فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال نوزدهم شماره 223 (بهمن 1395)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال نوزدهم شماره 223 (بهمن 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/11/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اصیل پژوهشی
  • سودابه شهیدثالث، مهدی سیلانیان طوسی، منا جودی*، نسیم شاهسون غربی، سعیده احمدی سیماب، مهری شاه آبادی صفحات 1-6
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در زنان است. 35% تمام سرطان های پستان در زنان بالای 70 سال گزارش شده است، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خصوصیات بالینی سرطان پستان در زنان بالای 70 سال انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه چند مرکزی و گذشته نگر و توصیفی، 2723 پرونده زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امید و مرکز تخصصی رادیوتراپی انکولوژی رضا (ع) شهر مشهد در طی سال های 1380 تا 1391 مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام اطلاعات لازم شامل سن، سابقه فامیلی، پاتولوژی تومور، مرحله بالینی تومور، وضعیت گیرنده های هورمونی و پروتئین HER2 تومور، نوع جراحی، نوع درمان ادجونت (رادیوتراپی، کموتراپی، هورمون درمانی) از پرونده ها استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    پاتولوژی اکثر بیماران (4/89%) داکتال کارسینوما انوازیو بود. 106 نفر (8/65%) از بیماران گیرنده استروژن مثبت، 79 نفر (85/59%) گیرنده پروژسترون مثبت و 89 نفر (49/64%) HER2 منفی داشتند. اکثر بیماران (4/71%) تحت جراحی رادیکال ماستکتومی مدیفیه قرار گرفته بودند و شایع ترین مرحله بیماری (54/33%) 11B بود.
    نتیجه گیری
    سرطان پستان در زنان بالای 70 سال بیشتر از نوع انوازیو داکتال کارسینوما می باشد و شایع ترین مرحله بیماری B II می باشد. اکثر بیماران از نظر گیرنده هورمونی استروژن مثبت و از نظر HER2 منفی می باشند، لذا پیشنهاد می شود که در رویکرد درمانی به این دسته از بیماران به خصوصیات بالینی اختصاصی آن ها توجه شود.
    کلیدواژگان: استروژن، پستان، نئوپلاسم
  • صنم مرادان*، شهرزاد آقاعمو، مجید میرمحمدخانی، بهاره پورزند صفحات 7-12
    مقدمه
    با توجه به افزایش میزان انجام سزارین در ایران در سال های اخیر و با توجه به تمایل مادران به عنوان یک دلیل مهم برای انجام سزارین، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه عوارض مادری سزارین بار دوم با سزارین های بیش از 2 بار، انجام شد.
    روش کار
    این مطالعهمقطعیبر روی 400 نفر از زنانی که از فروردین 1388 تا پایان اسفند 1391 جهت انجام عمل سزارین در بیمارستان امیرالمومنین سمنان بستری شده بودند، انجام شد. تعداد 400 نمونه تصادفی شامل 200 نفر از هر گروه، از نظر عوارض مادری شامل هیسترکتومی به دنبال سزارین، پلاسنتا آکرتا، پلاسنتا پرویا، زایمان زودرس، پارگی مثانه، خونریزی غیرمعمول، انتقال خون در حین و بعد از سزارین، تب زودرس بعد از عمل و طول مدت بستری بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای دو و تست دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر یا مساوی 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سنی در گروه مورد مطالعه به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (022/0=p). تعداد موارد سزارین هیسترکتومی، پلاسنتا آکرتا و پرویا، انتقال خون حین و پس از عمل و تب زودرس بعد از عمل درگروه مورد مطالعه از گروه کنترل بیشتر بود. ولی هیچکدام از نظر آماری معنادار نبود (103/0=p، 372/0=p، 372/0=p، 499/0=p، 372/0=p، 372/0=p). زایمان زودرس، خونریزی غیر معمول و میانگین مدت بستری در گروه مورد مطالعه بیش تر از گروه کنترل بود (025/0=p، 001/0>p، 0001/0>p).
    نتیجه گیری
    مدت بستری، خونریزی غیرمعمول و زایمان زودرس در گروه مورد مطالعه بیش تر از گروه کنترل بود ولی تفاوت دو گروه از نظر سزارین هیسترکتومی، پلاسنتاآکرتا و پرویا انتقال خون و تب زودرس معنادار نبود.
    کلیدواژگان: سزارین تکراری، سزارین هیسترکتومی پلاسنتاآکرتا، پلاسنتاپرویا، خونریزی
  • علی خسروبیگی*، حسن احمدوند صفحات 13-23
    مقدمه
    اطلاعات کم و ضد و نقیضی در رابطه با ارتباط سطوح سرمی هموسیستئین، نسبت آدیپونکتین به هموسیستئین و اسید اوریک با شاخص های مقاومت به انسولین در دیابت بارداری گزارش شده است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی سطوح سرمی هموسیستئین، آدیپونکتین، نسبت آدیپونکتین به هموسیستئین و اسید اوریک و ارتباط آن ها با شاخص های مقاومت به انسولین در دیابت بارداری در مقایسه با بارداری سالم انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال های 93-1392 بر روی 30 زن مبتلا به دیابت بارداری و 30 زن باردار سالم مراجعه کننده به بیمارستان عسلیان شهر خرم آباد انجام شد. میزان سطوح سرمی گلوکز و اسید اوریک با استفاده از روش نورسنجی و میزان سطوح سرمی هموسیستئین، آدیپونکتین و انسولین با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سطوح سرمی هموسیستئین در دیابت بارداری به طور معنی داری بالاتر از بارداری سالم بود (001/0>p). در مقابل، سطح آدیپونکتین (003/0=p) و نسبت آدیپونکتین به هموسیستئین (001/0=p) به طور معنی داری پایین تر بود. سطوح سرمی اسیداوریک تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد. همبستگی مستقیم و معنی داری بین سطوح سرمی هموسیستئین و انسولین در دیابت بارداری مشاهده شد (031/0=p، 40/0=r). سطوح سرمی اسیداوریک همبستگی مستقیم و معنی داری را با شاخص مقاومت به انسولین در گروه بیمار نشان داد (041/0=p، 38/0=r). همبستگی غیر مستقیم و معنی داری بین نسبت آدیپونکتین به هموسیستئین و قندخون ناشتا در بارداری سالم مشاهده شد (035/0=p، 39/0- =r).
    نتیجه گیری
    افزایش هموسیستئین، کاهش نسبت آدیپونکتین به هموسیستئین و افزایش جزئی اسیداوریک می توانند به عنوان عوامل خطر ایجاد مقاومت به انسولین در دیابت بارداری مطرح باشند.
    کلیدواژگان: آدیپونکتین، اسید اوریک، دیابت بارداری، هموسیستئین
  • اکبر اعظمیان جزی*، سمیرا عمادی، سیمین همتی صفحات 24-32
    مقدمه
    فرآیند درمان و افت آمادگی هوازی در بیماران مبتلا به سرطان پستان می تواند وضعیت آنتی اکسیدانی بدن را تضعیف کرده و احتمال عود این بیماری را افزایش دهد. لذا، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر 6 هفته دویدن تداومی با شدت متوسط بر استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپیدی و توان هوازی در زنان نجات یافته از سرطان پستان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در آذر و دی ماه 1394 بر روی 19 زن نجات یافته از سرطان پستان در مرکز انکولوژی و پرتودرمانی بیمارستان سیدالشهداء اصفهان انجام شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 6 هفته (سه جلسه در هفته) در برنامه دویدن تداومی با شدت متوسط شرکت کردند. ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAOC) و سطوح مالون دی آلدئید (MDA) با استفاده از کیت های الیزا و توان هوازی با پروتکل بالک اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، تی مستقل و تی همبسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    ظرفیت آنتی اکسیدانی تام به طور معنی داری افزایش (001/0=p) و سطوح سرمی سطوح مالون دی آلدئید به طور معنی داری کاهش یافت (003/0=p). همچنین، توان هوازی آزمودنی ها به طور معنی داری بهبود یافت (001/0=p).
    نتیجه گیری
    6 هفته دویدن تداومی با شدت متوسط می تواند دفاع آنتی اکسیدانی و وضعیت توان هوازی زنان نجات یافته از سرطان پستان را بهبود بخشیده و ممکن است مانع عود سرطان پستان شود.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپیدی، دویدن
  • حمیدرضا بهرامی طاقانکی، منیژه جوانمرد خوشدل، محمدرضا نورس، هدا عزیزی، حمیده عزیزی، لیلی حفیظی لطف آبادی* صفحات 33-41
    مقدمه
    دیسمنوره اولیه یکی از شایع ترین شکایات مراجعان به پزشک زنان می باشد. به نظر می رسد تاثیر طب سوزنی بر دیسمنوره و همچنین توجه به رویکردهای طب مکمل، روش موثری برای کاهش درد دیسمنوره باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر طب سوزنی و مفنامیک اسید بر شدت درد و میزان غیبت از محل کار در بیماران دیسمنوره اولیه انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1392 بر روی 140 نفر از بیماران زیر 25 سال دارای دیسمنوره اولیه مراجعه کننده به درمانگاه زنان یا طب سوزنی بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد. افراد در دو گروه 70 نفره قرار گرفتند. یک گروه طب سوزنی و گروه دیگر مفنامیک اسید طی سه دوره قاعدگی دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 16) و آزمون های فریدمن، یومن ویتنی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در انتهای سه دوره درمان میزان شدت درد در گروه طب سوزنی 74% و در گروه مفنامیک اسید 7/52% و میزان غیبت از محل کار در گروه آزمون 42% و در گروه کنترل 27% کاهش معنی داری پیدا کرده بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    طب سوزنی باعث کاهش دیسمنوره و کاهش میزان غیبت از محل کار، به عنوان روش درمانی غیر دارویی موثر معرفی می شود.
    کلیدواژگان: درد، دیسمنوره، طب سوزنی، طب مکمل و جایگزین
  • الهام منوچهری، طاهره فتحی نجفی*، مرتضی سعیدی، نرجس بحری صفحات 42-47
    مقدمه
    بیماری مولتیپل اسکلروزیس از انواع بیماری های مزمن و رو به پیشرفت در دهه های اخیر می باشد. افزایش 4 برابری شیوع مبتلایان زن نسبت به مرد و اوج ابتلاء در سنین بارورری، مسائلی هستند که نگرانی زنان را می تواند افزایش دهد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات الگوی قاعدگی مبتلایان به این بیماری قبل و بعد از تشخیص ابتلاء به ام اس انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه همبستگی و از نوع توصیفی - تحلیلی در سال 94-1393 بر روی 132 زن مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس استان خراسان انجام شد. نمونه گیری از نوع غیر احتمالی و در دسترس بود. شرایط ورود به پژوهش شامل رژیم تک دارویی، عدم ناتوانی و نداشتن بیماری های مزمن همراه ، عدم بارداری و شیردهی بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از یک نمونه اولیه 20 نفری مقدار واریانس برآورد شد و سپس با استفاده از فرمول نمونه گیری تصادفی ساده کوکران، حجم نمونه برآورد شده 132 نفر به دست آمد. ابزار مطالعه شامل پرسشنامه ساختار یافته، چند گزینه ای و جواب کوتاه بر اساس مطالعات، کتب و مقالات موجود با توجه به اهداف مطالعه بود که از روش اعتبار محتوا برای روایی پرسشنامه و آزمون آلفا کرونباخ برای پایایی استفاده شد. مقدار آلفاکرونباخ برابر 8/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    به منظور بررسی وجود تغییر در متغیرهای مورد بررسی قبل و بعد از ابتلاء به بیماری و بر اساس گفته های بیماران و پرسشنامه تکمیل شده از آزمون ویلکاکسون تک نمونه ای استفاده شد. همچنین بر اساس آزمون تی و اسپیرمن مشخص شد که بین طول مدت زمان ابتلاء به بیماری ام اس و طول مدت قاعدگی، میزان خونریزی قاعدگی، فاصله قاعدگی و دیسمنوره رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیماری ام اس در زنانی که از رژیم تک دارویی برای کنترل بیماری خود استفاده می کنند بر روی تغییرات قاعدگی مانند میزان خونریزی، مدت خونریزی قاعدگی ، فاصله قاعدگی و دیسمنوره اثر ندارد.
    کلیدواژگان: بیماری مولتیپل اسکلروزیس، الگوی قاعدگی، سنین
  • عزیزه جلیل آذر، مونا فرهادی*، پروین ترابزاده، زهره مومنی صفحات 48-56
    مقدمه
    تریکوموناس واژینالیس انگلی از رده تاژکداران و عامل واژینیت تریکومونایی است. این عفونت باعث عوارض و مشکلات متعدد از جمله ایجاد ترشحات، تحریک پذیری ژنیتال، ناراحتی پس از مقاربت، پارگی زودرس کیسه آب و زایمان پره ترم می شود. داروی انتخابی برای درمان این بیماری، مترونیدازول می باشد که در سال های اخیر گزارشاتی مبنی بر کارسینوژن بودن این دارو و همچنین موارد مقاومت دارویی این انگل نسبت به مترونیدازول منتشر شده است. از آنجا که گیاه عروسک پشت پرده در درمان بیماری های گوارشی، هپاتیت، ویروسی، سوزاک، نقرس، دیابت، گلودرد و دستگاه ادراری کاربرد دارد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره آبی و الکلی گیاه عروسک پشت پرده بر رشد انگل تریکوموناس واژینالیس در محیط برون تنی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه بنیادی در سال 1394 به منظور سنجش اثر ضد انگلی عصاره گیاه عروسک پشت پرده بر نمونه انگل تریکوموناس واژینالیس انجام شد. ابتدا عصاره های آبی و الکلی گیاه مذکور تهیه شد و کشت انگل در محیط کشت کامل دیاموند TYM انجام گرفت. در محیط کشت تاثیر غلظت های 8000، 4000، 2000، 1000، 500 و 250 میکروگرم بر میلی لیتر از عصاره الکلی و آبی عروسک پشت پرده بر رشد انگل های تریکوموناس در 24، 48 و 72 ساعت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تاثیر مترونیدازول به عنوان کنترل مثبت با غلظت 50 میکروگرم بر میلی لیتر و محیط کشت تنها به عنوان کنترل منفی بر انگل مذکور ارزیابی شد. در همه موارد تعداد انگل زنده و مرده با رنگ آمیزی تریپان بلو و لام نئوبار شمارش گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) و آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    عصاره الکلی و آبی بر رشد انگل های تریکوموناس واژینالیس اثر مهار کنندگی معنی دار دارد (01/0>p) و IC50% عصاره الکلی و آبی این گیاه در 24 ساعت به ترتیب در غلظت 4000 و 8000 میکروگرم بر میلی لیتر در مقایسه با کنترل (مترونیدازول) 100% شد. عصاره الکلی گیاه اثر مهار کنندگی 100% را در غلظت 2000 میکروگرم بر میلی لیتر بعد از 48 ساعت مجاورت با انگل نیز نشان داد، این در حالی است که عصاره آبی در همین زمان در غلظت 8000 میکروگرم بر میلی لیتر اثربخش بود (05/0>p).
    نتیجه گیری
    عصاره های آبی و الکلی میوه گیاه عروسک پشت پرده پس از مطالعات درون تنی و بررسی مکانیسم اثربخشی می تواند دارای پتاسیل درمانی جایگزین در موارد مقاومت دارویی به مترونیدازول باشد.
    کلیدواژگان: تریکوموناس واژینالیس، عصاره آبی، عصاره الکلی، عروسک پشت پرده، IC50
  • الهه نمازیان *، فرشته مختاری صفحات 57-65
    مقدمه
    هیوسین، یکی از داروهایی است که به طور تجربی جهت بهبود افاسمان و دیلاتاسیون استفاده می شود و اثر بخشی آن هنوز مورد سوال است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هیوسین وریدی در روند زایمان زنان نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی و سه سویه کور در سال 1394 بر روی 300 زن باردار نخست زا با سن بارداری ترم مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان افضلی پور کرمان انجام شد. نمونه ها به دو گروه مداخله (دریافت هیوسین) و کنترل (دریافت آب مقطر به عنوان پلاسبو) تقسیم شدند. تزریق تک دوز وریدی در دیلاتاسیون 4 سانتی متر و با افاسمان 30-40% انجام شد. وضعیت مادران هر یک ساعت ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تی، کای دو، همبستگی و رگرسیون لجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین طول فاز فعال و مرحله دوم زایمان، در گروه مداخله بیشتر از گروه کنترل بود و بین این دو گروه اختلاف معنی داری وجود داشت. تغییرات افاسمان سرویکس 2-1 ساعت پس از تزریق نیز معنی دار بود، در حالی که اتساع دهانه رحم در دو گروه مداخله و کنترل در فاصله زمانی 2-1 ساعت پس از تزریق تفاوت معنی داری نداشت. بروز تاکی کاردی و برادی کاردی گذرای قلب جنین در 78% از گروه مداخله و در 66/12% از گروه کنترل رخ داد (0001/0p<).
    نتیجه گیری
    میانگین طول فاز فعال زایمان، و طول مرحله دوم زایمان در گروهی که هیوسین دریافت کردند بیش از گروه کنترل بود. همچنین با توجه به بروز گذرای افت قلب جنین که منتج به نتیجه گیری عجولانه در مورد وضعیت جنین می شود، بهتر است تا قبل از انجام مطالعات بیشتر، در استفاده از این دارو در روند زایمان دقت بیشتری شود.
    کلیدواژگان: هیوسین، روند زایمان، دیلاتاسیون سرویکس، افاسمان سرویکس، داروهای آنتی کولینرژیک، کارآزمایی بالینی، فاز فعال زایمان
|
  • Soudabeh Shahidsales, Mehdi Silanian Toussi, Mona Joudi *, Nasim Shahson Gharbi, Saeedeh Ahmadi Simab, Mehri Shahabadi Pages 1-6
    Introduction
    Breast cancer is the most common type of cancer in women. 35% of breast cancer is reported in women older than 70 years. This study was performed with aim to evaluate the clinical characteristics of breast cancer among women above 70 years.
    Methods
    In this multi-central, retrospective and descriptive study, 2723 files of women with breast cancer referred to Mashhad Omid hospital and Reza Radiation oncology centre from 2001 to 2012 were evaluated. All the necessary data about age, family history, tumour pathology, clinical stage of tumour, hormone receptor status, Her2 protein status, type of surgery and type of adjuvant therapy ( radiotherapy, chemotherapy, hormone therapy ) were extracted from these files. Data was analysed with SPSS software (version 16). P
    Results
    The most common pathology was invasive ductal carcinoma (89.4%). 106 cases (65.8%) had positive estrogen receptor, 79 (9.8%) positive progesterone receptor and 89 (64.49%) negative Her2. Most patients (71.4%) had undergone modified radical mastectomy. The most common clinical stage was IIB (33.54%).
    Conclusion
    The most common type of breast cancer in women above 70 years is invasive ductal carcinoma and the most common stage of disease is IIB. Most patients are positive estrogen receptor and negative HER2. Therefore, it is recommended to pay more attention to their specific clinical characteristics in choosing their treatment approach.
    Keywords: Breast, Estrogens, Neoplasm
  • Sanam Moradan*, Shahrzad Agha Amoo, Majid Mirmohammad Khani, Bahareh Pourzand Pages 7-12
    Introduction
    With regard to increased rate of cesarean section in Iran in recent years and mother's tendency as an important reason for doing cesarean; therefore, this study was performed with aim to we are going to compare maternal complications of second cesarean with more than twice cesarean sections.
    Methods
    This cross-sectional study was carried on 400 women who were hospitalized in Semnan Amiralmomenin hospital for cesarean from 2009 to 2012. A total of 400 cases including 200 cases in each group were evaluated in terms of hysterectomy following cesarean, placenta accreta, placenta previa, preterm delivery, bladder rupture, abnormal bleeding, blood transfusion during and after operation, early fever after operation and duration of hospitalization. Statistical analysis was performed by software SPSS (16 versions) and Chi-square, Fisher-exact. P≤0.05 was considered significant.
    Results
    The mean age of study group was higher than control group (P=0.022). The cases of cesarean hysterectomy (P=0.372), placenta accreta (P=0.372), Placenta previa (P=0.499), blood transfusion during cesarean (P=0.372), blood transfusion after cesarean (P=0.372) and early postpartum fever (P=0.103) was higher in study group than control group, but the difference between two groups was not significant. The rate of preterm delivery (P
    Conclusion
    Duration of hospitalization, abnormal bleeding and preterm delivery were higher in study group than control group, but the difference between two groups was not significant in terms of cesarean hysterectomy, placenta accereta, placenta previa, blood transfusion during and after cesarean and early postpartum fever.
    Keywords: Bleeding, Cesarean hysterectomy, Placenta Accreta, Placenta previa, Repeated cesarean section
  • Ali Khosrowbeygi *, Hasan Ahmadvand Pages 13-23
    Introduction
    There are low and conflicting data about the relationships between homocysteine, adiponectin/ homocysteine ratio and uric acid with insulin resistance indexes in gestational diabetes mellitus (GDM). Therefore, this study was performed with aim to evaluate serum values of homocysteine, adiponectin, adiponectin/ homocysteine ratio and uric acid and their relationships with insulin resistance index in GDM compared with normal pregnancy.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 30 women with GDM and 30 normal pregnant women referred to Asalian hospital of Khorramabad during 2013-2014. Serum levels of glucose and uric acid were measured by photometric method and serum levels of homocysteine, adiponectin and insulin were measured by ELISA method. Data was analyzed by independent t-test and Pearson’s correlation analysis. P
    Results
    Serum levels of homocysteine were significantly increased in GDM compared with normal pregnant women (P
    Conclusion
    Increased serum values of homocysteine and decreased values of adiponectin/ homocysteine ratio and lightly increased levels of uric acid could be considered as risk factors for insulin resistance in GDM.
    Keywords: Adiponectin, Gestational diabetes mellitus, Homocysteine, Uric acid
  • Akbar Azamian Jazi *, Samira Emdi, Simin Hemati Pages 24-32
    Introduction
    The treatment process and loss of aerobic fitness can weaken the body's antioxidant status and increase the risk of disease recurrence in patients with breast cancer. Therefore, this study was performed with aim to investigate the effect of six weeks of moderate-intensity continuous running on oxidative stress, lipid peroxidation and aerobic power in female survivors of breast cancer.
    Methods
    This clinical trial study was performed on 19 female survivors of breast cancer in the ward of radiotherapy and Oncology of Isfahan Seyedoshohad hospital in 2015. The subjects were randomly divided into experimental and control groups. The experimental group participated in six weeks of moderate-intensity continuous running (three session per week). Total antioxidant capacity (TAOC) and Malondialdehyde (MDA) levels were measured by ELISA kits and aerobic power by Balke Protocol. Data were analyzed by SPSS software (version 20) using dependent and independent t-test and Smironov Kolmogrov. P
    Results
    The results of this study showed that total antioxidant capacity significantly increased (P=0.001) and malondialdehyde levels significantly decreased (P=0.003). Also, aerobic power significantly improved (P=0.001).
    Conclusion
    Ssix weeks of moderate-intensity continuous running can improve the body's antioxidant status and aerobic power in female survivors of breast cancer and may prevent breast cancer recurrence.
    Keywords: Breast cancer, Lipid Peroxidation, Oxidative Stress, Running
  • Hamidreza Bahrami, Taghanaki, Manizheh Javanmard Khoshdel, Mohammadreza Noras, Hoda Azizi, Hamideh Azizi, Leily Hafizi Lotfabadi * Pages 33-41
    Introduction
    Primary dysmenorrhea is one of the most common complaints of who referred to the gynecologist. It seems that the effect of acupuncture on dysmenorrhea and also attention to complementary medicine approaches is an effective method to reduce dysmenorrhea pain. This study was performed with aim to compare the effects of acupuncture and Mefenamic acid on pain intensity and absent from work in patients with primary dysmenorrhea.
    Methods
    This clinical randomized trial was performed on 140 patients aged
    Results
    At the end of three menstrual periods, pain intensity significantly decreased as 74% in acupuncture medicine group and 52.7% in mefenamic acid group. Also, absence from work significantly decreased as 42% in acupuncture medicine group and 27% in mefenamic acid group (P
    Conclusion
    Acupuncture medicine reduces dysmenorrhea and absence from work and is introduced as an effective non-pharmacologic method.
    Keywords: Acupuncture, Complementary, alternative medicine, Dysmenorrhea, Pain
  • Elham Manouchehri, Tahereh Fathi Najafi *, Morteza Saeedi, Narjes Bahri Pages 42-47
    Introduction
    Multiple Sclerosis (MS) is known as one of the common progressive chronic diseases in recent decades. Four times increased rate of infected women than men and concurrence between disease and reproductive ages may increase the worries in women. Therefore, this study was performed with aim to investigate the changes in menstrual pattern of infected people before and after diagnosis of MS.
    Methods
    This correlation and descriptive-analytic study was performed on 132 women with MS referred to MS institute in Khorasan province in 2014-2015. Sampling method was applied based on availability and non-randomized method. Included criteria included single dose therapy, lack of disability and other associated chronic diseases, lack of pregnancy or breastfeeding. To determine the sample size, firstly the variance was calculated based on the primary sample pack of 20 cases, and then using Cochrane simple sampling Formula, sample size was obtained as 132 cases. The study's tools included a structured questionnaire with multiple choice and short answers based on the studies, books and articles regarding to the aim of the study. Content validity was used for questionnaire validity and Cronbach's alpha was used for reliability. Cronbach's alpha was obtained as 0.8. Data was analyzed by software SPSS (version 16). P
    Results
    Single sample Wilcoxon test was used to evaluate the changes in the studied variables before and after infection to the disease based on patient's report and completed questionnaire. Also, t-test and Spearmen test showed no significant differences between duration of infection to the disease, duration of menstruation, menstrual bleeding, menstruation interval and dysmenorrhea (P>0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that Multiple Sclerosis in infected women who used single drug to control their disease has no effect on menstrual changes such as menstrual bleeding, duration of menstrual bleeding, menstruation interval and dysmenorrhea.
    Keywords: Ages, Menstrual pattern, Multiple Sclerosis
  • Azizeh Jalil Azar, Mona Farhadi *, Parvin Torabzadeh, Zohreh Momeni Pages 48-56
    Introduction
    Trichomonas vaginalis is a parasite from flagellate which leads to trichomomal vaginitis. Also, it can be responsible for various complications such as discharge, painful urination, genital irritation, discomfort after intercourse, premature rupture of membranes, and preterm labor. Metronidazole is a selected drug for treatment of the disease that carcinogenesis effects of this drug and also resistance of this parasite toward metronidazole have been reported in recent years. Since physalis alkekengi plant has been applied for treatment of gastrointestinal diseases, hepatitis, viral, gonorrhea, gout, diabetes, and sore throat, therefore, this study was performed with aim to determine in vitro effects of aqueous and alcoholic extracts of physalis alkekengi on Trichomonas vaginalis.
    Methods
    This … study was performed in 2015 to assess the anti-parasite effects of physalis alkekengi on Trichomonas vaginalis. At first, the aqueous and alcoholic extracts were prepared and proliferation of parasites in TYM Diamond culture medium was performed. The concentrations of extract were: 8000, 4000, 2000, 1000, 500 and 250 µg/ml. The proliferation was evaluated at 24, 48 and 72 hours compared to control (metronidazole 50 µg/ml) group. In all of cases, the number of live and dead parasites was counted with Trypan blue and Neubauer slide. Data was analyzed by software SPSS (version 18) and one-way variance analysis. P
    Results
    The aqueous and alcoholic extracts had significant inhibitory effects on Trichomonas vaginalis parasite proliferation (P
    Conclusion
    After evaluation of effectiveness mechanism, the aqueous and alcoholic extracts of the physalis alkekengi plant can be alternative treatment potential in cases of resistance to metronidazole.
    Keywords: Aqueous extract, Alcoholic extract, IC50, Physalis alkekengi, Trichomonas vaginalis
  • Elaheh Namazian*, Fereshteh Mokhtari Pages 57-65
    Introduction
    Hyoscine isone the drugs commonly used to improve effacement and dilatation that its efficacy is still questioned. So, this study was performed with aim to evaluate the effect of intravenous hyoscine in labor process of primiparous women.
    Methods
    The triple-blind clinical trial was performed on 300 primiparous pregnant women with term gestational age referred to Kerman Afzalipour hospital in 2015. Samples were randomly divided into two groups of intervention (received hyoscine) and control (received distilled water as placebo). The intravenous single dose injection was conducted at 4 cm dilation and 30-40% of effacement. Maternal status was recorded every one hour. Data were analyzed by software SPSS (version 17) and t-test, Chi-square, correlation and logistic regression. P
    Results
    Mean length of active phase and second stage of labor was higher in case group than control group and the difference between two groups was statistically significant. Also, the mean changes in effacement 1 and 2 hours after injection was statistically significant. While cervical dilatation 1 and 2 hours after injection was not significantly different between case and control groups. The incidence of transient tachycardia and bradycardia fetal heart rate occurred in 78% of case group and in 12.66% of control group (P
    Conclusion
    Mean length of active phase and second stage of labor was higher in those who received hyoscine than the control group. Also, due to the transient drop in occurrence of fetal heart rate which leads to hasty conclusions about the state of fetus, it is better to perform further studies to provide more accuracy in the use of this drug in labor process.
    Keywords: Anticholinergic drugs, Cervical dilatation, Cervical effacement, Clinical trial, Hyoscine, Labor active phase, Labor process