فهرست مطالب

متن پژوهی ادبی - پیاپی 52 (تابستان 1391)

فصلنامه متن پژوهی ادبی
پیاپی 52 (تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/04/04
  • تعداد عناوین: 7
|
  • غلامحسین غلامحسین زاده، حسینعلی قبادی، ناصر نیکوبخت، محمد امین زواری صفحه 7
    نقد جامعه شناختی یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی، به خصوص رمان است. در این شیوه، ارتباط ساختار و محتوای رمان با وضعیت و دگرگونی های جامعه و محیطی که در آن متولد شده است، کندوکاو می شود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه ی اجتماع در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل می گردد. سابقه ی این گونه از پژوهش و به کارگیری این شیوه در نقد رمان فارسی ایران، کارآیی نقد جامعه شناختی در نقد و بررسی رمان فارسی را ثابت کرده است. این مقاله می کوشد یکی از آثار برتر ادبیات داستانی فارسی افغانستان - رمان هزارخانه خواب و اختناق - نوشته ی عتیق رحیمی را به این شیوه، نقد و تحلیل کند. عتیق رحیمی، نویسنده ای واقع گراست که در آثار خود، به سرنوشت پررنج مردم افغانستان در چند دهه ی اخیر پرداخته است. رمان اجتماعی- سیاسی وی، هزارخانه ی خواب و اختناق، علاوه بر انعکاس واقعیت های وضع خفقان آور زندگی انسان در شهر کابل، بعد از کودتای کمونیست ها در اواخر دهه ی پنجاه شمسی، پیامدهای آن اوضاع را نیز بازنموده است. روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی و برپایه ی چهارچوب نظری نقد جامعه شناختی استوار است. این تجربه نشان داد که رمان فارسی افغانستان، می تواند منظری برای شناخت ساختارهای جامعه افغانستان و مشکلات و گرفتاری های آن بگشاید و مطالعات جامعه شناختی ادبیات فارسی را غنا بخشد.
    کلیدواژگان: نقد جامعه شناختی، رمان فارسی افغانستان، هزارخانه خواب و اختناق، عتیق رحیمی
  • مریم حسینی، سارا پورشعبان پیربازاری صفحه 37
    از موتیف های رایج افسانه ها و داستان های کهن، پیکرگردانی (Metamorphosis) یا تغییر شکل ظاهری موجودات با استفاده از نیرویی ماوراءالطبیعی یا جادو است. بسیاری از پیکرگردانی ها در داستان ها حامل بار معنایی اسطوره ای-روان شناختی هستند و تبیین آن ها مستلزم گوش فرادادن به امواج «ناخودآگاهی جمعی» در ژرفای تاریک-روشن افسانه ها است. در بررسی حکایت های هزار و یک شب با گستره ی وسیعی از فرافکنی های روان انسان در قالب موجودات و اشیاء مواجه هستیم که تا حدودی بیانگر اضطراب و آلام روح آدمی در مسیر زندگی است. کارکردهای مشترک پیکرگردانی در داستان های هزار و یک شب را باید در شباهت های بیرونی و کارکردهای غیرمشترک آن را در حقایق متفاوتی که شخص از آن آگاه می شود جست و جو کرد؛ حقایقی که به صورت مکاشفه-وار موجب غلبه بر ترس، ایجاد حس پرستش و رسیدن به آگاهی قهرمان از ماهیت زمان و اندیشه و ناخودآگاهی می شود. دلایل به دست آمده برای پیکرگردانی در پژوهش حاضر، یافته های حاصل از بررسی داستان-های هزار و یک شب با نگاهی رمزپردازانه است که در سه سطح داستانی، روانکاوی- فردی و تاویل های رازآموزانه ظهور و بروز می یابد. در این مقاله فرآیند فردیت به عنوان مهم ترین عامل روان-شناختی پیکرگردانی مورد بحث قرار می-گیرد؛ همچنین میل به جاودانگی مهم ترین عامل اسطوره ای دینی، و طنز، پنهان-کاری، سرگرمی و نیرنگ نیز از دلایل دیگر شگردهای داستانی دگردیسی است
    کلیدواژگان: پیکرگردانی، هزار و یک شب، اساطیر، ناخودآگاه، میل به جاودانگی و وحدت
  • رحیم کوشش، عبدالله طلوعی آذر، بهمن نزهت، طاهر لاوژه صفحه 65
    اراده و بیان هر نوع معنی، قالب مخصوص و کلام ویژه خود را می طلبد و مثلا زبان شعر، غالبا، گویای مفاهیم و محتوای مربوط به نثر نیست. بنابراین، انتخاب نوع کلام با توجه به مقاصد و اهداف ادیب از تالیف و تصنیف، ضرورت تام و تمام دارد. استفاده از نثر موزون و مسجع به عنوان کلامی مستقل در زبان و ادبیات فارسی، برای اولین بار در متون عرفانی رواج و شیوعی گسترده یافت. هدف از طرح این بحث، چرایی انتخاب این نوع کلام در متون عرفانی و به ویژه نامه های عین القضات همدانی است؟ در واقع، جستار حاضر به بررسی مختصات سبکی نثر موزون از لحاظ لفظ، معنا، تناسب میان آن دو، موضوع و ادبیت کلام در نامه های قاضیمی پردازد و آن را بر اساس ویژگی های این نوع کلام و مبتنی بر بلاغت، با استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای مورد نقد قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که استفاده موردی نویسنده از نثر موزون و مسجع، بیشترین تاثیر را بر خواننده/ مخاطب دارد و در این میان برای ایجاد ارتباط بین عارف و سالک، این نوع نثر ادبی می تواند ایفاکننده بهترین نقش در نوع خود باشد و آنچه باعث می شود که نویسنده نتواند به تمامی از نثر موزون و مسجع بهره ببرد، انباشتگی و پراکندگی مطالبی است که در ذهن او حضوری پررنگ دارد.
    کلیدواژگان: نامه های عین القضات همدانی، نثر موزون و مسجع، فصاحت، بلاغت
  • قدرت الله طاهری صفحه 89
    مقاله حاضر، خوانشی متفاوت از داستان نخست مثنوی به منظور بازجست انعکاس سایه وار زندگی خصوصی مولانا و ارتباطات اجتماعی وی با افراد مهم و تاثیرگذار در زندگی اوست. لذا ضمن تایید و صحه گذاشتن بر قرائت ها و تاویلات متعددی که تا کنون محققان برجسته ی ایرانی و غیرایرانی از این داستان به عمل آورده اند، داستان را در «بستر تاریخی» زندگی مولانا تحلیل خواهیم کرد. می دانیم مولوی خاطرات آشنایی و زندگی با شمس و پایان تراژیک این ارتباط را در فاصله ی طولانی بین غیاب شمس و آغاز سرایش مثنوی، در جهان عینیت، علی رغم درگیری ذهنی شدید و مداوم با آن، به لایه های پنهان ذهن خویش می رانده و تنها با سرودن غزل های جانسوز، آبی بر آتش درون می پاشیده است. به نظر می رسد خاطرات فروخفته، در نخستین گام روایت پردازی، از اعماق ناخودآگاه فردی وی به در آمده و خود را در لایه های پنهان روایت نشان داده است. مولانا در این داستان مانند رویابینی است که با عمل «جابه جایی»، «ادغام» و «فشرده سازی» ضمن این که مهمترین مقطع زندگی خود را گزارش می کند، پرده ای چندلایه بر آن می افکند و تنها «سر دلبران»؛ یعنی حکایت حال خود و شمس تبریزی را در «حدیث دیگران»؛ یعنی روایت پادشاه، کنیزک، زرگر و طبیب الهی بازمی گوید. بنابراین، حکایت «نقد حال» خود را با شخصیت «پادشاه»، شمس تبریزی را با «طبیب الهی»، کیمیاخاتون را با «کنیزک» و علاءالدین محمد را با «زرگر» بر مبنای اصل مشابهت، بازسازی می کند تا به صورت پوشیده از عملکرد خود در رابطه با شمس دفاع کرده باشد. زیرا علی رغم گذشت بیش از یک دهه از غیاب شمس، هنوز از عریان سازی و صراحت کلام هراسان است و سعی می کند با ترفندهای روایی بیش از آنکه پرده از حقیقت حال خود با شمس بر دارد، پردهایی ضخیم بر آن بیفکند.
    کلیدواژگان: مولوی، شمس تبریزی، مثنوی معنوی، داستان پادشاه و کنیزک، خوانش تاریخی
  • ابراهیم رحیمی زنگنه صفحه 119
    از مهم ترین مباحث مطرح در بین فلاسفه و عرفای اسلامی، اندیشه هبوط انسان از عالم ملکوت به عالم ملک و جهان ماده است. اندیشه هبوط انسان بر این اساس استوار است که انسان نخست در عالم برین در جوار رحمت حق بوده است و به خاطر گناهی، از بهشت عدن الهی به جهان ماده تبعید شده است. نگارنده در این مقاله حدوث و قدم روح و تجرد و بساطت آن را، از بن مایه های اصلی فلسفی اندیشه هبوط تلقی کرده و معتقد است فلاسفه و عرفای بزرگ در تبیین حدوث و قدم روح انسانی دچار نوعی تردید و سرگردانی بوده و در تحلیل آن دچار مشکل شده اند. نگارنده، این حیرت و سرگردانی را در کلام ابن سینا، و مولانا به اجمال مورد بررسی قرار داده و مساله چگونگی آفرینش روح و تجرد آن را اساس اندیشه هبوط انسان دانسته است.
    کلیدواژگان: هبوط، روح، اسارت، غربت انسان، حدوث و قدم
  • بتول واعظ، نیره صدری صفحه 132
    زبان شعر، زبان تناقض است و این تناقض در هر دو ساحت صورت و معنی برای شعر اجتناب ناپذیر است.این جستار در پی آن است تا این گونه تنش های صوری- معنایی را در غزلیات حافظ مورد تحلیل قرار دهد.در بخش نخست مقاله، مختصری در باب پارادوکس و تعریف آن در شعر، آمده است.سپس در مورد ساخت تقابل های دوگانه در مکتب ساختار گرایی اندکی بحث شده است.در بخش سوم تضادها و تقابل های دوگانه در اشعار حافظ نشان داده شده و علاوه برآن، ساخت تقابل های سه گانه و گاه چهارگانه نیز در نظام فکری حافظ و شعر او مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده است که در شعر حافظ یک تقابل کلی در مرکز شکل می گیرد و سپس تقابل های دیگری بر گرد آن نظام چیده می شود. این گونه تقابل ها در بیشتر مواقع به ساختی متناقض نما در سطح کلام منجر شده است که تنها با توجه به مخاطبان خاص و عام حافظ و نظام فکری آن ها متناقض به نظر می رسد، حال آنکه در خاستگاه اندیشگی حافظ تناقضی وجود ندارد. این ویژگی در شعر حافظ تبدیل به سبک شخصی او شده است، زیرا حافظ متناقض نما را تنها به عنوان یک شگرد ادبی به کار نمی گیرد، بلکه تا سطح یک شیوه گفتمان در کلام از آن استفاده می کند. در بخش پایانی مقاله شیوه ها و ابزارهای ایجاد ساخت های پارادوکسیکال و تنش های صوری- معنایی مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: حافظ، تقابل های دوگانه و سه گانه، پارادوکس، آیرونی، سبک شخصی
  • وحید سبزیان پور، غلامرضا سالمیان صفحه 161
    جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده ی نهم هجری دارای آثار متعدد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتاب های ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه ی گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدعی شده که حکایات بهارستان یا دست کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آن ها ساخته و پرداخته ی قریحه ی اوست1، اما تتبع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمه های حکایات بهارستان را آشکار می سازد.
    پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستان سرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضه های هشت گانه ی بهارستان انتخاب و مآخذ حکایت های آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه ی 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریبا نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن می توان ادعا کرد که جامی همچنان که سنت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایت های بهارستان به حکایت های مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.
    کلیدواژگان: جامی، بهارستان، نثر فارسی، منابع عربی
|
  • Gholamhossein Gholamhosseinzadeh, Hossein Ali Qobadi, Naser Nikoobakht, Mohammad Amin Zavvari Page 7
    Sociological criticism is a useful technique in criticism of literary texts, especially novels. In this technique, the relation between structure and content of novel and developments and conditions of the society in which the novel is written. The artistic way of reflection and representation of society in the imaginative world of the literary work is also analyzed. The researches in which this technique of criticism is used for novels in Iran have proven the efficiency of sociological criticism of Persian novels. This paper attempts to analyze and review a prominent Persian Afghan novel called A Thousand Rooms of Dream and Fear by AtiqRahimi. AtiqRahimi is a realist author whose works deal with painful life of Afghan people in recent decades. His sociopolitical novel both reflects the truths about the stifling life in Kabul and the outcomes of the communist coup d’état in 1970’s. This analytic-descriptive method is based on the framework of sociological criticism. The results show that the Persian Afghan novel can be a source for knowing the structures of Afghan society and its problems and that sociological studies can enrich Persian literature.
    Keywords: sociological criticism, Persian Afghan novel, A Thousand Rooms of Dream, Suppression, AtiqRahimi
  • Maryam Hosseini, Sara Pourshaban Pirbazari Page 37
    One of the common motifs of myths and ancient stories is metamorphosis or transformation of creatures using supernatural forces or magic. Many cases of metamorphosis in stories bear mythological and psychological connotations whose description necessitates listening to the waves of "collective unconscious" in the depth of myths. When investigating into anecdotes of One Thousand and One Nights, we encounter many cases of mental tensions in form of creatures and objects which to some extent indicate the anxiety and pains of man's soul and mind in life. The common functions of metamorphosis in anecdotes of One Thousand and One Nights should be sought in external similarities and the uncommon ones in different truths the individual becomes aware of; the truths which cause the individual to overpower fear, create a sense of worship and make the hero reach an awareness of the nature of time, thought, and unconscious. In this paper, the process of individualism is discussed as the most important psychological factor in metamorphosis. Also, along with humor, secrecy, entertainment, deception, tendency towards eternity is the most important mythological and religious reason for using metamorphosis in stories.
    Keywords: metamorphosis, One Thousand, One Nights, myths, unconscious, tendency towards eternity, unity
  • Rahim Kooshesh, Abdollahtoloueiazar, Bahmannozhat, Taherlavzheh Page 65
    Expression of any type of meaning requires its specific form and wording. For instance, the language of poetry cannot express the concepts and contents related to a prose. Therefore, it is quite essential to select the type of expression based on the intentions and aims of writing. Rhythmic and rhyming prose as an independent type of expression in Persian language and literature was widely used for the first time in mystic texts. The present paper aims at discovering the reason why this type of expression is selected in mystic texts, especially in the letters by Ein al-Qozzat Hamedani. In fact, this study investigates into stylistic features of a rhyming prose in terms of wording, meaning, fitness of the said two elements, the subject and literary aspect of the words in these letters, which are reviewed and analyzed based on the features of this type of expression using library research method. The results show that case use of rhyming prose affects the reader/audience the most. This type of prose can play a major role in order to create a connection between the mystic and devotee. What prevents the author from using rhyming prose in all his writings is dispersion of the accumulate materials in his mind.
    Keywords: letters by Ein al QozzatHamedani, rhyming, rhythmic prose, eloquence, rhetoric
  • Qodratollah Taheri Page 89
    The present paper aims at a different reading of the first story in Masnaviin order to investigate into the reflection of the private life of Rumi and his social relations with important and influential people in his life. Therefore, in addition to approving the various readings and interpretations by prominent Iranian and foreign researchers, the story will be analyzed based on the history of Rumi’s life in this paper. Rumi had been sending away the memories of meeting and living with Shams and the tragic end of this relation to the secret layers of his mind despite severe mental conflicts he had during the long interval between absence of Shams and writing Masnavi. He tried to calm himself by writing sorrowful ghazals. The suppressed memories seem to come from his unconscious and are revealed in the secret layers of the story’s narration. By using replacement”, “integration and “condensation in this story, Rumi reports the most important point of his life and expresses his story with Shams in form of another story, that is King, the slave girl, the goldsmith and divine physician. Therefore, he reconstructs the story by replacing himself with king, Shams with the divine physician, Kimia Khatoon with the slave girl, and Ala’eddin Mohammad with the goldsmith so as to defend his act in relation with Shams. Such secrecy is because he is still afraid of clearly stating his condition and tries to conceal the truth of his state of mind by using such narration techniques.
    Keywords: Rumi, Shams Tabrizi, Masnavi, the story of the King, Slave Girl, history, private life
  • Ebrahim Rahimi Zangeneh Page 119
    One of the most important controversial issues among Islamic philosophers and mystics is the thought of man's fall from the Heavenly World to the Material one. The basis of man's fall is that Adam had lived in Heaven at the beginning but was exiled from Eden to the material world because of the sin he committed. In this paper, existence and spirituality of the soul is considered as the main roots of man's fall and discusses that great philosophers and mystics are dubious in explaining the said two issues. This paper investigates into this doubt in the writings of IbnSina and Rumi.
    Keywords: fall, soul, slavery, existence, spirituality
  • Batool Vaez, Nayyereh Sadri Page 132
    Language of poem is paradoxical and such paradox is inevitable in both form and meaning of the poem. The present paper aims at analyzing such formal-conceptual tensions in ghazals by Hafez. The first section of the paper provides a brief definition of paradox in poetry. Then, the concept of binary opposition in structuralism is discussed. In the third section of the binary oppositions in Hafez poetry are discussed while the ternary and quaternary oppositions are also shown. It is revealed that a general opposition stands in the center around which other oppositions are placed in Hafex poetry. Such oppositions and conflicts mostly lead to a pseudo-paradoxical structure in form which seems paradoxical only to the way of thinking of the readers of Hafez, whereas there is no contradiction in Hafez' thinking. This feature has become specific to the style of Hafez, because he doesnt use pseudo-paradox solely as a literary technique, but also as a form of dialogue. The last part of the article techniques of creating paradoxical structures and formal-conceptual tensions are discussed.
    Keywords: Hafez, binary, ternary opposition, paradox, irony, personal style
  • Vahid Sabzianpour, Gholam Reza Salemian Page 161
    Jami, the well-known poet, author and mystic has various poetry and prose works in Persian. One of his valuable books in prose is Bahārestān which is written in a similar style with Sadi’s Gulistān. Though Jami claims that he did not imitate anyone in writing the anecdotes or at least the poetic anecdotes in Bahārestān, a research into the works of previous authors, especially Arabic sources, reveal the origins of Bahārestān anecdotes. The main issue of this paper is whether Jami is inspired by previous works or not. For this purpose, one rowzeh ('garden') of the octad rowzehs ('gardens') of Bahārestān is selected and the source of its anecdotes is looked up in Arabic texts written before Jami. As a result, the root of 21 stories of 43 anecdotes that is half the stories of this garden is found to be previous sources. In other words, it can be asserted that just as it was the literary tradition of that period, Jami too has considered anecdotes written in previous works and many of his stories are rooted in Arabic sources written before him.
    Keywords: Jami, Bahārestān, Persian prose, Arabic sources