فهرست مطالب

پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی - سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 41، پاییز و زمستان 1396)

نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی
سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 41، پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ابوطالب ایرانمهر *، حسین داوری صفحات 1-25

    انگلیسی برای اهداف دانشگاهی و یا به تعبیر رایج تر زبان انگلیسی تخصصی به مثابه شاخه ای از حوزه آموزش زبان انگلیسی، حداقل در دو دهه گذشته توجه بسیاری از فعالان عرصه زبان شناسی کاربردی را به خود جلب کرده است. نظر به اهمیت انکارناپذیر این شاخه در جامعه دانشگاهی ایران که بی تردید با کاستی هایی از حیث سیاست گذاری، برنامه ریزی، منابع درسی و تربیت مدرس روبه روست، بررسی ها مبین آن است که به طور مشخص در دهه گذشته، چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، شاهد افزایش توجه متخصصان به این حوزه بوده ایم. با توجه به اهمیت جایگاه زبان انگلیسی در ایران، به عنوان زبان خارجی و محدود شدن درونداد آن به کلاس های درس و به تبع آن کتاب های درسی، در این مقاله تلاش شده است با بهره گیری از یک الگوی ارزیابی کارآمد، تحولات تهیه و تدوین کتاب هایی که «سمت» مهم ترین مرجع تهیه و تدوین کتاب های انگلیسی برای اهداف دانشگاهی منتشر کرده است بررسی شود. یافته های حاصل از بررسی شماری از کتاب های انتشار یافته در سه دهه اخیر بیانگر آن است که این جریان متاثر از پیشرفت های نظری در حوزه زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهی، به طور ملموس از حیث تغییر و تحولات دو دوره را تجربه کرده و در سال های اخیر در حال تجربه دوره ای جدید از نظر تغییرات در محتوا و ساختار است؛ تغییراتی دیرهنگام، اما نویدبخش و رو به پیشرفت که می تواند زمینه گذر از رویکردهای ناکارآمد سنتی به رویکردهای کارآمد نوین را فراهم کند و به تبع آن به برآورده ساختن اهداف برنامه آموزش زبان تخصصی در ایران یاری رساند.

    کلیدواژگان: انگلیسی برای اهداف دانشگاهی، کتاب درسی، ارزیابی، تهیه و تدوین مواد آموزشی، آموزش زبان انگلیسی
  • فاطمه نسرین کاتب *، مرضیه طلایی صفحات 26-56

    از مهم ترین چالش ها در آموزش هنر معاصر، ابداع و طرح ریزی برنامه هایی است که بتواند در مسیرهای جذاب، خلاقانه و در عین حال ساختارمند، دانش آموزان را در مقاطع آموزشی مختلف، به ویژه دوره های متوسطه، در کشف معانی آثار، ایده های پیچیده و درهم تنیده با باورها و عقاید مبدعان آن ها یاری رساند و علاوه بر گفتمان های مبتنی بر هنرهای زیبا و منحصر به فرهنگ های خاص، اشکال هنری از فرهنگ و هنر بومی، قومی و ملی هر کشور را ذیل خود جای دهد. نوشتار حاضر با هدف بهره مندی از مولفه های رویکردهای «آموزش مبتنی بر رشته های هنر» (DBAE) و «فعالیت هنری پژوهش محور» (APR)، به ارائه طرح درس ترکیبی، با تمرکز بر دست دوخته های ایرانی پرداخته است. پرسش اصلی که این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکردی مقایسه ای به آن پاسخ می دهد این است که فلسفه ادغام رویکردهای آموزش هنر در راستای پژوهش در دست ساخته ها چیست و چگونه می توان ساختار آموزشی را بر این مبنا تدوین کرد.نتایج این پژوهش نشان می دهد که رویکردهای ادغامی در آموزش و پژوهش دست ساخته ها، نه تنها می تواند دانش آموزان را بر جنبه های شکل گرایانه آثار متمرکز کند؛ بلکه آنان را به کشف ایده ها، باورها و عقاید تنیده با آثار بومی و فولکلور ترغیب نماید. به علاوه، دانش آموزان با رمزگشایی و کاوش در این آثار، قادر به خلق دوباره (نه مشابه) و رمزگذاری مفاهیم بر مبنای اندیشه های خود خواهند شد.

    کلیدواژگان: دست ساخته ها، دست دوزها، رویکرد مبتنی بر رشته های هنر، رویکرد پژوهش محور، رویکرد تلفیقی
  • حسین علیقلی زاده * صفحات 57-81

    «فارسی عمومی» عنوان درسی سه واحدی در دانشگاه هاست که همه دانشجویان مقاطع کاردانی و کارشناسی، به جز دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی، ملزم به گذراندن آن هستند. درس نامه های متعددی برای این سه واحد تالیف و تدوین شده است که بدون اهداف و ساختار منسجم اند و بیشتر از آنکه هدف و برنامه و رویکرد داشته باشند، ذوق و سلیقه بر آن ها حاکم است؛ بنابراین رویکردهای متفاوت و گاه متناقضی در چینش مطالب و انتقال اطلاعات دارند. یکی از این درس نامه ها، فارسی عمومی دانشگاه پیام نور است که دارای اشکالات متعدد ساختاری، بلاغی، دستوری، معنایی و محتوایی، چاپی و همچنین اشکال در آزمون هاست که نیازمند بازنگری اساسی یا تالیف دوباره کتابی جدید با نگرش به این اشکالات و رفع آن هاست. در این مقاله، علاوه بر گردآوری و طبقه بندی اشکالات این کتاب، درباره نابسامانی درس نامه های فارسی عمومی بحث شده است که عوامل مختلفی در آن دخالت دارند. برای رفع این مشکلات و تالیف و تدوین درس نامه ای دانشگاهی، ابتدا باید اهداف این درس نامه به روشنی بیان شود و سپس برای رسیدن به اهداف پیش بینی شده، روش های مناسبی اتخاذ شود که این کار نیازمند همکاری متخصصان زمینه های مختلف ادبی است.

    کلیدواژگان: فارسی عمومی، نقد، دانشگاه پیام نور، درس نامه
  • روح الله هادی * صفحات 82-98

    تلاش برای آموزش بلاغت فارسی کاری پسندیده در تمام مقاطع دانشگاهی است و این امر بی شک نیازمند تالیفات مناسبی است که باید به همت استادان زبان و ادبیات فارسی صورت گیرد. کتاب نگاهی تحلیلی به علم بیان نوشته حسین آقاحسینی و محبوبه همتیان که سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) آن را برای آموزش دروس دانشگاهی منتشر کرده است، از این نوعکوشش ها و در خور تقدیر و سپاس است. نگارندگان کتاب با آگاهی و دقت کوشیده اند با مراجعه به بیشتر منابع بلاغت قدیم و جدید در کنار آشنایی با متون ادب فارسی کتابی را فراهم آورند که حاوی نکته هایی جامع و دقیق در آموزش بیان است؛ ضمن آنکه با مراجعه به دانش های دیگری چون نقد ادبی و زبان شناسی مجال آشنایی دانشجویان و خوانندگان را با دیدگاه های نو فراهم کرده اند. در کنار این ارزش ها، به تبع، بعضی لغزش و بی دقتی ها در نگارش، تدوین، توضیح و انتخاب مثال در هر کتابی راه می یابد؛ این بررسی نیز در این زمینه است تا برای بهتر شدن کتاب در چاپ های بعد سودمند باشد.

    کلیدواژگان: بیان، بلاغت، نگاهی تحلیلی به علم بیان، نقد آثار بلاغی، سمت
  • حسین داوری * صفحات 99-120

    فرهنگ درست نویسی سخن ازجمله آثار تجویزگرایانه ای است که در یک دهه گذشته به عنوان یکی از منابع شناخته شده دانشگاهی جایگاهی نسبتا قابل توجه در فضاهای آموزشی کسب کرده است. این اثر به طور مشخص می کوشد به پیروی از نمونه های پیشین در این حوزه، به معرفی واژه ها، ترکیب ها و جملات نادرست و غیرمعیار در زبان فارسی و ارائه پیشنهادهایی در راستای پالایش این زبان از این گونه نادرست نویسی ها بپردازد. در این مقاله، ضمن معرفی این اثر و نیز مبنای نظری حاکم بر آن، تلاش بر آن است تا در شش بخش و در قالب شواهد و نمونه هایی متعدد کاستی ها و نادرستی های این فرهنگ ارائه شود. یافته ها بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از اطلاعات ارائه شده در این اثر که مبنای بحث و تصمیم گیری نویسنده در معرفی زبان غیرمعیار است با کاستی هایی روبه روست که برای اثبات این مدعا، شماری از این مدخل ها معرفی و بر پایه استدلال هایی علمی تحلیل و نقد شده اند.

    کلیدواژگان: فرهنگ درست نویسی سخن، گرته برداری، زبان معیار، کاربرد، غیرمعیار
  • یوسف نظری *، کوثر تقوایی فر صفحات 120-139

    یکی از ابزار های اصلی یاددهی و یادگیری، کتاب آموزشی است. کتاب آموزشی اگر به صورت مناسب نوشته شود، فرایند آموزش را سهولت می بخشد و انگیزه یادگیری را دوچندان می سازد. در این میان کتاب الجامع فی تاریخ الادب العربی (الادب الحدیث)نوشته حنا الفاخوری از منابع اصلی سرفصل رشته زبان و ادبیات عربی است. هدف پژوهش حاضر این است که با روش تحلیل محتوا و با رویکرد کمی و کیفی، دو معیار مهم جامعیت و روزآمدی این کتاب بررسی شود. به این منظور، مولفه های مهم کتاب، ازجمله بازه زمانی تولد و وفات ادبا، ملیت، جنسیت، تخصص، دین و مذهب آنان بررسی شده است. همچنین، به برخی ابزارهای شکلی انتقال محتوا نگریسته شده است. بررسی ها نشان می دهد شرط جامعیت که از شرط های اساسی در تدوین کتاب درسی است در بیشتر مولفه ها وجود ندارد و با توجه به بازبینی و ویرایش نشدن کتاب، شرط روزآمدی آن نیز به صورت جدی مخدوش است. این ایرادات خود را در ناسازگاری کتاب با سرفصل مصوب نیز به وضوح نشان می دهد. از سوی دیگر، در خصوص ابزارهای انتقال محتوا نیز، ایرادات جدی بر کتاب وارد است. به طور کلی، علی رغم فراگیر بودن این کتاب در دانشگاه های ایران، کارآمدی لازم برای درس تاریخ ادبیات معاصر عربی را ندارد.

    کلیدواژگان: کتاب درسی، تحلیل محتوا، جامعیت، روزآمدی، تاریخ ادبیات، دوران معاصر