فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال بیستم شماره 10 (دی ماه 1396)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال بیستم شماره 10 (دی ماه 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/30
  • تعداد عناوین: 13
|
  • اصیل پژوهشی
  • محمدتقی شاکری، فرزانه جعفرنژاد، زهرا محبی دهنوی* صفحات 1-12
    مقدمه
    سندرم پیش از قاعدگی، تجربه برخی علائم جسمی و روانی است و مزاج می تواند تعیین کننده خصوصیات جسمانی، روانی و عاطفی فرد باشد. ورزش یکی از درمان های کاهش علائم سندرم پیش از قاعدگی است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع شدت علائم جسمی و روانی سندرم پیش از قاعدگی پس از 8 هفته تمرین هوازی منظم در مزاج گرم و سرد انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دو گروهه گروه کنترل و مداخله با دو زیر گروه مزاج گرم و سرد در سال 1393 بر روی 70 نفر از دانشجویان خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. گروه مداخله به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات هوازی را انجام دادند. پرسش نامه های مورد استفاده شامل: پرسشنامه مشخصات فردی و مامایی، تشخیص موقت سندرم، ثبت روزانه علائم سندرم، تعیین مزاج و نمودار درک بورگ بود. با استفاده از این پرسش نامه ها نوع مزاج، شدت علائم سندرم پیش از قاعدگی و تاثیر 8 هفته ورزش هوازی بر روی علائم سندرم در دو مزاج به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های آماری توصیفی، من ویتنی، کای دو و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مزاج سرد در گروه مداخله مطالعه تمامی علائم جسمی و روانی در انتهای مطالعه نسبت به ابتدای با شدت کمتری شیوع داشتند؛ به گونه ای که علائم با شدت 3 به صفر رسیده بودند، در حالی که در مزاج گرم فقط گیجی و نگرانی به صفر رسیده بود، ولی از بین علائم جسمی تمام علائم و از بین علائم روانی، طغیان خشم، به آسانی گریه کردن و تمایل به تنهایی با شدت کمتری شیوع داشتند.
    نتیجه گیری
    شیوع شدت علائم جسمی و روانی سندرم پیش از قاعدگی پس از 8 هفته تمرین هوازی منظم در مزاج سرد بهبود بیشتری از مزاج گرم دارد.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی، سندرم پیش از قاعدگی، مزاج
  • نیره قمیان*، نزهت موسوی فر، وسام رستمی نژاد، ناصر غنایی صفحات 13-20
    مقدمه
    شیوع بالای نازایی در جامعه ما (9/24%) یک مشکل عمده محسوب می شود. تلقیح اسپرم داخل رحمی به دلیل هزینه کم و غیر تهاجمی بودن آن، به عنوان خط اول درمان نازایی در روش های کمک باروری انتخاب می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی بارداری و عوامل پیش بینی کننده آن در IUI انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی بر روی 308 زوج نابارور که در طی سال های 92-1390 به مرکز ناباروری میلاد مراجعه کرده بودند، انجام شد و در مجموع 370 سیکل IUI برای زنان نابارور صورت گرفت. زنان نابارور تحت رژیم دارویی لتروزول به همراه FSH نوترکیب قرار گرفته و پس از کنترل با سونوگرافی ترانس واژینال و مشاهده حداقل یک فولیکول بالغ با سایز بیش از 16 میلی متر، تحت تزریق HCG (5000 واحد) قرار می گرفتند. 36 ساعت بعد، IUI انجام می شد و موفقیت IUI و وقوع حاملگی با انجام تست حاملگی و سونوگرافی ترانس واژینال تایید می شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه میزان کلی حاملگی 8/23% بود. عواملی نظیر تعداد دفعات کمتر IUI (035/0=p)، وجود تنها یک عامل ناباروری شناخته شده (01/0=p)، تعداد حداقل دو فولیکول بالغ (001/0=p)، ضخامت آندومتر حداقل 10 میلی متر (003/0=p)، عدم استفاده از تناکولوم (01/0=p)، میزان تحرک پیشرونده اسپرم در مایع منی بیش از 50% (015/0=p) و تعداد اسپرم متحرک و فانکشنال بیش از 5 میلیون عدد (015/0=p) به طور معناداری بر وقوع حاملگی موثر بودند. سن زن (08/0=p)، طول مدت ناباروری (94/0=p)، نوع و علل ناباروری (083/0=p) و همچنین غلظت (269/0=p) و شکل اسپرم (67/0=p) بر وقوع حاملگی تاثیر معناداری نداشتند.
    نتیجه گیری
    تعداد دفعات کمتر IUI، وجود تنها یک عامل ناباروری، وجود حداقل 2 فولیکول بالغ، ضخامت آندومتر حداقل 10 میلی متر، عدم استفاده از تناکولوم، تحرک اسپرم بیش از 50% و تعداد اسپرم متحرک بیش از 5 میلیون بر وقوع حاملگی در سیکل های IUI موثر هستند.
    کلیدواژگان: تلقیح اسپرم داخل رحمی، حاملگی، لتروزول، ناباروری، FSH نوترکیب
  • دنیا فرخ تهرانی، ملیحه عافیت، ثمینه بلورساز *، شقایق رحمانی، رضا مردانی، سحر کاظمی، زهرا رضوانی صفحات 21-28
    مقدمه
    مشکل ناباروری زوجین پیامدهای روانی و اجتماعی منفی فراوانی برای جامعه دارد و پزشکان همواره به دنبال یافتن علل و درمان این مشکل هستند. با کشف و درمان علل رحمی لوله ای می توان بروز ناباروری را کاهش داد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی نتایج غیرطبیعی در هیستروسالپنگوگرافی (HSG) در زوجین نابارور انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در طی سال های 94-1387 بر روی 308 زن مراجعه کننده جهت هیستروسالپنگوگرافی به کلینیک رادیولوژی بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد. از اطلاعات ثبت شده در پرونده ها و گزارش های رادیوگرافی ها، چک لیست آماده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد.
    یافته ها
    در طول مدت مطالعه، 308 زن نابارور با میانگین سن 4/6±5/30 سال و با مدت زمان ناباروری 8/2± 4/2 سال مراجعه کردند. 54% از بیماران ناباروری اولیه و 46% ناباروری ثانویه داشتند. بیش ترین آسیب شناسی رایج در میان زنان نابارور عامل لوله ای صفاقی (5/72%) بود. در 38 مورد (10%) همراهی چند پاتولوژی با یکدیگر مشاهده شد. در بیماران با پاتولوژی های رحمی ، رحم دو شاخ با 12 مورد (3/1%) شایع ترین یافته غیرطبیعی بود.
    نتیجه گیری
    در بررسی هیستروسالپنگوگرافی زنان نابارور به ترتیب علل لوله ای صفاقی و درگیری چند عاملی و در آخر علل رحمی، شایع ترین عوامل مسبب ناباروری بودند.
    کلیدواژگان: آسیب شناسی، ناباروری، هیستروسالپنگوگرافی
  • شمسی زارع، فرناز زندوکیلی*، نسرین صوفی زاده، فریبا فرهادی فر، امین صدری نژاد صفحات 29-34
    مقدمه
    حاملگی طول کشیده به طور میانگین در 10% از حاملگی ها اتفاق می افتد. این پدیده می تواند دارای پیامدهایی برای مادر و جنین باشد. با توجه به اینکه بررسی آماری از سرانجام حاملگی های طول کشیده در مقایسه با حاملگی های ترم شهر سنندج وجود ندارد، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر مرتبط با حاملگی های طول کشیده و مدیریت آنها انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی در سال های 93-1392 در بیمارستان بعثت شهر سنندج با مطالعه پرونده های تمام افراد باردار مراجعه کننده و تعیین میزان شیوع حاملگی های طول کشیده انجام شد. سپس در این جامعه متغیرهای مورد نظر در حاملگی های طول کشیده در مقایسه با حاملگی های ترم جمع آوری شد و در نهایت این دو نوع حاملگی از نظر فراوانی تعداد دفعات حاملگی، تعداد دفعات زایمان، شاخص توده بدنی مادر، فراوانی میزان کاهش مایع آمنیوتیک، میزان استفاده از میزوپروستول برای ripening سرویکس، آتونی رحم، میزان پاسخ دهی به اینداکشن، نوع زایمان، فراوانی افت ضربان قلب جنین، دفع مکونیوم، وزن بدو تولد، نمره آپگار دقیقه 1 و 5 و میزان بستری شدن نوزاد در NICU با هم مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نر م افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های کای دو و تی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    یافته های مادری و نوزادی حاملگی های طول کشیده در مقایسه با حاملگی های ترم از نظر فراوانی تعداد دفعات حاملگی، تعداد دفعات زایمان، میزان استفاده از میزوپروستول برای ripening سرویکس، آتونی رحم، میزان پاسخ دهی به اینداکشن، نوع زایمان (واژینال یا سزارین)، فراوانی افت ضربان قلب جنین، وزن بدو تولد و نمره آپگار دقیقه 1 تفاوت آماری معنی داری داشتند (05/0p<)، اما از نظر شاخص توده بدنی مادر، کاهش مایع آمنیوتیک، دفع مکونیوم، نمره آپگار دقیقه 5 و میزان بستری شدن نوزاد در NICU تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p>).
    نتیجه گیری
    عوامل خطرزای مادر و جنین به طور معنی داری در حاملگی های طول کشیده بالاتر از حاملگی های طبیعی بود. لذا بکارگیری دستورالعمل های برخورد با حاملگی های طول کشیده برای حفظ سلامت مادر و نوزاد ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: حاملگی های ترم، حاملگی های طول کشیده، عوارض مادری و نوزادی
  • شیرین امینی، سیما جعفری راد *، حورا محسنی، هاجر احسانی، لادن حجازی، ناهید فقهی صفحات 35-42
    مقدمه
    سقط خودبه خودی یا از دست دادن بارداری، به از دست رفتن جنین قبل از هفته بیستم حاملگی اطلاق می شود. این احتمال وجود دارد که دریافت های غذایی با وقوع سقط خودبه خودی در ارتباط باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه شاخص توده بدنی و دریافت های غذایی در زنان مبتلا به سقط خودبه خودی و زنان با دوران بارداری موفق انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مورد- شاهدی در سال 1395 بر روی 45 زن مبتلا به سقط جنین خودبه خودی (مورد) و 112 زن با تولد نوزاد سالم و ترم (شاهد) مراجعه کننده به بیمارستان زنان و زایمان فریده بهبهانی، واقع در شهرستان بهبهان انجام شد.افراد توسط پرسشنامه بسامد خوراک مختصر، در زمینه دریافت های غذایی بارداری اخیر مورد پرسش قرار گرفتند. وزن پیش از بارداری و قد، با مراجعه به پرونده های بهداشتی استخراج و شاخص توده بدنی محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی مستقل یا من ویتنی و کای دو انجام شد.میزانp کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    زنان مبتلا به سقط خودبه خودی به طور معنی داری وزن و شاخص توده بدنی بالاتری داشتند. در این گروه از زنان نسبت به زنان سالم، مصرف میوه (001/0>p)، سبزی های برگ سبز (001/0>p)، شیر و پنیر (001/0>p) به صورت معنی داری کمتر بود.
    نتیجه گیری
    شاخص توده بدنی بالای پیش از بارداری و همچنین رژیم فقیر از میوه، سبزی های برگ سبز و محصولات لبنی با وقوع سقط های خودبه خودی مرتبط می باشد و احتمالا وقوع آن را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: رژیم غذایی، سقط خودبخودی، شاخص توده بدنی
  • صدیقه یوسف زاده، سمیه صادقی*، حسن رخشنده، سلمه دادگر، سید رضا مظلوم صفحات 43-51
    مقدمه
    کاهش رضایت جنسی و فقدان ارگاسم در روابط جنسی، از مشکلات شایع زنان یائسه می باشد که کیفیت زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار می دهد. در کتب طب سنتی گرده خرما به عنوان گیاه تقویت جنسی معرفی شده است و در تحقیقات اخیر باعث بهبود رفتار جنسی در حیوانات آزمایشگاهی شده است، اما پژوهشی جهت بررسی گرده خرما بر عملکرد جنسی در انسان انجام نشده است، لذا مطالعه حاضر با هدف تاثیر گرده خرما بر ارگاسم و رضایت مندی جنسی زنان یائسه انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور همراه با گروه دارونما در سال 1395 بر روی 60 زن یائسه دارای یائسگی طبیعی و فاقد هرگونه اختلال عملکرد جنسی، مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه مصرف کننده کپسول گرده خرما و دارونما به مدت 35 روز قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) بود که بخشی از آن وضعیت ارگاسم و رضایت مندی جنسی را مورد ارزیابی قرار می داد. قبل و بعد از مداخله، عملکرد جنسی زنان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 16) و آزمون های دقیق فیشر، من ویتنی،تی زوجی و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین تغییر نمره حیطه ارگاسم زنان یائسه بعد از مداخله نسبت به قبل از آن در گروه مداخله به صورت معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (004/0=p). میانگین تغییر نمره رضایت مندی جنسی در مرحله بعد از مداخله، در دو گروه مداخله و کنترل معنی داری نبود (122/0=p).
    نتیجه گیری
    مصرف کپسول گرده خرما باعث بهبود ارگاسم زنان یائسه می شود، اما بر حیطه رضایت مندی جنسی تاثیری ندارد.
    کلیدواژگان: ارگاسم، رضایت مندی جنسی، زنان یائسه، گرده خرما
  • فاطمه عفتی داریانی، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، سمیه زارعی، اعظم محمدی، مژگان میرغفوروند* صفحات 52-61
    مقدمه
    دوران پس از زایمان، یک دوران آسیب پذیر از نظر مشکلات روانی می باشد. طب گیاهی ممکن است یک مداخله موثر جهت بهبود وضعیت روانی مادران باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر کرم لاوندر با یا بدون حمام پا بر استرس، افسردگی و اضطراب انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی تصادفی کنترل شده در سال 93-1392 بر روی 141 زن 40-18 ساله با بارداری اول تا سوم با سن بارداری 28-25 هفته در تبریز انجام شد. افراد در سه گروه دریافت کننده کرم لاوندر و حمام پا، کرم لاوندر به تنهایی و پلاسبو قرار گرفتند. زنان از بلافاصله پس از زایمان به مدت 6 هفته، 5/1 ساعت قبل از خواب حدودا 2 گرم (2 بند انگشت) از کرم (لاوندر یا پلاسبو) را به طور موضعی به پاها می مالیدند. گروه حمام پا بعد از مصرف کرم پاهای خود را در آب گرم غوطه ور می کردند. اضطراب، افسردگی و استرس قبل از مداخله و 6 هفته پس از زایمان با استفاده از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 14) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، کروسکال والیس و من ویتنی یو استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    قبل از مداخله بین سه گروه از نظر نمره اضطراب، افسردگی و استرس تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. 6 هفته پس از زایمان تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه از نظر اضطراب (001/0>p)، استرس (001/0>p) و افسردگی (001/0>p) وجود داشت که بر اساس آزمون من ویتنی یو، تفاوت دو گروه مداخله با گروه پلاسبو از نظر آماری معنی دار بود (05/0p<)، اما بین دو گروه مداخله تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    کرم لاوندر با یا بدون حمام پا می تواند اضطراب، افسردگی و استرس زنان را در دوره پس از زایمان کاهش دهد.
    کلیدواژگان: استرس، اضطراب، افسردگی، حمام پا، لاوندر
  • بهاره متقی دستنایی، فرانک صفدری*، لعبت جعفرزاده، زیبا رئیسی دهکردی، محسن تقی زاده، مریم نیکزاد صفحات 62-68
    مقدمه
    منوپوز پدیده جهانی برای زنان است. از جمله علائمی که زنان در منوپوز تجربه می کنند می توان به گرگرفتگی اشاره کرد. درمانی که هم اکنون برای بهبود گرگرفتگی به کار گرفته می شود، روش جایگزین هورمونی است که عوارض زیادی به دنبال دارد. یکی از جایگزین های هورمون درمانی، استفاده از گیاهانی از خانواده فیتواستروژن ها مانند گل مغربی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر گیاه گل مغربی بر گرگرفتگی دوران یائسگی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سو کور در سال 1394 بر روی 100 نفر از زنان یائسه مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی شهر دستنا انجام شد. افراد در دو گروه 50 نفری دارونما و گل مغربی قرار گرفتند. زنان شرکت کننده در این مطالعه پرل یک گرمی گیاه گل مغربی یا دارونما را روزی دو بار به مدت یک ماه استفاده کردند. برای سنجش علائم یائسگی از پرسشنامه کوپرمن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 11) و آزمون های تی تست و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    استفاده از گل مغربی تاثیر بسزایی در کاهش شدت، مدت و دفعات گرگرفتگی در گروه گل مغربی در مقایسه با دارونما داشت (001/0>p).
    نتیجه گیری
    استفاده از گل مغربی در کاهش گرگرفتگی زنان موثر بوده و می تواند به عنوان یک درمان مکمل و یا جایگزین هورمونی در بهبود علائم یائسگی در زنان استفاده شود.
    کلیدواژگان: گرگرفتگی، گل مغربی، یائسگی
  • فاطمه محمودی، اعظم سادات موسوی، زینب محمودی، پروین غفاری* صفحات 69-74
    مقدمه
    سرطان دهانه رحم، سومین سرطان شایع در زنان و بروز سالیانه آن بیش از 500 هزار مورد در دنیا و در آمریکا شایع ترین علت مرگ ناشی از سرطان ژنیکولوژی در سال 2011 بوده است. پیگیری پاپ اسمیر های غیرطبیعی به کمک روش های تشخیصی با حساسیت بالا، ایجاب می کند با بررسی ارزش تشخیصی پاپ اسمیر در مقایسه با کولپوسکوپی در تشخیص موارد غیر طبیعی و درمان به موقع از مرگ و میر ناشی از سرطان سرویکس کاست، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارزش تشخیصی پاپ اسمیر در مقایسه با کولپوسکوپی در تشخیص موارد غیر طبیعی دهانه رحم انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی - مقطعی در سال 1394 بر روی 172 زن با پاپ اسمیر غیر طبیعی که به درمانگاه تخصصی زنان شهر یاسوج مراجعه کرده و مورد کولپوسکوپی قرار گرفته بودند، انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها چک لیست ابزار گردآوری داده ها چک لیستی (مشخصات فردی و مامایی، جواب پاپ اسمیر و بررسی کولپوسکوپی) و روش گردآوری داده ها به صورت معاینه و مشاهده بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 55 نفر (31%) دارای کولپوسکوپی غیر نرمال و 1/22% از موارد غیر نرمال، استووایت بودند. 117 مورد (0/68%) از پاپ اسمیرهای غیر طبیعی از طریق انجام کولپوسکوپی نرمال تشخیص داده شد که بیانگر میزان انطباق پاپ اسمیر و کولپوسکوپی با ضریب توافق 30% بود (032/0=p). بیشترین انطباق کولپوسکوپی با پاپ اسمیر در ضایعه با درجه بالا (CIN3) به دست آمد. کمترین تطبیق در مواردی بود که پاپ اسمیر ضایعه ای با درجه خفیف (CIN1 ،CIN2) را نشان داد. حساسیت تشخیصی تست کولپوسکوپی 93% به دست آمد، بنابراین دقت تشخیص کولپوسکوپی (3/54%) از پاپ اسمیر (26/41%) بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    کولپوسکوپی در مقایسه با پاپ اسمیر در یافتن مراحل اولیه سرطان دهانه رحم از ارزش تشخیصی و کارایی بیشتری برخوردار است. بیشترین انطباق کولپوسکوپی با پاپ اسمیر در ضایعه با درجه بالا (CIN3) به دست آمد.
    کلیدواژگان: ارزش تشخیصی، بیوپسی، پاپ اسمیر، سرطان دهانه رحم، کولپوسکوپی
  • حنیفه حاتمی، علی گلستانی، محمد علی سردار * صفحات 75-83
    مقدمه
    تمرینات پلایومتریک (انفجاری) حرکاتی هستند که در آن ها چرخه کشش- کوتاه شدن به کار می رود و حرکت کشش عضله (برونگرا)، بلافاصله به وسیله حرکت کوتاه شدن سریع (درون گرا) دنبال می شود. با توجه به نقش تمرینات پلایومتریک در هیپرتروفی عضلانی و سنتز پروتئین و در نتیجه افزایش عوامل رشد و آمادگی عضلانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر 10 هفته تمرین پلایومتریک بر قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، توده بدون چربی و فاکتور رشد شبه انسولین-1 (IGF-1) در زنان جوان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی با تخصیص تصادفی در سال 1395 بر روی 28 زن جوان 29-20 سال در شهر مشهد انجام شد. زنان جوان داوطلب شرکت در پژوهش به طور تصادفی به دو گروه 14 نفره تمرینات انفجاری و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی پژوهش حاضر به مدت 10 هفته و هفته ای 3 جلسه اجرا گردید. مدت زمان هر جلسه تمرینی 60-45 دقیقه و شامل 10 دقیقه گرم کردن، 45-30 دقیقه اجرای برنامه تمرینی و 5 دقیقه سرد کردن و انجام حرکات کششی بود. نمونه گیری خونی، آزمون قدرت عضلانی بالا تنه و پایین تنه، حداکثر اکسیژن مصرفی و ترکیب بدنی در قبل و بعد از دوره تمرینی انجام شد. گروه کنترل در طول مدت تحقیق، هیچ گونه برنامه تمرینی انجام ندادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های تی مستقل و تی وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مطالعه، قدرت عضلانی بالاتنه، پایین تنه و حداکثر اکسیژن مصرفی در پایان دوره به طور معنی داری افزایش یافته بود (05/0>p)، در حالی که فاکتور رشد شبه انسولین 1 (IGF-1)، توده بدون چربی، درصد چربی و شاخص توده بدنی از نظر آماری تغییر معنی داری نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    برنامه 10 هفته ای تمرین پلایومتریک می تواند باعث افزایش قدرت در عضلات اندام های بالاتنه و پایین تنه و همچنین ظرفیت هوازی زنان جوان گردد.
    کلیدواژگان: تمرینات پلایومتریک، زنان، فاکتور رشد شبه انسولین 1، قدرت عضلانی
  • رقیه عبدنژاد، معصومه سیمبر*، زهره شیخان، فراز مجاب، ملیحه نصیری صفحات 84-94
    مقدمه
    سندرم پیش از قاعدگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در زنان است که کیفیت زندگی اجتماعی آنان را به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد. برخی مطالعات حاکی از تاثیر مریم گلی بر برخی مشکلات قاعدگی است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عصاره مریم گلی بر علائم روحی سندرم پیش از قاعدگی انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی سه سوکور در سال 1394 بر روی 90 نفر از دانشجویان خوابگاه های دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. نمونه ها پس از تشخیص با فرم استاندارد تشخیص سندرم پیش از قاعدگی به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و به مدت دو ماه متوالی از روز 21 سیکل قاعدگی تا روز پنجم سیکل بعدی با کپسول های 500 میلی گرمی مریم گلی یا پلاسبو یک بار در روز تحت درمان قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و فرم ثبت وضعیت روزانه علائم بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی تست، کای اسکوئر، من ویتنی و اندازه گیری های مکرر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    اگرچه از نظر میانگین شدت علائم کلی سندرم قبل از قاعدگی در بین دو گروه مریم گلی و دارونما قبل از درمان تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p<)، ولی اختلاف میانگین کاهش شدت کلی علائم بعد از دوره اول و دوم درمان معنی دار و نشان دهنده تاثیر بیشتر مریم گلی بود (001/0p<). در مورد کاهش شدت علائم روحی، بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود داشت و مریم گلی موثرتر از دارونما بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    عصاره مریم گلی موجب کاهش شدت علائم روانی این سندرم می شود و اثر آن نسبت به دارونما بیشتر می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم پیش از قاعدگی، عصاره مریم گلی، علائم روانی، کارآزمایی بالینی
  • راضیه میرزایی، کوروش سایه میری، میرهادی موسوی، اشرف دیرکوند مقدم، خیرالله اسداللهی* صفحات 95-104
    مقدمه
    تاخیر رشد داخل رحمی، یک فرآیند فیزیولوژیک و پاتولوژیک است که سبب کندی رشد جنین می شود. این عارضه نه تنها مرگ و میر جنین را افزایش می دهد، بلکه با اثرات مضر بر مراحل نوزادی و بزرگسالی همراه است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع تاخیر رشد داخل رحمی و شناسایی عوامل خطر مرتبط با آن در استان ایلام انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی ابتدا شیوع تاخیر رشد داخل رحمی به صورت مقطعی از بین کل متولدین سال 1393 در استان ایلام محاسبه شد، سپس در قالب یک مطالعه مورد- شاهدی، 781 نفر از نوزادان (247 نفر در گروه مورد و 534 نفر در گروه شاهد) وارد مطالعه شدند. تمام نوزادان متولد شده با وزن زیر صدک دهم به عنوان گروه مورد و از میان نوزادان با وزن بالای صدک دهم دو برابر موردها به عنوان گروه شاهد و به صورت تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات فردی و بالینی بیماران از پرونده های بیمارستانی استخراج گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای دو، دقیق فیشر و مدل رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزانp کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    شیوع تاخیر رشد داخل رحمی در استان ایلام در دوره مطالعه شده در میان 9503 نوزاد به میزان 8/2% برآورد گردید. بین متغیرهای چندقلویی (0001/0=p)، داشتن سابقه مرگ داخل رحمی جنین (02/0=p)، محل سکونت مادر (001/0=p) و همچنین بین بیماری های اتوایمیون (03/0=p)، کلیوی (01/0=p)، پره اکلامپسی (0001/0=p)، استفراغ شدید حاملگی (01/0=p)، کم کاری تیروئید تحت درمان (009/0=p) و نوع زایمان (001/0=p) با تولد نوزاد دچار تاخیر رشد داخل رحمی جنین ارتباط آماری معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    میزان شیوع تولد نوزادان مبتلا به تاخیر رشد داخل رحمی در استان ایلام در حد استاندارد جهانی است. بارداری چندقلویی، سابقه داشتن مرگ داخل رحمی، پره اکلامپسی، استفراغ شدید حاملگی و بیمارهای اتوایمیون و کلیوی و سکونت در روستا، احتمال ابتلاء به تاخیر رشد داخل رحمی را افزایش می دهند.
    کلیدواژگان: پیامد بارداری، تاخیر رشد داخل رحمی، شیوع، عوامل خطر، SGA
  • مسلم نوروزپور ممسنی، سمیه رئیسی*، مریم پیمانی صفحات 105-113
    مقدمه
    سرطان پستان، یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در زنان می باشد. ژن BACH2 برای تنظیم تکوین و عملکرد انواع سلول های ایمنی (سلول B، T و ماکروفاژ) نیاز می باشد. ژن BACH2 یک لوکوس مستعد کننده غالب برای چندین بیماری خودایمن و آلرژی می باشد، با این وجود بیان و عملکرد بالقوه BACH2 در سرطان پستان هنوز مشخص نشده است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی بیان ژنی BACH2 در نمونه های توموری پستان انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مورد- شاهدی که برای بررسی بیان ژنی از بافت های پارافینه سرطان پستان استفاده شد، 40 بافت پارافینه سرطان پستان و 40 بافت سالم مجاور تهیه شده از بخش پاتولوژی بیمارستان الزهراء اصفهان وارد مطالعه شدند. نمونه ها مربوط به بلوک های پارافینه تهیه شده در طی سال های 94-1393 بودند. پس از تکمیل رضایت نامه، اطلاعات بالینی مربوط به تمام نمونه ها گرفته شد. RNA تام استخراج و DNA مکمل (cDNA) سنتز شد. بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی real-time RT PCR (qRT-PCR) به دست آمد و به وسیله روش ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های تی تست و ANOVA انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بیان ژن BACH2 در بافت توموری در مقایسه با بافت سالم مجاور به طور معنی داری کمتر بود (05/0p<)، همچنین بیان این ژن در حالت متاستاز کاهش قابل ملاحظه ای نشان داد (029/0=p).
    نتیجه گیری
    بیان BACH2 در بافت توموری سرطان پستان نسبت به بافت سالم پایین تر است. با توجه به عملکرد ژن ذکر شده می توان برای آن نقش مهارکنندگی تومور در سرطان سینه را پیشنهاد داد. از طرف دیگر نتایج مطالعه کاهش بیان در نمونه های متاستاز مثبت را نشان می دهد که حاکی از نقش ژن در مهار مسیرهای درگیر در متاستاز می باشد.
    کلیدواژگان: تنظیم رونویسی، سرطان پستان، BACH2، Real-time PCR
|
  • Mohammad Taghi Shakeri, Farzaneh Jafarnejad, Zahra Mohebbi Dehnavi * Pages 1-12
    Introduction
    Premenstrual syndrome is experiencing of some physical and mental symptoms, and temperament can determine physical, psychological and emotional characteristics of the individual. Exercise is one of the treatments to reduce the symptoms of premenstrual syndrome. Therefore, this study was performed with aim to determine the prevalence of physical and mental symptoms of premenstrual syndrome after 8 weeks of regular aerobic exercise in warm and cold temperament.
    Methods
    This clinical trial study with two groups of control and intervention and with two subgroups of warm and cold temperament was performed on 70 students in dormitories of Mashhad University of Medical Sciences in 2014. The intervention group performed aerobic exercises for 8 weeks, 3 times weekly, and 30 minutes each session. The questionnaires which were used included: individual and midwifery characteristics, temporary diagnosis of syndrome, daily recording of syndrome symptoms, determination of the temperament, and Burg perceptual diagram. Using these questionnaires, the type of temperament, the severity of symptoms of premenstrual syndrome, and the effect of 8 weeks of aerobic exercise on symptoms of syndrome in two temperament were obtained. Data were analyzed by SPSS software (version 22), and descriptive statistics tests, Mann-Whitney, Chi-square and T-test. P
    Results
    In the intervention group in cold temperament, at the end of the study, all the physical and mental symptoms were less prevalent than the beginning of the study, so that the symptoms with severity of 3 had reached to zero; while in warm temperament, only confusion and worry had reached to zero, but all the physical symptoms and among the psychological symptoms, outbreak of anger, easy crying and tendency to be alone were less prevalent.
    Conclusion
    The prevalence of the severity of physical and psychological symptoms of premenstrual syndrome after 8 weeks of regular aerobic exercise was more improved in cold temperament than warm temperament
    Keywords: aerobic exercise, Premenstrual syndrome, Temperament
  • Nayereh Ghomian *, Nezhat Mousavifar, Vasam Rostami Nezhad, Naser Ghanaei Pages 13-20
    Introduction
    High incidence of infertility in our society (24.9%) is considered as a main problem. Intrauterine insemination (IUI) due to its low cost and non-invasiveness is selected as a first-line treatment for infertility treatment in assisted reproductive technique. This study was performed with aim to evaluate the frequency of pregnancy and its predicting factors in IUI cycles.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 308 infertile couples who had referred to Milad infertility center during 2011-2013. A total of 370 IUI cycles were performed for infertile women. Infertile women underwent Letrozole regimen along with recombinant FSH, and after monitoring by transvaginal ultrasound, when observing at least one mature follicle with size over 16 mm, HCG (5000 IU intramuscularly) was injected. 36 hours later, IUI was performed. IUI success and pregnancy rate were confirmed by pregnancy test and transvaginal ultrasound. Data was analyzed by SPSS software (version 16). P
    Results
    The overall pregnancy rate was 23.8% in this study. The factors such as less IUI cycles (P=0.035), existence of just one known infertility factor (P=0.01), at least two mature follicles (P=0.001), endometrial thickness of at least 10mm (P=0.003), no use of tenaculum (P=0.01), ratio of progressive motile sperm more than 50% (P=0.015) and Total Motile Functional Sperm more than 5 million (P=0.015) significantly affect pregnancy rate. The woman's age (P =0.08), duration of infertility (P =0.94), type and etiology of infertility (P =0.083) and sperm concentration (P=0.269) and sperm morphology (P=0.67) did not significantly affect the pregnancy rate.
    Conclusion
    Less IUI cycles, existence of just one known infertility factor, at least two mature follicles, endometrial thickness of at least 10mm, no use of tenaculum, ratio of progressive motile sperm more than 50%, and TMFS more than 5 million are significantly effective on pregnancy rate in IUI cycles.
    Keywords: Infertility, Intrauterine insemination, Letrozole, pregnancy, Recombinant FSH
  • Donya Farokh Tehrani, Malihe Afiyat, Samineh Boloursaz*, Shaghayegh Rahmani, Reza Mardani, Sahar Kazemi, Zahra Rezvani Pages 21-28
    Introduction
    Infertility of couples has many negative psychological and social consequences for society, and the physicians always seek to find the causes and treatment for this problem. Detection and treatment of Uterine and tubal causes can reduce the incidence of infertility. Therefore, this study was performed with aim to assess abnormal findings of hysterosalpingography (HSG) in infertile couples.
    Methods
    This descriptive study was performed on 308 women referring to the radiology clinic of Imam Reza hospital for hysterosalpingography between 2008 and 2015. A checklist was prepared from data recorded in files and reports of radiography. Data were analyzed by SPSS software (version 16).
    Results
    During the study period, 308 infertile women referred with mean age of 30.5±6.4 years and mean duration of infertility of 2.4±2.8 years. 54% of patients had primary infertility and 46% secondary infertility. The most common pathology among the infertile women was tubo-peritoneal factor (72.5%). In 38 cases (10%), association of several other pathologies was observed. In patients with pathologies of the uterus, uterine horns (Bicornate) was the most common abnormal finding.
    Conclusion
    In hysterosalpingography of infertile women, the most common causes of infertility were tubo-peritoneal, Multifactorial and uterine factors, respectively.
    Keywords: Hysterosalpingography, Infertility, Pathology
  • Shamsi Zare, Farnaz Zandvakili *, Nasrin Soofizade, Fariba Farhadifar, Amin Sadrinezhad Pages 29-34
    Introduction
    Prolonged pregnancy occurs in approximately 10% of pregnancies which can also have consequences for the mother and fetus. Since there is no statistical evaluation of the outcome of prolonged pregnancy compared with term pregnancies in Sanandaj city, this study was performed with aim to evaluate the risk factors associated with prolong pregnancy and management of them.
    Methods
    This analytic-descriptive study was performed with evaluation of the files of all referring pregnant women and determining the prevalence of prolong pregnancy in Sanandaj Besat hospital during 2013-2014. Then, in this population, the variables of prolonged pregnancy compared to term pregnancy were collected. Finally, these two types of pregnancy were compared in terms of frequency of the number of pregnancy, the number of delivery, maternal BMI, reduction in amniotic fluid, use of misoprostol for cervical ripening, uterine atony, response to induction, mode of delivery, decelerations of fetal heart rate, Liquid Disposal, birth weight, 1 and 5 minute Apgar scores, and NICU admission. Data were analyzed by SPSS software (version 20) and Chi-square and T tests. P
    Results
    Prolonged pregnancy compared with term pregnancy was significantly different in terms of maternal and neonatal complications such as the number of pregnancy, the number of delivery, use of misoprostol for cervical ripening, uterine atony, response to induction, mode of delivery (vaginal or cesarean), decelerations of fetal heart rate, the response rate to induction, decelerations of fetal heart rate, birth weight, and 1 minute Apgar score (P 0.05).
    Conclusion
    Maternal and fetal risk factors were significantly higher in prolonged pregnancies than in term pregnancies. Therefore, it is essential to use guidelines for dealing with long-term pregnancies to maintain the health of mother and neonate.
    Keywords: Maternal, fetal complications, Prolonged pregnancy, Term pregnancy
  • Shirin Amini, Sima Jafarirad *, Houra Mohseni, Hajar Ehsani, Ladan Hejazi, Nahid Feghhi Pages 35-42
    Introduction
    Spontaneous abortion or pregnancy loss is defined as the natural death of fetus before 20th weeks of pregnancy. There is a possibility that food intake is related to spontaneous abortion. Therefore, this study was performed with aim to compare body mass index (BMI) and food intake between women with spontaneous abortion and women with successful pregnancy.
    Methods
    This case-control study was performed on 45 women with spontaneous abortion (cases) and 112 women with term and health neonate's birth (controls) who referred to the obstetrics and gynecology hospital of Farideh Behbahani of Behbahan city in 2016. The subjects were answered by Brief food frequency questionnaire about food intakes during recent pregnancy.Weight before pregnancy and height were extracted by referring to health records and BMI was calculated. Data were analyzed by SPSS statistical software (Version 20) and independent-t test or Mann-Whitney and Chi-square test. P
    Results
    Women with spontaneous abortion had significantly higher weight and BMI. This group of women had consumed less fruit (p
    Conclusion
    High pre-pregnancy BMI and poor diet in terms of fruits, green vegetables and dairy products are associated with spontaneous abortion and probably increase its occurrence.
    Keywords: Body Mass Index, Diet, Spontaneous abortion
  • Sedigheh Yosefzadeh, Somayeh Sadeghi *, Hassan Rakhshandeh, Salameh Dadghar, Seyed Reza Mazloum Pages 43-51
    Introduction
    Decreased sexual satisfaction and lack of orgasm in sexual relations are of the most common problems in postmenopausal women that affect their quality of life. In traditional medicine books, pate palm pollen is introduced as sexual enhancer plant and in recent researches, it has improved sexual behavior in animals, but no study which examines date palm pollen on sexual function in humans has not been conducted; therefore this study was performed with aim to evaluate the effect of date palm pollen capsules on sexual satisfaction and orgasm in menopausal women.
    Methods
    This double-blind clinical trial with placebo group was performed on 60 menopausal women with natural menopause and without any sexual function disorder who referred to health centers of Mashhad in 2016. Participants were randomly assigned to two groups: receiving date palm pollen and placebo for 35 days. The research tool was female sexual function Index (FSFI) that a part of which assessed sexual satisfaction and orgasm. The sexual function of women was evaluated before and after treatment. Data were analyzed by SPSS software (version 16) and Fisher-Exact, Mann-Whitney, Paired-t, and independent-t tests. P
    Results
    The mean change in orgasm score of menopausal women after the intervention was significantly higher in the intervention group than the control group (P= 0.004). The mean change in sexual satisfaction score after the intervention was not significant in the intervention and control group (P=0.122).
    Conclusion
    The use of date palm pollen improves orgasm in menopausal women, but has no effect on their sexual satisfaction.
    Keywords: Date Palm Pollen, Menopausal women, Orgasm, Sexual satisfaction
  • Fatemeh Effati Daryani, Sakineh Mohammad Alizadeh Charandabi, Somayeh Zarei, Azam Mohammadi, Mojgan Mirghafourvand* Pages 52-61
    Introduction
    Postpartum is a vulnerable period in terms of mental problems. Herbal medicine may be an effective intervention for improving the mothers’ mental health.This study was performed with aim to determine the effect of Lavender cream with or without footbath on anxiety, stress and depression.
    Methods
    This randomized clinical controlled trial was conducted on 141 women aged 18-40 years with first to three pregnancies at 25-28 weeks of pregnancy in Tabriz-Iran during 2013-2014. The subjects were placed in three groups; receiving Lavender cream and footbath, Lavender cream, and placebo. Immediately after delivery, women applied locally 2 gr (two segments of hand finger) cream (Lavender or placebo) to the legs, 1.5 hours before sleep, for 6 weeks. The group of footbath immersed their legs in warm water. Depression, anxiety and stress were assessed at baseline and 6 weeks after delivery using DASS-21 (Depression, Anxiety, stress scales-21). Data were analyzed by SPSS software (version 14) and One-way ANOVA, Kruskal-Wallis and Mann-Whitney U tests. P
    Results
    There was no significant difference between the three groups in terms of anxiety, depression and stress before intervention. There was significant difference between the three groups in terms of anxiety (P0.05).
    Conclusion
    Lavender cream with or without footbath can decrease stress, anxiety and depression of women at postpartum period.
    Keywords: Anxiety, depression, Footbath, Lavender, Stress
  • Bahareh Motaghi Dastenaei, Faranak Safdari *, Lobat Jafarzadeh, Ziba Raisi Dehkordi, Mohsen Taghizadeh, Maryam Nikzad Pages 62-68
    Introduction
    Menopause for women is a global phenomenon. Flushing is of the symptoms which women experience during menopause. The treatment which is now used for flushing is hormone replacement that has many side-effects. One of the alternatives for hormone therapy is the use of plants from the family of phytoestrogens, such as evening primrose. This study was performed with aim to evaluate the effect of evening primrose on hot flashes during menopause.
    Methods
    This triple-blind clinical trial study was performed on 100 postmenopausal women referred to the health centers of Dastena in 2015. The subjects were assigned to two groups of placebo (n=50) evening primrose (n=50). The women participating in this study used Perle's a warm evening primrose plant or placebo twice a day for one month. Kuperman questionnaire was used to assess symptoms of menopause. Data was analyzed by SPSS software (version 11) and Chi-square and t-test. P
    Results
    The use of evening primrose had significant effect to reduce the severity, duration and frequency of hot flashes in the evening primrose group compared to placebo (P
    Conclusion
    The use of evening primrose was effective in reducing hot flashes in women, and can be used as a supplement or hormone replacement therapy to improve the symptoms of menopause in women.
    Keywords: Evening Primrose, Hot flash, menopause
  • Fatemeh Mahmoudi, Azam Sadat Mousavi, Zeinab Mahmoodi, Parvin Ghaffari * Pages 69-74
    Introduction
    Cervical cancer is the third most common cancer in women, and its annual incidence is more than 500,000 cases in the world and is the most common cause of death due to gynecologic cancer in America in 2011. The pursuit of abnormal Pap smear with the help of high-sensitivity diagnostic methods requires to evaluate the diagnostic value of Pap smear compared with colposcopy in diagnosing the abnormal cases and timely treatment and reduce the mortality from cervical cancer. Therefore, this study was performed with aim to evaluate the diagnostic value of Pap smear compared with colposcopy in diagnosing the abnormal cases of cervix.
    Methods
    This cross-sectional descriptive study was performed on 172 women with abnormal Pap smear who referred to the gynecology clinic of Yasouj and had undergone colposcopy in 2015. Data collection tools included a checklist (demographic and midwifery characteristics, Pap-smear report and colposcopic examination), and data collection method was through examination and observation. Data were analyzed by SPSS software (version 19) and Chi-square test. P
    Results
    In this study, 55 patients (31%) had abnormal colposcopy and 22.1% of abnormal cases were aceto withe. 117 cases (68.0%) of abnormal pap smears were diagnosed by normal colposcopy, which indicated the compliance of pap smear and colposcopy with an agreement coefficient of 30% (p = 0.032). The most compliance of pap smear and colposcopy was obtained in a high-grade lesion (CIN3), and the least complication was reported in cases which pap smear showed a mild-grade lesions (CIN1, CIN2). The diagnostic sensitivity of colposcopy was obtained 93%, so the diagnostic accuracy of colposcopy (54.3%) was higher than pap smear (41.26%).
    Conclusion
    Colposcopy compared with Pap smear has higher efficacy and diagnostic accuracy in finding the early stages of cervical cancer. The most compliance of pap smear and colposcopy was obtained in a high-grade lesion (CIN3).
    Keywords: Biopsy, Cervical cancer, Colposcopy, Diagnostic value, Pap smear
  • Hanifeh Hatami, Ali Golestani, Mohammad Ali Sardar * Pages 75-83
    Introduction
    Plyometric training utilizes the stretch-shortening cycle by using a lengthening (eccentric) movement, which is promptly followed by a shortening (concentric) movement. Regarding the role of plyometric exercises in muscle hypertrophy and protein synthesis, as well as increasing growth factors and muscle fitness; this study was performed with aim to investigate the effect of plyometric training on muscle strength of the upper and lower limbs, lean body mass and Insulin-like growth factor in young women.
    Methods
    This randomized trial study was performed on 28 young women aged 20-29 years in Mashhad in 2016. Young women who volunteered to participate in the study were randomly divided into two groups of plyometric training (n=14) and control (n=14). Plyometric training program was performed for 10 weeks (3 days/week, 45 to 60 minutes). Each training session consisted of 10 minute warm up, 30-45 minutes plyometric training for the upper and lower limbs, and 5 minutes cool down. Blood samples, lower and upper limbs strength test, maximum oxygen uptake, and body composition were assessed before and after training period. The control group had no exercise during this period. Data were analyzed by SPSS software (version 21) and dependent and independent t-test. P
    Results
    The results showed that lower and upper limbs strength and maximum oxygen uptake significantly increased at the end of period (p0.05).
    Conclusion
    10 week plyometric exercises program can increase muscle strength in the upper and lower limbs, and also aerobic capacity of young women.
    Keywords: Insulin-Like Growth Factor 1, Muscle strength, Plyometric exercises, Women
  • Roghayeh Abdnezhad, Masoumeh Simbar *, Zohreh Sheikhan, Faraz Mojab, Malihe Nasiri Pages 84-94
    Introduction
    Premenstrual syndrome (PMS) is one of the most common psychosomatic disorders in women which significantly affects their social quality of life. Some studies have demonstrated the effects of Salvia on some problems of menstruation. Therefore, this study was performed with aim to investigate the effects of Salvia extract on the symptoms of PMS.
    Methods
    This randomized, triple-blind, clinical trial study was conducted on 90 students living in the dormitories of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in 2015. After diagnosis by the standard form of PMS diagnosis, the samples were randomly assigned to two groups. They were treated for two consecutive months, since the 21st day of menstruation till the 5th day of next menstrual cycle with 500 mg sage capsule or placebo once a day. Data collection tools were questionnaire and the form of daily status recording of the symptoms. Data was analyzed by SPSS software (version 20) and t-test, Chi-square, Mann-Whitney, and repeated measurements tests. P
    Results
    Although there was a significant difference between the two groups of sage and placebo in terms of overall severity of premenstrual syndrome symptoms before treatment (P
    Conclusion
    Sage extract reduces the severity of emotional symptoms of PMS; it is more effective than placebo.
    Keywords: Clinical trial, Emotional symptoms, Premenstrual syndrome, Sage extract
  • Raziyeh Mirzaei, Kourosh Sayehmiri, Mirhadi Mousavi, Ashraf Direkvand Moghadam, Khairollah Asadollahi * Pages 95-104
    Introduction
    Intrauterine growth retardation (IUGR) is a physiological and pathological process resulting in a slow fetal growth, and not only increases fetal mortality, but also is associated with adverse outcomes during infantile and adulthood. Therefore, this study was performed with aim to determine the prevalence and risk factors associated with IUGR in Ilam province.
    Methods
    In this descriptive-analytical study, at first, the prevalence of IUGR was measured by cross-sectional method among all newborns during 2014 in Ilam province. Then, by designing a case-control study, 781 newborns (247 cases and 534 controls) were enrolled. All the newborns with birth weight below than 10th percentile were selected as case group and the newborns with birth weight above the 10th percentile were considered as control group. They were selected via simple randomization method. The required information including demographic and clinical data was obtained from hospital records. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and Chi-square and Fisher exact tests and logistic regression model. P
    Results
    The prevalence of IUGR among 9503 neonates in Ilam province during the study period was 2.8%. There was a significant relationship between IUGR and multiple pregnancy (P=0.0001), history of IUGR (P=0.02), mother's residency place (P=0.001), autoimmune diseases (P=0.03), kidney diseases (P=0.01), preeclampsia (P=0.0001), hyperemesis gravidarum (P=0.01), treated hypothyroidism (P=0.009) and mode of delivery (P=0.001).
    Conclusion
    The prevalence of neonates born with IUGR in Ilam province was in accordance with global standards. Multiple pregnancy, history of IUGR, preeclampsia, hyperemesis gravidarum, autoimmune and kidney diseases and rural residency increase the chance of IUGR.
    Keywords: Intra Uterine Growth Retardation (IUGR), Pregnancy outcome, prevalence, Risk Factor, Small for Gestational Age (SGA)
  • Moslem Nurozpour Mamasani, Somayeh Reiisi *, Maryam Peymani Pages 105-113
    Introduction
    Breast cancer is one of the main causes of mortality in women. BACH2 gene is required in regulating the development and function of diverse immune cell types (B and T cell, macrophage). The BACH2 gene is a prominent susceptibility locus for multiple autoimmune and allergic diseases. Nevertheless, the expression and potential function of BACH2 in breast cancer stay unclear. Therefore, this study was performed with aim to evaluate BACH2 gene expression in breast tumor samples.
    Methods
    In this case-control study which used paraffin tissues of breast cancer to evaluate gene expression, 40 formalin-fixed paraffin embedded (FFPE) tumoral of breast cancer and 40 healthy tissue provided from pathology department of Al-Zahra Hospital in Isfahan were enrolled. The samples of paraffin blocks were prepared during 2014 to 2015. After completing the consent form, the clinical information for all samples were taken. Total RNA was extracted and complementary DNA (cDNA) was synthesized. The relative gene expression was determined using quantitative method of real-time RT PCR (qRT-PCR) and was evaluated by method. Data were analyzed by SPSS software (version 22) and t-test and ANOVA. P
    Results
    The expression of BACH2 gene was significantly lower in tumor tissue compared to healthy tissue adjacent (P
    Conclusion
    The expression of BACH2 is lower in breast cancer tumoral tissue than the healthy tissue. Considering the BACH2 gene function, it can be suggested as tumor suppressor in breast cancer. Furthermore, the results show down-regulation in metastatic samples, which indicates the role of gene in suppressing the metastasis pathways.
    Keywords: BACH2 gene, breast cancer, Real-time PCR, Transcriptional regulation