فهرست مطالب

جغرافیا و توسعه - پیاپی 14 (تابستان 1388)

مجله جغرافیا و توسعه
پیاپی 14 (تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/04/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سعید جهانبخش، وازگین گریگوریان، مهندس معصومه امام قلیزاده صفحه 5
    این تحقیق به منظور تطبیق شرایط آب و هوایی ایستگاه های منتخب در استان آذربایجان غربی (اورمیه، خوی، سلماس، کهریز، ماکو) با نیازهای بیوکلیماتیک درخت زیتون و بررسی کمی و کیفی عناصر اقلیمی موجود در منطقه، جهت کشت این گیاه صورت گرفته است. عناصر اقلیمی ایستگاه ها به صورت اطلاعات روزانه ی در طی دوره ی 15 ساله (2003-1989) بررسی گردیده است. پس از بررسی داده های اقلیمی و مقایسه ی آنها با شرایط مورد نیاز گیاه زیتون، ابتدا ایستگاه هایی که امکان کشت این گیاه در آنها فراهم است، مشخص گردیده و سپس با استفاده از نرم افزارAutoCad و روش های پهنه بندی اراضی روی نقشه ی منطقه نمایش داده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عناصر اقلیمی و مطابقت آن با نیازهای زیست اقلیمی درخت زیتون نشان می دهد که این گیاه به کاهش دما (مخصوصا به صورت ناگهانی) حساس بوده و بر اساس مطالعات انجام شده عنصر دما به عنوان یک عامل محدودکننده در منطقه ی مورد مطالعه ارزیابی می شود بطوری که کشت درخت زیتون را فقط به ایستگاه های کهریز و ارومیه محدود می سازد.
    همچنین در این مطالعه زمان دقیق کاشت و برداشت محصول زیتون برای منطقه ی مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، زمان گل دهی و برداشت محصول دیرتر از سایر نواحی می باشد. زمان گل دهی این گیاه در منطقه، خردادماه و زمان برداشت محصول در اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه بوده و برای برداشت به-منظور روغن کشی، آذرماه، مناسب می باشد.
    کلیدواژگان: زیتون، پهنه بندی زراعی، هواشناسی کشاورزی، آذربایجان غربی
  • عزت الله مافی، مهدی سقایی صفحه 27
    مدیریت گردشگری شهری به عنوان یک وزنه تعادلی در چارچوب دستیابی به گردشگری پایدار شهری می باشد. هر گونه ناکارآمدی مدیریت گردشگری شهری بنا پیچیدگی جریان گردشگری در عصر حاضر پیامدهای منفی بسیاری را به دنبال دارد. از این رو اهمیت بررسی مدیریت گردشگری شهری با توجه به مباحث مطرح شده راهکاری مناسب برای سنجش وضعیت و پیامدهای جریان گردشگری در شهرها می باشد.
    در رابطه با تحلیل مدیریت گردشگری شهری، مدل های مختلف کمی و کیفی وجود دارد که با توجه به ویژگی های متن فضایی گردشگری مورد استفاده قرار می گیرند. یکی از مدل های مطلوب برای تحلیل مدیریت گردشگری شهری مدل SWOT است. از این مدل در برخی پژوهش های جغرافیایی سال های اخیر استفاده گردیده است. آنجا که مدل SWOT یک مدل کیفی محسوب می-شود برخی محدودیت هایی را سبب می گردد. از این رو نگارندگان در این مقاله با تلفیق مدل SWOTبا مدل MADM مدل ترکیبی را با عنوان MS-SWOT برای تحلیل مدیریت گردشگری شهری ارائه داده اند.
    بر مبنای مدل فوق الذکر در یک مطالعه ی موردی کلانشهر مشهد در رابطه با سه سازمان مرتبط با مدیریت یعنی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، آستان قدس رضوی و شهرداری مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده تنها سازمان با عملکرد مثبت در زمینه ی مدیریت گردشگری، شهرداری مشهد می باشد. اما سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان آستان قدس رضوی در مدیریت گردشگری کلانشهر مشهد ضعیف عمل نموده و با چالش-ها و تهدیدهای برون سیستمی بسیاری روبرو می باشند. بر مبنای نتایج به دست آمده راهکارها و پیشنهاداتی در زمینه شکل گیری مدیریت متمرکز گردشگری در کلانشهر مشهد ارائه گردید.
  • محمود خسروی، محمد اکبری صفحه 51
    استان خراسان جنوبی به دلیل واقع شدن در منطقه ی خشک و حاشیه ی کویر با حوادث طبیعی مختلف از جمله خشکسالی مواجه است. لذا بررسی ویژگی های خشکسالی در این منطقه ضروری می نماید. برای این منظور داده های آماری یک دوره ی 30 ساله (2003-1974) در استان خراسانی جنوبی مبنای کار قرار گرفت. در این پژوهش شاخص بارش استاندارد (SPI) با در نظر گرفتن مزایایی که در تحلیل منطقه ای و ایجاد ارتباط زمانی بین رخدادهای خشکسالی در نواحی مختلف یک پهنه دارد، انتخاب و با به کارگیری نرم افزارهای GIS مانندArc Map، Arcview و... خصوصیات آماری بارش ماهانه تجزیه و تحلیل شده است. هدف اصلی این تحقیق مشخص کردن نواحی دارای استعداد بالای خشکسالی، طول دوره و مدت خشکسالی است که برای ایستگاه های مختلف مشخص شد.
    در طول این دوره شدیدترین خشکسالی در سال 2001 اتفاق افتاده است. کمترین SPI مشاهده شده مربوط به ایستگاه نهبندان با مقدار (18/2-) است. شدیدترین ترسالی منطقه نیز در دوره ی آماری مربوط به سال 1982 می باشد که بیشترین مقدار SPI مربوط به قاین با 65/2 می باشد.
    کلیدواژگان: خشکسالی، خراسان جنوبی، شاخص استاندارد بارش (SPI)، مقیاس زمانی، پهنه بندی، دوره ی برگشت
  • بررسی نقش سواد و نیروی کار زنان در درآمد خانوار روستایی / مطالعه موردی: زنان روستایی دیواندره استان کردستان
    سیدرحیم مشیری، مسعود مهدوی، محمدصادق علیایی * صفحه 69

    زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر کشور، نقشی تعیین کننده در کارهای تولیدی و مشاغل اجتماعی دارند، بطوری که این قشر از جامعه در کنار مسوولیت ها و فعالیت هایی که در خانواده به عنوان مادر و همسر بر عهده دارند، در فعالیت های اقتصادی و تولیدی نیز نقشی مهم ایفا می کنند. در این میان، سهم زنان روستایی در فعالیت های تولیدی و مراحل مختلف کشاورزی اعم از کاشت، داشت و برداشت، دامداری، باغداری و غیره بسیار تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، فقدان آنها در این عرصه ها نه تنها خانواده را در عرصه ی وظایفی که به عنوان مادر و همسر برعهده دارند، دچار مشکل می سازد، بلکه به عنوان نیروی کارآمد و بسیار موثر، از نقطه نظر اقتصادی جامعه ی روستایی را نیز دچار بحران جدی می کند. در این مقاله به این مهم از دیدگاه اقتصادی توجه شده است، در عین حال در این پژوهش با دو پرسش اساسی روبرو بودیم که یافتن پاسخ آنها می تواند در این زمینه رهگشا باشد. این سوالات عبارتند از: 1- آیا بین میزان سهم نیروی کار زنان روستایی دیواندره ی کردستان در واحدهای بهره برداری با درآمد خانوار رابطه ی مستقیم وجود دارد؟ 2- آیا بین میزان تحصیلات زنان روستایی دیواندره کردستان در واحدهای بهره برداری با سهم آنان در درآمد خانوار رابطه ای وجود دارد؟
    برای یافتن پاسخ و آزمون این دو سوال که به عنوان فرضیه ی تحقیق نیز مطرح بوده است،داده های مورد نیاز از طریق اسنادی و عملیات پیمایشی گردآوری فراهم آمد و همچنین از روش مصاحبه ی حضوری نیز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش توصیفی وآماری انجام گردید.نتایج یافته ها بیانگر آن است که اولا بین میزان نیروی کار زنان روستایی در واحدهای بهره برداری و سهم آنان در درآمد خانوار رابطه ی مستقیمی وجود دارد، زیرا با 75/0= r ضریب همبستگی آن رابطه ی معناداری را تایید نموده است.
    ثانیا در خصوص رابطه ی میزان سواد زنان با سهم آنها در درآمد خانوارهای روستایی این رابطه معکوس بوده و ضریب همبستگی 71- درصد را نشان می دهد. البته بخش اعظم زنان روستایی مورد مطالعه بی سواد یا کم سواد (85 درصد) بوده اند، لیکن در میان درصد باتحصیلات بیشتر و اشتغال این رابطه معکوس بوده که بیانگر نامناسب بودن آموزش های مرتبط با فعالیت های روستایی می باشد.

    کلیدواژگان: زنان روستایی، نیروی کار زنان، میزان تحصیلات زنان، سهم زنان در درآمد خانوار، دیواندره
  • امیر کرم صفحه 83
    پارامترهای توپوگرافیکی حاصل از مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM)، داده های باارزشی در مورد خصوصیات سطحی زمین فراهم می آورند. از این پارامترها به عنوان داده هایی برای تحلیل زمین در ژئومورفولوژی کمی استفاده می شود. با بهره گیری از پارامترهای توپوگرافیکی در کنار استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فناوری رایانه ای، امکان پذیری طبقه بندی،ترسیم و تشریح هندسی اشکال ژئومورفولوژیکی فراهم می شود. در این بررسی با استفاده از چهار پارامتر توپوگرافیکی (ارتفاع، شیب زمین، انحنای پروفیل و انحنای پلانی متریک) مستخرج از مدل رقومی ارتفاعی زمین و سیستم اطلاعات جغرافیایی و از طریق تکنیک تحلیل داده های خود سازمان یابنده ی تکراری(ISODAT) بخشی از زمین منظرهای شمال غرب شهر شیراز از نظر واحدهای ژئومورفولوژیکی طبقه بندی شده اند. نتایج طبقه-بندی شامل پنج طبقه (و هفت زمین منظر اصلی) یعنی: 1- کوهستان های نسبتا مرتفع، 2- مخروطه افکنه ها و پایکوه های مرتفع،3-تپه های کم ارتفاع، 4- دشت وسطوح هموار و 5- کوه های کم ارتفاع و تپه های مرتفع است. نتایج حاصل از طبقه بندی مذکور با نقشه ی تیپ های ارضی منطقه ی شیراز مقایسه شد و تحلیل نتایج نشان داد که استفاده از پارامترهای توپوگرافیکی و روش تحلیل داده های خود سازمان یابنده ی تکراری (ISODAT) تکنیکی نسبتا کارآمد و مناسب برای طبقه بندی زمین است. این روش آسان، کم هزینه، سریع و نسبتا دقیق است و در اغلب بسته های نرم افزاری سیستم های اطلاعات جغرافیایی قابل استفاده می باشد.
    کلیدواژگان: طبقه بندی زمین منظر، سیستم اطلاعات جغرافیایی، ژئومورفولوژی کمی، مدل رقومی ارتفاعی زمین، تحلیل سرزمین، تکنیک تحلیل داده های خود سازمان یابنده ی تکراری، شیراز
  • عبدالرضا رحمانی فضلی، سیما بوذری صفحه 101
    توانایی های انسان از طریق دانایی حاصل می شود و برای کسب آن می بایست سرمایه گذاری کرد. به همین دلیل بسیاری از صاحب نظران در امر توسعه ی روستایی معتقدند: «توانمند نمودن روستاییان، بنیان توسعه روستایی است و روستاییان مجریان اصلی طرح های توسعه دراین بخش می باشند و لازمست تا در تمامی مراحل آن مشارکت داشته باشند». وجود مشارکتی فعال و آگاه مستلزم کسب آگاهی های لازم در این زمینه می باشد. اگرچه، نهادهای آموزشی به صورت رسمی و غیررسمی از دیرباز فعالیت های گسترده ای را دراین خصوص آغاز کرده اند، اما در این میان رسانه های جمعی، با برد بسیار وسیع و کارکردهای متنوع آموزشی، خبری و تفریحی، می تواند نقش بسیار موثر و سازنده تری درآگاه سازی، آموزش دادن و بسیج همگانی روستاییان جهت مشارکت همه-جانبه در انجام طرح های توسعه روستایی داشته باشند. به کارگیری رسانه ها در افزایش آگاهی روستاییان در ایران از جدیدترین رویکردهای مباحث جغرافیایی است که لازم است بدان توجه ویژه نمود. این مقاله تلاش دارد با مطالعه ی روستاهای استان قزوین، میزان تاثیرگذاری رسانه های جمعی را در افزایش آگاهی روستاییان (درابعاد اقتصادی) مورد بررسی قرار دهد.
    مطالعه ی فوق بر پایه روش پیمایشی و تکمیل بیش از 498 پرسشنامه و مصاحبه با روستاییان ساکن در روستاهای استان شکل گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که کارکرد وسایل ارتباط جمعی در افزایش آگاهی اقتصادی روستاییان در روستاهای استان قزوین علیرغم برخورداری از زیرساخت های نسبتا مناسب ارتباطی و دسترسی نسبی به رسانه ها، در حاشیه قرار دارد و مرکزیت با ارتباطات میان فردی و گروهی و به صورت شفاهی است. هر چند که بر اساس یافته های به دست آمده، این مساله نمی تواند تعجب آور باشد. چراکه اولا روستاییان در تهیه و تولید برنامه ها و محتوای آنها هیچ نقشی ندارند و ثانیا کارشناسان مربوطه، غالبا بدون توجه به نیاز روستاییان و عدم شناخت کافی از ویژگی های محیط روستایی به تولید برنامه می پردازند. که اکثرا برای روستاییان نامانوس و غیرقابل استفاده می باشد. به همین خاطر روستاییان به منظور کسب آگاهی از انواع شیوه های جدید تولید و بهره برداری از زمین، بازار و... از تعاملات فردی و ارتباط با مروجین بیشترین استفاده را می-برند.
    کلیدواژگان: توسعه ی روستایی، رسانه های جمعی، افزایش آگاهی، بخش اقتصادی، روستاهای استان قزوین
  • ابوالفضل بهنیافر، هادی قنبرزاده، عباسعلی فرزانه صفحه 121
    حوضه ی آبریز اخلمد که در سازندهای آهکی کارستی شونده مزدوران و چمن بید واقع شده است متعلق به دوران مزوزوئیک بوده و در اثر عوامل اقلیمی، هیدرولوژیکی و لیتولوژیکی پدیده ها و مناظر کارستی بسیار جالبی در آن به وجود آمده است. وجود پدیده های متنوع اپی کارست و کارست عمقی در این پهنه-ی آهکی باعث گردیده که این ناحیه به عنوان یکی از نواحی گردشگری مهم در سطح استان خراسان رضوی قلمداد شود. در این ناحیه ذخایر آب زیرزمینی به صورت آبخوان های کارستی که برای مصرف شرب شهرمشهد در نظر گرفته شده است،ضرورت انجام تحقیقات ژئومورفولوژی کارست و مدیریت آب کارست را می طلبد، در حال حاضر 25% جمعیت جهان از منابع آب کارست برای شرب استفاده می کنند (گیلیسون، 2004: 23) هدف اصلی از این تحقیق شناسایی و طبقه بندی اشکال کارستی درمقیاس ماکروژئومورفولوژی و میکروژئومورفولوژی در حوضه ی اخلمد بوده است، از آنجا که پهنه های کارستی در بینالود شمالی بسیار گسترده هستند و از منابع آب سطحی و عمقی این آبخوان های آهکی به منظور آب شرب برای جوامع شهری و روستایی استفاده می شود،ضرورت مطالعات ژئومورفولوژی کارست و طبقه بندی اشکال مورفولوژیکی در این پهنه های کارستی می تواند مدیران سرزمین را در کنترل آلاینده های آب کارست از طریق اشکال ژئومورفولوژیک کمک نماید.
    کلیدواژگان: ژئومورفولوژی کارست، دولین، غارکارست، آبخوان کارست، لاپیه(کارن)، کارست زایی، آون و سنگچال
  • محمد ستاری فر، حمید احمدی، حسین نصیری صفحه 141
    ایران برای سامان دهی به مبادلات چند هزار میلیارد دلاری منطقه و جهان، از موقعیت جغرافیایی برجسته ای برخوردار است. جریانی که با خلق ظرفیت های نوین فراوان قادر است در سطحی گسترده، با ایجاد پویایی در کسب و کار، اشتغال، درآمد و انباشت سرمایه، به گونه ای پایدار به فرآیند توسعه در کشور دامن بزند. موقعیت محور شرق کشور با تاکید بر جایگاه چابهار برای ترانزیت کالا، نفت، گاز و خطوط لوله ی آسیای مرکزی و نیز روان سازی مبادلات افغانستان محصور در خشکی، از مزیت های آشکاری برخوردار است؛ قابلیت هایی که به ویژه در نتیجه ی تحولات وسیع در صفحات شمالی و شرقی کشور، برقوت آن به مراتب افزوده شده است. محور شرق موقعیتی ارتباطی دارد و چابهار با استعدادهای بالقوه ی بسیار به ویژه در زمینه های بازرگانی و ترانزیت گرانیگاه این تحول است. این داد و ستد عظیم با عبور از محور شرق، علاوه بر ایجاد رونق در اقتصاد و اجتماع محیط، با تولید نقش های مکمل برای شمال و جنوب سیستان و بلوچستان (و نیز استان های خراسان) و شکل دهی به بستری پایدار برای پیوند منافع، همزیستی و مدارای تاریخی را در منطقه نهادینه خواهد کرد. تحقق این فرآیند لیکن، مستلزم توجهی دوباره به توسعه ی بندر، راه های پسکرانه و بهسازی و تکمیل آنها و روز آمد کردن تجهیزات و قوانین و نیز سرمایه گذاری برای توسعه ی کریدورهای ترانزیتی، که هیچ تردیدی در اقتصادی بودن آنها نیست، خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران، با توجه به ملاحظات ژئوپولتیک و ژئواکونومیک منطقه و در پرتو چشم اندازی آینده نگر، می تواند جایگاه خود را برای اتصال شمال- جنوب و شرق- غرب، در نظام نوین بین المللی تثبیت و ارزش موقعیت استراتژیک خود را به مراتب ارتقاء بخشد و از رهگذر این مبادلات عظیم، ظرفیت های جدیدی برای انباشت سرمایه ها، به عنوان موتور توسعه در کشور و محور شرق خلق کند.
    کلیدواژگان: محور شرق، چابهار، موقعیت سرزمینی، توسعه ی پایدار، مبادلات منطقه ای - جهانی
  • محمد اسکندری ثانی صفحه 173
  • نگین والایی صفحه 178
|
  • Dr. S. Jahanbakhsh, Dr. V. Grigourian, M. Emam-Gholizadeh Page 5
    The main aim of this research is investigation about adaptation of climatological conditions with bioclimatological requirements of olive plant for the selected climatological stations (Oroumiyyeh, Khoy, Salmas, Kahriz, Maku). Qualitative and quantitative considerations of climatological factors were also carried out according to olive plant cultivation conditions in the study area. Daily climatological data of the stations were collected for 15 statistical years (1989-2003) and were used for calculations. The study area is located between 32/37 to 37/39 north latitude and 26/44 to 45/5 east longitude. Stations with capability of olive cultivation were determined after consideration of climatological data and comparison of the result with required conditions of olive cultivation. The obtained results from analysis of climatological factors and adaptation of them with bioclimatological requirements of olive plant shows that this plant is very sensitive to heat decrease and heat makes limitation for olive cultivation in most part of the study area. Therefore, cultivation of olive is restricted only for Kahriz and Oroumiyyeh areas. According to the investigations that were carried out in this study, time table of cultivation and harvesting of olive yield was determined. Because of cold mountainous climatic conditions that is dominated in the study area, periods of blossom and harvesting of olive yield is later than the other areas. Blossom and harvesting periods are during June and September to early October respectively. Harvesting period for oil-pressing is in December.
  • Dr. E. Mafi, M. Saghaei Page 27
    The civil tourism management is classed as a balance to achievement frame in civil sustainable tourism. Each ineptitude in civil tourism management entails negative consequences. Thus, the importance of civil tourism management study considering to mentioned discussion is a reasonable solution for evaluation position and the other results according to tourism in cities. Related to civil tourism management analysis, there are several qualitative and quantitative models concerning to characteristics of tourism. One of these desirable models is SWOT. This model is used in some geographical researches in recent years. This qualitative model has some limitation. So, the authors have conflated two models SWOT with MADM, named MS- SWOT combination model.Basically, Mashhad Metropolis was viwed by three connected organs such as tourism and cultural herritage organization, Astan Qods Razavi and municipality. The research showed that just Mashhad municipality has positive operation. Two others had weak activities with exogenous system challenge and threats. Some keys and suggestions around management formation of centered tourism in Mashhad have been introduced according on conclusions.
  • Dr. M. Khosravy, M. Akbari Page 51
    Climate variation is one of the natural characteristics of atmospheric calculation which can cause some oscillation or effect prohibited on process of aerology parameters, such as precipitation and temperature (Razi, et.al, 1882). Drought is a normal feature and may occur in every climate regions. In the present study, standard precipitation index (SPI) was selected and it's advantages in regional analysis and creating chronological relations between occurrences of drought in different areas has been considered for studying the states characteristic of monthly precipitation, we have used GIS software such as ArcMap, Arcveiw, Smada, …. The most severe drought has happened in 2001. The least SPI is related to Nehbandan station with (-2.18). In this statistical period, the strong humidity has occurred in 1982, which Qaen had the highest SPI, around 2.65. Finally, considering the high capability of time series analysis in predicting different phenomena, and after analyzing the time series the average monthly drought intensity for different parts of province had been identified.
  • Dr. S. R. Moshiri, Dr. M. Mahdavi, Dr. Oliaie Page 69

    Women as a half of population of each country have an important role in the rural production and social services as well as their responsibilities as a mother and wife.In this regard, the role of the women in rural areas are catching points, as they have to participate in agricultural activities such as farming, harvesting, animal husbandry, and gardening. Therefore their important role in the family cannot be denied. In other words, their absence would not only affect their duties as a member of the family, mother and wife, it will also lead to an economical crisis. In this research, we will reply to two questions:1- What relationship is there between the value of man-power of women in rural areas of Divandareh town, in Kordestan province and their participation in the family’s income?2- What relationship is there between the educational level of women in the rural areas of Divandareh town, in Kordestan province and their participation in the family’s income?For replying to this two questions, the data was collected by the means of documental research analytic method and semi-structured interview. For analyzing the data, the descriptive and statistical tests have been used. Findings show that:-There is a direct (significant) relationship between the value of man-power of women in the rural areas of Divandareh town, in Kordestan and their participation in the family’s income, with r  0.75 correlation coefficient.-There is a diverse (significant) relationship between the educational level of women in the rural areas of Divandareh town, in Kordestan and their participation in the family’s income, r  -71% correlation coefficient.

  • Dr. A. Karam Page 83
    Topographic parameters extracted from digital elevation model (DEM), provide valuable information about characteristics of the earth surface. These parameters are used in quantitative geomorphology with regard to terrain analysis. By using these topographic parameters along with Geographic Information Systems (GIS) and computer technology, feasible classification, mapping and geometric description of geomorphologic landviews would be accessible. In this survey part of northwest landviews of Shiraz were classified by using 4 topographic parameters (height, slope, profile curvature and planimetric curvature) extracted from DEM in GIS, and via interative self-organizing data analysis technique (ISODAT). The results of classification show five classes (and 7 landveiws) including: 1-relatively high mountains, 2-alluvial fans & high foothills, 3-low hills, 4-plains & flat surfaces and 5- low mountains & high hills. These results were compared with Shiraz land type's maps.According to The pertaining analysis, the application of topographic parameters & ISODAT method would be considered as a fairly efficient and suitable technique regarding to landviews classification. It is argued that the method is easy, low cost, fast and relatively precise and well available in most softwares of GISs.
  • Dr. A. R. Rahmani Fazli, Dr. S. Bouzari Page 101
    Knowledge produces human ability so it should invest for making. However, many of specialists in rural development believe that awareness is the basis of rural development. By having essential warning, they can participate in the development of their rural areas. Educational organizations have been teaching rural communities directly and indirectly for many years. However, mass media has a much more important role in the education, information and developmental participation of rural communities. The new geography approach that is important, increasing the awareness to rural communities by mass media. Therefore, this study is a survey research on the rurals of Gazvin province and its object review of mass media effect rate on the increasing the awareness part economy in the rural communities. It is concluded that despite, rurals availability to suitable infrastructure but they used often face to face process and mass media role is very weak for giving awareness to rural communities.
  • Dr. A. Behniafar, Dr. H. Qhanbarzadeh, A. Farzaneh Page 121
    Akhlamad basin is karst formation of Mozdouran and Chaman-Bid in the south west of Mashhad. This karst area pertain to Mesozoic and affected by climatical, hydrological, lithological and Tectonical factores. Landscape of karst in area (Epi-karst and Endo-karst) in limestone and dolomite zone leading development of tourism. From this karst aquiferes are used for drinking water of Mashhad. In present time 25% world population depend on karst drinking water.This paper ideas: classification geomorphic of karst in macro and micro in Akhlamad area. The karst is managemented for water pollution karst from geomorphic land form.
  • Dr. M. Sattari-Far, Dr. H. Ahmadi, Dr. H. Nasiri Page 141
    To logistics a global and regional trade of multi-trillion dollars magnitude, Iran enjoys an exceptional geographical location. Taking advantage of such an opportunity can create new capacities for making a more dynamic economic environment in which expanded employment chances and capital formation would promote the process of sustainable development. The “eastern axis” has promising comparative advantages, particularly in view of the importance of Chabahar for the transit of goods and helping the trade potentials of Afghanistan and the significance of pipeline routs and the commercial relations of landlocked Central Asia. The eastern axis has a "transit" potential and Chabahar is its center of "gravity". The transit industry of the eastern axis could undoubtedly bring social and economic vitality to this impoverished region. The resulting economic prosperity would complement the economic situation of the southern and northern part of the province and the neighboring Khorasan provinces. More importantly, the created social dynamics would enhance the historical coexistence and tolerance in the region by intertwining the interests of different players. Achieving such objectives requires a renewed emphasis on the development of the port, building new transit routs and refurbishing the old ones and, at the same time, modernizing equipments and legal instruments. All of these would not happen until necessary investments are made for the development of the transit corridors, a venture that is “certainly economically viable." Actualizing these potentials would create attractive national and international investment climate. Given “geopolitical” and “geoeconomic” imperatives of the region, the Islamic Republic of Iran can consolidate its position as a vital nexus of the north-south and east-west corridors, thereby enhancing its strategic weight and national economic development.