فهرست مطالب

پژوهش زبان و ادبیات فارسی - سال هفتم شماره 3 (پیاپی 14، پاییز 1388)

فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فارسی
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 14، پاییز 1388)

  • 208 صفحه، بهای روی جلد: 25,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/08/19
  • تعداد عناوین: 10
|
  • صفحه 0
    از چند شماره پیش، سخن سردبیر در باب نسبت لفظ و معنی از نگاه زیبایی شناسی عرفانی و پیشینه و جلوه های آن در ادب فارسی بوده است، در این شماره نیز به اجمال، بعد و لایه ای دیگر از همین مبحث بنیادی پی گرفته می شود و آن، اشاره به اتحاد لفظ و معنی است؛ با این تعبیر که به رغم تفاوت ظاهری جهان معنی با دنیای لفظ و تخالف اولیه آن دو با یکدیگر، از دیدگاه مکتب زیبایی شناسی عرفانی می توان ضمن پذیرش تفاوت در جنس صورت و معنی، آن دو را هم جهت، همراه، هم هدف، همسو و ایفاگر نقش مکمل در ظهور و بروز زیبایی دانست. هر دو در خدمت تعالی کلام و التذاذ آفرینی قرار می گیرند؛ دوگانگی، بینونیت، تعارض و تزاحمی بین آن دو متصور نیست.
    بنابراین از نظرگاه زیبایی شناسی عرفانی، منازعاتی از این دست بی معنی می شود و رنگ می بازد که گروهی صورتگرا و فرمالیست و دسته ای معنی گرا باشند و اصالت محتوی را یادآوری کنند.
  • علی فتح اللهی، علی نظری صفحه 1
    چگونگی هبوط روح آدمی از عالم علوی و نزول آن در قفس جسمانی، از مباحث غامض فلسفی و عرفانی است. دوگانگی میان جان لطیف و جسم کثیف از موضوعات مورد بحث در بیشتر مکاتب فکری- فلسفی و عرفانی است. در این زمینه ابن سینا با دفاع از نظریه ی «دوگانگی روح و تن» مانند بسیاری عرفای مسلمان، از پیشگامان تصویر هبوط روح در جسم به صورت نمادین است. قصیده ی عینیه ی ابن سینا نیز در بین آثار اندیشمندان مسلمان، در زمره ی آثاری به شمار می آید که با زبان نمادین به تبیین دوگانگی روان و بدن می پردازد.
    این نوشتار به بیان رمزپردازی، چگونگی شکل گیری آن و عوامل مؤثردر پیدایش داستان های رمزی- عرفانی در آثار متفکران مسلمان می پردازد. مطالعه ی منشاهای گنوسی، نوافلاطونی و اخوان الصفا درقصیده و تاثیر آن بر مفاهیم عرفانی و تطبیق بیان نمادین این قصیده با مفاهیم صوفیانه ی عارفان مسلمان در کنار پردازش تعلق روح به عالم بالا، هبوط غیر ارادی آن و بیان دوگانگی تن و جان و چگونگی رابطه ی آن دو با هم، ازدیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است. در پایان به بررسی راه های رهایی نفس لطیف باقی، از اسارت زندان جسم فانی خواهیم پرداخت.
    کلیدواژگان: نمادانگاری، تعالی روح، هبوط نفس، مرغ جان، دوگانگی جان و تن
  • هوشنگ محمدی افشار صفحه 27
    منشا اصلی عرفان و تصوف اسلامی، قرآن و سیره ی نبوی است و بنای آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشنی عشق و محبت نهاده شده است.
    از جمله آداب و مسائلی که همواره در دو جنبه ی ظاهری و روحانی مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشایخ و محققان صوفیه بوده، «سفر» است.
    در نوشته ی حاضر بر مبنای متون نثر صوفیانه ی فارسی، به بررسی و تبیین سفر ظاهر، از نخستین دوره ی پیدایش عرفان و تصوف تا اواخر سده ی هشتم هجری می پردازیم و انواع سفر، انگیزه ها، فواید، اهداف و مقاصد و لوازم سفر را همراه با دیدگاه های متصوفه و شخصیت های نامدار هر دوره در ارتباط با این مسئله بررسی می کنیم.
    در این جستار، علاوه بر استناد به قرآن کریم و احادیث و روایات ماثوره، به شیوه ی کتابخانه ای و براساس فن توصیف و تحلیل محتوا، به منابع نظری تصوف و عرفان و شرح احوال و سخنان بزرگان صوفیه، از سده ی پنجم تا هشتم ارجاع داده شده است.
    کلیدواژگان: عرفان و تصوف، سفر، سیره، متون نثر عرفانی
  • سید محمد دادگران، مریم صادقی، خدیجه ططری صفحه 51
    ارتباطات را می توان عمل انتقال مفاهیم یا انتقال معانی و تبادل پیام ها برشمرد. آنچه ارتباطات انسانی را از ارتباط دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد، به کارگرفتن اصول و معیارهایی برای ارتباط بهتر و موفق تر و توانایی انسان در خلق و استفاده از نمادها است. این مقاله در تبیین سیر ارتباطات انسانی در شاهنامه فردوسی تا پایان دوره پهلوانی است. ارتباطات انسانی در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حکمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسیم بندی است که در این مقاله فقط به ارتباط حکمرانان می پردازیم. ارتباطات حکمرانان در شاهنامه را می توان در پنج بخش قرار داد که عبارتند از: ارتباط حکمرانان باخود و دیگران، ارتباط حکمرانان با خدا، ارتباط حکمرانان با طبیعت، ارتباط حکمرانان با ماورا طبیعت و ارتباط حکمرانان با موجودات ماورایی. مهم ترین اهداف ارتباطی که دراین مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حکمرانان، اهداف ارتباطی آنان و نتایج ارتباط آنان.
    کلیدواژگان: ارتباطات حکمرانان، موجودات ماورایی، خدا، انسان، طبیعت، ماورا
  • فرشته آهنگری صفحه 79
    حافظ، نماینده ی اوج اعجاز زبان فارسی است. شعر او، حکایتگر وسعت روح آدمی و نماد ژرفایی و پرمعنایی زیست اوست که از عشق و صدق تعلیم گرفته است؛ از این رو، هرچند تعابیر چند وجهی و شبکه ی درهم تنیده ی موسیقی لفظی و معنوی کلامش، قابل ترجمان نیست ولی رنگ آشنای دنیای او را هر انسان اندیشمندی درمی یابد و می پسندد و شیفته وار قدم به جهان برساخته ی او می نهد.
    اروپائیان از قرن هفدهم میلادی با ادبیات فارسی آشنا شدند. زمینه ساز این آشنایی ترجمه ی اشعار فردوسی، حافظ، خیام و سعدی به زبان های غربی بود. مردم مجارستان، نخستین بار به سال 1771م. به همت کرولی رویتسکی سفیر امپراتوری اتریش مجارستان در خاورمیانه، حافظ و اشعار وی را شناختند. اشعاری که رویتسکی از دیوان حافظ برگزیده بود، مورد توجه شاعران و ادیبان مجاری قرار گرفت. پس از رویتسکی، چند نفر دیگر از ادیبان مجاری که با زبان و ادب فارسی آشنایی یافتند، بخش دیگری از غزلیات حافظ را در فاصله ی قرن هجدهم تا سال های اخیر ترجمه کردند. این ترجمه ها، گاه در مجموعه های مستقل و گاه در جنگ هایی همراه با ترجمه ی اشعار دیگر شاعران ایرانی و حتی شرقی منتشر شده اند.
    در این مقاله، برای نخستین بار در ایران به ترجمه ی شعر حافظ در ادبیات مجاری پرداخته می شود.
    کلیدواژگان: حافظ، زبان مجاری
  • کاووس حسن لی، سعید حسام پور صفحه 99
    درباره ی دانشمند و سخن سرای بلند آوازه ی ایرانی، حکیم عمر خیام نیشابوری و آثار برجسته ی او به ویژه شعرش، نوشته های گوناگون پدید آمده است، اما در گستره ی خیام پژوهی هنوز جای بسیاری از پژوهش های بایسته و مطالعات بنیادی خالی است. در نگاهی کلی به آثاری که درایران درپیوند با خیام پدید آمده است، می توان این کارنامه را به پیش ازسال 1300خورشیدی وپس از آن تقسیم کرد: در بخش نخست، درمنابع و اسنادکهن، مطالب ضد و نقیض درباره ی خیام فراوان است و درشکل گیری و گسترش پژوهش های بخش دوم، ترجمه ی انگلیسی ادواردفیتزجرالد از رباعیات خیام، جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا افزون بر این که این ترجمه، توجه جهانیان را به خیام و ایران جلب کرد، بسیاری از پژوهشگران ایرانی را نیز برانگیخت تا با دقت و درنگ بیشتری به زندگی و شخصیت خیام بپردازند و البته ضد و نقیض هایی که در اسناد ومنابع کهن وجود داشت و همچنین شیوه ی نگرش خیام پژوهان موجب شد رویکردهای گوناگون درگستره ی خیام شناسی معاصر پدیدآید.
    نویسندگان این مقاله در یک طرح پژوهشی گسترده، نزدیک به سه سال به شناسایی، معرفی و بررسی تمامی آثاری پرداختند که درسده ی چهاردهم (از سال 1300تا پایان سال1380خورشیدی) در پیوند با خیام در ایران پدید آمده، یا از زبان های دیگر به فارسی برگردانده شده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی کلی کارنامه ی خیام پژوهی درسده ی چهاردهم است که با ارائه ی جدول ها و نمودارهای زمانی و موضوعی بازنموده شده است.
    کلیدواژگان: خیام پژوهی، مقاله، کتاب، زمان، موضوع
  • سید محمد برفر صفحه 127
    از زیر مجموعه های ژانر قصه ی پریان، می توان به نوع قصه هایی اشاره کرد که در طبقه بندی آرنه - تامپسون جای می گیرند. روایت کلی این قصه ها، معمولا حکایت پسر جوانی است که با دسترسی به باغی جادویی، صاحب میوه هایی می شود که با شکافتن هر یک از آنها، پری زاده ای زیبارو سر برمی آورد. از این نوع قصه ها، روایت های مختلفی درنقاط مختلف جهان وجود دارد.
    در این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه های مربوط به اقوام مختلف (با این درون مایه) را گردآورده ایم و به شیوه ی توصیفی– تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را بررسی می کنیم تا بن مایه های مشترک و جهانی آنها را با عنایت به خاستگاه های اسطوره ای شان تبیین کنیم. یافته های مقاله نشان می دهد که این قصه ها و اسطوره هایی که منشا آن ها هستند، بازتاب تخیل بشر درباره ی جاندار پنداری طبیعت به شمارمی آیند. ازسویی باغ جادویی که قهرمان قصه به آن می رسد، می تواند شمایلی اسطوره ای از بهشت گمشده باشد
    کلیدواژگان: قصه پریان، اسطوره، پریزادگان، جاندار پنداری، بهشت گمشده
  • مریم عاملی رضایی صفحه 173
    در تاریخ ادبی ایران، نمونه های شعری باقی مانده از زنان بسیار بیشتر از نوشته های منثور آنان است. تا پیش از دوره ی ناصری، معدود نوشته های نثر زنان در رسالات فقهی و ادعیه و اوراد خلاصه می شود. از دوره ی ناصرالدین شاه، تعدادی نامه از زنان درباری، دو سفرنامه و یک رساله ی انتقادی – اجتماعی به جا مانده است. شیوه ی نگارش این متون بیانگر این واقعیت است که زنان آن دوره با قالب رسمی نگارش مکتوب فاصله ی زیادی داشته اند. این نوشته ها در حوزه ای زنانه و خصوصی به تحریر درآمده است و زبان آن، زبانی گفتاری است.
    در دوره ی مشروطه، به موازات حضور زنان در اجتماع، شاهد حضور جدی تر آنان در عرصه ی نثر هستیم. درج نامه های زنان در روزنامه های این دوره و انتشار نشریات ویژه ی زنان، جایی در فضای نوشتاری برای آنان گشود و زبان زنان وارد حوزه ی عمومی شد و پالایش یافت. بی پروایی و صراحتی که تحت تاثیر فضا و محیط مانوس زنانه و ادبیات گفتاری در میان آنان وجود داشت، جای خود را به عفت کلام و پاکسازی زبان از لغاتی داد که در فضای عمومی جایگاه مطلوبی نداشت.
    به این ترتیب کلامی پیراسته، پرده پوشیده و تربیت یافته شکل گرفت که از فرهنگ حاکم و رایج پیروی می کرد و نگاشته های زنان از حوزه ی خصوصی زنانه به حوزه ی عمومی اجتماع راه یافت. لذا می توان گفت حضور زن در اجتماع با گذار از ادبیات گفتاری به ادبیات نوشتاری و حضور در فرهنگ مکتوب مصادف گشت.
    کلیدواژگان: نثر زنان، دوره ی ناصری، دوره ی مشروطه، فرهنگ گفتاری، فرهنگ مکتوب
|
  • Ali Fathollahi, Ali Nazari Page 1
    How the human soul falls from the upper world and descends in the body cage is one of the complex philosophical and Gnostic debates. The duality of subtle spirit and dirty body is a matter of debate in most philosophical and Gnostic schools. Defending the duality doctrine, like many other Muslim Gnostics, Ave Sina is considered as one of the pioneers in symbolically depicting the fall of the soul into the body. His Poem of Einiyyeh, among the works of Muslim scholars, follows such a view. The present article studies symbolism, its development, and the relevant factors in developing mystical-gnostic stories in the works of Muslim thinkers. The other focus of the research is to explore the traces of Gnosticism, neo-Platonism, and Akhavan-ol-Safa in the Poem of Einiyyeh, and their influence on its mystical concepts, and the compatibility of its symbolic language with the Sufi terms and expressions used by Muslim Gnostics, along with the study of the belonging of spirit to the upper world, its unwillingly Fall, and the duality of the soul and body. At the end, we will study the ways to set the everlasting subtle spirit free from the prison of the body
  • Hushang Mohammadi Page 27
    Islamic Gnostics/ Sufism mainly originates from the Quran and the apostolic custom; and is based on piety and pure devotion, with the flavor of love.“Journeying” is one of the issues and traditions which in two levels of external and internal (spiritual) has been of great importance and controversy for the Sufi elders and researchers. The present article studies the external journey during a long period of time, from the early stages of the development of Gnostics and Sufism up to the end of the 8th (Islamic) century. Types of journey, its motivations, advantages, goals and objectives, and requirements are studied according to the different views of the Sufis and other great figures of each period. The research was done by a descriptive-analytic method. In addition to reliance on the holy Quran and sacred sayings, we have also made references to the theoretical works on Sufism, and the biographies of the Sufi elders from the 5th to the 8th centuries.
  • Seyyed Mohammad Dadgaran, Maryam Sadeghi, Khadijeh Tatari Page 51
    Communication can be considered as the act of communicating meanings or exchanging messages. What distinguishes human communication from the other living beings’ is its principles and criteria to successful and efficient communication, and his ability to create and use symbols.The present article is to explain the development of human communication in Shahnameh until the heroic age. Aspects of human communication in Shahnameh include the rulers’ communication, the heroes’, and the people’s. The research focuses on the first type. The rulers’ communication can be studied in five levels: communication with other rulers, communication with people, communication with God, communication with nature, and communication with supernatural beings. The main concern of the present article is to study types of the rulers’ communication modes, their purpose of communication, and the result of their communication.
  • Fereshteh Ahangari Page 79
    Hafiz is the representative of the pick of the literary masterpieces of Persian language which sounds like a miracle. His poetry, which is based on the teachings of love and truth, is the reflection of infiniteness of the soul, and the symbol of the depth and meaningfulness of the human’s life. Hence, the familiar color of Hafiz’ poetry is comprehensible and loved by any sophisticated person, though the harmoniously interwoven net of its form and content does not lend itself to translation. The Europeans got to know the Persian language since the 17th century. Its background had already been provided by translations of Firdausi, Hafiz, Khayyam, and Sa’di. Hungarians became familiar with Hafiz first through Karoly Roytski’s translation in 1771. He was the ambassador of Austria-Hungary Empire to the Middle-East. The poems Roytski translated attracted the attentions of most Hungarian poets and literati. Since then other parts of Hafez have been translated by Hungarian translators from Persian language. Some published as books; Some entered in complexes among the translations of other Iranian or Eastern poets.It is the first time in Iran that a publication is dedicated to the study of the translation of Hafiz in Hungarian language.
  • Kavoos Hasanli, Saeid Hesampour Page 99
    A big variety of woks have been appeared about Omar Khayyam, the Iranian scientist and poet, which study his prominent works and particularly his Ruba’iyat (quartets). Yet, there are lots of basic gaps in the process of this study. In a general view, we can divide the writings on Khayyam, historically into two periods: writings before the year 1300 (Iranian Year), and writings after the year 1300. There are lots of controversies among the literature on Khayyam before this period. Development of the literature on Khayyam after 1300 was mostly influenced by Fitz Gerald’s translation of Ruba’iyat from Farsi into English because it not only attracted the world’s attention to Khayyam and Iran, but also caused Iranian researchers to do their researches carefully and with more speculation. However, the controversies among the ancient literature, as well as diverse views among the researchers resulted in different approaches to the point in the field of modern studies of Khayyam. The authors of the present article, in the course of a research project which lasted nearly three years, studied all the original Iranian works appeared between 1300 and 1380 about Khayyam, as well as ones translated into Farsi from other languages. What here is presented is a general survey to the study of Khayyam during the current century. The article provides Time and Content tables and figures.
  • Plant Fairies / Seyyed Mohammad Barfar
    Page 127
    Among the subset of the fairy-tales genre, there is one type classified as No. 410 under Arne-Thompson classification. The narrative is centered on a young boy attaining a magic garden gets the fruits out of which emerge beautiful fairies. The tale is narrated in different versions around the world.Having gathered the stories narrated among different nations, the author in this article, tires to explore the rules governing these tales, and explain their universal motifs regarding their mythological origins. According to the findings of the present article, these tales and the myths behind them are reflections of the humans’ beautiful imagination on personification and attributing life to the nature. Moreover, the magic garden which the protagonist attains could be a mythological symbol of the Paradise Lost.
  • Ali Mohammadi Page 147
    Bidel’s fame and greatness is not limited just to the manner of expressing his thoughts and its linguistic subtlety. Part of the glory of his poetry originates from his thoughts which is as mysterious and symbolic as his language. If we took it for granted that there is stylistic prominence at the semantic level of Bidel’s poetry, we could ask how the prominent features could be realized in the form of sonnet. When sonnet as a literary form is a place to express lyricism, how thought and love are put together there? Regarding the factor of thought, can Bidel’s sonnets be treated as a special kind of sonnet? At the present article, having studied one of the Bidel’s famous sonnets critically, with special focus on its content and the thoughts involved, we have come to the conclusion that just as the poetry of Hindi Style is distinguished in terms of its form, it is distinguished in terms of its content; and this fact is evident in Bidel’s sonnets as the famous exemplar of this style.