فهرست مطالب

دین و سیاست فرهنگی - سال چهارم شماره 1 (پیاپی 8، بهار و تابستان 1396)

نشریه دین و سیاست فرهنگی
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 8، بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حمید پارسانیا، غلامرضا پرهیزکار* صفحات 7-33
    مقاله حاضر بازخوانی و نقد دیدگاه داریوش شایگان در خصوص دو مساله تکثر و اختلاط فرهنگی و فقدان معنویت در جهان معاصر( غرب ) همراه با ارائه راهکارهایی برای اصلاح و ارتقاء دیدگاه های مطرح در این باره است. برای فهم، از روش هرمنوتیکی و برای نقد، از دو روش نقد درونی و بیرونی استفاده شده است. شایگان حاصل اختلاط فرهنگی را چهل تکه شدن هویت ها می داند و عرصه معنویت را مستقل از عرصه فرهنگ می انگارد و بودیسم را راهکاری برای رفع مشکل فقدان معنویت در دنیای مدرن می شمارد. او با وجود تاکیدی که بر لزوم پذیرش مدرنیته و غرب از سوی دیگر فرهنگ ها و ترک هویت محلی دارد، اما می خواهد به چهل تکه شدن هویت ها نیز معتقد بماند! اما آن چه در عرصه فرهنگ و هویت در حال وقوع است بازاندیشی هویتی و فرهنگی است که شرق آن را زودتر از غرب آغاز کرده و در چارچوب یک سیاست دوگانه مقاومت- اقتباس، در پی ایجاد و به توازن رساندن فرهنگ بازآفریده شده خویش است. غرب نیز نیازمند چنین بازاندیشی با هدف جبران نقیصه کمبود معنویت است. اگر بخواهیم معنویت را مستقل از فرهنگ رشد دهیم، دوری گزیدن از نهلیسم حاکم، امری ناشدنی باقی خواهد ماند. باید در پی فلسفه ای از زندگی بود که امکان جمع توآمان فرهنگ و معنویت را فراهم سازد.
    کلیدواژگان: مدرنیته، اختلاط فرهنگی، هویت چهل تکه، پوچ گرایی، معنویت و عرفان
  • کمیل قیدرلو *، محمدحسین هاشمیان، نعمت الله کرم اللهی صفحات 35-64
    پوشش اجتماعی بانوان در حالی مسئله حاکمیت سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی محسوب می شود که فقدان الگوی سیاستگذاری در این حوزه منجر به اقدامات آنی، مقطعی و فاقد اثربخشی لازم شده است. این در حالی است که اقدامات فرهنگی به دلیل ذات خود، نیازمند یکپارچگی و برخورداری از الگویی از پیش تعیین شده هستند. این مقاله به دنبال تبیین تعریفی جامع از مفهوم سیاستگذاری فرهنگی و تبیین الگوی چرخه سیاستگذاری در این عرصه و نهایتا طراحی الگویی جامع برای اقدام در حوزه پوشش اجتماعی بانوان است. در این راستا تلاش شده از مسیر مصاحبه با نخبگان و مدیران فرهنگی در عرصه پوشش اجتماعی بانوان و تحلیل مضمون این مصاحبه ها در گام نخست به توصیف وضعیت اجتماعی و حاکمیت سیاسی ایران در مفهوم عام و پس از آن در گام بعد، وضعیت پوشش اجتماعی بانوان به صورت خاص پرداخته شود و نهایتا با در نظر گرفتن الزامات استخراج شده در تحلیل محیط و مسئله مورد مطالعه، الگویی واقع نگرانه برای اقدام در این حوزه ارائه شود.
    کلیدواژگان: فرهنگ، سبک زندگی، الگوی سیاستگذاری فرهنگی، پوشش اجتماعی بانوان
  • امیرمسعود امیرمظاهری، منیژه نویدنیا، علی جامه داران * صفحات 65-87
    امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر، توانایی برقراری ارتباط با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. برای تامین این هدف، سازمان نیازمند افرادی دارای هوش فرهنگی مطلوبی هستند. به طور کلی توانایی فرد برای تطبیق با ارزش ها، سنت ها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آنها عادت کرده است و کارکردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است. هدف این مقاله، بررسی رابطه میزان هوش فرهنگی و عملکرد کارکنان موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث بوده است. اطلاعات جمع آوری شده در این پژوهش از 220 نفر از کارکنان موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث با استفاده از پرسشنامه بوده که به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل نتایج آن با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS صورت گرفته و از روش رگرسیون خطی و چندگانه نیز استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که چهار بعد (هوش فراشناختی، هوش شناختی، هوش رفتاری و هوش انگیزشی) رابطه مثبت و معناداری با هوش فرهنگی و عملکرد سازمانی دارند و همچنین مشخص شد در چهار بعد معرفی شده اثر غیرمستقیم، بیشتر از اثر مستقیم می باشد. از این رو، متغیر هوش فرهنگی در ارتباط با متغیرهای (هوش فراشناختی، هوش شناختی، هوش رفتاری و هوش انگیزشی) نقش میانجی گری با عملکرد سازمانی دارد.
    کلیدواژگان: هوش فرهنگی، عملکرد سازمانی، موسسه علمی - فرهنگی دارالحدیث
  • مهدی مولایی آرانی * صفحات 89-119
    فرایند سیاستگذاری فرهنگی به صورت کلی شامل سه مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی می باشد. مرحله تدوین به عنوان زیربنا و پایه ی سایر مراحل، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است و هر حاکمیتی سعی می کند با استفاده حداکثری از نظرات کارشناسان و خبرگان، به گونه ای سیاست های فرهنگی خود را تدوین کند که در مرحله اجرا با کمترین چالش و آسیب مواجه شود. در نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت دینی و اسلامی نظام، حضور حوزه علمیه با شان «نماینده دین»، در تدوین سیاست ها یک ضرورت انکارنشدنی است. با گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی، نقش و جایگاه حوزه علمیه در این عرصه، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است و هنوز به جایگاه مطلوب خود نرسیده است. در این مقاله ضمن مصاحبه با 14 نفر از مسئولین و صاحب نظران در حوزه علمیه و حاکمیت و با استفاده از روش تحلیل مضمون، 63 چالش پیش روی کنشگری حوزه علمیه در تدوین سیاست های فرهنگی شناسایی شده است. این چالش ها در قالب سه مضمون کلان چالش های معرفتی، زمینه ای و مدیریتی طبقه بندی شده اند.
    کلیدواژگان: حوزه علمیه، تدوین سیاست، سیاستگذاری فرهنگی، کنشگری
  • علی جعفری * صفحات 121-148
    مقاله ذیل قصد دارد پاسخهای محتملی را که به این سوال: «وقتی زرق و برق های مندرج در حرم های معصومین(ع) و حتی امامزاده ها نه تنها محل اشکال نبوده بلکه تحسین هم شده است، چگونه در مورد زینت اندودی حرم امام خمینی اینهمه واگرایی وجود دارد؟» داده شده به بحث و بررسی بنشیند و در عین حال پاسخ متفاوت تر خود را نیز را عرضه نماید. دیدگاه مقاله در بخش «حرم شناسی» از ناحیه «نظریه آیینی ارتباطات» پشتیبانی می گردد. در چارچوب این نظریه، «ارتباطات آیینی»- که ارتباطات حرمی یکی از مصادیق اعلای آن است-واجد سه مولفه اصلی است: «رواق وارگی و سلسه مراتب درگاهی»، «مهیا بودن برای ارتباطات افقی»، «اهمیت عنصر مشارکت و اجرا». مطالعه پیش رونشان می دهد که در سازه مقبره امام خمینی مولفه های سه گانه ارتباطات آیینی بغایت رقیق است و بنا بیش از اینکه سازه ای«حرمی» باشد سازه ای «سالنی» است. بنابراین می توان این حدس عالمانه را تقویت کرد که مواجهات انتقادی بدنه های ارزشی با بنا شاید بیش از اینکه ناظر به «اسراف زیبایی شناسانه» یا «صرف بیت المال برای زینت» یا «عدم تطابقش با ساده زیستی امام» باشد، به رقت «حرم وارگی» آن مربوط است.«حرم» در ذهنیت معنایی و گفتمانی شیعه نماد تشیع و کانون ارتباطات معنوی و جماعتی شیعیان است. شلیسته این جغرافیای فخیم اندراج فاخرترین زینت ها و برخورداری از والاترین هنرمندی هاست. اشکال از جایی پدید می آید که زینت، عارض بر چیزی شود که «حرم» نیست.
    کلیدواژگان: حرم امام خمینی، ارتباطات آیینی، ارتباطات حرمی، رواق وارگی
  • ناصر جهانیان * صفحات 149-175
    نهاد وقف یکی از مهم ترین نهادهای بخش خیرخواه در جوامع اسلامی است. با توجه به تحول ساختار اقتصادی جوامع و کاهش سهم ثروت های طبیعی و مولد و افزایش شدید و روبه گسترش سهم ثروت های نرم افزاری در ثروت ملی آینده این نهاد از لحاظ اهمیت در هاله ای از ابهام قرار دارد. از آنجا که ثروت های نرم افزاری عین نیستند و در تعریف سنتی وقف[تحبیس عین و تسبیل منفعت] قرار نمی گیرند ضرورت تغییر نگاه مبتنی بر فقه اسلام برای شناخت مجدد حقیقت وقف احساس می شود. این تحقیق اکتشافی است و بنابراین، پرسش اصلی این است که: «آیا می توان با استفاده از تعریف وقف ازیک سو، و تعریف ثروت(مال) به دارایی(اصل) و درآمد(غله یا منفعت) از سوی دیگر، به حقیقت این نهاد رسید؟». پاسخ به این پرسش اصلی یا روش تجزیه و تحلیل داده ها «تحلیلی- توصیفی» می باشد. روش تحقیق در مرحله گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در استنتاج های قرآنی، حدیثی و فقهی مطابق روش تحلیل متون، و در بحث های اقتصادی به روش تحلیلی عمل می شود.
    کلیدواژگان: وقف، دارایی، درآمد، ثروت نرم افزاری، ثروت مولد