فهرست مطالب

بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید - سال بیست و هفتم شماره 2 (تابستان 1395)

نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید
سال بیست و هفتم شماره 2 (تابستان 1395)

  • 180 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1395/07/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • هاشم عمرانی*، فرزانه ادبی، نرگس ادبی صفحه 129
    در این مقاله به ارائه یک مدل خطی برای مساله انتخاب پروژه با چند تابع هدف پرداخته شده است. مساله انتخاب پروژه با فرض محدودیتها و دوره های زمانی یکسان و عدم تساوی تعداد دوره ها در پروژه های مختلف، مطرح شده است. شرایط عدم قطعیت و میزان ریسک با استفاده از تکنیک بهینه سازی استوار به مساله اضافه شده است. با توجه به اینکه این مساله در رده بندی مسائل NP-hard قرار می گیرد، برای حل آن از الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی چند هدفه تجمع ذرات (MOPSO) استفاده شده است. برای بررسی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، یک مثال عددی در اندازه کوچک با استفاده از دو روش دقیق و بهینه سازی چند هدفه تجمع ذرات حل شده است. مقایسه ی جواب حاصل از این دو روش نشان می دهد که الگوریتم بهینه سازی چند هدفه تجمع ذرات پیشنهادی جوابهای نزدیک به رویکرد دقیق ارائه می دهد.
    کلیدواژگان: انتخاب پروژه، بهینه سازی استوار، عدم قطعیت، بهینه سازی چند هدفه، تجمع ذرات
  • کریم آتشگر*، عباس سراوانی صفحه 143
    دراین مقاله برای پیش بینی خرابی و عیب یابی ماشین های تراش از یک رویکرد ترکیبی استفاده شده است. سیستم پیشنهاد شده در این مقاله شامل 2 قسمت آنالوگ و دیجیتال است، که سیستم ترکیبی نام گذاری شده است. در این مدل پیشنهادی ، بخش آنالوگ توسط شبکه های عصبی و بخش دیجیتال توسط بلوک های تصمیم گیری پایش می شود. اطلاعات مورد نیاز این مقاله مبتنی بر نشانه های خرابی های پیش آمده در طی 30 سال گذشته برای دستگاه های تراش یک کارخانه با 383 دستگاه تراش است. برای آموزش مدل پیشنهادی، از داده های شبیه سازی شده با توزیع وایبل استفاده شده است . نتایج بدست آمده نشان می دهد که سیستم ترکیبی ارائه شده می تواند با احتمال بالا و قابل توجه 5/99% خرابی های ماشین های تراش را قبل از وقوع، پیش بینی کرده، و علت آن را تشخیص دهد. ارزیابی عملکرد سیستم پیشنهادی در این مقاله، با استفاده از مثال های عددی و شاخص میانگین مربعات خطا انجام شده است.
    کلیدواژگان: شبکه های عصبی مصنوعی، پیش بینی خرابی، مدل ترکیبی
  • عباس میرانزاده، مهدی کرباسیان*، سیداکبر نیلی پور طباطبایی صفحه 157
    با توجه به اینکه محاسبه شاخص دسترس پذیری می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای انتخاب بهترین زنجیره تامین از بین زنجیره های تامین موجود در اختیار مشتریان نهایی کالاها باشد می تواند به مدیران در جهت کاهش زمان دسترسی مشتریان نهایی به کالاها و همچنین کاهش خرابی های موجود در سطوح مختلف زنجیره های تامین کمک شایانی نماید. هدف این مقاله ارائه رویکردی تلفیقی از سیستم های سری- موازی قابلیت اطمینان و زنجیره های مارکوف جهت محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره های تامین است.در این مقاله به منظور محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره تامین با در نظر گرفتن زمان خرابی و سالم بودن دستگاه ها در سطوح تامین کنندگان قطعات اولیه و تولید کننده محصول نهایی از تلفیق زنجیره های مارکوف با زمان پیوسته و اصول قابلیت اطمینان در هر یک از اجزای این دو سطح استفاده شده است. البته جهت محاسبه شاخص دسترس پذیری در سطح انبارهای مرکزی فروش ، متوسط کمبود سالیانه را بر تقاضای کل سالیانه محصول نهایی تقسیم کرده و مقدار بدست آمده را از یک کم کرده ایم . در پایان رابطه ای برای محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره های تامین چند سطحی ارائه شده است. و در نهایت در قسمت یافته های این پژوهش شاخص دسترس پذیری زنجیره ی تامین برای محصول پلوپز در کارخانه صنایع الکتریکی پاناسونیک با استفاده از الگوی ارائه شده در این پژوهش محاسبه شده است.
    کلیدواژگان: زنجیره تامین، زنجیره های مارکوف، قابلیت اطمینان، شاخص دسترس پذیری
  • مجید نوجوان*، مسعود علیشاه صفحه 175
    نمودار ناپارامتری رتبه علامت دار یکی از نمودارهایی است که از آن برای کنترل مرکزیت فرآیندهایی با توزیع نامعلوم یا غیرنرمال استفاده می شود. در این مقاله تاثیر خطای اندازه گیری با مدل جمع پذیر خطی بر روی عملکرد نمودار رتبه علامت دار بررسی شده است. برای این کار یک برنامه ی شبیه سازی تهیه شده که متوسط طول دنباله ی نمودار رتبه علامت دار را به ازای سه توزیع متفاوت و در دوحالت آگاهی یا عدم آگاهی از وجود خطای اندازه گیری محاسبه می کند. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که عملکرد نمودار رتبه علامت دار تحت تاثیر خطای اندازه گیری تضعیف می شود. همچنین تاثیر استفاده از افزایش تعداد دفعات اندازه گیری بر کاهش تاثیر خطای اندازه گیری نیز بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که اگر چه استفاده از این روش در حالت آگاهی از وجود خطای اندازه گیری بر عملکرد نمودار اثر مثبت دارد، ولی در صورت عدم آگاهی از وجود خطا، این روش عملکرد نمودار رتبه علامت دار را تضعیف می کند.
    کلیدواژگان: نمودارهای کنترل ناپارامتری، نمودار رتبه علامت دار، خطای اندازه گیری، اندازه گیر چندگانه
  • محمدصابر فلاح نژاد*، سعید خلیلی، هادی محمدزاده صفحه 187
    تعیین نیروی انسانی لازم جهت انجام عملیات تولیدی، از جمله پارامترهای مهم درمسئله ی بالانس خط تولید می باشد و تخصیص تعداد بهینه ی نیروی انسانی، افزایش راندمان خط تولید و به تبع آن افزایش سود را برای شرکت ها به ارمغان می آورد. از آنجا که امکان تخصیص تعداد متفاوتی از ماشین آلات به هر اپراتور وجود دارد، در نتیجه تعداد مختلفی سناریو و حالت، جهت واگذاری ماشین آلات به اپراتورها بوجود خواهد آمد. هدف ما از نگارش این مقاله، کمک به مدیران در انتخاب بهترین سناریوی ممکن، از بین سناریوهای مختلف تخصیص می باشد. در این مدل، ابتدا هر کدام از سناریوهای ممکن، با استفاده از مبانی تئوری صف مدلسازی شده و سپس هزینه ها و درآمدهای ناشی از پیاده سازی هرکدام از این سناریوها محاسبه می شود. البته جهت انطباق بیشتر مدل با واقعیت های موجود در دنیای پیرامون، عدم قطعیت، که جزء جدانشدنی محیط های تولیدی می باشد، به وسیله ی منطق فازی در مدل پیشنهادی لحاظ شده است. در ادامه، با توجه به اینکه برخی از ورودی های مساله مثل نرخ ورود کالا به ایستگاه های کاری و نرخ خدمت اپراتورها نیز به صورت تقریبی و فازی در نظر گرفته شده-اند، مقدار سود حاصله از اجرای هر سناریو نیز به صورت یک عدد فازی بدست خواهد آمد. لذا جهت انتخاب بهترین سناریوی تخصیص، یکی از روش های اولویت بندی اعداد فازی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: ترکیب بهینه انسان، ماشین، تئوری صف، منطق فازی، هزینه ها و درآمدهای تولید، روش های اولویت بندی فازی
  • محمد زارعی محمودآبادی، نسیم نهاوندی*، الهوردی تقوی صفحه 201
    برای بقاء در دنیای رقابتی امروز، بسیاری از شرکت های تولیدی و خدماتی، ناگزیر شده اند به رویکردهای جدید مدیریتی رو بیاورند. از جمله این رویکردها، می توان به روش های جدید ارزیابی عملکرد اشاره کرد که نقش مهمی در بهبود عملکرد یک سازمان دارند. سیستم های سنتی ارزیابی عملکرد که بر پایه معیارهای مالی هستند، برای محیط پیچیده کسب وکار امروزی مناسب نیستند. به خصوص این که اهمیت دارایی های نامشهود سازمان نسبت به دارایی های مشهود در کسب مزیت رقابتی، روز به روز افزایش می یابد. کارت امتیازی متوازن ( BSC ) یکی از رایج ترین سیستم های سنجش عملکرد در سالهای اخیر بوده است. اگر چه انتقاداتی به بعضی جنبه های این رویکرد وارد شده است. در این مقاله محدودیت های استفاده از BSC از دیدگاه سیستمی مورد بحث قرار می گیرد و کاربرد پویایی های سیستم به عنوان ابزاری جهت افزایش اثربخشی BSC ارائه می گردد.
    هدف این مقاله، تمرکز روی توسعه «کارت امتیازی متوازن پویا» و همچنین اثبات این موضوع است که تطابق ساختار کارت امتیازی متوازن سنتی با اصول پویایی های سیستم، حمایت و پشتیبانی بهتری برای تصمیم های مدیریت استراتژیک فراهم می کند. با توجه به ادبیات موضوع، یکی از مهمترین مشکلات کارت امتیازی متوازن، عدم لحاظ تحلیلهای ابعادی زمان بین علت و معلول (تاخیر بین علت و معلول) و اثرات پویای آن است. دلیل استفاده از پویایی های سیستم در مدل کارت امتیازی متوازن، عمدتا امکان بررسی تاخیر زمانی مباحث مرتبط با محیطهای پویا است. در پایان تجربه ای از بکارگیری موفقیت آمیز مدل توسعه یافته در یکی از شرکت های کاشی و سرامیک استان یزد به همراه نتایج حاصل از آن آورده شده است.
    کلیدواژگان: کارت امتیازی متوازن، مدل سازی پویایی شناسی سیستم ها، نمودار علیت، نمودار حالت جریان، شبیه سازی
  • نرجس کمالی، رضا توکلی مقدم*، ابوالفضل شجاعی برجویی، بهمن نادری صفحه 215
    در این مقاله، مساله زمانبندی در محیط کارگاه باز با ماشین های انعطاف پذیرارایه می شود. انعطاف پذیری ماشین ها بدان معناست که هر عملیات می تواند بر روی همه و یا برخی از ماشین های کارگاه پردازش شود. همچنین زمان حمل و نقل بین ماشین ها در نظر گرفته می شود. هدف این مساله، کمینه سازی میانگین زمان تکمیل کارها است. این مساله با توجه به ماهیت پیچیده آن، جز خانواده مسایل NP-hard است، بنابراین یک الگوریتم ژنتیک برای حل آن ارایه و طراحی می شود. برای تولید بخشی از جواب اولیه آن از یک روش ابتکاری استفاده می شود. با بکارگیری این روش، ماشین با کمترین زمان پردازش، لزوما ماشین منتخب برای پردازش هر عملیات نیست، بلکه زمان پردازش عملیات ها روی هر ماشین و زمان حمل و نقل بین ماشین ها ملاک انتخاب قرار می گیرد. تاثیر پارامترها و اپراتورهای مختلف بر روی عملکرد الگوریتم ژنتیک پیشنهادی با روش تاگوچی صورت می گیرد و یک کران پایین تقریبی برای مساله محاسبه شده و نتایج مربوطه با الگوریتم ژنتیک پیشنهادی مقایسه می شود.
    کلیدواژگان: زمانبندی کارگاه باز، انعطاف پذیری ماشین، الگوریتم ژنتیک، روش تاگوچی، کران پایین
  • حسن خادمی زارع*، امید کاوندی صفحه 233
    در این مقاله، با استفاده از تکنیک ارزش افزوده یک روش کارا و موثر برای موازنه هزینه – زمان در بین پروژه های صنعتی و تجاری یک سازمان با هدف حداقل نمودن مجموع هزینه های زودکرد و دیرکرد پروژه های صنعتی و حداکثر نمودن درآمد پروژه های تجاری ارائه شده است. بکارگیری تکنیک ارزش افزوده در مدیریت پروژه مستلزم یک تعریف جامع و کامل از پروژه، در ابتدای کار می باشد این تعریف سبب ایجاد یک طرح کلی از پروژه می شود. در این صورت با توجه به چرخه حیات پروژه می توان مراحل اصلی اجرای پروژه را از یک درصد تا صد در صد اندازه گیری کرد. بر این اساس در هر مرحله از پیشرفت پروژه، بر اساس عملکرد پروژه، پیش بینی دقیق و قابل اطمینانی از وضعیت نهایی پروژه از لحاظ مدت زمان و هزینه لازم برای تکمیل پروژه ارائه می شود. این پیش بینی دقیق باعث می شود، قبل از تحمیل هرگونه زیان بیشتر، تصمیم به توقف پروژه و یا تغییر روند اجرایی فعلی گرفته شود. تغییرات روند اجرایی شامل تغییرات زمانبندی، تخصیص و تسطیح مجدد منابع پروژه های صنعتی و یا اجرای پروژه های تجاری جدید با استفاده از تکنیک ارزش افزوده در راستای تامین اهداف پروژه می باشد. برنامه ریزی اولیه ومجدد پروژه، شامل سه مرحله زمانبندی فعالیت ها، تخصیص و تسطیح منابع و پیش بینی دقیق از وضعیت آینده پروژه می باشد. استفاده از تکنیک ارزش افزوده در این مقاله ضمن ایجاد تعادل در زمان و هزینه، افزایش دقت در برنامه ریزی اولیه و مجدد پروژه، بهبود میزان تسطیح منابع، باعث کاهش قابل توجه زمان و هزینه در پروژه های صنعتی و افزایش درآمد پروژه های تجاری مورد مطالعه شده است.
    کلیدواژگان: زمانبندی به هنگام پروژه، تکنیک ارزش افزوده، حداقل نمودن هزینه های زودکرد و دیرکرد، موازنه هزینه و زمان، تخصیص و تسطیح منابع، مدل اقتصادی
  • عبدالحمید صفایی قادیکلایی*، احمد جعفرزاده افشاری، سیده مرضیه احمدی صفحه 247
    مسائل زمانبندی در محیط های واقعی ساخت و تولید ماهیتا مسائل پویایی هستند و اغلب با عدم قطعیت ها و پیچیدگی هایی روبرو هستند که توجه به آن ها، گرچه منجر به عدم دستیابی سریع به جواب بهینه می گردد اما بهره گیری کامل از مدل های نظری توسعه یافته در حوزه برنامه ریزی و زمانبندی را ممکن می سازد. در این پژوهش، مدلی از زمانبندی تولید کارگاهی منعطف با در نظر گرفتن عدم قطعیت ورود سفارش جدید و تغییر زمان عملیات ارائه شده است که هدف آن کمینه کردن حداکثر دوره ساخت (به عنوان معیار کارایی) و کمینه کردن انحراف های بین زمان های شروع عملیات در دو برنامه اولیه و ثانویه (به عنوان معیار پایداری) می باشد. بعلاوه به منظور نزدیک تر ساختن مدل به شرایط عملی، زمان های حمل ونقل بین ایستگاه های کاری، به عنوان فرض کلیدی گنجانده شد که در تحقیقات مشابه در این حوزه، بطور همزمان در نظر گرفته نشده است. در بخش نتایج عددی، به دلیل NP-hard بودن مساله، الگوریتمی مبتنی بر اصول ژنتیک ارائه شد. نتایجی از تجزیه و تحلیل عددی مثال های تصادفی، که با افزودن پارامترهای مربوط به حمل و نقل به مسائل موجود در ادبیات به دست آمده اند، میزان درصد خطای بسیار ناچیز و در نتیجه کارآمدی الگوریتم را نشان داده است
    کلیدواژگان: زمانبندی پویا، زمانبندی تولید کارگاهی انعطاف پذیر_ کارایی، پایداری
  • مهدی جقتایی نوایی، وحید محمودیان، مهدی فضلی، علی بزرگی امیری* صفحه 261
    در پی پیشرفت بشر و توسعه فعالیت های انسانی، حجم ضایعات و پسماندهای خطرناک افزایش یافته و با توجه به خطرات حمل و نقل، پاکسازی، دفع و مهم تر از همه مشکلات زیست محیطی که دارند، توجه بسیاری را به خود جلب کرده اند. 10 الی 25 درصد زباله های بیمارستانی نیز از جمله پسماندهای خطرناک به شمار می رود و از معضلاتی است که بهداشت عمومی و محیط زیست را تهدید می کند. لذا در این مقاله با ارائه یک مدل برنامه ریزی عددصحیح مختلط سعی شده است مکان بهینه ی مراکز پالایش، بازیافت و دفع زباله های بیمارستانی، با در نظر گرفتن سه معیار هزینه، ریسک و قابلیت اطمینان یا احتمال در دسترس بودن مسیرها و همچنین میزان حمل و نقل بین هر کدام از این مراکز به تفکیک انواع زباله ها تعیین شود. در ادامه، عملکرد مدل، از طریق مجموع وزنی توابع هدف و در شانزده وزن دهی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته و نقاط پارتویی به دست آمده اند. برای شناسایی نقاط بالقوه بر اساس معیارهای زیست محیطی جهت تاسیس هر کدام از این مراکز نیز از داده های ژئوگرافیک و نرم افزار GIS استفاده شده است.
    کلیدواژگان: مدیریت پسماندهای خطرناک، مکان یابی مسیریابی، زباله های بیمارستانی، قابلیت اطمینان، GIS