، صورت پذیرفت.
    یافته ها
    این مطالعه نشان می دهدکه غربالگری پلی مورفیسم ژن NQO1 (C> T 609) نمی تواند به عنوان یک نشانگر مفید در تعیین حساسیت فردی به سرطان معده و کمک به راهکارهای پیشگیری ودرمانی در افراد مستعد مورد استفاده قرار گیرد.
    استنتاج: این مطالعه نشان میدهدکه غربالگری پلی مورفیسم ژن NQO1 (C> T 609) نمی تواند به عنوان یک نشانگرمفیددرتعیین حساسیت فردی به سرطان معده وکمک به راهکارهایپیشگیری ودرمانی درافرادمستعدمورد استفاده قرارگیرد.
    کلیدواژگان: پروموتور NQO1، سرطان معده، چندشکلی ژنی، RFLP، PCR
  • مرضیه کریمی عرب، نسرین حیدریه، فاطمه جمالو صفحات 236-241
    سابقه و هدف
    در این مطالعه اثر تزریق داخل صفاقی سماق بربروز یادگیری اجتنابی غیرفعال در موش صحرایی نر نژاد ویستار مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این روش بررسی تجربی تعداد 24 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار با وزن 230 گرم درسه گروه قرار گرفتند که عبارت بود از: گروه دریافت کننده حلال عصاره (DMSO) ،گروه های دریافت کننده دوزهای mg/kg 50و25 عصاره هیدروالکلی میوه سماق. آزمون یادگیری اجتنابی غیرفعال توسط دستگاه شاتل باکس پس از انجام تیمارهای موردنظر برای همه گروه ها با شرایط یکسان انجام شد. تمامی تیمارها به صورت داخل صفاقی ونیم ساعت قبل ازآزمون درروزدوم انجام گرفت. داده ها توسط آنالیز واریانس یک طرفه(ANOVA) وآزمون توکی موردتجزیه وتحلیل قرارگرفتند (0.05P<).
    یافته ها
    گروه دریافت کننده عصاره بادوز mg/kg 25 افزایش معنی داری را در مدت زمان تاخیر در ورود به اتاق تاریک نسبت به گروه دریافت کننده DMSO نشان داد(0.001P<).
    استنتاج: درموش های صحرایی عصاره هیدروالکلی سماق سبب افزایش بروز یادگیری اجتنابی غیرفعال می شود.
    کلیدواژگان: عصاره هیدروالکلی سماق، بروز یادگیری اجتنابی غیرفعال، حافظه، موش صحرایی نر
  • آزاده داداشی، فرهنگ بابا محمودی، مهدی فخار، هاجر ضیایی هزار جریبی، نیلوفر امین، بهمن رحیمی، شیرزاد غلامی صفحات 242-246
    سابقه و هدف
    ارزیابی جنبه های مختلف تشخیص بیماری کیست هیداتیک در یک منطقه، می تواند در تشخیص زود رس و درمان به موقع بیماری موثر باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی خصوصیات بالینی و آزمایشگاهی بیماری کیست هیداتیک در بیماران بستری و جراحی شده در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه توصیفی حاضر، تمام 95 پرونده بیماران مبتلا به کیست هیداتیک جراحی شده در دو بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی مازندران به مدت 11 سال( 1394-1383) بررسی شدند. داده های مربوط به هر بیمار جمع آوری، ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه 7/53 درصد از بیماران زن، 4/67 درصد ساکن مناطق روستایی و 4/28 درصد در گروه سنی 60-51 سال بودند. بیش ترین عضو مبتلا به کیست به ترتیب شامل کبد، ریه و طحال بودند. برای تشخیص بیماری علاوه بر علائم بالینی ، از روش های تصویر برداری نیز استفاده شد.
    استنتاج: نتایج این بررسی نشان می دهد بیماری کیست هیداتیک به عنوان یک بیماری مهم به ویژه در مناطق روستایی استان مازندران حائز اهمیت است.
    کلیدواژگان: کیست هیداتیک، هیداتیدوز انسانی، یافته های بالینی، تشخیص آزمایشگاهی
  • غلامعلی معموری، ادریس تیموری باخرزی، عبدالله بنی هاشم، آناهیتا علیزاده قمصری، مریم ذاکری حمیدی، حسن بسکابادی صفحات 247-251
    سابقه و هدف
    مسمومیت با ترکیبات اوپیوئیدی از جمله مسمومیت های خطرناک و شایع در کودکان کشور ماست. هف از انجام مطالعه حاضر، بررسی موارد مسمومیت با متادون در کودکان بستری در بیمارستان و تعیین الگوی مسمومیت است
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 79 نفر از کودکانی که با شکایت مصرف متادون یا با علائم مسمومیت با اوپیوم به اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) مراجعه کرده بودند و در بررسی ادراری، مسمومیت با متادون تایید شده بود، با روش نمونه گیری در دسترس، وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات فردی کودک بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تی تست، خی-دو، پیرسون، من-ویتنی و تست دقیق فیشر انجام شد.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران، حدود 25/3 ±5 سال و فاصله شروع علائم از زمان مصرف متادون، 55 دقیقه بود. علائم بالینی عبارت بود از: خواب آلودگی 4/92 درصد، برادی پنه 5/83 درصد، مردمک میوتیک 6/64 درصد، تهوع و استفراغ 3/63 درصد و خارش 43 درصد. شایعترین یافته های آزمایشگاهی، لکوسیتوز (9/41 درصد)، اسیدوز متابولیک (7/30 درصد)، افزایش CRP (6/28 درصد)، هیپرگلیسمی (7/11 درصد ) و هیپوناترمی (4 درصد) بود.
    استنتاج: آموزش پیشگیری از مصرف اشتباهی متادون به والدین، ارجاع به موقع به مرکز درمانی در صورت بروز علائم مسمومیت و آموزش چگونگی نگهداری متادون توسط مراکز ترک اعتیاد در کاهش بروز مسمومیت با متادون موثر است.
    کلیدواژگان: متادون، مسمومیت، نالوکسان، کودکان
|
  • Firouz Ebrahimi, Vahid Ebadi, Abbas Hajizadeh, Yosof Tarverdizadeh, Mustafa Bakhshi Pages 1-16
    Background and
    Purpose
    Different genera of enterobacteriaceae have important roles in gastrointestinal diseases such as diarrhea. Among these, Enterotoxigenic E. coli (ETEC), enterohemorrhagic E. coli (EHEC), and Shigella are three main bacteria which are transmitted via contaminated food and water. Vaccination is a good strategy to combat these pathogens. In the present study, a chimeric antigen, containing the main antigens of these three bacteria was designed, expressed in E. coli host, and tested for protection against EHEC strain.
    Materials And Methods
    Specific primers were designed to fuse these antigens. The properties of the chimeric antigen, including physical and chemical properties, secondary and tertiary structures, and B cell and T cell epitopes were obtained via in silico analysis. After the fusion of the genes, the resulting recombinant pET28a() vector was transferred into the competent E. coli cells. Expression was induced and the protein was purified. Then, the animals were immunized through subcutaneous administration of the antigen. Finally, the immunized animals were challenged by live E. coli O157:H7 cells.
    Results
    In silico analysis showed that the chimeric antigen had appropriate physical and chemical properties which could be expressed in various expression systems. In addition, the antigen has potent B- and T-cell epitopes. Experimental results showed that the antigen has efficiently provoked the mice's humoral immune system. Challenging the immunized mice by live bacterial cells showed that the chimeric antigen was able to protect the mice against E. coli O157:H7 strain.
    Conclusion
    Both in silico analysis and experimental results showed that the chimeric antigen has appropriate properties which can be considered as a proper candidate vaccine against the three bacteria mentioned.
    Keywords: enterobacteriaceae, chimeric antigen, design, challeng, immunization, in silico analysis, candidate vaccin
  • Bagher Pourheydar, Alireza Pourali, Gholamhossein Farjah, Mojtaba Karimipour, Behnam Heshmatian, Maryam Pourheydar Pages 17-34
    Background and
    Purpose
    Spinal cord injury (SCI) is one of the most disabling diseases with various physical and psychological consequences. One of the treatments of SCI is using agents that have neuroprotective effects such as Vitamin C and ubiquinone. This research aimed at investigating the effect of co-administration of these agents on rat experimental model of SCI.
    Materials And Methods
    Adult male Wistar rats (n=40) were divided into sham, lesion, AA, CO10, and AAࣤ groups. In sham group only laminectomy was performed and in other groups contusion model of SCI was done. After 24 hr, the animals in AA, COQ10, and AAࣤ groups received intraperitoneal injection of AA, COQ10 and AAࣤ, respectively. Then, behavioral assessment and biochemical study were performed. Eight weeks after treatment, the brains were removed and 5µ sections were prepared. Finally, cresyl violet staining was done.
    Results
    There was a significant difference in BBB score of AA, COQ10 groups compared to that of the AAࣤ group (P
    Conclusion
    Co-administration of AA and COQ10 in contusion model of SCI led to functional recovery, reduction of MDA, increase of GR level in serum and increase of motor neurons survival in anterior spinal horn.
    Keywords: Ubiquinone, vitamin C, spinal cord injury, rat
  • Maedeh Hamze, Fereshhteh Talebpouramiri, Seyed Jalal Hosseinimehr Pages 35-48
    Background and
    Purpose
    Cerium oxide nanoparticles (CNPs) are widely used as a catalyst in industry and as an antioxidant in applied nanomedicine. The biological effect of CNPs exposure on testis tissue is not known. The objective of this study was to evaluate the effect of CNPs on testis in mice model.
    Materials And Methods
    In this experimental study, CNPs were administered intraperitoneally at 5 mg/kg dose for 7 consecutive days. Testicular toxicity was evaluated by histopathological, biochemical, and immunohistochemical assays.
    Results
    According to the findings CNPs significantly induced oxidative stress in testis (P
    Conclusion
    Such observations suggest that CNPs at 5 mg/kg dose with pro-oxidative stress effect can lead to testicular toxicity. Also, this study confirmed that CNPs could pass through the blood-testis barrier.
    Keywords: cerium oxide nanoparticles, testicular toxicity, oxidative stress
  • Tahere Golmohammadi, Nasim Hayati Roodbari, Simin Mohammady Gorji, Gholamhasan Vaezi Pages 49-58
    Background and
    Purpose
    Herbal medicine have always been used in Iran and other countries around the world. They have different effects on human body, some are beneficial and others could be detrimental. There are few studies that investigated the effect of turmeric (Curcuma Longa) on female reproduction. This study examined the effect of turmeric extract on in vitro maturation of mice’s primordial oocytes and on the number of embryos resulting from fertilization.
    Materials And Methods
    The NRMI mice were divided into four groups: experimental group 1 and 2, sham, and control. The control group received normal food and water for 7 days; the sham group was daily gavaged with 0.002 mg/kg body weight of distilled water and alcohol for 7 days. The experimental groups 1 and 2 received 0.001 and 0.002 mg/kg body weight of turmeric extract daily, respectively. After 7 days, the mice were sacrificed and anatomized. The results were then analyzed at the end of the IVF and IVM procedures.
    Results
    The findings suggest that increase in concentration of turmeric significantly limits the level of maturation in somatic embryos. Moreover, the number of two and four-cell embryos within 24 and 48 hours after fertilization decreased in higher concentration of turmeric extract.
    Conclusion
    The extract of the turmeric plant could limit the maturation of primordial oocytes and reduce the number of resulting embryos. Therefore, caution should be accounted for its use.
    Keywords: embryo maturation, in, vitro fertilization, Curcumin
  • Amin Saed, Somayyeh Mojtabavi, Mojtaba Najafi, Ali Ziar, Hamed Haghi, Ramin Ataee Pages 59-69
    Background and
    Purpose
    Diabetes mellitus is a metabolic disorder characterized by hyperglycemia, impaired insulin secretion or peripheral insulin resistance. Today, many herbal medicines are used in treatment of diabetes. Recently anti-diabetic properties of resveratrol are reported in some studies, but none have evaluated its anti-neuropathy properties and it's effect on Sirt1 gene expression. The aim of this research was to investigate the anti-diabetic and anti-neuropathy properties of resveratrol in mice.
    Materials And Methods
    BALB/c mice were divided into 6 groups (n=6 per group). A single dose of 200mg/kg subcutaneous injection of STZ was used to induce diabetes in all groups, except in negative controls which received normal saline. Treatment groups received metformin 300mg/kg and resveratrol 200mg/kg orally by gavage for 21 days. Then, their weight and blood sugar levels were determined and neuropathy test was conducted by hot plate apparatus. After killing and removing their livers and RNA extraction, Sirt1 gene expression was assayed by Real-time PCR.
    Results
    According to the findings, resveratrol significantly reduced blood sugar level and improved peripheral neuropathy which were comparable with metformin (P
    Conclusion
    Based on these results, resveratrol could be used alongside other treatments of diabetes to decrease the degree of insulin resistance and neuropathy.
    Keywords: resveratrol, anti, inflammatory, Sirt1 expression, diabetes, neuropathy
  • Majid Saeedi, Jafar Akbari, Katayoon Morteza-Semnani, Sohrab Rostamkalaei Seyyed, Fatemeh Fathalinejad, Elnaz Khoshvishkaie Pages 70-82
    Background and
    Purpose
    Transmucosal drug delivery unlike oral drug delivery has some advantages including deletion of first past effect and prevention of drug removal in gastro-intestinal tract and enzymatic flora. This study aimed at evaluating the effect of CMC, cerbomer and HPMC on Cinnamaldehyde release from formulation matrix and mucoadhesion of these formulations.
    Materials And Methods
    In this experimental research, nine formulations were selected and several tests including flowability, compressibility, hardness, assay, friability, swelling, and bioadhesive force were done.
    Results
    According to the study, the angles of repose for all formulations were between 20.06±1.67 and 31.93±2.44. In addition, F5 and F6 had the most regular drug release patterns while F8 and F9 were found to have the fastest drug release. Maximum bioadhesive strength was observed in F8 and F9 but the minimum was observed in F3 and F4.
    Conclusion
    Drug delivery studies are of great importance, particularly for the drugs that do not have therapeutic efficacy in other routs of administration. According to current findings, HPMC induces the best formulation for transmucosal drug delivery.
    Keywords: Cinnamaldehyde, mucoadhesive, polymer, formulation, transmucosal drug delivery
  • Fariba Faizi, Fatemeh Parandin, Shirin Moradkhani, Nasrin Rezaee, Mohammad Sardar, Arastoo Roushan, Mohammad Fallah Pages 83-91
    Background and
    Purpose
    Hydatidosis is highly prevalent worldwide which mainly involves liver and lung. There are some drugs sensitive to the hydatid disease but surgery is still the most common form of treatment. Different chemical agents are used for inactivation of protoscolices during surgery but most leave serious side effects. Therefore, herbal extracts have received more attention as replacing agents that have acceptable scolicidal effects and no adverse effects. The aim of this study was to investigate the scolicidal effects of mixture of Artemisia, Eucalyptus and ginger extracts on hydatid cyst protoscolices in vitro.
    Materials And Methods
    Hydatid liver cysts isolated from sheep were collected from a slaughterhouse in Hamedan, Iran. The cysts fluid containing live protoscolices were aspirated aseptically. The effect of two concentrations of the methanolic extracts of the mixture (50 and 100 mg/ml) was investigated at 15 and 30 min. Viability of protoscolices was confirmed by 0.1% eosin staining. Data analysis was done applying Chi-square test.
    Results
    The mixture of eucalyptus and ginger extracts showed acceptable scolicidal effects in which after 15 and 30 min exposure at 50 and 100 mg/ml concentrations it killed 97.24% and 100% of protoscolices, respectively.
    Conclusion
    This study showed that mixture of Eucalyptus and ginger had high scolicidal activity in vitro condition. Therefore, it could be used in surgical treatment of hydatid cyst after complementary researches.
    Keywords: hydatid cyst, Artemisia, Zingiber, Eucalyptus, scolicidal
  • Ramin Beyranvand, Mansour Sahebozamani, Abdolhamid Daneshjoo, Ehsan Seyedjafari Pages 92-104
    Background and
    Purpose
    Previous research has shown that improving lower extremity muscle strength plays an important role in prevention of falls in older people. The aim of this study was to investigate the relationship between the changes of lower extremity muscle strength and postural control ability in elderly after a hydrotherapy program.
    Materials And Methods
    In a clinical trial, 30 elderly male were randomly selected and classified into intervention (mean age 65.4 years, mean height 169.3 cm, and mean weight 70.8 kg) and control groups (mean age 63.6 years, mean height 1688 cm, and mean weight 70.9 kg). The intervention group participated in an aquatic exercise program for 8 weeks while the control group had no intervention. Postural sway parameters and muscle strength were evaluated before and after the program using the Biodex balance system and hand held dynamometer (HHD) respectively. Pearson correlation test was used for data analysis (P≤0.05).
    Results
    The results showed a significant relationship between the changes of plantar flexors muscle strength and postural control ability after the intervention (P0.05).
    Conclusion
    Compared with other lower extremity muscles, increase in plantar flexors muscle strength seems to have a major role in improving the postural control ability in elderly people. So, posterior muscles of the leg should be considered in planning exercises that aim at improving balance in older people.
    Keywords: muscle strength, postural balance, hydrotherapy, aged
  • Siavash Etemadinezhad, Jamshid Yazdanicharati, Fatemeh Khoshandam Sarvinebaghi Pages 105-117
    Background and
    Purpose
    In developing countries, a high prevalence of musculoskeletal disorders is reported among drivers. However, there are few researches in Iran on this problem among suburban drivers. The present study aimed at investigating the prevalence of work-related musculoskeletal disorders and its related factors in suburban drivers in Mazandaran province.
    Materials And Methods
    This cross-sectional descriptive analysis was carried out in 1850 suburban drivers. Nordic Musculoskeletal Questionnaire and the demographic questionnaire were completed for all drivers. Logistic regression analysis was done in SPSS V22 applying Chi-square test.
    Results
    The highest prevalence of musculoskeletal disorders in the past 12 months was found in neck (16.3%), knees (13.9%), and back and elbow (10.7%). Other factors such as age, work experience, smoking, previous accidents, and marital status showed a significant relationship with pain in various parts of the body (P
    Conclusion
    This study showed a high prevalence of musculoskeletal disorders (especially in neck and knee) among suburban drivers in Mazandaran province. Such disorders could be easily prevented by designing ergonomic seats based on Iranian anthropometric sizes, doing stretch exercises, having sufficient rest, and trainings on correct sitting.
    Keywords: musculoskeletal disorders, suburban drivers, demographic characteristics
  • Yasaman Soltani, Tahereh Khaleghdoost Mohammadi, Masoomeh Adib, Ehsan Kazemnejad, Iraj Aghaei, Atefeh Ghanbar Pages 118-132
    Background and
    Purpose
    Trauma scoring systems help physicians and nurses in recognizing the severity of trauma and its management. The purpose of this study was to investigate and compare the predictive ability of mortality rates of two trauma scoring systems (MGAP and GAP) in multiple trauma patients.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, we used the data available in electronic records for trauma patients admitted to Rasht Poorsina Hospital, Iran. Demographic data, and GAP and MGAP (Mechanism, Glasgow Coma Scale, Age, and Pressure) scores for 1541 patients were extracted. Then, the ability of both scores in short-term (24 hours) and long-term (4-week) mortality prediction rates was analyzed using SPSS V21.
    Results
    The surface areas under the curve ratio of ROC for predicting short-term mortality rates were 0.947 and 0.938, and for long-term mortality rates were 0.928 and 0.914 for GAP and MGAP, respectively (P
    Conclusion
    Both GAP and MGAP could appropriately predict mortality rate without any significant difference. Therefore, these scores could be used as triage tools, and in predicting the severity of injuries and mortality.
    Keywords: mortality prediction, trauma scoring system, GAP, MGAP, multiple trauma
  • Maryam Sharifnia, Mohamed Hasan Hasanzadeh, Morteza Asadi Kakhaki Seyed, Reza Mazlom Seyed, Soheila Karbandi Pages 144-156
    Background and
    Purpose
    Postpartum depression is a serious preventable problem with various effects. According to previous studies, 44% of mothers with infants in neonatal intensive care units (NICU) show emotional symptoms such as depression and restlessness. Religion has always been regarded as a complementary approach and praying is usually used by people in harsh conditions. The aim of this study was to evaluate the role of prayer on depression in mothers with premature infants admitted to NICU.
    Materials And Methods
    In a clinical trial, 60 mothers of premature infants were randomly divided into a control group (n=30) and an intervention group (n=30). In the intervention group a prayer program was conducted for mothers one day after NICU admission for 7 days. Data was collected using a demographic questionnaire, SCL90 scale, DASS 21, and the Prayer Questionnaire. Data was analyzed in SPSS V11.5 applying Independent t-test, Mann-Whitney U, Paired t- test, and ANOVA.
    Results
    The two groups were homogenous for all demographic factors (mother’s age, type of delivery, gravidity, number of childbirth, abortion, number of children, etc.) and that of the neonates (gender, Apgar Score, etc.) except infant birth weight (P=0.045). At the end of the intervention, there was no significant difference between the two groups in depression score (P=0.118) but one month later the scores revealed a significant difference between two groups (P=0.047).
    Conclusion
    Prayer can be effective in prevention of depression in mothers with premature neonates.
    Keywords: depression, postpartum depression, prayer, premature infants
  • Leila Salimi Ezzat, Nasrin Hanifi, Mohammadreza Dinmohammadi Pages 157-170
    Background and
    Purpose
    Poor adherence is usually a major problem in hemodialysis patients. This study assessed the effect of telephone consultation and follow-up on treatment adherence and dialysis adequacy in hemodialysis patients.
    Materials And Methods
    This quasi-experimental study was carried out in Zanjan, Iran 2015-2016. In this study, 86 hemodialysis patients were selected via convenience sampling. Using random allocation method they were divided into two groups (experimental and control). The experimental group recieved two to three face-to-face consultations and a healthy diet at the beginning, and weeks four and eight of the study. Telephone follow up of patients was done for 12 weeks (28 times). Treatment adherence and dialysis adequacy were investigated in both groups (before the intervention, and weeks four, eight and twelve) using URR and Kt/V indices by administiring End- Stage Renal Disease Adherence Questionnaire (ESRD-AQ). Meanwhile, patients in control group received routine care and trainings. Data analysis was done applying Chi-square test, Fisher's exact test and Repeated measures ANOVA.
    Results
    The mean age of participants was 52±11 years. Male patients included 55.8% of the cases. Dialysis adequacy, patients’ perception and understanding level, and behaviors of adherence in intervention group, in all stages, were significantly higher than those of the control group (P
    Conclusion
    Counseling and telephone follow-up improved treatment adherence and dialysis adequacy, therefore, it is recommended in hemodialysis patients.
    Keywords: counseling, follow, up, telephone, adherence, dialysis adequcy, hemodialysis
  • Mahmood Moosazadeh, Motahareh Kheradmand, Maryam Entezari Pages 171-180
    Background and
    Purpose
    Risk of burn is influenced by some factors including life conditions, lifestyle, and culture. Factors such as reduced physical strength, damaged protection mechanisms, taking various drugs leave elderly at more risk of burns. The aim of this study was to determine the factors associated with gender differences in incidence of burn in patients older than 59 years of age admitted to Sari Zare Hospital.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was done in patients older than 59 years of age who were admitted in Sari Zare Hosptal , a referral center for three provinces (Mazandaran, Golestan, Semnan), between 2013 and 2015. Participants were selected using census method. Data was collected using the patient's documents and a checklist for recording the information. Independent t test, Chi-square and Fisher's exact test were used in order to analyze the data.
    Results
    A total of 169 patients was admitted in hospital including 85 males (50.3%). The mean age of patients was 70.4 ± 8.2. In urban areas the frequency of burns was higher in men than that in women (62.1% vs. 38.1%), while in rural areas this frequency was higher among women (68.2% vs 37.9%). We found a significant relationship between gender and place of residence, educational level, cause of burn, location of burn, and age group (P
    Conclusion
    Our findings showed that incidence of burn is different in elderly men and women in terms of place of residence, education level, cause of burn, location of the burn, and age. Therefore, appropriate planning and prevention interventions are required.
    Keywords: burns, gender difference, elderly
  • Ghasem Abedi, Roya Malekzadeh, Afshin Amirkhanlou Pages 181-193
    Background and
    Purpose
    In order to increase the accountability of hospitals and ensuring proper medical treatments at any time of the day, physicians residing in non-administrative hours have active physical presence in the hospital and perform the diagnostic and therapeutic measures required. The purpose of this study was to assess the implementation of resident physician program in Mazandaran province, Iran.
    Materials And Methods
    A qualitative study was carried out in which the participants included 27 individuals from university authorities, hospital managers, and specialists. Data was collected by semi-structured interviews using purposeful and snowball methods and continued until data saturation. Then, transcription of interview data was done to determine the meaning units, coding, classification based on similarity and proportion, and identifying themes using content analysis.
    Results
    According to the framework of the resident physician program, 13 primary themes and 47 secondary themes were extracted. This program improved the centers’ responses, indicators, and processes. But some themes such as finance, infrastructures, monitoring, implementation of the program, and payments to doctors were found as challenging issues requiring more attention.
    Conclusion
    Considering the opportunities and threats, and the strengths and weaknesses of the resident physicians program, current findings could provide managers and healthcare authorities with a more comprehensive approach to the present situation.
    Keywords: resident physicians, specialists, healthcare reform plan
  • Samaneh Dehghan, Roshanak Rezaei Kalantary, Shahram Nazari, Masoud Moradi, Ayoob Rastegar, Mehdi Shirzad Siboni Pages 194-216
    Background and
    Purpose
    Phthalic acid esters (PAEs) are a group of organic compounds that are used as additives in plastic industry. Among PAEs, dimethyl phthalate (DMP), the simplest compound in phthalates, is an aromatic pollutant that disturbs endocrine function. The aim of this study was to assess the effect of zero-valent iron nanoparticles (NZVI) on the DMP degradation.
    Materials And Methods
    NZVI were prepared by reduction of ferric chloride using sodium borohydride. Physical properties of nanoparticles were determined using Scanning Electron Microscopy (SEM), Transmission Electron Microscopy (TEM), X-ray Diffraction (XRD), and Vibrating Sample Magnetometer (VSM). Then, the effect of pH, DMP concentrations, the amount of NZVI, and contact time were investigated on DMP removal efficiency. Response surface methodology based on Box-Behnken was used to study the interaction between variables.
    Results
    Maximum efficiency (99%) of DMP removal by NZVI was achieved in optimum conditions (pH=3, NZVI dosage =0.6 g/l, DMP concentration = 2 mg/l, and contact time= 65 min). The Box-Behnken analysis confirmed that pH and NZVI dosage have had the highest and lowest effect in the process of DMP removal by NZVI, respectively.
    Conclusion
    According to findings, NZVI in small amounts have a proper efficiency in DMP removal. Also, DMP degradation efficiency did not change much, after being used in five consecutive cycles of degradation reactions. This shows a potential application prospect of the synthesized NZVI in real water treatment.
    Keywords: zero, valent iron nanoparticles, dimethyl phthalate, degradation, Box, Behnken model
  • Fathollah Gholami-Borujeni, Fatemeh Nejatzadeh, Mostafa Jamalan Pages 217-229
    Background and
    Purpose
    Enzymatic treatment, due to various benefits, has attracted many researchers since long time ago. Anionic detergents are one of the largest families of detergents that entered into the environment in recent decades. This study investigated the effect of horseradish peroxidase enzyme process on the removal of linear alkaline benzyl sulfonate (LAS) from aqueous solutions.
    Materials And Methods
    In an experimental study on a laboratory scale and in a batch reactor, the enzyme extracted from horseradish root was applied for removal of anionic detergent. Variables such as enzyme concentrations (0.5-2 U/mL), H2O2 (0.5-4 mg/l), detergent concentration (100-500 mg/L), and 0-60 min contact time were examined. Effluent concentration of detergent was measured according to the methylene blue method and spectrophotometric in 652 nm wavelength. At the end, kinetics of reactions were also studied.
    Results
    The enzymatic activity of the extract from horseradish root was 3.15 U/mL, and had the highest activity at neutral pH. Removal efficiency was 98% in optimum condition (enzyme concentration 1.5 U/mL, H2O2 2 mg/L, pH 7.5, and 250 mg/l detergent). Gradual addition of reactants (enzyme and H2O2) increased the removal efficiency to 99.5%. The order of reaction of the enzymatic reaction followed the first-order reaction. The correlation coefficient (R2) was higher than 0.99 and mean constant reaction speed was 0.721 mol L-1min-1 (P≥0.05).
    Conclusion
    Enzymatic treatment by horseradish peroxidase can be used as an environmental friendly method in removal of pollutants such as surfactants.
    Keywords: enzyme, horseradish peroxidase, anionic detergent, linear alkyl benzyl sulfate
  • Yahya Saleh Tabari, Ommolbanin Bakhshi, Abbas Mohammadpour, Vahid Hoseini, Hamed Haghi Aminjan, Mohammad Shokrzadeh Pages 230-235
    Background and
    Purpose
    Gastric cancer is the second most common cause of cancer worldwide and despite huge advances in treatments, the chance of survival is very low even in surgery cases. Having a genetic predisposition plays an important role in cancer development. Polymorphisms in the NQO1(NAD(P)H Quinone dehydrogenase 1) gene could affect the activity of the gene and also the susceptibility to gastric cancer. The aim of this study was to evaluate the effect of the polymorphism of NQO1 gene on gastric cancer.
    Materials And Methods
    This case-control study was performed in 100 patients with gastric cancer and 100 healthy individuals as benchmarks. Genomic DNA was extracted from peripheral blood leukocytes. Then, genotyping for detecting NQO1 -609 C>T promoter gene polymorphism was carried out using PCR-RFLP. Data analysis was performed in MedCalc V9.
    Results
    NQO1 rs1800566 allelic and genotypic frequencies were not significantly different between the patients and controls (P= 0.14¡ χ2= 2.16(
    Conclusion
    Screening of -609C>T NQO1 polymorphism was not found as a useful marker in detecting personal sensitivity to gastric cancer, therefore, would not be helpful in gastric cancer prevention and treatment processes.
    Keywords: NQO1 promoter, gastric cancer, genetic polymorphism, PCR, RFLP, PCR
  • Marzieh Karimi Arab, Nasrin Heidarieh, Fatemeh Jamalloo Pages 236-241
    Background and
    Purpose
    This study aimed at investigating the effect of hydroalchoholic extract of sumac (Rhus coriaria L.) on expression of passive avoidance learning in male rats.
    Materials And Methods
    In an experimental study, 24 adult Wistar rats weighing 230±20 gr were divided into three groups to receive solvent extract (DMSO), and 25 and 50 mg/kg of the sumac extract. Passive avoidance test was done using shuttle box after treatment. All treatments were conducted intraperitoneally, half hours before the test, on the second day (check expression). Data analysis was done applying one-way ANOVA and Tukey test (P
    Results
    The mice that received 25 mg/kg of sumac extract showed significant increase in the latency to enter the dark room compared to the group that received DMSO (P
    Conclusion
    The hydroalcoholic extract of Rhus coriaria L. increased the expression of passive avoidance learning in rats.
    Keywords: sumac hydroalchoholic extract, passive avoidance learning, memory, male rats
  • Azadeh Dadashi, Farhang Babamahmoodi, Mahdi Fakhar, Hajare Ziaei Hezarjaribi, Niloofar Amin, Bahman Rahimi, Shirzad Gholami Pages 242-246
    Background and
    Purpose
    Studying the different diagnostic aspects of hydatid cysts (HC) plays a major role in early diagnosis and treatment. This study was conducted to evaluate the clinical and laboratory characteristics of HC cases operated in educational hospitals affiliated with Mazandaran University of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    In this descriptive study, the records of all cases with HC (n=95) who underwent surgical treatment in two educational hospitals within 11 years (2004-2015) were studied and analyzed.
    Results
    The patients were found to be 53.7% females, 67.4% living in rural areas, and 28.4% were aged 51-60 years old (P
    Conclusion
    The present study showed that HC still remains a health problem in Mazandaran province, especially in rural areas.
    Keywords: hydatid cyst, human hydatidosis, clinical features, laboratory diagnosis
  • Gholam-Ali Maamouri, Edris Teimouri Bakharzi, Abdullah Banihashem, Anahita Alizadeh Ghamsari, Maryam Zakerihamidi, Hassan Boskabadi Pages 247-251
    Background and
    Purpose
    Opioid toxicity is a major problem in Iran. The aim of this study was to evaluate acute methadone toxicity in children admitted to hospital and identifying different patterns of this toxicity in children.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was conducted in 79 patients admitted to children emergency department in Mashhad Imam Reza Hospital whose methadone toxicity had been proved by urine analysis. The subjects were selected using convenient sampling. A researcher-made questionnaire was used consisting of child information. Data was analyzed applying T-Test, Chi-Square, Pearson correlation, Mann-Whitney, and Fisher's exact test.
    Results
    The mean age of patients was 5±3.25 years old. The time elapsed since ingestion was 55 min. The common signs and symptoms were drowsiness (92.4%), bradypnea (83.5%), meiotic pupil (64.6%), vomiting (63.3%), and itching (43%). The most common laboratory findings included leukocytosis (41.9%), metabolic acidosis (30.7%), increased CRP (28.6%), hyperglycemia (11.7%), and hyponatremia (4%).
    Conclusion
    In order to reduce the incidence of methadone poisoning, addiction treatment centers are ought to provide their clients with appropriate trainings to prevent misuse of methadone, storage of methadone, and a fast referral to health centers in case of poisoning.
    Keywords: methadone, poisoning, naloxone, children