فهرست مطالب

آرشیو توانبخشی - سال نهم شماره 1 (پیاپی 28، بهار 1387)

فصلنامه آرشیو توانبخشی
سال نهم شماره 1 (پیاپی 28، بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حمید دالوند، لیلا دهقان، آوات فیضی، سوزان امیرسالاری صفحه 6
    هدف
    این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر سه رویکرد درمانی بوبت، آموزش نمونشی و آموزش به والدین بر فعالیتهای روزمره زندگی کودکان فلج مغزی 5-3 ساله آموزش پذیر انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه شبه تجربی و مداخله ای که به صورت قبل و بعد انجام شد، جامعه هدف کودکان فلج مغزی 5-3 سال شهر تهران و نمونه های در دسترس کودکان مراجعه کننده به کلینیک های بنیاد توانبخشی ولعیصر(عج) بودند که از بین آنها 45 کودک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی (سن، جنس، هوشبهر و نوع اختلال) به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده به سه گروه 15 نفره تخصیص یافته و مداخلات درمانی بوبت، آموزش نمونشی و آموزش به والدین بر روی آنها صورت گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمونهای گودیناف جهت تعیین میزان هوشبهر و آموزش پذیر بودن کودکان و گزارش ارزیابی پیشرفت مددجو (CDER) جهت ارزیابی عملکرد فعالیت های روزمره زندگی((ADL بودند. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمونهای آماری ویلکاکسون، کروسکال – والیس و من- ویتنی انجام شد.
    یافته ها
    هر سه گروه پیشرفت معنی داری در انجام فعالیتهای روزمره زندگی بعد از انجام مداخلات نسبت به قبل از آن داشتند)001/0(P<. تفاوت معنی داری بین سه گروه از لحاظ عملکرد کلADL وجود داشته(001/0P<) و روش های درمانی به ترتیب اثرگذاری عبارت بودند از: آموزش نمونشی، آموزش به والدین و بوبت. رابطه معنی داری بین اختلاف عملکرد سه گروه، در 13 خرده مهارت از 17خرده مهارت فعالیتهای روزمره زندگی وجود داشت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    رویکردهای بوبت، آموزش نمونشی و همچنین آموزش به والدین موجب پیشرفت مهارتهای فعالیتهای روزمره زندگی می شوند، اما در رویکرد درمانی آموزش نمونشی، تاکید برآموزشهای گروهی به مددجویان، سبب بهبود بیشتر تعاملات اجتماعی و ارتباطی وهمچنین وجود برنامه و آموزشهای عملی، باعث پیشرفت آنها در انجام مهارتهای روزمره زندگی می گردد.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، فعالیتهای روزمره زندگی، کودک، والدین، افراد ناتوان
  • فاطمه حیدری، هاشم شمشادی، ابوالفضل صالحی، مسعود کریملو، مصطفی قانعی صفحه 12
    هدف
    نقش تنفس فقط به عملکرد حیاتی آن محدود نمی شود، بلکه از نظر گفتاری نیز اهمیت به سزایی دارد. هدف این مطالعه بررسی شاخصهای تنفس گفتاری در مجروحین شیمیایی ناشی از گاز خردل و مقایسه آن با افراد عادی می باشد.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه مقطعی- مقایسه ای ازنوع مورد- شاهدی می باشد. گروه مورد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، شامل 19نفر مرد مجروح شیمیایی ناشی از گاز خردل مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله (عج) تهران بود و گروه شاهد شامل20 نفر مرد سالم از کارکنان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، که از طریق همتاسازی با گروه مورد انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری شاخصهای تنفس گفتاری دستگاه اس.تی.یک دیسفونیا ساخته شده توسط آزمایشگاه دستگاه های G.M بود که بوسیله آن متغیرهای ظرفیت حیاتی، زمان آواسازی، حجم آواسازی، متوسط سرعت جریان هوا درطول آواسازی وحجم کلی بازدم اندازه گیری شد. همچنین مقادیر شاخص سرعت آوایی و میزان آواسازی نیز مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق بوسیله آزمون آماری تی - مستقل تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    اختلاف آماری معناداری بین گروه مورد وشاهد در متغیرهای ظرفیت حیاتی (001/0P<)، زمان آواسازی(001/0P<)، حجم آواسازی (001/0P<)، شاخص سرعت آوایی(004/0=P)، حجم کلی بازدم (001/0P<) و میزان آواسازی(046/0=P) وجود داشت، ولی در متوسط سرعت جریان هوا بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت (615/0=P).
    نتیجه گیری
    گازهای شیمیایی علاوه برتاثیر بر تنفس حیاتی، بر عملکرد تنفس گفتاری نیز موثر می باشند. این امر می تواند نقش مهمی را در معیارسنجی و تعیین شاخصهای مختل شده آوایی ایفا نماید، به نحوی که گفتار درمانگر می تواند خدمات گفتاری دقیق تری را به این بیماران ارائه کند.
    کلیدواژگان: تنفس گفتاری، گاز خردل، مجروح شیمیایی، شاخصهای تنفسی
  • شیرمحمد داودوند، نسرین الهی، فرزانه احمدی، محمدحسین حقیقی زاده صفحه 17
    هدف
    انفارکتوس میوکارد از شایع ترین علل مرگ و میر و ناخوشی در جهان امروز است که معلولیت ها و زیان های اقتصادی و اجتماعی فراوانی به همراه دارد. یکی از روش های پیشگیری ثانویه، انجام برنامه های بازتوانی قلبی با مشارکت پرستاران می باشد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر برنامه های کوتاه مدت بازتوانی قلبی بر میزان عود بیماری، مراجعه و بستری مجدد بیماران انفارکتوس میوکارد است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و نمونه های پژوهش 66 بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد، بستری در مراکز درمانی آموزشی شهر اهواز می باشند که با روش نمونه گیری مبتنی برهدف انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه مداخله (32نفر) و شاهد)34نفر) تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک به وسیله چک لیست از هردوگروه جمع آوری شد. افراد گروه مداخله، تحت برنامه توانبخشی و بازتوانی قلبی به مدت 8 هفته قرار گرفتند. پس از 8 هفته اطلاعات مربوط به میزان وقوع بستری مجدد و عود بیماری در طی این مدت در بیماران هردو گروه به وسیله چک لیست جمع آوری و با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    میزان عود بیماری در بیماران انفارکتوس میوکارد در دو گروه مداخله و شاهد و نیز تعداد موارد بستری مجدد در دو گروه تفاوت معنی دار داشت (001/0P<).
    نتیجه گیری
    شرکت در برنامه های توانبخشی و بازتوانی قلبی، تعداد موارد عود بیماری، مراجعه و بستری مجدد در مبتلایان به انفارکتوس میوکارد را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: بازتوانی قلبی، انفارکتوس میوکارد، عود، بستری مجدد
  • سیدمحمود میرزمانی، فاطمه هداوندخانی صفحه 23
    هدف
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر موسیقی و حرکات موزون بر دامنه توجه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی صورت گرفت.
    روش بررسی
    در این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی- مداخله ای بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد، 26 دانش آموز دختر کم توان ذهنی از پایه های چهارم و پنجم مرکز آموزش استثنایی دانش شهر ری (سال تحصیلی 86-1385) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تخصیص یافتند و سپس با انتساب تصادفی، مداخله فعالیت های موسیقایی (شامل موسیقی و اجرای حرکات موزون) در گروه آزمون به مدت 15 هفته و هر هفته دو جلسه اجرا گردید. در این مدت گروه کنترل تحت این تمرینات قرار نداشته و فقط برنامه درسی معمولی را دریافت نمودند. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، خرده آزمون تیک زنی از آزمون کتلر- لارنت – تیریو (KLT) به منظور سنجش دامنه توجه اجرا شد. به دلیل کم بودن تعداد آزمودنی ها در هر گروه، از آزمون های ناپارامتری یعنی از آزمون رتبه ای علامت دار ویلکاکسون برای مقایسه تفاوت میانگین ها در یک گروه و آزمون یو من ویتنی برای مقایسه میانگین ها در دو گروه استفاده شد.
    یافته ها
    بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون توجه در گروه آزمون، تفاوت معنی دار وجود داشت(001/0P<)، ولی در گروه کنترل این تفاوت، معنی دار نبود(367/0=P). همچنین میانگین نمرات توجه دو گروه کنترل و آزمون پس از مداخله تفاوت معنی دار داشته و عملکرد گروه آزمون بهتر بود(002/0=P). در حالی که بین میانگین نمرات دو گروه قبل از مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت(520/0=P).
    نتیجه گیری
    با استناد به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، با اجرای فعالیت های موسیقایی، دامنه توجه دانش آموزان کم توان ذهنی بهبود می یابد. البته لازم به توضیح است که با توجه به نوع نمونه گیری، امکان تعمیم نتایج این تحقیق کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: دانش آموز، کم توان ذهنی، حرکات موزون، موسیقی، توجه
  • ناصر صادقپور، غلامحسین سازمند، اکبر بیگلریان صفحه 29
    هدف
    اگرچه تحقیقات بسیاری نشان داده که وسایل کمک بینایی بر افزایش دید افراد کم بینا موثر است، ولی برخی از افراد علیرغم این تاثیر مثبت به دلایل مختلف از این وسایل استفاده نمی کنند. لذا این پژوهش با هدف بررسی میزان استفاده از وسایل کمک بینایی در زندگی روزمره این افراد انجام شد.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی که در دو کلینیک صبا و خرانه (وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و بهزیستی استان تهران) انجام شد، تعداد 50 نفر از افراد کم بینا از بین مراجعه کنندگان این دو مرکز طی سالهای 84 و 85، که واجد شرایط لازم بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. پس از انجام معاینات بینایی سنجی، پرسشنامه اول که در آن سئوالاتی راجع به وضعیت انجام کارهای روزمره وابسته به بینایی قرارداشت، با پرسش از فرد تکمیل شده و سپس وسیله مورد نیاز تجویز و از وی خواسته می شد تا بعد از حداقل سه ماه مجددا مراجعه کند که در این مرتبه پرسشنامه دوم که حاوی سئوالاتی مبنی بر تغییر وضعیت کارهای چشمی با توجه به استفاده از وسیله مذکور بود از وی پرسیده می شد. مقایسه پاسخهای فرد به این دو پرسشنامه، مبنای میزان استفاده از وسیله با توجه به تاثیر آن در کارهای چشمی بود. داده های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان استفاده از وسایل کمک بینایی نزدیک بینی «مطالعه» و مدت و دفعات انجام مطالعه به ترتیب 491/0 و 520/0 با مقادیر احتمال 003/0=P و 002/0=P و نشان از وجود ارتباط معنی دار و افزایشی بود. تفاوت معنی داری بین میانگین میزان تردد و شناسایی محیط و اشیا «دوربینی» در قبل و بعد از استفاده از وسیله کمک بینایی دور وجود داشت (002/0=P). همچنین ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان استفاده از وسیله کمک بینایی و میزان تردد و شناسایی 499/0 و بیانگر رابطه مثبت بود. بین میزان استفاده از وسیله کمک بینایی پس از تجویز و تحصیلات افراد نیز رابطه معنی داری به دست آمد (011/0=P). 54 درصد از گیرندگان وسایل کمک بینایی از به کاربردن آن در انظار دیگران اجتناب می کردند.
    نتیجه گیری
    علیرغم تاثیر مسلم وسایل کمک بینایی در افزایش بینایی افراد کم بینا و کیفیت زندگی آنان، دلایل مختلف، تعداد قابل توجهی از این افراد از استفاده از آنها طفره رفته و یا کمتر استفاده می کنند.
    کلیدواژگان: کم بینا، وسیله کمک بینایی، نابینایی، دید، بینایی سنجی
  • یحیی سخنگویی، اسماعیل ابراهیمی، مهیار صلواتی، محمدرضا کیهانی، محمد کمالی صفحه 33
    هدف
    این پژوهش با هدف تعیین تاثیر یک دوره حرکات اصلاحی برروی اتساع قفسه سینه دختران کیفوتیک 15 – 11 ساله انجام گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه شبه تجربی حاضر یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 50 نفر از دختران کیفوتیک 15-11 ساله که به روش نمونه گیری ساده از جامعه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 25 نفری آزمایش وکنترل تقسیم شده بودند، انجام شد. روی گروه آزمایش یک دوره حرکات اصلاحی اعمال شد، ولی روی گروه کنترل این حرکات اصلاحی اعمال نگردید و اتساع قفسه سینه قبل و بعد از حرکات اصلاحی در دو گروه مورد اندازه گیری قرارگرفت. داده های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    اختلاف معنی داری در میزان اتساع قفسه سینه قبل و بعد از حرکات اصلاحی در گروه آزمایش وجود داشت(001/0P<)، ولی در گروه کنترل اختلاف معنی داری مشاهده نگردید(746/0=P). هم چنین بین دو گروه نیز بعد از اعمال مداخله اختلاف معنی داری درمیزان اتساع قفسه سینه دیده شد (02/0=P).
    نتیجه گیری
    انجام حرکات اصلاحی موجب بهبود اتساع قفسه سینه دختران کیفوتیک می شود. اگرچه به دلیل نوع نمونه گیری و محدودیت تعمیم پذیری نتایج، نیاز به تکرار این گونه تحقیقات وجود دارد.
    کلیدواژگان: دختران کیفوتیک، حرکات اصلاحی، اتساع قفسه سینه، کیفوز
  • رقیه حسنزاده، احمدرضا روفیگری، اکرم آزاد، لاله لاجوردی، محمدرضا کیهانی صفحه 37
    هدف
    نتایج حسی، پس از ترمیم عصب در بزرگسالان، عموما ضعیف می باشد. مطابق با نتایج به دست آمده قبلی و طرح این فرضیه که آوران زدایی ساعد نتایج حسی را ازطریق افزایش نمایش کورتیکال دست بهبود می بخشد، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بی حسی موضعی ساعد در ترکیب با انجام برنامه بازآموزی حسی بر روی نتایج حسی ضایعات اعصاب مدیان یا اولنار انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور می باشد. به روش احتمالی 13 بیمار که تحت جراحی ترمیمی اعصاب دست قرار گرفته بودند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمون (6 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. طی یک دوره دو هفته ای یک کرم بی حسی موضعی (لیدوکایینP) در گروه مورد و یک دارونما در گروه کنترل 4 بار بر روی وجه فلکسور ساعد دست آسیب دیده مورد استفاده قرار گرفت. برنامه بازآموزی حسی برای هر دو گروه یک ساعت پس از استعمال پماد و به مدت یک ساعت انجام شد. ارزیابی حسی در فواصل منظم، قبل از مداخله و پس از آخرین مداخله (پایان جلسه چهارم) در هر دو گروه انجام شد. برای داده های با توزیع غیر نرمال، از آزمون های ناپارامتری من ویتنی- یو و ویلکاکسون، به ترتیب برای مقایسه نتایج قبل و بعد درمان بین گروهی و درون گروهی استفاده گردید.
    یافته ها
    گروه آزمون بهبودی قابل توجهی در مقایسه با گروه کنترل از نظر درک لمس/ فشار ثابت پس از دوره درمان، کسب نموده و اختلاف آنها معنی دار بود(03/0=P).
    نتیجه گیری
    بی حسی موضعی ناحیه ساعد آسیب دیده در ترکیب با بازآموزی حسی می تواند نتایج حسی را پس از ترمیم عصب ارتقا دهد.
    کلیدواژگان: ترمیم عصب، بی حسی، بازآموزی حسی، عملکرد حسی، عملکرد دست، ضایعه اعصاب محیطی
  • هیوا محمدی، فریبا یادگاری، رضا نیلی پور، مهدی رهگذر صفحه 43
    هدف

    به منظور بررسی نقش عوامل زبان شناختی در ابتلا به لکنت و پاسخ گویی به نیازهای درمانی آن، برآورد میزان شیوع این اختلال در دوزبانه های ایرانی ضروری است. لذا هدف از مطالعه حاضر برآورد شیوع لکنت در دانش آموزان مقاطع مختلف شهر دوزبانه جوانرود به تفکیک جنس و مقطع تحصیلی است.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است. تمام دانش آموزان مدارس عادی سه مقطع تحصیلی شهر جوانرود به صورت تمام شمار بررسی شدند. غربالگری اولیه جهت شناسایی دانش آموزان مبتلا به انواع اختلالات گفتاری توسط معلمان و با نظارت کارشناس گفتاردرمانی انجام گرفت و اطلاعات لازم در این زمینه در جلسات توجیهی به معلمین داده شد. از بین دانش آموزان معرفی شده توسط معلمان، موارد مبتلا به لکنت از طریق ارزیابی گفتار خودبه خودی، توصیف تصاویر داستانی و خواندن متن به دو زبان کردی و فارسی توسط کارشناس گفتاردرمانی بررسی و بر اساس علائم آسیب شناختی لکنت تشخیص داده شدند. داده های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    از تعداد کل 11425 دانش آموز، 129 نفر مبتلا به لکنت بودند. این تعداد معادل 13/1 درصد کل جامعه مورد مطالعه است. شیوع لکنت در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به ترتیب 06/2، 87/0 و 5/0 درصد بود. شیوع لکنت بین پسران 13/1 درصد و بین دختران 88/0 درصد به دست آمد. نسبت ابتلای پسران به دختران 5/1 به 1 بود. شیوع لکنت بین مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان باهم تفاوت معنی دار داشت (001/0P<). تفاوت شیوع لکنت بین پسران و دختران از لحاظ آماری معنادار بود(034/0 = P).

    نتیجه گیری

    شیوع لکنت در بین دانش آموزان دوزبانه شهر جوانرود بیشتر از میزان گزارش شده به عنوان میانگین شیوع لکنت در جوامع یک زبانه (1 درصد) است. خطر ابتلا به لکنت در پسران بیشتر از دختران است.

    کلیدواژگان: دوزبانگی، لکنت، دانش آموزان، عوامل زبان شناختی
  • کامیار قصیری، بیژن فروغ، محمدعلی سنجری، بهنام حاج آقایی صفحه 49
    هدف
    پارکینسون ایدیوپاتیک یک بیماری تخریبی و مزمن سیستم عصبی است که عدم تعادل بدن مشخصه اصلی آن می باشد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر فیدبک بینایی بر تعادل بیماران پارکینسونی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی مقایسه ای که از نوع قبل و بعد می باشد، 16 بیمار پارکینسونی از نمونه های در دسترس به صورت تصادفی انتخاب و آزمونهای تعادلی با استفاده از دستگاه تعادلی بایودکس در دو حالت چشم باز و چشم بسته از آنان به عمل آمد. داده های حاصل با استفاده از آزمون آماری تی زوجی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بین حالتهای چشم باز و چشم بسته بیماران پارکینسون، اختلاف معنی داری در شاخصهای ثبات کلی (004/0=P)، ثبات قدامی – خلقی (009/0=P)، ثبات داخلی – خارجی (002/0=P) و مدت زمان قرارگیری فرد در مناطق A (001/0P<)، B (003/0=P) و C (001/0=P) از صفحه نیروی دستگاه تعادلی بایودکس وجود داشت، ولی مدت زمان قرارگیری در منطقه D (286/0=P) و بخشهای I (664/0=P)، II (075/0=P)، III (135/0=P) و IV (282/0=P) صفحه نیرو، در دو حالت مذکور اختلاف معنی داری در بیماران نداشت.
    نتیجه گیری
    فیدبک بینایی باعث بهبود تعادل در حالت چشم باز نسبت به حالت چشم بسته در بیماران مبتلا به پارکینسون می شود و این بهبودی در شاخص های ثبات کلی، ثبات قدامی- خلفی و ثبات داخلی- خارجی کاملا مشهود است.
    کلیدواژگان: تعادل، بیماری پارکینسون، فیدبک بینایی
  • ناهید نوریان، بهروز دولتشاهی، امید رضایی صفحه 55
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی می باشد. شناسایی اختلالات شخصیت می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
    روش بررسی
    این پژوهش تحلیلی – مقطعی به روش مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری ساده و در دسترس می باشد. آزمودنی ها تعداد 40 نفر از مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که به مرکز بهزیستی نواب صفوی تهران مراجعه می کردند. هم چنین 40 نفر از کارمندان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که هیچ یک از ملاک های تشخیصی اختلال هویت جنسی را براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – ویرایش چهارم نداشتند، با توجه به همتاسازی با بیماران به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. اختلالات شخصیت و فراوانی آنها با استفاده از پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-II) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس های وابسته (038/0=P)، نمایشی (001/0P<)، ضداجتماعی (017/0=P)، منفعل - مهاجم (007/0=P)، مرزی (001/0P<) و پارانوئید (021/0=P) نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی داری می باشد.
    نتیجه گیری
    مطابق با یافته های حاصل، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، برخی ویژگی ها و خرده مقیاسهای اختلالات شخصیتی را بیشتر از افراد عادی دارا بوده و درجاتی از اختلالات شخصیت در برخی از آنها بارز است.
    کلیدواژگان: هویت جنسی، اختلال هویت جنسی، اختلال شخصیت، ویژگی شخصیتی
|
  • Hamid Dalvand, Leila Dehghan, Avat Feyzi, Souzan Amirsalari Page 6
    Objective
    The goal of this study was to determine effectiveness of Bobath, conductive education (CE) and education to parents on activity daily living (ADL) in educable children with cerebral palsy, 3-5 years old.
    Materials and Methods
    This research was a Quasi-experimental and interventional with pre - post study design that performed on 45 children with cerebral palsy from Valyasr rehabilitation foundation clinics. They were selected by simple sampling and matched from sex, age, IQ and disorder type and were assigned to three groups by simple randomize method (15 Bobath, 15 CE, 15 education to parents). Clinical tests were goodenough and client development evaluation report (CDER). The data were analyzed by statistical tests such as Wilcoxon signed, Kruskal-Wallis and Mann-whitney U.
    Results
    Three groups had significant improved in activity of daily living (ADL) after treatment (P<0/001). There was significant difference in total function of activity of daily living between three groups after treatment (P<0/001). The most effective approach was conductive education (CE), then education to parent and Bobath There were significant relations between function difference of three groups in 13 sub tasks of 17 ADL subtasks (P<0/05).
    Conclusion
    Bobath, conductive education (CE) and education to parent’s approaches improve skills of activity of daily living, but in CE approach, group educations causes better improvement in social communication and practical educations and programs increase improvement of ADL skills.
    Keywords: Cerebral Palsy, Activity of daily living, Child, Parents, Disabled persons
  • Fatemeh Heidari, Hashem Shemshadi, Abolfazl Salehi, Masoud Karimlou, Mostafa Ghaneei Page 12
    Objective
    The respiration role is not limited to vital function but it also important in speech process. The present research is aimed to measure different parameters of speech breathing values in patients suffering Mustard Gas injuries versus normal individual.
    Materials and Methods
    Research was applied as case-control, cross – sectional and analytical method. The sampling pattern was convenience. Among patients, 19 were selected within injured patients from Baghiatallah hospital and 20 from those of normal individuals from welfare and rehabilitation sciences university stuffs. Normal people were matched based on their age, gender and other criterias within 30-50 years of age. ST1 Dysphonia manufacturedAWT IMAGE by G.M. Instruments Ltd.) was used to measure parameters of speech breathing, that include “Vital capacity”, “Phonation time”,” Phonation volume”,” Mean flow rate”,” Total expired volume”. And also,” Vocal velocity index” and “Phonation Quotient” were calculated. The independent T-test was used for data analysis.
    Results
    Research findings shown statistically significant difference between two groups in Vital capacity (P<0/001), Phonation time (P<0/001), Phonation volume (P<0/001), Vocal velocity index (P=0/004), Total expired volume (P<0/001) and Phonation Quotient (P=0/046), but there was no significant difference in Mean flow rate between case and control group (P=0/615).
    Conclusion
    present research has indicated, chemical war substance, not only has rendering effects upon vital respiration, but also has alternate patient’s speech breathing capabilities greatly. Such finding can be measured and evaluated the disturbed phonatory criteria in such patients and be a valued guide for speech & language phatologists, during treating such patients.
    Keywords: Speech breathing, Mustard gas, Chemical injurues, Breathing criteria
  • Shir Mohammad Davoudvand, Nasrin Elahi, Farzaneh Ahmadi, Mohammad Hossein Haghighi, Zadeh Page 17
    Objective
    Myocardial infarction (MI) is one of the most common causes of the mortality and morbidity in the world that leaves many disabilities. Secondary prevention through nurse-led cardiac rehabilitation (CR) is needed. This study was designed to determine the efficacy of the short- term cardiac rehabilitation on the readmission and rate of disease recurrence, again refer and again hospitalization in myocardial infarction patients.
    Materials and Methods
    In this quasi-experimental study, subjects were 66 patients with MI who hospitalized in educational hospitals of Ahwaz city those were selected by purposeful sampling and assigned to case (32 person) and control (34 person) group by simple randomized method. Demographic data was collected by check-list. The case group participated in a 8-week cardiac rehabilitation program. Data about readmission, disease relapse and recurrent referring to hospitals and again hospitalization was collected after 8 weeks and was analyzed by use of Chi-square and Man–Witney statistical tests.
    Results
    There was significant difference between two groups in disease relapse and again hospitalization after intervention (P<0/001).
    Conclusion
    Cardiac rehabilitation programs decreases the disease relapse, readmission and recurrent referring to hospitals and hospitalization after MI.
    Keywords: Cardiac rehabilitation, Myocardial infarction, Relapse, Rehospitalization
  • Seyyd Mahmoud Mirzamani, Fatemeh Hadavandkhani Page 23
    Objective
    This research is aimed to investigate the effect of rhythmic movement and music on attention span of mentally-retarded girl students.
    Materials and Methods
    Twenty six mentally- retarded forth and fifth graded girls who were educating in an exceptional children school in shahr-e-rey participated in this survey. In this research which is an experimental–interventional study with a pretest-posttest and control group design, the students were selected by convenient sampling and assigned to two matched groups by balanced randomized method. Then musical activities intervention including music and rhythmic movements executed in experimental group for 15 weeks and twice in a week. During this period the control group received routine educational program. Before and after intervention, the attention spans of two groups were assessed by cancellation subscale of KLT. Data were analyzed by use of non – parametric statistical tests such as: Wilcoxon test and U-Man-Witney test.
    Results
    There was significant difference in experimental group between mean of attention pretest and posttest scores (P<0/001), but in control group, there was no significant difference (P=0/367). Also, there was significant difference between mean of attention scores of two groups after intervention (P=0/002), but there was no significant difference before intervention (P=0/520).
    Conclusion
    This finding reveals that musical activities can enhance attention level in mentally-retarded students.
    Keywords: Student, Mentally, retarded, Rhythmic movement, Music, Attention
  • Nasser Sadegh, Pour, Gholam Hossein Sazmand, Akbar Biglarian Page 29
    Objective
    This research was aimed to determine the rate of low vision aids uses by low vision clients in their daily living.
    Materials and Methods
    In this descriptive study that was done at the Saba and Khazaneh clinics, 50 people from low vision clients were selected by convenient sampling during 2005 & 2006. One questionnaire was completed by therapist at the first time of optometric examination and useful low vision aid (LVA) has been prescript and given to clients. After three months (at least) they should came back to center and fill the second form. The first form was about functional vision without LVA and second too, but by using of LVA. They have been compared to fulfill the result of research. Data were analyzed by Spearman correlation coefficient, Chi – square and Wilcoxon tests.
    Results
    Spearman correlation coefficient between use of LVAs for near with duration and frequency of study were 0/491 and 0/520 with probability values such as P=0/003 and P=0/002 that shown significant relation. There was significant difference in traffic measure and environment knowing between before and after of far LVAs using (P=0/002) and their SCC was 0/499. There was significant relation between use of low vision aid and education after prescription (P=0/011).
    Conclusion
    However the LVAs improve vision of low vision person, but many of them don’t use by different reasons.
    Keywords: Low vision, Low vision aid, Blindness, Vision, Optometry
  • Yahya Sokhangouei, Esmaeil Ebrahimi, Mahyar Salavati, Mohammad Reza Keyhani, Mohammad Kamali Page 33
    Objective
    The aim of this study was to investigate the effect of corrective exercises on chest expansion in kyphotic girls, aged 11-15.
    Materials and Methods
    This quasi experirnental research was applied as a clinical trial and had done on 50 girls with postural hyperkyphosis those were selected by convenient sampling and assigned to control (n=25) and experimental (n=25) group by simple randomized method. The experimental group received corrective exercises for 15 days and the control group was given no intervention. Chest expansion was measured before and after 15 days in all subjects. Data were analyzed by use of Chi-square, Paired T and Independent T tests.
    Results
    There was statistically significant difference in chest expansion of experimental group between before and after intervention (P<0/001), but in control group there was no significant difference (P=0/746). Also, there was significant difference between two groups after intervention (P=0/02).
    Conclusion
    This study demonstrates that corrective exercises can lead to improvement of chest expansion in kyphotic girls. Further study with larger sample size is needed to support the findings of this study.
    Keywords: Kyphotic girls, Corrective Exercises, Chest expansion, Kyphotic
  • Roghayeh Hasan, Zadeh, Ahmad Reza Roofigary, Akram Azad, Laleh Lajevardi, Mohammad Reza Keyhani Page 37
    Objective
    The results of sensory improvement from nerve repair in adult are often poor. To confirm with previous results and this hypothesis that forearm deafferentation would enhance the sensory outcome by increasing the cortical hand representation, this study is aimed to investigate the effect of repeated sessions of cutaneous forearm anaesthesia of the injured limb, in combination with sensory re-education on the sensory outcome in the hand after median or ulnar nerve repair.
    Materials and Methods
    This experimental study was designed as a double-blind randomized clinical trial. 13 patients that they had been undergoing surgery of hand nerves repaire were selected probability and assigned to examination (n=6) and control (n=7) group. During a 2 week period, a topical anaesthetic cream (Lidocaine) for examination group and a placebo for control group was applied repeatedly (twice a week) for 1 hour onto the flexor aspect of the forearm of injured hand and combined with sensory re-education. Assessments of sensory function were performed prior to the experiment and after the fourth application of Lidocaine/placebo. For analysis of data, Wilcoxon singed rank and Mann - Whitney U-tests were used.
    Results
    Perception of touch that was measured with SWMs, had been improved significantly in the Lidocaine group in comparison with placebo group (P=0/03).
    Conclusion
    This finding suggests that forearm deafferentation of injured limb, in combination with sensory re-education, can enhance sensory reover after nerve repair.
    Keywords: Nerve repair, Anaesthesia, Sensory re, education, Hand function, Peripheral nerve Injury
  • Hiva Mohammadi, Fariba Yadegari, Reza NiliPour, Mehdi Rahgozar Page 43
    Objective

    Study of prevalence of stuttering in Iranian bilingual societies is essential for determine the effects of linguistic factors in stuttering and therapy demands in these bilingual societies. The aim of this study is to determine the prevalence of stuttering among Javanrud’s bilingual students.

    Materials and Methods

    In this cross- sectional, descriptive and analytical study, all of bilingual students of Javanrud’s schools were examined and in order to this purpose, teacher referral method was used for the primary screening of speech disorders at all. Essential information about speech disorders specifically stuttering had been given to teachers before this primary step. Then researcher diagnosed stuttering students based on personal interview, reading, spontaneous speech and description of serial images that tell a story in Kurdish and Persian. Data were analysed by statistical tests such as Chi-square and Logistic Regression.

    Results

    Among 11425 bilingual students of Javanrud’s schools, 129 students were identified as stutterers. These findings indicated that overall prevalence of stuttering in this population is 1/13 percent. Among primary, guidance and high school students the prevalence of stuttering was 2/06, 0/87 and 0/5 percent respectively. Prevalence of stuttering among boys was 1/35 and among girls was 0/88 percent. An overall male/female ratio was 1/5. Prevalence of stuttering in primary, guidance and high school was differ from each other significantly (P<0/001). Prevalence of stuttering in male was higher than female significantly (P=0/034).

    Conclusion

    Prevalence of stuttering among Javanrood’s bilingual students was higher than accepted prevalence in monolinguals (1%). Risk of being stuttering in male was higher than female.

    Keywords: Bilingualism, Stuttering, Students, Linguistic factors
  • Kamyar Ghoseiri, Bijan Forough, Mohammad Ali Sanjari, Behnam Haj, Aghaei Page 49
    Objective
    Idiopathic Parkinson is a chronic degenerative nervous system disease that body imbalance is its main characteristic. The aim of this study is evaluation of visual feedback effects on balance in Parkinson disease patients.
    Materials and Methods
    In this cross sectional and comparative study that was applied as before and after comparison, 16 Parkinson’s patients were selected by random sampling from convenient cases. Balance examinations were done by Biodex balance system in both open and closed eyes conditions. Data were analyzed by use of Paired T test.
    Results
    There was significant difference between open and closed eyes conditions of Parkinson patients in overall stability index (P=0/004), anterior-posterior balance index (P=0/009), medial-lateral balance index (P=0/002) and time of place on A zone (P<0/001), B zone (P=0/003) and C zone (P=0/001), but there was no significant difference in time of place on D zone (P=0/286) and Parts I (P=0/664), II (P=0/075), III (P=0/135) and IV (P=0/282).
    Conclusion
    Visual feedback improves balance of Parkinson’s patients in open eyes condition than closed eye condition and this improvement in the indices of overall stability, anterior-posterior balance and medial-lateral balance is obvious absolutly.
    Keywords: Balance, Idiopathic parkinson, Visual feedback
  • Nahid Noorian, Behrouz Dolatshahi, Omid Rezaei Page 55
    Objective
    The purpose of this study is to investigation of personality disorders and personality traits in men who have gender identity disorder (GID). Identification of personality disorders can be useful for enhancement of the quality of help to the patients.
    Materials and Methods
    This analytical and cross-sectional study was a comparative and case – control research. 40 men with gender identity disorder were selected by convenient sampling from individuals who have been referred to Tehran Navab Safavi welfare center. Also, 40 available individuals who have no any diagnostic criteria about gender identity disorder in DSM-IV-TR and worked in Islamic Azad University (Tehran Sciences and Researches Unit) were selected as control group and matched with patients. Personality disorders and those frequencies were evaluated with Millon Clinical Multiaxial Inventory-II (MCMI-II). Data were analyzed using by Chi-square and Independent T tests.
    Results
    The results showed that gender identity disorder patients get higher scores as compared to control group in scales “Dependent” (P=0/038), “Histrionic” (P<0/001), “Antisocial” (P=0/017), “Passive – aggressive” (P=0/007), “Borderline” (P<0/001) and “Paranoid” (P=0/021) and their difference was significant.
    Conclusion
    Generally, the results of this study showed persons who have gender identity disorder also have some symptoms of personality disorders more than normal people.
    Keywords: Gender identity, Gender identity disorder, Personality disordes, Personality traits