فهرست مطالب

پژوهش در هنر و علوم انسانی - پیاپی 10 (تیر 1397)

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 10 (تیر 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/04/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علیرضا مشبکی اصفهانی * صفحه 1
    بناهای آرامگاهی ایران در دوره های پس از اسلام در قالب ساخت مقابر باشکوه برسر گور اولیای مذهبی و گاه شاهان و افراد مشهور، رواج پیدا کرد. در دوره سلجوقیان( 5و 6ه.ق) احداث این مقابر به عنوان یک بنای مذهبی به اوج خود رسید و ساخت مقابر با پلان های متنوع در تمام پهنه تحت حکومت سلجوقیان فراگیر شد. در دوره ایلخانیان( 7و 8ه.ق) نیز مقابر بسیاری ساخته شده که ویژگی آنها پیروی از الگوهای متداول عهد سلجوقیان بوده است. هدف این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با رویکردی کیفی به بررسی ویژگی های کالبدی معماری مقابر دوره سلجوقیان و ایلخانیان مراغه پرداخت شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل مقبره های دو دوره سلجوقیان و ایلخانیان در شهرستان مراغه بوده و با توجه به محدود بودن تعداد آنها به چهار عدد، نمونه های آماری پژوهش، هر چهار مقبره، شامل گنبد سرخ، برج مدور، گنبد کبود(دوره سلجوقیان) و گنبد غفاریه(دوره ایلخانیان) را در بر گرفته است. روش پژوهش در بخش ادبیات و پیشینه ی پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در بخش تحلیلی از منطق قیاسی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به همراه بازدید، مشاهده و برداشت میدانی بوده است. چهار مقبره مورد بررسی در این پژوهش، از لحاظ کاربرد مصالح و تکنیک ساخت با توجه به دوره زمانی و موقعیت مکانی یکسان، مشابهت های بسیاری دارند. میتوان گفت معماران ایلخانی، پلان و مصالح و روش های ساختمانی را از دوران سلجوقیان در این منطقه اقتباس کرده اند.
  • آرزو زارعی*، عطالله عرفانی صفحه 13
    امروزه حس مکان و هویت مکان از مهمترین مسائل پیش روی معماری معاصر است. توجهبه هویت بنا وعوامل کالبدی واجتماعی و سایر عوامل می تواند حس تعلق مکانی و همبستگی را به شهروندان القا کند و آنها را به همکاری و مشارکت بیشتر در اجتماع تشویق کند. با گذشت سال ها، در ساخت بناهای جدید نقش هویت کمرنگتر شده و بناها و عناصر کالبدی تقلیدی و بی هویت به طور گستردهای در حال افزایش می باشند. این در حالی است که سازه های سنتی، در ایجاد فضاهای باهویت موفق بوده و همچنان هویت و جذابیت خود را برای شهروندان حفظ کرده اند. بناهای امروزی از درک روح انسانی و تعلق اجتماعی به دور شده اند و به همین دلیل توجه به عوامل موثر در تعلق به مکان در طراحی جداره سازه های سنتی و تعمیم آن به بناهای امروزی یکی از ضرورت های مهم در عرصه طراحی مجتمع ها و محیط های مسکونی می باشد. در این مقاله پس از تبیین ابعاد حس تعلق به مکان، نقش عوامل مختلف به خصوص عوامل کالبدی-محیطی و اجتماعی و چگونگی تاثیر این عوامل بر حس تعلق به مکان و همچنین ابعاد و عوامل هویت بخش به جداره سازه های سنتی مورد تحلیل قرار گرفته تا بتوان با تاثیر گرفتن از معماری گذشته و سازه های سنتی در جهت پررنگ کردن هر چه بیشتر هویت و حس تعلق مکان در معماری امروز کشورمان گام برداشت. در این پژوهش از روش تحلیلی-توصیفی و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای،اسنادی استفاده شده است.
    کلیدواژگان: جداره سازه های سنت، حس تعلق مکان، عوامل اجتماعی، عوامل کالبدی، هویت
  • رقیه سادات وزیری بزرگ *، بهرام احمدی صفحه 25
    در هنر نگارگری ایرانی یکی از مضامین اسلامی که بسیار به تصویر کشیده شده است، مساله معراج پیامبر)ص( است. در میان نگاره های مشهور با موضوع معراج پیامبر، نگاره معراج پیامبر منسوب به سلطان محمد، هم چون متنی روایتگر حامل پیام برای مخاطب خود است. تحلیل نگاره معراج پیامبر از دیدگاه پانوفسکی، معنای تصویر را در سه مرحله مورد تحلیل قرار میدهد. این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است تا با ابزار تحلیل نگاره پردازی و نگاره شناسی پانوفسکی، جهت تحلیل نشانه های نگاره معراج پیامبر)ص( استفاده کند و به پرسش پژوهش مبنی بر، چگونگی استفاده از نشانه های تصویری در پردازش و شناخت نگاره پاسخ دهد. در پویه نخست محسوس ترین جلوه های این نگاره مورد بحث قرار میگیرد. در مرحله دوم به بحث معراج پیامبر وارد می شویم و از مایه و مضمون اثر سخن میرود و در مرحله سوم درونمایه نگاره معراج پیامبر که از یک دوره و فرهنگ خاص و شرایط حاکم بر زندگی هنرمند سرچشمه گرفته است، تبیین می شود. یافته ها نشان می دهد که عوامل فرهنگی و سنت های اجتماعی دوران صفوی و عناصر بصری رایج در نگارگری قبل از دوره صفوی در پوشش و احوال شخصیت های نگاره تاثیرگذار بوده است و نگارگر تحت تاثیر فضای معنوی حاکم در دوره صفوی و سفارش دهنده، به خلق اثر دست زده است.
    کلیدواژگان: نگاره پردازی، نگاره شناسی، نشانه شناسی تصویری، معراج پیامبر(ص)، پانوفسکی
  • سعیده جوشقانی * صفحه 35
    پژوهش های که توسط متخصصین تا کنون درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی و دینی انجام شده است، نشان دهنده آن است که با وجود گوناگونی بی حد و اندازه بازی ها از جمله بازی های سنتی ایران ، تحقیق در مورد این موضوع در برخی از قوم ها و جوامع انجام گرفته است. این مقاله با هدف شناخت ارزش های ملی، بازی های محلی، با پردازش بر بازی زو است. با توجه به هدفی که مد نظر این تحقیق است، نتایج بدست امده نشان می دهد که اکنون بعلت وجود بازی های رایانه ای و تغییر در سبک زندگی مردم بازی های محلی کم کم رو به فراموشی رفته است، اما با وجود تحقیقاتی که در این خصوص انجام گرفته، می توان نتیجه گرفت که هنوز نظر صاحب نظران معاصر به این گنجینه فرهنگی معطوف است. از این رو می توان امیدوار بود که با توجه دوباره متخصصین به این امر مهم با ترویج موضوعاتی با رویکرد بومی و محلی با ترجمان معاصر به کودک و نوجوان امروز در قالب ورزش ، نمایش، سرود و باز نگری آن در کتب درسی در حفظ و بقای آن کوشید.این تحقیقق به روش مطالعات تاریخی انجام شده و به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است.
    کلیدواژگان: بازی، بومی، محلی، زو
  • عاطفه قربانی قهفرخی *، علی یزدانی راد، طاهره براتی ارداجی صفحه 47
    سنگ قبرها دارای ارزش سمبلیک و نمادین می باشند. از میان این سنگ قبرها میتوان به تندیس های سنگی شیر و قوچ اشاره کرد .
    این تندیس ها صرفا جنبه تزیینی نداشته و علاوه بر اشاره مستقیم به پاره ای مفاهیم، سندی هستند که ویژگی های اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی دوران خود را بازگو می کنند و به عنوان جزئی از اجزای شکل دهنده فرهنگ مردم ایران، رمز و رازهای زیادی را در خود دارند که گشودن هریک از این رموز می تواند قسمتی از فرهنگ و ذهنیت مردمان گذشته را برای ما بازگو کند. تحقیقاتی که در مورد آنها انجام پذیرفته بیشتر با محوریت شیرهای سنگی بوده و میتوان گفت در این میان تندیس های قوچ سنگی در حاشیه شیرهای سنگی قرار گرفته و کمتر تحقیقی به بررسی مستقیم آنها پرداخته است همچنین تحقیقات بیشتر حول شکل ظاهری تندیس ها، اهمیت زیباشناختی با نگاهی گذرا به تاریخچه آنها بوده و کمتر به بررسی نقش نمادین و جایگاه آنها در فرهنگ سمبلیک و ارتباط آنها با اسطوره ها ونمادهای باستانی ایران پرداخته شده است. اطلاعات و داده های نوشتار حاضر با بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است و با استفاده از شیوه تحلیلی- توصیفی بررسی شده اند. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر آن است که قوچ های سنگی با اسطوره و نماد قوچ در گذشته پیوند دارند.
    کلیدواژگان: قوچ سنگی، تندیس سنگی، فره ایزدی، نماد قوچ
  • الیاس صفاران *، گیتی ملکشاهیان صفحه 57
    استفاده از نشانه ها برای انتقال مفاهیم شاید قدمتی به اندازه تلاش بشر برای برقراری ارتباط و انتقال مفاهیم دارد. نشانه ها از آنجا که بر گستره وسیعی از امکانات بازنمایی متکی هستند از پتانسیل های بالایی در القای مفاهیم برخوردارند. سینما با عناصر متشکل هاش برایند تمامی هنرهای پیشین است. شناخت نشانه ها در این هنر، مستلزم شناخت انواع هنرها و نیز آشنایی با فرهنگ جامعه هدف است. از جمله موارد مهم، کاربرد نشانه ها برای را از منظر » رضا میرکریمی « انتقال مفاهیم دینی است. در این پژوهش کوشش نمودهایم سه فیلم از آثار مطرح نشانه های دینی مورد کندوکاو قرار دهیم. تلاشمان در جستجوی نقدی جامع، ثمر چندانی نداشت. هرچند که ادعایی به جامعیت این جستار نیز نیست لیکن سعی شده نگاه مان فراگیرتر باشد. روش تحلیل داده ها، نشانه- است. پس از مروری اجمالی بر ادبیات نظری، انواع » رابرت استم « شناسی و بر اساس تقسیم بندی شش گانه نشانه های موجود در آثار استخراج و در پایان جمع بندی مطالب ارائه خواهد شد. یافته های تحقیق نشان میدهد نقطه کانونی این آثار، آگاهانیدن مخاطب از ریشه آشفتگی های موجود و راه های برونرفت از آنها یعنی بازگشت به فطرت الهی با کاربست صحیح و توامان سنت و مدرنیته است.
    کلیدواژگان: سینما، نشانه، دین، ایران، میرکریمی
  • زهرا آخوندی، رضا افهمی *، حسن علی پورمند صفحه 75
    هنر امپراتوری هخامنشی را هنری فرانژادی، اختلاطی و ترکیبی خوانده اند، چراکه تاثیر و تاثر تمدن های دیگر در آن مشهود است. ازاینرو، ارتباط آن با هنر اقوام دیگر، به منظور دستیابی به شناخت بیشتر، نیازمند واکاوی می باشد. یکی از این اقوام که پیش از هخامنشیان وجود داشته و بعدها به مستعمره آنها بدل شد، اورارتو بود که در طول قرن نهم پیش از میلاد در فلات مرتفع ارمنستان شکل گرفت. بنابراین، به منظور واکاوی و شناخت ژرفتر ارتباطات این دو تمدن، پژوهش حاضر درصدد تبیین تمایزات و تشاب هات میان نمادها و نقش مایه های برجای- مانده از آنها در دو بنای مهم این تمدن ها، بنای تخت جمشید و دژ اربونی، می باشد. بدین منظور، از روش تحلیلی-تطبیقی بهره گرفته شده و مبنای استناد نیز، منابع کتابخانه ای بوده است. نتایج این تطبیق نشانگر اشتراک تخت جمشید و دژ اربونی در نمادها و نقش مایه هایی نظیر درخت زندگی، شیر و گاو، لاماسو، گریفین، لوتوس، عناصر تزئینی، تاکید، تکرار و تقارن بوده که علاوه بر تفاوت در جزئیات عناصر مشترک شان، این نمادها و نقش مایه های تزئینی در دژ اربونی بیشتر در قالب فرسکو با رنگ های زنده به تصویر کشیده شده، اما در تخت- جمشید بیشتر به صورت حجاری و نقش برجسته نمود یافته که پویایی، قدرت و ابهت بیشتری را القا میسازد.
    کلیدواژگان: هخامنشی، اورارتو، تخت جمشید، دژ اربونی
|
  • Alireza Moshabaki * Page 1
    The monuments of the tomb of Iran in post-Islamic periods were used to build magnificent monuments over the graves of religious people, sometimes kings and celebrities. During the Seljuk period (5th and 6th centuries), the construction of this monument became a climax and In the period of the Ilkhanis (7th and 8th centuries), many statues were made, which were characteristic of the common patterns of the Seljuk era.
    The purpose of this research was applied with a qualitative approach, the structural characteristics of the monument of the Seljuk period and the Maragheh Ilkhanid period were studied. The statistical population of this study is the graves of two Seljuk and Ilkhani graves in Maragheh city. Due to the limited number of them to four, the statistical samples of this study were all four tombs including red dome, circular tower, dome (Seljuk period) And the Ghaffari dynasty (the period of the Ilkhanites).
    The research methodology is descriptive-analytic and also deductive logic is used. The method for collecting information was based on documentary and library studies, along with field visits, observations and surveys.
    The four graves studied in Maragheh, which belong to the Seljuk period and the Ilkhanis, have similarity in terms of the use of materials and construction techniques with regard to the same period of time and location. It can be concluded that the architects of Ilkhani have adapted the plan and materials and methods of construction from the Seljuk period in this region.
    Keywords: Physical attitude, mosque, Maragheh, Seljuk, Ilkhanian
  • Roghaye Vaziri Bozorg * Page 25
    One of the Islamic subject in the Persian miniature painting is the Miraj of Prophet Mohammad. Among the famous paintings on the subject of the Miraj which is the Miraj miniature painting of Khamseh of Nizami is attributed to Sultan Muhammad contains a narrative account of message. The analysis of the Miraj of the Prophet from Panofsky's perspective analyzes the meaning of the image in three stages. This essay has used a descriptive-analytical method to use Panofsky's iconography and iconology method in order to analyze of visual elements of the Miraj miniature painting and answer the question of how to use visual element in processing and recognizing the image. In the first step, the most observable effects of this image are discussed. In the second step, we will discuss the Miraj of the Prophet and the contents. In the third step, the theme of the Miraj miniature painting, which originated from a certain period and culture and conditions governing the life of the artist, is explained. The results show that the cultural factors and social traditions of the Safavid period and the visual elements common in the painting before the Safavid period have been influenced by the characters of painting. The painter was influenced by the spiritual environment of the Safavid period and the ordering creator. Researching and contemplating in Persian miniature paintings not only improve to grasp visual questions, but also places new ideas on the choice of research methodology and analysis
    Keywords: Iconography, Iconology, Visual semiotics, Miraj, Sultan Muhammad, Panofsky