فهرست مطالب

فصلنامه ذهن
سال پنجم شماره 3 (پیاپی 19، پاییز 1383)

  • 180 صفحه، بهای روی جلد: 11,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/08/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • صفحه 1
    نزاع رئالیسم با ضدرئالیسم (anti-realism) مهم ترین بحث فلسفه علم در چند دهه اخیر بوده است. در این چند دهه، رئالیسم علمی در برابر صورت های گوناگون ابزارانگاری قوت خاصی یافته و طرفداران بسیاری پیدا کرده است. رئالیسم علمی علاوه بر اینکه ابزارانگاری را رد می کند از عقلانیت علم دفاع می کند و نسبیت گرایی را کنار می گذارد. رئالیسم علمی سه مؤلفه دارد: (1) مؤلفه متافیزیکی (metaphysical): پذیرش وجود جهان مستقل از اذهان که اشیای مشاهده پذیر و مشاهده ناپذیر را دربرمی گیرد. (2) مؤلفه معناشناختی (semantic): تفسیر تحت اللفظی نظریات علمی و پذیرش نظریه مطابقت درباب صدق این نظریه ها. (3) مؤلفه معرفت شناختی (epistemological): ادعای اینکه می توانیم معرفت داشته باشیم که بهترین نظریات فعلی تقریبا راست اند.
  • علیرضا منصوری صفحه 3
    رئالیست ها برای دفاع از موضع خود درباره صدق نظریه ها برهانی ارائه می کنند که به برهان «هیچ معجزه ای در کار نیست» مشهور است. لائودن از موضعی ضد رئالیستی، انتقادی به این برهان وارد می کند که به استقرای بدبینانه شهرت دارد. در این مقاله ضمن بررسی این برهان، استقرای بدبینانه لائودن به نقد کشیده شده است.
    کلیدواژگان: استقرای بدبینانه، برهان معجزه نبودن، رئالیسم، ضد رئالیسم
  • صفحه 11
    نزاع رئالیسم با ضد رئالیسم مهم ترین بحث فلسفه علم در عصر حاضر است. یکی از دیدگاه های ضد رئالیستی که مورد توجه بسیاری در فلاسفه معاصر قرار گرفت و زمینه پیدایش مباحث جدیدی شد. «تجربه گرایی ساختی» فراسن است. به نظر فراسن، تجربه گرایی سنتی مشکلاتی داشت که توانایی رویارویی با رئالیسم علمی را نداشت. از این رو، باید تجربه گرایی جدیدی را پایه ریزی کرد که بتواند جایگزین رئالیسم علمی شود. او در کتاب مشهورش «تصویر علم» ارکان اصلی این نوع تجربه گرایی را تشریح می کند. به نظر فراسن، هدف علم ارائه تئوری های راست درباره عالم نیست و توفیق یک تئوری را هیچ گاه نباید با صدق آن یکی دانست. از این گذشته، او تبیینی داروینیستی از پیشرفت تئوری ها پیش می کشد. این مقاله دیدگاه فراسن را بیان می کند و نقدهای رئالیست ها را بر این دیدگاه مورد بحث قرار می دهد و در نهایت، رئالیسم را بر تجربه گرایی ساختی ترجیح می دهد.
    کلیدواژگان: تجربه گرایی ساختی، رئالیسم علمی، تناسب تجربی، تبیین داروینیستی
  • سمیر اکاشا ترجمه: پیروز فطورچی صفحه 23
    از دیرباز، در فلسفه میان دو مکتب فکری به نام رئالیسم و ایدئالیسم بحث و مناقشه وجود داشته است. اگرچه مسئله سنتی «رئالیسم ایدئالیسم» به حوزه ای از فلسفه تعلق دارد ولی در اینجا به مباحث جدیدتری توجه می کنیم که به طور خاص درباره علم است و تا حدودی نیز به مسئله سنتی مذکور شباهت دارد. این مباحث، در زمینه مناقشه هایی است که میان «رئالیسم علمی» (scientific realsim) و مخالف آن که ضد رئالیسم (anti-realism) یا ابزارگرایی (instrumentalism) خوانده می شوند مطرح است.
    مؤلف در این نوشتار پس از بیان دو روایت از ضد رئالیسم یکی از قوی ترین استدلال ها را برای رئالیسم علمی به نام استدلال بدون استناد به امور معجزه وار، بیان کرده و اظهار می دارد که این استدلال در معرض اعتراض قرار دارد. وی در ادامه این اعتراض ها و سپس پاسخ طرفداران رئالیسم به آنها را بیان می کند. به عقیده مؤلف تمایز میان اشیاء مشاهده پذیر و مشاهده ناپذیر، محور بحث میان رئالیسم و ضد رئالیسم است که به بررسی آن می پردازد. این نوشتار با بررسی یکی از استدلال هایی که برای ضد رئالیسم اقامه شده است به پایان می رسد.
    کلیدواژگان: ضد رئالیسم، استدلال بدون استناد به امور معجزه وار، استدلال از راه نرسیدن به نصاب تعیین، امور مشاهده پذیر، امور غیرمشاهده پذیر
  • عباس عارفی صفحه 41
    این مقاله به سیر تطور نسبی گرایی در فلسفه علم می پردازد و پیشینه تاریخی آن را بازمی نماید. علم تجربی که در پرتو به کارگیری حس و تجربه پدید می آید، همواره با این سؤال معرفت شناسانه مواجه بوده است که وجه صدق گزاره های آن چیست و چگونه روزنه خطا را در آن، می توان مسدود کرد؟ قهرا کسانی که نتوانسته اند برای این سؤال، پاسخی درخور بیابند، به شکاکیت و نسبی گرایی در فلسفه علم تن در داده اند.
    ریشه های این نوع گرایش، به سوفسطاییان می رسد، زیرا آنها نیز از طریق گرایش به حس و سپس مواجه شدن با خطای حسی، به نسبیت گراییدند. نویسنده مقاله پس از گزارش نسبی گرایی در فلسفه علم، در پایان مقاله کوشش می کند راه برون شد از نسبی گرایی را به اجمال نشان دهد.
    کلیدواژگان: نسبی گرایی، شکاکیت، خودتنهاگروی، آنارشیسم
  • احمدرضا همتی مقدم صفحه 63
    مفهوم سلامت و بیماری، دو مفهوم بسیار مهم در پزشکی هستند که در مشخص ساختن حدود فعالیت پزشکی، کنترل متخصصان و وظیفه اجتماعی، نقش محوری دارند. در این سی سال اخیر و با تولد رشته ای به نام فلسفه پزشکی، این مفاهیم مورد بازبینی جدی قرار گرفته اند. در این مقاله تلاش می شود بر اساس مفهوم «وابستگی وجودی» (supervenience)، که مفهومی در فلسفه ذهن و برای حل مسئله ذهن و جسم است، «سلامت» با چهار بعد «زیستی روانی محیطی معنوی» تبیین شود.
    کلیدواژگان: سلامت، وابستگی وجودی، فلسفه پزشکی، مسئله ذهن و جسم
  • هادی صمدی صفحه 75
    ارتباط تکامل و فلسفه به قدمت خود نظریه تکامل است. مقاله حاضر علاوه بر اشاراتی به تعامل میان فلسفه و تکامل به ارتباط میان فلسفه با سایر بخش های زیست شناسی از جمله ژنتیک و اکولوژی می پردازد. هیچ نظریه ای در تاریخ علم به اندازه نظریه تکامل با تمامی جنبه های جامعه تعامل نداشته است بنابراین فلسفه به عنوان فعالیتی که به تفکر درباره تمامی جنبه های جهان می پردازد از این نظریه غافل نمانده است. ارتباط زیست شناسی و فلسفه، ارتباطی دو سویه بوده است. از یک سو، فلسفه به ساختار زیست شناسی، ایضاح مفاهیم آن و مشخص کردن پیش فرض های متافیزیکی و غیرتجربی آن می پردازد و از سوی دیگر زیست شناسی و خصوصا نظریه بنیادین آن یعنی نظریه تکامل باعث ایجاد نحله های فکری جدیدی در فلسفه شده است و پرسش های فراوانی برای فلاسفه خصوصا فیلسوفان اخلاق، علم، دین، علوم اجتماعی و معرفت شناسان ایجاد کرده است.
    کلیدواژگان: زیست شناسی، نظریه تکامل، اکولوژی، پیش فرض متافیزیکی
  • کارل همپل ترجمه: فرشته نباتی صفحه 97
    همپل در این مقاله، ملاک های معناداری تجربه گرایان را در سه دسته جای می دهد. اول آنها که می خواهند ملاکی برای معناداری تک تک جملات مطرح کنند، دوم آنها که به دنبال معناداری الفاظ جملات هستند و سوم آنها که نظام های متشکل از جملات را معنادار می دانند. او ملاک های دو دسته اول را نقد و رد می کند. برخی از ملاک های دسته سوم هم به نظر او همین سرنوشت را دارند. او در انتها می گوید به هرحال باید معنا به یک نظام نسبت داده شود ولی معناداری نظام ها تشکیکی است و با توجه به معیارهایی خاص می توان درجه ای از معناداری را به یک نظام نسبت داد. ولی به هرحال ابهام هایی برای مقایسه معناداری نظام ها (مثلا متافیزیکی در برابر علمی) وجود دارد که باید برطرف شوند.
    کلیدواژگان: معنای معرفتی، تجربه گرایی
  • پیر موریس ماری دوئم صفحه 155
    (Duhem، Pierre Maurice Marie)پیر دوئم (1916 1861) فیزیک دان و انرژی شناس و مورخ و فیلسوف علم فرانسوی در پاریس به دنیا آمد و در همان جا تحصیل کرد. او مخصوصا به سبب آثار اصلیش درباب فیزیک نظری، و به ویژه ترمودینامیک، و پژوهش های تاریخی و فلسفی اش درباب علم مورد توجه است. دوئم در 25 سالگی، در 1886، کتاب مهی تحت عنوان ترمودینامیک منتشر کرد. در 1887 به دانشکده علوم دانشگاه لیل (Lille) رفت و در آنجا به تدریس ترمودینامیک و خاصیت کشسانی (elasticity) و علم صداشناسی (acoustics) مشغول شد. او بعدها، در 1895، به دانشگاه بوردو (Bordeaux) رفت و تا زمان مرگش در آنجا بود.