فهرست مطالب

فصلنامه آرشیو توانبخشی
سال نوزدهم شماره 1 (پیاپی 74، بهار 1397)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله پژوهشی
  • شیما مطلوبی، طلیعه ظریفیان*، طاهره سیما شیرازی، عنایت الله بخشی صفحات 4-16

    هدف زبان از سه جزء محتوا، فرم و کاربرد تشکیل شده است که حیطه معناشناختی در زیرمجموعه محتوایی قرار می گیرد. در دانش معنایی به اطلاعاتی در زمینه ارتباط هر واژه با دیگر واژه های موجود در آن مقوله و مقوله های دیگر نیازمندیم. یکی از اجزای اصلی حیطه معناشناختی، دانش واژگان است که بسیاری از ارتباطات واژگانی ازجمله بازنمایی و سازماندهی آن ها در این شبکه شکل می گیرد. یکی از مفاهیم مهم در حوزه واژگان، سازماندهی ذهنی، ارتباطات و چگونگی شکل گیری موقعیت هر یک از واژگان در این شبکه است. یکی از تکالیفی که به سازماندهی واژگان و معنای آن ها در شبکه خزانه واژگانی کمک می کند تکلیف تعریف واژه است. تعریف واژه مهارتی است که به جنبه های مختلفی از رشد زبانی، فرازبانی، سواد و موفقیت های تحصیلی مربوط است. از تکلیف تعریف واژه برای بررسی سازماندهی مقوله های معنایی در واژگان ذهنی استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی انواع تعریف کردن و نحوه رشد آن در کودکان طبیعی 7 تا 12 ساله بود که به مدرسه می رفتند.
    روش بررسی پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان طبیعی مقطع دوم تا ششم ابتدایی، از مناطق 1، 7 و 17 شهر تهران بودند. نمونه ها شامل 150 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. مهارت تعریف واژه با تکلیف تعریف واژه بررسی شد. در این تکلیف از دانش آموزان شرکت کننده تقاضا شد تا تعاریف خود را از واژگان بیان کنند. درنهایت تمام پاسخ ها و تعاریف، جمع آوری و بر اساس محتوا نمره دهی شد. پایایی تکلیف تعریف واژه به روش همبستگی نمرات دو ارزشیابی مستقل و روایی آن به صورت محتوایی بررسی شد. تحلیل آماری داده های زبانی حاصل از پژوهش با آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس و توکی، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
    یافته ها یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که با افزایش مقطع تحصیلی و سن دانش آموزان، روند رشد تعریف اسامی از طبقه پاسخ های عینی و عملکردی، به سمت طبقه پاسخ های ترکیبی نوع دوم پیش رفت و میزان استفاده از اصطلاحات سرطبقه، افزایش یافت. در واقع میانگین امتیاز جنبه محتوایی تعریف واژه، افزایش معنی داری داشت (0/001>P). همچنین عملکرد دختران در پاسخ های محتوایی بهتر از پسران بود و نمرات بالاتری کسب کردند.
    نتیجه گیری نتایج نشان داد با افزایش مقطع تحصیلی و سن دانش آموزان، کیفیت پاسخ های محتوایی به دست آمده از بخش محتوایی واژگان افزایش می یابد. در واقع، مفاهیم در شبکه معنایی و خزانه واژگان، به صورت سلسله مراتبی و شبکه ای از ارتباطات پیچیده سازماندهی می شود. همچنین با توجه به طبقه، پاسخ ها از مبتدی به پیشرفته و تعاریف از پاسخ های عینی و عملکردی به سمت تعاریف ترکیبی نوع دوم و رسمی تر پیشرفت می کند. در نهایت گفتاردرمان ها می توانند با توجه به نتایج به دست آمده از تکلیف تعریف واژه در محیط های آموزشی و بالینی استفاده کنند.

    کلیدواژگان: تعریف واژه، رشد، دانش آموز، معناشناسی، فرازبانی
  • مریم شریفیان*، علیرضا طاهری، محمدتقی کریمی صفحات 18-25
    هدف هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر کفی پیش ساخته نرم و نیمه سخت در بهبود درد و کیفیت زندگی زنان مبتلا به پلانتار فاشیاتیس است.
    روش بررسی این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع تصادفی بود. جامعه آماری شامل خانم هایی بود که متخصصان طب فیزیکی و توانبخشی، ارتوپدی و دیگر همکاران توانبخشی، پلانتار فاشیاتیس را در آن ها تشخیص دادند و برای دریافت کفی به کلینیک های ارتوپدی فنی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ارجاع داده شدند. پژوهشگر با انجام آزمایش مکانیسم چرخ مانند، پلانتار فاشیاتیس را در این افراد به طور قطعی تشخیص داد. تعداد نمونه انتخابی 30 نفر بود. در این مطالعه از کفی پیش ساخته نرم از جنس اتیل وینیل استات با دانسیته پایین وکفی پیش ساخته نیمه سخت از جنس اتیل وینیل استات با دانسیته بالا استفاده شد. کفی ها به صورت تمام طول با قوس طولی داخلی متناسب با سایز پای هر یک از بیماران بودند. مداخله به صورت تصادفی در دو گروه درمانی انجام گرفت. بیماران به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. مراحل آزمون و اندازه گیری برای گروه اول بدین صورت بود: مرحله بدون مداخله، مرحله کفی نرم، و مرحله کفی نیمه سخت. در گروه دوم مراحل به ترتیب شامل مرحله بدون مداخله، مرحله کفی نیمه سخت، و مرحله کفی نرم بود. قبل از مداخله ارتزی پرسش نامه مربوط به درد و پرسش نامه کیفیت زندگی تکمیل شد. سپس در دو مرحله مداخله ارتزی انجام گرفت؛ یکی پس از 2 هفته استفاده از ارتز و دیگری 6 هفته بعد از استفاده از ارتز، پرسش نامه های مربوطه تکمیل شد. توزیع طبیعی داده ها با کمک آزمون شایپرو ویلک محاسبه شد. به منظور تحلیل نهایی از آزمون های پارامتریک تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری های تکرارشونده استفاده شد. محاسبات آماری نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و با سطح معنی داری 05/0 انجام گرفت.
    یافته ها مقایسه اختلاف میانگین کیفیت زندگی بیماران در دو مرحله بدون کفی و با کفی نرم نشان می دهد این رقم به طور معنی داری در مرحله بدون کفی بیشتر است (0/05˂P). این نتایج مشابه حالتی است که مرحله بدون کفی با زمان استفاده از کفی نیمه سخت مقایسه می شود؛ چرا که در این حالت نیز اختلاف میانگین به طور معنی داری در مرحله بدون کفی بیشتر است (0/05˂P). در مقایسه اختلاف میانگین کیفیت زندگی در مرحله کفی نرم با کفی نیمه سخت این رقم با کفی نیمه سخت بیشتر است و تفاوت این دو مرحله معنی دار نیست (0/05˃P). مقایسه اختلاف میانگین درد پا و مچ پا در مرحله بدون کفی با مرحله استفاده از کفی نرم نشان می دهد میزان درد در شرایط بدون کفی بیشتر از زمانی است که فرد کفی نرم دارد و اختلاف در این حالت معنی دار است (0/05˂P). مقایسه اختلاف میانگین درد پا و مچ پا در مرحله بدون کفی با مرحله استفاده از کفی نیمه سخت نشان می دهد میزان درد در شرایط بدون کفی بیشتر از زمانی است که فرد کفی نرم دارد و اختلاف در این حالت معنی دار است (0/05˂P). مقایسه میزان درد با کفی نرم و با استفاده از کفی نیمه سخت نشان می دهد میزان درد پا و مچ پا با کفی نیمه سخت بیشتر است و این تفاوت معنی دار است (0/05˂P).
    نتیجه گیری براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت مداخله ارتوزی صرف نظر از جنس آن، تاثیر چشمگیری در بهبود کیفیت زندگی بیماران پلانتار فاشیاتیس ندارد. همچنین نتایج نشان داد استفاده از کفی نرم، درد پا و مچ پا را در این بیماران کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: پلانتار فاشیاتیس، کیفیت زندگی، کفی نیمه سخت، کفی نرم، درد
  • مهسا اقازمانی، مجمد رحیم شاهبداغی*، الهام فقیه زاده صفحات 26-35
    هدف لکنت رشدی، اختلالی گفتاری است. ویژگی های این اختلال عبارتند از: تکرار، کشیده گویی، گیر و آشفتگی در جریان روان گفتار. عوامل محیطی، حرکتی، ذهنی و شناختی زبانی در شروع و رشد لکنت نقش دارند. نظریه های مختلفی درباره علل ایجاد لکنت مطرح شده است. بر اساس یکی از این نظریه ها، لکنت، اختلال در کنترل گفتاری حرکتی است. طبق فرضیه مهارت های گفتاری حرکتی که در مطالعات به آن اشاره شده است، گفتار مانند دیگر مهارت های حرکتی ظریف در نظر گرفته می شود و مهارت های فرد از پایین ترین سطح مهارت به بالاترین سطح مهارت می رسد. در این فرضیه، لکنت به علت محدودیت در مهارت های گفتاری حرکتی بروز می کند و فرد مبتلا به لکنت در پایین ترین نقطه مهارت های گفتاری حرکتی طبیعی قرار دارد؛ در حالی که افراد روان گفتار در بالاترین سطح مهارت در زنجیره گفتار طبیعی قرار دارند. بنابراین، افراد دچار لکنت در یادگیری مهارت های گفتاری حرکتی مشکل دارند و توانایی آنان برای بهره بردن از تمرینات حرکتی در مقایسه با افراد روان گفتار محدود است. بسیاری از برنامه های درمانی لکنت الگوهای جدید گفتاری را آموزش می دهند و موفقیت در این برنامه های درمانی به یادگیری الگوهای جدید آموزش داده شده بستگی دارد. بنابراین، اگر افراد دچار لکنت در یادگیری مهارت های گفتاری حرکتی در مقایسه با افراد طبیعی محدودیت داشته باشند، در این برنامه های درمانی نیز موفقیت کمی خواهند داشت. هدف از این پژوهش بررسی یادگیری توالی های حرکتی گفتار در بزرگ سالان دچار لکنت است.
    روش بررسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. تعداد 15 فرد دچار لکنت و 15 فرد طبیعی که از نظر سن، جنسیت و تحصیلات با گروه هدف همتا شده بودند، در این مطالعه شرکت کردند. میانگین سن افراد دچار لکنت 28/73 و میانگین سن افراد طبیعی 28/4 بود. هیچ یک از افراد شرکت کننده سابقه بیماری های نورولوژیک و گفتاری حرکتی نداشت. در این مطالعه نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. شدت لکنت افراد دچار لکنت با استفاده از مقیاس وینگیت تعیین شد که در محدوده متوسط قرار گرفت. از شرکت کنندگان خواسته شد در هر جلسه توالی ناکلمه هشت هجایی را 30 بار تکرار کنند. سه جلسه با فاصله یک روز برگزار شد. تحلیل نمونه های ضبط شده با استفاده از نرم افزار PRAAT صورت گرفت. متغیرهای دقت، زمان واکنش و طول توالی بررسی شدند. تحلیل آماری داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گرفت.
    یافته ها طبق یافته های به دست آمده، متغیر دقت در افراد دچار لکنت طی سه روز از روز اول تا روز سوم بهبود یافت (P<0/05)، اما تفاوتی در این متغیر بین دو گروه دیده نشد (P>0/05). متغیر زمان واکنش نیز در افراد دچار لکنت از روز اول تا روز سوم بهبود یافت (P<0/05)، اما این تفاوت بین دو گروه وجود نداشت (P>0/05). متغیر طول توالی افراد دچار لکنت از روز اول تا روز سوم بهبود یافت (P<0/05) و تفاوت معناداری نیز بین میانگین طول توالی در دو گروه دیده شد (0/05>P). در واقع، افراد دچار لکنت مدت زمان توالی بیشتر و کندتری در مقایسه با افراد طبیعی داشتند.
    نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان داد افراد دچار لکنت در متغیرهای دقت، زمان واکنش و طول توالی از روز اول تا سوم بهبود می یابند. همچنین، افراد دچار لکنت، تعداد خطای بیشتر (دقت کمتر) را طی سه روز تمرین در مقایسه با افراد طبیعی نشان می دهند؛ البته این تفاوت بین دو گروه معنادار نبود. در متغیر زمان واکنش نیز همین نتایج به دست آمد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد افراد دچار لکنت، طول توالی بیشتر و کندتری نسبت به افراد طبیعی داشتند. طبق برخی مطالعات، علت این موضوع شاید این باشد که افراد دچار لکنت از استراتژی کنترلی استفاده می کنند تا تعداد خطاها کمتر شود؛ هرچند بسیاری از مطالعات این موضوع را ناشی از یادگیری حرکتی می دانند. بر اساس فرضیه مهارت های گفتاری حرکتی می توان نتیجه گرفت که افراد دچار لکنت در یادگیری مهارت های گفتاری حرکتی محدودیت دارند. یافته های این مطالعه می تواند برای برنامه های درمانی لکنت، کاربرد بالینی داشته باشد.
    کلیدواژگان: لکنت رشدی، بزرگ سال، یادگیری، گفتاری، حرکتی
  • حمید آزاده، عاطفه فکری، حمید امرایی، میثم روستایی، حمزه بهارلویی* صفحات 36-43
    هدف سکته مغزی از مهم ترین دلایل ناتوانی به شمار می رود. از بین عوارض سکته مغزی، ترس از زمین خوردن اهمیت ویژه ای دارد و می تواند کیفیت زندگی را در فرد مبتلا کاهش دهد. ترس از زمین خوردن مفهومی مستقل از زمین خوردن است و در افرادی که زمین نخورده اند نیز دیده می شود. اهمیت این مورد بدان سبب است که منجر به اختلالات جسمی و روانی می شود و کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. به صورت بالقوه، ترس از زمین خوردن نه تنها می تواند کیفیت زندگی را در فرد مبتلا کاهش دهد، بلکه به طور غیرمستقیم بر اطرافیان نیز اثر می گذارد. مطالعات محدودی درباره ترس از زمین خوردن پس از سکته مغزی وجود دارد، ولی با توجه به تاثیرات گسترده ای که ترس از زمین خوردن روی کیفیت زندگی فرد دارد، به نظر می رسد مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است. این مطالعات علاوه بر ارائه راهکارهای پیشگیرانه برای جلوگیری از زمین خوردن، به شناخت افراد در معرض خطر هم می پردازند. مطالعات قبلی در این زمینه بیشتر فاز حاد و تحت حاد بیماری را بررسی کرده اند، ولی بررسی فاز مزمن هنوز انجام نشده است. پژوهش های پیشین بیشتر ارتباط بین ترس از زمین خوردن را با ویژگی های دموگرافیک اندازه گیری کرده اند، ولی ارتباط بین ترس از زمین خوردن در بیماران مبتلا به سکته مغزی مزمن با تعداد دفعات زمین خوردن، آزمون های عملکردی تعادلی و نمرات خرده مقیاس های پرسش نامه 36 سوالی کیفیت زندگی بررسی نشده است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط ترس از زمین خوردن با تعداد دفعات زمین خوردن، تعادل و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سکته مغزی مزمن است.
    روش بررسی در این مطالعه 44 بیمار حضور داشتند که از میان آن ها 20 نفر مرد بودند. شرکت کنندگان به صورت غیر احتمالی ساده از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های توانبخشی انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل گذشت 6 ماه از سکته مغزی، یک طرفه بودن علائم، توانایی راه رفتن مستقل بود. معیارهای خروج شامل ابتلا به بیماری های متابولیک و روماتیسمی، دفورمیتی اندام تحتانی، مشکلات شناختی و بینایی اصلاح نشده بود. پس از بررسی معیارهای ورود و خروج، فرم اطلاعات زمینه ای شامل سن، جنس، قد، وزن، بیماری های زمینه ای، میزان تحصیلات، مدت زمان ابتلا، سمت مبتلا، غالب یا مغلوب بودن سمت مبتلا و تعداد دفعات زمین خوردن در یک سال گذشته تکمیل شد. در این پژوهش علاوه بر اطلاعات زمینه ای، میزان ترس از زمین خوردن با استفاده از نسخه فارسی مقیاس کارآمدی افتادن - فرم بین المللی و کیفیت زندگی با استفاده نسخه فارسی پرسش نامه 36 سوالی کیفیت زندگی اندازه گیری شد. برای ارزیابی تعادل نیز از آزمون رسیدن عملکردی و آزمون بلندشدن و رفتن زمان دار استفاده شد. با توجه به اینکه داده ها از الگوی توزیع طبیعی پیروی نمی کرد، برای سنجش ارتباط بین متغیرها از آزمون اسپیرمن استفاده شد.
    یافته ها آزمون پیرسون نشان داد بین نمره پرسش نامه مقیاس کارآمدی افتادن - فرم بین المللی با نمرات آزمون های تعادلی بلندشدن و رفتن زمان دار (r=0/48، P=0/01) و آزمون رسیدن عملکردی (r=0/40 ،P=0/02) و همچنین خرده مقیاس های عملکرد جسمی (r=0/48 ،P<0/01)، محدودیت فعالیت جسمانی (P<0/01، r=0/48) و بعد جسمی ( P<0/01، r=0/53) پرسش نامه 36 سوالی کیفیت زندگی ارتباط معنادار وجود دارد، ولی چنین ارتباطی برای تعداد دفعات زمین خوردن (r=0/40 ،P=0/02)، و خرده مقیاس های درد (r=0/06 ، P=0/73)، سلامت عمومی (P=0/24 ، r=0/21)، انگیزه ( r=0/29، P=0/10)، عملکرد اجتماعی (r=0/16 ،P=0/38)، محدودیت فعالیت اجتماعی (r=0/13 ،P=0/24) و بعد روانی (r=0/15 ،P=0/39) مشاهده نشد.
    نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان می دهد در افراد مبتلا به سکته مغزی مزمن، مشکلات تعادلی بعد جسمانی کیفیت زندگی با ترس از زمین خوردن ارتباط دارد، ولی سابقه زمین خوردن با ترس از زمین خوردن ارتباطی ندارد.
    کلیدواژگان: سکته مغزی، کیفیت زندگی، ترس از زمین خوردن، تعادل
  • احمدگل رفعتی، منصور اسلامی*، شادمهر میردار صفحات 44-53
    هدف سالمندی با کاهش ظرفیت های فیزیولوژیکی و عملکردی ارتباط دارد که می تواند باعث ناتوانی، کاهش تعادل و افزایش ریسک سقوط شود. بنابراین از تعادل به عنوان عاملی برای تعیین میزان استقلال سالمندان استفاده می شود. از طرفی میانگین سرعت به عنوان پایاترین شاخص مرکز فشار برای ارزیابی تعادل و کاهش ریسک سقوط محسوب می شود. با توجه به اهمیت تعادل و قدرت عضلات اندام تحتانی در دوران سالمندی، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرین های نه هفته ای بر شاخص های مرکز فشار در حالت ایستای ساکن با چشمان باز و بسته در مردان سالمند است.
    روش بررسی در این پژوهش، 27 مرد سالمند که همگی از نظر عمومی سالم بودند، به صورت داوطلبانه شرکت کردند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (15 نفر با میانگین سنی 5/59±61/08 سال، وزن 10/23±77/07 کیلوگرم، قد 6/04±167/7 سانتی متر) و کنترل (12 نفر با میانگین سنی 6/43±62/08 سال، وزن 7/06±72/08 کیلوگرم، قد 9/08±167/01 سانتی متر) تقسیم شدند. در ابتدای پژوهش، به منظور ارزیابی تعادل، آزمودنی ها به حالت ایستاده آرام روی فوت اسکن قرار گرفتند و میانگین سرعت مرکز فشار ابتدا در حالت ایستا با چشمان باز و سپس با چشمان بسته به وسیله دستگاه ثبت شد. داده های سینتیکی فوت اسکن (میانگین سرعت مرکز فشار) با نرم افزار بالانس آر اس اسکن محاسبه شد. میانگین داده ها به صورت فایل اکسل از نرم افزار گرفته و ارزیابی شد. سپس گروه تمرینی، برنامه نه هفته ای تمرین های مقاومتی عضلات منتخب اندام تحتانی را (7 گروه عضلانی اندام تحتانی شامل: دورکننده و نزدیک کننده های ران، بازکننده ها و خم کننده های ران، بازکننده ها و خم کننده های زانو و بازکننده های مچ پا) به مدت یک و نیم ساعت (15 دقیقه گرم کردن، 1 ساعت انجام تمرین اصلی و 15 دقیقه سردکردن) و سه جلسه در هفته انجام دادند. در این مدت از گروه کنترل خواسته شد تا فعالیت های روزانه خود را انجام دهند. پس از اتمام برنامه تمرینی مقاومتی از دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از تحلیل آماری تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری (P≤0/05) تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها یافته ها نشان داد تمرین های مقاومتی عضلات اندام تحتانی به مدت 9 هفته باعث بهبود معنادار میانگین سرعت مرکز فشار (P=0/005، t=3/07) و تعادل ایستا با چشمان باز (P=0/004، t=3/46) در گروه تمرینی نسبت به پیش آزمون شده است، اما در حالت تعادل ایستا با چشم بسته اثر معناداری یافت نشد (P=0/15، t=1/49). همچنین آزمون تی مستقل اختلاف معناداری بین گروه کنترل و تمرینی در میانگین سرعت کلی مرکز فشار (P=0/04، t=2/43) و تعادل ایستا با چشمان باز (P=0/01، t=2/39) قبل و بعد از تمرین مقاومتی نشان داد. این اختلاف بین دو گروه در حالت تعادل ایستا با چشم بسته معنادار نبود (P=0/22، t=1/25).
    نتیجه گیری با توجه به اثر مناسب تمرین های مقاومتی عضلات اندام تحتانی بر بهبود شاخص مرکز فشار و به دنبال آن بهبود تعادل ایستا و کاهش ریسک سقوط پیشنهاد می شود برنامه ریزی برای تمرین ها و فعالیت های جسمانی در جامعه سالمند ضروری شود. با اجرای برنامه تمرین های مقاومتی مناسب می توان از ضعف تعادلی و ریسک سقوط در این افراد جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: تمرین های مقاومتی، مرکز فشار، سالمند، تعادل ایستای ساکن، اندام تحتانی
  • کریم ایوبی آواز، امید هاشمی، سامان کرمی، مهدی رصافیانی*، رقیه حاتمی صفحات 54-63
    هدف با توسعه علم و صنعتی شدن جامعه، معلولیت در حال افزایش است. معلولیت پدیده ای روانی زیستی است که سلامت فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد معلول باید مانند بقیه افراد جامعه از خدمات استفاده کنند. یکی از مسائل مهم این افراد استفاده از خدمات توانبخشی است. خدمات توانبخشی می تواند در بهبود وضعیت جسمی و روانی افراد معلول موثر باشد. در برخی کشورهای در حال توسعه اثری از خدمات توانبخشی دیده نمی شود. در برخی دیگر، این خدمات در موسسات ارائه می شود و تعداد کمی از نیازمندان می توانند از آن استفاده کنند. توانبخشی مبتنی بر جامعه، بخش وسیعی از نیازهای افراد معلول ازجمله فعالیت های روزانه، فعالیت های اجتماعی و توانمندسازی را دربر می گیرد. توانبخشی مبتنی بر جامعه، سرویس های اولیه توانبخشی را برای افرادی فراهم می کند که در مناطق محروم زندگی می کنند. برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه خدمات مورد نیاز سلامت و کیفیت زندگی را ارائه می دهد و می تواند توانایی فردی را افزایش دهد و از عواملی چون افسردگی و وابستگی معلولان جلوگیری کند. با توجه به اینکه ارزشیابی هر طرح و برنامه ای در راس وظایف و مسئولیت های مدیریتی قرار دارد، در شهرستان بستان آباد نیز از سال 1386 طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در حال اجرا است ولی اثر آن بررسی نشده است؛ همچنین با توجه به محدود بودن منابع مطالعاتی در زمینه اثربخشی برنامه های توانبخشی مبتنی بر جامعه در میان دو گروه تحت پوشش و غیر تحت پوشش، نیاز است تا اثربخشی آن در بهبود وضعیت روانی و سلامت افراد معلول بررسی شود. هدف از این مطالعه مقایسه وضعیت سلامت عمومی و افسردگی افراد تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه با افراد غیر تحت پوشش است.
    روش بررسی در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 48 معلول جسمی حرکتی واجد شرایط ورود به مطالعه در روستاهای تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه شهرستان بستان آباد و 45 معلول جسمی حرکتی به عنوان گروه شاهد در روستاهایی که تحت خدمات طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه نبودند و فقط خدمات معمول درمانی ر دریافت می کردند بررسی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه سنجش سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسش نامه سنجش افسردگی بک بود. با مراجعه به محل زندگی افراد و کسب رضایت کتبی از آنان اطلاعات جمع آوری شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین، واریانس و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شد.
    یافته ها با توجه به نتایج مطالعه، 57 درصد از شرکت کنندگان مرد بودند و 51/6 درصد معلولیت خفیف داشتند. مقایسه سلامت عمومی در دو گروه افراد تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه و افراد غیر تحت پوشش، حاکی از آن بود که تفاوت معناداری در دو گروه وجود ندارد (P<0/87). مقایسه زیرمقیاس های سلامت عمومی، تفاوت دو گروه در علائم افسردگی (P<0/001) و اختلال کارکرد اجتماعی (P<0/001) را نشان داد. در گروه تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه، علائم افسردگی و اختلال کارکرد اجتماعی نسبت به گروه غیر تحت پوشش کاهش یافته بود. در زیرمقیاس های علائم جسمی (P<0/10) و علائم اضطرابی و اختلال خواب (P<0/33) تفاوت معنی داری ملاحظه نشد. در آزمون افسردگی بک، افراد غیر تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه نسبت به افراد تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه به طور معنی داری نمرات بیشتری گرفتند.
    نتیجه گیری اجرای طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاها و مناطق دورافتاده می تواند در کاهش افسردگی معلولان جسمی حرکتی موثر باشد. همچنین به نظر می رسد با ایجاد تغییرات هدفمند و ایجاد چارچوبی جامع تر در طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه برای معلولان جسمی حرکتی، بتوان اثرات مثبتی در سلامت عمومی این افراد ایجاد کرد. انجام تحقیقات گسترده برای به دست آوردن شواهد علمی تاثیر برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی معلولان ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سلامت عمومی، افسردگی، توانبخشی مبتنی بر جامعه
  • شهره تقی زاده، فرزانه حقیقت، ثریا پیروزی*، آزاد کریمی، دانیال خانعلی نژاد صفحات 64-75
    هدف اختلالات اسکلتی عضلانی شامل دامنه وسیعی از بیماری ها و سندروم های اسکلتی عضلانی است که معمولا با درد و ناراحتی همراه است و با فعالیت های شخص یا محیطی که فرد در آن کار می کند ایجاد یا بدتر می شود. عواملی که منجر به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار می شوند، با فعالیت های مکرر، اتخاذ وضعیت های ثابت و نامناسب و فعالیت هایی که شامل حرکات قدرتمند اندام هاست، مرتبط هستند. به دلیل کار مکرر و طولانی مدت رانندگان با فرمان و دنده، به نظر می رسد مشکلات اسکلتی عضلانی مرتبط با اندام فوقانی در آن ها زیاد باشد. بنابراین در این مطالعه ابتدا به بررسی اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با اندام فوقانی در میان رانندگان تاکسی و اتوبوس و سپس مقایسه آن ها با هم می پردازیم.
    روش بررسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی، شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی اندام فوقانی را در رانندگان اتوبوس و تاکسی درون شهری شیراز در سال 1395 بررسی و سپس دو گروه را با هم مقایسه کرده است. در این مطالعه 300 راننده (150 راننده اتوبوس و 150 راننده تاکسی) با دامنه سنی 26 تا 55 سال (میانگین سن ± انحراف معیار در رانندگان اتوبوس 28/8±42/41 و رانندگان تاکسی 09/8±22/41) شرکت کردند. روش نمونه گیری از نوع آسان بود. برای ورود به این مطالعه رانندگان حاضر باید حداقل دو سال سابقه کاری در حرفه رانندگی را داشته باشند و هر کدام حداقل 8 ساعت در روز و یا دو شیفت 4 ساعته و 4 روز در هفته رانندگی می کردند. در این پژوهش اطلاعات با استفاده از پرسش نامه ناتوانی بازو و شانه و دست و پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک جمع آوری شد. در پرسش نامه ناتوانی بازو و شانه و دست سوالاتی برای سنجش میزان مشکل فرد در انجام کارهای روزمره، شدت درد در حالت خواب و فعالیت، ضعف و سفتی مفصل، تاثیر اندام فوقانی بر فعالیت های اجتماعی و شغلی گنجانده شده است. آزمون های آماری شامل تی تست مستقل، کای اسکوئر و همبستگی اسپیرمن بود. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها با توجه به یافته های آماری، 33/69 درصد از رانندگان تاکسی و 33/67 درصد از رانندگان اتوبوس اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با شانه، بازو و دست داشتند. 46/66 درصد از رانندگان اتوبوس مشکلی نداشتند و 66/48 درصد از آن ها در انجام کارهای روزمره مشکل خفیف و 66/4 درصد مشکل متوسط داشتند. در بین رانندگان تاکسی 33/47 درصد مشکلی نداشتند و 33/45 درصد در انجام کارهای روزمره مشکل خفیف، 66/6 درصد مشکل متوسط و 66/0 درصد مشکل شدید داشتند. در بخش مرتبط با علائم (شدت درد در حالت خواب و فعالیت، ضعف و سفتی مفصل) 66/32 درصد از رانندگان اتوبوس بدون علائم، 64 درصد با علائم خفیف و 33/3 درصد علائم متوسط داشتند. در میان رانندگان تاکسی 34/66 درصد علائمی نداشتند و 66/60 درصد علائم خفیف و 66/4 درصد علائم متوسط داشتند. 36 درصد از رانندگان اتوبوس در فعالیت های اجتماعی و شغلی مشکلی نداشتند و 66/40 درصد مشکل خفیف، 18 درصد مشکل متوسط و 33/5 درصد مشکل شدید داشتند. 36 درصد از رانندگان تاکسی در فعالیت های اجتماعی و شغلی مشکلی نداشتند و 33/41 درصد مشکل خفیف، 18 درصد مشکل متوسط، 4 درصد مشکل شدید، 66/0 درصد نیز ناتوانی داشتند. بین ساعات کاری هفته (r=0/24 و P=0/003)، ساعات خواب شبانه روز (r=0/24 و P=0/003) و سن رانندگان اتوبوس (r=0/16 و P=0/041) با اختلالات اسکلتی عضلانی همبستگی وجود داشت. همچنین بین ساعات خواب شبانه روز و اختلالات اسکلتی عضلانی در رانندگان تاکسی نیز همبستگی وجود داشت (r=0/19 و P=0/016). درمجموع بین میزان ناتوانی، علائم و عملکردهای اجتماعی و شغلی دو گروه رانندگان تاکسی و اتوبوس تفاوت معناداری وجود نداشت (P=0/97).
    نتیجه گیری با توجه به این تحقیق به نظر می رسد اگر ساعات خواب شبانه روز رانندگان افزایش یابد، ساعات کاری در شبانه روز و طی هفته تعدیل شود، سن بازنشستگی این افراد کاهش یابد و فرمان تاکسی ها نیز به صورت هیدرولیک تغییر یابد، احتمال اختلالات اسکلتی عضلانی نواحی شانه، بازو و دست کاهش خواهد یافت.
    کلیدواژگان: پرسش نامه، پرسش نامه ناتوانی شانه بازو و دست، اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار، راننده تاکسی، راننده اتوبوس
  • نسیم کثیریان، هوشنگ میرزایی*، ابراهیم پیشیاره، مژگان فرهبد صفحات 76-85
    هدف اختلال یادگیری ریاضی به عنوان یکی از اختلالات عصبی رشدی با سه نقص حافظه کاری، مشکلات راهبردی و دیداری فضایی قابل تشخیص است. ظرفیت محدود توجه و تعداد بی شمار محرکات محیطی، کودکان با اختلالات یادگیری را با مشکلاتی مواجه کرده است. از آنجایی که توجه یکی از اصلی ترین عملکردهای شناختی در رشد یادگیری ریاضیات محسوب می شود، شناخت و بررسی انواع نقایص توجهی در این گروه از اختلالات اهمیت دارد. بنابراین با در نظر گرفتن مدل سه عاملی مانلی مبنی بر وجود توجه پایدار، توجه انتخابی و کنترل توجه، در مطالعه حاضر به بررسی تفاوت الگوهای توجهی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی با استفاده از آزمون توجه روزمره کودکان می پردازیم.
    روش بررسی پژوهش حاضر به عنوان مطالعه ای توصیفی تحلیلی، روی دانش آموزان 7 تا 11 ساله شهر تهران با اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفته است. روان پزشک با استناد به تشخیص اولیه اختلال یادگیری ریاضی نمونه گیری را انجام داد و نمرات هوش هنجار آزمون وکسلر در پرونده تحصیلی صورت گرفت. با روش نمونه گیری در دسترس، 17 نفر از دانش آموزان 7 تا 11 ساله دختر و پسر با مشکلات یادگیری ریاضی از 5 مرکز دولتی اختلالات یادگیری شهر تهران انتخاب شدند. همچنین 17 کودک عادی از لحاظ سنی و جنسیت همسان سازی شدند. ابتدا خانواده ها پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک محقق ساخته را تکمیل کردند. سپس محقق ویراست الف از آزمون توجه روزمره برای کودکان را طی مدت زمان استاندارد در مکانی آرام با نور مناسب از دانش آموزان گرفت. بر این اساس دو گروه با اختلال یادگیری ریاضی و همتایان سالم در سه حوزه توجه پایدار، انتخابی، کنترل و انتقال توجه ویراست الف آزمون توجه روزمره برای کودکان با یکدیگر مقایسه شدند.
    یافته ها نتایج آزمون شپیراویلک نشان می دهد توزیع مقادیر همه متغیرها به غیر از تکلیف دوگانه جست وجوی آسمان (توجه پایدار) و سرعت شمارش موجودات (انتقال توجه) در گروه با اختلال یادگیری توزیع نرمالی دارد (P>0/05) و توجه انتخابی (0/05>P) در دو گروه تفاوت معناداری را نشان می دهند.
    نتیجه گیری نتایج نشان می دهد کودکان با اختلال یادگیری ریاضی در هر سه حوزه به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر از همتایان سالم عمل کردند. یافته ها حاکی از آن است که آزمون توجه روزمره برای کودکان قابلیت احتمالی تشخیص نقایص توجهی اختلال یادگیری ریاضی را در مقایسه با همتایان سالم دارد. بنابراین می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی در این گروه محسوب شود.
    کلیدواژگان: آزمون توجه روزمره برای کودکان، توجه پایدار، توجه انتخابی، کنترل توجه، اختلال یادگیری ریاضی
|
  • Shima Matloubi, Talieh Zarifian *, Tahereh Sima Shirazi, Enayatollah Bakhshi Pages 4-16

    Objective Language has three components: content, form and pragmatic. The content includes the semantic components. Semantic knowledge of word relationships requires awareness of the relationships between different words in the same field and other fields. One of the main components of the semantic is the mental lexicon that many of the semantic communications, including the organization and semantic representations of words, take shape in this network. The important issue is how to organize words in mind, linking the words together and their position in the semantic network. One task that helps to organize the meanings of the words in the mental lexicon is the word definition task. The ability to define words is reliant o several aspects of linguistic and metalinguistic development, literacy, and academic achievement. The aim of this investigation was to study the definitional style of nouns in typically developing school-aged children.
    Materials & Methods In this cross-sectional and descriptive-analytical study, 150 typically developing school-aged children, selected using multistage sampling method, studying in the second to sixth grades in 1, 7 and 17 municipal districts of Tehran were included. The definition skill was assessed with word definition task. The students were asked to define the words, and their answers were scored based on content. The reliability was assessed by two independent values, and the validity was determined by the content. The results were analyzed by the SPSS V. 22 software using the methods of independent- samples T test, univariate analysis of variance and Tukey’s test.
    Results The findings showed that by increasing the age, the noun definitions were developed from functional and concrete responses into combination two and using of superordinate terms were increased. The mean score of the content in word definition was significantly increased by age (PConclusion On increasing the age, the content quality of word definitions improved significantly. The concepts were found to be organized into hierarchies of connections. Also, definitions were developed from functional and concrete responses into combination two and formal responses. And finally, the word definition task can be used by speech and language therapists in clinical and educational environments.

    Keywords: Word definition, Development, Student, Semantic, Metalinguistic
  • Maryam Sharifian *, Alireza Taheri, Mohammad Taghi Karimi Pages 18-25
    Objective The purpose of the present study was to investigate the effect of soft and semi-rigid prefabricated insoles on the improvement of pain and quality of life in women with plantar fasciitis.
    Materials & Methods This study was a randomized clinical trial. A society with 30 women diagnosed with plantar fasciitis by physical and rehabilitation physicians, orthopedic practitioners, and other rehabilitation colleagues and referred to an orthopedic clinic of Isfahan University of Medical Sciences . Absolute recognition of plantar fasciitis was performed by the researcher using Windlass mechanism test. In this study, prefabricated soft insoles made from ethyl vinyl acetate with low-density and semi-hardened insoles of ethyl vinyl acetate with high-density were used. The insoles were full-length with an internal longitudinal arch proportional to the size of the feet of each patient. The intervention was randomly divided into two treatment groups. The patients (n=30) were divided into two groups of 15, which consisted of the test and measurement steps. The first group was without intervention, soft insoles and the semi-hardened insoles. The second group was with the stage without intervention, the soft insoles and semi-hardened insoles. Before intervention, the Foot and Ankle score and quality of life questionnaire (SF-36) was completed and then orthoses intervention was performed in two stages. One questionnaire completed after two weeks using orthosis and another six weeks after using orthosis. Normal distribution of data was calculated using Shapiro Wilk test, and for the final analysis, tests of repeated measures ANOVA were used. Statistical calculations were performed using SPSS 20 software and PResults The results demonstrated that the difference between the mean quality of life of patients in two stages of without insoles and with soft insoles was significantly higher in comparison to the without insoles stage (PConclusion Based on the present findings, it can be concluded that orthosis intervention, regardless of its gender, has no significant improvement in the quality of life in patients with plantar fasciitis. Furthermore, soft insole reduces the pain of the ankle and foot in these patients.
    Keywords: Plantar fasciitis, Quality of life, Semi-rigid insoles, Soft insoles, Pain
  • Mahsa Aghazamani, Mohammad Rahim Shahbodaghi *, Elham Faghihzadeh Pages 26-35
    Objective Developmental stuttering is a speech disorder characterized by repetition, prolongation, block and disruption of the smooth flow of speech. Environmental, physical, mental, and cognitive-linguistic factors were involved in the initiation and development of stuttering. There have been several theories about the development of stuttering. One of these theories suggests that stuttering is a speech motor control disorder. Based on the speech-motor skills hypothesis, speech production is a motor skill similar to any other (fine) motor skill that humans possess, and the individual motor skills develop from the lowest skill level to the highest level of motor skills. The SMS view suggests that stuttering may arise from limitations in speech motor skill in people who stutter are located more toward the lower end of a presumed normal speech motor skill continuum. Therefore, people who stutter have difficulty learning speech motor skills and have a limited ability to benefit from speech motor practice compared to normal individuals. Many of the stuttering treatment programs teach the new pattern of speech, and the success of these treatment programs depends on the learning of the new speech patterns. So if people who stutter have limited speech motor skills, also will have little success in this treatment programs. Therefore, this study aimed to investigate motor speech sequence learning in adults who stutter.
    Materials & Methods This was a descriptive-analytical study with participants as 15 adults who stutter and 15 adults who do not stutter. All subjects were matched for age, sex and educational level. The average age was 28.73 for the adults who stutter was 28.4 for the normal people. All of the participants had history of neurological and motor speech disorders. The convenience sampling method was used for this study. The stuttering severity of people who stutter was assessed with Wingate scale and was in moderate range. Participants were asked to repeat an eight syllable non word sequence 30 times during three practice sessions. Recorded samples were analyzed with PRAAT software, and the variables used to measure performance gains included accuracy, response preparation time and sequence duration. The data were statistically analyzed by SPSS software (version 23).
    Results Based on the findings of the present study, PWS showed improvement in accuracy from day 1 to day 3 (P0.05). Also, the reaction time of the PWS improved from day 1 to day 3 (P0.05). The sequence duration of the PWS improved from day 1 to day 3 (PConclusion The results of this study showed that PWS show improvement in accuracy, reaction time and sequence duration variables from day 1 to day 3. Also, PWS show more substantial number of errors compared to PNS, but this difference was not significant between the two groups. Similar results were obtained for the reaction time. Results of this study demonstrated that PWS show slower sequence duration compared to PNS. Some studies suggested that this could be because people who stutter use a control strategy to reduce the number of errors, although many studies suggested that this may indicate motor learning. According to speech motor skills hypothesis, it can be concluded that people who stutter have limitations in motor speech learning abilities. The findings of the present study could have clinical implication for the treatment of stuttering.
    Keywords: Developmental stuttering, Adult, Learning, Motor, Speech
  • Hamid Azadeh, Atefeh Fekri, Hamid Amraie, Meysam Roostaei, Hamzeh Baharlouei * Pages 36-43
    Objective Stroke is one of the most important causes of disability worldwide. Fear of falling is one of the consequences of stroke that could decrease the quality of life. It presents in the patients who have fallen as well as in patients had not experienced a fall. Fear of falling is essential because of its impact on physical and mental health and even the quality of life. In addition to adverse effects of fear of falling on the patient, it may have a significant impact on the family quality of life. There are few published studies about the fear of falling after stroke, but given its significant implications for quality of life in patients, more studies are needed to improve the knowledge about the correlation of fear of falling and quality of life. The findings could help identify people at risk and also develop the prevention strategy in the management of fear of falling and quality of life. Previous studies assessed the acute and subacute patients with stroke and the authors could not find any research conducted with chronic subjects. Also, they measured the correlation between fear of falling and personal characteristics of participants and there is lack of evidence about the correlation between fear of falling with the rate of falling, postural control and SF-36. The objective of the current study was to examine the relationships between the fear of falling and rate of falling, balance, and quality of life in patients with chronic stroke.
    Materials & Methods The subjects (n=44, 20 males and 24 females) were selected based on the convenience sampling method from the patients who referred rehabilitation clinics. The inclusion criteria were individuals within at least six months after the stroke, unilateral signs, ability to walk independently and the exclusion criteria were metabolic or rheumatologic disease, lower extremity deformities, cognitive impairments and visual impairments. The participants completed a demographic form consisting of age, gender, height, weight, comorbidities, education, and the duration of the stroke, affected side, dominant side and rate of falls in last year. The fear of the falling and quality of life was measured using Fall Efficacy Scale- International and SF-36, respectively. Functional reach test and timed up and go were conducted for balance assessing. The Spearman's correlation was used to find whether there are significant relationships between fear of falling and other variables.
    Results The Pearson analysis showed correlation between Fall Efficacy Scale- International and timed up and go (PConclusion The findings of the present study demonstrated the correlation between balance, physical dimensions of quality of life and fear of falling in patients with stroke; however, the rate of falling has no association with fear of falling.
    Keywords: Stroke, Quality of life, Fear of falling, Balance
  • Ahmad Gol Rafati, Mansour Eslami *, Shadmehr Mirdar Pages 44-53
    Objective Ageing is associated with some physiologic and functional declines that can increase disability, frailty, and falls in the elderly, so balance is used as a factor in determining the level of independence of the elderly. On the other hand, the mean velocity is considered as the most reliable indicator of the center of pressure to assess the balance and reduce the risk of falling. Because of significant effects of balance and muscle strength in the health of the more elderly population, the purpose this study was to investigate the effects of a nine- weeks training program on the center of pressure indicators with open and closed eyes condition in the elderly male.
    Materials & Methods In this study, 27 elderly subjects with general health were participated voluntarily in this study. These were randomly divided into two training groups (n=15, mean age=61.5±08.59 years, weight=77.10±07.23 kg, height=167.6±6.4 cm) and control (n=12, mean age=62.6±08.44 years, weight=72.07±08.06 kg, height=167.9±01.08 cm). To assess the balance subjects were placed in a steady state on the foot scan at the beginning of the work, and the mean velocity of the center of pressure was first recorded in a static state with open eyes and then closed eyes. The kinetic data of the foot scan (mean velocity of the center of pressure) was calculated by RS-scan software, and the mean of the data was extracted from Excel software and evaluated. The training group then performed a nine-week program of lower limb muscle resistance training (on seven lower limb muscle groups including adductor and abductor of femurs, flexors, and extensor of femurs, flexors and extensor of knee, and plantar flexor of ankle) for 1.5 hour (15 minutes warm up, 1 hour of the main exercise, 15 minutes of cool down) and three sessions per week. During this period, the control group was requested to perform its daily activities. After completing the resistance training program, post-test was performed. Data were analyzed using independent and dependent T-analysis at a significant level (P≤0.05).
    Results Lower limb muscle resistance training for nine weeks yielded a significant improvement in mean velocity of COP (P=0.005, t=3.07) and static balance with open eyes (P=0.004, t=3.46). In the training group, it has been pre-tested; however, no statistically significant effect was observed in static balance with closed eyes (P=0.15, t=1.49 ). Resistance training showed a significant difference between the control and the training group in the mean overall velocity of the center of pressure (P=0.04, t=2.43) and static balance with open eyes (P=0.01, t=2.39) as determined by independent t-test. This difference was not significant between two groups in static balance with closed eyes (P=0.22, t=1.25).
    Conclusion The lower extremity muscle resistance training improves the center of pressure, static balance and reduces the fall risk. It is suggested that planning sufficient physical activities and training among all age groups is necessary. Appropriate resistance training program can prevent balance disorders and falling among the elderly population.
    Keywords: Resistance training, Center of pressure, Elderly, Static balance, Lower limbs
  • Karim Ayoubi Avaz, Omid Hashemi, Saman Karami, Mehdi Rassafiani *, Roghaie Hatami Pages 54-63
    Objective The prevalence of disability is growing with the development of science and industrialization of the society. Disability is a psychological, biological phenomenon and impairment in any of these areas affect a person's health. Similar to other people in the community, these people need to use similar services. One of the critical issues for these people is the use of rehabilitation services. Rehabilitation services can be effective in improving the physical and mental status of people with disabilities. In some developing countries, there are no rehabilitation services, and only some services are provided in institutions and few needy people can use it. Community-Based Rehabilitation (CBR) encompasses a large part of the needs of people with disabilities including activities of daily living, social activities, and empowerment. CBR provide the essential rehabilitation services for the people living in remote and impoverished areas. The CBR program provides health and quality of life services which can increase individual’s ability and prevent factors such as depression and dependence due to disability. Considering that the evaluation of each plan and program is in the tasks and responsibilities of the management and that the CBR program is running since 2007 in the city of Bostanabad; however, its effectiveness has not been studied. Literature is scarce on the effectiveness of CBR programs among the two covered and non-covered groups. It is necessary to examine the effectiveness of CBR programs in improving the mental health status of the persons with disabilities. The aim of this study was to compare general health and depression of the people covered by the CBR program with non-covered.
    Materials & Methods This was a cross-sectional study. Physical movements impaired people qualified for the inclusion in the villages covered by CBR (n=48) in Bostanabad, and not under the CBR service (n=45, control group) in other villages were enrolled for this study. All participants in this study completed three questionnaires, including demographic, General Health Questionnaire (GHQ28) and Beck Depression Inventory (BDI-II). Data were analyzed using t-test independent for comparative groups.
    Results according to the results, 57% of participants were male, and 51.6% had a mild disability. The results do not demonstrate a significant difference in General Health between the two groups (P=0.870). GHQ28 subscales demonstrated a significant difference in depression (P=0.001) and social impairment (P=0.001) between two groups. There was no significant difference in the subscales of physical symptoms (PConclusion Implementing the CBR programs in rural and remote areas can be effective in reducing the depression of people with physical disabilities. These programs can create meaningful change and a more comprehensive framework for people with physical disabilities and can have positive effects on the general health. Further studies are required to collect more data about the general health and the quality of life of these groups of patients.
    Keywords: General Health, Depression, Community Based Rehabilitation (CBR)
  • Shohreh Taghizadeh, Farzaneh Haghighat, Soraya Piroozi *, Azad Karimi, Danial Khanali Nejad Pages 64-75
    Objective Musculoskeletal disorders are a wide range of symptoms including pain and disability that are related to workspace and devices. Repeated activity, adopting fixed and inappropriate postures for a long time and activities including powerful movements of extremities are factors associated with WRMSDs. It seems professional drivers suffer from shoulder and upper extremities symptoms because of repetitive and long working hours with steering wheel and gear. The aim of this study was to investigate and compare the shoulder, arm, and hand disability among bus and taxi drivers.
    Materials & Methods This research was a cross-sectional, descriptive analytic study. In this study, the prevalence of upper limb musculoskeletal disorders in the urban bus and taxi drivers was investigated and compared. Subjects were included 300 professional drivers aged 25-55 years (mean±SD=41.24±8.28 for bus drivers and 41.22±8.09 for taxi drivers) who were divided into two groups (150 bus drivers and 150 taxi drivers). The method of sampling was simple . The inclusion criteria were: two years’ experience in professional driving and driving for eight hours or two four-hours a day for four days a week. Shoulder, arm, and hand disability were assessed based on DASH and a demographic questionnaire. DASH questionnaire asks about individual’s symptoms (such as pain severity during sleep or activity, weakness, and stiffness) as well as their ability to perform certain activities (individuals’ problem in daily activities and also social and occupational activities). Statistical analysis was performed by SPSS 21, t-test, Chi-square, and Spearman correlation tests.
    Results According to statistical findings, 33.66% of taxi drivers and 33.67% of bus drivers had musculoskeletal disorders of the shoulder, arm, and hand. In bus drivers, 46.66%, 48.66% and 4.66% and in taxi drivers 47.33%, 45.33%, 6.66% had no, light, and moderate problem in daily activities, respectively and just 0.66% of taxi drivers had severe problems in these activities. In bus drivers,32.66%, 64% and 3.33% and in taxi drivers 34.66%, 60.66% and 4.66% had no, light, and moderate symptoms, respectively. In bus drivers, 36%, 40.66%, 18%, 5.33% and in taxi drivers 36%, 41.33%, 18%, 4% had no, light, moderate and severe problems in occupational and social activities, respectively and just 0.66% of taxi drivers were unable to perform these activities. There was a correlation between work hours per week (r=0.24, P=0.003) hours of sleep per day and night (r=0.24, P=0.003) and age (r=0.16, P=0.041) with musculoskeletal disorders in bus drivers. Also, there was a correlation between hours of sleep per day and night and musculoskeletal disorders in taxi drivers (r=0.19, P=0.016). There was no significant difference between disability, symptoms, and function of taxi and bus drivers (P=0.97)
    Conclusion This study demonstrated increasing the sleep hours and decreasing the work hours per day and week can reduce the possibility of shoulder, arm, and hand symptoms.
    Keywords: WMSDs, DASH, Questionnaire, Bus driver, Taxi driver
  • Nasim Kasirian, Hooshang Mirzaie *, Ebrahim Pishyareh, Mojgan Farahbod Pages 76-85
    Objective Mathematical learning disorder is a type of neurodevelopmental disorder detected by three types of working memory deficits, procedural and visual-spatial problems. The limited capacity of attention and a lot of environmental stimuli have encountered children with learning disorders with the problems. Since attention is one of the most important cognitive functions in the development of mathematics learning, it is important to recognize and evaluate a variety of attention deficits in this group of disorders. Therefore, considering to the three-factor model of Manly, based on sustained attention, selective attention, and control attention, in this study difference of patterns of attention in children with mathematical learning disorder using “Test of Everyday Attention for Children” was investigated.
    Materials & Methods The present study was a descriptive-analytic study in a community of students aged 7-11 years with a learning disorder in Tehran, Iran. The selection was based on the early diagnosis of learning disorder with psychiatric and the standard intelligence scores of the Wechsler test in the academic records. Accordingly, 17 male and female students aged 7-11 years with the mathematical disorder were selected from five public learning centers in Tehran and 17 normal children were matched in age and gender. Initially, the demographic information questionnaire was completed by families. Then A version of “Test of everyday attention for children” was taken by the researcher during the standard period in the calming room. Accordingly, two groups with a mathematical learning disorder and normal peers were compared in three domains of sustained attention, selective, control in “Test of Everyday Attention for Children.”
    Results The results of the Shapiro-Wilk test indicated that the distribution of values of all variables, except “sky search dual task” (sustained attention) and the speed of “creatures counting” (control attention), have a normal distribution in the learning disorder group (P>0.05). While the values of variables such as “Score” (sustained attention), “Opposite worlds”, accuracy of “creatures counting” (control attention), and “walk don’t walk”(sustained attention) do not follow a normal distribution in the control group (PConclusion The results demonstrate that children with mathematical learning disorders were significantly worse than their normal peers in all three domains. Findings indicated that “Test of Everyday Attention for Children” has the potential to evaluate the attention deficits in mathematical learning disorder as compared with normal peers. Therefore, it can be an appropriate tool for the evaluation in this group.
    Keywords: Test of Everyday Attention for Children, Sustained, Selective, Control attention, Mathematics learning disorder