فهرست مطالب

محیط شناسی - سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 27، تابستان 1380)

فصلنامه محیط شناسی
سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 27، تابستان 1380)

  • 120 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1380/03/19
  • تعداد عناوین: 11
|
  • ترابیان، مهندس امین زاده، مهندس نیکی ملکی صفحات 1-6
    در این تحقیق از دو راکتور ناپیوسته با عملیات متوالی (SBR) که در مقیاس نیمه صنعتی ساخته شده بود، جهت حذف بیولوژیکی فسفر استفاده شد. هر دو راکتور در یک سیکل 12 ساعته کار می کردند و راهبردی آنها از طریق یک رایانه صورت می گرفت. از یک راکتور به عنوان شاهد، بدون مرحله بی هوازی اولیه (با 9.5 ساعت زمان هوادهی) استفاده شد. در راکتور دیگر شرایط بی هوازی اولیه بدون تغییر در زمان کل واکنش (9.5 ساعت) مهیا گردید. متوسط غلظت فسفر و COD در خوراک ورودی به راکتورها به ترتیب برابر بود با 7.5 و 800 میلی گرم در لیتر، متوالی راندمان حذف فسفر در راکتور شاهد و راکتور دوم با زمانهای واکنش بی هوازی 2، 3 و 4.5 ساعت در طی دوره های 2 ماهه به ترتیب برابر با 16%، 26%، 64% و 99% بدست آمد. از طرف دیگر افزایش عمر لجن از 5 روز به 10 روز در راکتور با زمان واکنش بی هوازی 4.5 ساعت، باعث کاهش راندمان حذف فسفر از 99% به 87% شد.
    در کل بررسی نتایج حاصله از عملکرد راکتورها نشان می دهد که از یک طرف با افزایش زمان واکنش بی هوازی، به دلیل غلبه میکروارگانهانیزمهای حذف کننده فسفر بر سایر گونه ها می توان راندمان حذف فسفر را بالا برد و از طرف دیگر با کنترل دقیق حجم لجن مازاد (عمر لجن) در راندمان حذف اثر مثبت گذاشت.
    کلیدواژگان: _ ، ، حذف بیولوژی فسفر، راکتور ناپیوسته با عملیات متوالی، عمر لجن
  • کرمانشاهی، نوحی، صادقی، زهرا اسدی صفحات 7-13
    در بررسی تاثیر سالیسیلات بر تعداد باکتری های تجزیه کننده نفتالین و باکتری های هتروتروف در یک نمونه خاک آلوده به هیدروکربن های حلقوی، دو غلظت 16 و 160 میکروگرم این ماده در هر گرم خاک به مدت 30 روز اتوگذاری شد. در غلظت 160?g/gr سالیسیلات دانسیته باکتری های تجزیه کننده نفتالین و باکتری های هتروتروف هوازی برای مدت 30 روز افزایش نشان داد. در نمونه های خاک تیمار شده با 16 میکروگرم سالیسیلات در خاک تغییری در جمعیت باکتری های مورد نظر مشاهده نشد. فعالیت نفتالین اکسیژناز که برای متابولیسم نفتالین لازم است، در سویه پسودوموناس پسودومالئی بعد از اتوگذاری با سالیسیلات اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که فعالیت اکسیژناز به وسیله سالیسیلات افزایش می یابد.
  • علیرضا ریاحی بختیاری صفحات 15-22
    با توجه به منابع عمده وارد کننده فلزات سنگین در حواشی منطقه مورد مطالعه از قبیل فاضلاب شهری، پساب های کشاورزی (حاوی حشره کش ها، علف کش ها، کودهای شیمیایی فسفاته)، وسایل نقلیه موتوری، شیرابه زباله ها و معادن فلزات روی، سرب، کارگاه ها و صنایع چرم سازی، محصولات چربی، چاپ و صحافی، صنایع شیمیایی و تولید فلزات، همواره مقادیر متنابهی از فلزات سنگین وارد رودخانه هراز شده که بالطبع بخشی از آن در بافت ارگانیزم های آبزی تجمع پیدا می کند. نظر به اینکه رودخانه هراز جز رودخانه های حفاظت شده در ایران می باشد اهمیت این تحقیق در تعیین میزان آلاینده های فلزی برای کنترل، مدیریت و در نهایت حفاظت بهتر آن بارز و روشن می شود.
    در این تحقیق برخی از ماهیان رودخانه شامل سیاه ماهی (Capoeta capoeta)، ماهی سفید رودخانه های (Leuciscus cephalus)، ماهی کاراس (Carassius auratus)، ماهی خیاطه (Albernoid bipunclatus) و ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) توسط دستگاه الکتروشوکو صید و پس از بیومتری و آماده سازی نمونه ها (بافت های عضله، آبشش، امعا و احشا) میزان غلظت فلزات سرب و کادمیوم به روش جذب اتمی تعیین گردید.
    نتایح مذکور با استفاده از آنالیز تجزیه واریانس و آزمون F مورد تحلیل آماری قرار گرفت و مشخص گردید. مطالعه میزان جذب و تجمع سرب و کادمیوم در بافت های مختلف هر یک از گونه ها به طور مجزا متفاوت و معنی دار بوده و همچنین بین میانگین های غلظت سرب و کادمیوم در شش گونه مورد مطالعه تفاوت معنی داری نشان می دهد. اما در هر یک از گونه ها بین ماهیان بالغ و نابالغ در جذب و تجمع سرب و کادمیوم اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. ضریب همبستگی پیرسون برای سرب و کادمیوم در بافت های مختلف از گونه های مختلف (حدود 0.65) میزان نسبتا بالایی از همبستگی را نشان می دهد.
  • هنریک مجنونیان صفحات 23-33
    پناهگاه های حیات وحش بنا به موقعیت خود در طبقه بندی آی، یو، سی، ان (طبقه IV) اهداف صرفا حفاظتی نداشته و به درجاتی منابع بیوفیزیکی آنها مورد استفاده قرار می گیرند. این استفاده ها در اهداف مدیریت آنها منظور شده و از نظر قانونی نیز مجاز شمرده می شوند. به همین دلیل پناهگاه های حیات وحش برای حفظ موجودیت و ارزشهای خود بیش از سایر مناطق آی، یو، سی، ان (VI-I) نیاز به طرح ریزی زیست محیطی دارند. در غیر این صورت کاربری های ممکن از این مناطق می تواند در تعارض با ارزشهای آنها قرار گرفته و در نهایت اهداف حفاظت آنها را عقیم نماید.
    پناهگاه حیات وحش لوندویل با وسعتی کمتر از 1000 هکتار در شمال غربی کشور در حاشیه دریا و 5 کیلومتری شهر آستارا قرار گرفته است. این منطقه با وجود وسعت قلیل خود یکی از مهمترین زیستگاه های پرندگان آبزی- خشکی زی بشمار می رود. منابع فیزیکی این منطقه (شن و ماسه و صدف) از دیرباز در فعالیتهای ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرد. به علاوه این منطقه به عنوان تفرجگاه مردم آستارا نیز به شمار می رود. این فعالیتها هر یک به نحوی می توانند ارزشهای زیستگاهی منطقه را به ویژه برای گونه های حمایت شده آن کاهش دهند. برای جلوگیری از بروز این تعارضات منطقه طی فرایند ارزیابی توان زیست محیطی، زون بندی گردید. برای زون بندی پناهگاه حیات وحش لوندویل ابتدا منابع زیستی -فیزیکی و اقتصادی - اجتماعی آن شناسایی گردیده و نقشه آنها با مقیاس 1:10000 تهیه گردید، تلفیق این لایه های اطلاعاتی با یکدیگر 100 واحد زیست محیطی در منطقه را موجب گردید. با مقایسه این واحدها با مدلهای اکولوژیکی پارکداری موجود و ارزیابی آنها، منطقه به زونهای مختلفی تفکیک شده و کاربری هر یک مشخص گردید. در انتها نقشه زون بندی پناهگاه به عنوان واحد برنامه ریزی آن تهیه شد. نتیجه ارزیابی نشان می دهد که زون اندوختگاه بازداشته (زون 1) به دلیل دست خوردگی منطقه، وسعت محدودی (2.68 درصد منطقه) را در بر می گیرد. برای حفظ آخرین بازمانده اجتماعات گیاهی، زیستگاه های فوق و فلور ارزشمند منطقه اعم از حمایت شده، بومی یا انحصاری و ایجاد فرصت کافی برای احیا اکولوژیک زون (2) وسعت قابل توجهی (57.63 درصد) را بخود اختصاص می دهد. زون (3) یا تفرج گسترده به عنوان پشتوانه ای برای زونهای تحت حفاظت و جلوگیری از تاثیر فعالیتهای تفرج متمرکز از وسعت قابل قبولی (35.93 درصد) برخوردار است. تفرج متمرکز(زون 4) در زون محدودی از گستره درختزارهای باز تا متراکم (0.55 درصد منطقه) عملی است و اما وسعت آن به دلیل ویژگی های خاص منطقه قابل مقایسه نیست. گستره محدودی (1.63 درصد) از منطقه که بطور غیر مستقیم در تضمین پایداری زونهای تحت حفاظت نقش اساسی دارد. به علت تخریب به عنوان زون اصلاح و بهبود (بازسازی، 5) در نظر گرفته شده است. پناهگاه حیات وحش لوندویل فاقد زونهای 6 و 7 بوده اما نوار باریکی از آن (1.58 درصد منطقه) د رحاشیه غربی منطقه که از درختزارهای متراکم تشکیل شده به خاطر نقش حایل خود از یکسو و اهمیت آن برای گونه های شاخه نشین به عنوان زون سپر (زون 8) انتخاب گردیده است. تفکیک منطقه به زون هایی با وظایف و کارکردهای متفاوت از آن جهت ضروری است که این منطقه از معدود پناهگاه های شبکه مناطق حفاظت شده کشور است که در وسعتی بسیار کم مجموعه ای از ارزشهای غیر قابل جانشین را در خود فراهم آورده است.
  • مهندس رامین معماریان صفحات 35-40
    رشد سریع فعالیت های انسانی در استان تهران بیشتر به تخریب محیط زیست شبیه است تا حرکت به سمت توسعه پایدار. با این نگرش هدف از این بررسی دانستن این موضوع بود که اولا تخریب هر شبکه از منطقه مورد مطالعه چه میزان است و ثانیا با توجه به شناخت میزان تخریب و مقدار آب در هر شبکه درجه و اولویت توسعه برای برنامه ریزی آتی به چه صورت خواهد بود. در این بررسی با استفاده از روش مدل تخریب در شبکه (مخدوم،1996) منطقه 9222 کیلومتر مربعی در شرق استان تهران که شهرهای اسلام شهر، ورامین، دماوند و فیروزکوه را شامل می شود، مورد ارزیابی قرار گرفت.
  • سید حسین بحرینی، رضامکنون صفحات 41-60
    رشد فزاینده جمعیت جهان آثار اساسی و اغلب فاجعه آمیزی بر زیستگاه های طبیعی کره زمین داشته است. مصرف بیرویه منابع تجدید ناپذیر انرژی، تخریب جنگلها و انقراض گونه های گیاهی و حیوانی از جمله این آثار است. بسیاری بر این باورند که گرم شدن کره زمین که بر اثر رشد جمعیت، شهرنشینی و مصرف بیرویه و غیر مسوولانه به وقوع پیوسته، شهرها را مورد تهدید جدی قرار داده و خسارات جبران ناپذیری بر آب و هوای کلی جهان وارد کرده است. شهرسازی ما به تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه و پیروی کورکورانه از مدلهای کلیشه ای توسعه شهری که نسبت به شرایط و خصوصیات بومی بی اعتنا است، نه تنها شرایط ناپایداری را در شهرها پدید آورده، بلکه ناپایداری مناطق اطراف را نیز به دنبال داشته است (بحرینی الف، 1378). به نظر می رسد مفاهیم توسعه پایدار به خوبی با اهداف مقاصد شهرسازی نوین سازگار باشد و بنابراین بتوان به عنوان وسیله موثری برای تحقق اهداف پایداری از آن استفاده به عمل آورد (بحرینی ب، 1378). بسیاری از دانشمندان، تحلیل گران و حتی سیاستمداران معتقدند که تغییر وضعیت کنونی شهرها به سوی پایداری مستلزم یک تحول در تفکر با یک تغییر بنیادی در نحوه فکر و عمل ما است. لیکن کمتر کسی پا را از این فراتر گذاشته و خصوصیات و راه های عملی چنین تحولی را بیان کرده است. (بحرینی،1375). در این مقاله سعی می شود پس از مروری بر مبدا و منشا مفهوم پایداری، تعاریف و اهداف پایداری و شناخت کاربرد مفهوم پایداری در توسعه شهری، راه ها و زمینه های تحقق عملی پایداری در شهرها مورد بررسی قرار گرفته، چارچوب مناسبی برای این امر ارایه گردد.
  • محمد تقی زاده صفحات 61-77
    مقاله حاضر سه موضوع بنیادین مرتبط با فعالیتهای انسان در دنیای معاصر (جهانبینی، توسعه پایدار و شهر) را در مورد ایران با ویژگی های خاص خود (جهانبینی اسلامی، توسعه پایدار و شهرهای بیابانی) به طور اجمال مورد بررسی قرار داده و وجوه اشتراک و ارتباط آنها را معرفی نموده است. جهانبینی اسلامی به عنوان بستر و فضای فعالیت مسلمین، نظریه توسعه پایدار به عنوان یکی از نظریات مطرح و شهرهای بیابانی ایران به عنوان یکی از بارزترین ساخته های انسان که ضمن تاثیرپذیری از جهانبینی اسلامی پاسخگوی اصول توسعه پایدار نیز بوده اند، به بحث گذارده شده اند. نگاهی به بافتهای تاریخی و معماری شهرهای بیابانی ایران نشان می دهد که ساکنان این مناطق یکی از بارزترین وجوه شناسایی قوانین حاکم بر عالم وجود و طبیعت را که منبعث از جهانبینی اسلامی می باشد. در جهت ایجاد محیطی پایدار و مناسب زندگی انسان، تجلی کالبدی بخشیده اند. بلکه همواره به عنوان عامل کامل بخشیدن به ماده نیز ایفای نقش می نمودند. به عبارت دیگر اصول شک دهنده این شهرها نه تنها پاسخگوی نیازهای انسان بودند، بلکه فراتر از آن در جهت رشد و تعالی او نیز ایفای نقش می نمودند.به عبارت دیگر اصول شکل دهنده این شهرها نه تنها پاسخگوی نیازهای انسان بودند، بلکه فراتر از آن در جهت رشد و تعالی او نیز ایفای نقش می نمود. با اتکا به تجربیات ساکنین شهرهای بیابانی ایران مقاله حاضر سعی در شناسایی آن دسته از اصولی خواهد نمود که اولا از فرهنگ و باورهای مردم نشات گرفته اند و ثانیا در دوران معاصر و در راستای تجلی توسعه پایدار نیز قابل استفاده و بهره گیری می باشند.
  • یاور، بحرینی صفحات 79-97
    به منظور نیل به پایداری، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع قبل از هر گونه برنامه ریزی توسعه ضرورت دارد. اما بدین منظور، با توجه به محدودیت زمان، بودجه و داده ها و آمار تحت اختیار، اغلب روشی مورد نیاز است که در عین سادگی دارای خروجی صحیح و نتایج کابردی با کیفیت مناسب باشد. بدین ترتیب ارزیابی به کمک پهنه بندی سرزمین و به روش تلفیق بهینه سلسله مراتبی مطرح می گردد. با این روش، با حداقل نیاز به داده و در کوتاهترین زمان می توان ارزیابی سرزمین را انجام داده از توان و تناسب آن برای توسعه مطلع شد.
    یک نمونه از کاربرد این روش در تدوین طرح توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویر احمد می باشد که در غالب یک برنامه ریزی استفاده از سرزمین منظوردار انجام گردید. از آنجا که نتایج این فرآیند برنامه ریزی توانست بخوبی پاسخگوی اهداف پیش بینی شده برنامه ریزی باشد، به نظر رسید که می توان در جهت گسترش بکارگیری از اصول ارزیابی توان و پهنه بندی تناسب اراضی حتی در برنامه ریزی های توسعه بخشی همراه با جامع نگری به عنوان یک الگو از آن استفاده نمود.
    با استفاده از این روش ارزیابی، راهکارهای کوتاه مدت مدیریت بهره برداری از وضع موجود (بدون سرمایه گذاری) و همچنین سیاستهای برنامه ریزی میان وبلند مدت برای دستیابی به وضع مطلوب (به صورت گزینه های مختلف و سرمایه گذاری های متفاوت) با موفقیت حاصل شد. بعلاوه، مکانیابی علمی و اصولی محل بهینه اجرای انواع طرحهای پیشتاز و اولویت دار توسعه با در نظر گرفتن کلیه ویژگی ها و ابعاد زیست محیطی (در جهت بهره برداری از مزیتها و گریز یا رفع نارسایی ها) به کمک این روش پهنه بندی منظور دار میسر گردید.
  • مهندس محفوظی، درویش صفت، مخدوم صفحات 99-108
    به منظور تعیین کاربری های بهینه (منطبق بر توان طبیعی) و ارتقا مدیریت کنونی سرزمین، فرآیند آمایش سرزمین با استفاده از ابزار توانمند و دقیق GIS انجام پذیرفت. در قالب این فرآیند و با استفاده از رهیافت تجزیه و تحلیل سیستمی ابتدا منابع اکولوژیکی و اقتصادی - اجتماعی آبخیز شناسایی و نقشه سازی شدند. داده های نقشه ای حاصل، رقومی شده و به همراه دیگر داده های توصیفی برای ایجاد پایگاه داده ها به سامانه های Arc/Info و Idrisi وارد شدند. در سامانه Arc/Info عملیات تصریح مختصات جغرافیایی، ایجاد توپولوژی و ویرایش نقشه ها انجام گرفت. سپس در مرحله تحلیل، سپس در مرحله تحلیل، مدل رقومی ارتفاع (DEM) با استفاده از نقشه توپوگرافی و سامانه Idrisi تهیه شد و براساس آن نقشه های شیب، ارتفاع، جهت، در کلاسه های مورد نظر تولید گردیدند.
    در مرحله میانی تحلیل، با روی هم گذاری و تلفیق نقشه های شیب، ارتفاع، جهت، خاکشناسی، تیپ بندی و تراکم پوشش گیاهی در سامانه Arc/Info نقشه واحدهای زیست محیطی آبخیز به همراه جدول ویژگی های واحدها ایجاد شدند. در ادامه، جدول ویژگی های واحدهای زیست محیطی با لحاظ نمودن سایر ویژگی های اکولوژیکی و داده های اقتصادی - اجتماعی در سامانه تکمیل گردید.
    مدل های اکولوژیکی ویژه آبخیز تهیه و در سامانه ArcView با استفاده از زبان پرسجوی ساختار بندی شده (SQL)، توان طبیعی هر یک از واحدهای زیست محیطی برای کاربری های ممکنه تعیین و نقشه سازی شدند. در مرحله پایانی تحلیل و فرایند آمایش سرزمین، اولویت بندی کاربری های مجاز و مناسب (منطبق بر توان طبیعی)، سرزمین براساس پیش شرطهایی (تنظیم شده براساس ویژگی های طبیعی و نیازهای اقتصادی اجتماعی در آبخیز) با بهره گیری از SQL تعیین و نقشه کاربری های بهینه (آمایش سرزمین) تولید گردید. در نهایت به منظور پیش بینی ملاحظات سازمانی، اجرایی، قانونی و غیره ضوابط و مقررات استقرار کاربری های بهینه به همراه ضوابط حریم ها و نمودار سازمانی- اجرایی طرح مدیریتی آبخیز ارایه گردید.
  • حمیدرضا جعفری صفحات 109-120
    طی سالهای اخیر، به دلیل موقعیت خاص اقلیمی و منظر زیبای حوضه آبخیز سدلتیان، انواع توسعه نامناسب و بدون برنامه، به سوی آن کشیده شده است. تبدیل کشتزار به شهر و شهرک سازی و ویلا، آن هم در حریم رودخانه حفاظت شده جاجرود و حتی به میزان شدیدتری در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی، جاده سازی بدون برنامه و مدیریت ضعیف در کنترل خاکبرداری و خاکریزی، افزایش تراکم جمعیت، چرای بی رویه، شکار بدون جواز در مناطق حفاظت شده البرز مرکزی و ورجین، از مهمترین خسارتهای جدی منطقه مطالعاتی محسوب می شوند.
    هدف از این مقاله، ارزیابی و سنجش تخریبی است که در اثر توسعه نامناسب، در محیط زیست منطقه حادث گشته و همچنین برنامه ریزی محیطی در سطح حوضه می باشد.
    بدین منظور از مدل تخریب (Degradation Model) که یکی از ابزارهای مهم در جهت کمی سازی تخریب محیط زیست محسوب می گردد استفاده گردید.
    در این بررسی ابتدا مرز حوضه آبخیز بر روی 5 لایه از نقشه های توپوگرافی (1:50000) رسم گردید، سپس کل حوزه به 748 واحد نشانزد (Impact Unit)، یعنی شبکه های (2×2) سانتی متر که مساحت هر شبکه بر روی زمین (1km2) محاسبه گشته، تقسیم بندی شد. پس از طی این مرحله نسبت به اجرای مدل تخریب در هر شبکه به طور مجزا اقدام گردید.
    نتایج مبین آن است که تعداد 510 شبکه یعنی 68 درصد از کل 748 شبکه مورد مطالعه به دلیل شرایط طبیعی نامناسب حاکم بر آن، غیر قابل توسعه می باشد و همچنین تعداد 149 شبکه یعنی 20 درصد از کل شبکه های مورد مطالعه به دلیل تخریب ناشی از فعالیتهای انسانی و به تبع آن بالا رفتن ضریب تخریب، کیفیت توسعه را تا حدود زیادی از دست داده اند و از اولویت سوم وچهارم برخوردار گشته اند.
  • صفحات 1-10
|
  • Pages 1-6
    In this research, a plot consisting of two sequencing batch Reactors (SBR) Both reactors were anaerobic stageand its aeration time was had the primary anaerobic stage Witling change inthetoUilr:eaction time (9.5 hours).The average concentration of influent phosphorus and Rector Were 7.5 And 800 miligram Per litre respectively. In two months periods the average effeciencies of phosphorus removal for the blank reactor and the second reactor with anaerobic reaction times, of 2,3, and 4.5 hours were 16%, 26%, 64%, and 99% respectively. In the reactor with anaerobic of 4.5 hours, increasing the sludge age from 5 days to 10 days resulted in decreasing of phosphorus removal efficiency from 99% to 87%.. In general, the result of this investigation show that the increases of anaerobic reaction time can increase the efficiency of phosphorus 'removal, because of the prevalence of phosphorus removing. microrganisms over other species. Also the accurate control of additional sludge volume (sludge age) has an appropriate effect on the removal efficiency.
  • Pages 7-13
    In the study of the effects of salicylate on population density of naphthalene degrading bacteria and heterotrophic bacteria in a sample or: soil polluted with aromatic hydrocarbons, two different concentrations of salicylate (16, 160)? g / gr of soil incubated for 30 days. At 160? g / gr, salicylate enhanced the density of naphthalene degraders and heterotrophic bacteria for 30 days. No chenges in recoverable bacterial population densities were observed when soil samples were treated with 16? g of salicylate gr. The activity of naphthalene oxygenase, specifically involved in naphthalene metabolism have been measured In the strain, Pseudomonas pseudomallei after incubation with salicylate. The results indicate that synthesis of naphthalene oxygenase is enhanced by salicylate.
  • Pages 15-22
    Pollutants of Various sources and nature, including heavy metals, find their way into the haraz river. cadmium (Cd) and lead (Pb) concentrations and their fluctuations in the tissues of several fish species in the lower part of the river were investigated. The fish samples were Caught By using electroshoker. using F.test and ANoVA indicated different but significant, concentration of,these heavy metals in different species and tissues. However, no significant difference was found between adult and juvenile fish species
  • Pages 23-33
    رWildlife sancturies (W. S.) according to IUCN classification need less conservation, but more development plan. Lavandville W. S.: (less than 1000 ha, NW of Iran) is located near Caspian Sea and! is important as habitats for waterfowl and other birds. Physical resources (sands and oyster shells) of L. W. S. are exploited; by local people. The area also provides outdoor. recreational apportunities for the people. By system analysis approach environmental resources of L. W. S was surveyed, analysis integrated and mapped, environmental capabilities of the area were evaluated for zoning purposes. Accordingly, 2. 68% of L. W. S is suitable for zone 1 (restricted nature reserve), 57. 63% for zone 2 (conservation zone) 35, 93% for extensive use (zone 3), 0/55% for intensive use (zone 4), 1. 63% for zone 5 (rehabilitation zone), and finally, 1. 58% is suitable as buffer zone (zone 8). The development plan of L. S. W, according to zoning would protect its resources arid ease the management
  • Pages 35-40
    In this research by taking advantage of degradtion model ina grid System an area of 9222 km in eastern part of Tehran province including Eslam shahr, rey, varamin, Damavand, and firooz kooh were studied. The results show that 43.8 % of the area, due to its natural condition, is not suitable for development. The rest of the area (42.5) due to the degradation caused by man's activities has lost its natural capability for development.
  • Pages 41-60
    Increasing rate of world population growth has tremendous and Of ten detrimental impacts on natural environment of our planet. Unreasonable consumption of non-renewable sources of energy, deforestation, and the extinction of species are among these impacts. There are many who believe that global warming which is resulted due to population: growth, urbanization and over and irresponsible consumption is now seriously threatening cities and inflict non-repairable damage on world climate. Our urban planning, under the influence of classic development model and cliche urban development models which ignore local ecological conditions have not only caused the unsustainability conditions in our cities, but the whole regions (Bahriany, 1378a). It seems that the sustainable development concepts are perfectly compatible with the goals and purposes of new urban planning, and, therefore, these concepts may be used as effective tools to achieve sustainability in urban areas (Bahrainy, 1378b).Many scholars, analysts, and even politicians are convinced that any change in the existing conditions of cities towards sustainability requires a major change in our thought, or a radical change in our way of thinking and action. But few have gone any further to provide the practical means for such a change (Bahrainy, 1375). In this paper, efforts are made to; following a review of the origin of the concept of sustainability, definitions and purposes of sustainability and its application in urban development; a general framework will be developed through which, practical guidelines and implementation mechanisms will be introduced to achieve sustainability in the urban areas.
  • Pages 61-77
    Examining historical urban fabric of iranian desert cities demonstrates that one of the best response to the natural laws in the establishment of an appropriate built environment for human life, was considered in these settlement principles applied to the establishment of these cities not only did not impose disturbance and damages to the environment but have also granted perfection to matters. This paper endeavors to recognize, those attributes of architecture and. Spatial organization of Iranian desert cities which are derived from both people's beliefs and, culture, and in harmony with environmental conditions. These are discussed under the following, main titles: -After a brief introduction, the Islamic pints of view on human beings. nature their relationship and sustainable development are defined. The next part of the paper discusses cities and sustainable development through three sections expressing the principles predominating over nature and human life, introducing historical examples, and the present attitude of Iranian desert cities in response to the principles. - The final part of the paper is the conclusion in which the main lessons for future are introduced.
  • Pages 79-97
    Land and resource developoment suitability is usually achieved by landscape capability analysis. But using land capability analysis in planning process is often restricted by budget and time limitations. A simple yet effective capability analysis method is hence required, that can furnish 'planners reliable land zonning with the least data and time requirement. The Optimum Integration Method (Formann, 1995) of land capability analysis, zonning and classification is one Of these simple, yet effective methods. An addapttion of this method was used for a land-use planning project concerning touristic development of Kohkiloye-UBoyerAhmad Prbvince (Southern. Iran) Successful achievement of foreseen planning objectives resulted in introducing this method for further possible uses in simillar cases. This environmental capability analysi's method in land-use planning process offered both short-term management proposals and long-term planning strategies baseed on actual and preferred land capability and carrying capacity. Furthermore, proper site selection for implementation of pilot development projects was also achieved based on regional and local comparative advantages (and/or disadvantages) of concerning landscapes.
  • Pages 99-108
    In order to determine optimum landuses (in accordance with natural capability) and improve the current land management, landuse planning process was applied by USing GIS. Within the framework of system analysis approach basic ecological and socio-economic, data were mapped. The mapped data were digitized and imported to Idrisi and Arc/Info to build a Database, along with other descriptive data. The process of geographic, coordinates registration, building topology and editing the maps were done in Arc/Info. Then, in the analysis stage, Digital Elevation Model (DEM) was prepared using contour map in Idrisi. Based on that,slope, aspect and elevation maps were produced. In the middle stage of the analysis, environmental units map and unit attribute table were made by overlaying slope, elevation,aspect soil and vegetation type and denSity ltayers in arc/info.Then, environmental units attribute table was 'completed by considering Other ecological and socio-economic data in ArcView. Specific ecologica1 models were supplied for dadghan basin and using Structured Query Language (SQL), each of environmental units capability was determined and mapped for allotted landuses. In the last analysis and-landuse planning process stage, the priority of suitable landuses accordance with natural capability) was detennined and mapped by cosidering landuse prerequisites and using, SQL. Finally, in order to predict institutional, organizational and executive arrangements, criteria and regulations of establishing optimum landuses were presented together with buffers criteria and executive-organizational framework of basin management plan.
  • Pages 109-120
    It is fair to say that the man by including agricultural, industrial activities and exploitation-of natural resources in his survival agenda is the most responsible of all for environmental changes. Fundamentall development in various parts of a watershed is unavoidable and sometimes necessary. In recent years, large number of environmentally improper developments including new town development have taken! place around Latian lake (dam), which have led towards construction with out proper engineering and environmental observations. The aim of this research work is assessment and measurement of degradation due to inappropriate development in environment. Degradation: Mode] is one of the important tools in quantification of environmental degradation. This model is a systemic analysis type and uses mathematical model that yields development effects of a region in the shortest possible time. In another word, it reduces time and cost for evaluation process. In this work, borders of watershed have been drawn to scale of 1:50,000. The region has been divided to 748 units (i.e, 2cm x 2cm grid) which each grid covers: an area of 1km2. The degradation model for each individual unit has been applied by employing computer programs. It was found that 510 units (68% of total) are unfit for development, because of certain. inappropriate conditions. Also 149 units (i.e. 20% 0 total) were ideteriorated by human activities that have lost potential for proper development