فهرست مطالب

مجله طب نظامی
سال دهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 11
|
  • بررسی اثربخشی ترکیب درمانی آزیترومایسین و پردنیزولون در عوارض مزمن ریوی مصدومین شیمیایی با سولفور موستارد
    مصطفی قانعی، جعفر اصلانی، یونس پناهی، سیدمحسن آقایی میبدی، سید مرتضی حسینی صفحه 1
    مقدمه
    مصدومین شیمیایی با سولفور موستارد به ضایعات مزمن ریوی(برونشیت مزمن، برونشیولیت و برونشکتازی) و تحریک پذیری راه های هوایی دچار می شوند و درمان های مختلفی جهت کنترل علایم بیماری وجود دارد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بهبودی کلینیکی، یافته های عملکرد ریوی مصدوم ین شیمیایی مبتلا به برونشیولیت قبل و بعد از درمان جهت دستیابی به یک وضعیت فاقد علایم بیماری و بهبود و تقویت کارکرد ریوی با کمترین مقدار مصرف دارو می باشد.
    مواد و روش ها
    طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی به بررسی 30 مصدوم شیمیایی مبتلا به برونشیولیت که طی شش ماه سال 85 و 86 به کلینیک ریه بیمارستان بقیه الله الاعظم(عج) مراجعه نموده اند، با استفاده از شرح حال، معاینه فیزیکی، تکمیل پرسشنامه، اسپیرومتری و HRCT پرداخته شد. سپس بیماران تحت درمان با پروتکل آزیترومایسین و پردنیزولون قرارگرفتند.
    نتایج
    28 بیمار(3/93%) مرد و 2 بیمار(7/6%) زن و میانگین سن بیماران 1/6±1/44 سال و میانگین BMI بیماران Kg/m2 4/3±7/25 می باشد.
    میانگین FVC-Percent قبل و بعداز درمان با FullDose به ترتیب 5/11±56/73 و 2/11±12/73 می باشد P=0.714)) و بعداز درمان با آزیترومایسین و پردنیزولون 6/12±65/71 شد P=0.491)). میانگین FEV1-Percent قبل و بعداز درمان با FullDose 8/17±94/62 و 6/14±51/63 می باشد P=0.726)) و بعداز درمان با آزیترومایسین و پردنیزولون2/15±64 شد P=0.842)). میانگین FEV1/FVC قبل و بعداز درمان با FullDose 3/14±4/68 و 9/12±70 می باشد P=0.348))، و بعداز درمان با آزیترومایسن و پردنیزولون3/11±69 شد P=0.613)).
    بحث: بعلت عدم پاسخ بیماران به درمان FullDose کورتیکواستروئیدها، بجای افزایش دوز پردنیزولون، آزیترومایسین به ترکیب درمان اضافه گردید که پاسخ به درمان قابل توجهی مشاهده نشد که به علت پاتوژنز بیماری ایجاد شده با گاز سمی سولفور موستارد می باشد.
    کلیدواژگان: سولفور موستارد، ماکرولید، آزیترومایسین، پردنیزولون، برونشیولیت و ضایعات مزمن ریوی
  • بررسی وضعیت عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در یک جمعیت نظامی در سال 1386.
    حمیدرضا توکلی، محمد صمدی، مرتضی ایزدی صفحه 5
    مقدمه
    یکی از مهمترین وظایف مسئولین بهداشت و سلامت سازمان های نظامی اطمینان از سلامت کارکنان آن سازمان می باشد. با توجه به افزایش میزان شیوع بیماری های مزمن غیر واگیر بویژه بیماری های قلبی عروقی طی سال های اخیر، بررسی ادواری عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در نیروهای نظامی ضروری به نظر می رسد.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه، بررسی وضعیت برخی از عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در یک جمعیت نظامی می باشد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه توصیفی_ مقطعی وضعیت برخی عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در 29688 نفر از یک جمعیت نظامی شامل: نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، ستادی وسایرین مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد 6/17% از کارکنان دچار اضافه وزن(BMI ≥25) و 5/10% افراد مبتلا به چاقی(BMI ≥30) هستند. همچنین 3/13% و 2/9% افراد به ترتیب دارای کلسترول بالا و تری گلیسرید بالا(بیش از 200 میلی گرم درصد میلی لیتر) بوده و 9/2% افراد دارای پرفشاری خون (فشار خون سیستولیک≥ mmhg 14 ودیاستولیک≥ mmHg 9) بوده و 88/2% کارکنان به دیابت (قند خون ناشتا ≥ 126 میلی گرم در صد میلی لیتر پلاسما)مبتلا هستند.
    بحث:نتایج بررسی حاضر نشان می دهد وضعیت عوامل خطر آفرین بیماری های قلبی عروقی در جمعیت مورد مطالعه مطلوب نبوده و اقداماتی همچون افزایش فعالیت جسمانی، بهبود الگوی تغذیه و آموزش و فرهنگ سازی تغذیه ای برای کاهش میزان شیوع عوامل خطر آفرین ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: چاقی، هیپرلیپدمی، بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون، نیروهای نظامی
  • بررسی سطح آگاهی، نگرش و عملکرد یک جمعیت نظامی نسبت به الگوی صحیح مصرف غذا
    حمیدرضا توکلی، هرمز سنایی نسب*، علی اکبر کریمی، رضا توکلی صفحه 7
    مقدمه

    در دهه های اخیر عوامل ناتوانی و مرگ زودرس از بیماری های عفونی و واگیردار به بیماری های مزمن و تحلیل رونده تغییر یافته است. در این میان ارتباط بین الگوهای غذایی نادرست و بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی و عروقی، سرطان و دیابت شناخته شده است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان رسمی یک جمعیت نظامی نسبت به الگوی صحیح مصرف غذا انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به روش مقطعی روی 430 نفر یک جمعیت نظامی با محدوده ی سنی 65-19 سال، که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد افراد از پرسشنامه ای که به صورت محقق ساخته و روایی آن با استفاده از نظرات 6 نفر از متخصصین مربوط انجام شده بود استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق سطح آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای بر اساس نمرات تعیین شده به سه طبقه: خوب، متوسط و ضعیف تقسیم بندی شده است.

    نتایج

    میانگین (انحراف معیار) امتیاز آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای کارکنان به ترتیب 1/63 (1/17)، 1/73 (5/7) و 3/38 (5/11) بود. به طوری که 5/23 درصد از کارکنان دارای آگاهی در سطح ضعیف، 63 درصد دارای آگاهی در سطح متوسط و 5/13درصد دارای آگاهی در سطح خوب بودند و این میزان در مورد نگرش به ترتیب 6/1 و 9/37 و 5/60 درصد و در مورد عملکرد به ترتیب 5/90، 3/9 و 2/ درصد ارزیابی گردید. بین اگاهی با نگرش همبستگی قوی (r= 0.71) ولی بین آگاهی با عملکرد کارکنان همبستگی ضعیفی وجود داشت (r= 0.303). همچنین افراد با سطح سواد غیر دانشگاهی آگاهی ضعیف تری نسبت به افراد با تحصیلات دانشگاهی داشتند (P< 0.009). آگاهی و نگرش کارکنان نیروی هوایی بیشتر از کارکنان سایر نیروها بود (P< 0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم قابل قبول بودن سطح آگاهی و بالا بودن نگرش کارکنان، عملکرد این جمعیت نظامی نسبت به الگوی صحیح مصرف غذا در حد قابل قبول نمی باشد بنابراین استفاده از روش های مختلف آموزشی و در نظر گرفتن عوامل موثر بر الگوی صحیح مصرف غذا ضروری است.

    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، عملکرد، الگوی صحیح مصرف غذا
  • زهرا جعفری، سعید ملایری، ملیحه صبور صفحه 89
    مقدمه
    وزوز و حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت، هر یک نوعی درک غیر طبیعی از صدا می باشند، و قرار گرفتن در معرض نویز در محیط های نظامی به عنوان یکی از مهم ترین علل بروز این اختلالات شناخته شده است. در بررسی حاضر، کم شنوایی، وزوز و حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت، روی گروهی از رزمندگان مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش کار
    مطالعه مقطعی حاضر روی 250 مرد ارجاع شده از کمیسیون عالی بنیاد جانبازان تهران در سال 1384 تا 1385، با میانگین سن 3/5 0/41 سال صورت گرفت. بررسی حاضر شامل انجام آزمایش های شنوایی پایه (ادیومتری تون خالص و گفتاری، ادیومتری امپدانس) و تکمیل پرسشنامه سنجش اختلالات شنوایی (وزوز، حساسیت زیاده از حد نسبت به صوت) بود.
    نتایج
    متوسط سابقه حضور در جبهه، 7/1 4/2 سال (با محدوده 1 تا 10 سال) بود. در نزدیک به دو سوم افراد، شنوایی طبیعی، و در حدود یک سوم افراد، کم شنوایی از حد خفیف تا عمیق با افت بیشتر فرکانس های بالا و فراوانی بالاتر کم شنوایی های حسی عصبی (%0/93) مشاهده شد. وزوز در 0/78 درصد افراد، غالبا از نوع سابجکتیو (%8/98) و مداوم (%0/76) مشاهده شد. بلندی صدای وزوز در اکثر افراد در حد متوسط و زیاد (%3/84)، و غالبا درمان موثری برای آن صورت نگرفته بود. حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت در 5/76 درصد افراد، با آزاردهندگی بیشتر اصوات محیطی (%9/78) و همچنین حساسیت نسبت به دیگر تحریکات حسی به ویژه نور (6/27 درصد) مشاهده شد. در اغلب موارد، علت این اختلال صدای انفجار (%8/98)؛ و برزوز آن از هر دو نوع ناگهانی (%3/57) و تدریجی (%7/42) بود. در 0/38 درصد موارد حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت، در 0/35 درصد موارد وزوز، و در 0/28 درصد موارد کم شنوایی به عنوان مشکل اصلی برشمرده شد، و بین حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت و وزوز، ارتباط معناداری وجود داشت (001/0> p).
    بحث و نتیجه گیری
    قرار گرفتن در معرض نویز زیاده از حد، یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر دستگاه شنوایی، و ایجاد کننده کم شنوایی، وزوز، و حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت است. قرار گرفتن در معرض نویز در محیط های نظامی می تواند حتی بدون ایجاد کم شنوایی، اختلالاتی چون وزوز و حساسیت بیش از اندازه نسبت به صوت را باعث شود، و تاثیرات رفتاری و اجتماعی نامطلوبی را موجب گردد.
    کلیدواژگان: پرسنل نظامی، نویز، وزوز، کم شنوایی، حساسیت زیاده از حد نسبت به صوت
  • حسین رنجبر شایان، خدابخش احمدی، فاطمه رئیسی صفحه 99
    مقدمه
    تحقیقات نشان داده است که بیماری مزمن می تواند عملکرد جنسی افراد را تحت تاثر قرار دهد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان بدکارکردی های جنسی در بین جانبازان شیمیایی و عوامل دموگرافیک مرتبط با آن انجام شده است.
    روش
    این مطالعه جزء مطالعات توصیفی محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه کلیه جانبازان شیمیایی کشور بود که برای درمان به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده و شامل 185 نفر بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. در این پژوهش از یک پرسشنامه 28 سئوالی استفاده شد که به روش مصاحبه تکمیل می شد. پرسشنامه شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و بدکارکردی های جنسی برگرفته از ملاک های تشخیصی DSM-IV بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون t و خی 2استفاده شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که از مجموع جانبازان شیمیایی مورد بررسی 4/65 درصد حداقل به یکی از اختلالات کنش جنسی مبتلا بودند. مشکل نعوظی و کاهش میل جنسی بترتیب با 2/49 و 6/48 درصد بیشترین فراوانی را در بین این گروه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که میزان تحصیلات، نوع شغل، سابقه اقدام به درمان (درسطح01/0 P ≤) و درصد جانبازی (در سطح001/0 P ≤) با میزان اختلالات کنش جنسی ارتباط دارد.
    بحث: میزان بدکارکردی جنسی، بویژه ناکارآمدی نعوظی و کاهش تمایلات جنسی در بین جانبازان شیمیایی، بیشتر بوده و همانند میزان آن در بیماران copd است و انتظار می رود با افزایش سن میزان این اختلال باز هم بیشتر شود. بر این اساس پیشنهاد می شود که درمان بدکارکردی جنسی و بویژه روان درمانی و زوج درمانی جزو برنامه های درمانی برای جانبازان شیمیایی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اختلال کنش جنسی، جانباز شیمیایی
  • علی غنجال، منیره متقی، نادر صدیق صفحه 107
    مقدمه
    اختلال در ساختمان و عملکرد دیسک (دیسکوپاتی) یکی آزعلل شایع درد ستون فقرات می باشد که می تواند بشکلها و درجات گوناگونی بروز نماید. علل مختلفی در ایجاد این اختلال دخالت دارند که یکی از آنها شغل و نوع کار فرد مبتلا است. بر اساس تحقیقات موجود این اختلال در نیروهای نظامی نسبت به مردم عادی از میزان بیشتری برخوردار است و عمده علت آن نیز سنگینی کار وماموریت این افراد مخصوصا در رسته های عملیاتی می باشد. هدف این مقاله بیان چگونگی ارتباط شغل و نوع کار (رسته کاری) با دیسکوپاتی در پرسنل مذکر رسمی نظامی بستری شده در بیمارستان بقیه الله (عج) می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضرمطالعه ای توصیفی مقطعی بر روی 576 نفر بیمار مذکرنظامی مبتلا به دیسکوپاتی ستون فقرات است که طی سالهای 1380 لغایت 1386 در بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج) بستری بوده اند. برای اینکار از یک پرسشنامه اعتبار سنجی شده که حاوی 3 قسمت (اطلاعات دموگرافیک ٬ اطلاعات مربوط به ضایعه ٬ اطلاعات مربوط به رسته شغلی) با سوالات بسته بود استفاده گردید. اطلاعات بعد از گردآوری ٬ دسته بندی و از طریق روش های آمارتوصیفی آنالیز شدند.
    نتایج
    بر اساس یافته های تحقیق ٬ میانگین سن ٬ قد ٬ وزن و سابقه کارافراد مبتلا بترتیب 6/45 و 170و 4/76و 7/21 سال بود. میزان فراوانی دیسکوپاتی درفقرات کمری 390 (8/67%) ٬ گردنی 153 (6/26%) ٬ و پشتی 33مورد (6/5%) بود. 504 مورد(6/87 %) دارای یک موضع دیسکوپاتیک بودند و 72مورد (4/12%) دربیش از یک موضع دیسکوپاتی داشتند. افراد مبتلا به دیسکوپاتی 250 مورد (4/43%) در رسته عملیاتی ٬ 121مورد (21%) در رسته فنی مهندسی ٬ 59 مورد (3/10%) در رسته خدماتی و 146مورد (3/25%) در رسته اداری پشتیبانی بودند. ارتباط محل ضایعه با رسته خدمتی (028/0= p) معنی دار بود. ضایعه در سطح پشتی - کمری (T12-L1) نیز بارسته خدمتی (013/0= p) رابطه معنی داری داشت. بدین ترتیب که 36% در رسته عملیاتی، 25% در رسته فنی مهندسی ٬ 3/23% دررسته اداری پشتیبانی و 7/15% در رسته خدماتی به دیسکوپاتی پشتی - کمری مبتلا بودند. از این افرا د تعداد 192مورد تحت درمان جراحی ٬ 288مورد تحت درمان طب فیزیکی و توانبخشی ٬ و بقیه تحت سایر درمانها قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    شیوع دیسکوپاتی در پرسنل نظامی مذکربالاست و رابطه معنی داری بین رسته خدمتی با محل دیسکوپاتی وجود دارد. لذا انجام معاینات ادواری ٬ گماردن پرسنل در رسته هائی که با وضعیت فیزیکی آنها سازگاری دارد ٬ روش های تصحیح وضعیت در موقعیتهای مختلف شغلی، آموزشهای ضمن خدمت ٬ و رعایت اصول ارگونومیک ٬ و انجام تمرینات ورزشی جهت بالا بردن آمادگی ستون فقرات درنیروهای نظامی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: شغل ٬ دیسکوپاتی ٬ ستون فقرات ٬ پرسنل نظامی
  • مرتضی ایزدی، امیر ادیب زاده، مصطفی رضاییان، هما جماران، زهرا بابایی، شهره فرنیا صفحه 113
    مقدمه

    ژیاردیا تک یاخته تاژکداری است که انگل روده انسان و حیوانات می باشد. اگرچه روش معمول انتقال آن شخص به شخص است اما این انگل یکی از مهمترین عوامل بیماری های منتقله از آب محسوب می شود. افزودن کلر به آب با مقادیر متعارف نمی تواند آنرا از بین ببرد. ازن یک گندزدای عالی است و می تواند حتی میکروارگانیسم های خیلی مقاوم به گندزداهای متداول را غیرفعال کند. ازن بطور متناوب جهت گندزدایی آب آشامیدنی استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی مقدار ازن مصرفی جهت از بین بردن کیستهای ژیاردیا از آب می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع تجربی بوده و از روش تخلیه کرونا جهت تولید ازن استفاده گردید. کیستهای ژیاردیا لامبلیا با روش تغلیظ شیب غلظت با سوکروز، جداسازی شده و با لام Thoma ده بار شمارش شد و میانگین آن محاسبه گردید. سوسپانسیونی حاوی 120.000cyst/lit در زمانهای 9، 7 و 5 دقیقه و با غلظت 1.3mg/lit در سه محیط آب شهری، آب مقطر و سرم فیزیولوژی تحت تاثیر ازن قرار گرفت. در آزمون دیگری تاثیر گذشت زمان بر مقاومت کیستهای ژیاردیا در یک دوره 6 روزه و در روزهای اول، سوم و ششم، با غلظت و زمان های تماس مختلف در زمانهای 9، 7، 5، 3 و1 دقیقه با غلظت 2mg/lit در محیط آب شهری ارزیابی شد.
    نتایج. ازن با غلظت 1.3mg/lit در زمانهای 5 و 7 دقیقه قادر به حذف کامل کیستهای ژیاردیا نبود درحالیکه با افزایش زمان به 9 دقیقه کلیه کیستها از محیط آبی حذف گردیدند. هنگامیکه آزمایشها با آب مقطر و سرم فیزیولوژی انجام شد، کلیه کیستها در تمامی زمانهای تماس از بین رفتند. در آزمایش دیگری در روز اول، در زمانهای 7 و9 دقیقه، 100 درصد کیستها حذف شدند. درحالیکه در روزهای سوم و ششم، راندمان حذف در زمانهای 7 و 9 دقیقه کاهش یافت و کیستهای زنده قابل مشاهده بود.

    بحث و نتیجه گیری

    آب مقطر و سرم فیزیولوژی در آزمایش اختلال ایجاد نموده و نتایج صحیحی بدست نمی آید. به همین دلیل در این مطالعه از آب شهری کلرزدایی شده استفاده شد. با گذشت زمان، شرایط محیطی برای ادامه حیات کیست با مشکل مواجه می شود. از اینرو احتمالا دیواره کیست به مرور زمان مقاومتر شده و از بین بردن همه کیستهای ژیاردیا با همان Ct روز اول امکان پذیر نمی باشد.

    کلیدواژگان: کیست ژیاردیا، گندزدایی، ازن زنی
  • نعمت الله جنیدی جعفری، میثم شصتی، مرتضی ایزدی*، رضا رنجبر، محمد قاسمی صفحه 119
    مقدمه

    کارکنان مراکز خدمات بهداشتی – درمانی همواره در معرض آسیب با وسایل نوک تیز وآلوده بوده و در معرض خطر ابتلا به ویروس های HCV،HBV،HIV و دیگر پاتوژنها می باشند. وخامت و حتی کشنده بودن مواجهه با وسایل نوک تیز و محدودیت تاثیر درمانهای پس از تماس، باعث می شود که به شدت به فکر پیشگیری از وقوع صدمات آنها باشیم. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع مواجه با وسائل نوک تیز پزشکی در پرستاران بیمارستان نظامی و فاکتورهای خطر مرتبط با آن انجام شده است.

    مواد و روش کار

    این مطالعه Descriptive Cross Sectional در یک بیمارستان نظامی مستقر در شهر تهران در شهریور ماه 1386 انجام گردید. در زمان مطالعه،613 پرستار در این بیمارستان اشتغال داشتند که همگی وارد مطالعه شدند. برای انجام مطالعه، یک پرسش نامه دو صفحه ای استفاده گردید. که شامل اطلاعات دموگرافیک (مانند سن، جنس و سطح تحصیلات) و سوالاتی در مورد نوع وسیله نوک تیز مواجهه یافته و همچنین بخش و نوع فعالیتی که منجر به مواجهه با وسیله نوک تیز شده بود. با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ver12 اطلاعات جمع آوری شده مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    در این پژوهش از مجموع 613 نفر پرستار شاغل در این بیمارستان نظامی که وارد پژوهش شده بودند، مجموع 201 نفر حداقل یک بار در طی خدمت دچار مواجهه شده بودند (78/32 درصد).از این میان 107 نفر (2/53 درصد) مرد و تعداد زنان 94 نفر (8/46 درصد) بود. میانگین سنی افراد در زمان مواجهه شدن 34 سال بود. (SD= ± 6.5). از نظر تحصیلات در میان افراد دچار مواجهه، 15 نفر کاردان (5/7 درصد) و 178 نفر کارشناس (6/88 درصد) و 8 نفر کارشناس ارشد بودند بیشترین تعداد مواجهه در بخش های داخلی با فراوانی 46 بار (9/22 درصد) بوده است. شایع ترین وسیله عامل مواجهه سر سرنگ با فراوانی 142 مورد (6/70 درصد) بود. از نظر فعالیتی که فرد در حین انجام آن دچار مواجهه شده بود، خونگیری با 49 مورد(4/24 درصد) بیشترین فراوانی را داشت.

    نتیجه گیری

    فراوانی بالای مواجهه شدن و تماس شغلی با خون زنگ خطر جدی برای پرستاران است،.لذا آموزشهای کاربردی و اطلاع رسانی جهت گزارش دهی همه افراد دچار مواجهه توصیه می شود.

    کلیدواژگان: تماس شغلی، وسائل نوک تیز، پرستار
  • علیرضا جلالی فرهانی، محمدحسن ناصری، حسن لعل دولت آبادی، عیسی عرب سلمانی، نعمت الله جنیدی جعفری، مجتبی تیموری صفحه 137
    مقدمه

    عوامل بسیاری مثل دیابت، افزایش فشار خون، افزایش چربی های خون و مصرف سیگار و استرس های شغلی می توانند باعث ایجاد آترواسکلروز شوند. تا بحال مطالعه ای که بیان گر اختلاف عوامل خطر قلبی در بیماران نظامی و غیر نظامی که CABG یا آنژیوپلاستی شده اند انجام نشده است. لذا این مطالعه جهت بررسی مقایسه این اختلاف در بیماران نظامی و غیر نظامی طراحی شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی – توصیفی در کلیه بیمارانی که به علت آترواسکلروز قلبی عروقی طی سال 1386 به بیمارستانهای بقیه الله الاعظم «عج» و شهید رجایی تهران مراجعه نموده و تحت آنژیوگرافی قرار گرفته و عمل آنژیوپلاستی یا CABG داشته اند، انجام شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و به صورت چهره به چهره بوده است. متغیرهای مطالعه عبارت بودند از: سن، جنس، مصرف سیگار، سابقه افزایش چربی های خون، فشار خون، دیابت، سابقه بیماری های اعصاب و روان، سابقه مواجهه با مواد شیمیایی، سابقه حضور در جبهه.

    نتایج

    از مجموعه 196 بیمار مراجعه کننده به مراکز درمانی بیمارستان بقیه الله الاعظم «عج» و شهید رجایی تهران دو مورد از مطالعه خارج شد، از 194 بیمار باقیمانده 132 نفر (68 درصد) غیر نظامی 62 (32 درصد) نفر نظامی بودند، و میانگین سن افراد نظامی که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند 5/51 سال و در افراد غیر نظامی5/57 سال بود که در افراد نظامی پایین تر از افراد غیر نظامی بود. بیماری های فشار خون، دیابت، هیپرلیپدمی در افراد غیر نظامی شایعتر بود و در مقابل میزان مصرف سیگار و مشکلات اعصاب و روان در نظامیان شایع تر بود. تمام بیماران نظامی که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند مذکر بودند.
    بحث. در بیماران نظامی که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند و در کسانی که سابقه حضور در مناطق شیمیایی و جبهه های جنگ را داشتند، در سن پایین تری تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند که شاید حضور در مناطق جنگی و ماهیت خود شغل نظامی و محیط کاری آن و سابقه مواجهه با مواد شیمیایی مورد استفاده در جنگ در پایین بودن سن بیماری های قلب و عروق در این گروه دخالت داشته باشد.

    کلیدواژگان: CABG، عوامل خطر، بیماران نظامی، مواجهه شیمیایی
  • نادر روشن، سید حمیدرضا ابطحی، غلامعلی دانش فر، شهرام اخلاقپور، عباس ارجمند شبستری، محمدرضا یاوری صفحه 143
    اهداف
    تعیین شیوع عوارض طولانی مدت ریوی ناشی از گاز خردل در نیروهای اعزامی جهاد سازندگی به جبهه های جنگ
    روش
    نیروهای اعزامی جهاد سازندگی که تماس با گاز خردل آنان احراز شده بود پس از 15 الی 18 سال از سراسر کشور به مرکز شهید شوریده تهران دعوت شده و تحت معاینات بالینی و اقداماتی از قبیل عکس ساده و HRCT ریوی و اسپیرومتری قرار گرفتند و براساس تعاریف مشخص به بیماری های مختلف ریوی گروه بندی شدند.
    نتایج
    266 نفر بررسی های ریوی را کامل نمودند؛ عکس ساده ریوی در اکثریت موارد (88%) طبیعی بود. یافته مهم در HRCT احتباس هوا (air trapping) بود که بطور قابل توجه در 12% موارد مشاهده شد ولی دراغلب موارد HRCT (64%) طبیعی بود. شیوع عوارض ریوی بدین صورت مشاهده شد: COPD 15% (40)، آسم 3/11% (30)، برونشیولیت ابلیترانت 1/7% (19 نفر)، برونشیت مزمن ساده 3/2% (6)، فیبروز ریوی 4/0% (1)، تنگی نفس غیراختصاصی 6/37% (100) و سرفه غیراختصاصی 9/1% (5)؛ گروهی از مصدومین تعاریف بیماری های ریوی را بطور کامل تکمیل نمی کردند ولی براساس شواهد بالینی و پاراکلینیکی تعاریف احتمالی برایش مطرح شد.
    بحث: مصدومین مورد مطالعه از نیروهای پشتیبانی جنگ بوده و اغلب با مقادیر کمتری از گاز خردل نسبت به سربازان برخورد داشته اند. به نظر می رسد در مواجهه های خفیف تر با گاز خردل بیماری راه های هوایی مانند آسم و COPD شایع تر از آسیب های شدید این راه ها مانند برونشکتازی و بیماری های پارانشیمی مانند فیبروز ریوی باشد.
    کلیدواژگان: گاز خردل، بیماری مزمن ریوی، برونشیولیت ابلیترانت، احتباس هوا
  • فریده ابوعلی، مصطفی نادری، غلامرضا کاکا، خسرو جدیدی، سید همایون صدرایی، علی اکبر کریمی، محمدحسین اسدی، مژگان جیحونیان، محمد جعفر ابراهیمیان صفحه 151
    مقدمه
    سولفورموستارد (HD) یکی از عوامل شیمیایی نظامی است که در سطح گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. سولفورموستارد منجر به یک واکنش التهابی مخرب در بافتهای اطاقک قدامی چشم می گردد. تحقیقات پیشین نشان داده اند که استروئیدها با پروسه های التهابی که متعاقب ضایعات چشمی ایجاد می گردند، مقابله می نمایند.هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر درمانی بتامتازون بر روی صدمات اپیتلیال قرنیه چشم خرگوشها پس از چهارده روز مواجهه نمودن با سولفورموستارد بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که از نوع تجربی می باشد، از 24 خرگوش استفاده شد.حیوانات بطور تصادفی در 4گروه کنترل، حلال، خردل و بتامتازون قرار گرفتند. گروه چهارم بتامتازون را ده دقیقه بعد از مواجهه شدن چشم با سولفورموستارد دریافت نمود و روزی 3 مرتبه به مدت 14 روز درمان ادامه یافت. معاینات کلینیکی در روزهای اول، دوم، پنجم، هفتم و چهاردهم انجام گرفت.روز 14 حیوانات کشته شده و نمونه های قرنیه چشم آنها مورد بررسی هیستولوژی و ایمونوهیستوشیمیایی قرارگرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که سولفورموستارد موجب نقص در اپیتلیوم قرنیه و کاهش معنی دار ضخامت و تعداد لایه های اپیتلیوم قرنیه و کاهش تعداد سلولهای درحال تکثیر در اپیتلیوم قرنیه شد. شدت ضایعات قرنیه در گروه درمان کمتر از گروه خردل بود گرچه از نظر آماری تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت.
    بحث: نتایج این مطالعه نشان داد که می توان قطره بتامتازون را جهت کاهش ضایعات اپیتلیال قرنیه که در اثر سولفورموستارد ایجاد می شود، پیشنهاد نمود. توصیه می گردد جهت بدست آوردن دوز مناسب دارو مطالعات بیشتری انجام شود.
    کلیدواژگان: سولفورموستارد، قرنیه، بتامتازون
|
  • Evaluation of Efficacy and Effectiveness Azithromycin and Prednisolone in Treatment of Chronic Pulmonary Complication Due to Mustard Gas
    Ghaneei M., Aslani J., Panahi Y., Aghayi Meybodi S. M., Hoseini S Page 1
  • Study of knowledge, attitude, and practice towards proper model of foods and nutrition by Military formal personnel
    Tavakoli H. R., Sanaei Nasab H., Karimi A. A., Tavakoli R Page 7

    Introduction. In recent decades, the figures of diseases and their related factors have been changed from infections disease to chronic ones. In this regards, the relation between improper nutrition models and non-infectious disease such as CVD, Cancers, and Diabetes has been diagnosed. This study examines to determine KAP of nutrition and food models by Sepah formal personnel.Materials and Methods. This is descriptive study through a Cross-sectional method, conducted on 425 formal personnel of a military populations including 393 men and 32 women with and age range of 19-65 years drawn by simple random sampling. To determine the subjects, KAP, a Researcher made questionnaire was used. The validity of the questionnaire was confiremed by experts. The collected data has been analyzed using the SPSS14. Three different levels, low, middle, and good was defined for KAP categorizing.Results. The mean of scores for knowledge, attitudes, and practice of nutrition by personnel was reported 63.1, 73.1, and 38.3 respectively. In knowledge domain, only 14.3% of the subject, more than 60% of the study population had a good attitude toward the issue. This percentage for the practical domain was reported only 0.2%. That is, the majority of the subjects (60.5%) has a desirable view and attitude toward the issue, and a positive powerful association has been proved between knowledge and attitudes toward food models by the subjects (r= 0.71). The association between knowledge and practice, however, was not statistically significant (r=0.303). In addition, subjects with academic levels of education have more knowledge about the issue than uneducated subjects (p<0.009). Based on the findings of the study, air forced personnel got more grade than other force in both knowledge and attitude domains (p<0.001).Conclusion. The findings of the study indicate that in spite of having good and desirable knowledge about the issue by the subjects, their attitude and practices were not acceptable. Thus, planning a educating them with regards the food and nutritional models through various for improving their nutritional status is recommended.

  • Jafari Z., Malayeri S., Saboor M Page 89
    Introduction. Tinnitus and hypersensitivity to sound are abnormal perception of sound, and exposure to noise in military environments is an important etiology of these auditory disorders. In present study, hearing loss, tinnitus and hypersensitivity to sound were evaluated in a group of fighters. Material and Methods. This cross-sectional study was conducted on 250 men who were referred from devotee foundation commission of Tehran with mean age of 41.0 5.3 years. Study was included basic audiology tests (pure-tone, speech, and impedance audiometries) and fill out a questionnaire of hearing disorders (tinnitus and hypersensitivity to sound). Results. The average years of being in military environment was 2.4 1.7 years (range: 1-10 years). Near to two third of subjects had normal hearing, and different degrees of hearing loss with more loss of high frequencies and more frequency of sensory neural hering losses (92.0%) were shown in about one third of patients. Tinnitus was shown in 78.0% of subjects with subjective (98.8%) and continuous (76.0%) charactristics frequently. Tinnitus loudness was in moderate and high levels mostly (84.3%) and no effective treatment has been down generally. Hypersensitivity to sound was revealed in 76.0% of cases with higher annoyance of environmental sounds (78.9 %), and sensitivity to other sensory stimuli specially visual ones (27.6%) too. The burst sound was mentioned as the major cause of hypersensitivity to sound (89.8%) and this disorder was shown in both sudden (57.3%) and gradual (42.7%) forms. Hypersensitivity to sound in 38.%, tinnitus in 35.0%, and hearing loss in 28.0% of cases were mentioned as the main problem. There was significant correlation between hypersensitivity to sound and tinnitus (p<0.001). Conclusion. Exposure to high level of noise is one of the most hazardous factors for the auditoy system and main cause of hearing loss, tinnitus and hypersensitivity to sound. Exposure to noise in military environments can lead to tinnitus and hypersensitivity to sound even without hearing loss, that may result behavioral and social problems.
  • Ranjebar Shayan H., Ahmadi Kh, Raeesi F Page 99
    Introduction. The researches had shown that chronic illness may affect on sexual function. Therefore, the purpose of this research was determining related between sexual dysfunction and demographic factors with chemical injuries.Materials and Methods. In this descriptive research we have selected and studied 185 cases of chemical venture refereed to Tehran hospitals. Data gathering tools were structural interview. The items of interview were including 28 questions of DSM- IV criteria for sexual dysfunction. The statistical methods were T test, ANOVA and Correlation.Results. The results showed 65/4% of veterans with chemical injured at least has one of sexual dysfunction. The most dysfunction includes: Erectile problem and libido reduction. Also results show that, there were related between demographic factors and sexual dysfunction in chemical injured veterans.Conclusion. On the basis of results sexual libido reduction rates in chemical injured veterans like rate of this in COPD patients. Therefore, the sex therapy psychotherapy and couple therapy must be a component for treatment of chemical injured veterans.
  • Ghanjal A., Motaqhey M., Sadigh N Page 107
    Introduction. discopathy (deformity and malfunction of intervertebral disk) is one of the most prevalent sources of pain of vertebral column. Different risk factors are involved in developing discopathy, one of them are job and field of work. According to published articles discopathy is more prevalent in military personnel due to type of work and their mission. In this article we determine relation between job and field of work with spine discopathies in male military personnel admitted in the Baghit-Allah hospital.Materials and Methods. This descriptive cross sectional study performed in 1999-2007 in Baghit-Allah hospital. Five hundred seventy six male military personnel admitted because of discopathy entered the study. We used a previously valid questioner with close ended questions to determine demographic data, type of lesion and field of work. Analyze using descriptive methods were performed after gathering the data.Results. Mean age, height, weight and work experience was 45.6, 170, 76.4 and 21.7 respectively. Discopathy in lumbar, cervical, thoracic spine was seen in 390(67.8%), 153(26.6%), 33(5.6%) patients respectively. Single discopathy was present in 504(87.6%) cases, 72(12.4) cases have discopathy in more than one region. Out of 576 patients, 250(43.3%) field of work was combat, 121(21%) engineering, 59(10.3%) service and 146(25.3%) logistic. A significant association between region of discopathy and field of work was present (p=0.028). T12-L1 discopathy was associated with field of work (p=0.013). In combat field 36% of patients had T12-L1 discopathy, 25% in engineering field, 23.3% in logistic and 15.7% in service. Surgery was performed in 192 cases, physical therapy and rehabilitation was performed for 288 cases.Conclusion. Discopathy have a higher prevalence in military personnel. There is a significant association between region of discopathy and field of work. We recommend recurrent assessment of personnel and set them in appropriate field best fit with their physical situation, continuous training and correction of body posture in work, considering the ergonomic rules and regular exercise for military personnel.
  • Morteza Izadi M., Amir Adib Zadeh, Mostafa Rezaeean, Homa Jamaran, Zahra Babayee, Shohreh Farnia Page 113

    Introduction. Giardia, a flagellate protozoan, is a sort of intestinal parasite in human and animal bodies. Despite of man-to-man conventional method of transferring, this parasite is one of the main causes of water born diseases, and addition of conventional rates of chlorine to water cannot remove it. Ozone is an excellent disinfectant and can inactivate the most resistant microorganisms. It is used periodically to disinfect drinking water. The aim of this study is to evaluate the rate of ozone used for removal of giardia cysts in water.Material and Methods. This is an experimental study and corona discharge method is used to generate ozone. Giardia cysts were separated by concentration density slope with sucrose, counted 10 times with Thoma lam and then the mean was calculated. This solution, containing 120,000 cysts/lit, was ozonated in 5, 7 and 9 min with the density of 1.3 mg/lit in city water, distillated water and physiology serum. In another test, the effect of elapsed time on ressistance of giardia cyst was evaluated for a 6-day period, in the first, 3rd and the 6th day for various minutes of 1, 3, 5, 7 and 9 with the density of 2 mg/lit in the city water.Results. Durations of 5 and 7 minutes could not remove all of the cysts, but after ozonation for 9 minutes, all of the cysts were removed. When tests were performed in distillated water and physiology serum, all of the cysts were removed completely. In another test, all of the cysts were removed in the durations of 7 and 9 minutes of the first day, while in the third and the sixth day, the efficiency of cyst removal rate decrease in the 7 and 9 minutes and fresh cysts were observed.Conclusion. Distillated water and physiology serum caused disturbance in the test and resulted in incorrect data, so decolorized city water is used in this pilot study. As time elapsed, environmental conditions caused difficulties for cyst life continuing. Cyst's cell wall gets resistant and removal of all of giardia cysts with first day Ct is impossible.

  • Jonaidi Jafari N. A., Shasti M., Izadi M., Ranjbar R., Ghasemi M Page 119

    Introduction. Health care worker always are in risk of injury with sharp devices that can be a risk factor for HIV, HBV, HCV and other blood borne pathogen. Nurses experience the most injuries from sharp devices. Severity and fatality consequences of such exposure and limitation of effective treatment result in preventive planning. Therefore we design this study to evaluation of needle stick prevalence in nurses of a military hospital and investigate the risk factors.Material and Methods. In this descriptive cross sectional study, we used a two-page questionnaire. At the time of the survey 613 nurses were employed in this military hospital. The questionnaire include sections for demographic items (such as age, sex and years of experience), type of device that caused the injury, the event that lead to the NSI, and whether the event was reported. We also asked the location where the NSI occurred. The survey instrument was distributed and collected during October 2007.We used SPSS version 12 for evaluation of collected data.Results. Of 613 nurses occupied, 201 nurses were been needle sticked (32.78), 107 nurses were male (53.2) and 94 female (46.8) average age in time of N.S was 34 (SD: ± 6.5). in education level in 15 nurses was "kardan" (7.5%) and 178 nurses was license (88.6) and 8 nurses were in level of master of sciences. Needle of syringe was most common for N.S percent of 70.6% (142 cases). Blood sampling was most action for N.S with 49 cases (24.4%). The most common organ that injured was the second right hand finger with 60 cases (32.8%). The most common time of injuries was in morning shift. Conclusion. High rate of N.S and occupational exposure with Blood is a alarm for nurses, there for in field education and informing for reporting the all person who needle sticked.

  • Jalali Farahani A. R., Naseri M. H. Lal Dolat Abadi H., Arab Salmani I., Jonaidi Jafari N. A., Teymoori M Page 137
    Introduction

    many factors such as a diabetes, hypertension, hyper lipidemia, smoking and occupational stress are in association with atherosclerosis. Up to now there isnt and study about risk factor differences between military occupation and non millenarian. Therefore we designed this study to investigate these differences.

    Materials and Methods

    in this cross-sectional study all patient had angiography, angioplasty or CABG in year of may 2006 to may 2008 in Baqiyatallah or Shahid rajaee hospital were investigated. We collect data by face to face questionnaire based material. Our variable include age, sex, smoking, hyper lipidemia, diabetes, psychological history, chemical weapons exposure, first line standing.Results. form 196 patient referred to Baqiyatallah and Shahid rejaee 2 patient were excluded, from 194 left, 132 (68%) were non military and 62 (32%) had military occupation. average age of CABG was 51.5 in miltaries and 57.5 in non militaries hypertension and diabetes were more common in non military occupation and smoking and psychological histories were more common in military occupation. All patent undergo CABG were male.Conclusion. in patient undergo CABG and who had chemical weapons exposure hand less average age that maybe because of military occupation and its occupational life style or because of exposure with chemical weapons that result in cardiovascular disease in lower age.

  • Roshan N., Abtahi S. H. R., Danesh Far Gh. A., Akhlagh Pour Sh., Arjmand Shabestari A., Yavari M. R Page 143
    Introduction. To determine prevalence of long term pulmonary complications of war related Sulfur Mustard (SM) exposure in logistic forces.Material and Methods. Jahad Sazandegi personnels exposed to SM in war invited for compensation 15- 18 years after exposure from all Iranian provinces. Chest X- ray, HRCT, spirometry and other evaluations was done as required and lung complications was categorized according to arbitrary definitions. Results. Two hundred sixty six persons completed the study. Chest X- ray was normal in 88% and HRCT in 64% there was significant air trapping in 12% of HRCTs. Prevalence of lung complications was: COPD 15% (40), asthma 11.3% (30), Bronchiolitis oblitrans 7.1% (19), simple chronic bronchitis 2.3% (6), lung fibrosis 0.4% (1), non specific dysnea 37.6% (100) and non specific cough 2.3% (5). Several patients not fulfill the definitions and took probable diagnosis. Conclusion. Logistic forces usually exposed to lower doses of SM compared to soldiers. It appears that in low dose SM exposure chronic airway disease like asthma and COPD is more common than large airway destruction as bronchiectasis and paranchymal disease as lung fibrosis.
  • Abouali F., Naderi M., Kaka Gh. R., Jadidi Kh., Sadraei S. H., Karimizarchi A. A., Hosein Asadi M. H., Jeihonian M., Ebrahimian M. J Page 151
    Introduction. Sulfur mustard(HD) is a chemical warfare agent to be used on a large scale. Sulfur mustard leads to a destructive inflammatory reaction in the anterior chamber of eye. It have been shown that steroids intervene with inflammatory process in eye´s injuries.The aim of current research is to characterize effect of Betamethasone on HD-induced corneal lesions of rabbits after 14 days.Materials and Methods. This study is a experimental study. 24 rabbits were randomly divided into 4 groups: control, Solution, HD and Betamethasone. In 4th group, Betamethasone was applied 10 minutes after HD exposure. Application of drug was performed 3 times a day, for 2 weeks. Clinical examinations were performed at 1, 2, 5, 7, and 14 days by ophthalmologist. Animals were sacrificed after two weeks. Specimens of cornea, were prepared by histological and Immunohistochemistry techniques for light microscopic studies.Results. HD caused a significant decrease of thickness and numbers of corneal epithelial layers and proliferating cells in corneal epithelium, and corneal epithelial defect(CED).Severity of corneal injuries in Betamethasone group was less than HD group but there was statistical significant difference when comfered with control group.Conclusion. Result of this study showed that we can offered Betamethasone drope for decrease corneal epithelial defect following HD exposure. It is recommended to do more studies for determination effective dose of drug.