فهرست مطالب

دین و سیاست فرهنگی - سال سوم شماره 2 (پیاپی 7، پاییز و زمستان 1395)

نشریه دین و سیاست فرهنگی
سال سوم شماره 2 (پیاپی 7، پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/18
  • تعداد عناوین: 5
|
  • رحمان یاسی* صفحات 7-32
    جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگوی حکومتی بی بدیل در عصر حاضر، می باید الگویی کارآمد و بومی را در این مسیر اتخاذ کند و با توجه به اسلامی بودن حکومت، بهترین و متقن ترین منبع برای استخراج چنین الگویی، قرآن کریم است. برای دستیابی به الگوی قرآنی خط مشی گذاری، مسیر تحقق انسجام اجتماعی که از جمله مهم ترین و پربسامدترین موضوع های مورد بررسی اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی از دیرباز تاکنون بوده است، در 23 سال نزول قرآن با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد تفسیر تنزیلی تجزیه و تحلیل شده است.
    به نظر می رسد الگوی خط مشی گذاری انسجام اجتماعی قرآن کریم شامل دو فرایند کلی است: جریان گفتمان سازی و استقرار گفتمان و جریان مدیریت گروه ها و افراد. چهار گام اساسی جریان اول شامل تبیین خط مشی ها، ابلاغ خط مشی ها، گسترش و استقرار خط مشی ها و آسیب شناسی و اصلاح است. هنجارسازی و تبیین ارزش ها و ابعاد اساسی گفتمان جدید، شناسایی و طرد بینش ها و رفتارها و دال های ناشایست گفتمان غالب، تنظیم شیوه عمل در موضوع های اجتماعی مهم و مبتلابه عموم از جمله مهم ترین مضامین سازمان دهنده این جریان هستند. چهار گام اساسی شناسایی شده در جریان مدیریت گروه ها عبارتنداز: تمهید و تجهیز مجریان، استقامت و جذب حداکثری، ثبات قدم و برخورد قاطع، تنظیم روابط امام-امت و برخورد با منافقین. این دو جریان در قالب بسترهایی از قبیل شناسایی خطرات و مخاطرات، دشمن شناسی و توجه به سنت های الهی و با بهره گیری از شیوه های موثر از جمله انگیزش، تنظیم تدریجی، جذب حداکثری، ابلاغ و آگاه سازی، تذکر و استمرار، مدیریت شده و پیش می روند.
    کلیدواژگان: قرآن کریم، الگوی خط مشی گذاری، انسجام اجتماعی، روش تحلیل مضمون
  • محمدحسین باقری فرد * صفحات 33-54
    خط مشی گذاری فرهنگی در جامعه اسلامی ایرانی، علاوه بر آنکه باید برگرفته از آموزه های اسلامی باشد؛ باید متناسب با جامعه ایرانی و اقتضائات بومی نیز باشد. از سوی دیگر، ایران مانند بسیاری از کشور ها دارای تنوع و گوناگونی های قومی- زبانی، دینی- مذهبی و زیستی-جغرافیایی است که باید در سیاست گذاری فرهنگی به آن توجه کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی این موضوع است که اقتضائات بومی و تنوع های موجود در کشور چه جایگاهی در سیاست گذاری فرهنگی ایران دارد. به این منظور دو سند بالادستی قانون اساسی و سند نقشه مهندسی فرهنگی با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین تنوع های موجود در کشور، تنوع های قومی-زبانی و دینی- مذهبی، جایگاه ویژه ای در سیاست های کلان فرهنگی کشور، حداقل در مرحله تدوین، دارند؛ اما درخصوص تنوع جغرافیایی، توجه جدی به نقش تنوع جغرافیایی در سیاستگذاری های فرهنگی صورت نگرفته است. بنابراین تاکید این تحقیق بر آن است که توجه بیشتری به نقش تنوع جغرافیایی و تاثیرات اقلیمی در تدوین سیاست ها و خط مشی های فرهنگی شود. در پایان نیز نمونه هایی از تاثیر تنوع جغرافیایی بر سیاستگذاری فرهنگی ارائه شده است.
    کلیدواژگان: فرهنگ، سیاستگذاری فرهنگی، تنوع، قانون اساسی، نقشه مهندسی فرهنگی
  • معصومه موذن سلطان آبادی *، شمس الله مریجی صفحات 55-74
    رشد روزافزون تفکرات سرمایه داری، مصرف را به مسئله ای اساسی در جوامع تبدیل کرده است. در این مقاله با مقایسه دو رهیافت غربی و اسلامی، مناسبات هویت و جنسیت در رابطه با مصرف بررسی شد.
    یافته های تحقیق نشان می دهد با ایجاد سکولاریسم در جامعه غربی، شاخص های فرهنگی متناسب با آن شکل گرفت تا جایی که امروزه، مصرف به عنوان ابزاری فرهنگی، با پر کردن خلاهای هویتی، عنصری هویت آور تلقی می شود. همچنین آزادی و بی قیدی در مصرف، بسیاری از تفاوت های حاصل از جنسیت را که درباره مصرف رعایت می شد، از بین برده است، زیرا آنچه مهم است ایجاد مصرف کنندگان بیشتر است، از این رو هویت و جنسیت کاملا تحت الشعاع مصرف است. در مقابل در رهیافت اسلامی علاوه بر آنکه اسلام، هویت را از مصرف نمی گیرد، بین مصرف زنان و مردان، تمایزاتی قائل است که مصرف کننده مسلمان ملزم به رعایت آن است، این تمایزات را هم در نوع و میزان مصرف و هم در ارزش های اخلاقی مربوط مصرف می توان مشاهده کرد.
    کلیدواژگان: هویت، جنسیت، مصرف
  • کریم خان محمدی*، علی اکبر شاملی صفحات 75-94
    ماموران امنیتی و خانواده ها در ارتباط با کاربران شبکه های اجتماعی سایبری، با دو اصل اخلاقی «حفظ حریم خصوصی» و «حفظ امنیت» مواجه اند؛ این دو اصل، در مواردی، با یکدیگر در تزاحم قرار می گیرند و ماموران امنیتی و سرپرستان خانواده نمی توانند هر دوی آن ها را رعایت کنند و به ناچار باید برای ترجیح سیاستگذاری کرد. حال پرسش این است که در چنین مواردی چه باید کرد: آیا به هیچ یک عمل نکنند و هر دو را کنار بگذارند یا یکی را فدای دیگری کنند؟ در این صورت کدام یک را باید فدای دیگری کرد؟ آیا می توان در تمام موارد یکی را بر دیگری مقدم داشت و یا اینکه برحسب موارد و با توجه به پیامدهای مراعات آن ها باید تصمیم گرفت. برای حل تزاحم اخلاقی، چهار راهکار وجود دارد: جمع میان دو اصل، دفع هر دو، ترجیح یک طرف و تخییر. این مقاله با پذیرش اصل ترجیح و با تبیین مراحل آن، یعنی؛ محاسبه مصالح، تطبیق با اهداف اخلاقی و تقدم امر دارای اهمیت بیشتر، حفظ امنیت کاربران را امری اهم معرفی می کند. در پایان، با ترجیح حفظ امنیت کاربران نسبت به حفظ حریم خصوصی، شرط هتک حریم خصوصی کاربران را از منظر اخلاقی بررسی می کند.
    کلیدواژگان: تزاحم، شبکه های اجتماعی، اخلاق، حریم خصوصی، امنیت
  • احمد کوهی *، سید حسین شرف الدین صفحات 95-130
    یکی از اولین اصول مورد نظر تدوین گران اخلاق رسانه، اصل عینیت و بی طرفی رسانه ها در انجام وظایف حرفه ای است. عینی گرایی از جمله هنجارهای اساسی در روزنامه نگاری غربی است که به الگوی غالب روزنامه نگاری حرفه ای در بیشتر نقاط جهان تبدیل شده است. عینی گرایی در سیرتاریخی خود، فراز و فرودهایی را تجربه کرده است؛ زمانی به عنوان اصلی مسلم، باوری همگانی و معیاری برای تعیین اصالت اخلاقی رسانه ها بوده است. و سپس با تعاریف، حاشیه زنی ها و چالش هایی مواجه شده و به تدریج بر لزوم طرد، بی فایده بودن و عدم امکان عملی تحقق آن تاکید رفت. پس از این مرحله نیز اصل عینیت و بی طرفی با پذیرش برخی تغییرات در تعریف، مبانی معرفت شناختی و روش شناختی، همچنان بر باقی ماندن در ادبیات اخلاقی رسانه اصرار دارد. این مطالعه، با مرور فراز و فرودی این اصل، این فرضیه را مورد بررسی و تایید قرار می دهد که گرایش به بی طرفی در رسانه و تلاش در جهت دستیابی به عینیت به عنوان یک غایت و هدف ایده آل برای یک گزارش رسانه ای مطلوب، تا حد زیادی شکل گرفته، متقارن و ناشی از تمایلات فکری در نظام معرفت شناختی بشری نسبت به عینی گرایی است. عینی گرایی رسانه ای با اوج گرفتن جنبش های مدرنیستی و معرفت شناسی های حس گرایانه اوج گرفت و متقابلا به تبع واردشدن انتقادات گسترده به اثبات گرایی افراطی، مورد انتقاد قرار گرفته و افول کرد و مجددا با بازگشت واقع گرایی مورد بازتایید محتاطانه قرارگرفت.
    کلیدواژگان: عینی گرایی، بی طرفی، اخلاق رسانه، معرفت شناسی، اثبات گرایی